جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مطالعه انتقادی «تربیت معنوی» در دنیای معاصر:
مقایسه رویکردهای دینی و  نوپدید در عرصه تربیت
نویسنده:
حسین باغگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر با هدف مطالعه‌ انتقادی «تربیت‌معنوی» در دنیای معاصر، مفهوم «معنویت» با نظر به دو جهت‌گیریاصلی نسبت به آن (معنویت مبتنی بر دین و معنویت فارغ از دین) مورد بررسی قرار گرفت. آنگاهمفروضه‌ها، مبانی، اصول و روش‌های تربیت معنوی بر اساس دو جهت‌گیریمذکور مورد تحلیل قرار گرفت. در پایان ضمن نقد رویکردهای موجود، در باب مناسبات این دو رویکرد پیشنهادهایی ارائه شد.در جهت‌گیری دینی به «معنویت»، چهار رویکرد 1)روشنفکری دینی، 2)تجربه‌‌دینی، 3) ایمان‌گرایی و 4) الهیات پویشی بررسی و هر یک از حیث ساختاری و روشی مورد نقد قرار گرفت.در این بررسی نشان داده شد که معنادارپنداری و هدفمند دانستن هستی، انگیزه‌بخشی به انسان برای حرکت در مسیری بی‌نهایت، تلاش برای مجاب نمودن انسان درخصوص پیچیدگی هستی و عدم امکان فهم عقلانی همه امور، طاغوت‌ستیزی و دغدغه برای رهاسازی همه انسان‌ها و مثبت‌نگری به ذات انسان به منزله مهمترین نقاط قوت؛ و از بین رفتن تفکر انتقادی، تاکید بیش از حد بر نظام جزا و پاداش اخروی،عقلانی‌سازی‌های سطحی، ناکارآمدی عینی برخی اعمال دینی در زندگی جاری انسان‌ها، عدم تبیین سبک زندگی متناسب با شرایط انسان معاصر، عدم جذابیت در شیوه‌های دعوت و توجیه باورها برای انسان معاصر؛ به عنوان مهمترین نقاط ضعف این جهت‌گیریمحسوب می‌شوند. در جهت‌گیری فارغ از دین به «معنویت» پنج رویکرد 1)پذیرش دین به‌مثابه فرهنگ، 2)اخلاق‌گرایی 3)رویکرد تلفیقی، 4)رویکردهای تک‌بعدی‌نگر و 5) پذیرش هوش‌معنوی به‌عنوان استعداد پایه؛ بررسی و هر یک از حیث ساختاری و روشی مورد نقد قرار گرفت. در این بررسی نیز خاطر نشان شده است که در دسترس قرار دادن معنویت و امکان استفاده در زندگی جاری اینجا و اکنون، پرکردن خلاء معنویت، قالب‌های جذاب و تفکر مبتنی بر جهانی‌سازی به عنوان نقاط قوت؛‌ و احتمال انحراف رهبران، فردی‌سازی معنویت، احتمال سوء استفاده از پیروان، عدم امتداد معنادار حیات و ناکارآمدی تلفیق و تجمیع؛‌ به منزله مهمترین نقاط ضعف این جهت‌گیری قلمداد می‌شوند.در نهایت ضمن بررسی امکان ارتباط میان دو جهت‌گیری «دینی» و «فارغ از دین» به معنویت، چگونگی این ارتباط با توجه به دو عامل اثرگذار (نگاه عام و خاص به معنویت و سهم انسان در تحول خود) از دو منظر برون‌دینی و درون دینی مورد بررسی قرار گرفت و در هر مورد پیشنهادهایی ارائه شد. بنابراین تصریح شده است که از منظر برون دینی امکان ارتباط منوط به عبور از حدود شریعت در ادیان است و در نتیجه الگوی ارتباطعمودی برای تحقق این هدف پیشنهاد شد و از منظر درون‌دینی، ضمن پذیرش تفاوت در ماهیت و غایت این دو جهت‌گیری به «معنویت»، نشان داده شد کهتکنیک‌ها و قالب‌های مورد استفاده در معنویت‌های نوپدید می‌تواند به پویایی معنویت دینی کمک کند.
اهداف و روش‌های تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی مبتنی بر عرفان اسلامی
نویسنده:
عباس شعبانی باب اناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلی این پژوهش، تعیین ویژگی‌های تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی بر مبنای عرفان اسلامی پرداخته بوده است. با توجه به این هدف کلی، ابتدا به تعیین نسبت بین زیبایی‌شناسی و دین بر مبنای عرفان اسلامی پرداخته شده است. در ادامه، به تعیین اهداف و روش‌های تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی مبتنی بر عرفان اسلامی، به ترتیب به عنوان اهداف جزیی، اقدام شده است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و در ردیف طرح‌های پیدایشی قرار گرفته است. داده‌های مورد نیاز با روش اسنادی جمع‌آوری گردیده است. اسناد مورد پژوهش در رابطه با زیبایی‌شناسی و زیبایی‌شناسی دینی، متون عرفانی-اسلامی بوده است و ضمن مراجعه به آیات قرآنی، تفسیرالمیزان نیز مورد استفاده قرار گرفته است. رویکرد مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله، رویکرد تفسیری-تجریدی و اعتمادسنجی این پژوهش، ساخت یک مسیر بررسی و تائید هیات داوران بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی مبتنی بر عرفان اسلامی، بر مبنای عشق و جذبه‌ی عشق الهی مبتنی بر سه اصل معرفت میثاقی، صعودگرایی و اصل حیرت می‌باشد که با کسب مقامات زیبای ابعاد زیبایی‌شناسانه‌ی دینی (ایمان، اخلاق و....) به عنوان مقامات زیبایی عشق الهی در مسیر جذبه‌ی عشق الهی قرار گرفته و به معرفتی شهودی از عشق و زیبایی‌های باری‌تعالی می‌رسد. این نوع تربیت بر خودعاملی فرد تاکید دارد، تربیتی که روش‌های آن به عنوان معاشقه با حق، جهت نیل به مقامات زیبا به عنوان اهداف تربیتی مطرح می‌باشد. ضمن آنکه، اهداف گاه به عنوان روش تربیتی و روش گاه به عنوان اهداف در یک سلسله مراتب مکمل یکدیگر مطرح می‌شوند.
تبیین الگوی تربیت عرفانی از منظر امام حسین(ع) با تأکید بر دعای عرفه
نویسنده:
محمدجواد مکرم سایل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باحمد وسپاس خدای خالق و مربّی ، دراین تحقیق با اعتقاد به نقش معرفت در کیفیت وکمال عبادت ، وفضیلت "معرفه الله" ، به عنوان " اعلی المعارف "، در مسیرعبودیت سبحان ، به تحقیق درحوزه ی تربیت عرفانی ، پرداخته شده است . ازآنجا که " تربیت " امری ربّانی ، و تربیت عرفانی ، دائر بر شناخت ذات و صفات پروردگار متعال است ، برای دریافت تعریف الگوی عملی تربیت عرفانی ، این تحقیق ، به دنبال نسخه ی عرفانی مبتنی برتعالیم وحی ، ومنبعث ازالهامات ربّانی اولیاء الهی ، بر ژرفای دعای سرشار ازگوهرنابّ عرفان عرفه ، معطوف گشته ، و" الگوی تربیت عرفانی را ،از منظر امام حسین (ع) با تأکید بردعای عرفه " به عنوان مسئله ی اصلی تحقیق ، درآئینه یتجلیات ضمیرنورانی ، وافاضات آن الگوی کمال عرفانی ، ووجود تربیت یافته ی اعلای ربّانی، ودربیانات گرانبها ، وتصویرزیبا وجامع الاطراف ذات وصفات خداوند دردعا ومناجاتشان ، جستجو شده است .تربیت ، با الهام ازقرآن در فلسفه ی خلقت، همانا آئین بندگی تعریف می شود، وکمال بندگی ، براساس سخن حضرت امام حسین (ع)، با تعبیر " اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِکَرهُ ما خََلقَ العِباد اِلاّ لِیَعِرفوهُ " ، معرفه الله ، عنوان گردیده است . بنابراین ، با تبیین جایگاه تربیت عرفانی ، برای یافتن پاسخ سوال اصلی تحقیق ، پنج سوال فرعی مبنی بر" تعریف تربیت عرفانی ، غایت، اصول ، مراحل وروشهای آن" مورد بررسی قرارگرفته است . تعریف تربیت عرفانی ، باعبارت " فرایند شکوفائی فطرت آدمی در پرتو معرفت به ذات و صفات الهی منضم به بندگی عارفانه و عاشقانه ، از معبر شناخت زوایای وجود انسان ، و آیات وعنایات الهی ، منحصربه الهام وتفضلات رحمانی و هدایت ربانی " مشخص شده ، و غایت آن ، درراستای تحقق اراده ی متعالی خداوند مبنی برمقام رفیع خلیفَه الهی انسان، باعبارت : "کسب عالی ترین وجه کشف و شهود قلبی درشناخت خداوند ، با کسب " توحید خالص" و "یقینی" ، ونیل به مقام فناء فی الله ، از رهگذر " پی بردن به او از خود او، درپرتوتأسی و معرفت به برگزیدگان او" تعریف گردیده است . مراحل تربیت عرفانی : " معرفت ؛ توبه ؛ ایمان ؛ یقین ؛توکل ؛ رضا ؛ تسلیم ؛ تقوی ؛عبادت ؛ اخلاص ؛ حب الهی ؛ شهود ؛ وصال و فناء فی الله "، و اصول آن باعناوین : " انحصار عرفان ناب به تفضل الهی ، ابتناء آن برشناخت حجج الهی ، انطباق هدایتها با قابلیت و تناسب رشد وجودی،و ضرورت ارتقاء ظرفیت وجودی وکمالات مربّی و متربّی " دریافته وارائه شده است . راهبردهای عملی ، مطلوب بخش نهایی سوالات تحقیق ، بهَ عنوان روشهای تربیت عرفانی ، با عناوین : " 1-معرفه النفس2 - تدبّردرقرآن3 - تهذیب نفس 4- مداومت و جدیت درعبادت 5 – دعا6 - مناجات با خدا " مشخص ومعرفی شده است
بررسی و مقایسه ماهیت تربیتی تفکر انتقادی از دیدگاه اسلام و پساساختارگرایی
نویسنده:
بتول شاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ماهیت تفکر انتقادی از دیدگاه اسلام و پساساختارگرایی می پردازد. تفکر انتقادی ،با بن مایه ی سنجش آرا ،افکار و ادعاها و همچنین تصمیم گیری صحیح،مورد مطالبه ی فیلسوفان و جامعه شناسان است و از طریق این دو گروه به علوم تربیتی و روان شناسی وارد شده و در کنار مفاهیم دیگری چون روش حل مساله و تفکر خلاق قرار گرفته است.فیلسوفان ،ذات فلسفه را تفکر انتقادی می دانند. پساساختارگرایی به عنوان یکی از شاخه های پست مدرنیسم د رپی نقد ساختارها و بنیان ها و مفروضات ساختارگرای و هر نوع اندیشه ساختارگرایانه است که این مهم بواسطهتفکر انتقادی و مولفه های آن صورت می گیرد.با توجه به اینکه آموزه های تربیتی و فرهنگی پسا ساختارگرا به سرعت در حال انتشار است بنابراین لزوم آشنایی مسئولین تربیتی با این آموزه ها امری انکارناپذیر است و با توجه به اینکه اندیشه و فرهنگ اسلامی ،به منزله ی امری ریشه دار در تاریخ این مرز و بوم ،محتوا و جهت مشارکت مردم را مشخص می سازد بنابراین نوع نگاه دو رویکرد به تفکر انتقادی ،روشهای تربیت تفکر انتقادی ،موانع رشد تفکر انتقادی و در پایان وجوه افتراق و اشتراک این دو رویکرد با استفاده از منابع موجود و از طریق روش تحلیل کیفی (روش بردی)استخراج و مقایسه گردیده است.نتایج پژوهش نشان می دهد که برخی ناهمخوانی ها در زمینه های مختلف از جمله نفی فراروایت ها ،نفی تمامی الگوها و اسوه های اخلاقی و لزوم نقد آنها از دیدگاه پساساختارگرایی در تضاد با تفکرات اسلامی و تناقض مبانی اسلامی با مبانی تفکر انتقادی و تقاوت د راهداف تفکر انتقادی از دیدگاه اسلامی با تفکر انتقادی از دیدگاه رویکردهای غربی است.همچنین تفکر انتقادی در پساساختارگرایی و کلیه مکاتب غربی در جهت اهداف لیبرالیستی و آزادی فردی است حال آنکه هدف از تفکر انتقادی در اسلام رسیدن به آرمان های الهی و انسانی است.
بررسی امکان پرورش هوش معنوی در پرتو ذهنیت فلسفی" مطالعه موردی: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز"
نویسنده:
هادی سنجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوع نگاه انسان به امور و همچنین دامنه و گستره این نگاه، نوعی جهان بینی را برای انسان به وجود می آورد و البته در تأثیری متقابل، جهان بینی فرد نیز به نگاه او جهت می‌دهد. حوزه تفکر انسان شامل امور مختلفی است که معنویت و هوش معنوی یکی از آن حیطه ها محسوب می شود. از جمله لوازم زندگی فکورانه، داشتن ذهنیت فلسفی با سه شاخصه جامعیت فکر، ژرفانگری و انعطاف‌پذیری است که وجودشان در تفکر فلسفی، در نحوه تجلی و بروز آن‌ها در اندیشه فرد، رفتار مسئله گشایی او و نیز زندگی منطقی‌اش، خود را نشان می‌دهد. هوش معنوی که شامل دو خرده مقیاس درک و ارتباط با سرچشمه هستی و زندگی معنوی است؛ با معنا، ارزش و پرورش تخیل مرتبط بودوهو قادر است به انسان توان تغییر و تحول در زندگی‌اش را بدهد. فردی با هوش معنوی بالا دارای انعطاف، خودآگاهی، ظرفیتی برای رو به رو شدن با دشواری‌ها و سختی‌ها و فراتر از آن رفتن، ظرفیتی برای الهام و شهود، نگرش کل‌نگر به جهان هستی، در جست و جوی پاسخ برای پرسش‌های بنیادی زندگی، نقد سنت‌ها و آداب و رسوم است که این موارد با مولفه-های ذهنیت فلسفی هم‌پوشانی دارند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-همبستگی، رابطه بین ذهنیت فلسفی و هوش معنوی در میان دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز بررسی شده است. نتایج نشان داد که به جز عدم وجود رابطه معنادار، بین انعطاف‌پذیری و درک سرچشمه هستی، بین سایر خرده مقیاس‌های دو متغیر اصلی پژوهش رابطه مثبت و معنادار وجود داشت.
تحلیل محتوای کتب درسی دوره متوسطه (رشته علوم انسانی)  براساس عناصر 4 گانه بهره‌وری و برابری پایداری و توانمندسازی
نویسنده:
یاسمین زندی‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به اقتضائات عصر جهانی شدن، نادیده گرفتن تحولات جهانی در حوزه برنامه ریزی درسی موجب دور بودن فضای مدرسه از زندگی واقعی دانش آموزان خواهد شد. از این رو ارزیابی محتوای کتاب های درسی مدارس و ارزیابی کارکرد آنها در قبال اهداف طراحی شده، به عنوان یک مسئله اساسی در فرایند جامعه پذیری و توسعه ای پایدار برای سازمانهای عمومی خدمت رسان همواره به مثابه یک هدف مطرح بوده است.این پژوهش برآن است تا با تحلیل محتوای کتب درسی دوره متوسطه (رشته علوم انسانی) براساس عناصر 4گانه بهره وری، برابری، پایداری و توانمندسازی به ارزشیابی واقع بینانه تری از فضای حاکم بر محتوای این کتاب ها بپردازد.روش تحلیل محتوای پژوهش حاضر، آنتروپی شانون و واحد تحلیل نیز (صفحات متون اصلی درس به جز تمرین ها، پرسش و پاسخ و فعالیت ها) است؛ جامعه آماری این پژوهش همه کتاب های رشته علوم انسانی سال تحصیلی 90-89 بود. نمونه آماری شامل 10 جلد کتاب دوره متوسطه با عنوان های اقتصاد، علوم اجتماعی (1و2و پیش دانشگاهی) و جغرافیا (1و2و پیش دانشگاهی) و دین و زندگی (2و3و پیش دانشگاهی) بود. نتیجه حاصل از تحلیل 10 جلد از کتب درسی دوره متوسطه نشان داد که به شاخص برابری با ضریب اهمیت (0/273) بیش ترین توجه و به شاخص توانمندسازی با ضریب اهمیت (0/188) کم ترین توجه شده است. و شاخص های بهره وری و پایداری در رتبه های سوم و چهارم قرار می گیرند.ضمن این که توزیع فراوانی های مولفه های 13 گانه شاخص های مذکور به صورت متوازن مورد توجه قرار نگرفته و کتب درسی به یک نسبت مولفه های آموزش توسعه را تحت پوشش قرار ندادند.
بررسی رابطه‌ی بین باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیران با رویکردهای تدریس آنان در مقطع متوسطه شهر سنندج
نویسنده:
نسرین حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‌ی بین باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیرانرویکردهای تدریس آنان در شهر سنندج بود. روش انجام پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی وجامعه‌ی آماری شامل کلیه‌ی دبیراندبیرستان‌های دولتی شهر سنندج بود. نمونه به تعداد 114 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش پرسشنامه بود که شامل 35 گویه بود که 25 گویه‌ی اول باور‌های معرفت‌شناسی شخصی دبیران و 10 گویه‌ی دوم رویکردهای تدریس دبیران را می‌سنجید. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی 61/. برای پرسشنامه بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری، تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون خی دو، تحلیل واریانس یک‌طرفه، آزمون t مستقل و ضریب رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که همبستگی معنادار و بالایی بین باورهای معرفت‌شناسی کلی دبیران و رویکردهای تدریس آنان وجود دارد. هم‌چنین بین ابعاد دانش ساده و دانش مطلق با رویکردهای اجرایی و تسهیل‌کننده دبیران رابطه‌ی معنادار و قوی وجود دارد. نتایج آزمون خی دو نشان داد که در بین تمام ابعاد باورهای معرفت-شناسی بیشتر دبیران باورهای ساده‌انگارانه داشتند. هم‌چنین نتایج آزمون ضریب رگرسیون نشان داد که در بین ابعاد باورهای معرفت‌شناسی شخصی، بعد دانش ساده و دانش مطلق به طور معنی‌داری رویکردهای تدریس دبیران را پیش‌بینی می‌کنند. و نتایج تحلیل واریانسنشان داد که بین تأثیر باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیران بر رویکردهای تدریس آنان در زمینه‌ی موضوعات تدریس تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین تأثیر باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیران بر رویکردهای تدریس آنان از لحاظ جنسیت رابطه‌ی معناداری وجود ندارد.