جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4200
آزادی انسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر التحریر و التنویر إبن‌عاشور (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: محمد حامد ابراهیم الخفاجی استاد راهنما: محمد علی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به آزادی انسان و شناسایی آزادی در قرآن پرداخته‌ایم و دو تفسیر المیزان علامه طباطبایی و التحریر و التنویر ابن عاشور در تفسیر و تبیین آیات مرتبط با موضوع بحث را بررسی کردیم و این امر به دلیل بار علمی است که در علم تفسیر و یافتن اشتراکات و اختلاف نظرهای این دو تفسیر و نیز انحراف آراء سایر منابع و مآخذ وجود دارد. آزادی در قرآن کریم به صراحت و به صورت همین کلمه بیان نشده است اما به صورت (الحًر, التحریر, مُحرَّرًا) آمده است، همچنین با معانی (نفی اجبار، نفی اختیار، نفی انواع اجبار، ظلم و سلطه) آمده است. همچنین آیات فراوانی وجود دارد که بر انواع آزادی همچون (آزادی عقیده، آزادی اندیشه، آزادی عقیده، آزادی نظر، آزادی و بردگی، آزادی در قرآن، آزادی همه جانبه برای همه ابعاد زندگی) دلالت دارد. هدف این پژوهش به طور کلی نشان دادن بخش کوچکی از جنبه های اجتماعی در قرآن کریم است مانند: آزادی انسان و نفی از بردگی و اینکه آزادی نور و بردگی ظلمت است. روشی که نگارنده در نگارش این پایان نامه به دنبال آن بوده است، روش تحقیق، تحلیل و مقایسه‌ای و روش تحلیلی-تبیینی است که مبتنی بر تصمیم گیری در بررسی آن و نتیجه گیری از آن است. هر دو تفسیر بر نیاز ذاتی به آزادی تأکید می کنند و اینکه انسان لزوماً و به طور غریزی موجودی آزاد است، به تعبیر طباطبایی ذات انسان نیازمند چیزی است که او را در رهایی از تنهایی و رهایی وجودش یاری دهد. ابن عاشور ظهور ذاتی آزادی را تایید می کند. علّامه طباطبائی می‌گوید: « آزادی ذاتی، آزادی است که ما آن را آزادی هدیه شده به انسان می نامیم»
اشکال نسخ و منسوخ شیخ هادی معرفت، علامه طباطبایی و سید الخوئی
نویسنده:
پدیدآور: باسم فیصل حسن الخفاجی استاد راهنما: سعید عبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایده نسخ توسط عوامل اساسی و احتمالی جذب می شود که آن را از حاشیه به متن منتقل می کند. بنابراین، این ایده حول محوری اساسی می چرخد که حول رضایت و تسلیم در برابر فرمان خداوند خلاصه می‌شود که به سلسله مراتب مفاد آن و روش کار مفسر و فقیه در منطق این اندیشه بر حسب نیاز و ماهیت زمان مربوط می‌گردد. از این رو، علیرغم کثرت منابع شناخت و گرایش های فکری در باب نسخ، برای همه کسانی که این نوع تفکر را مد نظر دارند، مبحث نسخ مورد توجه پژوهش‌های قرآنی بوده و هست. این پژوهش بر اساس ساختاری است که علوم مختلف را هم‌پوشانی می‌نماید تا به ما نشان دهد خروجی دانش هر یک از این ساختارها چگونه است و به صورت نظام مند و تحلیلی، حقیقت را در لابه لای میراث اسلامی جستجو می کند. دیدگاه (علامه شیخ محمد هادی معرفت) نسبت به نسخ از دیدگاه استادش (سید ابوالقاسم خویی) متفاوت نیست ولی او یکی از گرایش‌ها را توسعه داده است. انواع دیگری از تقسیم‌بندی‌های نسخ را اضافه شده که ناظر به درجات حکم و طبیعت اختلاف موضوعاتی است که در آنها نسخ صورت می‌گیرد. این انواع (نسخ مشروط و نسخ متدرج) فضای وسیع تری را برای انتقال احکام موضوعات ایجاد می‌کند. او از یک سو، آنچه را که استادش تأیید می‌کرد، محدود کرد و دایره انواع نسخ را بیشتر نمود تا ماهیت پژوهش قرآنی را که او قصد دستیابی به آن را دارد، تطبیق دهد. در مورد دیدگاه (آیت الله العظمی السید ابوالقاسم خویی) حلقه تحقیقاتی ایشان در جستجوی منشأ مباحث و جست و جوی احکام منطبق با ماهیت موضوعات مورد مطالعه، محدود بود. در نتیجه در بررسی احکام آن موضوعات و بیان تأثیر یا عدم آن، به یک مطالعه دقیق واقعی رسید و این همان چیزی بود که ما در محدود کردن نسخ، تنها به یک آیه رسیدیم و بررسی نمودیم. و اما دیدگاه (علامه سید محمد حسین الطباطبایی) و با توجه به گرایش‌های تفسیری فلسفی او، دایره نسخ نزد او بخاطر خارج شدن نسخ از دایره تشریع و ملحق شدن آن به دایره تکوین، وسیع‌تر است. و این نیازمند آن است که مفسر از معنای لغوی و اصطلاحی آن بخاطر توسعه و دامنه نسخ، بگذرد؛ لذا رفتن پیامبر و امام، و آمدن جانشینان آنان، ضمن دائره نسخ قرار می‌گیرد و حکم واقعی نسخ متوقف بر از بین رفتن حکم شرعی و جایگزینی حکم شرعی دیگر نیست و دامنه تکوینیات از دامنه تشریعیات وسیع تر است مگر این که برخی از انواع نسخ ها را که در نگاه امامیه وجود دارد، نمی‌پذیرد چون پذیرش برخی از اقسام، مستلزم آن است که کتاب خدا تحریف شده باشد و این به طور کل و تفصیل، از نگاه امامیه رد شده است.
مفهوم ولایت بین علامه طباطبائی و فخر رازی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: عادل کاظم عبدالله لفته استاد راهنما: سیدمحمد أمام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت هرگز از انسان دور نبوده است، چنانکه از بدو پیدایش بر روی زمین به وجود آمد، زیرا این یک نیاز فطری است که خداوند روح انسان را با آن دمیده و انسان به کسی نیاز دارد که نیازهای او را برآورده کند زیرا نمی تواند نیازهای غذایی، پوشاک و امنیت خود را تامین کند، تنها با ملاقات و همکاری با همنوعان خود. اهمیت ولایت از آنجاست که انسان موجودی اجتماعی است که نمی تواند به تنهایی زندگی کند، بلکه باید با دیگران تعامل داشته باشد، البته متمدن است و با همنوع خود احساس صمیمیت می کند و به دنبال همکاری ست. بر سختی های زندگی هر چه انسان به آن نیاز دارد حتی آداب رفع حاجت - امر ولایت و احکام و احکام آن و آنچه مربوط به آن است را برای ما روشن کرد. مسأله ولایت در دین اسلام رکن اساسی و مهمی را تشکیل می دهد، زیرا اسلام دین جامع و یکپارچه ای است که ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و هیچ وجهی از آن حذف نشده است و با توجه به قرآن کریم قانون اساسی است. روش و راهنمای امت اسلامی، در می یابیم که ایشان به ولایت اهتمام فراوان داشتند و اولی آنها با سنت پیامبر مورد توجه خاص قرار گرفت و در بسیاری جاها به آن تصریح کرده و در جاهای دیگر به آن اشاره کرده اند. آنجا که به مبانی و قوانین دولت و انواع آن پرداختند. اسلام نظام یکپارچه ای است که بر انواع رفتار انسان (فردی و جمعی) حاکم است، زیرا یکی از پایه های ارتباط دولت با افراد و نیز ارتباط با دولت ها و آمیختن آنهاست. ولایت با همه مظاهر آن، دعوت جاودانه خداوند به آدم علیه السلام و نسل او پس از اوست که فرمود: من در زمین جانشینی قرار می دهم (بقره: 30). خواه امر تکوینی باشد یا امر تشریعی، یا امر اجتماعی، یا امر تفسیری و یا غیر آن، و خداوند متعال از فریضه برای گفتارش به خود یاد کرده است: یا غیر او اولیایی برگزیدند؟ (الشوری: 9). قرآن کریم همه مؤمنان را به اطاعت از اولیای امر دعوت می‌کند، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید!
بررسی فطری بودن گرایش به دین از دیدگاه علامه طباطبایی و طبیعی بودن گرایش به دین از دیدگاه روانشناسان تکاملی دین
نویسنده:
پدیدآور: زهرا امینی استاد راهنما: محمد جواد پاشایی استاد راهنما: مهدی نساجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت مباحث گرایش به دین در عصر حاضر و چالش های میان علم و دین در میان پژوهشگران و دانشجویان و همچنین افراد حاضر در متن جامعه سبب انگیزه ی نگارش این پژوهش شد تا با بررسی رویکردهای فطری بودن و طبیعی بودن گرایش به دین ابعاد تازه ای در این زمینه روشن گردد. از تفاوت های این دو عامل میتوان به تفاوت مرتبه شان در ابعاد وجودی پرداخت. فطری بودن گرایش به دین متعلق به مباحث مابعدالطبیعه می باشد و فرا طبیعی است اما طبیعی بودن گرایش به دین تعلق به مرتبه ماده و طبیعت بشر دارد لذا جایگاه بحث هر کدام از این دو عامل متفاوت از یکدیگر است اما هر دو علت گرایش به دین، در طول یکدیگر قرار دارند. تشابه بحث در بطن این مسئله است که اگر بخواهیم زبان مشترکی در این دو عامل بیابیم باید بگویم که طبیعت نیز بخشی از فطرت می باشد و بحث طبیعی بودن گرایش به دین در دل فطری بودن گرایش به دین قرار دارد از این رو مانند این است که یک مجموعه بزرگ با یک زیرمجموعه جزئی بررسی شود. به صورت کلی در بحث گرایش به دین در بین متفکرین مختلف، اختلاف انظاری وجود دارد. در این پژوهش سعی می شود با بررسی و همچنین تفاوت یابی نظر علامه طباطبایی و روانشناسان تکاملی دین ابعاد فطری بودن و طبیعی بودن گرایش به دین بهتر توضیح داده شود تا شاید در صورت بررسی عمیق تر وجه مشترکی وصول شود.
انگیزش اخلاقی از نگاه سید محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: امیرحسین کافی کنگ استاد راهنما: علی اکبر عبدل آبادی استاد مشاور: محسن جاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه اخلاق یکی از مسائل مهمی که مطرح شده است انگیزش اخلاقی (moral motivation) است که از مسائل جدید اخلاقی است . انگیزش اخلاقی به فرآیند شکل‌گیری انگیزه و عوامل و موانع آن برای برانگیختگی به فعل اخلاقی می‌پردازد و جایگاه هر یک از آن عوامل و موانع را در شکل گیری انگیزش اخلاقی معین می‌کند . (نصیری، منصور"جستارهایی در روانشناسی اخلاق" 1384، صص 28 و 29) انگیزش اخلاقی، از مسائل اساسی درباره اخلاق است که با مسائلی از قبیل قصد، میل، باور، اراده، فضیلت، خصوصیات منشی و استقلال اراده پیوند خورده است و به اینچنین مسائلی که با انگیزش اخلاقی ارتباط دارند عمدتا در روانشناسی اخلاق و گاهی هم در اخلاق هنجاری پرداخته می‌شود (رحمتی، سجاد ، کاوندی، سحر ، جاهد، محسن " انگیزش اخلاقی از دیدگاه فخر الدین رازی"1399، ص 2) . در جهان اسلام نیز متفکران سرشناسی به مسأله انگیزش اخلاقی پرداخته‌اند که از جمله آنان سیّد محمّدحسین طباطبایی بوده است . ایشان به عوامل بسیاری در موضوع انگیزش اخلاقی قائل‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم . ما در این پژوهش قصد داریم علاوه بر بررسی عوامل و موانع انگیزش اخلاقی به ساختار و مدل انگیزش اخلاقی از منظر علامه طباطبایی نیز بپردازیم . در این باره می‌توان پرسید که آیا مولفه‌های انگیزش اخلاقی صرفا درونی اند یا بیرونی یا اینکه ترکیبی از مولفه های درونی و بیرونی اند ؟ آیا طباطبایی در ساختار انگیزش اخلاقی فقط به مولفه های شناختی توجه کرده است و معتقد است که باور های اخلاقی شرط لازم و کافی برای انگیزش اخلاقی هستند ؟ آیا ساختار انگیزش اخلاقی از نظر او صرفاً یک ساختار معرفتی است یا اینکه دارای یک ساختار غیر معرفتی مربوط به احساسات، عواطف و هیجانات است ؟ آیا صرف میل به عمل اخلاقی به انگیزش اخلاقی منجر می‌شود ؟ آیا از نظر طباطبایی ساختار غیر معرفتی انگیزش اخلاقی معطوف به خواسته‌ها و نیازها (مولفه‌ های ارادی) است یا اینکه وی ساختار انگیزش اخلاقی را مرکب از مولفه‌ های معرفتی و غیر معرفتی می‌داند؟ پس از مشخص شدن ساختار به عوامل و موانع انگیزش اخلاقی می‌پردازیم که در این راستا به پاسخ های احتمالی نیز رسیده ایم و عوامل و موانعی را برشمردیم . -1-یکی از عوامل انگیزش اخلاقی که طباطبایی به آن پرداخته است، مقبولیت و تایید اجتماعی است . این عامل در نظر علامه طباطبایی دارای ارزش کمتری نسبت به بقیه عوامل است اما آن را کمک کننده به عمل اخلاقی نیز می‌داند . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 2-عامل دوم از نظر طباطبایی وصول به آسایش اخروی است . انسان می‌تواند با داشتن امید برای رسیدن به پاداش بهشت یا بیم از عذاب دوزخ، روی به سوی عمل اخلاقی بیاورد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 3-یکی دیگر از عوامل، امیال طبیعی و لذت ناشی از ارضای این امیال است. به عقیده علامه انسان به طور طبیعی(فطری) به سوی اعمال اخلاقی میل دارد و انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد و این خود برانگیزاننده انسان به سوی عمل اخلاقی است . (طباطبایی، محمدحسین"اصول فلسفه و روش رئالیسم" جلد دوم، ص185 ) به نقل از مقاله (دهقان، رحیم" بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و فینیس" 1396 ص 4) 4-عامل دیگری که علامه طباطبایی به آن می‌پردازد و آن را با ارزش تر از سایر عوامل میداند، جلب محبت(رضایت) الهی است . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 5-از جمله عوامل دیگر، کمال‌گرایی، خداگرایی، شخصیت و منش تقوا محور و الگوهای درست اجتماعی را می‌توان نام برد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، صص 183 و 185 ) موانع انگیزش اخلاقی در نظر علامه طباطبایی به شرح زیر است . 1_از مهم‌ترین موانع جهل است که یکی از شایع ترین موانع انگیزش اخلاقی است . جهل انسان نسبت به عمل اخلاقی میتواند مانع از برانگیختگی وی به عمل اخلاقی گردد . (شمسی، محمد‌مهدی و همکاران"تبیین علل ضعف‌های اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و مک ناتن" 1399، صص 5 و 6 ) 2-مانع دیگر انگیزش اخلاقی، لذت است که گویا این مورد هم مانع و هم عامل در انگیزش اخلاقی است بدین معنا که، انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد اما همیشه ارضای امیال انسان اخلاقی نیست و این عقل است که باید معیاری برای آن بیاورد تا به سوی عمل اخلاقی برانگیخته شود و علامه این معیار را رضایت خداوند مطرح می‌کند . ( دهقان، رحیم، همان منبع صص3_6 ) 3_مانع سومی که در آثار علامه دیده می‌شود ضعف ایمان است، ایشان ایمان را یک عمل ارادی و معرفتی می‌داند که با تسلیم قلبی در برابر خدا، خضوع و محبت همراه است. در واقع ایمان شامل همه مولفه‌های زیست اخلاقی از قبیل معرفت، اراده، عواطف و ملکات است . بنابراین ضعف در ایمان به خدا را نیز می‌توان مانعی برای انگیزش اخلاقی دانست . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 8 و 9 ) 4_از جمله موانع دیگر، هوای نفس، ضعف اراده وحب دنیا را می‌توان نام برد که علامه طباطبایی مفصلا به آنها پرداخته است . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 7 و 8 ) بعد از روشن شدن ساختار و عوامل و موانع انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی، ما می‌توانیم به تناسب مدل های انگیزش اخلاقی موجود، نوع مدل انگیزش اخلاقی از نظر او را نیز مشخص کنیم . 1-مدل انگیزش اخلاقی معرفت‌گرایانه 2-مدل انگیزش اخلاقی احساس‌گرایانه 3-مدل انگیزش اخلاقی ابزار‌گرایانه 4-مدل انگیزش اخلاقی شخصیت‌گرایانه Doris, John . M" The Moral Psychology Handbook" 2010, P.74.75.76.77) ) که پاسخ احتمالی ما در رابطه با مدل انگیزش اخلاقی از نظر طبطبایی، مدل شخصیت گرایانه است . دلایل ما برای انجام این پژوهش بدین گونه است، 1- در پژوهش های موجود، پژوهشی درباره انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی که جامعیت داشته باشد، موجود نیست 2-پرکننده شکاف میان نظر و عمل، مبحث انگیزش است . و ما تصمیم گرفتیم پژوهش خود را به موضوع انگیزش اخلاقی از نگاه طباطبایی اختصاص دهیم .
بررسی تطبیقی دلالت سیاق نزد علامه طباطبائی و فخر الرازی در آیه ولایت
نویسنده:
پدیدآور: محمد حلو خفی خفی استاد راهنما: زهرا اخوان صراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمان و مفسران شیعه برای اثبات امامت امام علی علیه‌السلام به آیه ولایت - آیه 55 سوره مائده - تمسک کرده‌اند. این استظهار به روایات اسباب نزول ذیل آیه برمی‌گردد که بیانگر فضل و کرامت آن حضرت در خاتم‌بخشی حین نماز است. متکلمان و مفسران اهل سنت از راه‌های مختلف کوشیده‌اند که این استدلال را نقض کنند. از جمله فخر رازی که مجموعه‌ای از اشکالات را در تفسیر خود آورده‌است و یکی از آن اشکالات اقتضای سیاق آیات است. شیعه نیز با رد بر این اشکالات بر رأی خود ایستادگی کرده‌است، از جمله علامه طباطبائی که اشکالات عام و اشکالات سیاق را پاسخ گفته‌است. پژوهش حاضر پس از معرفی این دو دانشمند و منهج‌شان در تفسیر، تحلیل منظور علما از دلالت سیاق و بیان عقیده شیعه در این موضوع و چگونگی استفاده از آیه، اولاً از راه تبیین دیدگاه‌های فخر رازی و تحلیل اشکال‌های او، سپس بیان نظریات علامه ذیل این آیه با روش مقارنه، به تحلیل آرای طرفین در تفسیر آیه با تأکید بر بحث سیاقی می‌پردازد. نزاع علمی این دو مفسر در دو پرسش اساسی است: آیه شامل همه مؤمنان است یا مختص حضرت علی علیه‌السلام است؟ مفهوم ولایت در آیه، امامت و رهبری است یا نصرت؟ نتیجه تحقیق آنستکه: هر دو مفسر در تفسیر خود برای کشف معانی آیات و بیان آنها از سیاق برای رد یا اثبات استفاده می‌کنند. علامه‌طباطبائی به اقتضای طبیعی روش خود -یعنی تفسیر قرآن به قرآن- کاربست دلالت سیاق در تفسیر را گسترش داده‌است. به نظر فخررازی، آیات پیرامون این آیه متضمن معنای نصرت برای ولایت است و وحدت سیاق حکم می‌کند که در آیه ولایت هم بهمان معنا باشد. و سیاق مقتضی شمول ولایت برای همه مؤمنان است. در حالی‌که علامه‌طباطبائی ابتدا از راه عدم احراز وحدت سیاق و نیز مانع دیدن برای معنای نصرت در آیات پیشین، معنای نصرت برای ولایت را رد می‌کند و سپس با روایات مربوطه، اختصاص آیه به حضرت علی علیه‌السلام را بدست می‌آورد و به اشکالات پاسخ می‌دهد. آنگاه با قرائن سیاق داخلی و شواهد دیگر معین می‌کند که ولایت در آیه به معنای تصرف است. دلیل علامه بر عدم وحدت سیاق، نزول پراکنده سوره مائده، مضامین آیات و روایات اسباب نزول است. رد علامه بر معنای نصرت، بخاطر آنستکه سیاق آیات و مضامین آن ‌را پذیرای معنای نصرت نمی‌بیند، و اینکه نسبت نصرت پیامبر ص برای مؤمنان با ادب برگزیده قرآن درباره ایشان ناسازگار می‌داند. مهم‌ترین چیزی که علامه از سیاق داخلی برای تعیین معنای ولایت در تصرف استفاده می‌کند، یکی بودن ولایت برای خدا، پیامبر و مؤمنان مورد نظر است و اینکه با دوباره آوردن «ولی» هیچیک را جدا نکرده است، نیز آنکه لفظ مفرد ولی برای گروه مؤمنان، آمده‌است. همچنین اقتضای حصر لفظ انما، و معنای قرب و نزدیکی موجود در «ولایت»، متضمن تصرف است. از همه این امور معین می‌شود که ولایت در آیه معنایی بالاتر از نصرت دارد و ویژگی و کرامتی برای امام علی ع ثابت می‌کند و ایشان را از دیگر صحابه امتیازی ویژه می‌بخشد ‌که شایستگی برای امامت و خلافت پس از پیامبر ص را اقتضا دارد.
مبانی واهداف سیاست خارجی درقرآن کریم و تفاسیر (بامحوریت المیزان اثر علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن اثر سید قطب)
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه ابراهیمی استاد راهنما: عسگر بابازاده اقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سیاست دولتها یا به امور داخل کشور مربوط میشود یا امور خارج کشور. بنابر این اصطلاح سیاست خارجی در مقابل سیاست داخلی به کار برده میشود و عبارت است از خظ مشی و روشی که دولتها در برخورد با امور و مسائل خارج از کشور برای حفظ حاکمیّت و دفاع از موجودیّت و کبان خود و تعقیب و تحصیل منافع و ). سیاست خارجی پلی است که سیاست داخلی را به جهان بین الملل11 :1365 مصالح اتّخاذ میکنند (منصوری، ارتباط میدهد. میگوید: جهتی را که یک دولت بر میگزیند و در آن از خود »اصول سیاست خارجی« دکتر قوام در کتاب تحرّک نشان میدهد و نیز شیوه نگرش دولت را نسبت به جامعه بینالمللی، سیاست خارجی میگویند (قوام: ). در مجموع سیاست خارجی، استراتژی و اهداف یک کشور در واکنش به مسائل بینالمللی را شامل 102 :1388 میشود. هر کشوری برای زندگی با دیگران و روابط گوناگون، نیازمند طرح و برنامه و به عبارت دقیقتر و علمی، نیازمند سیاستگذاری خارجی است. در این سیاستگذاری خارجی دوستی مطلق و دشمنی مطلق معنی ندارد. اصولاً هیچ تضمین و توصیه عقلی و عرفی و تجربی وجود ندارد که دولتی، دولت دیگر را همواره دوست مطلق یا « دشمن مطلق و دائمی خود قلمداد کند. بلکه در جهان سیاست، منافع ملّی و مردم هر کشور، اساساً اولویّت ). در مطالعه 327 :1394(صدیق: »نخست هر دولت و دغدغه دولتمردان است و اینگونه نیز باید باشد سیاستهای روابط خارجی و بین الملل، دولت اصلیترین عنصر است. مردم، سرزمین و حاکمیّت یا حکومت، عناصر تشکیل دولت به معنی عامّ آن هستند. دولتها در وضعیّتی میتوانند وارد صحنههای روابط خارجی و سیاست بین المللی شوند و ارتباطات - به ویژه ارتباطات سیاسی- برقرار نمایند که از سوی کشورهای دیگر شناسایی شده و به رسمیّت شناخته شوند. در غیراین صورت، هیچگونه روابط سیاسی وجود نخواهد داشت. دیپلماسی مه مّترین ابزار تحقّق سیاست خارجی است.دیپلماسی عبارت است از فنّ مدیریت تعامل با جهان خارج توسّط دولتها. و میتوان آن را به دیپلماسی شخصی، دیپلماسی مشارکتی و دیپلماسی چند جانبه تقسیم کرد. دیپلماسی شخصی، دیپلماسی مستقیم از راه ملاقات و مکاتبه و گفتگوهای تلفنی سران دولتها است. دیپلماسی مشارکتی، مشارکت چند دولت طیّ معاهدهای است و دیپلماسی چند جانبه هم یک نوع .)و البته ابزارهای دیگری مانند اقتصاد (ابزار مالی و 5 :1393 انفاق نظر و اجماع دولتها است (دهشیری، تجاری) و نظامی ( به عنوان آخرین ابزار و پایان دیپلماسی) هم وجود دارد. لازم به ذکر است که عوامل مختلفی مانند عوامل جغرافیایی، عوامل جمعیّتی، اقتصادی، نظامی و عقیدتی بر سیاست خارجی کشورها تأثیر میگذارند. موضوعاتی مانند انجام انواع معاهدات بین المللی اعمّ از مالی- تجاری، سیاسی و امنیّتی و ... ، صلح، جنگ و جهاد از جمله مهمترین موضوعات سیاست خارجی کشورها محسوب میشوند. در این پژوهش، نویسنده در پی آن است که موضوعات مذکور یعنی معاهدات بین المللی، صلح (به ویژه صلح جهانی) و مسألح جنگ (اعمّ از جنگ نظامی، جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی) را از دیدگاه قرآن کریم و دو تفسیر اجتماعی المیزان و فی ظلال القرآن بررسی کند. « نوشته علّامه سیّد محمّد حسین طباطبائی (به عنوان تفسیر شیعی) و »المیزان فی تفسیر القرآن « دو تفسیر نوشته سیّد قطب (به عنوان تفسیر سنّی) در میان تفاسیر معاصر از جایگاه بلندی برخوردارند. »فی ظلال القرآن جامعه اسلامی را فراگرفته بود و ، این دو تفسیر در روزگاری نگارش یافتهاند که فضای فکری و فرهنگی خاصّی جریان روشنفکری و تجدّد خواهی رو به رشد بودند. در این میان، المیزان و فی ظلال القرآن، با داعیه رصد کردن و میدانداری در آوردگاه اندیشهها تألیف شدهاند و هر دو تقریباً نماینده جریان روشنفکری و به اصطلاح نماینده جریان بازگشت به قرآن کریم تلقّی میشوند. 6 تفسیر المیزان چنان جامع و محقّقانه است که بعضی از قرآن پژوهان آن را دائره المعارف قرآنی و شهر حکمتت پس از آنکه تنها دو مجلّد از المیزان به سال » دار التقریب بین المذاهب الإسلامیّه «نام دادند و استادان و شیوخ وجود » رساله الإسلام « هجری قمری چاپ گردید و در دسترس عموم قرار گرفت در نشریّه خود موسوم به 1375 بیان رسا، پرهیز از تعصّبات مذهبی، پرهیز از بی تفاوتی در برابر مذاهب و جریانها، تکیه بر « ویژگیهایی چون قرآن در فهم کلام الهی، اعتماد نکردن به روایان ناهمگون در فهم قترآن، پرهیتز از تأویتل قترآن بتر مبنتای ) و 210 :1376 (ستجّادی، » دیدگاههای علمی و فلسفی و مذهبی را بارزتترین ویژگیهای این تفسیر برشمردند علمای مشهور اهل سنّت چه در مصر و چه در گوشه و کنار جهان اسلام ضمن انتقتاد از برختی عقایتد و افکتار شیعیانه و به قول آنان متعصّبانه و غلو آمیز علامه در المیزان، آن را جزو بهترین تفاسیر شیعه دانستند و دکتتر در نگتارش تفستیر « وهبه زحیلی صاحب دائره المعارف بزرگ فقهی و تفسیر ارزشمند المُنیر اذعان داشت که ). شیخ جواد مغنیته از 212(همان: »خود از المیزان به عنوان یکی از منابع مهمّ و درخور توجّه بهره جسته است علمای برجسته لبنانی بیان داشتهاند که از وقتی المیزان به دستش رسیده پیوسته به مطالعته المیتزان رغبتت .)70 :1421دارد و المیزان همواره روی میز مطالعه او قرار دارد (حسینی طهرانی، است که جلد اول آن توسّط » فی ظلال القرآن « م) تفسیر 1906 -م1996( مهمّ ترین اثر قرآنی سیّد قطب مقام معظّم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنهای به فارسی ترجمه شده است و مجلّدات بعدی توسّط کتابهای قرآنی دیگری هم ، مصطفی خرّمدل به زبان فارسی برگردانیده شده است. سیّد افزون بر این تفسیر اشاره » مشاهد القیامه فی القرآن الکریم « و » التصویر الفنّی فی القرآن الکریم « دارد که از آنها میتوان به کرد. تفسیر فی ظلال القرآن، رویکردی سیاسی- اجتماعی دارد و روش سیّد در این تفسیر چنان است که نخست بخشی از آیات را ذکر می :ند سپس جوّ عمومی سوره مورد بحث و مسائل تاریخی و اهداف سوره را بازگو میکند.
برسی نظرات علامه طباطبایی وایت الله مکارم درباره سیاق الگو پذیری از حیات اسیه و برخی از زنان پیامبران
نویسنده:
پدیدآور: حمیده هاشمی استاد راهنما: محمدجواد کوچک یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این معجزه الهی محدود به مکان یازمان خاصی نمی باشد،والگوهایی از انسانهای شاخص اعم از پیامبران ومومنین ومومنات به مامعرفی میکند،بنابراین با نگاه به شخصیت های قرانی میتوانیم خودرا در اینه جهانبینانه نامحدود ظرف بی کران قران کریم ببینیم، حضرت اسیه سلام الله هم یکی از این الگوها است که همسر فرمانروای مصر می باشدکه فردی مستبد وظالم که ادعای ربوبیت دارد وکسی در حضور او جرات دین داری و برائت ازاینهمه ظلم و جور اورا نداردولی این بانوی فرهیخیخته در عین مقام ومنصب داشتن در وجود خودگمشده ای را جستجو میکند که بی نهایت است وبه محض اینکه متوجه می شود خدای موسی خدایی است که مالک تمام هستی است ودر جسم وجان محدود دنیوی پدیدار نمی شود،وبه پشتیبانی از حضرت موسی به عنوان پیامبر خدابرمی خیزد ،او به طور کامل با فرعون و اافکار و شئونات زندگی او اشنایی دارد سالها زندگی کردن در کنار چنین فردی می توانست از ایشان فردی همچون فرعون بسازد ولی در عین اینکه از ایشان چنین شخصی نساخت بلکه می شود گفت که ایشان را راسختر ومقاومتر ودیندارتر نمود.همچین درمقابل حضرت آسیه می توان از زنانی نام برد که در حریم امن الهی بسرمی برده اند مانند( همسر برخی از پیامبران،(نوح لوط،هود و...)ازجمله ایاتی که در مذمت برخی ازهمسران پیامبران نازل شده است ایه دهم سوره تحریم است دراین ایه قران کریم مثال فخانتهما را اورده است واز خیانت (انان سخن به عمل اورده،در تفاسیر مختلف امده است که منظور از خیانت زنانبوده است .
برهان انِّ قسم اول و آثار و نتایج آن در فلسفه از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: یونس فارسیان اصل استاد راهنما: رضا اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان یکی از مهم‌ترین عناصر کار فلسفی است زیرا فلسفه، علمی طالب نتیجه یقینی است که میسر شدن این هدف تنها از مسیر برهان خواهد گذشت. برهان به دو نوع ان و لم تقسیم می‌شود. برهان لم برهانیست که علت ثبوتی و اثباتی نتیجه را اعطا کند و برهان ان برهانیست که تنها علت اثباتی نتیجه را به آن بدهد. همچنین علاوه بر این، خود برهان لم و ان نیز به دو نوع نقسیم می‌شود که از این میان، همه اقسام برهان لم و یک قسم از برهان ان قسم اول، یعنی ملازمات عامه مفید یقینند. اکنون جای این پرسش وجود دارد که آیا هر دو این براهین در فلسفه اولی دارای کاربردند؟! علامه طباطبایی با نظر به برخی مبانی‌ که پیش‌تر در بحث موضوع و مسائل علم اتخاذ کرده‌اند‌، معتقدند تنها یک نوع برهان در فلسفه اولی جاریست و آن برهان متلازمین است. برخی این مبنا را صحیح ندانسته و با برگرداندن برهان متلازمین به برهان لم و یا با ارائه تحلیلی متفاوت از برهان لم و یا نقض اطلاق کلام ایشان، تلاش کرده‌اند تا با آن مخالفت ورزند. برخی نیز با مبنای پیشین ایشان در باب موضوع و مسائل علم مخالفت کرده‌اند. از طرف دیگر پذیرش این مبنا تاثیر گسترده‌ای بر مسائل فلسفی خواهد گذاشت بدین گونه که پس از آن باید همه براهین فلسفی را به برهان متلازمین بازگرداند. این پژوهش با توجه به اهمیت این بحث در اندیشه و فعالیت فلسفی در صدد است تا با روشی تحلیلی، توصیفی مبنای علامه طباطبایی در اتخاذ این رویکرد، مناقشات و همچنین آثار و نتایج آن را در اندیشه فلسفی بررسی کند.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
  • تعداد رکورد ها : 4200