جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
شناسایی و تحلیل ابعاد و مراتب خود آگاهی در حکمت متعالیه صدرایی
نویسنده:
رضا سیداحمدلواسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"خودآگاهی" به‌عنوان یکی از مباحث مهم و عمیق فلسفی، کانون توجه بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان اعصار مختلف بوده‌است. در فلسفه ملاصدرا نیز "خودآگاهی" از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ اما تفسیر وی از این امر با فلاسفه پیشین به‌طور چشمگیری متفاوت است. در این پژوهش با اشاره به برخی آراء وی در این زمینه همچون "اصالت" و "وحدت تشکیکی وجود" و "حرکت جوهری"، "خود" را به مثابه فرایندی رو به تکامل می یابیم که با حرکت جوهری،به عنوان امری واحد،متصل و سیال از نازل‌ترین درجه‌ی وجودی انسان یعنی بدن تا بالاترین مرتبه وجودی پیش می‌رود که با این بیان نفس و بدن را داخل در حقیقت "خود"و مراتبی از آن دانسته است و با توجه به ملاک آگاهی یعنی وجود جمعی که نظریه ای ابداعی از جانب اوست "خودآگاهی" انسان نیز فرایندی تکاملی و متناظر با مرتبه وجودی او خواهد بود. بنابراین انسان حرکت خود را از "خودآگاهی" شروع و به "خداآگاهی" ختم خواهد نمود. از دیگر سو تعریف وی از وجود رابط معلول، تمام موجودات را شأنی از شئون واجب تعالی معرفی می‌کند که با توجه به این مبنا مسیر آگاهی انسان از "خداآگاهی" حداقلی آغاز و به "خداآگاهی" حداکثری ختم می گردد و در واقع در فلسفه وی "خودآگاهی" و "خداآگاهی" دو روی یک حقیقت واحدند.
بررسی تطبیقی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا در فلسفه ملاصدرا و توماس آکوئینی
نویسنده:
مریم نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی برهان جهان‌شناختی با عنوان معتبرترین برهان مخلوق محور در فلسفه‌ی ملاصدرا و توماس آکوئینی می‌پردازیم تا وجوه شباهت و تفاوت این دو فیلسوف را در مسأله‌ی اثبات وجود خداوند در این برهان دریابیم.برهان جهان شناختی نام مجموعه‌ای از براهین مرتبط باهم است، که بر مبنای دو اصل ضرورت و علّیت با تکیه ‌بر عام‌ترین واقعیات جهان چون امکان و حدوث به اثبات وجود واجب می‌پردازد. ملاصدرا معرفت واجب را امری فطری و بی‌نیاز از اثبات می‌داند. او معتقد است که شناخت واجب از طریق صفات و افعال او ممکن است، بنابراین به دو طریق لِمّی و اِنّی براهینی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که طریق معرفت نفس، ماهیات، جسم، وجوب و امکان، حرکت و حدوث عالم از براهین جهان شناختی وی بر اثبات واجب تعالی هستند. توماس وجود واجب را بدیهی نمی‌داند و معتقد به اثبات وجود واجب تعالی است. او می‌گوید، انسان تنها به روش اِنّی قادر به اثبات خداوند است، بنابراین وی پنج طریق به روش ارسطویی بر اساس حرکت، علّیت فاعلی، وجوب و امکان، درجات کمال و علّیت غایی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که این طرق از مهم‌ترین و اساسی‌ترین براهین جهان‌شناختی در فلسفه ی غرب هستند. هر دو فیلسوف در اثبات خدا از مفهوم وجود گذر کرده و با ملاحضه ی حقیقت وجود به اثبات خداوند می پردازند. آن ها براهین خود را با استناد به ابطال دور و تسلسل و با تکیه بر اصل علیّت و نیازمندی معلول به علت تبیین می کنند. هدف و مبنای آن ها در تبیین براهین مشترک است؛ چرا که ملاصدرا و توماس هر دو خدایی را اثبات می کنند که وجود مطلق و علّت همه ی موجودات است، همچنین مبنای هر دو در تبیین براهین، وجود مخلوقات است، نه ماهیت آن ها. روش آن ها در تبیین براهین با یکدیگر تفاوت دارد؛ زیرا ملاصدرا در اثبات واجب، سه روش معرفتی عقل و شهود و وحی را به کار می گیرد، اما توماس تنها از طریق عقل و وحی به اثبات واجب می پردازد.
بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره هدایت تکوینی موجودات با توجه به شبهات جدید
نویسنده:
محمد کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدراین رساله، هدایت تکوینی موجودات از منظر ملاصدرا و علّامه طباطبایی مورد مُداقه و بررسی قرار گرفته است. بعد از اثبات مبدء هستی، پرسش از هدف آفرینش و چگونگی رسیدن به آن است. در افعال خداوند، علت غایی همان علم ذاتی اوست. از طرفی، غایت و هدف نداشتن با حکمت او سازگار نیست. بنابراین، برای رسیدن به هدف، هدایت و راهبری بسوی آن هدفمطرح است و از سویی دیگر، تغایر علت غایی و علت فاعلی در خداوند به اعتبار است و او خالق و فیّاض علی الاطلاق و از سویی بی نیازمطلقاست و از جهتی دیگر، ولّی مطلق اوست و هدایت تکوینی از شُعَب ولایت الهی است. پس، «خلق» همان اعطاءِ کمال اول و «هدایت»، اعطاءِ کمال ثانی است؛ زیرا خداوند خالق است، پس هادی بالذات اوست و هدایت، سنّت عام الهی است. بنابراین در تمام مراتب هستی جاری است؛ چون هدایت نکردن، با رحمانیّت و فیّاضیّت و مبدئیّت او سازگار نیست. از منظر ملاصدرا، سرچشمه ی کمال اول و دوم دراسم مرکب«حیّ قیّوم» است که همان واجب الوجود است. او منشاء صفت هدایت را صفت«قیّوم» دانسته و «حیّ» را منشاء صفات ذاتی می شمارد و چون حیّ قیّوم است، پس هادی بالذات است. بنابراین درقیام موجودات به خداوند، هدایت هم نهفته است. علامه طباطبایی نیز،قلمرو هدایت را تمام هستی می داند با این تفاوت که وی تأکیدی بر رحمانیّت، حکمت و عدالت الهی می¬نماید. رحمت را ایصال به مطلوب دانسته و مساوی با هدایت تکوینی است و عالم را که فعل خداوند است، عین حکمت و حق می داند. ویژگی بارز تفکرات علّامه طباطبایی، توجّه وی به فرضیّاتعلوم تجربی است، مانند فرضیه داروین. با اصول ملاصدرا و نظام فکری علامه طباطبایی، می¬توان چالش¬های علوم زیستی و اخترشناسی در باب پیدایش حیات، جهان و نوع انسان را هم پاسخ داد و هم آنان را بهپاسخ گویی در برابر چالش¬های فلسفی برآمده از مبانی محکم این دو حیکم واداشت. نظریه «انفجار بزرگ»، شبهه ی بی نیازی عالم ماده در پیدایش به خداوند را کرده که با نظریه ی اصالت وجود و فقر وجودی تمام موجودات به خداوند(درحدوث و بقاء) منتفی خواهد بود و ثابت می گردد هستی بر اساس طرح و هدایت از سوی خالق، رو بسوی کمال نهایی دارد کهغایت نهایی(خداوند) است. آشکار می گردد که مشکل اساسی نظریات مطرح شده، گرفتن نتایج متافیزیکی و فلسفی از برخی نتایج ناقص علوم تجربی است. همچنین ثابت می گردد که مبانی آنها با اصول ملاصدرا و نظام فکری علّامه مردود است. کلیدواژگان: هدایت تکوینی، علّت غایی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، شُبهات
بررسی تطبیقی روش فلسفی توماس آکویناس و ملاصدرا
نویسنده:
علی حنا الشیخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع بحث بررسی تطبیقی روش فلسفی فیلسوف مسیحی توماس اکویناس وفیلسوف اسلامی ملا صدرا که شباهت های فراوانی بین این دو فیلسوف وجود دارد ونقاط اختلاف نیز بین روش فلسفی این دو فیلسوف نیز وجود دارد . مهمترین نقاط شباهت استفاده از روش عقلی برای ثابت کردن مطالب وحیانی وهمچنین ثابت کردن عدم وجود تعارض بین مطالب وحی وعقل البته چون دو فیلسوف مشایی بودند و از پیروان ادیان توحیدی بودند شاید علت اصلی این شباهت ها باشد خصوصا توماس اکویناس که در کتابهای متعدد خودش از ابن سینا نام برد وفهم او از فلسفه ارسطو بر طبق شرح وتوضیح ابن سینا بود البته از شروحات ابن رشد نیز استفاده کرده است. همچنین ملا صدرا که در ابتدا یک فیلسوف مشایی بوده است وفلسفه مشاء قبول داشت وبعد از برهی از زمان یک مکتب فلسفی جدید برای خودش تعریف کرد ومسایل ونظریات فلسفی بسیار مهمی مطرح کرد مانند اصالت الوجود واعتباریه الماهیه وحرکت جوهری وتشکیک در وجود ومانند آن که در فلسفه اسلامی وجود نداشت.البته باید این هم گفته شود که روش فلسفی جناب ملا صدرا عمیق تر و دقیق تر و از لحاظ وسعت مطالب و نو اوری بسیار قویتر از روش فلسفی توماس اکویناس است . همچنین یکی از نقاط اختلاف برجسته ومهم در روش فلسفی این دو فیلسوف مساله جایگاه عقل ووحی است، که توماس اکویناس سعی داشت توافق این دو در آموزهای مسیحی بیان کند وثابت شود که ایمان مسیحی واعتقادات اساسی مانند الوهیت عیسی وتثلیث وفدا با عقل مخالفت نمیکند بلکه فوق طور عقل است وعقل عاجز از فهمیدن این حقایق غیبی که وحی آن را کشف کرده است با اینکه واضح است این اعتقادات اساسی با عقل در تضاد ومخالف مبانی عقل است، واین مطلب یکی از مهمترین دساآوردهای فلسفه اکویناس به شمار می آید وامروزه کلیسای کاتولیک همه سعی وتلاش او بر ثابت کردن این مساله است به همین دلیل امروز تومایسم یکی از مهمترین مکاتب دینی فلسفیبرای مسیحیت کاتولیک به شمار می اید>بر خلاف آن ملا صدرا مطالب وحقایق را بر طبق روش استدلال عقلی بیان می کند وسعی داشت برای تایید مطالب اثبات شده از راه عقل شواهد وحیانی از کتب وسنت برای تایید این مطالب جستجو کند واین اختلاف بسیار مهم واساسی بین این دو فیلسوف بوده است>همچنین یکی از مسایل که این دو فیلسوف به آن متهم شده اند مساله اقتباس یا انتحال مطالب از فلاسفه پیشین بدون ذکر منبع از این برداشتهای که در اثار توماس اکویناس وملا صدرا به وفور نمشاهده میشود، البته برخی از علمای برای پاسخ دادن به این مساله گفتند که در زمان نگاری ونوشتن کتابهای این دو فیلسف (توماس در قرن سیزدهم وملا صدرا در هفدهم میلادی) روش تحقیقی امروزه نبوده است که یکی از مسایل مهم ذکر منبع برای مطالب از کتابهای دیگران گرفته شود« به همین دلیل گاهی وقتها توماس در کتابهای او مانند کتاب الخلاصه اللاهوتیه منبع ونام نویسنده وکتاب وگاهی صفحه نیز ذکر میکند، وگاهی احساس نیاز نمیکند برای ذکر این مساله، وملا صدرا نیز چنین بوده است.این مساله باید گفت که هر دو فیلسوف سعی داشتند مطالب وحیانی ودینی که در مسحیت واسلام به عنوان اعتقادات اساسی وبنیادی مطرح است نفی یا مخدوش نکند واین در روش توماس به وضوح پیداست، مثلا در باره مساله خداوند او معتقد است خداوند واجب الوجود است وهیچ کثرت مصداقی یا مفهومی در آن وجود ندارد، اما وقتی به اعتقاد اساسی واصل مسیحی یعنی الوهیت عیسد وتثلیث برخورد میکند سعی داشتثابت کند این اعتقاد خلاف ضرورت عقل نیست بلکه عقل عاجز است از فهم این حقیقت واعتقاد است، همچنین ملا صدرا مثلا در مساله معاد جسمانی داشت
باز سازی و بسط نظریه خیال در دو ساحت هستی شناختی و معرفت شناختی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
حجت‌الله باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله عالم خیال از منظر عرفان ابن عربی مورد بررسی توصیفی قرار گرفته و در نهایت همین منظر عرفانی بر اساس مبانی حکمت متعالیه مورد یازسازی قرار گرفته است.بدین نحو که مبادی تصوری و تصدیقی عالم خیال از حکمت متعالیه استخراج و بر اساس انها عالم خیال را در زمینه فلسفی آن بازسازی میکنیم و در نهایت هم مقایسه ای بین این دو منظر به عمل خواهد امد.
تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا وامام خمینی
نویسنده:
فاطمه سادات نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده رساله/پایان نامه: در راستای تبیین تعالی نفس انسانی و رسیدن به لقاء الله که وظیفه‌ی هر انسان جویای حقیقت است؛نویسنده‌ی این نوشتار کوشش کرده است با توجه به مبانی حکمی ،بصیرتی امام خمینی«ره» و نیز نقطه نظرات ویژه صدر الدین شیرازی، راه تعالی نفس را دریابد. از نظر ملاصدرا انسان برای رسیدن به تعالی باید در ابتدا به ساختار و ویژگی‌های نفس معرفت یابد ،سپس با نور علم الهی وشریعت تام وتمام محمدی راه را طی کند و به حقیقت صفات جمال و جلال خداوند معرفت یابد و بعد به میان خلق برود و نفس خود را از این طریق صیقل دهد و وظیفه‌ی خود را در میان خلق به پایان برساند که در این سیر هرچه وجود انسانی قوت یابد و شدیدتر شود با علم و ادراکات و ریاضات شرعیه وانوار حب محمدیه به تعالی خود نزدیک‌تر می‌شود؛ واما امام روح‌الله خمینی نیز دو اصل رسیدن به حکمت و حریت را دربستر ولایت محمدیه و علویه به همراه مبارزه و جهاد مداوم وپیوسته و نگاه بصیر و همه جانبه انسان به مسایل‌، کمال تعالی نفس انسانی می‌داند ودر این مسیر هر دو فیلسوف مطرح‌، منازل و مقاماتی را بر می‌شمارند که در مکتب صدرایی منازل متمرکز بر ادراکات و عقل نظری قرار می‌گیرد و در مکتب امام خمینی«ره» منازل بیش‌تر حول محور ایمان وعنایات الهی که در اینجا دو فرق اساسی بین امام و ملاصدرا به صورت مبسوط مطرح می‌شود و آن اینست که‌‌، تعالی نفس ملاصدرا متمرکز بر حکمت نظری است و تعالی نفس امام خمینی«ره» بر محور حکمت عملی می‌چرخد ودر این خصوص هر کدام دلایل ویژه‌ی خود را دارند که دراین نوشتار به آن می‌پردازیم.
ماهیت وجود ذهنی و نقش آن در شناخت از دیدگاه بوعلی، فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پژوهش که باموضوع وجود ذهني بر مدار سنجش نظرگاه‌هاي سه فيلسوف (ابن سینا، فخررازی و ملاصدرا) جهت يافته است، بر آن است تا از رهگذر اين مقايسه، زواياي مسأله وجود ذهني را در حد امکان پوشش و عياري مطمئن جهت راستي آزمايي مشکل شناخت براي مخاطب خود به ارمغان آورد. از اين روي و با همين دغدغه، رويکرد هر يک از اين سه فيلسوف را در چهار مقام ماهيت، ادله، اشکال‌ها و ارزش شناخت واکاوي و سعي بليغ داشتیم تا اين پژوهش را به غايت قصواي خود که پوشش دادن زواياي نهان و عيان مسأله وجود ذهني و ارزش شناخت است، نزديک سازيم. در اين ميان تلاش شده اتهام عدم پرداخت ابن‌سینا به مسأله و تهافت کلمات فخر در این زمینه رفع گردد و با اصطیاد نظرگاه صدرا در آن و سنجش ميان اين سه، ابهامات مسأله برطرف شود؛ چه آنکه به اين نتيجه منتهي شديم که جناب بوعلي اول حکيمي بوده که به تفصيل اما پراکنده در اين موضوع قلم زده و همو خوان اين نعمت را براي آيندگان گسترانيده است. رازي نيز اول کسي بوده که با عنوان وجود ذهني اين مبحث را رسما به حلقه مباحث فلاسفه وارد نموده و هرگز خود را ميان منکران وجود ذهني نديده است، چراکه افزون بر ارائه ماهيت، ادله و اشکالات اين موضوع، به وضوح مجال تهمت انکار را نسبت به خويش از همگان ربوده است. (گرچه پژوهشگر را در جمع بندي نظر خويش به تکلف خاصي گرفتار مي‌آورد.) صدرا نيز که با استعانت از گذشتگان و به ويژه بوعلي دست به ابتکاري بديع در مسأله زده، کمتر مجالي براي قيل و قال ديگران گذاشته است. با اين همه، مشکل مسأله شناخت به طور تمام و کمال پس از او التيام نيافته است. گفتني است که برآيند تطبيق نظرات سه فيلسوف و اصطياد وجوه اشتراک و افتراق آنان، کمک شاياني به فهم درست‌تر مقصود آنها مي‌تواند داشته باشد. ان‌شاءالله.
دیدگاه حکیم ملاصدرا درباره ی حشر انسان و حیوان با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
الهام حیدری دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث از حشر انسان و حیوان و کاوش در این زمینه، به دلیل گسترۀ تأثیرش در حوزۀ اندیشه و عمل، یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می آید و در همه اعصار به نحوی مورد توجه اندیشمندان و دینداران بوده است. ملاصدرا نیز که از اندیشمندان به نام حوزۀ تفکر اسلامی است این موضوع را مورد کاوش جدی خود قرار داده است. و در طرح مسألۀ معاد علاوه بر استدلال عقلی، به آیات و روایات نیز استناد کرده است. محقق این رساله بر آن است که در این نوشتار دیدگاه وی را در این خصوص روایت نموده و پاسخ های وی را در مسائل چالش برانگیز آن، که عموما به مسأله معاد جسمانی بازگشت دارد، طرح نماید و آن گاه نظر وی در مورد حشر کلیه موجودات و از جمله حیوان را گزارش نموده، سپس با ذکر این نتایج که وی بازگشت انسان را در معاد جسمانی به عین بدن دنیوی دانسته و همچنین با اثبات قوۀ خیال و تجرد آن برای انسان و حیوان به ضرورت حشر حیوانات در کنار حشر انسان قائل شده و معاد را اعم از جسمانی و روحانی دانسته است، رساله را به پایان می برد.
نگرش‌های فلسفی سیاسی در آرای صدرالمتألهین
نویسنده:
شریف لک‌زایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفه سیاسی مورد نیاز جامعه و انقلاب اسلامی مستلزم کاوش در سرمایه‌های فکری و فلسفی است که در اختیار داریم. برای این منظور باید با بازشناسی، بازخوانی و بازنگری انتقادی وضعیت موجود و بازسازی و ارائه فلسفه سیاسی متناسب زمانه بتوانیم به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم. این مهم جز با بررسی مکاتب فلسفی اسلامی ممکن نیست. رساله حاضر با این هدف به نگارش درآمده است تا تمهیدات نظری برای توان‌مندسازی فلسفه سیاسی اسلامی، تلاش برای نیل به علوم انسانی بومی در قالب فلسفه سیاسی متعالیه و ایجاد پشتوانه فلسفی برای انقلاب اسلامی را فراهم نماید. نگارنده برای نیل به هدف مذکور، متناسب با پرسش اصلی رساله، مباحث را در سه بخش سامان داده است. در بخش نخست ضمن تأمل در حیات علمی، اجتماعی و سیاسی ملاصدرا برای نخستین‌بار از سه دوره بازشناسی، تأسیس فلسفه نوین و وحدت‌نگری در زندگی وی سخن به میان آورده است. این سه دوره با نگاهی مختصر به مفهوم فلسفه سیاسی و حکمت متعالیه، و با تبیین ادبیات موضوع، به بررسی دو دیدگاه در این زمینه می‌پردازد و با استدلال بر امکان فلسفه سیاسی صدرالمتألهین به بحث‌های ایجابی ادامه می‌دهد. از این رو در بخش دوم بنیان‌های فلسفی صدرالمتألهین را در زمینه انسان، جامعه و قدرت، مورد بحث قرار می‌دهد. در کنار این البته ابعاد، نتایج و پیامدهای سیاسی سه موضوع مذکور نیز آفتابی می‌شود. در اینجا ضمن بحث درباره انواع انسان از انسان مختار و حرکت جوهری وی سخن به میان آمده است که در حوزه جمعی، فضای زیست خود را در قالب جامعه ایمانی و به صورت اختیاری تداوم می‌بخشد. در ادامه مبحث قدرت، با لحاظ این که امری وجودی است، بر چگونگی کسب قدرت و حفظ آن و غیر مادی بودن و مراتب سه گانه آن تأکید می‌شود. بخش سوم رساله حاضر به نگرش‌های سیاسی صدرالمتألهین در موضوع رئیس مدینه فاضله و رابطه شریعت و سیاست می‌پردازد و به برخی اختصاصات ملاصدرا اشاره می‌کند. در این فصل بر قدرت‌گیری شریعت با زمینه-سازی سیاست سخن به میان می‌آید و بر قیاس رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه، مناسبات شریعت و سیاست مورد توجه و تحلیلی تازه قرار می‌گیرند. به نظر، فلسفه متعالیه با تأکید بر این که شریعت، روح سیاست است از شجاعت بیشتری برای پرداختن به مسأله سیاست برخوردار است و به طور طبیعی، فلسفه سیاسی خاصی را پی‌ریزی می‌کند. با چنین دیدگاهی است که سیاست، دینی، معنوی و اخلاقی می‌شود. در فصل پایانی تلاش می‌شود برخی از تأثیرات و ظرفیت‌های فلسفه متعالیه با تأمل در ارتباط آن با انقلاب اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گیرد. در هر حال رساله حاضر نشان خواهد داد که فلسفه ملاصدرا واجد ظرفیت‌های غنی سیاسی و اجتماعی است که آن را نقطه قابل اتکایی برای بسط و توانایی فلسفه سیاسی اسلامی می‌سازد و آشکارسازی ابعاد مختلف آن را بایسته توجه می‌کند. نگرش‌های فلسفی سیاسی ملاصدرا از سرشتی متمایز از فلسفه‌های دیگر همانند جامعیت و توجه به ابعاد مادی و معنوی سیاست، انسان و جامعه، روش‌مندی، هدف‌مندی و نگاه بنیادی در توجه به مبدأ تا معاد برخوردار است. تبیین و ارائه نگرش‌های فلسفی سیاسی و در نهایت فلسفه سیاسی صدرالمتألهین افزون بر دست‌یابی جامعه علمی ما به فلسفه سیاسی بومی و اسلامی، می‌تواند به عنوان پشتوانه فلسفی انقلاب اسلامی ایران مطرح و ظرفیت‌های آن را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهد.
تبیین کثرت نزد فارابی و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از آغاز هستی و از چگونگی بر آمدن هستی های متعدد در هر نحله فکری اعم از الهی و مادی اندیشه بشر را به خود مشغول کرده است. در فلسفه اسلامی طبق قاعده الواحد و اصل سنخیت از واجب الوجود واحد باید موجودی واحد صادر شود، بدین ترتیب سوال از چگونگی بر آمدن کثرات از باری تعالی به دغدغه اصلی فیلسوفان تبدیل شد. در این میان فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی، با بهره گیری از اندیشه فلوطین و عقلانی کردن اندیشه وی بر اساس تمایز وجود از ماهیت، پاسخ این دغدغه را در نظریه فیض یافت. هفت قرن بعد صدرالمتالهین، با انقلاب اندیشه ای که مبتنی بر «نگرش وجودی» خاص وی بود، توانست به بسیاری از ابهامات فلسفه اسلامی پاسخ دهد و در برخی موارد هم پاسخ‌های جدیدی عرضه کند. ملاصدرا در باب صدور کثیر از واحد، همچون فارابی نظریه فیض را می پذیرد البته در چارچوب اصالت وجود و نیز بهره گیری از وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری و حتی وحدت شخصی وجود، که به تبیینی جدید از این نظریه می انجامد؛ روشی که توانست در حل بسیاری از مشکلات دیگر فلسفی هم که به عقیده برخی لاینحل یا صعب می نمود، توفیق یابد و نقطه عطفی در روند تکامل فلسفه شود.
  • تعداد رکورد ها : 655