جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4689
معاد جسمانی از دیدگاه قرآن و ملاصدرا"
نویسنده:
ابراهیم امرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و فیاض لاهیجی
نویسنده:
هاجر جبله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار به دیدگاههای متکلمان و فیلسوفان به طور کلی پرداخته شده و بعد از آن دیدگاه ملاصدرا و فیاض لاهیجی در مورد معاد جسمانی به طور مفصل پرداخته میشود و در چایان به تفاوت ها و شباهت های این دو پرداخته میشود
بررسی و نقد نظریه تجسم اعمال از ملاصدرا تا معاصر
نویسنده:
میترا امیرمرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی است که دارای دو بعد جسمانی و روحانی است و به واسطه داشتن بعد مجرد ، پس از قطع حیات مادی و دنیوی ، زندگی جاودانه دارد که در آن یا متنعم در بهشت و یا متالم در جهنم است. اما مفسران قرآن کریم و فیلسوفان اسلامی در مورد نحوه و منشا این حیات جاودانه و برپایی نظام جزا و پاداش اخروی اختلاف نظر دارند و به سه گروه تقسیم می شوند: گروه اول: حیات اخروی را نتیجه و اثر اعمال و نیات انسان در دنیا می دانند بر این اساس نظام جزا و پاداش اخروی اعتباری و قراردادی است. این گروه مخالفین «تجسم اعمال» هستند . گروه دوم: حیات اخروی را براساس حضور و حقیقت عین اعمال و نیات انسان می دانند. این گروه موافقین «تجسم اعمال» در قیامت هستند. از نظر این گروه حقایق اعمال در صقع نفس که مجرد است باقی می ماند و پس از قطع حیات دنیوی همراه نفس به شکل عذاب یا نعمت براساس کیفیت تکوینی در محشر حاضر می شوند. گروه سوم : نظام جزا و پاداش اخروی را مجموعی از نظام اعتباری و نظام تکوینی می دانند. این گروه هم تجسم و تجسد اعمال را در محشر براساس ظاهر آیات قرآن و براهین عقلی قبول دارند و هم به بعضی پاداش ها و جزاهای اعتباری قائلند هدف از این رساله مقایسه ادله و براهین این سه نظریه از دوران ملاصدرا تا معاصر و ارزیابی آنهاست. که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است هر چند نظریات ، قضاوت ها و نتایج نگارنده در بخش های مختلف رساله علی الخصوص در بخش پایانی آمده است ، اما به طور خلاصه می توان گفت نتیجه حاصل از مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که قبول نظام جزا و پاداشی در رستاخیز که براساس دو نظام اعتباری و تکوینی باشد ، به لحاظ عقلی و نقلی، مقبول تر است. زیرا هم با شواهد ظاهر و تفسیر باطن آیات قرآن سازگار است و هم تفسر فلسفی و برهانی نظام جزا و پاداش را قطعی تر می نماید.
معاد جسمانی به روایت ملاصدرا و بررسی شبهات وارد بر آن
نویسنده:
مریم جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مسائل مربوط به معاد ، معاد جسمانی به طور خاص مورد توجه زیاد متفکران بوده و همیشه برای اثبات آن کوشیده اند. ملاصدرا در این مسیر با تزکیة عقل از عیوب تفکر و داشتن دغدغه شریعت و اعتماد به واقع گویی شریعت و نفی تعارض در آن در جهت فهم و سپس استدلال عقلی این آموزه ها ، می کوشد نظریه ای ارائه دهد؛ که قرآن و برهان و عرفان در آن هماهنگ باشند. ایشان برای گذر از دیدگاه متکلمان که ریشه در نگاهی اصالت ماهیتی به حقیقت انسان دارد ، اصالت وجود و فروع آن را به منزلة یکی از اصول ثابت در تبیین معاد جسمانی در همة آثار خودش قرار می دهد . ملاصدرا جنبة جسمانی نفس و رابطه اش را با بدن مادی با محور قرار دادن هویت وجودی انسان تبیین می کند. همچنین مرتبة تجرد نفس پس از مرگ و حدوث آن را به صورت جسمانی ، با تحلیلی از قدم نفس که کمال آن را در مرتبة علت مندمج می داند ، جمع می کند. حقیقت انسان در وجود وحدتی دارد که می تواند با حرکت جوهری به مراتب تجرد برزخی و عقلی برسد؛ ضمن اینکه مراتب مادون را با وجود جمعی در خود دارد و از آنجا که شیئیت شیء به صورت آن است نه به مادة متعین آن؛ لذا در عالم آخرت که نفس بدون مادة قابلی است ، هویتش محفوظ می ماند. مرتبة مثالی انسان ، در آخرت آغاز مراحل آخرت است و حشر و نشر و بعث بر آن متوقف است. رسالة حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای ، ضمن روش شناختی حکمت متعالیه ؛ مبانی فلسفی ملاصدرا و ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی را تبیین کرده ؛ سازگاری آن را با آیات قرآن کریم به اثبات رسانده و شبهات وارد بر آن را پاسخ دهد.
اشکالات غزالی بر فیلسوفان مسلمان در مسأله معاد و پاسخهای فیلسوفان پیش از ملاصدرا
نویسنده:
زهره همتیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله معاد و باور به زندگی پس از مرگ در همه ادیان الهی وجود دارد و مورد قبول تمامی پیامبران الهیمی باشد و همگی بر انجام آن متفق القولند.اما چیستی و چگونگی این امر همواره مورد سوال اندیشمندان بوده و خواهد بود.از اینرو نظرات متفاوت به آن داده شده است.از جمله این متفکران می توان به فلاسفه بزرگی چون فارابی و ابن سینا اشاره کرد.ابن سینا اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی داشته،که البته توانسته است معاد روحانی را با براهین و دلائل متفاوت به اثبات رساند و در مورد معاد جسمانی اظهار عجز و ناتوانی کرده.ولی اینهرگز به معنی انکار آن نیست.اما بعضی از فلاسفه و متکلمان از جمله ابو حامد محمد غزالی نسبت کفر به این دانشمندان و حکیمان داده و لبه تیغشان را متوجه آنان ساخته اند.اما این نسبت کفر و ارتداد،بی پاسخ نماند و چندین سال بعد از غزالی،متفکر و دانشمند بزرگی به نامابن رشد اندلسی در صدد پاسخ به آن برآمد تا از این دو اندیشمند رفع اتهام کند،هر چند پاسخ های وی وافی به مقصود نبود و در این امر مهم ره به جایی نبرد.شاید در آرای آنها می توان مواردی را یافت که با حشر همه نفوس که مورد نظر دین اسلام است چندان هماهنگ نباشد.مانند نظر فارابی به بی نیازی نفوس کاملان به بدن جسمانی و همچنین نابودی نفس های ضعیف که نتوانسته اند به مرتبه ای از کمال برسند و یا نظر ابن سینا مبنی بر تعلق نفس به اجرام آسمانی.از این جهت می توان تا حدودی به غزالی حق داد،ولی نه به آن صورت که آنان را کلا منکر این نوع معاد دانست و تکفیر کرد.همچنان که خود غزالی نیز به خاطر اعتقادش به حشر بدنی مانند بدن جسمانی و نه عین آن،متهم به تناسخ و تکفیر شد
تحلیل فلسفی- تفسیری امدادهای غیبی در قرآن کریم با توجّه به دیدگاه
مرحوم ملاصدرا(ره) و علّامه شهید مطهری(ره)
نویسنده:
صدیقه حیدری نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهوم «امداد غیبی الهی»، به لحاظ معنای لغوی شامل هرگونه کمک و یاری رسانی از جانب پروردگار عالم به ماسوی الله می‌شود، که با یک نگاه تمام عالم هستی را می‌پوشاند؛ «به اندک التفاتی زنده دارد آفرینش رااگر نازی کند فروپاشند قالب ها»اما از چشم انداز دیگر و به معنای اصطلاحی - که موضوع این رساله می‌باشد- شامل کمک‌ها و الطاف ویژه و خفیّه‌ای است که از پروردگار و عالم غیب افاضه و معمولاً خلاف جریان عادّی و طبیعی، نصیب انسان‌ها می‌گردد. ولی گاهی نیز تبیین طبیعی دارد.امدادهای غیبی و ویژه‌ی پروردگار، با «کرامت و معجزه» متفاوت است. «کرامت» امور خارق عادتی است که از اولیاء و صالحان دیده می‌شود و بواسطه‌ی قدرت نفس و شئونات وجودی ایشان صورت می‌گیرد. «معجزه»، امور خارق العاده‌ای است که همراه با ادعای نبوّت از نبی صادر شده و بقیه‌ی مردم از آوردن آن عاجزند. اما «امداد غیبی الهی»، خرق عادتی است که از جانب خدای سبحان و از عالم غیب به کمک و یاری انسان ها می‌آید. به عبارتی میتوان این گونه نتیجه گرفت که، کرامت و معجزه، به قدرت نفس و شئونات ولّی و نبی بستگی دارد؛ اما امداد غیبی، بدون آگاهی و قدرت انسان و بر طبق مشیّت مطلقه و مصلحت حضرت باری تعالی صورت می‌گیرد.«امدادهای غیبی» یکی از سنّت های الهی به شمار می‌رود؛ بنابراین شاخصه های سنن الهی شامل امداد غیبی نیز می‌شود. از ویژگی های سنّت الهی می‌توان به انتساب به ذات و مشیّت خداوند، تبدیل ناپذیری و تحول ناپذیری، کلیت و قانون مندی اشاره کرد که تمام این موارد با امداد غیبی تطابق دارد.کمک‌ها و یاری رسانی‌های خداوند متعال را می‌توان از چشم اندازهای مختلف بررسی کرد:الف) طبق صفت «رحمت رحمانیه» و «رحمت رحیمیه» که گویای رحمت عام و خاصّ ذات باری تعالی است، می‌توان یاری رسانی خداوند را به امدادهای عام و خاصّ تقسیم نمود.«امدادهای غیبی عام» شامل تمام ماسوی الله می‌شود، زیرا «وجود- هستی» برای غیر خداوند، ذاتی نیست؛ بنابراین علاوه بر این که در اصل ذات خود محتاج افاضه وجود از جانب واجب الوجوداند؛ در بقا نیز به صورت آنی و پی در پی نیازمند افاضه‌ی فیض از جانب حق تعالی هستند. از طرف دیگر طبق حرکت جوهری و بنابر نظر مرحوم آخوند ملاصدرا(ره) و پیرو ایشان، علّامه مطهری(ره) همه چیز حتی در ذات و جوهر خود در حال تغییر وتحول است و به سوی کمال نهائیشان در حال حرکت می‌باشد و از آنجا که هر حرکتی به محرک نیازمند است، این قافله ی در حال سیر نیز محتاج محرک است، محرک اصلی و نهایی که مدد رسان این قافله ی در حال سیر است، کسی جز ذات خداوند تعالی نیست.«امدادهای غیبی خاصّ»که در مصحف شریف ذکر شده اند، شامل تمام عالم هستی و از جمله تمام انسان ها نمی‌شود؛ بلکه فقط کسانی که شرایط را برای خود محقّق کرده و موانع را رفع نموده اند، می‌توانند از این یاری خاصّ و ویژه پروردگار بهره برند. طبق آیات قرآن کریم، شرایط بهره مندی از امدادهای خاصّ، ایمان، عمل صالح و یاری کردن و یاری خواستن از خداوند متعال و ... می‌باشد.ب) چشم انداز دیگر، تقسیم بندی امدادهای غیبی بر اساس نوع هدف خدای سبحان است که با اهدافی چون: هدف هدایت، پیروزی بر دشمنان، ایجاد تغییر و تحوّل ویژه فردی و اجتماعی و.... صورت می‌گیرد.ج) امدادهای غیبی گزارش شده در قرآن مجید، گاهی از حیث موطن تحقّق تصرّف الهی تقسیم می‌شوند، که در بعضی از مواقع جایگاه تحقّق تصرّف خداوند، درجهان درون نفس انسانی است و بعضی مواقع در جهان خارج از نفس انسانی صورت می‌پذیرد. و مواردی که در درون نفس انسانی صورت می‌گیرد، گاهی تصرّف در قلوب است و زمانی تصرّف در ذهن و ادراک و نظر.د) بعضی از امدادهای خاصّ و ویژه‌ی پنهانی خداوند، توسط ملائکه صورت می‌گیرد که در بعضی از مواقع تمثّل پیدا می‌کنند و در بعض دیگر تجسّم و گاهی نیز به صورت مخفی از چشم‌های ظاهری، به یاری و کمک افراد بشر می آیند.ه) یک سری از امدادهای غیبی پروردگار، از طریق تنفیذ امر ایشان در موجودات بوقوع می‌پیوندد.«امدادهای غیبی الهی» دارای یک سری مبانی مهم است که توسط این مبانی، این مهم تبیین می‌گردد؛ مانند قانون علّیّت و فاعلیّت الهی با تمام ریز قواعد فلسفی مرتبط با آنها.همه‌ی کمک‌ها و یاری رسانی‌های حضرت حق به ماسوی و عالم طبیعت نشانه و مظهر کمالات او و شانی از شئون او محسوب می‌شوند و استقلالی در برابر ذات او ندارند، این کمک‌ها طبق دستگاه عظیم حکمت متعالیه، سلسله نظام طولی را طی می‌کند و با توجّه به عقیده ی مرحوم آخوند صدرای شیرازی و پیرو فکری- فلسفی او علل میانی و واسطه‌ای نقش دارند اما نه نقش حقیقی، بلکه به عنوان معدّ محسوب می‌شوند و علّت حقیقی همان مسبّب الاسباب، خداوند متعال، می‌باشد.«قانون علّیّت» یک قانون گریز ناپذیر است و در هر شرایطی به قوت خود باقی است و اسنثناء بردار و قابل نقض نیست.کمک‌های پنهانی و خاصّ حضرت حق نیز از این قانون پیروی میکند. با این که یکی از اجزاء و قیود امداد غیبی خارق العاده بودن آن است ولی به این معنی نیست که «قانون علّیّت» را نقض می‌کند، بلکه ممکن است علل و شرایطی که برای انسان ها شناخته شده نیست درکار باشند و سلسله علل برتر جانشین علل پایین تر و پست تر شود.اموری که به عنوان کمک و یاری پنهانی خداوند در حق بشرمی‌باشد، بخت، شانس، اتّفاق و تصادف نیست؛ زیرا همه ی امور قبل از اینکه به افراد و اشیاء نسبت داده شود، مستند به ذات حضرت حق است؛ زیرا او غیر متناهی است و فقط در آغاز سلسله‌ی علل وجود ندارند، بلکه در تمام مراحل اوست که حقیقتا ایفای نقش میکند. در نتیجه همه ی کارها قبل از آن که به دیگران اسناد پیدا کند، مستند به اوست؛ بنابراین دیگر جایی برای بخت شانس و تصادف و اتّفاق باقی نمی‌ماند.«امدادهای غیبی» منافی قضا و قدر نیست؛ زیرا «قضا» امر حتمی و لایتغیر است، اما «قدر» غیر حتمی و تغیر پذیر. و امدادهای غیبی مربوط به مرحله ی «قدر» میباشد.«امدادهای غیبی الهی» باعث جهل در علم باری تعالی نمی‌شود. مرتبه‌ی وقوع بداء، مرتبه‌ی قبل از قضای حتمی و قبل از وجود خارجی مخلوقات است، یعنی در مرتبه‌ی علم خداوند و قدر او واقع می شود.آن چه در تبیین «امدادهای غیبی الهی» و ارتباط آن با فاعلیّت حضرت حق در نظر گرفته می‌شود این است که توحید، در تمام مراحل حفظ می‌شود. تمام امدادهای غیبی، با همه‌ی نظامات و علل خود، فعل حضرت حق و ناشی از اراده‌ی اوست. فاعل حقیقی تنها خداوند است وعلل طبیعی و غیر طبیعی موثر در جهان، مظاهر و آینه‌های فعل خداوند هستند.
دیدگاه ملاصدرا درباره چیستی مرگ و سرنوشت انسان
نویسنده:
علی صالح حاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور ارائه دیدگاه ملاصدرا درباره مرگ و سرنوشت انسان پس از آن فراهم آمده است.با توجه به این‌که از دیدگاه ملاصدرا، مرگ امری وجودی است که تنها انسان را از عالم فانی دنیوی، برای حیاتی ابدی به عالم جاوید اُخروی منتقل می‌کند، اهمیت مسأله مرگ در زندگی انسان و نیز سرنوشت انسان پس از آن به عنوان دو واقعیت مسلم و انکار ناشدنی آشکار و نمایان می‌شود، لذا این پژوهش در نظر دارد، به بیان دیدگاه این فیلسوف بزرگ اسلامی درباره مرگ و سرنوشت انسان پس از آن بپردازد. برای این منظور ابتدا دیدگاه ابتکاری ملاصدرا درباره چیستی، انواع و ضرورت مرگ بیان می‌شود و سپس به بیان سرنوشت انسان پس از مرگ از دیدگاه وی پرداخته می‌شود.مباحث مطرح شده در این رساله روشن می‌سازد که ملاصدرا براساس یک سری مبانی ابتکاری از جمله اصالت وجود، جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودن نفس، حرکت جوهری اشتدادی آن و... مرگ را به عنوان امری وجودی تعریف می-کند که تنها باعث انتقال نفس انسان از عالم دنیا به عالم آخرت می‌شود، نه باعث نابودی نفس انسان. وی مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم می‌کند و در توضیح هر یک از آن‌ها می‌گوید: اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس باشد، مرگ طبیعی، اما اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس نباشد، بلکه در اثر خرابی بدن به خاطر حادثه‌ای باشد، مرگ اخترامی و اگر خروج نفس از بدن به اراده و اختیار انسان باشد، مرگ ارادی خواهد بود. سپس وی با اقامه دلایل عقلی و نقلی، تجرد نفس ناطقه انسانی و تبع آن، حیات پس از مرگ را اثبات می‌کند و حیات پس از مرگ را یا برزخی می‌داند یا اُخروی و معتقد است که انسان بعد از مرگ تا روز قیامت، در بهشت یا جهنم برزخی، به سر می‌برد. اما با برپایی قیامت، حیات اُخروی او آغاز می‌شود که وی از حیات اُخروی به معاد تعبیر می‌کند، معاد را نیز اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی می‌داند و هر دو را با دلایل عقلی اثبات می‌کند.کلید واژه‌ها: صدرالمتألهین، چیستی مرگ، ضرورت مرگ، سرنوشت انسان، فرجام شناسی
مقایسه مولّفه های ارزش شناسی و انسان شناسی حکمت متعالیه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی
نویسنده:
مجید فیروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش مقایسه مولّفه‌های ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی حکمت متعالیه ملاصدرا با اگزیستانسیالیسم الهی (کی‌یرکگارد ، یاسپرسو مارسل ) می‌باشد. حوزه معرفتی فلسفه تعلیم و تربیت فارغ از تعاریف بسیار گوناگونی که درباره آن وجود دارد، از دو منظر کلّی قابل بررسی است. از منظر اوّل، این حوزه معرفتی به مثابه قلمروی در طرح دیدگاه‌ها و نظریات فلسفی درباره ارزش و انسان محسوب می‌شود که سابقه‌ای به اندازه تاریخ تفکّرات بشری دارد. و منظر دوّم، می‌توان با مقایسه مولّفه-های ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی حکت متعالیه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی به وفاق‌ها، شباهت‌ها، تأثیر گذاری و تأثیر پذیری از یکدیگر پی برد. این پژوهش روش اسنادی_ تحلیلی می‌باشد. برای جمع آوری داده‌ها از روش سند کاوی استفاده شده است. برای این منظور به کتاب‌ها، مدارک، اسناد، پایگاه‌ها و مقالات و پژوهش‌هایی که به دیدگاه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی پرداخته‌اند، مراجعه شده است. در تحلیل داده‌ها از روش توصیفی_ تحلیلی استفاده شده است. ملاصدرا درباره ارزش‌ها می‌گوید: ارزش‌ها با زوج محمول‌های حسن و قبیح، خیر و شر، مصلحت و مفسده، حق و باطل و طیب و خبیث و مانند این‌ها شناخته می‌شوند. منشأ ارزش‌ها در کمالات وجودی فرد، سیر تکاملی نفس و کمالات اولی می‌باشد. آزادی و حرّیت، عشق و تزکیه نفس. این ارزش‌ها خاصّ انسان و زمینه قرب الهی هستند. اگزیستانسیالیست‌های الهی معتقدند ارزش‌ها را انسان با انتخاب‌هایش خلق و آفرینش می‌کند. و هیچ ارزش ثابتی در دنیا وجود ندارد. ارزش‌هایی مانند ایمان به خداوند، ارتباط، آزادی، اختیار، تفرّد، مسئوولیت، کرامت و عشق در بین آن‌ها دارای اهمیّت می‌باشد. درباره انسان ملاصدرا می‌گوید: مقام انسان فراتر از مقام سایر موجودات، حتّی ملائکه است (اشرف مخلوقات بودن). هر چند صدرا معتقد به وحدت نفس و جسم است . جسم را مرتبه نازله نفس می‌داند ولی در نهایت به ثنویّت اعلی و ادنی درباره نفس می‌رسد. صدرا هویّت انسان را پسینی نه پیشینی می‌داند و معتقد است انسان خود باید سرنوشت خویش را بسازد. اگزیستانسیالیست‌های الهی معتقدند، تنها انسان است که از وجود برخوردار می‌باشد و باید تلاش کند که هستی دار گردد. انسان نباید خود را در این دنیا به امور بی فایده مشغول سازد. انسان باید از مرحله داشتن به بودن برسد. و در این راه ارتباط با دیگران در جهت هستی دار شدن از اهمیّت بیشتر برخوردار است. آنها معتقدند انسان‌ها در این جهان با وضعیت‌هایی روبه‌رو هستند و گریزی از آنها نیست، زلزله، سیل، مرگ، و... در مورد مرگ اعتقاد دارند که با مرگ افق تازه‌ای به روی انسان گشوده می‌شود و انسان فنا ناپذیر است.
انسان شناسی ملاصدرا با توجه به حرکت جوهری
نویسنده:
معصومه عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
  • تعداد رکورد ها : 4689