جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
تفسير الصافي المجلد 5
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشه‌هاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمه‌اى آغاز مى‌كند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينه‌هاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مى‌گويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشاره‌اى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهل‌بيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مى‌كند، و از تفاسيرى سخن به ميان مى‌آورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كرده‌اند و يادآورى مى‌كند كه اين‌گونه تفاسير نيز از كاستى‌ها و ناهنجارى‌ها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بى‌ارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اين‌ها، در اين‌گونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرت‌زا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعه‌ها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچ‌گونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبسته‌اند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مى‌فرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارى‌ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته‌ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى‌رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهل‌بيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهل‌بيت «ع» مى‌باشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونه‌اى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آينده‌اى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه‌ايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى‌كند كه به تعبير آيت‌اللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهل‌بيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل‌بيت «ع» مى‌باشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مى‌دانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مى‌دهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مى‌باشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مى‌فرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مى‌رويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مى‌توانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارى‌ها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مى‌كند. آنها كه خيلى خشك برخورد مى‌كنند و مى‌گويند، اگر در مورد آيه‌اى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمى‌كنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مى‌فهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مى‌كنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مى‌گردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مى‌آوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مى‌كنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مى‌كنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مى‌آوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بى‌توجهند؟ زيرا پاسخ مى‌دهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مى‌آوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيه‌اى را كه مى‌خواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مى‌كنم و اگر كسى چيزى نمى‌گفت، خودم بايد بيان مى‌كردم، پس سخن او را حجت نمى‌دانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مى‌كنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مى‌فرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمى‌گيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مى‌اندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سوره‌ها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مى‌كند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مى‌رود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مى‌دارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مى‌كند. در جلد سوم کتاب به تفسیر سوره «جاثیه» تا آخر قرآن پرداخته شده است.
من هدى القرآن المجلد 11
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسش‌هاى جديد عصر توجه داشته و به‌گونه‌اى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش داده‌اند كه همان تفسير قرآن به‌وسيله خود قرآن مى‌باشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشته‌ام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيت‌هاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزنده‌اى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌كند». در ادامه، مفسر محترم مى‌نويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را به‌صورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مى‌كوشم كه تنها بينش‌ها و بصيرت‌هايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافته‌ام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، به‌طور دسته‌بندى ارائه شده و كمتر به بحث‌هاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سوره‌ها آغاز مى‌گردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اين‌گونه است كه نخست مجموعه‌اى از آيات را ذكر مى‌كند، آن‌گاه معانى واژه‌ها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مى‌دارد. آن‌گاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديف‌هاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مى‌دهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجه‌گيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستان‌ها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مى‌شود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمى‌دهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مى‌كند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ به‌عنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دست‌ها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مى‌نمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، به‌طور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدف‌ها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و به‌طور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مى‌كند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات به‌قدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابه‌لاى مطالب، به شرح برخى احاديث مى‌پردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحث‌هاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و به‌اختصار مسائل را مطرح مى‌نمايد. در جلد یازدهم سوره های منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات و نبأ تفسیر شده است.
جدید فی تفسیر القرآن المجید المجلد 7
نویسنده:
محمد سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
چکیده :
الجدید فی تفسیر القرآن المجید تالیف شیخ محمد سبزواری نجفی (۱۳۱۸-۱۴۰۹ق) است. نام كامل آن الجديد فى تفسير القرآن المجيد مى‌باشد. اين تفسير به زبان عربى و سبك آن تحليلى و توضيحى است كه تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بردارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهل بيت« عليهم السلام» و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است. روش مفسر توضيح جمله‌ها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت، مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد. به عنوان نمونه بيان معناى« اميّون» ذيل آيه 78 بقره ج 1 ص 98 و قرائت و وزن و مراد جبرائيل ذيل آيه 97 سوره بقره ج 1 ص 116). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند. روش كلى ايشان در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مى‌پردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سوره‌اى واقع شده به همراه تعداد آيات از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مى‌دهد، در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد، و اسماء سور را امرى تعبدى مى‌داند. روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سوره‌ها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مى‌كند، مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم در ج 1 ص 13. مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هر يك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مى‌نمايد مانند ج 1 ص 109 ذيل آيه 90 سوره بقره. نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مى‌شود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مى‌پردازد مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر از جمله در ج 1 ص 29 ارائه شده است. در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مى‌نمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مى‌پردازد. در اين بخش شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مى‌باشد، ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهل بيت عليهم السلام دنبال مى‌كنند، مانند ج 1 ص 81 ذيل آيه 58 بقره، و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1 ص 62. مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده، بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكرده‌اند و تلاش نموده‌اند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند، البته، به گونه‌اى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيه‌اى، لازم به ذكر ديده باشند بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كرده‌اند. شأن نزول از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى، به آن مى‌پردازند و با بيان آن، در توضيح آيه، تلاشى را مضاعف مى‌نمايند، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 سوره بقره. در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مى‌پردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مى‌دهد، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 بقره. مفسر بندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مى‌نمايد كه در آن، مطلبى را كه بطور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمى‌شود توضيح مى‌دهند مانند ج 1 ص 67 ذيل آيه 37 سوره بقره، با اين سؤال كه هل كان تلقين الله الكلمات لآدم فى السماء أم فى الارض؟ آيا تلقين كلمات كه توسط خداوند به آدم انجام گرفت در آسمان بوده يا در زمين انجام گرفته است؟ تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشارات به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است، بر اين اساس و بطور موردى، مطالبى مطرح مى‌كنند، مانند ج 1 ص 20 ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»،بحث اصناف هدايت را با استفاده از آيات و روايات عنوان مى‌نمايند. مفسر محترم سعى نموده اساس بيانات خود را بر محور تفسير آيات پى‌ريزى كند و مطالب گوناگون را براى تبيين بيشتر، استفاده مى‌نمايد، در اين روش نيز تا حدود زيادى موفق بوده‌اند. با اين حال در آيات فقهى به نظر مى‌رسد، توضيح بيشترى را كه كمى فراتر از تفسير است، ارائه مى‌دهند و با توجه به تحصيلات حوزوى ايشان كه فقه، بخش مهمى از آن را تشكيل مى‌دهد، اين امر، طبيعى به نظر مى‌رسد. مانند ج 1 ص 260 به بعد ذيل آيه 219 بقره و آيات پس از آن، كه توضيحاتى در مورد خمر، نكاح، طلاق و... ارائه مى‌دهد. مشرب ايشان در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مى‌باشد، و برخى ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مى‌نمايد، از جمله اعتقاد به طهارت ذاتى اهل كتاب كه با استفاده از آيه 5 سوره مائده:«اليوم احلّ لكم الطيبات و طعام»...و روايات اهل بيت عليهم السلام، آن را برداشت مى‌نمايد، و نيز جواز نكاح اهل كتاب كه از همين آيه استنباط مى‌نمايد. ج 2 ص 422 و ص 425. در بحث خمس ذيل آيه خمس در سوره انفال نيز طبق اعتقاد شيعه نظر مى‌دهند. ايشان در بحثهاى عقايدى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اينچنين بيان مى‌دارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى را دارند، مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1 ص 186:«ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و»...و استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد، و وجوب تحصيل علم در آنها، از براهين مطرح شده در اين آيات است. مفسر تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مى‌دهد و با اجمال، ملايمت و صريح آن را بيان مى‌دارد، براى نمونه ذيل آيه 253 سوره بقره در ج 1 ص 319«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض...آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياء الهى( ع) اثبات مى‌كند، فضل اهل بيت« عليهم السلام» را نيز بر انبياء ديگر با استفاده از روايات مطرح مى‌نمايد. ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب) در ج 5 ص 436 به صراحت بيان مى‌دارد كه اين آيه در حق ائمه اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين براى مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف ذيل آيه 9 سوره حجر«انّا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»در جلد 4 ص 172 مى‌فرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است. ايشان در مورد بسم الله الرحمن الرحيم در ابتداى سوره حمد ج 1 ص 12 مى‌فرمايد: بسمله جزء هر سوره بلكه آيه‌اى از هر سوره مى‌باشد و اين قول را اجماع شيعه مى‌داند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آنند. مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمى‌توان از آن دست برداشت، بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره«اعدت للكافرين»ج 1 ص 52 مى‌فرمايد ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه، در آينده خلق مى‌شود، مگر گفته شود ماضى كنايه از وقوع حتمى است. يكى از نقصهاى تفسير« الجديد» عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مى‌باشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مى‌كند. با اين وصف بطور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است، ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى، مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است. ميان تفاسير شيعه در روايات از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لا يحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، اكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الاعمال و عيون الاخبار، نقل روايت مى‌نمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مى‌كند، و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مى‌كند. در جلد هفتم سوره های ق، ذاریات، طور، نجم، قمر، رحمن، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
برهان في تفسير القرآن المجلد 8
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحراني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
تفسير البرهان اثر علامه سيد‌‎هاشم بحرانى از تفاسير بنام شيعه مى‌باشد. مؤلف با چينش سه مقدمه، انگيزه خود را بيان مى‌دارد: * همه بر شرف و بلندمرتبگى شأن قرآن، واقفند و مى‌دانند كه نجات در تمسك به آن است. بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلب‌ها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختى‌هاست. * به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود. * ديدم كه مفسرين و علما، به آراء ديگرانى غير از اهل‌بيت عصمت(ع) رو آورده‌اند؛ درحالى‌كه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل‌بيت(ع)، توقف نمود؛ به همين جهت برای فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل‌بيت(ع) در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع‌آورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم. در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، جلد 1، ص475 درباره شيوه مؤلف آمده: شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مى‌كند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرى‌اند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مى‌نمايد. البرهان مقدمه‌اى دارد در شانزده بخش كه تكامل‌يافته مقدمه «الهادي» است؛ يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست، به‌اضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين برمى‌آيد كه بحرانى باور باطل «تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است. بحرانى در نقل روايات، يك‌دست عمل نمى‌كند؛ در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مى‌كند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مى‌نمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مى‌آورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روى‌هم‌رفته، «البرهان» از نگريستنى‌ترين تفسيرنامه‌هاى روايى شيعه بشمار مى‌رود. بنابراین مصنف بسيارى از روايات اهل‌بيت(ع) را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات به‌عنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مى‌كند، جمع‌آورى نموده است. در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى به‌راحتى مى‌توان ردپايى از اين‌گونه روايات را لابه‌لاى تفسير ايشان مشاهده كرد. در جلد هشتم به تفسیر سوره های جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامه، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزال، عادیات، قارعة، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق و ناس پرداخته شده است.
چالش نخستین نزول؛ جمع بندی نوین از روایات نخستین سوره نازل شده بر پیامبر (ص)
نویسنده:
محمد خامه گر، حسن نقی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز بر سر نخستین سورۀ نازل شده بر پیامبر اختلاف بوده که آیا هم زمان با نبوت پیامبر، سورۀ علق بر ایشان نازل شده و یا سورۀ حمد است که افتخار نخستین نزول وحی قرآنی را از آن خود کرده است، یا هیچ یک از این دو سوره نخستین سوره نازل شده نبوده و سوره مدثر نخستین تجربه وحیانی رسول اکرم بوده است؟ این نوشتار در پی رفع چالش نخستین سورۀ نازل شده، دیدگاه های موجود در این موضوع را مطرح کرده و مدارک و شواهد هر دیدگاه را بحث و بررسی می نماید. سپس توجیهات مطرح شده جهت این چالش را بررسی کرده و راه حل نوینی جهت رفع چالش مطرح شده ارائه می نماید.
صفحات :
از صفحه 134 تا 155
قرآن و نفاق قبل از هجرت
نویسنده:
غلامعلى عزیزى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با آن كه سالها از ظهور اسلام به عنوان يك مكتب الهی جريان نيرومند عقيدتی و سياسی می گذرد و گزارشهای متعدد و متنوعی از آن تهيه و در دسترس نسلهای پس از صدر اسلام قرار گرفته است، اما همچنان ابرهای تيره، فضای جريانات مكه و مدينه آن روزگار را پوشانيده است كه البته گستره ای فرونتر از تصور ما را در بر می گيرد. ما بر آن نيستيم كه عوامل اين تيرگی و مجهول ماندن را بررسی كنيم، كه خود، بحث مهم و مستقلی است، بلكه صرفا اشاره ای بر آنچه گذشته است خواهيم داشت. بی ترديد اگر نكات مبهم و ناشناخته تاريخ صدر اسلام و منقولات تاريخی صحيح و سقيم از همه باز شناخته شود، ارزش فراوانی خواهد داشت و فصل جديد را در برخورد با آن گزارشها به روي ما می گشايد. به عنوان نمونه، اگر اطلاعات كاملی از برخورد افراد، اعم از مشركان و مومنان و منافقان، نسبت به دعوت پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله و موضع گيری های آنان به دست آوريم و پيروان واقعی آن حضرت را از دشمنانش باز شناسيم، از يك سو، گرايش های فكری و باورهای مذهبی گروههای زيادی از مسلمانان تغيير خواهد كرد و از سوی ديگر، به عنوان تجربه ای گويا فرا راه آينده مسلمانان قرار خواهد گرفت. همگونی حوادث سالهای اخير انقلاب اسلامی در ايران با جريانهای صدر اسلام، بيانگر اهميت دانستن و به كار بستن تجربه های گذشته است و يكی از آن تجربه ها رويارويی با جريان مرموز و خطرناك نفاق است. بنابراين، شناختن ويژگيها، اهداف و خط مشی آنها راهگشای جامعه كنونی خواهد بود.
نقد و بررسى شاخص طول در تاریخ گذارى قرآن با تأکید بر تحقیقات بلاشر
نویسنده:
صغرى لک زایى, جعفر نکونام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
تحقیقات صورت گرفته بر تاریخ گذارى قرآن از سوى بلاشر نشان مى دهد که وى نیز همانند سایر خاورشناسان به روایات ترتیب نزول توجهى نداشته و براساس شاخص هاى سبک شناسى نظیر شاخص طول آیات و سور به طبقه بندى چهار دوره اى از سور قرآن براساس سه دوره مکى و یک دوره مدنى اقدام نموده است. پیش فرض او این است که با گذر رسالت، طول آیات و سور افزوده مى شده است. به طور طبیعى، این سؤال مهم جلب نظر مى کند که بلاشر با چه دلیل و توجیهى از این شاخص در تاریخ گذارى بهره برده و اصولا اعتبار و کارایى علمى این روش تا چه اندازه است؟ این پژوهش با روش توصیفى به نقد و بررسى معیار طول در تاریخ گذارى قرآن با تأکید بر تحقیقات بلاشر پرداخته است؛ در نهایت، استثنائاتى در این بین شناسایى گردید که از میزان اعتبار شاخص طول در تاریخ گذارى کاست.
صفحات :
از صفحه 85 تا 95
آشنایی با قرآن جلد 10
نویسنده:
مرتضی مطهری
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعه آشنایی با قرآن سلسله مباحث تفسیری استاد شهید در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است که عمدتاً در بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ شمسی انجام شده است. ویژگی ممتاز این مباحث، توجه به مسائل و موضوعات فکری و اجتماعی روز در حین تفسیر آیات قرآنی است که موجب تازگی و زنده بودن این مباحث گردیده است. ویژگی دیگر بیان روشن و روان آن است. جلد دهم این کتاب شامل تفسیر سوره های مزمل، مدثر و قیامت است.
پژوهشی در نظریه «اعجاز عددی و ریاضی قرآن»
نویسنده:
مجتبی نوروزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم برخوردار از وجوه مختلف اعجاز بیانى، تشریعى، علمى اخبار غیبى، آفرینش‏هاى هنرى و... می ‏باشد. اما در عین حال عالمان و اندیشمندان قرآنى بر این باورند که وجوه اعجاز قرآن تنها منحصر به این وجوه نمی باشد و این راه به روى همه انسان‏ها گشوده است تا با تدبر و تأمل بیشتر در قرآن وجوه دیگرى از اعجاز آن را آشکار سازند. یکى از مباحثى که در قرن اخیر از سوى بعضى قرآن پژوهان مطرح شده است، نظریه «اعجاز عددى و نظم ریاضى» است. این نظریه که بیانگر نظم اعجاز گونه عددى و ریاضى قرآن است، براى اولین بار توسط دکتر رشاد خلیفه در سال 1972 (1351 ش) مطرح گردید. طرح این نظریه مورد توجه و استقبال قرآن پژوهان قرار گرفت. به گونه‏اى که موارد بسیارى بر تحقیقات او افزوده شد. تا جایى که امروزه دهها کتاب و مقاله در این زمینه نوشته شده است. در این نوشتار بر آنیم تا این نظریه را در سه بخش: اعجاز عدد 19، حروف مقطعه و ارتباط با عدد 19 و تناسب در تکرار الفاظ قرآن مورد بررسى قرار داده و دیدگاه موافقان و مخالفان و نظر نهایى در این زمینه را بیان نماییم.
صفحات :
از صفحه 142 تا 173
قاعدۀ «تصویرپردازی هنری سیّد قطب»، به تفکیک سوره های مکّی و مدنی، با محوریت سوره های مدّثّر و منافقون
نویسنده:
بتول مشکین فام,سهیلا جلالی کندری,مریم ولایتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دانشمندان علم بلاغت از دیرباز به جنبه های هنری و آفرینش های خاص و بدیع قرآن توجه داشته و در قالب اشکال گوناگون آن را بیان نموده اند. امروز شاید بتوان واژۀ «تصویر» را جایگزین این جنبه ها کرد، به طوری که با درک تصاویر قرآنی و بدون استفاده از اصطلاحات پیچیدۀ بلاغی می توان راز جاودانگی قرآن و نفوذ آن در اعماق قلب مخاطب را دریافت. تطبیق قاعدۀ تصویر بر سوره های مکی و مدنی به طور جداگانه (در اینجا دو سورۀ مدثر و منافقون) نتایج درخورِ توجهی به دست می دهد که پیامد آن توجه دقیق و ژرف آیات قرآن به گونه شناسی مخاطب، شرایط مکان و زمان و در نهایت، اثبات معجزه بودنِ آن است. آیات مکی در پی استوارسازی اندیشه و رسوخ یک عقیده در دل هستند پس باید با تصاویری بدیع و مؤثر و همراه با لحنی کوبنده و تند و صریح باشند. در مقابل، هدفِ آیات مدنی تطبیق این اندیشه ها در عمل است و برای این منظور باید تصاویری را در بر گیرند که درازدامن و آرامش بخش باشند.
  • تعداد رکورد ها : 50