جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4683
بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و ابن‌‌سینا در باب بداهت جهان خارج
نویسنده:
رضا حسن نورانی ، سهراب حقیقت ، غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان مسلمان «محسوسات»، یعنی قضایای ناظر به جهان خارج را «بدیهی ثانوی» تلقی کرده‌اند، از نظر ابن‌سینا بدیهیات ثانویه هرچند استدلال‌پذیر هستند، اما نیاز به استدلال ندارند و به همین جهت بدیهی‌اند؛ اما از نظر ملاصدرا، بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است، و بدیهیات ثانویه در واقع «نظری» هستند، از این رو ابن‌‌سینا وجود جهان خارج را بدیهی و ملاصدرا آن را نظری و نیازمند برهان می‌داند. در این پژوهش با اقامه دلایلی نشان داده‌ایم نظر ابن‌سینا هم تناقض‌آمیز و هم مستلزم نسبیت و تشکیک در بدیهیات است که هیچ کدام قابل دفاع نیست؛ لذا هم‌داستان با ملاصدرا معتقد هستیم که: بدیهیات ثانویه واقعا بدیهی نیستند و نظری هستند؛ تشکیک و نسبیت در بدیهیات درست نیست و بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است و «وجود جهان خارج» نظری و نیازمند برهان است. در این مقاله از روش تحلیلی- تطبیقی- انتقادی استفاده کرده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 167 تا 180
نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در شرح اوصاف متقابل خداوند (با تکیه ‌بر شرح اصول کافی)
نویسنده:
مریم پناهی درچه ، علی ارشد ریاحی ، محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقالۀ حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در تفسیر اوصاف متقابل خداوند که در اصول کافی مرحوم کلینی (کتاب التوحید) ذکرشده است (اوصافی نظیر «اول و آخر بودن» و یا «ظاهر و باطن بودن») می پردازد و تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا همچون «اصالت وجود» و انشعابات آن نظیر «تشکیک»، «وجود ربطی» و «وحدت وجود» را بر تفسیر این اوصاف بررسی می‌کند. مطابق یافته‌های این پژوهش اصل اصالت وجود و فروعات آن، به نحوی معانی اوصاف موردنظر را رقم می زند که نه‌تنها تقابل حقیقی بین اوصاف به‌ظاهر متقابل، برطرف می‌گردد، بلکه معنای هر یک از اوصافِ به‌ظاهر متقابل، مکمل معنای صفت مقابلش می‌شود. همچنین اثبات می‌شود که آراء صدرا در اینجا هیچ نوع ناسازگاری با سایر آراء وی در حوزه خداشناسی ندارد. به نظر می‌رسد تعریف و تبیین ارائه‌شده از سوی ملاصدرا علاوه بر این‌که تقابل اوصاف و ناسازگاری با توحید را برطرف می سازد، تأکیدی بر مراتب توحید و فهم عقلانی متون دینی نیز محسوب می گردد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 147
حرکت و صیرورت در بستر زمان از نظر ژیل دولوز و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: روح اله عشریه استاد راهنما: محمود دیانی استاد مشاور: عبدالرحمان باقرزاده لداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از رئوس اصلی حکمت متعالیه بحث حرکت علی الخصوص، حرکت جوهری میباشد. ملاصدرا در باب حرکت معتقد است که حرکت تحت هیچ مقوله ای نیست بلکه نحوه ای از انحاء وجود است (ملاصدرا،1981،ج4: 4). پس به نظر ایشان حرکت از سنخ وجود است و نه ماهیات. از سوی دیگر او تعابیر مختلفی در باب حرکت دارد و الفاظ مختلفی نظیر: «حدوث تدریجی»، «خروجاً لا دفعتاً»، «خروج عن المساواه» و نظایر آن در آثار او به چشم میخورد. علامه طباطبائی نیز میفرمایند: «حرکت، خروج تدریجی یک شی‌ء از قوه به فعل است‌» (طباطبائی،1364: 158). دولوز در مورد حرکت معتقد است حرکت همیشه به یک تغییر مرتبط میشود؛ حرکت کوچ کردن به فصلی دیگر است. این موضوع برای اجسام نیز صادق است (Deleuze,1986: 2). او ادامه میدهد که حرکت در همه چیز وجود دارد و هیچ حرکتی بر دیگری برتری ندارد؛ «سخن گفتن همان قدر حرکت است که راه رفتن» (دولوز:1393: 518). برای دولوز، خودِ هویت همیشه متحرک است؛ حتی میتوان گفت تمام هویت مندی نیز متحرک است؛ چرا که موضع ثابت هر ابژه ای صرفا موضعِ آشکارِ استقرار تا قبل از تغییر بعدی است (ساتن و همکاران،1395: 81).
بررسی رویکرد ها و استنباط های فلسفی ملاصدرا وفیلسوفان صدرایی از آیات قرآن در توحید ذاتی و صفاتی و افعالی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا حق جو استاد راهنما: محمود دیانی استاد مشاور: رمضان مهدوی ازاد بنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فرضیه ما برای اینکه مکتب حکمت متعالیه چه نسبت و رابطه ای را با قران دارد؛ به نظر می رسد مباحث فلسفی مورد استفاده از ایات قرانی ملاصدرا مبتنی بر اصول حکمت متعالیه و روش تفسیری اوست. البته با این رویکرد که یکی از مباحث مهم درنزد فلاسفه اسلامی مبحث توحید است . توحید دارای مباحث سه گانه ذاتی و صفاتی و افعالی است . ملاصدرا و فیلسوفان صدرایی (مقصود علامه طباطبایی و حاج ملاهادی سبزواری) نیز استدلال های معتبری را در این زمینه آورده اند. گمان ما این است که این استدلال ها مبتنی بر روش حکمت متعالیه است و آرای این فیلسوفان متاثر از این مکتب فلسفی است وهمچنین به نظر می رسد صدراییان بویژه (حاج ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی) در استفاده های فلسفی از آیات ناظر به توحید روش فلسفی وتفسیری حکمت متعالیه یا ملاصدرا را رعایت کرده اند یعنی گمان ماو پاسخ اولیه ما این است که بزرگان این مکتب بعد از بیان استدلال های خود در زمینه توحید به سراغ آیات قرآن رفته و آن ها را در اثار خود به کار گرفته اند اما می توان درنظر گرفت که این ریشه مبانی فلسفی آنها با قرآن و مفاهیم آن عجین شده است.
مواقف آخرت از دیدگاه علامه طباطبایی در مقایسه با رویکرد ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: حمیدرضا حیدری استاد راهنما: مهدی ساعتچی استاد مشاور: سیدرضا قائمی رزکناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فیلسوفان مسلمان از ابتدا به تبیین فلسفی وعقلی آموزه‌های دینی اهتمام داشته‌اند.از جمله آموزه‌های مهم در سنّت اسلامی آموزه معاد هست.جزئیات مسئله معاد همچون چگونگی مواقف آخرت جزء مسائلی نیست که به صورت پیشادینی برای انسان روشن باشد؛ ولی تلاش برای فهم معقول آن پس از مواجهه با آموزهای دینی میسّر است. از جمله فیلسوفان مسلمانی که به این مهم اهتمام ورزیده‌اند می توان به ملاصدرا وعلامه طباطبایی اشاره کرد.ملاصدرا در آثار خودش به تفصیل به این مسئله پرداخته است، وپیش از این پژوهش هایی در تبیین نظریات وی انجام شده است. اما در تبیین دیدگاه‌های علامه طباطبایی در این زمینه، پژوهش جامع و درخوری صورت نگرفته است؛ از این رو جای پژوهشی که مستقلاً به دیدگاه‌های علامه طباطبایی بپردازد خالی است. از طرفی می دانیم که علامه طباطبایی به عنوان یکی از چهره‌های شاخص سنّت حکمت متعالیه صدرایی شناخته می‌شود، با این حال وی هرگز اثری به سبک فلسفه صدرایی در بحث معاد تالیف نکرده است. از این رو بررسی دیدگاه‌های او در مقایسه با رویکرد ملاصدرا در این زمینه بایسته است. روش علامه طباطبایی در تبیین مواقف کاملاً مستند بر آیات وروایات است وبه ندرت به تاویلات فلسفی روی آورده است؛ به بیان روشن‌تر علامه طباطبایی بر خلاف ملاصدرا سعی داشته است که چارچوب کلی را از آیات وروایات گرفته وبعد در فهم و تبیین موقف اگر نیاز به تبیین وتاویل فاسفی بود ارائه دهد.
حیات پس از مرگ از دیدگاه ملاصدرا و بررسی و نقد آن با نظر به آراء آقاعلی مدرس زنوزی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه حیاتی آشتیانی؛ استاد راهنما: رضا اکبریان ؛استاد مشاور: حامده راستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مرگ از احوال نفس انسانی است. نفس آدمی به واسطه اتحادی که با بدن دارد، دارای اوصاف و احوالات گوناگونی است. یکی از مهم ترین این اوصاف «مرگ» است. به نظر ملاصدرا نفس با به کار گرفتن بدن، استعدادهای مختلف خود را به فعلیت می رساند. و در صورتی که با به کمال رسیدن خود، دیگر نیازی به بدن نداشته باشد، نفس از بدن مفارقت می کند و به واسطه این مفارقت، از عالم دنیا وارد عالم آخرت می شود. ضمنا چون نفس بالذات زنده است و بدن به واسطه اضافه تدبیری نفس، دارای حیات است، بنابراین نفس که عین شعور و آگاهی به خود می باشد، پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد و این بدن است که با عدم تدبیر به واسطه نفس ترکیب خود را از دست می دهد و دچار مرگ می شود. ملاصدرا براساس یک سری مبانی ابتکاری از جمله اصالت وجود، جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودن نفس، حرکت جوهری اشتدادی آن و... مرگ را به عنوان امری وجودی تعریف می‌کند که تنها باعث انتقال نفس انسان از عالم دنیا به عالم آخرت می‌شود، نه باعث نابودی نفس انسان. وی مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم می‌کند و در توضیح هر یک از آن‌ها می‌گوید: اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس باشد، مرگ طبیعی، اما اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس نباشد، بلکه در اثر خرابی بدن به خاطر حادثه‌ای باشد، مرگ اخترامی و اگر خروج نفس از بدن به اراده و اختیار انسان باشد، مرگ ارادی خواهد بود. سپس وی با اقامه دلایل عقلی و نقلی، تجرد نفس ناطقه انسانی و تبع آن، حیات پس از مرگ را اثبات می‌کند و حیات پس از مرگ را یا برزخی می‌داند یا اُخروی و معتقد است که انسان بعد از مرگ تا روز قیامت، در بهشت یا جهنم برزخی، به سر می‌برد. اما با برپایی قیامت، حیات اُخروی او آغاز می‌شود که وی از حیات اُخروی به معاد تعبیر می‌کند، معاد را نیز اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی می‌داند و هر دو را با دلایل عقلی اثبات می‌کند.
نسبت مراتب تشکیکی وجود و معقول ثانی فلسفی در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مجید میردامادی
نوع منبع :
مقاله
وضعیت نشر :
پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی (طلوع نور سابق),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این تحقیق، بررسی نسبت مراتـب تشـک یکی وجـود و معقـول ثـان ی فلسـف ی در فلسـفه ملاصدرا میباشد. آیا در فلسفه ملاصدرا، میان حقیقیت ذومراتب وجود و منشـأ انتـزاع مفـاه یم فلسفی، رابطه وجود دارد؟ آیا مطابق یا محکیعنه معقـول هـا ي فلسـف ی از حیـ ث وجـود ، داراي واقعیت مراتبی است؟ در پاسخ به پرسشهاي مزبور بر مبناي تفاضـل وجـود ، ایـ ن فرضـ یه کـه محکیعنه معقولهاي ثانی فلسفی، داراي یک نوع وجودند، به ثبوت میرسد. روش این تحقیق، توصیفی ــ تحلیلی از راه تحلیل مفهومی و گزارهاي است. مهمترین نتایجی که این تحقیـ ق بـه آنها دست یافته است، عبارتاند از: 1 .از نظر ملاصدرا، در مفهـوم وجـود و نیـ ز وجـوب وجـود ، نسبت مفهوم به منشأ انتزاع آنها، مانند نسبت مفهوم ذاتی ایساغوجی و محکیعنـه آن اسـت ؛ 2. ملاصدرا در معقولهاي فلسفی به مفاد هلیه مرکبه، علاوه بر ظرف اتصاف، ظرف عروض را در خارج ـ اعم از ذهن و عین ـ میداند و معقول ثانی فلسفی در فلسفه ملاصـدرا چهـره وجـود ي دارد؛ 3 .به وزان مراتب تشکیکی وجود، محکیعنه معقولهاي فلسفی داراي یک نوع وجودند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 82
تبیین فلسفی و عقلی حیات طیبه از دیدگاه ملاصدرا (ره) و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: جری حیدر؛ استاد راهنما: ابوالفضل روحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مفهوم حیات طیبه از کلیدی ترین مفاهیم دینی است که در آثار دو نفر از بزرگ ترین فیلسوفان مسلمان ملا صدرا (ره) و علامه طباطبائی (ره) بطور ویژه مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به تاثیر مبانی فلسفی و کلامی در تبیین و تشریح مساله حیات طیبه و نیز نقش باورها و رفتارهای انسان در شکل گیری یا بطلان آن بررسی این مساله از نگاه دو اندیشمند حکمت متعالیه می تواند نقش مهمی در سازمان دهی آن در جامعه کنونی و فراهم نمودن مقدمات تحقق آن باشد. در این نوشتار به دنبال تبیین، بررسی و پژوهش درباره ی این حقیقت مهم از دیدگاه دو فیلسوف و متکلم برجسته حکمت متعالیه هستیم. از نظر این دو متفکران، حیات انسان دارای مراتب و مراحلی است و این مراتب با توجه به رویکردهای مختلفی که به حقیقت انسان و جهان می شود معنا می یابد. از نگاه ایشان انسان دارای ابعاد مادی و غیر مادی است که اصالت برای بعد مجرد است. آنها حیات طیبه را زندگی شایسته انسانی می دانند که مرتبه ای بالا و والا از حیات عمومی که دارای آثار بسیاری است و از طریق ایمان و عمل صالح و دینداری، قابل حصول است. همچنین مرحوم صدرا و علامه طباطبایی سه طائفه از طوائف انسانی یعنی: انبیاء، معصومین و اولیاء خدا را به عنوان الگوهای برتر را هم معرفی میکنند و بحث از این الگوها کارکردی بسان معیارهای پاکی حیات میباشند. پزوهش حاضر چون متعلق به تبیین عقلی و فلسفی حیات طیبه است لذا در این تحقیق به مبانی فلسفی حیات طیبه از نظر ملا صدرا و علامه طباطبایی از جمله مبانی معرفت شناختی، مبانی هستی شناختی، مبانی روش شناختی، مبانی انسان شناختی پرداخت میشود. از آن جهت که حیات مساوق با وجود است، ما از امکان و وقوع شناخت یقینی وجود به شناخت یقینی از حیات و زندگی پی میبریم. عقل، شهود، فطرت الهی انسان و وحی منابع شناخت حیات طیبه هستند. شکوفایی فطرت انسان، ایمان، عمل صالح و معرفت و عقلانیت مهم ترین عوامل حیات طیبه هستند که انسان از طریق آنها میتواند به حیات طیبه دست یابد. همچنین، تکامل روحی، کسب کرامت، قرب الهی از مهمترین آثار حیات طیبه هستند که بعد از حصول آن در وجود انسان نمایان میشوند.
تطبیق دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت درباره نظام احسن
نویسنده:
سیدمجتبی جلالی ، علی طاهری دهنوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع نظام احسن از مباحث مهم فلسفی و کلامی است. اعتقاد به علم، حکمت، قدرت و عدالت خداوند، خلقت نظام احسن را اقتضا دارد. پژوهش حاضر با محوریت تطبیق و بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت پیرامون نظام احسن انجام شده که به روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ مسائل آن می‌پردازد. از یافته‌های پژوهش آن است که ملاصدرا به وجود نظام احسن و اکمل اعتقاد داشته و براساس مبانی خود نظیر نظام احسن در عوالم مافوق­الطبیعه، عالم طبیعت و مجموع عالم، از اموری نظیر تعلق علم، اراده و رضای حق، حکمت و غایت‌مندی افعال خدا، فقر ذاتی موجودات و اصالت وجود، در جهت اثبات نظام احسن بهره برده است. دکارت همانند صدرا به وجود نظام احسن اذعان داشته و آن را در تبیین­هایی چون کمال عالم خلقت، اجزاء تکامل­بخش عالم، انسان جزئی از عالم کبیر، کامل‌تر بودن جهان با وجود نقص برخی اجزاء و محال­ بودن صدور کامل از ناقص مورد تأیید و تصدیق خود قرار داده است که از نظر مفهومی و محتوایی با دلایل صدرا مشابه و گاه منطبق است. این در­حالی­است که برخلاف صدرا در کلام وی قائلیت به مصداق عینی مشخص برای علت غائی در نظام احسن ملاحظه نمی‌شود.
رویکرد ملاصدرا به تأویل
نویسنده:
روح الله فروغی ، احمد عابدی ، علی اله‌ بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکرد ملاصدرا در مواجهه با ظواهر آیات قرآن رویکردی متفاوت با رویکرد مشهور مفسران و حکیمان است. مشهور در مواجهه با برخی از ظواهر قرآن کریم که التزام به آنها دشوار است راه تأویل را پیموده و از معنای ظاهری لفظ فاصله می‌گیرند. غالب این ظواهر درباره توصیف خداوند به صفاتی است که او را به بندگان خویش تشبیه می‌کند. به‌علاوه، ظواهر آیات مرتبط با معاد نیز در معرض تأویل قرار گرفته است. اما ملاصدرا از مخالفان رویکرد تأویلی است و در آثارش، به‌خصوص در تفسیر قرآن کریم و رساله متشابهات القرآن، به مناسبت بحث از آیات متشابه، به مسئله تأویل پرداخته است. وی با تقسیم ضمنی تأویل به تأویل درست و نادرست، رویکرد اصلی تأویل نادرست را التزام‌نداشتن به ظواهر الفاظ دانسته است. به نظر وی، ظواهر آیات و روایات را همان‌گونه که هست، بدون اینکه در آن تصرفی صورت گیرد، باید پذیرفت، دست‌کم تا زمانی که دلیل کافی و توجیه درستی بر آن وجود داشته باشد که در بسیاری از بحث‌ها همچون بحث معاد وجود ندارد و می‌توان همه آنچه در آیات و روایات در این باره آمده است، به معنای ظاهری‌اش پذیرفت. با این حال، ملاصدرا از افتادن به ظاهرگرایی نیز هراس دارد و آن را نفی می‌کند و سخن از تأویل صحیح یا «تحقیق» به میان می‌آورد. به این ترتیب، او به دنبال نظریه‌ای است که هم قادر به حفظ ظاهر الفاظ باشد و هم با قواعد عقلی مخالفت نکند. او نظریه روح معنا را واجد این دو خصوصیت شمرده است. این نوشتار به تبیین رویکرد ملاصدرا در نقد تأویل و ادله‌اش می‌پردازد و اینکه چگونه ملاصدرا نظریه مجاز را نقد کرده و به جای آن از نظریه روح معنا دفاع می‌کند.
صفحات :
از صفحه 233 تا 260
  • تعداد رکورد ها : 4683