جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 55
بررسی مسئله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و جان هیک
نویسنده:
اکرم فروغی، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی اندیشه دینی، عرفانی و سیاسی احمد سرهندی و مقایسه آن با دیدگاه امام محمد غزالی
نویسنده:
محسن جنگجو، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مهمترین سلسله های صوفیه، طریقه نقشبندیه است. وجه تمایز این طریقه از دیگر سلسله ها، پایبندی آن به شریعت و اجتناب از هر گونه بدعت است. با اینکه خاستگاه نقشبندیه آسیای مرکزی بود، این طریقه تنها بدانجا محدود نماند و به دیگر نقاط نظیر شبه قاره هند نیز گسترش یافت. چهره شاخص نقشبندیه در هند، احمد سرهندی است. سرهندی با پیشرفت سریعی که در نقشبندیه داشت توانست به یکی از تأثیر گذارترین چهره های صوفیه در هند تبدیل شود. آنچه بیش از همه تصوف سرهندی را متمایز می کند، تعاریف جدید و آرای حیرت آور وی در تصوف است. وی مدعی بود که به علوم و معارفی دست یافته که هیچ یک از مشایخ صوفیه قبل از او بدان دسترسی نداشتند. به واسطه این علوم، سرهندی درمی یابد که آن گونه که صوفیه می گویند طریقت از شریعت برتر نیست. به عقیده وی اگر امکان ترقیات بیشتر برای سالک فراهم باشد و وی بتواند از سکر به صحو و از جمع به تفرقه بعدالجمع درآید خواهد فهمید که این شریعت است که بر طریقت رجحان دارد و طریقت و حقیقت تنها خادمان شریعت اند. سرهندی علاوه بر دیدگاه های صوفیانه، آراء کلامی و سیاسی نیز دارد. وی در مواردی حتی آرایی مستقل از متکلمان و علمای ماقبل خود ارائه می دهد. یکی از شخصیت هایی که سرهندی چندین بار از او نام می برد غزالی است. عزالی نیز خود علاقه مند به آشتی دادن طریقت با شریعت بود و به حق توانست آن را در «احیاء العلوم الدین» محقق سازد. بواسطه برخی قرابت ها میان آرای غزالی و سرهندی، بررسی مقایسه ای دیدگاه های این دو متفکر در باب جایگاه شریعت و طریقت و سیاست خالی از لطف نخواهد بود.
بررسی تطبیقی انسان شناسی سورن کرکگور
نویسنده:
سمیه سادات موسوی جهان آبادی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله ی حاضر نگاهی است به آرای انسان شناختی عین القضات همدانی و سورن کیرکگور و مقایسه ای میان آن ها از گذر مقولات گناه ،‌ دلهره ،‌ آزادی و مراتب وجودی . برای کیرکگور ، مسیر فراز روی انسان به بالاترین قله های کمال در سه سپهر وجودی زیبایی شناسی ،‌ اخلاق و دین خلاصه می شود . عین القضات نیز مراتب ادراک انسانی از جهان را به ترتیب ادراک حسی ،‌ عقلی و فرا عقلی می داند . در این رساله این سه ساحت ادراکی و وجودی به گونه ای متناظر با یکدیگر مورد قیاس قرار گرفته و نقاط افتراق و اشتراک آنها بیان شده است . انسان حسی با زیبایی شناس ، عقلی با اخلاقی و دینی با فراعقلی هماورد دانسته شده اند . در بالاترین مراتب وجود ،‌ ابراهیمِ کیرکگور و ایمانش با ابلیسِ عین القضات قابل قیاس است و عشق مسیحایی کیرکگور با نور محمدی عین القضات همخوان است . در باب مقوله ی آزادی ، کیرکگور آن را جدایی ناپذیر از هستی انسان دانسته و معتقد است بهترین شیوه ی بکارگیری آن ، تفویض بی کم و کاست آن به خدا و تسلیم مطلق در برابر اوست . عین القضات نیز انسان را مضطر به مختاری می داند و با این وجود بر این باور است که در طی مراتب سلوک انسان پس از تسلیم بی قید و شرط و دستیابی به مقام رضا ، قادر خواهد شد که به سرّ مستتر در جهان هستی که همان راز قدر و فهم گرفتارآمدگی او در چنگال اراده ی خداوندی است ،‌ پی ببرد . هم عین القضات و هم کیرکگور ،‌ وضعیت انسان را در جهان هستی ،‌ موقعیتی پر خطر و همراه با دلهره می دانند ،‌ البته اولی عامل آن را دورافتادگی انسان از اصل فطری خویش یعنی عشق می بیند و دومی گناه . این هر دو درباره ی معنا ی گناه ، با هم توافق دارند ، اما در حالیکه کیرکگور خود انسان و آزادی او را عامل گناهکاریش می شناسد ، عین القضات مسئولیت گناه را از انسان سلب کرده و در رویکردی جبرگرایانه آن را منتسب به خدا می سازد.
بررسی تطبیقی آراء منسیوس در باب انسان شناسی
نویسنده:
خلیل خراسانی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این رساله با هدف بررسی تطبیقی آراء منسیوس (قرن سوم ق.م.) و غزالی (قرن پنجم ه.ق.) در باب انسان شناسی تنظیم شده است؛ روش کار همانطور که از عنوان مشخص است، توصیفی و تحلیلی می باشد. البته انسان شناسی مورد نظر در اینجا فلسفی، اخلاقی و دینی است. منسیوس و غزالی شاکله آدمی را دارای دو بعد جسم و روح می دانند که روح اصل و جسم تابع آن است، و در یکدیگر تاثیر می گذارند. هر دو بر این باورند که خدا( به گفته منسیوس آسمان )، خالق انسان و هر چیز دیگری است؛ او علت العلل و مسبب الاسباب است و هیچ چیزی از تقدیر الهی بیرون نیست و هیچ امری بر اساس تصادف و اتفاق روی نمی دهد؛ بلکه در طرح خدا در خلقت وجود دارد. و در عین حال آدمی را دارای اختیار، انتخاب و عقل می دانند که موجب تمایز او با دیگر مخلوقات است. اما این اختیار، انتخاب و عقل و توانایی را نیز مخلوق خدا می شمارند. منسیوس نیز درباره جبر و اختیار، اعتقادی شبیه به نظریه کسب اشاعره دارد. غزالی دست خدا را در انجام هر کاری باز می داند و می گوید هیچ کاری برای او محال نیست، و به وحی و الهام باور دارد. اما منسیوس اراده و عملی جز عوامل ثانوی و اعمال مردم برای آسمان (خدا) قائل نیست. سرشت انسان از نظر منسیوس نیک است و گرایش به خوبی دارد، و بدی از جانب محیط می باشد. ولی غزالی سه نظر در باب فطرت آدمی دارد، گاهی می گوید که آن خوب است و رو به سوی نیکی دارد؛ گاهی می گوید بد است، چرا که گناه اولیه حضرت آدم در آن ریشه دار است؛ اما در اکثر موارد سرشت را استعداد صرف می داند که نسبت به خوبی و بدی حالت امکان دارد، و محیط موجب می شود که اعمال خوب و یا بد از آن سر بزند. هر دو دانشمند بر این باورند که انسان باید خوب باشد و اعمال نیک انجام دهد چرا که اصل بشر به چیزی است که کمال آن ها در آن باشد. منسیوس بر خلاف غزالی همه را بر اساس خلقت، یکسان می داند. غزالی به دو فرایند در تعلیم و تربیت اعتقاد دارد که مجاهدت و سختی را در هر دو لازم می شمارد. اما منسیوس اجبار و سختی را در مورد افراد عادی نمی پذیرد، ولی در مورد حکیمان، معلمان و حاکمان به فرایند تعلیمی مبتنی بر رنج و سختی اعتقاد دارد که از جانب آسمان طراحی شده است چرا که آنان وظیفه هدایت مردم را بر عهده دارند؛ این نظریه شبیه به طرح تعلیم خدا به پیامبران و اولیاء از نگاه غزالی است. هر دو دانشمند به چهار فضیلت اخلاقی اصلی باور دارند که ریشه در طبیعت انسان دارد و دیگر فضایل از آن ناشی می شود. منسیوس و غزالی حکومت را طرح خدا برای اداره جامعه و هدایت مردم می دانند، اما در طرز تعیین حاکم با یکدیگر تفاوت دارند، و همچنین غزالی اصلاح و امر به معروف ونهی از منکر را در برابر حاکم ظالم روا می دارد، و از بحث درباره قیام مسلحانه و انقلاب پرهیز می کند. ولی منسیوس قیام و انقلاب علیه حاکم ستمگر و بی لیاقت را حقی الهی می شمارد. کلید واژه: منسیوس، غزالی، انسان شناسی، خدا/ آسمان، فضایل اخلاقی، تقدیر، کسب، طرح الهی.
بررسی آرا کلامی ابو عیسی وراق
نویسنده:
جواد خوبی شورکایی، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فاقد چکیده
انگاره زمان و تاریخ در مسیحیت با رویکرد اگوستین و در اسلام با رویکرد عبدالجواد فلاطوری
نویسنده:
هدیه دلگیرقره لو، ناصر گذشته، مجتبی زروانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ذهن بشر درگیر پرسش از زمان و تاریخ است. از خود می پرسد، زمان چیست؟ تاریخ چیست؟ ما چه کسی هستیم؟ چه رابطه ای با زمان و تاریخ داریم؟ در پژوهش پیش رو، برای پاسخ گویی به چنین پرسش هایی، به بررسی دو انگاره ی خطی و دوری از زمان و تاریخ در نزد مسیحیت و اسلام پرداخته ایم. برای توضیح انگاره ی خطی در مسیحیت، نزد قدیس آگوستین رفته ایم. در نگاه وی انسان موجودی تاریخی است که پاک آفریده شده است اما گناه بر او مستولی شده است و آن را به نسلهای بعدی انتقال داده است. در همین جا می توان مفهوم از دو مفهوم در- تاریخ و تاریخیت سخن به میان آورد. بعد از گناه، خدا برای نجات انسان وارد صحنه ی تاریخ می شود. خداوند از طریق رخدادهای تاریخی در-تاریخ حضور می یابد. از این رو مسیحیت با تأکید ویژه ای که بر اهمیت تاریخ، دارد، مفهومی یگانه از تاریخ را می سازد. در این انگاره توالی صور یعنی تقدم و تأخر میان رخدادها حاکم می شود و هر حادثه ی تاریخی ناب و تکرار ناپذیر می شود. در چنین رویکردی، نوع نگاه به انسان، متفاوت می شود. انسان موجودی ناشناخته است که باید خود را متحقق سازد. در همین جا تاریخیت جلوه گری می کند. چراکه همان طور که آگوستین می گوید انسان به واسطه ی حافظه با گذشته درگیر می شود و رویدادها را به یاد آورده و آنها را به کار می گیرد تا درک کند که گذشته متفاوت از حال است و از طریق انتظار به کمک گذشته، برای آینده طرح و برنامه می ریزد. در چنین نگاهی می توان مفهوم پیشرفت در معنای به پیش رونده؛ حرکت رو به جلو یا آینده را ملاحظه کرد. عبدالجواد فلاطوری به عنوان نماینده ی تفکر دوری و حلزونی در اسلام انتخاب شده است. در چنین نگاهی نظم همزمان صور جانشین توالی صور، می شوند. دیگر تقدم و تأخر نگاه خطی بر آنها حاکم نیست. به انسان نوع دیگری می نگرد. انسان موجودی از پیش شناخته شده است از این رو انسان از خود نمی پرسد که موقعیتش در کجای زمان و تاریخ است. مرزی میان دیروز، امروز و فردا نیست که زمینه را برای چنین پرسشی فراهم آورد. این یعنی شکست زمان و تاریخ. تاریخ دیگر معنا و اهمیت نگاه خطی را ندارد و در نتیجه مفهوم پیشرفت در مقایسه با انگاره ی خطی متفاوت می شود.
بررسی مقایسه ای سلوک عرفانی در طریقت کبرویه و مکتب یوگا
نویسنده:
امین افخم، ناصر گذشته، محمدهادی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سلوکِ عرفانی از بحث های مهم در عرفان است، که جریان های مختلف عرفانی جایگاه خاصی برای آن قائل می شوند. طریقت کبرویه و مکتب یوگا، دو جریانِ عرفانی مهّم در حوزه دینی اسلام و هند، به مسئله سلوکِ عرفانی پرداخته اند و بر آن تاکید دارند. آموزه های بنیادینِ نظری، عملی، حقایق، ارزش ها، تکالیف و فرآیند سیرو سلوک از مسائلی است که در سلوکِ عرفانی مطرح می شود و این دو جریان به آن ها پرداخته اند.با روشِ توصیفی،تحلیلی و مقایسه ای و با استفاده از منابعِ اصلی این دو جریان عرفانی، به بررسی این مسئله می پردازیم.با مقایس? این نظرات به شناخت عمیق تر سلوکِ عرفانی و مسائل مربوط به آن دست پیدا می کنیم. طریقت کبرویه و مکتب یوگا هرچنددردوسنت دینی و در دو دور? زمانی متفاوت به وجود آمده و عمل می کرده اند،در مسئله سلوک عرفانی جدای از برخی تفاوت ها در بسیاری از موارد شباهت هایی داشتند. هردو جریان وجود وحدتی در پسِ مظاهر هستی را می پذیرند، و به این اصل که برای کسب معرفت حقیقیِ به واقعیت، نوعی مجاهده و تمرین ذهنی، روحی و جسمی لازم است هم فکر هستند. طریقت کبرویه یک جریانِ عرفانیِ دینی، الاهی، راهِ عمل، معرفت و عشق، ناظر به دنیا، استاد محور، اعتدال گرا، وحدت نگر است؛ و مکتب یوگایک جریانِ عرفانیِ دینی، انسانی، راهِ عمل، معرفت، منعزل از دنیا، استاد محور، ریاضت گرا، وحدت نگر است. هردو جریان در لزوم شناخت نفس، ریاضت و خلوت نشینی، آداب ذکر و روش نفی خواطر تشابه دارند. انسانِ کامل طریقت کبرویه بعد از رسیدن به مقامِ فنا و خلیفه اللهی با مسئولیتی سنگین به میان اجتماع باز می گردد ولی یوگیِ کامل با انهدام کامل وجود روانی خود موجودی ورای صفات انسانی است که به دور از اجتماع و در عزلت زندگی می کند.
باورها و عقاید و اداب و رسوم مسلک اهل حق در شهرستان کوهدشت و نور اباد استان لرستان
نویسنده:
فهیمه احمدی، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده اهل حق بر پیروان آیین یارسا اطلاق می شود که راه و روش های مخصوص به خود را دارند . به این گروه طایفه سان و یارسان ، یعنی طایفه و یاران سلطان اسحاق نیز می گویند . به عبارتی دیگر به معنی مردان حق یا آیین یاری ، دوستی و کمک و.. است . درباره تاریخ پیدایش این مسلک مدرک مستندی در دسترس نیست اما شواهدی وجود دارد که این آیین در غرب ایران تاسیس شده است . پیروان این آیین در کرمانشاه ،لرستان، همدان و آذربایجان ساکن هستند . تحقیق حاضر به بررسی آراء و عقاید مسلک اهل حق در استان لرستان ( کوهدشت و نورآباد ) می پردازد . این استان تا قبل از سلطان اسحاق مرکز اصلی اهل حق ها بوده و با ظهور سلطان اسحا ق این مرکزیت و محوریت به استان کرمانشاهان منتقل می شود . پیروان این آیین دارای مشخصات آیینی و اعتقادی خاصی هستند که مهمترین مشخصات آیینی آنها عبارتند از : برگزاری آیین جم و جم خانه ، تاکید بر قربانی به پیشگاه خداوند ، استفاده از موسیقی و ذکر جلی در مراسم عبادی و همچنین آیین سرسپاری. از جمله مشخصات اعتقادی آنها : اعتقاد به دون به دون ، اعتقاد به خلقت موجودات در درجات مختلف و نوعی خلقت پیشین که با پیمان ازلی همراه بود، اعتقاد به یک ذات الوهی که در جامه های مختلف انسانی تجلی می کند و همچنین وجود یک راز مهم که باید از افراد غیر خودی پوشیده ? شود . افراد اهل حق مانند سایر شیعیان به اصول اعتقادی ؛ توحید ، معاد ، نبوت ، عدل و امامت اعتقاد دارند ، اما از میان ائمه احترام خاصی برای امام علی (ع) قائل هستند تا جایی که می گویند علی خدا نیست ولی از خدا هم جدا نیست . در دفتر ها و کلام آنها بر چهار چیز بسیار تاکید شده است و آن چهار مورد عبارتند از: راستی ، پاکی ، نیستی و ردا . در این رساله سعی شده است که علاوه بر بررسی عقاید و آداب و رسوم اهل حق در کوهدشت و نورآباد ، داده های بدست آمده درباره منشا پیدایش اهل حق ، بنیانگذاران و پیران و مشاهیر اهل حق به دو دسته : تاریخی و مقدس تقسیم شود . این پایان نامه در چهل فصل به موضوعات زیر می پردازد : در فصل اول پیدایش فرقه اهل حق ، پایه گذاران و سلسله مقامات معنوی و روحانی اهل حق مورد بررسی قرار گرفته است ، در فصل دوم به پراکندگی جغرافیایی اهل حق در استان لرستان ، خاندان های یازده گانه و مشاهیر اهل حق در این استان پرداخته شده ، فصل سوم
دیالکتیک غم و شادی در اندیشه عطار و مولوی
نویسنده:
مژده شریعتمداری، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی امکان خوانش دیالکتیکی از غم و شادی در تجربه عطار و مولوی پرداخته است. با بررسی سیر تاریخیِ دیالکتیک در یونان و غرب، از افلاطون تا کانت و هگل و با تبیین تفاوتِ نگاه های دیالکتیکی هگل و سورن کیرکگور– از آن رو که یکی از دغدغه های اگزیستانسیالیستی احوالات و انفعالات روحی آدمی ست. – تلاش شده است، راه را برای درک مفهوم ِ دیالکتیک و شهود دیالکتیکی در تجرب? عطار و مولوی هموار کنیم، و مدعی شویم بیان دیالکتیکی ایشان از عیان دیالکتیکی شان برآمده است. سپس غم و شادی را در زیست جهان ِ این دو عارف بررسی کرده ایم، معیارها و اصول آنها در شناخت غم و شادی و دلایل و عوامل عارض شدنِ این احساسات بر آدمی را نام برده ایم و نشان داده ایم که اندوه و یا خرسندی آنگاه که روی در دنیا داشته باشند ، غم نُما و شادی نُما هستند . و آنگاه که فرد از تعلقات زمان مند و مکان مند این عالم خود را رها کرد همه گریه و خنده اش ، قبض و بسطش ، فرح و ملالش و غم وشادی اش از جنس دیگری می شود. اگر با نگرشی دیالکتیکی به این تجرب? عطار و مولوی نظر افکنیم، در خواهیمیافت که چگونه غرق شدگی در عشق و زیست در بیکرانگی انسان را در موقعیت های زیست? متفاوتی قرار می دهد که رنگ و بوی نوینی به آن خواهد بخشید . به مدد همین نظرگاه دیالکتیکی ست که در مییابیم چرا عطار سراسر دردمندی و اندوه است و هر که را غم دار تر است، مقرب تر می بیند و چرا اساسا مولوی در عشق یکسره سخن از طرب و دست افشانی دارد. و سرانجام خدمات غم و شادی را در همین راستا بهم اشاره کرده ایم تا بتوانیم به نتایج عملی و مطلوب تری از پژوهش نائل آییم . کلید واژه : دیالکتیک، غم ، شادی ، عطار، مولوی، عشق، زیست جهان
مقایسه عشق الهی از دیدگاه عین القضات همدانی و سنت ترزای اویلایی
نویسنده:
مریم سهرابی چهرازی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این رساله به بررسی عشق الهی در اندیشه های عرفانی عین القضات همدانی و قدیسه ترزا آویلایی می پردازد. عین القضات همدانی، عارف شوریده و پاکباخته ایرانی است که آثار و اندیشه های او درباره شناخت عرفان مکتب خراسان و همچنین ولایت جبال از اهمیت والایی برخوردارند. عشق یکی از مهمترین ارکان اندیشه های عرفانی عین القضات است. طرز تفکر عین القضات درباره عشق همان آرا و عقاید عرفانی پیش از او به ویژه احمد غزالی را به یاد می آورد، با این تفاوت که سخن عین القضات از پختگی، انسجام و شور و حرارت بیشتری برخوردار است. او با فرض دانستن عشق در سیر و سلوک عارفانه بر برتری آن بر عقل و نیز بر لزوم عادت ستیزی و تحمل رنج و درد تأکید دارد. او گام نهادن در طریق عشق را بدون همراهی پیر و خالی کردن دل از همه محبوبان ممکن نمی داند. عین القضات عشق و عاشقی را راهی به سوی معشوق می داند که در نهایت به فنای عاشق در معشوق می انجامد. قدیسه ترزا آویلایی از عارفانی است که از سه چشم انداز مهم یعنی از منظر تاریخ ادبی، عرفان و نیز تحولات و اصلاحات کلیسا در اسپانیا شایسته توجه و بررسی است. او از بزرگان مکتب عشق بوده و از آموزه های او در خصوص عشق می توان به تأکید او بر دوری از دنیا، تهی شدن از منیت، اقتدا به مسیح و شباهت و همانندی با خدا از طریق خالی شدن از صفات انسانی و تخلق به صفات الهی اشاره نمود. ریاضات شدید، برتری عشق بر عقل، مرگ عرفانی و برتری درد و رنج بر لذت در راه عشق نیز از آموزه‏های اوست. این هر دو از بزرگان و شیفتگان مکتب عشق بوده و به همین سبب گاه هر دو به لحاظ موضوع، روش و هدف یکسان عمل می کنند. آنان با به کارگیری زبان عواطف انسانی در جستجوی اتحاد الهی و فنای در معشوق ازلی هستند.
  • تعداد رکورد ها : 55