جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی وجوه تقابل سبک زندگی لیبرالیستی با اسلام و تأتیر آن بر برنام? درسی پنهان دور? متوسط? کشور
نویسنده:
مریم جامه بزرگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش که از نوع بنیادی- کاربردی است با هدف بررسی وجوه تقابل سبک زندگی لیبرالیستی با اسلام و تأثیر آن بر برنام? درسی پنهان دور? متوسط? کشور انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای و تجزیه و تحلیل آن‌ها به روش تحلیل محتوا ابتدا به بررسی مبانی فلسفی لیبرالیسم و مبانی فکری اسلام در بخش‌های جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و دین شناسی پرداخته شد و ازطریق استنباط اصول متعدد از این مبانی سبک زندگی آن‌ها در دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی مورد تحلیل و تبییین قرار گرفتو سپس در گام بعدی با توجه به مبانی فکری دو مکتب وجوه تقابل آن‌ها در محورهای فکری یاد شده و به تبع آن درسبک زندگی حاصل از آن‌ها در این دو شاخص روشن گردید و در نهایت تأثیر سبک ‌زندگی لیبرالیستی در دو شاخص مذکور بر برنام? درسی پنهان دور? متوسط? کشور مورد بررسی قرار گرفت و این نتایج به دست آمد: مبانی فکری دو مکتب لیبرالیسم در وجوه مختلف جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و دین شناسی تقابل دارند بنابراین، به تبع این مبانی متقابل، در سبک زندگی و به ویژه در دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی نیز دارای وجوه تقابل می‌باشند. محورهای تقابل در اوقات فراغت در دو مکتب اسلام و لیبرالیسم عبارتند از:1- توجه فرد مسلمان به داشتن آثار اخروی در گزینش اوقات فراغتدر مقابل تأکید فرد بر لذت‌های دنیایی در اندیش? لیبرال 2-گزینش اوقات فراغتی که منجر به ارضای متعادل امیال باشد از سوی فرد مسلمان در مقابل گزینش اوقات فراغتی که ارضای حداکثری امیال را در پی داشته باشد 3-محوریت بایدها و نبایدهای دینی به عنوان روش کامل زندگی در گزینش اوقات فراغت از سوی فرد مسلمان در مقابل محوریت بایدها و نبایدهای شخصی و فردی در گزینش اوقات فراغت در اندیش? لیبرال و طرد بایدها و نبایدهای دینی به دلیل محدود نمودن انسان 4- تساهل و مدارای نسبی و انتخاب انواع گذران اوقات فراغت در چارچوب‌های دین اسلام در مقابل تساهل و مدارای حداکثری و انتخاب هر نوعی از اوقات فراغت 5- گزینش اوقات فراغتی که موجب رشد آزادی معنوی باشد از سوی فرد مسلمان در مقابل محوریت اوقات فراغتی که صرفاً آزادی بیرونی را شامل می‌شود. همچنین در این پژوهش این نتیجه نیز به دست آمد که لیبرالیسماز طریق دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی می‌تواند برنام? درسی پنهان ویژه ای را با توجه با مبانی فلسفی خود تولید کند.
زمینه‌های ظهور نئولیبرالیسم به عنوان رهیافت مسلط
نویسنده:
قاسم حیدری نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
ترجمه کتاب آزادی در فلسفه سیاسی اسلام بزبان اردو
نویسنده:
ناصر حسین زیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق، ترجمه کتاب آزادی در فلسفه سیاسی اسلام تألیف حجّت الاسلام دکتر منصور میراحمدی به به زبان اردو است. کتاب مذکور در سه بخش تنظیم شده است. بخش اوّل آن، سه فصل را دربر می‌گیرد و فصل نخست به مفهوم آزادی، اقسام آن و انواع برداشت‌ها از مفهوم آزادی اختصاص دارد. در فصل دوم از این بخش دیدگاه فلاسفه مسلمان درباره مفهوم و محدوده آزادی، تحوّل مفهوم آن در فلسفه سیاسی اسلام و نظریات برخی فیلسوفان قدیم، مانند فارابی، خواجه نصیرالدّین طوسی و فلاسفه معاصر، همچون: استا مطهّری، علاّمه محمّدتقی جعفری و آیت الله محمّدتقی مصباح یزدی را می‌خوانیم. در فصل سوم از بخش اوّل، تحلیلی اسلامی از مفهوم آزادی ارایه شده و مولّفه‌های مهّم آزادی سیاسی، تقسیم آزادی سیاسی بر اساس رفتار سیاسی و حقوق اساسی مردم و تشکل‌های سیاسی بیان می‌شود. بخش دوم به مبانی آزادی در فلسفه سیاسی اسلام می‌پردازد. نگارنده در فصل اوّل از این بخش، مبانی آزادی در فلسفه سیاسی لیبرالیسم و مبانی انسان‌شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی آن را شرح می‌دهد. وی در همین زمینه مبانی حقوقی و اخلاقی آن را در نظام های فلسفی و سیاسی غرب و اسلام مقایسه و تفاوت آزادی در اسلام و نظام لیبرالیستی را تبیین می‌کند. بخش سوم به قلمرو و محدوده آزادی در نظام سیاسی اسلام اختصاص دارد. در این بخش ابتدا محدوده آزادی در فلسفه سیاسی لیبرالیسم مطرح شده و آزاد بودن افراد جامعه تا هنگامی که به حقوق دیگران تجاوز نشود و آن ها شکایتی از فرد یا گروه خاصّی نداشته باشند، ارزیابی شده و ارتباط میان آزادی و منافع و امنیت جامعه و امنیت ملّی، تحلیل می‌شود. نویسنده در فصل دوم از بخش سوم، قلمرو آزادی در اسلام، فلسفه سیاسی و مصادیق آن را ذکر می‌کند. رابطه اختیار انسان با آزادی او، مفهوم آزادی بیان و عقیده و مبانی آن در اسلام، از دیگر مندرجات این نوشتار محسوب می‌شود، که نگارنده با استفاده از ادلّه قرآنی، روایی و عقلی، آن ها را واکاوی می‌کند.
گفتمان پست مدرنیسم و انقلاب اسلامی ایران
نویسنده:
مختار نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گفتمان مدرنیته با یک جهان بینی جدید که خردمحور و انسان‌گرایانه می‌باشد در تقابل با جهان بینی کلاسیک و قرون وسطایی ظهور کرد. این گفتمان حکایت از یک نگرش جدید به زندگی بشری دارد. با این وجود، گفتمان دینی انقلاب اسلامی به دلیل تأکید بر گزاره‌ها و احکام دینی به همراه گفتمان ساختارشکن پست مدرنیسم در تقابل با مدرنیته قرار گرفته‌اند، این تقابل در قالب دو گزاره توسعه و سیاست مورد بررسی قرار گرفت. هرچند فراروایت مدرنیته، توسط گفتمان‌های پست مدرنیسم و انقلاب اسلامی مورد نقد قرار گرفت و این نقد باعث اشتراک دو گفتمان پست مدرنیسم و انقلاب اسلامی شده است، اما این امر موجب نادیده گرفتن تفاوتهای موجود میان گفتمان جوهرستیز پست مدرنیسم و گفتمان جوهرگرای انقلاب اسلامی نخواهد بود. گفتمان انقلاب اسلامی با آموزه‌ها و گزاره‌های دینی میل به یکسان سازی و یکپارچگی دینی دارد، در حالی که پست مدرنیسم از هر گونه یکسان‌سازی بیزار است.
پایگاه اجتماعی زنان در خانواده (مقایسه اسلام و فمینیسم)
نویسنده:
نفیسه‌السادات کریمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش «پایگاه اجتماعی زن در خانواده» با عنایت به مقایسه رویکرد اسلام و فمینیسم، به بررسی و تحلیل جایگاهی که به لحاظ اجتماعی زنان در خانواده و به دنبال آن در جامعه اشغال می‌کنند می‌پردازد و با توصیفی از وضعیت گذشته و کنونی آنان و ظلم‌ها و ستم‌هایی که در طول تاریخ بر آن‌ها روا شده، در صدد بررسی علل ظهور جنبش‌های جدید در زمینه دفاع از حقوق زنان می‌باشد، این‌که این جنبش‌های نوظهور و فعالیت‌های آن‌ها در چه زمینه‌هایی صورت گرفته و چه دستاوردها و پیامدهایی را برای زنان، خانواده و جامعه در پی داشته است. پژوهش حاضر با روش کیفی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی که حاصل مطالعات کتابخانه‌ای و فیش برداری از منابع موجود بوده است، به مقایسه پایگاه اجتماعی زن در خانواده، از دو منظر اسلام و فمینیسم پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که گرچه فمینیسم در خاستگاه‌های اولیه خود، بعضاً نظریه‌ها و خواسته‌های قابل تأمل و قابل دفاعی داشته امّا به مرور زمان با ابزار انتقام از جنس مذکر با شیوه‌های ناکارآمد، تحقیر ویژگی‌ها و خصوصیات طبیعی زنان، انکار تفاوت‌های میان زن و مرد و در نظر گرفتن خانواده و نهاد ازدواج به عنوان عوامل بدبختی و ستم بر زنان در طول تاریخ، بیشتر تلاش خود را در جهت متزلزل ساختن بنیان‌های خانواده و نابودی کامل آن به کار بسته است. دین اسلام، با توجه به تفاوت‌ها و خصوصیات زن و مرد به حمایت از نهاد خانواده پرداخته و با تبیین جایگاه والا و انسانی برای زن در نقش‌های منحصر به فرد مادری و همسری، به تحکیم پایه‌های خانواده و به تبع آن جامعه می‌پردازد. اسلام، به عنوان مجموعه‌ای پیوسته و سیستماتیک که تمامی اجزا و قوانین موجود در آن با یکدیگر پیوستگی دارد در نظر گرفته می‌شود. سیستمی که هر یک از اجزای آن در ارتباط منطقی با سایر اجزا قابل تحلیل و بررسی می‌باشد. بررسی و تحلیل هر یک از اجزاء در خلاء و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با سایر اجزا ممکن است به نتایجی متفاوت از تحلیل نقش آن در ارتباط با کل سیستم منجر شود. براساس نگرش سیستمی، تمامی اجزای یک سیستم برای رسیدن به هدفی واحد، عمل می‌کنند و از آنجا که بنا بر جهان بینی اسلام، انسان جزئی از یک نظام هماهنگ و حکیمانه است لذا تفاوت‌های میان زن و مرد نیز که ناشی از این نظام هماهنگ است، نه تنها ستم آمیز نیست بلکه کاملاً حکیمانه است. بنابراین عناصر گوناگون در نظام حقوقی زن در اسلام مانند مهریه، نفقه، دیه، ارث و... که مورد انتقاد طرفداران حقوق زن می‌باشد، در درجه اول باید در نگرشی سیستمی در ارتباط با سایر اجزا تفسیر گردد و سپس در ارتباط با اهداف نظام خانواده، جامعه و غایت خلقت مورد بازبینی و بررسی و تحلیل قرار گیرد.