جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
تحلیل و بررسی شخصیت زن در سیره و سخن امام علی (ع)
نویسنده:
مژگان براتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعابیری که در منقولات تاریخی از امام علی(ع) به چشم می‌خورد برخی به توصیف زن می‌پردازد و برخی دیگر حاوی فرمان‌های ویژه‌ای است در باب تعامل مردان با زنان از قبیل پرهیز از مشورت با زنان، پرهیز از اطاعت زنان و غیره و دسته سوم حقوق زنان را تبیین می‌کند اینها و مانند آن از دوره‌های نخستین ذهن شارحان نهج‌البلاغه و متفکران را به خود مشغول داشته که با آن چه باید کرد؟ در یک نگاه کلی سه گروه به تبیین این سخنان پرداخته اند:1ـ گروهی این سخنان را مبنای زن‌شناسی و تعامل با زنان قرار داده و به تبیین و دفاع پرداخته‌اند.2ـ گروه دیگر این سخنان را ستمی بر زن و ظلمی در حق او تلقی کرده که البته شرایط تاریخی آن را باعث شده است اینان جنگ جمل را بیشتر سبب صدور این سخنان دانسته‌اند و گفته‌اند این رای شخص امام علی(ع) است که نمی‌تواند مبنای احکام شرعی زن قرار گیرد.3ـ گروه آخر به تاویل و توجیه این سخنان دست زده‌اند اینان از یک سو پذیرش ظاهر این سخنان و نسبت دادنش را به امام روا ندانسته و از دیگر سو آن حضرت را والاتر از آن می‌دانند که بر موجودی خواه زن یا مرد ستم روا دارد و ناعادلانه بر کسی بتازد. از این رو به بررسی و تاویل و توجیه این کلمات اقدام کرده‌اند.بعد از بیان این دیدگاهها ما معتقدیم که برای نشان دادن دیدگاه حضرت نسبت به زن توجه به سخنان آن حضرت آن هم فقط در نهج‌البلاغه صحیح نیست و نباید از سیره رفتاری ایشان غافل شد به این دلیل که ممکن است که سیره رفتاری ایشان بعضی از اقوال را نفی کند باید این دو بخش با هم در نظر گرفته و ما در این رساله بر آن هستیم که از طریق اقوال و سیره حضرت به بینش صحیحی از شخصیت زن برسیم.
بررسی از خودبیگانگی از نظر صدرالمتألهین و جلال‌الدین مولوی
نویسنده:
انسیه ماهینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راههای شناخت و نقد اندیشه‌ها، مقایسه نظرات گوناگون بزرگان فکر و اندیشه با یکدیگر و داوری کردن میان آنهاست.در پژوهش حاضر، هدف بررسی تطبیقی نظریات دو عارف متأله فارسی زبان جهان اسلام مولوی و ملاصدرا در خصوص مسئله‌ی « از خودبیگانگی» است. در جریان مطالعه تطبیقی افکار مولوی و ملاصدرا، سعی بر آن بود تا تصور، ابزار انگار باشد. بر همین اساس مسأله اصلی مورد پژوهش در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است. از این رو برای فهم عمیق‌تر و درک کامل‌تر مسأله علاوه بر تطبیق مبانی، برخی موارد که به کلیات فردی و مکتبی بازگشت داشته مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه به تعریف و تبیین مسئله از خودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند، پیامدها،علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی پرداخته شد. آنچه ضرورت پیگیری پژوهش را بیشتر می سازد آن است که بررسی این مسئله، علل و راهکارهای آن منحصر به قرون گذشته نبوده بلکه با توجه به این که حرکت در مسیر خلاف فطرت بشری است در دوران معاصر با توجه به شرایط موجود، طرح آن اهمیت بیشتری می یابد، خصوصاً بررسی راهکارهای درمان آن که با توجه به فضای فکری، فرهنگی و دینی مولوی و ملاصدرا، در سرزمین های اسلامی ایجاد معرفت افزایی و در صورت تأثیر گذاری و عمل، معضل خودباختگی را خصوصاً در بین نسل جوان برطرف خواهد نمود .از نظر مولوی انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط،از آن دور افتاده و دچار خود فراموشی شده است.آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند تعلق و آمیزش با ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که باعث شده کم کم تیرگی و ظلمت بر وی چیره شده او را از عالم پاک و روشن دور سازد و بدین سبب در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود می کند. می توان این سیر استکمالی در آثار مولوی را در قالب قوس نزول و صعود به تصویر کشید.از خودبیگانگی نقطه مقابل خودشناسی است از این رو پیامدهای آن عدم حضور و وجود پیامدهای خودشناسی است که به برخی از آنها از دید مولوی اشاره می شود.از دید مولوی دو دسته عوامل باعث عدم شناخت خویشتن است که برخی عوامل درونی و بعضی بیرونی اند که در جایگاه خود مورد بررسی واقع می شود.از نظر وی نقطه مقابل علل از خودبیگانگی،راه هایی برای خودیابی و غلبه بر از خودبیگانگی است .بصورت اختصار راه درمان آن از دید مولوی چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست. ملاصدرا در حکمت متعالیه، در صدد تعالی و تکامل انسان است.غایت انسان شناسی ملاصدرا علامت گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست.حال اگر انسان به معرفت نفس نایل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی گیرد بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می شود و در نتیجه پیامدهای زیادی ایجاد خواهد کرد. بنابراین سعی شد با تأکید بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل از خودبیگانگی، راهکارهای آن نیز بیان شود. اکثر دیدگاههای حکیم شیرازی و ملای رومی با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل یکدیگر بوده و موارد اندکی اختلاف که به مبانی فکری مربوط می باشد بین آن دو وجود داشت.به نظر می رسد هرچند از نظر پارادایمی اندیشه های هر دو متفکردر این خصوص بسیار به هم نزدیک می باشند؛ اما صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی – عرفانی استفاده می نماید اما مولوی بیان خود را در روشی عرفانی به صورت تمثیلی بیان کرده که برای عموم قابل فهم می باشد. این تحقیق پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که در جمع‌آوری اطلاعات از روش کتابخانه‌ای پیروی می‌کند.
معصومین (علیهم السلام) و صیانت قرآن از تحریف
نویسنده:
جواد محمودوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن آخرین کتاب آسمانی خداوند است که برخاتم انبیاء حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل شده است،‌ که به عنوان موثق تر و کامل و سالم ترین سند اسلام برای مسلمانان محسوب می شود؛ این کتاب برخلاف کتب انبیاء پیشین، مصون از هرگونه تحریف باقی مانده است، امّا عده ای از مسلمانانِ اخباری از هر دو مذهب تشیع و اهل سنت با توجه به عده ای از روایات قایل به تحریف قرآن شده اند،‌ لذااز آن جائی که قرآن نزد مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است،‌ در مقابل این ادعاها زمین ننشسته و در ردّ ادعای تحریف قرآن توسط مدعیان تحریفبه پا خواسته و ادعاهای آن ها را پاسخ داده اند، از آن جا که مدعیان تحریف عدهْ زیادی از دلایل خویش را بر اساس روایات بیان نموده اند، لذا عالمان اسلامی به بررسیاین روایات مطرح شده از سوی مدعیان پرداخته و تعدادی از آن ها را به علت ضعف سند ردّ‌ کرده و تعداد باقی مانده را به«تحریف معنوی(تفسیری) قرآن»،‌ توجیه و تأویل نموده اند،‌ تا بدین وسیله بتوانند انگشت اتهام تحریف قرآن را از سوی ائمّه علیهم السلام برگردانده و مدعیان را متوجه اشتباه خویش در برداشت نادرست از روایات متوجه سازند.دراین تحقیق با بررسی لغوی واصطلاحی تحریف و بررسی محتوای روایات مشتمل بر لفظ تحریف و نیز روایاتی که درمباحثِ: نام معصومین(علیهم السلام) در روایات تفسیری – شأن نزول، نام ائمّه(علیهم السلام) در کتب آسمانی پیشین و نیامدن آن ها در قرآن،‌ حدیث أحرف سبعه، ‌اختلاف قرائت ‌و نیز مبحث جمع و تدوین قرآن که از آن ها امرتحریف قرآن استنباط می شود و سایر مباحث،‌ به این نتیجه رسیده است که: معنای تحریف در این روایات،‌ به منزله تحریف مورد نظر ِ مدعیان در مصحف کنونی نبوده،‌ بلکه به معنای تحریف«وحی بیانی قرآن کریم»؛ یعنی تفسیر و‌تأویل آیات است، ‌که توسط خَصم در زمان بعد از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله از قرآن کم شده است،‌ که با وجود این امر نصّ ‌الفاظ قرآن محفوظ مانده است و روایات متعدد بر این امر تصریح دارند.
علل گرایش به عرفان‌های کاذب
نویسنده:
معصومه استودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از اصیل‌ترین گرایشات انسانی، گرایشات عرفانی اوست که در جهت یابی این تمایلات بسیاری از عوامل درونی و بیرونی تأثیر گذارند. در این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی، مهمترین عوامل درونی(فطری) و عوامل بیرونی(سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی) گرایش به عرفان‌های کاذب مورد بررسی قرار گرفته است. چرا که عرفان‌های کاذب تنها در صدد پاسخ‌گویی به بعضی از ابعاد وجودی انسان می‌باشند، و خدا و قرب به خدا در مکتب‌شان وجود ندارد. بلکه هدف‌شان را رساندن انسان به آسایش و آرامش از طریق بعضی از اعمال و حرکات بی‌معنا، معرفی می‌کنند. در نتیجه در دور کردن افراد به خصوص جوانان، از دین و عرفان حقیقی نقش بسزایی دارند.لذا تلاش شده تا با شناسایی این عوامل، بتوان از پیشروی این عرفان‌ها و دین‌گریزی و متمایل شدن جوانان به سمت این فرقه‌ها جلوگیری کرد. زیرا زمانی که علل به وجود آمدن یک انحراف مشخص شود، برای درمان و پیشگیری آن می‌توان اقدام نمود و با راه‌کارهایی که اسلام در این زمینه بیان کرده، جامعه و فرد را از آن انحراف و تأثیرات منفی آن نجات داد.بر اساس نتایج به دست آمده، می‌توان ضعف معرفت، نداشتن شناخت درستی از گرایشات فطری، جهل نسبت به دین و عرفان حقیقی، مشکلات مالی و خانوادگی، سبک جدید زندگی، دلایل سیاسی و ... از مهم‌ترین عوامل گرایش روز افزون به این فرقه‌ها عنوان نمود.
تحلیل ساختاری داستان‌های فارسی سهروردی بر مبنای شیوه پراپ
نویسنده:
مهدیه جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راه های شناخت ادبیات داستانی کلاسیک فارسی ، بررسی آن با شیوه های علمی نو و اعمال تحلیل های ساخت گرایانه بر روی متون روایی است . نتیجه به کار بستن چنین شیوه هایی ، علاوه بر احیای سنت های ادبی کهن ، شناخت هر چه بیشتر ساختارهای داستانی متون و کشف شگردهای داستان پردازی نویسندگان و نیز تبیین نکات برجسته آثار آنان است . در موردجنبه های گوناگون معناییو بررسی تمثیل های سهروردی ، شارحان و محققانمباحث به نسبت زیادی را طرح کرده اند ، اما در مورد قابلیت های داستانی برخی آثار وی ونیزساخت های داستانی- نمایشی این آثار، به ندرت مطلب در خور توجهی یافت می شود .در این پایان نامه نگارندهنخست ، هشت رسالهفارسی شیخ اشراق را که با محور داستانی تمایز یافته اند برگزیده و سپس به بررسی این هشت داستان جامع و نیز حکایات درونیآن هاپرداختهو با عنایت به عناصر تشکیل دهنده ساختار آن ها ( اعم از تعداد حوادث ، چگونگیرخ دادن حوادث ، اشخاص داستان‌،‌اعمال خرق عادت و جادو ، عناصر مکانی و زمانی و احیانا نتیجه گیری انتهای داستان ) به تفکیک ساختار ها و طبقه بندی آن ها همت گمارده است . شیوه مورد کاربرد ، روشی است که به تسامح می توان آن را ریخت شناسی بر اساس نظریه " پراپ " نامید ؛ سپس الگوهای روایی استخراج گردیدهو حکایات در این الگوها سامان یافته اند . داستان های جامع و حکایات درونی آنها ابتدا بر اساس 31 کارکرد پیشنهادی"‌ پراپ"‌تجزیهو تحلیل شدند و الگوهای آنها استخراج گشت. در بخش های انتهایی هر داستان در این رساله با ترسیم جداول درباره کارکردها والگوهای حکایات بررسی شده سخن گفته ایم. بر اساس الگوهای کارکردی می توان به چند طرح کلی دست یافت که ساختار اصلی این داستان ها را تشکیل می دهند. این طرح ها یا الگوهای اصلی برمبنای نوع های پربسامد داستانها تنظیم شده اند و شامل 4 دسته اند : الف) دور شدن از ملجاء و مآوای اصلی( دوری )ب) فراموش کردن ملجاء و ماوای اصلی ( فراموشی )ج)جستجو برای فهم مساله یا نیل به کمال مطلوب ( جستجو ) د )حضور مداوم شر ( شر )تمام افسانه های جادویی را می توان پس از شناسایی و استخراج جفت های کارکردی شان، در یکی از الگوهای چهارگانه یادشده جای داد. به این طریق ساختار کلی روایت در داستان های فارسی شیخ اشراق به دست می اید. نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند به عنوان ماده اولیه در تحقیقات و بررسی های مرتبط با مطالعات علوم انسانی ،از جمله مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی به کار گرفته شود. آنچه در این رساله بعنوان ساختارگرایی در نظر گرفته شده است در حقیقت ترکیبی ست از شناسایی عناصر داستان در متون، نیم نگاهی به شکل تمثیلی آنها، بررسی ساخت های روایتی و بررسی نهایی داستان ها بر اساس شیوه های یاد شده در بالا و حاصل کار نشان دادن عناصر داستان در میان مفاهیم فلسفی و عرفانی داستان های فارسی شیخ اشراق است
بررسی شبهات رفتاری انبیاء (ع) مذکور در قرآن با توجه به نظریه مشهور عصمت با توجه به نظریات متکلمین متقدم
نویسنده:
علی ابراهیم‌عابدی,علی ابراهیم عابدی خوراسگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از ویژگیهای انبیاء(ع) عصمت آنها ازگناه،خطا واشتباه است که ضامن تحقق فلسفه بعثت آنهاست ودر تمام دوران عمر وهمه شئون زندگی آنها جاری است،چراکه اگر احتمال گناه،نسیان وغفلت درآنها باشد احتمال خطا و انحراف در گرفتن پیام وحی،تصرف درآن یا ناتوانی در ابلاغ آن به مردم،وجود خواهد داشت و با توجه به اینکه اصلی ترین منبع معرفتی و سالمترین متن دینی اسلام، قران کریم است که به شهادت تاریخ وحتی دشمنان اسلام، هیچگونه تغییر وتحریفی دامنگیر آن نشده است و نخواهد شد وباتوجه به اینکه مطالعه این کتاب عزیز بهترین راه کسب معرفت نسبت به انبیاء الهی (ع) است، برخی از دوستان ناآگاه دشمنان آگاه با استناد به ظواهر آیات متشابه آن، به انبیاء (ع) نسبت گناه، خطا یا نسیان داده اند که در این پژوهش درصدد پاسخگوئی به این شبهه برآمدیم که با استناد به ظواهر قرآن کریم می توان چنین نسبت هائی به ایشان داد یا خیر؟که پس از بررسی لغوی و اصطلاحی عصمت، بعنوان مقدمه ای بر اثبات عصمت انبیاء(ع) بصورت گزینشی به دلائل عقلی ونقلی که شامل آیات و روایات شریفه است و متکلمان مسلمان به ویژه شیعه در طول تاریخ اسلام برای پاسخگوئی به اینگونه شبهات ازآن بهره برده اند،پرداخته شد وضمن ردّ شائبه عدم عصمت انبیاء(ع)، برخی از آیاتی که قائلین به عدم عصمت با استناد به آنها به انبیاء(ع) نسبت گناه یا خطا داده اند،مطرح شده و بررسی ونقد گردیده است.
نقش نظريه امامت در تحقق جامعه آرماني از منظر قرآن و روايات
نویسنده:
علی سروری‌مجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اديان الهي و آيين‌هاي غيرالهي و نيز فيلسوفان بشري براي ساختن جامعه مطلوب توصيه‌ها و برنامه هايي را ارائه كرده‌اند.قرآن و عترت دو منبع اصلي معارف و دو هديه بي بديل الهي به بشر و راهنما به بهترين و استوارترين راه كمال و سعادت انسان تا پايان جهانند. لذا يكي از بزرگترين نعمت‌ها و منت هاي پروردگار نسبت به بندگانش بعثت رسول اکرم(ص) و نصب اوصياي ايشان يعني امامان معصوم از جانب اويند. نصب آنان اكمال دين و اتمام نعمت است. خداوند تعالي به امامان ويژگي هاي منحصر به فردي داده كه در صورت بهره مندي کامل بشر، از آن ذوات مقدس، آرزوي ديرينه او يعني جامعه آرماني تحقق خواهد يافت.سوال اصلي ما در اين رساله، اين است که نظريه امامت (در مذهب شيعه اثني عشري) مبتني بر آموزه‌هاي قرآن و عترت چه نقشي در تحقق جامعه آرماني ايفا مي‌کند؟جامعه آرماني به استناد قرآن و روايات، جامعه اي است که مردم در انديشه و عمل ولايت الهي را پذيرفته اند؛ امام حاکم است و مردم ولايت پذيرند؛ هدف و تلاش آن جامعه رشد معنوي و مادي بشر است؛ دائما در حال رشد و شكوفايي است؛ ميزان معرفت ديني مردم بالاست؛ کرامت انسان‌ها در آن رعايت مي‌شود؛ مردم و مسوولان عدالت و تقواي الهي را در تمام شوون آن به پا مي‌دارند؛ استکبار ستيزند، با ظلم مبارزه و مظلوم را ياري مي‌کنند؛ انسانها نسبت به يکديگر محبت دارند و به هم احسان مي‌کنند؛ اهل عفو و صفح اند؛ اهل صبر و استقامت براي حق و تواصي عمومي به حق و صبرند؛ در مسائل فردي و اجتماعي با افراد ذي صلاح مشورت مي‌کنند؛ سلامت، بهداشت، نظم و امنيت برقرار است؛ تلاش در توليد و قناعت در مصرف، فرهنگ عمومي جامعه است. اصل امامت در مکتب شيعه اثني عشري، تحقق بخش شاخص‌هايي است که از جامعه آرمانيِِ مورد نظر قرآن و عترت بيان شد. لذا براي تحليل اين موضوع ويژگي‌هاي امام مورد بررسي قرار گرفته است. ويژگي هاي امام در ارتباط با تحقق جامعه آرماني به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند: ويژگي هاي ناظر به مقام امامت و ويژگي هاي ناظر به هدايت خلق. ويژگي‌هاي ناظر به مقام امامت عبارتند از : نصب الهي، عصمت، علم، ولايت، ابتلاء، صبر و يقين؛ و ويژگي‌هاي ناظر به هدايت خلق عبارتند از : هدايت علمي، هدايت به امر، ساست و حکومت، هدايت ديني و دفاع از دين باوران، پدري دلسوز و مهربان واصلاح جهانيامام با حاکميت الهي خود، علاوه بر مديريت جامعه، هدايت علمي و هدايت به امر مي فرمايد؛عقل و علم را در جامعه رشد مي دهد و با ابزار سياست و حكومت، عدالت را برپا و به اصلاح جهاني مي پردازد. اصل امامت، در آموزه‌هاي مکتب شيعه اثني عشري تحقق بخش آن جامعه براي اعتلاي اعتقادي، اخلاقي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است. هر كدام از مواردي كه ذكر شد نيز زير شاخه هايي دارند؛ كه در حد مجال و هدف اصلي رساله، به آن‌ها پرداخته شده است.
تفسیر روایی آیات زندگانی حضرت ابراهیم علیه‌السلام قبل از هجرت به مکه
نویسنده:
سجاد حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله بحران‌های انسان در زمینة پرورش خویش، اعتماد به تکیه‌گاه‌های گوناگون و مجازی است. این مشکل، با علم، ایمان و عمل به مفاهیم قرآن کریم در زمینةتوحید مرتفع می‌شود. از جمله مطالب قرآنی که شایان تأمل و بررسی است، داستان پیامبران الهی است. دریافت نکات تربیتی این قصص، نیاز به تفسیر صحیح آیاتِ آن دارد. در میان منابع تفسیری، روایات اهل‌بیت، از جمله منابع اصیل و مهم به شمار می‌رود. داستان زندگانی حضرت ابراهیم در قرآن، نکاتی دقیق دربارة یکتاپرستی و توحید پروردگار دارد. فهم صحیح از شرایط و خصوصیات زندگی این پیامبر الهی که در قرآن گزارش شده است، با تلفیق آیات و روایات ائمه حاصل می‌شود. با بررسی و تحلیل آیات و روایات تفسیری مشخص می‌شود که قرآن چه نقاطی از زندگی حضرت ابراهیم را متذکر شده است و اهل‌بیت به عنوان دانای مطلق به مجموع و مجموعة قرآن، بر چه نکاتی از زندگانی قرآنی حضرت ابراهیم تأکید داشته و چه زوایایی از آیات شریف قرآن را تفسیر و تبیین کرده‌اند. تحقیق پیش‌رو که دربارة بررسی آیات زندگانی حضرت ابراهیم قبل از هجرت به مکه است، به روش توصیفی‌تحلیلی و با مراجعه به روایات شیعه انجام گرفته است. علاوه بر گونه‌شناسیِ روایات تفسیری و نکات فقه‌الحدیثی، بروز جلوه‌هایی از مقام توحید حضرت ابراهیم از جمله دستاوردهای این تحقیق است.
اخلاق دعا در فرهنگ شیعی
نویسنده:
نورالدین کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی پیش رو به طرح مساله دعا از زاویه اخلاقی در فرهنگ شیعه پرداخته است. وابستگی دائمی انسان با دعا و فقر ذاتی انسان، ضرورت نگاه به این مقوله را افزایش داده است. از سویی دعا یک ارتباط فی ما بینی است و از سویی دیگر این ارتباط دارای اصول و ضوابط اخلاقی است که هنگام دعا کردن باید لحاظ گردد. کاربرد این رساله این است که نظام خاصی برای دعا تدوین کند. هدف از اجرای رساله که با تحقیقات کتابخانه ای بوده این است که آداب، شیوه و الزامات نیایش و رابطه دعا با عملکرد عادی روزمره و هم‌چنین رابطه آن با وظائف دیگر را مورد بررسی قرار دهد. در گذار از مباحث مربوطه به این نتیجه رسیده ایم که دعا، همان عبودیت و ارتباط عبد با معبود است لذا اصول اخلاقی این رابطه، آداب و شرایط، بایدها و نبایدهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. دعا درخواست برای فیض بیشتر است و منافاتی با اسباب عادی ندارد چون خداوند تاثیر دعا را با کسب و عمل صحیح تایید کرده زیرا که دعا بخشی از لوازم نیل به مقصد است نه تمام کار؛ دعا با قضا و قدر هم منافی نیست به این دلیل که دعا، خود از قضا و قدر است و تغییراتی که در سرنوشت ما صورت می‌‌پذیرد، مربوط به «لوح محو و اثبات» است و نه «لوح محفوظ». دعا پیامدهای اخلاقی به همراه دارد، روح تکبر را از بین برده و روح توحید را در انسان زنده می کند. از سویی اجابت دعا منوط به شناخت معبود و رعایت آداب، شرایط و قواعد خاصی است چرا که غیر از این باشد، دعا، دعای واقعی نخواهد بود. نتیجه چنین دعایی نیز اجابت خواهد بود زیرا طرف دعا، مالک مطلق و غنی مطلقی است که بخل در ساحت او جایی ندارد و دوام فیضش مقتضی اجابت است.
تبیین نقش تعادل طبایع اربعه در تعالی اخلاق با نظر به روایات معصومین علیه السلام و حکمای اسلامی
نویسنده:
علی عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعالی اخلاق و ارتقاء آن، یکی از رسالت‌های اساسی انبیاء الهی برای بشریت بوده است که دامنه وسیعی از موضوعات را شامل می‌شود. از جمله این موضوعات، طبایع اربعه می‌باشد که شناخت و تعدیل این طبایع، نقش اساسی را در تعالی اخلاق و اصلاح نفس انسان ایفاء می‌کند، ولو اینکه در اولین نظر و با بینش سطحی به مباحث اخلاقی توجه به آن مهم به نظر نرسد.از این منظر با توجه به اهمیت طبایع اربعه این موضوع در روایات و کتب حکمای اسلامی ذکر شده است. در بعضی از روایات ضمن مطرح کردن این بحث توضیحاتی در این باب آمده است که شرح و بسط آنها به چندین جلد کتاب می‌رسد. در این تحقیق سعی شده علاوه بر اثبات و تبیین اصل وجود طبایع اربعه از دیدگاه معصومین (علیهم السلام) و حکمای اسلامی، برای درک ابعاد و زوایای مختلف طبایع اربعه به بسط و شرح این موضوع پرداخته شود. در ادامه نگاهی به تعالی اخلاق از دیدگاه قرآن و روایات و رابطه و نقش طبایع با مسایل اخلاقی و تعالی آن، شده است.
  • تعداد رکورد ها : 1252