جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
ادراک شنیداری متافیزیکی از منظر ملاصدرا
نویسنده:
عبداله صلواتی، شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تلقی نگارنده، ادراک شنیداری متافیزیکی، به عنوان یکی از محمولات فلسفی، ادراکی است که عامل غیرمادی و غیرفیزیولوژیک به مثابه تمام کننده ادراک شنیداری در آن حضور دارد. در آثار فیلسوفان مسلمان بطور عام و در آثار ملاصدرا بطور خاص، درباره ادراک شنیداری متافیزیکی به عنوان یکی از راه های شناخت، مباحث مستقل و منسجمی مطرح نشده است. پژوهش مستقلی هم در این باره صورت نگرفته است.جستار حاضر درصدد آن است که بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا و اقوال پراکنده او در این زمینه، مولفه ها و مختصات ادراک شنیداری متافیزیکی را مورد واکاوی قرار دهد. پرسش های محوری این پژوهش عبارت است از: چه سطوح و معانی ای از ادراک شنیداری متافیزیکی در آثار ملاصدرا مطرح شده است؟ چگونه می توان با استفاده از امکانات درونی فلسفه ملاصدرا تبیینی وجودی از سطوح غیرمتعارف شنیدن متافیزیکی انسان را ارائه داد؟نتیجه به دست آمده از این جستار اینکه از آثار ملاصدرا می توان سه سطح ادراک شنیداری متافیزیکی و پنج ویژگی برای این ادراک استخراج و استنباط نمود. همچنین، بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا می توان ویژگی دیگری با عنوان «شهود خدا در هر شنیده ای» را نیز رصد کرد که در قالب دو تقریر اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 17
دنیا و آخرت و رابطه آن دو در قرآن و روایات و حکمت متعالیه
نویسنده:
زینب شعرباف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دنیا درقرآن وروایات وحکمت متعالیه به سه نحو یاد شده است: 1-دنیابه طور کلی که به زندگی کنونی وپیش از مرگ گفته می‌شود ودربرابرآن آخرت است 2-دنیای ممدوح یعنی دنیایی که به عنوان ابزار یا مقدمه‌ای برای آخرت در نظرگرفته شود وبه وسیله آن آخرت به دست بیاید3-دنیای مذموم یعنی دنیایی که به نظر استقلالی در آن نگاه شود وبرآخرت ترجیح یابدو به خاطر آن آخرت از دست برودونیز آخرت به زندگی پس از مرگ گفته می‌شود ودرمورد رابطه آنها باید گفت رابطه دنیا وآخرت، رابطه علّی است وآخرت، غایت دنیا است ونیزآن‌ها مطابق هم‌اند و دنیا در ساختن آخرت یا خراب کردن آن نقش دارد زیرا دنیا مزرعه آخرت است ونیز آن دو تحت مقوله مضاف اند و معرفت به یکی ملازم معرفت دیگری است وجهل به یکی ملازم جهل به دیگری است ونیز درصورتی‌که به دنیا نظر استقلالی شود وبرآخرت ترجیح یابد و به خاطر آن آخرت از دست برود آن دو رابطه تقابل وتضاد دارند وجمع بین آن‌ها محال است؛ ودر مقایسه بین دنیا وآخرت فهمیده می‌شودکه دنیا در برابرآخرت، اندک وبی‌مقدار است وآخرت بسیار گسترده‌تراز دنیاست و درجات آن بسیار بیشتر استو نیز آنچهدر حکمتمتعالیه آمده است با آیات و روایات تطابق دارد.
مبانی عقلی تجسم اعمال از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
صدیقه شریعتی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجسم و پیکرپذیری اعمال در بسیاری از آیات و روایات، صراحتاً مورد توجه قرار گرفته است.حکیم گرانقدر صدرالمتألهین شیرازی در راستای مبانی عقلی معادجسمانی به خوبی از عهده تبیین عقلانی این امر برآمده است. طبق مبانی حکمت صدرائی بدن مرتب? نازله نفس است و از شئون و بلکه تجلی نفس است بر این اساس بدن بیگانه و مستقل نبوده و سبب پیدایش اعمال میگردد. با توجه به این که هر عمل و خلقی که از انسان سر می‌زند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن اعمال است که در اثر تکرار به ملکات نفسانی مبدل میگردد که باعث تمثل نفس گشته و به نفس قدرت فاعلیت متناسب با نوع و میزان ملکات می بخشد در هیچ عالم و نشئه ای نفس عاری از بدن متعین نمیگردد در دنیا بدن عنصری در برزخبدن مثالی و در آخرت بدن اخروی. در عالم برزخ و آخرت نفس با جدا شدن از بدن عنصری موجد بدن برزخی و نعمات و عذابها و .... میگردد و در این امر به مشارکت ماده نیز نیازی ندارد. براساس مبانی ملاصدرا نعمات و آلام اخروی متناسب با درجه وجودی نفس از او صادر می‌گردد همانگونه که در مباحث معاد جسمانی نفس خالق بدن اخروی می‌گردد. با استمداد از مبانی یازده‌گانه ملاصدرا می‌توان بهترین براهین عقلی را برای تجسم اعمال را ارائه نمود.فاعلیت نفس، تجرد قو? خیال، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول بیشترین نقش را در به ثمر رساندن این هدف ایفامی‌نماید.گرچه اندیشمندانی چون محمدباقر مجلسی(ره) به شدت با پذیرش آن مخالفت نموده اند اما براهین مطرح شده مخدوش بوده و با تکیه بر آیات شریفه و روایات ائمه اطهار علیهم السلام تجسم اعمال اثبات میگردد. رسالت این نوشتار تحلیلی بر نقطه نظرهای اصول صدرائی در ارائه نظامی عقلائی براصل تجسم اعمال می‌باشد امید است این توفیق حاصل گردد.
علم پیشین الهی در حکمت متعالیه و بررسی آن در روایات
نویسنده:
علی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله علم پیشین حق تعالی،از جمله مسائل مهم در حوزه معرفت دینی است. پیش فرض عقاید دیگر و اساس تشریع و ارسال رسل می باشد، حل شبهات قضا و قدر، جبر و اختیار وابسته به تبیین صحیح علم پیشین خداوند می باشد.سوال اصلی در این باب این است که چون علم از صفات حقیقی ذات الاضافه است پس برای تحقق نیا زمند وجود معلوم است بنابراین چگونه می توان گفت خداوند قبل از خلقت موجودات در مقام ذات به انها عالم است.در متون دین یعنی قران و روایات معصومین : اصل ان مورد تا کید قرار گرفته است و ان اینکه خداوند در مقام ذات،به نحو تفصیل به موجودات قبل از پیدایش انها عالم است.اما به نظر می رسد تبیین و تفسیر روشنی ازان ارائه نشده است که می توان گفت این عدم تبیین ان به خاطر غموض و دشواری ان است زیرا نیازمند مقدماتی است که هنوز برای اصحاب ائمه :در ان دوران واضح ومبرهن نبوده است، اما سخنان و معارف ناب ائمه هدی : راهگشای اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است،و چه بسا هر دوره وزمانی گوشه ای از ان توسط متکلم یا حکیمی مبرهن وتبیین شده ا ست .متکلمین امامیه بر خلاف همتایان اشعری خود که قائل به زیادت ذات و صفات هستند با دریافت هایی که از سخنان بلند اهل بیت : گرفتند وان را سرمایه دریافت عقلی خود قرار دادند،قائل به عینیت ذات و صفات شدند و در محذورات متعدد قول اشاعره گرفتار نشدند،و سپس از راه ایات افاقی و انفسی صفت علم را برای خداوند اثبات کردند.حکمای بزرگی مانند شیخ الرئیس قدمهای دیگری برای اثبات علم پیشین خداوند به همه موجودات برداشتند اما شیخ الرئیس نتوانست این علم را در مقام ذات خداوند چنانکه که مطلوب روایات است اثبات نماید.همچنین شیخ اشراق علم حضوری خداوند به تمام موجودات را تبیین نمود،اما تفسیر وتصویری که ارائه کرده تنها برای علم فعلی حضرت حق قابل دفاع است و تبیین برای علم پیشین حق تعالی از کلمات او استفاده نمی‌شود.سر انجام صدرالمتالهین توانست با استفاده از قاعده بسیط الحقیقه به انچه مقصود اموزه های دین در باب علم پیشین است دست یابد.مضمون این قاعده در روایات مورد تاکید قرار گرفته است،روایاتی که خداوند را با اسماء احد، واحد، صمد معرفی می کند دلالت برصرافت و بسیط الحقیقه بودن حضرت حق دارند. بعلاوه روایات متعددی نیز بر عدم ترکیب وجزءپذیری خداوند صراحت دارند که نشان میدهد قاعده بسیط الحقیقه نقطه محوری برای نشان دادن هماهنگی کلام صدرا با روایات معصومین : در باب علم پیشین حق تعالی است.
مبانی نظری معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی ، از اصول مسلّم اسلام است ، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است ،صدرالمتألهین اولین کسی است که با پایه گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی ، برهان عقلی اقامه کند. ايشان اين نوع از معاد را با مباني بسيار دقيق فلسفي خويش اثبات كرده است. طبق مبانی حکمت متعالیه بـــــدنی که با لذات تحت تدبیر نفس قرار دارد یعنی بدن ما ، نه این بدن متعین دنیوی عنصری از شئون وبلکه نماد مرتبه نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع به واسطه بدن صورت می گیرد. بنابر این هر عملی که ازانسان سر می زند و هر خلق وخویی اعم از خوب یا بد که او کسب می کند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن ،تبدیل به ملکه برای نفس می شود و از این ملکات نفسانی ، بـدن و لایه ای در باطن این بدن ایجاد می شود که تمــثل یا فتۀ نفس است این مطلب مصحح رابطه ذاتی نفس و بدن است ،نفس بما هو نفس نمی تواند در هیـــچ نشئه ای بدون بدن باشد منتهی بدنی که در خارج تحقق و تعین پیدا می کند در هر عالمی متناسب با خصوصیات همان عالم است دردنیا بدن عنصری است ودربرزخ بدن برزخی که متناسب باعالم برزخ است تحقق پیدا می کندودر آخرت بدن اخروی که متناسب با قیامت است تحقق پیدا می کند. صدرا معتقد است ، نفس به واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است ، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی ، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می کند که جنس آن از ماده اخروی غیر قابل فساد است و هر کس آن را ببیند ، می گوید همان است که در دنیا بود .یکی از مخالفان معاد ملاصدرا ، آقا علی مدرس است که خود حکیمی صدرایی می باشد . او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش ، ودایعی به جای می گذارد ؛ بنابراین پس از مرگ ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می کنند و این بدن ، در آخرت دوباره به نفسملحق می شود ؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می داند .در رساله حاضر تلاش برآن است ضمن بیان دقیق مبانی حکمت متعالیه ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی تبیین گردد
زمينه‌ها و علل طرح نظريات فلسفی ناسازگار در آثار ملاصدرا
نویسنده:
سعيد انواري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا دربارة برخي از مباحث فلسفي در آثار مختلف خويش نظريات متفاوتي بيان كرده است كه در يك نظام فلسفي واحد قابل جمع با يكديگر نيستند. در اين مقاله با طرح اينگونه مباحث، علت متفاوت بودن نظريات ملاصدرا در موارد ذيل بررسي خواهد شد: موضوع حركت جوهري؛ حركت توسطيّه؛ عامل ايجاد زمان؛ ماهيت علم؛ علم الهي به جزئيات؛ فاعليت الهي؛ رابطة علت و معلول؛ ملاك نيازمندي ممكن به واجب؛ معاني ماهيت؛ نحوة اتصاف ماهيت به وجود؛ وحدت وجود؛ تجرد و حدوث نفس. با بررسي اين موارد مشخص ميشود كه طرح نظريات مختلف در آثار ملاصدرا ناشي از يكي از عوامل زير است: 1. تغيير ديدگاه ملاصدرا در طول زمان (وي نخست به اصالت ماهيت و سپس به اصالت وجود و تشكيك وجود قائل شده است و در نهايت به نظرية وحدت شخصي وجود دست يافته است)؛ 2. رعايت جنبة تعليمي در بيان مطالب؛ 3. طرح نظريات بر اساس مباني مختلف (مبناي قوم، مبناي وحدت تشكيكي وجود و مبناي وحدت شخصي وجود)؛ 4. تلاش براي نگارش يك دورة مدون از مباحث فلسفي.
صفحات :
از صفحه 31 تا 56
تفسیر وجودشناختی ماهیت در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی کربلاییلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهم‌ترین اصل در فلسفه‌‌ی ملاصدرا اصالت وجود و اعتباریت ماهیت است. در سنت چهارصد و اندی ساله‌ی حکمت متعالیه رفتار فیلسوفان با ماهیت تحت تأثیر همین اصل چنین شکل گرفته که از ماهیت و چگونگی شکل‌گیری‌اش در ذهن کمتر بحث می‌شود. گویا با نشستن وجود در مسند اصالت، ماهیت دیگر قابل برای بحث نیست. اما اقتضای این اصل این است که هرچه جز وجود و از جمله خود ماهیت باید با ارجاع به آنچه اصیل است یعنی «وجود»، بازتفسیر شود. این رساله عهده‌دار این وجودشناسی معطوف به ماهیت است. اما از آنجا که وجود جز با شهود شناخته نمی‌شود این وجودشناسی باید بر شهود تکیه کند، بدین نحو که باید نحوه‌ی ساخته‌شدن ماهیت و اجزای ماهیت یعنی جنس و فصل را با ملاحظه‌ی انواع شهودات تبیین کرد. طبیعتا به لحاظ جایگاه نفس در ترتیب وجود، برخی از مشهودات به وی نزدیک و برخی دورند. ماهیت از آن‌جا که از سنخ مفهوم است باید بر شهودات دور مبتنی باشد. چه در شهود نزدیک مجالی برای شکل‌گرفتن مفهوم در ذهن نیست. و چون مفهوم‌های ماهوی از سنخ کلی و عقلی‌اند باید آن‌ها را با ارجاع به مشهودات عقلی، یعنی همان مثال‌های نورانی افلاطونی، تبیین کرد. اما به لحاظ دور بودن شهود در ماهیت، لاجرم بحث به این کشیده شده است که آیا ماهیت لزوما از وجودات جسمانی که خود از عالم مفارقات دورند قابل انتزاع است. پاسخ این رساله این است که ماهیت به معنای مرسوم که مرکب از جنس و فصل است تنها از وجودات جسمانی قابل انتزاع است. اما آن معنایی که بر مجردات هم حمل می‌شود کاربرد دیگری از ماهیت است که در زبان عرفان نظری رواج دارد و به معنای «تعین وجود» است. افزون بر این، بحث اعتباریت ماهیت و کلیت ماهیت نیز در فصولی جداگانه و با نظر به شهود مطرح می‌شود. برای تبیین اعتباریت ابتدا دو مفهوم «التفات» و «عنایت» معرفی می‌شوند و انتزاع ماهیت وابسته به نظر التفاتی دانسته می‌شود که به موجودات نگرش استقلالی دارد و آن‌ها را با زیرمجموعه‌ای از موجودات دیگر می‌سنجد نه با کل موجودات عالم. «کلیت» نیز با همین روش‌شناسی شهودشناسانه در پیوند با سعه‌ی وجودی مثال‌های افلاطونی و دور بودن نفس از این مثال‌ها توضیح داده می‌شود. در نهایت نگرشی انتقادی به تطبیق ماهیت بر اعیان ثابته که در آثار ملاصدرا بارها تکرار شده انداخته شده است.
ارزیابی معرفتی باور دینی در اندیشه فضیلت‌محوران زگزبسکی و بررسی آن بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش‌سنجی معرفتی باورهای دینی، دغدغه‌ای دینی و معرفتی است و برپایه رویکردهای رایج در معرفت‌شناسی می‌توان باورهای دینی را محک زد و در مقایسه با دیگر باورها، نقص و قوت آنها را بازتاب داد. نقض‌های مشهور گتیه در قرن بیستم درباره تعریف «باور صادق موجه» باعث شد تا تلاش معرفت‌شناسان بر این متمرکز گردد که تعریفی جامع و مانع از معرفت ارائه کنند. یکی از این رویکردها، معرفت‌شناسی مبتنی بر فضایل عقلانی (معرفتی) بود. نخستین‌بار ارنست سوسا با طرح چالش‌هایی فراروی وثاقت‌گرایی، مدعی شد باید به این نظریه، قیودی افزوده شود. پیشنهاد او بازتعریف قوا و استعدادهای معرفتی در چارچوب اصطلاح فضایل عقلانی بود. بر این اساس، قوای معرفتی در صورت داشتن شرایطی، فضیلت شمرده شده، در دستیابی به معرفت مورد وثوق خواهند بود. لیندا زگزبسکی، معرفت‎شناس و فیلسوف دین معاصر، با نقد رویکردهای رایج در معرفت‌شناسی معتقد است برای حل معضلات معرفتی باید به‌جای تأکید بر خود معرفت و عوامل توجیه‌گر باورها، به انگیزه‌ها و خصلت‎های فضیلت‌مندانه عامل معرفتی توجه کنیم. وی به‌موازات اخلاق فضیلت‌محور و رویکرد ارسطویی به فضایل، رهیافتی فضیلت‌محورانه به معرفت‌شناسی پیش می‌نهد و مدعی است توانایی‌های عقلانیِ اکتسابی و خصائص معرفتی که انسان در فرآیند باورگزینی به کار می‌گیرد، فضایلی عقلانی و مشابه فضایل اخلاقی ارسطویی و دارای دو جزء درونی (انگیزش) و بیرونی (رسیدن به غایت موردنظر از آن فضیلت) هستند. وی سپس با نقد ادله ارسطو بر تفکیک این دو دسته از فضایل، آنها را از یک سنخ برمی‌شمارد و به عبارت بهتر، فضایل عقلانی را گونه‌ای از فضایل اخلاقی می‌پندارد که تمام احکام و خواص آنها را در خود دارند و تنها در هدف با دیگر فضایل متمایزند. براساس نظریه زگزبسکی، معرفت محصول فعالیت فضایل عقلانیِ عامل معرفتی در فرآیند باور است و یک فعالیت هنگامی برآمده از فضایل عقلانی شمرده می‌شود که: (1) عامل دارای انگیزش برآمده از آن ویژگی منِشی (فضایل) باشد، (2) آنچه را فرد فضیلت‌مند در موقعیت‌های مشابه از خود بروز می‌دهد، انجام دهد، (3) درنتیجه به سبب این دو به شیوه قابل اعتمادی به صدق (غایت فضایل عقلانی) نائل گردد. درنتیجه بین فرآیند معرفتی و صدق تلازم وجود دارد و معضلی که گتیه برای تعریف معرفت برشمرده بود، مرتفع می‌گردد. این رویکرد دارای نقاط قوت و ضعف است و ازآنجاکه رویکردی مسئولیت‌گرا است، نقش عامل معرفتی و مسئولیت او را بازنمون می‌کند. ابتنای بیش از حد نظریه به قوه حکمت عملی برای سنجش کارکرد درست فضایل و نیز بروز نتایج نادرست (کاذب) و گاه متعارض در اثر فعالیت فضایل عقلانی و یکسان‌انگاری افراطی ارزش‌ها و بایسته‌های معرفتی و اخلاقی از ضعف-های این نظریه است. این پژوهش با بررسی این رویکرد نوین و تبیین مقدمات و فرآیند استدلال آن، باور دینی را به محک آزمون آن می‌سپارد و سپس اصل نظریه را براساس سنت فلسفی حکمت متعالیه تحلیل می‌کند تا هم تشابه‌ها و تفاوت‌ها عیان گردد و هم نقاط ضعف آن از این منظر تبیین شود. در حکمت متعالیه نیز شاهد نوعی فضیلت-گرایی معرفتی هستیم؛ اما اولاً اطلاق فضیلت بر بایسته‌هایی معرفتی چندان برجسته نمی‌شود و ثانیاً این عوامل، علت انحصاری و تامه کسب معرفت تلقی نمی‌شوند.
واکاوی اصول مورد استفاده ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی
نویسنده:
رضا اکبری، علی مؤمنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در کتاب های مختلف خود درباره معاد به عنوان اعتقادی محوری و اثرگذار سخن گفته است. از نظر او معاد به صورت روحانی و جسمانی محقق است. او معاد جسمانی را به یاری اصولی برآمده از نظام فلسفی خود به اثبات رسانده است. فارغ از هم سانی فراوانی که در تصویر معاد جسمانی در آثار گوناگون او دیده می شود، شمار اصول مورد استفاده او در این آثار متفاوت بوده و از شش تا دوازده اصل را در بر می گیرد. تجمیع این اصول با حذف موارد تکراری، شانزده اصل را در اختیار پژوهش گر قرار می دهد که مجموعه ای از اصول خداشناختی، انسان شناختی و وجود شناختی را دربرمی گیرد. طراحی چگونگی پیوند این اصول با یکدیگر برای رسیدن به مقصود ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی، با همان تصویری که خود در اختیار ما می گذارد، روشن می کند که ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی، از دو زبان وجودمحور و ماهیت محور بهره می گیرد. توجه به بیش تر انسان ها که با زبان ماهیت محور سخن گفته و این زبان را فهم می کند، ملاصدرا را ناگزیر به استفاده از این زبان ساخته است وگرنه او با ادبیات وجود محور می تواند تصویر مطلوب خود را ارائه کند. این نکته اساسی زمینه ای برای پژوهشگر فراهم می سازد تا نظریه ملاصدرا را در قالب زبان ماهیت محور یا وجود محور تقریر کند یا همانند خود او تعبیر های دوگانه را همزمان بکار برد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 29
پیوند سیاست و شریعت با تمرکز بر ویژگی های رئیس مدینه، در اندیشه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا محمدی محمدیه، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر خلاف آنچه مشهور است، افلاطـون و نیـز ملاصـدرا ـ دو فیلسـوف بـزرگ در عرصـۀ فلسفۀ یونان باستان و اسلامی ـ در باب مدینۀ فاضله و ویژگی های رئیس این مدینـه یـک نظریه ندارنـد بلکـه ایـن دو فیلسـوف، واجـد دو نظریـه، یکـی آرمـان گرایانـه و دیگـری واقع گرایانه هستند که عاملی تأثیرگذار در چگونگی ارتباط سیاسـت و شـریعت در نظـام فلسفی آن دو است. از سوی دیگر به رغم تفاوت های موجود در مبـانی فلسـفی و برخـی آراء، افلاطون و ملاصدرا در هر دو دیدگاه قرابت های جدی با یکدیگر دارند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با بررسی دو نظریـۀ آرمـان گرایانـه و واقـع گرایانـه و چگونگی تأثیرگذاری آن بر کیفیت رابطۀ سیاست و شریعت تشابهات و افتراقات آراء آن دو اندیشمند، آشکار و واکاوی شود.
صفحات :
از صفحه 209 تا 234
  • تعداد رکورد ها : 1782