جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی نظریه علامه طباطبائی با محوریت المیزان و فخر رازی با محوریت الأربعین در مورد عصمت انبیاء
نویسنده:
نویسنده:حامد باباجانی؛ استاد راهنما:محمود صیدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فخر رازی به عنوان یکی از بزرگترین متکلمین مسلک کلامی اشعری در کتاب الاربعین خویش دلایلی را برای عصمت انبیاء بیان فرموده است که در این دلایل به کمک عقل و نقل به دنبال اثبات مقصود خویش می باشد.با بررسی ادله ایشان با محوریت نظرات علامه طباطبایی از کتاب المیزان به تفاوت ها و شباهت هایی به عنوان نظریات این دو بزرگوار برمیخوریم ، نکته ای که باید قابل نوجه باشد این است که مدلول برخی از ادله ارائه شده فخر رازی نسبت به آنچه که مقصود وی بوده است در موضوع عصمت انبیاء علیهم السلام ، دارای دامنه و وسعت بیشتری است به این بیان که مثلا برای قید زمانی بعد از بعثت برای عصمت ، با مدلول ادله ایشان قابل تخصیص نیست و یا شرط عمدی بودن گناهان در موضوع عصمت نیز ، در مدلول برخی ادله ایشان قابل توجیه نیست.فرمایشات علامه و دید بلند و عمیق ایشان را نیز نسبت به موضوع عصمت با توجه به آنچه ذکر شد در حد توان مطرح کرده ایم.با عذرخواهی پیشاپیش از محضر این دو بزرگوار ،عرایضی نیز از خود تقدیم داشته ایم،هرچند خام و نا پخته به وزان ناپختگی و خامی خویش.
بررسی مقایسهای معنای صفت عدل خدا از دیدگاه متکلمان معتزله و فیلسوفان اسلامی و مبانی و لوازم آن دو دیدگاه (با تکیهبر دیدگاههای عبدالجبار معتزلی و علامه طباطبایی)
نویسنده:
نویسنده:محمد مشهدی؛ استاد راهنما:علی‌اکبر عبدل‌آبادی؛ استاد مشاور :اعظم قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی معنا و چیستی صفت عدل خدا از دیدگاه بخشی از متفکّران جهان اسلام که به سازگاری وجود خدا با وجود شر_ در عین اعتقاد به استقلال مفهوم عدالت از دین_ قائل بوده اند، پرداخته شده است. برای این منظور، به دیدگاه های جریان معتزله و جریان فیلسوفان اسلامی با تکیه بر آرای قاضی عبدالجبّار معتزلی و علّامۀ طباطبایی پرداخته شده است. در این راستا، در این پژوهش، پس از بحث دربارۀ نحوۀ تصوّر آن دو متفکّر از خدا، بر بررسی چیستی حسن و قبح و ذاتی و عقلی بودن آن در دیدگاه عبدالجبّار و چیستی حسن و قبح با بررسی تفصیلی نظریّۀ «ادراکات اعتباری» در دیدگاه طباطبایی تمرکز شده است. فرضیّۀ این پژوهش اینگونه بوده که تفاوت فهم عرفی و غیر عرفی، نحوۀ تصوّر از خدا و دیدگاه درباره چیستی خوبی و بدی و پاسخ به مسألۀ اختیار، در دیدگاه درباره چیستی صفت عدل خدا تأثیرگذار است. در این پژوهش با روش «توصیفی-تحلیلی» به بررسی پیش‌فرض‌ها، مبانی و ادلّۀ دو دیدگاه مورد نظر و مقایسۀ وجوه اشتراک و افتراق آنها و، سرانجام، ارزیابی آنها پرداخته شده است. نتایج اجمالی این پژوهش به شرح زیرند: ۱. عبدالجبّار فهمی عرفی و انسان‌وارانگارانه از چیستی خدا دارد. ۲. وی فهمی عرفی از اخلاق دارد و به وظیفه‌گرایی اخلاقی قائل است. ۳. مراد او از ذاتی بودن و عقلی بودن حسن و قبح، به ترتیب، استقلال هستی‌شناختی و استقلال معرفت‌شناختی حسن و قبح از امر الهی و دین است و دربارۀ خارجیّت یا عدم خارجیّت حسن و قبح دیدگاه روشنی ندارد. ۴. بر اساس مبانی وی، فهم او از چیستی صفت عدل خدا به حاکمیّت اخلاق انسانی بر فاعلیت خدا می‌انجامد. ۵. طباطبایی فهمی غیر-عرفی، ناانسان‌وارانگارانه و تا حدّی نامتشخّص و وحدت‌گرایانه از خدا دارد. ۶. وی فهمی غیر‌عرفی از اخلاق دارد و به غایت‌گرایی اخلاقی قائل است. ۷. او با طرح نظریّۀ «ادراکات اعتباری»، خارجیّت حسن و قبح و استقلال هستی‌شناختی آن از مصالح و مفاسد را نفی می‌کند و حسن و قبح را انشای نفس، امّا انشایی مبتنی بر مصالح و مفاسد خارجی، می‌داند و، در نتیجه، به ثبات احکام و ارزش های اخلاقی قائل است. ۸. بر اساس این مبانی، وی صفت عدل خدا را مأخوذ از صفات حکمت و عنایت خدا می‌داند و حقیقت امر را همان حکمت و عنایت خدا می‌داند و صفت عدل خدا را بدان تحویل می‌برد. ۹. عبدالجبّار و طباطبایی، هر دو، به استقلال هستی‌شناختی و استقلال معرفت‌شناختی اخلاق از دین قائلند، ولی فهم‌های متفاوتی از چیستی عدل و ، بالتّبع، چیستی صفت عدل خدا دارند.
تبیین نقش عاملیت آدمی در تربیت مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه آزادی و اختیار
نویسنده:
نویسنده:فریده حیدری ترکمانی؛ استاد راهنما:اکبر صالحی؛ استاد مشاور :علیرضا محمودنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در نگاه اسلامی آزادی، اختیار و عاملیت انسان با سرنوشت و تربیت صحیح وی در هم تنیده است. در بین اندیشمندان و مفسران مسلمان بحث آزادی و اختیار و نیز نقش اراده آدمی در تعیین سرنوشت مورد بحث واقع شده است. علامه طباطبایی بعنوان یک فیلسوف و مفسر قرآن در آثار خود مفصلا به این موضوع پرداخته است. علامه طباطبایی معتقد به اختیار و آزادی انسان و تاثیر آن در افعال و کردار خویش است و می گوید اساسا ارزشیابی و ثواب و عقاب اعمال ظاهری و باطنی انسان، بر اختیار و اراده مبتنی است. پژوهش حاضر در راستای این موضوع به بررسی و تبیین نقش عاملیت آدمی در تربیت مبنتی بر دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه آزادی و اختیار می‌پردازد. بر انجام این پژوهش سه سوال اصلی مطرح گردید که عبارتنداز: حدود و ثغور آزادی و اختیار درعاملیت آدمی در تربیت در دیدگاه علامه طباطبایی چه تبیینی دارد؟ موانع بازدارنده در عاملیت آدمی در تربیت بر بنیاد آزادی و اختیار در دیدگاه علامه طباطبایی کدامند؟ عوامل موثر بر عاملیت آدمی در تربیت بر بنیاد آزادی و اختیار در دیدگاه علامه طباطبایی کدامند؟. روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بوده وبا بکار گیری دو روش تحلیل مفهومی و قیاس نظری پس از فیش برداری وطبقه بندی به منظور تحلیل وپاسخگویی به سوال ها استفاده شده است . یافته پژوهش نشان داد که انسان در نگاه علامه طباطبایی موجودی مختار است وکسی نمی‌تواند به وی‌آزادی بدهد یا آزادی را از او بگیرد. بنابراین انسان به منزله عامل نقش مهمی در سرنوشت خود دارد ومی‌تواند سرنوشت خود را در تربیت رقم زند با این حال برخی موانعی بر سر راه انسان در مسیر تربیت او اهمیت دارند که می‌توان در راس این موانع به شیطان وبرخی از رذایل دیگر همچون گناه، کفر وناسپاسی، فخر فروشی اشاره کرد.همچنین برخی از عوامل ارادی با عاملیت آدمی وجود دارند که بعنوان روش تربیتی با عاملیت آدمی می‌توانند در تربیت انسان وتغییر سرنوشت وی موثر باشند که عبارتند از دعا و نیایش، صله ی رحم، توکل به خدا و در نهایت کمک گرفتن از هدایت تشریعی در پرتو رسالت و انبیا را نام برد.
عالم برزخ مطالعه تطبیقی میان نظرات علامه طباطبایی و فخررازی
نویسنده:
نویسنده:سید قاسم موسوی؛ استاد راهنما:سید کمال مسعود ذبیح؛ استاد مشاور :یاسر قطیش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش به این مطالب پرداخته شد: أول: نگاه تاریخی به زندگی و خط‌مشی علمی علاّمه طباطبائی وفخررازی، ونیز إعتقادات ملل گذشته و پیروان أدیان آسمانی پیرامون زندگی بعد از مرگ،مطرح نمودیم. دوم: موضوع مرگ بحث نمودیم،وإینکه حقیقت مرگ:عبارت است از جدا شدن نفس از بدن با إنقطاع تعلق وتدبیر خود ازجسد؛عقلاً. وإنتقال از منزلی به منزل دیگر؛برحسب نقل. و إینکه مردن صفت وجودی است، و حق مقدّر است و أمر حتمی است. و حکمت مرگ:عبارت است ازجایگزین نمودن نسل به نسل دیگر است وساختن إنسانی است که با نشأت اُخروی تناسب دارد، و إینکه أجل دو نوع است:أجل مسمی وأجل غیرمسمی است، مرگ هم دو نوع است: طبیعی و مرگ إخترامی است. وقرآن از مرگ به عنوان "توفی" نام می‌برد، وآن چیزی که ازبدن قبض می شود روح است، وقبض کننده آن خدای متعال است، و فرشته ها أسباب و واسطه آن می باشند . سوم: نفس إنسانی بررسی کردیم: و إشاره شد به اینکه نفوس ناطقه جواهری است مجرد از جسمیت است. و مادّی نیست، و بقای نفس بعد از از بین رفتن بدن مطلبی است که عقلا و فیلسوفان در مورد آن اتفاق نظر دارند. وبقای نفس بعد از مرگ با أدلّه عقلی و آیاتی از قرآن إثبات شده،که تصویر عالم برزخ و إعتقاد به آن، برثابت شدن بقای نفس بنا شده است. چهارم: عالم برزخ که به آن «عالم قبر» و «عالم مثال»نیز می نامند،می رسیم ،وبه إصطلاح برزخ نزد حکما و فیلسوفان و متکلمین و عرفا و مُفسّرین ، إشاره می کنیم . و نتیجه می گیریم که در تعریف برزخ، أهل شرع وکلام: در إینکه عالم برزخ میان عالم دنیا وآخرت است، إشتراک نظردارند . و فیلسوفان به «عالم مثال» برزخ می گویند؛به جهت قرارگرفتن آن میان عالم عقل و عالم مادّه و طبیعت است،که إین مرتبه مجرد از ماده است، به جُز آثار آن می دانند. وأمّا "إشراقیون" به آن«عالم اشباح مجرده» می گویند. وبحث ما در مورد عالم برزخ بإصطلاح متکلمین است :که برزح"حد فاصله مابین مرگ و قیامت است"،می دانند، کما إینکه" قوس صعودی" مد نظر ما است ، نه قوس نزولی است، و اینکه عالم برزخ: ظرف موجودات برزخی است که درمیان عالم عقل و عالم ماده است، قراردارد؛ نه به معنای حَیّز یا مکان می باشد. کما إینکه إثبات عالم برزخ را با عقل و نقل،أنجام دادیم . پنجم: أعمال و آثرگذاری آنها پس از مرگ،بررسی کردیم، ووتوضیح دادیم که تأثیرآنها مشرط به آنکه: عامل مؤمن باید باشد و عمل صالح وبرای آخرت ورضای خدا باشد. واگر عملی زیاد تکرار شود در نفس انسان مَلَکَه حاصل می شود،که اگر این اعمال مفید باشند بهجت و سرورآن به أو می رسد، و اگر مضر باشند ، بعد از مرگ به آن متضرر می‌شود. رابطه ای "تقابل" یا "علیّت "و یا "بالقوه والفعل" یا "تماثل و عینیت"، میان عمل و جزا وجود دارد، و آیات قرآنی بر اتحاد میان عمل و جزا دلالت دارند چه خیر باشد چه شر. در خاتمه : به برسی ومقایسه میان نظرات علّامه طباطبایی و فخر رازی،پراختیم ، وبه نتایجی که به دست آمده از آن ،إشاره کردیم.
بررسی و ارزیابی دیدگاه علامه طباطبایی درباره حروف مقطعه در قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:فاطمه السادات فتوحی اونجی؛ استاد راهنما:رسول محمدجعفری؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درباره حروف مقطعه ی قرآن کریم، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است از مهمترین آنها دیدگاه علامه طباطبایی است که معتقد است تدبر در سوره‌های دارای حروف مقطعه مشترک، نشان می‌دهد که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب اند؛ به طوری که این شباهت در سایر سوره‌ها دیده نمی‌شود. نگارنده در پی ارزیابی این دیدگاه علامه طباطبایی برآمده است؛ لذا به بررسی دقیق تمام آیاتِ( قریب به ۲۷۰۰آیه) ٢٨سوره‌ی دارای حروف مقطعه‌ی مشترک (از بین ٢٩سوره)، شامل سوره‌های ص، ق، یس، طه، احقاف، جاثیه، زخرف، دخان، غافر، فصّلت، شوری، نمل، شعراء، قصص، بقره، آل‌عمران، عنکبوت، لقمان، روم، سجده، ابراهیم، هود، یونس، یوسف، حجر، اعراف، رعد، مریم، در سه محور اعتقادی، اخلاقی و عبادی با لحاظ نمودن افراد مورد خطاب شامل مؤمنان، مشرکان، اهل کتاب و منافقان پرداخته‌ است. به همین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، سور دارای حروف مقطعه‌ی مشابه را بررسی و با مقایسه‌ی مضامین آنها با یکدیگر دیدگاه علامه طباطبایی در این باره ارزیابی کرده است، یافته های تحقیق حکایت از آن داشت که دیدگاه علامه طباطبایی در برخی موارد صحیح بوده و در برخی موارد ناتمام باشد.
تاثیر روایات اهل بیت[ بر آراء تفسیری علامه طباطبایی(ره) در آیات اعتقادی
نویسنده:
نویسنده:جلیل یکتاولد؛ استاد راهنما:علیرضا عبدالرحیمی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بنابر حدیث ثقلین روایات اهل بیت در کنار کتاب خداوند اهمیت فراوانی دارند از این رو تکیه برآنان در تفسیر آیات قرآن کریم امری منطقی است اما گروهی از تفاسیر با استفاده از آیات قرآن کریم به این مهم همت گماشته و از طریق خود آیات قرآن کریم به تفسیر آیات دیگر می‏پردازند که این به تقسیر قرآن به قرآن شهرت یافته است، تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی از نمونه‏های این تفاسیر می‏باشد، اما این مفسر بزرگ در انتهای بحث‎های خود بحث روایتی را عنوان می‏کند و از این طریق به تفسیر آیات می‏پردازد. این نوشتار که به روش توصیفی و تحلیلی به نگارش درآمده است، درپی یافتن تاثیر روایات اهل بیت بر آراء تفسیری علامه طباطبایی در آیات اعتقادی می‏باشد، نتایج بدست امده نشان می‏دهد که علامه طباطبایی به صورت پنهان تحت تاثیر روایات اهل بیت قرار گرفته است و آرای تفسیری ایشان همان قول اهل بیت می‏باشد، همچنین می‏توان گفت چون تفسیر علامه براساس عقل بنیان نهاده شده است با رهنمودهای عقلی ائمه در مسیر یکسان و معینی هستند که این نشان از پیوستگی علامه به اهل بیت می‏باشد.
تحلیل فلسفی مساله ی تکلیف بر اساس نظریه ی اعتباریات و مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:جواد محمودزاده؛ استاد راهنما:حسین هوشنگی؛ استاد مشاور :علیرضا عالی پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع این پایان نامه ی کارشناسی ارشد با عنوان « تحلیل فلسفی مساله ی تکلیف بر اساس نظریه ی اعتباریات و مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی» به رشته ی تحریر آمده است. روش پژوهشی انجام شده در این گفتار، روش توصیفی تحلیلی است. با این توضیح که بعد از طرح نظریه ی اعتباریات به روش توصیفی کتابخانه ای، سعی میشود تا دلالت های انسان شناسانه ی آن ناظر به مقصود پایان نامه مشخص گردد و در پایان نیز به روش تحلیلی لوازم تکلیف شناختی آن استخراج گردد. در این نوشتار با توجه به ظرفیت نظریه ی اعتباریات و اضلاع گوناگون آن، ماهیت تکلیف و ظرف شکل گیری آن و ضرورت آن تبیین گردیده و با توجه به مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی، ارتباط آن با حق تعالی، نفوس مکتفی بالذات و مستکمل بالذات نیز روشن می گردد. در پایان نیز امکان کشف مبادی تکلیف که همان نظام تکوین است، برای نفوس مستکمل اثبات گشته و با توجه به بعد روش شناسی اعتباریات، تاثیرات آن در فهم تکلیف مورد بررسی قرار میگیرد.
آرای غیر مبیّن و اقوال مردد علامه طباطبایی در تعیین مکی و مدنی سوره ها و تبیین ملاک های ایشان
نویسنده:
نویسنده:محمدهادی دهقانی؛ استاد راهنما:عباس اسماعیلی زاده؛ استاد مشاور :---- ----
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از انواع علوم قرآنی که در تفسیر نقش مهمی دارد، علم مکی و مدنی است؛ بسیاری از مفسرین بخشی از تفسیر خود را به این موضوع اختصاص داده‌اند؛ علامه طباطبایی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ایشان چنانکه در تفسیر، قرآن-محور عمل می‌کنند، در مکی و مدنی نیز به سیاق آیات محتوا و مضامین سور تکیه نموده‌اند؛ اگرچه در مواردی از اصل پذیرفته خود عدول نموده‌اند؛ بااین‌حال در بسیاری از موارد آرای ایشان مجمل و در مواردی نیز مبهم باقی مانده، که ضروری بود تفصیل و تبیین گردند. با بررسی آرای مجمل ایشان از ملاک‌های ایشان پرده برداشته شد؛ تفاوت دو دوره مکی و مدنی به‌خوبی در آرای ایشان دیده می‌شوند. سوره‌هایی که دعوت به صبر و استقامت دارند، تفصیلاً اصول دین را بیان می‌کنند، مکی هستند، در مقابل سوره‌هایی که به جامعه و مسائل تاریخی ارتباط پیدا می‌کنند مدنی هستند. نهایتاً ایشان در ۱۳ سوره‌ را هم مکی و هم مدنی دانسته‌اند؛ در اکثر موارد ملاک‌هایی که در سوره‌های مکی ذکر شد در احتمال مکی بودن دخیل هستند؛ از دیگرسو در احتمال مدنی بودن، برخی موارد شاهدی از سیاق دارند، برخی موارد متأثر از روایات و مواردی نیز متأثر از منابع المیزان مانند مجمع البیان و الدرالمنثور است.
بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
نویسنده:بابک هادیان حیدری؛ استاد راهنما:محمد شریفی؛ استاد مشاور :حبیب‌الله حلیمی جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پایان‌نامه حاضر با عنوان «بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر آرای آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی)» به مقایسه نظرات این سه مفسر می‌پردازد. مبانی تفسیر، آن اصولی هستند که آگاهی بدان‌ بسیاری از مفسران را از افتادن به دشواری‌هایی همچون تفسیر به رأی نجات می‌دهد که به دو دستۀ مبانی صدوری و دلالی تقسیم می‌شوند: مبانی صدوری تفسیر به وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن کریم و تحریف ناپذیری و جامعیت قرآن تقسیم می‌شود و مبانی دلالی تفسیر نیز شامل مباحثی چون، عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی می‌شود. این نوشتار به‌منظور بیان کارآمدی مبانی دلالی تفسیر به شرح و بررسی تطبیقی این مبانی از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. برآیندهای پژوهش، نمایان‌گر آن است که شاگردان علامه به جهت تأثیرپذیری از ایشان این مبانی را پذیرفته‌اند و همین امر برجسته‌ترین وجوه اشتراک میان آن‌ها است؛ اما باید گفت که در مبانی صدوری، افتراق مهم در اصل تحریف ناپذیری میان دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی با علامه طباطبایی آن است که این شاگردان، چینش سوره‌ها را توقیفی می‌داند و جمع و تدوین قرآن را نیز به زمان حیات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) نسبت می‌دهد؛ درحالی‌که مرحوم علامه جمع و تدوین قرآن را در زمان پیامبر نمی‌داند و در بخشی دیگر از این اصل، آیت‌الله جوادی آملی، استدلال علامه را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن ناکارآمد و ناکافی می‌داند. در مبانی دلالی تفسیر میان علامه طباطبایی با آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی در عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی، افتراق‌هایی بازتاب دارد.
عقلانیت اخلاقی زیستن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:محمدعلی مؤذن؛ استاد راهنما:بهروز محمدی منفرد؛ استاد مشاور :سید حسین رکن الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اخلاقی زیستن یعنی رفتار کردن بر اساس اصول اخلاقی در طول زندگی. اگر بپذیریم مهم‌ترین ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ممیزه‌ی انسان عقل اوست و اینکه ﺍﺧﻼﻗـﻲ ﺯﻳﺴـﺘﻦ ممکن است ﺑﺎ ﺭﻧﺞ ﻭ دشواری‌هایی همراه باشد و آنکه احتمال عدم پایبندی به اصول اخلاقی توسط دیگران نیز وجود دارد، آیا عقلانی خواهد بود که ما نیز اخلاقی باشیم. از دیدگاه اخلاق اسلامی، لازمه‌ی شناخت نسبت به معنای زندگی اخلاقی، دانستن مبانی‌ای است که به‌صورت پیش‌فرض‌های اصلی در نظر گرفته می‌شوند؛ آن‌ها مقولاتی هستند که با حقیقت انسان، اعتقادات و ارزش‌های اخلاقی انسان در ارتباط می‌باشند. همین‌طور نقش ساحت‌های انسانی و تأثیر آن در زندگی اخلاقی نیز از دیگر مقولات مهم و تأثیرگذار در اخلاقی زیستن است. با توجه به دیدگاه توحیدی علامه طباطبایی (ره) می‌توان به لحاظ انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی، مصالح و منافعی را برای اخلاقی زیستن برشمرد. این آثار موجب می‌گردد تا اخلاقی زندگی کردن از عقلانیت برخوردار باشد. مسئله سلامت روحی و روانی انسان، کرامت و کمال انسانی، نظم و امنیت و عدالت اجتماعی؛ ازجمله آثاری است که می‌توان آن‌ها را به‌عنوان منافع و مصالح اخلاقی زیستن در دو حوزه‌ی انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی در نظر گرفت. عقلانیت اخلاقی زیستن، موجب می‌گردد تا انگیزه‌ی لازم نسبت به پایبندی به اصول اخلاقی در انسان‌ها به وجود آید و همچنین کمک می‌نماید تا اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی تعالی پیداکرده و به جایگاه اصلی خود دست یابد.
  • تعداد رکورد ها : 1494