جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مولفه های معرفت نزد ابن سینا و معرفت شناسی جدید
نویسنده:
رمضان شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به تعریف هایی که ابن سینا از علم تصدیقی یقینی کرده است می‏توان نظر کامل وی را در مورد آن چنین در نظر گرفت :علم تصدیقی یقینی ( باب برهان ) در حوزه ادراک تصدیقی و گزاره‏‏ای مطرح می‏شود و نه ادراک تصوری یا مهارتی ، ابن سینا در تعریف علم یقینی آن را علم تصدیقی می‏خواند تصدیق را به یقین و غیر یقین تقسیم می‏کند . بعلاوه وی حس و تصورات حسی را علم به شمار نمی‏آورد یعنی خود حس علم محسوب نمی‏شود . ملکات و مهارتها نیز جایی در بحث یقین تصدیقی سینوی ندارد. نکته دیگر در مورد تصدیق یا قضیه این است که قضیه باب برهان با قضیه باب قضایی از حیث قیود متفاوت است . قضیه قولی است که قابلیت صدق و کذب را دارد و قضیه باب برهان ، یقینی یا غیر یقینی است . نخستین مقوم علیه یقینی تصدیقی اعتقاد است بدین معنا اعتقاد دارد که الف و ب است . دومین مقوم دو وجهی بودن اعتقاد است بدین معنی که علم یقینی متضمن دو اعتقاد است: اعتقاد به اینکه الف ب است و اینکه ممکن نیست الف ب نباشد .سومین مقوم ثبات یا زوال ناپذیری اعتقاد است .چهارمین مقوم حد وسط داری و نیازمندی به قیاس یا سبب داری در برخی از تصدیقات است . پنجمین شرط ( نه مقوم ) ، شرط صدق یا مطابقت با واقع برای تصدیق یقینی است .مراد از معرفت شناسی جدید یا معاصر آن دیدگاه رایج معرفت شناختی در دوره معاصر است که به پرسش از چیستی معرفت و منابع معرفت می‏پردازد و از چهار چوب کلی معینی در مورد این دو پرسش برخوردار است یعنی در مورد پرسش نخست یعنی چیستی معرفت ، در چهارچوب تحلیل افلاطونی و سه بخش معرفت وارد بحث می‏شود و به سه مولفه توجه دارند یعنی معرفت را به باور صادق موجه تعریف می‏کنند و در مورد پرسش دوم یعنی منابع معرفت منابعی چون ادراک حسی ، حافظه ، درون گرایی ، عقل و گواهی را مورد بحث و بررسی قرار می‏دهند. در حالی که در معرفت شناسی جدید مفهوم صرفأ شامل علم یقینی سینوی نمی‏شود و تصدیقات غیر یقینی را نیز در بر می‏گیرد اما با طرح مباحث معینی مانند تحلیل مقدمات معرفت و منابع در آن ، می‏توان مورد اشتراک و اختلاف دو دیدگاه را آشکار کرد .
تلقی ریچارد رورتی از حقیقت به مثابه ی هدف پژوهش
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به تحلیل دیدگاه نئوپراگماتیستی رورتی درباره ی حقیقت عینی می پردازد. طبق نظر این فیلسوف هدف پژوهش برخلاف دیدگاه متفکران گذشته، کشفِ«حقیقت عینی»(objective truth) نیست. به نظر رورتی مفاهیمی مثل حقیقت، واقعیت و رئالیسم مفاهیمی مرتبط به هم هستند. لذا رد حقیقت عینی رد رئالیسم نیز تلقی می شود. حقیقت عینی در متافیزیک دارای خصلت ناانسانی، غیرتاریخی و فرا زمانی و مکانی است. اما این مقاله قصد دارد نشان دهد که برخی خصلت های حقیقت عینی در مورد مفهوم همبستگی و توافق بین الاذهانی نیز صادق است.
Has Richard Rorty a moral philosophy?
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
I try to show that Richard Rorty, although is not a moral philosopher like Kant, nerveless, has moral philosophy that must be taken seriously. Rorty was not engaged with moral philosophy in the systematic manner common among leading modern and contemporary moral philosophers. This paper has two parts: first part, in brief, is concerned with principles of his philosophy such as anti-essentialism, Darwinism, Freudism, and historicism. Second part which be long and detailed, considers many moral themes in Rorty's thought such as critique of Kantian morality, solidarity, moral progress, cruelty and concept of other, etc. Subsequently, I will try to answer the research question of the article namely, has Rorty a moral philosophy?
ماده در فلسفه دکارت
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
ریشه های غربی مکتب کیوتو
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفۀ معاصر ژاپن، با الهام از اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و اندیشه های فلسفی فیلسوفان غربی مثل هگل، نیچه و هایدگر، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایه گذار این مکتب نیشیدا کیتارو است و دو شاگرد معروف او یعنی تانابه و نیشیتانی همانند نیشیدا با تلفیق اندیشه های شرق و غرب، فلسفۀ خاص خود را به جهانیان عرضه نمودند. در این مقاله پس از معرفی اجمالی این مکتب، به ریشه های غربی آن پرداخته شده است. هگل گرایی، کی یرکه گور گرایی، نیچه گرایی و هایدگر گرایی از اصلی ترین ریشه های این مکتب به شمار می آیند. هرچند سه فیلسوف این مکتب از هر چهار جریان فکری مغرب زمین الهام گرفته اند؛ ولی درنظر نیشیدا، هگل و هایدگر و درنظر تانابه کی یرکه گور و نزد نیشیتانی هگل و نیچه حضوری قوی دارند. بنابراین می توان گفت که این مکتب ژاپنی از یک جهت با اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و از جهتی دیگر با فلسفۀ غرب پیوند دارد. بنابراین فلسفۀ مکتب کیوتو، فلسفه ای ترکیبی یا التقاطی است.
ماه در فلسفه دکارت
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
رابطة « اخلاق» و «الهیات» در فلسفة ایمانوئل لویناس
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله به تحلیل رابطة اخلاق و الهیات در تفکر لویناس می پردازد. لویناس با مطرح کردن مساله «همان» و «دیگری» در فلسفه خود، اخلاق را پایه فلسفة اولی یا الهیات خویش قرار می دهد. او با تفسیری غیر هستی شناختی از خدا و تلقی خدا به عنوان «دیگری مطلق»، ذهنیت انسان و تصور نامتناهی را شالودة اخلاق می سازد و الهیات را وارد عرصه اخلاق می کند. به زعم این فیلسوف الهیات باید از بستر رابطة چهره به چهره انسان مسیر الهی را دنبال کند نه از طریق رابطه هستی شناختی بین خدا و انسان. لویناس معتقد است که سوژه از بنیاد، اخلاقی است. به نظر لویناس فلسفة غرب غالباً نوعی هستی شناسی بوده است و در نتیجه همواره «دیگری» یا «غیریت» را به «همان» فروکاسته و این فروکاهش معنای اخلاقی داشته است. بنابراین به عقیده وی خطای فلسفه غرب این بوده که به جای این که متافیزیک را بر اخلاق اجتماعی بنا کند آن را بر هستی شناسی بناکرده است. اخلاق لویناس بر خلاف اخلاق همان محور سنتی، اخلاقی دیگر محور است. اومانیسم جدید لویناس نیز ناشی از همین نگرش غیرسنتی به اخلاق است. همچنین خدایی که لویناس در اخلاق از آن صحبت می کند نه خدا هستی شناختی است نه خدا درون ذهنی(حلولی) بلکه خدای نامتناهی و «بیرونی» است.
آیا اخلاق لویناس یک اخلاق پست مدرن است؟
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی شده است با معرفی اخلاق لویناس رگه های پست مدرنیستی اخلاق وی نشان داده شود. ابتدا توصیفی از ماهیت اخلاق پست مدرن ارائه شده تا با شناخت عناصر این نوع اخلاق شباهت و تفاوت بین اخلاق پست مدرن و اخلاق لویناس عیان گردد. لویناس اخلاق خودمحور غرب را به باد انتقاد گرفت و آن را بر پایه ی مفاهیمی مثل «دیگری»، «مسئولیت»، «آزادی»، «چهره» و غیره پایه ریزی کرد. همچنین وی تفسیر غیر عقل گرایانه و انضمامی از اخلاق ارائه می دهد. لویناس اخلاق خود را به عنوان «فلسفه ی اولی» معرفی می کند «فلسفه ی اولی»یی که دیگر نه افلاطونی است نه کانتی، بلکه فلسفه ای است که از جنبه ی هستی شناختی و مفاهیم انتزاعی عاری است. لویناس در اخلاق خود از نوعی سوب ژکتیویته اخلاقی دفاع می کند. در این مقاله با استناد به برخی آثار خود لویناس نشان داده می شود که اخلاق وی به سمت اخلاق پست مدرن حرکت می کند.