جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 170
بررسی قاعده ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع با رویکردی بر نظریه تبعیت احکام از مصالح و مفاسد از دیدگاه اصولیون امامیه
نویسنده:
نفیسه شریعتی نیاسر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«عقل» در قرآن، به صورت فعل استعمال شده که به کارگیری قوه تعقل، تدبر و تفکر در نشانه های الهی، مورد تاکید و عد بهره مندی از آن ها ، مورد توبیخ قرار گرفته است. هم جواری «عقل» با پیامبران و ائمه (ع) (حجت ظاهری) در روایات، بیان گر حجیت باطنی، مقوم کمالات انسانی و مهار کننده قوای درونی انسان است . از نظر برخی فقهای امامیه ، عقل و دین مستلزم یکدیگرند و به خاطر درک عقل از کمال و نقصان ، مصلحت و مفسده افعال، عقل دارای شانیت تعقل و ادراک حسن و قبح افعال می باشد. عقل و دلیل عقلی، وجود ملازمه بین حکم عقل (حسن عدل و قبح ظلم) و حکم شرع (وجوب عدل و حرکت ظلم) را درک کرده که بااثبات ملازمه دلیل عقلی می توان یکی از طرق استنباطحکم شرقی در عرض کتاب و سنت باشد. بنابراین نظر تشیع، افعال الهی هدف مند وبده و احکام از مصالح و مفاسد واقعی در متعلق حکم تبعیت می کنند و «عقل» می تواند، مستقلاً یا به واسطه شرع، مستقلاً یا به واسطه شرع، آن ها را درک کند.
حقیقت امامت و اوصاف امام از دیدگاه قاضی عبدالجبار و سید مرتضی
نویسنده:
علی اصغر حدیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: این رساله به بیان دیدگاه قاضی عبدالجبار و معاصر وی سید مرتضی درباره حقیقت امامت و صفات امام، پرداخته است. از نگاه قاضی عبدالجبار «امام کسی است کهبر امت ریاست داشته باشد، به طوری که قدرتی بالاتر از او نباشد.» از نظر سید مرتضی «امامت، رهبری عمومی در زمینه دین به صورت بالاصاله است نه به طور نیابت از کسی که در سرای تکلیف است.» قاضی عبدالجبار وجوب امامت را وجوب نقلی علی الناس می داند، و سید مرتضی وجوب عقلی علی الله. قاضی عصمت را برای امام لازم نمی داند و معتقد است دلایل امامیه در این باره صحیح نمی باشد، اما سید مرتضی همچون دیگر متکلمان امامیه، عصمت را جزء ضروری ترین صفات امام بر می شمارد و دلایل امامیه را تأیید می نماید. قاضی عبدالجبار علم امام را در حد علم والیان ضروری می شمارد و بیش از آن را برای امام لازم نمی داند، از نظر او در صورت جهل امام به مسائل دینی، رجوع به علما و خبرگان هیچ اشکالی ندارد، در حالی که از نظر سید مرتضی باید علم امام، تمام مسائل دینی را فرا گیرد و او در مسائل دینی به کسی نیاز نداشته باشد. همچنین امام باید به امور مربوط به سیاست و حکومت آگاهی کافی داشته باشد. از نظر قاضی، افضلیت به معنای فزونی ثواب و برتری در صفات برای امام لازم نمی باشد و تقدیم مفضول بر فاضل جایز، بلکه برخی از اوقات، واجب است. اما سید مرتضی افضلیت به هر دو معنا را برای امام لازم دانسته و تقدیم مفضول بر فاضل را قبیح می شمارد. از صفاتی که هر دو متکلم معتزلی و امامی برای امام لازم می دانند:اسلام، آزاد بودن، عقل، شجاعت، برتریت در قدرت، عدالت، قریشی بودن است، البته در تفسیر دو صفت اخیر و دلایل آن با یکدیگر اختلاف دارند. واژگان کلیدی: امامت، عصمت، علم، افضلیت، سید مرتضی، قاضی عبدالجبار.
بررسی تطبیقی نظریه امامت در مذاهب اسماعیلیه و امامیه
نویسنده:
احمد لهراسبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله، در سه بخش تنظیم شده است. بخش نخست، به دیدگاه‌های اسماعیلیه درباره‌ی امامت، بخش دوم، به دیدگاه‌های امامیه درباره‌ی این مسأله و سرانجام بخش سوم به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های این دو گروه اختصاص یافته است.این دو گروه، هر دو، وجود امام را در تمامی دوران‌ها ضروری دانسته، به وجوب نصب الاهی امام عقیده دارند. آنان بر این باورند که امامت از اصول دین است و نه فروع آن و در بسیاری از شرایط، شوون و ویژگی‌های امام با یکدیگر اشتراک نظر دارند.اما با این حال، امور متعددی را نیز می‌توان به عنوان موارد اختلاف آنها در این مسأله برشمرد. اولین اختلاف بین آنها، به شیوه‌ی مطرح کردن مسائل باز می‌گردد. به نظر نگارنده، نگاه باطنی اسماعیلیه در ارائه مباحث خود، سبب اختلاف مهم آنان با دیگر فرقه‌های اسلامی، از جمله امامیه، شده است. این روش آنان، در مسأله‌ی امامت نیز به شدت بین آنها و امامیه فاصله افکنده است. یکی دیگر از موارد اختلاف بین این دو گروه آن است که اسماعیلیه، هفت دوره برای عالم ذکر می‌کنند و برای هر کدام از این دوره‌ها، امامانی برمی‌شمرند، ولی در بین امامیه، چنین دیدگاهی وجود ندارد. همچنین مراتب امامت که از سوی دانشمندان اسماعیلی طرح شده است، یکی دیگر از تفاوت‌های این دو مذهب در مسأله‌ی امامت است. تفاوت گذاشتن بین وصایت و امامت از سوی بسیاری از دانشمندان اسماعیلی، نیز یکی دیگر از موارد اختلاف نظر این دو گروه در مسأله امامت است.دیگر موارد اختلافی در دیدگاه‌ این دو گروه عبارتند از: اختلاف در جانشین امام جعفر صادق علیه‌السلام، تعداد امامان و مسأله‌ی امام غایب.به نظر می‌رسد که موارد ذکر شده، مهم‌ترین موارد اشتراک نظر و یا اختلاف نظر بین این دو گروه باشد، هر چند شاید بتوان با جستجوی بیشتر مواردی نیز بر آنها افزود.
رابطه خاتمیت و امامت از دیدگاه امامیه
نویسنده:
حسین علی محقق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تحت عنوان رابطه خاتمیت و امامت از دیدگاه امامیه در چهار فصل تنظیم گردیده و سعی دارد به این پرسش اصلی و اساسی پاسخ دهد رابطه خاتمیت و امات از دیدگاه امامیه چیست. با توجه به اینکه خاتمیت یکی از اعتقادات مسلم وانکارناپذیر اسلامی است، یک مسلمان از آن جهت که مسلمان است همانگونه که معتقد به اصل دین اسلام است، اعتقاد به خاتمیت آن نیز دارد. از سوی دیگر امامت یکی از اصول دین در نزد امامیه می باشد و امام تمام وظایف پیامبر (جز دریافت وحی) را به عهده دارد با توجه به منصب نبوت و امامت که خطوط هم مرز با هم پیدا می کنند بررسی رابطه خاتمیت و امامت یکی از مهمترین مسایل کلامی است. تبیین رابطه این دو اصل مسلم اسلامی نیازمند به بررسی مفاهیمی همچون نبی،‌ رسول، امام و خاتمیت می باشد که فصل اول این پژوهش به آن پرداخته است. همچنین فهم اصل ضرورت وجود امام معصوم بعد از ختم نبوت و نقش و جایگاه آن در دین خاتم از دیگر راه رسیدن درست به درک حقیقت رابطه خاتمیت و امامت می باشد فصل دوم این تحقیق ضرورت، ویژگی، و وظایف امام را با توجه به ضرورت شئون و وظایف پیامبر(ص) مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که امام تمام شئون نبی (جز دریافت وحی) را به عهده دارد و از تمام ویژگی های نیز برخوردار است. مطلب دیگری که بدون فهم صحیح و درست آن نمی توان رابطه خاتمیت و امامت را خوب درک نمود معنا و حکمت ختم نبوت است. در فصل سوم این رساله به این مهم پرداخته شده و به این نتیجه دست یافته که خاتمیت به معنای قطع ارتباط با عالم غیب و پایان حجیت کلام و سخن نیست و با خاتمیت ارتباط با عالم غایب قطع نگردیده و حجیت سخن نیز پایان نیافته بلکه خاتمیت به معنای پایان نبوت و پیامبری است و با آن نبوت ختم گردیده. با توجه به شئون و وظایف پیامبر اکرم (ص) و حکمت ختم نبوت به جد می توان گفت رابطه خاتمیت و امامت از دیدگاه امامیه یک رابطه تلازمی است به گونه ای که اگر وجود امامان معصوم بعد از ختم نبوت نبود، ختم نبوت با حکمت الهی سازگار نبود، علاوه بر اینکه این تلازم مورد تایید عقل است آیات و روایات زیاد بر آن تاکید دارد.
تاریخ تشیع در دوران امام جواد علیه‌السلام
نویسنده:
حسین نعیم‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به منظور شناخت نقاط ابهام آمیز سیره عمومی و همچنین کیفیت تعاملات امامان معصوم با نوع انسانی معاصر با آنان بررسی تاریخ تشیع در دوره زمانی هر یک از امامان معصوم به عنوان بخشی از افراد جامعه انسانی ضروری به نظر می‌رسد. سوال کلی بررسی شده در این نوشتار به وضعیت شیعیان در دوران امام جواد(ع) معطوف است و به دنبال بررسی این فرضیه است که آیا وضعیت شیعیان در شرائطی یکدست و یکپارچه بوده است یا اینکه برخلاف تصور رائج اختلافات جدی کلامی در میان جامعه شیعه و امامیه وجود داشته است. این نوشتار در مجموع فرضیه دوم را با واقعیات عینی تاریخی منطبق‌تر می‌داند. در فصلی از نوشتار به بررسی وضعیت کلی در جهان اسلام پرداخته شده و با توجه به همزمانی امامت آن حضرت با حکومت مامون و معتصم، دوران حاکمیت این دو خلیفه عباسی بر سرزمین های اسلامی دوره ای سرشار از جنگ وآشوب داخلی و سرکشی های خارجی از ناحیه مصر و روم توصیف شده است و شورش بابک خرم دین به عنوان چالش اصلی در دورانی به امتداد حدود 23 سال از سال 200 تا 223 ق مورد نظر قرار گرفته است که نقطه‌ی شروع علاقمندی خاندان عباسی به غلامان ترک از همینجا یعنی اقدامات ضدبابکی افشین سردار ترکی شروع میشود. توصیف جامع‌تری از دسته بندیهای شیعیو غیر شیعی بخش دیگر این فصل را به خود اختصاص داده است. ظاهرا فرقه‌های شیعی در این دوره برخلاف دوران امام هشتم‌(ع)البته به جز دوران بحران و تثبیت وضعیت فوق‌العاده یا برجسته‌ای نداشته‌اند. اما در این میان معتزله به عنوان گرایش غالب کلامی در این دوره با حمایت دو خلیفه عباسی مهم‌ترین رویداد قرن سوم یعنی رویداد محنت قرآن را رقم زدند. در بخشی دیگر به بررسی ترکیب جمعیتی و جغرافیای انسانی شیعه در شهرهای مهم جامعه اسلامی آن روز پرداخته شده است. مواضع سیاسی امام جواد(ع)، تشکیلات شیعه، بررسی ابعاد سیاسی سازمان وکالت و هم چنین قیام‌های شیعی از مباحثی است که در فصل دیگر این نوشتار بدان توجه شده است. بررسی دیدگاه‌ها، رویکردها، احادیث، اساتید و شاگردان و نگاه موشکافانه در مورد نمایندگان اندیشه‌های کلامی امامیه در آن دوره و دستیابی به سرنخ‌هایی دقیق‌تر از این اصحاب مباحثی است که تحت عنوان شاگردان امام جواد(ع) مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. شاید مهم‌ترین بخش این نوشتار پیدا کردن نقاط کور پژوهش در همین راستا محسوب شود.
بررسی رابطه امامیه و زیدیه تا پایان غیبت صغری
نویسنده:
علی کشتکارفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیعه به عنوان یکی از اصلی ترین فرقه های مطرح در جهان اسلامبا تعاریفی زیاد اما قریب به هم اززمان حیات رسول خدا (ص) به دوستداران وطرفداران حضرت علی(ع) اطلاق می شد ودر طول تاریخ به فرقه های مختلفی منشعب گشت ودر این میان دوجریان عمده آن یعنی، امامیه وزیدیه تا حدود زیادی پویائی وحیات فکری ،فرهنگی وسیاسی خود راحفظ کرده که همواره بین آنها تعاملات وتقابل هایی وجود داشته است بطوری که از زمان شکل گیریزیدیه درقالب نهضت وسپس در لباس حکومت،پیوسته مابین آن دو روابط سیاسی ،فرهنگی واجتماعی وجود داشته است که در برخی بهتعامل بین آنها ودر پاره ای از موارد به تنازع منجر می گردیده استعلی رغم غنای فکری وفرهنگی فرقه امامیه بهره گیری از راویان وعالمان زیدی مذهب در زمینه های مختلف علوم حدیث ، تفسیر،تاریخ وسیره وهمچنین استفاده های علمی رهبران زیدیه از مکتب اهل بیت با حضور بر سر درس آنان آشکار ترین جلوه های تعامل فرهنگیمابین آنان به شمار می رفت.از اواخر قرن دوم و با مشخص تر شدن دسته بندی های فرق مختلف تشیع، زیدیه تدوین عقاید خود را شروع و عالمان زیدی در کنار تدوین مباحث‌ حدیثی و فقهی، به نقد آرای‌ دیگر فرق، خاصّه امامیه که اشتراکات زیادی نیز با هم داشتند روی آورده وآثاری در رد بر عقاید امامیه بویژه در بحث امامت نگارش کردند.آغاز غیبت صغری و شرایط دشواری که امامیه با آن روبرو شد برای زیدیه این امکان را فراهم کرد تا به نقد امامیه بپردازند. بجز کوفه(عراق)، در بخش هایی از ایران و از همه مهم تر در ری به دلیل همسایگی زیدیه و امامیه نزاع های کلامی رونق بیشتری گرفت.گذشته ازاین، روابط سیاسی ما بین امامیه وزیدیه، در روزگار حضور امامان شیعه با چالش های جدی روبرو بود. زیدیه به اعتقاد «تقیه» و قعود امامان و عدم پیگیری برنامه جهاد و دعوت در امر امامت انتقاد می کردند در نتیجه آنان به این شعار وعقیده (هرچند به صورت تظاهر) یعنی اتخاذ اندیشه سیاسی که حول محور امامت مجتهدین عادل از اهل بیت نبوی می چرخد در تقابل فکری و سیاسی با امامیهقرار گرفتند ورهبران آن قیام هائی را شکل دادند که اگرچه برخی ازآنان موردتأیید امامان شیعه قرار گرفت امّا به دلایل مختلف سیاسى و على رغم گستردگى و کثرت آن قیام ها، کار آنها بى‏ثمر بود ومتأسفانه هیچ کدام به نتیجه نرسید وشاید بتوان مسأله عدم استقبال شیعیان امامیه از این قیامها وشرکت نکردن شخص امام (ع) در آنها (به خصوص با توجه به اختلافاتی که به تدریج بین زیدیه و امامیه به وجود آمد) را یکی از دلایل بی نتیجه بودن آنها واینکه رهبرى آنهاراغیر معصوم بر عهده داشته دانست.همچنین، همزیستی مسالمت آمیز در میان آنان وتغیرات فکری وعقیدتی وتلاش امامان شیعه برای هدایت زیدی مذهبان نیز از جلوه های روابط پر فراز ونشیب اجتماعی مابین پیروان هر دو فرقه می باشد.
معرفی شخصیت و بررسی آراء کلامی حسین بن حمدان خصیبی
نویسنده:
مسلم ابوترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حسین بن حمدان خصیبی از راویان و متکلمان امامیه است که در دوره غیبت صغری و سال‌های آغازین غیبت کبری می‌زیسته و در نزد فرقه نصیریه از احترام ویژه‌ای برخوردار بوده است. رجالیون متقدم او را به غلومتهم کردند. خصیبی در آثاری چون هدایه الکبری و رأس باشیه عقیده بابیت برای هر یک از امامان دوازده‌گانه را مطرح کرده و محمد بن نصیر را باب امام حسن عسکری (ع) دانسته است به همین دلیل فرقه نصیریه که در زمره فرق غالی است و اکنون به نام علویان در سوریه به سر می‌برند، آثار خصیبی را جزو متون کلامی خود می‌دانند. در احادیثی که خصیبی نقل کرده است عموماً مباحث جهان‌شناسی با مفاهیمی چون ادوار و اکوار و ظهورات بیان شده است. همچنین اصطلاح تقمص که مورد استفاده دروزیان است در مفهومی مشابه تناسخ آمده است. نوشتار حاضر پژوهشی پیرامون شخصیت و نظرات کلامی حسین بن حمدان خصیبی است که در آن ضمن معرفی شخصیت خصیبی، به ارتباط او با فرقه علویه، جریانات عصر ( علما، اسماعیلیه و تصوف) پرداخته و تأثیر او در امامیه بررسی و با آن مقایسه شده است.
:  بازشناسی مقایسه‌ای مفهوم امامت از منظر فرق شیعه امامی و زیدی  و تأثیر آن بر شکل‌گیری جنبش‌های سیاسی اجتماعی شیعیان در قرون دوم و سوم ه.ق
نویسنده:
یعقوب پناهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تطور مفهوم امامت یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث کلامی میان متکلمان، فقها و علمای شیعی است. در این پژوهش برآنیم ضمن بهره‌گیری از اسناد تاریخی و دوری از اختلافات پرتنش و توام با تعصب‌ کلامی، با رویکردی تاریخی و روشمند تغییرات مفهوم امامت را در قرون دوم و سوم ه.ق به‌صورت تحلیلی بررسی کنیم. با دقت در سیر تاریخی نحوه تشکیل و تکمیل نظام امامت در میان شیعیان زیدی، شیعیان امامی و غلات پرسش‌های فراوانی به ذهن متبادر می‌شود؛ پرسش‌هایی از این دست که اندیشه امامت به‌عنوان یک نظام منسجم با مختصاتی خاص برای فرق امامی و زیدی، از چه زمانی به‌صورت گزاره‌های قابل‌بحث و چارچوب‌مند مطرح بوده است؟ آیا قرائت شیعیان قرون اولیه از امامت (دوره حضور امامان) با قرائت شیعیان قرون پس از آن (عصر غیبت و تفسیر شریعت به وسیله متکلمین و فقها) متفاوت بوده است و اگر پاسخ مثبت است، با گذشت زمان چه تفاوت‌هایی در این زمینه حاصل شده است؟ در منظومه کلامی تشیع امامی در مقایسه با تشیع زیدی، امامت چه جایگاهی دارد و از منظر این دو فرقه و نیز جریان غالی‌، بایستگی‌ها و مشخصه‌های امام چه مواردی را در برمی‌گیرد؟ اختلاف‌نظر شیعیان امامی و زیدی در مسئله امامت و جایگاه، شئون، وظایف و اختیارات امام، در حیات سیاسی- اجتماعی این دو گروه، چه نقشی داشته و چه تاثیراتی بر جای نهاده است؟در خلال این پژوهش روشن خواهد شد که شیعیان امامی با وجود اتفاق‌نظر در شان و جایگاه امام به‌مثابهمنصبی الهی، در تفسیر بایستگی‌ها و ویژگی‌های امام از جمله نص، نصب، علم و عصمت دیدگاه‌های متفاوتی دارند و از این رهگذر به چهار گروه با تفاسیری نسبتا متفاوت درباره مفهوم امامت تقسیم می‌شوند‌. شیعیان زیدی امامت را به ضرورتی سیاسی -اجتماعی تفسیر کردند و شرط اساسی مشروعیت امامت یک فرد را تلاش برای برپایی اصل امر به معروف و نهی از منکر از راه دعوت مردم به قیام دانستند. تفاسیر مختلف از مفهوم امامت، شیعیان امامی را چه در ساحت نظر و چه در میدان سیاست به وادی اعتدال کشاند؛شیعیان زیدی را در حوزه نظر رویکردی معتدل بخشید اما در عمل سیاسی، به ورطه اقدامات رادیکال و عمل‌گرایی درغلتاند و غالیان پیوندخورده با جریان شیعه امامی را چه در نظام اندیشه‌ای و چه در فعل و کنش سیاسی، به افراط و تندروی سوق داد.
مبانی کلامی امامیه در تفسیر (با رویکرد نقادانه به آرای ذهبی, عسال و رومی)
نویسنده:
علی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقصود از نظریه تفسیری, مجموعه شاخصه ها و مولفه های تشکیل دهنده هویت دانش تفسیر است, و تصور آنها در تعریف تفسیر ضروری است. مذهبِ امامیه دارای نظریه تفسیری خاص خود است. نخستین بار مفسّران کهن امامیه در حوزه بغداد با تکیه بر اجتهاد و نقل معتبر, نظریه تفسیر اجتهادی این مکتب را طراحی کرده اند که در آثار تفسیری آنان نُمود یافته است, هر چند روند تدوین این نظریه تدریجی بوده است لکن از وحدت مبانی در ادوار مختلف تاریخی برخوردار بوده و در دوره معاصر به مرحله تثبیت رسیده است. مفسران اجتهادی معاصر امامیه از دو حوزه نجف و قم, اندکی اختلاف در برخی از مولفه ها همانند قلمرو تفسیر با یکدیگر اختلاف دارند لکن در مولفه های مبانی, منابع و روش وحدت نظر دارند. مبانی کلامی, از مولفه های مهم نظریه تفسیری امامیه به شمار می آید و مقصود از آن, باورهای علمی و اعتقادی مفسّران ِامامی درباره مولفِ قرآن, ویژگیهای متن قرآن, اصول نظری و کاربردی تفسیر است. کلامی بودن مبانی تفسیر, بدین معناست که استوار بر ادله برهانی بوده و قابلیت تحلیل, توصیف و دفاع منطقی را دارند.این مبانی به دو گونه عام و خاص تقسیم میشوند. مبانی کلامی عام, اصول مشترک امامیه با دیگر مذاهب اسلامی در تفسیر است, و نوعی وحدت نظر بین امامیه و دیگر مذاهب اسلامی در آنها دیده میشود. مبانی کلامی خاص, اصول اختصاصی امامیه در تفسیر قرآن است که وجه تمایز امامیه از دیگر مذاهب اسلامی در تفسیر میباشد؛ «عصمت امامان شیعه», «عترت, وارثان برگزیده قرآن», «جامعیت غیر استقلالی قرآن» از جمله این مبانی هستند. مبانی کلامی امامیه در مبانی کاربردی تفسیر مانند روش, منابع و داوری تفسیری تاثیر گذار است. مفاد این تاثیر, توجه به روش تفسیری عترت در چگونگی تبیین آیات, بهره مندی از احادیث اهل بیت(ع) به عنوان منبع ویژه در تفسیر و عدم مخالفت رای مفسر با مجموعه تعالیم عترت است. برخی از نویسندگان معاصر اهل سنّت اشکالاتی را نسبت به برخی از مبانی کلامی امامیه در تفسیر مطرح کرده‌اند که از نظر روشی و محتوایی دچار خطا بوده و ناشی از عدم درک درست آنان از مبانی کلامی امامیه در تفسیر میباشد.
رابطه توحید افعالی و اختیار از دیدگاه امامیه
نویسنده:
حسن موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، آیاتی وجود دارد که تمام افعال، حتی افعال اختیاری انسان را به خداوند نسبت می‌دهد؛ این آیات مستمسک برخی از گروه‌های کلامی جبرگرا مانند اشاعره قرار گرفته است. از سوی دیگر، آیاتی در قرآن وجود دارد که انسان را فاعل کارهای خود و مسئول اعمال خود دانسته، و افعال انسان را به خود او نسبت می‌دهد؛ بر این اساس، عده‌ای مانند معتزله قایل به تفویض شده‌اند. اما همان‌گونه که امام رضا( فرموده است، قایل به جبر گرفتار کفر، و قایل به تفویض گرفتار شرک است. امامیه در این زمینه، به تبعیت از اهل بیت(، امر بین الامرین را برگزیده است. در توضیح این رویکرد می‌توان گفت با وجود تفاوت‌هایی که همه پدیده‌های هستی با یکدیگر دارند، یا اختلافاتی که از نظر قرب و بعد نسبت به مبدأ هستی دارند، تمام آن‌ها را یک حقیقت الهی در بر گرفته، و بر آن‌ها حاکم است. این حقیقت الهی، در عین وحدت و بساطت، همه ابعاد عالم را شامل می‌شود، و در همین راستا، انسان نیز مسخر و مقهور حضرت حق، و محتاج به او می‌باشد. اما انسان بر اساس حکمت الهی، موجودی مختار آفریده شده، و چون اختیار انسان در طول اراده الهی است، این اراده و اختیار، با توحید افعالی منافاتی نخواهد داشت. به‌عبارت دیگر، بر اساس تشکیک در وجود می‌توان اختیار انسان را با توحید افعالی جمع کرد. حوادث همان‌طور که با اسباب نزدیک و متصل به خود، نسبت عملی دارند، با سبب وجود این اسباب نیز نسبت عملی دارند. پس اختیار همانند اصل وجود ما، عین‌الربط به خدا بوده، و این مسأله مسلتزم جبر نیست. در افعال ارادی انسان، اراده او علت قریب و مباشر بوده، و خداوند متعال نیز علت بعید است. این دو علت در طول هم قرار دارند، و بدین ترتیب، انسان در عین وابستگی به خداوند، در انجام فعل خود مختار است.
  • تعداد رکورد ها : 170