جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
بررسی مبانی و روش تفسیر آیت‌الله معرفت در التفسير الاثري الجامع
نویسنده:
الهام جعفرمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«آیت الله معرفت» در «التفسیر الاثری الجامع» روشی جدید در تفسیر قرآن ارائه می دهد، ویتفسیر را زدودن ابهام از لفظ مشکل می داند و به طور کلی روش های تفسیری را به دو بخش اثری و اجتهادی تقسیم می کنند ، ایشان ، هم لفظ قرآن و هم معنای آن را وحیانی می داند ، قائل به امکان فهم قرآن وجو از تفسیر است ، به وجود بطن در قرآن کریم معتقد است و آن را بر خاسته از مولول های التزامی کلام ، از نوع لزوم غیر بیّن می داند ، معتقد به عدم تحریف قرآن بوده و برای سیاق نقش مهمی در دستیابی به مدالیل الفاظ و رسیدن به مراد واقعی کلام قائل است ، ظاهر قرآن را حجت می داند ، معتقد به حجیت قول پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) در تفسیر بوده ، همچنین قول صحابه و تابعین را با وجود شرایطی معتبر می داند. آیت الله معرفت از روایات در تفسیر، بیشترین بهره را برده است اما اولین روشی که از آن استفاده نموده روش قرآن به قرآن است ، وی متقن ترین منبع برای تبیین و تفسیر قرآن را ، خود قرآن می داند ولی بارزترین روشی که در تفسیر آیات به کار می گیرد روش روایی است ، اما در کنار این روش از روش تفسیر اجتهادی که آن را متکی بر درایت و عقل می داند ، نیز استفاده نموده ، از جمله در نقد و بررسی روایات. گرایش‌هایی نیز در تفسیر وی به چشم می خورد از جمله اینکه ایشان مباحث متعدد فقهی و کلامی را پیش کشیده ، توضیح می‌دهد. وی تفسیر عرفانی را در نهایت ، پذیرفته و آن را از باب تداعی معانی می داند و گاهی نیز به تفسیر عرفانی آیات اشاره می نماید ، از لغت و ادبیات عرب نیز استفاده نموده، با نگرشی اعتدالی به تفسیر علمی از آن نیز بهره می گیرد ، همچنین مباحث تربیتی و اخلاقی را مطرح نموده از علوم قرآن و آراء سایر مفسران نیز استفاده می کند ، وی علاوه بر اسلوب ترتیبی که اسلوب غالب این تفسیر است ، گاهی به تفسیر موضوعی نیز می پردازد ، ایشان در بهره گیری از روایات ، آنها را بدون چون و چرا نمی پذیرد بلکه آنها را دارای آفاتی دانسته و مورد نقد و بررسی قرار می دهد و در این راه از مبانی نقدی چون عرضه روایات بر قرآن ، عرضه بر سنت قطعیه ، عرضه بر عقل و عرضه بر قطعیّات علمی و تاریخی و نیز از نقد سندی استفاده می کند ، در نهایت می توان گفت که روش کلی این تفسیر ، روایی- اجتهادی است.
بررسی منحنی تحول معنای رویت خدا از منظر (سه دوره) اشاعره
نویسنده:
علیرضا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصول فرقه اشاعره «رؤیت خدای تعالی توسط مؤمنین با چشم بصری در سرای آخرت است».این موضوع از زمان شکل‌گیری این فرقه در اوایل سدۀ چهارم هجری قمری از سوی ابوالحسن اشعری تاکنون ادامه دارد. اشاعره در تقابل با فرقه معتزله، تقریرات و تبیینات متفاوتی از رؤیت خدا داشته‌اند. معتزله در بارۀ رؤیت خدای تعالی به مانند شیعه به تنزّه و عدم جسمیت خدای تعالی معتقدند. این نوشتار به بررسی تحولات و تطورات نقلی و عقلی آراء بزرگان اشاعره یعنی اشعری، غزالی و فخر رازی در بارۀ رؤیت خدای تعالی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از مهمترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور، تلاش کرده است تا در سه فصل جداگانه به دلایل نقلی و عقلی رؤیت خدای تعالی و تقریرات و تبینات هر یک از سه شخصیت اشاعره پرداخته و در فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید. ابوالحسن اشعری در دو کتاب خود « الابانه» و « اللمع» فصل‌های مجزایی به معنای رؤیت خدای تعالی اختصاص داده و با استناد به حدیث رؤیت ماه منسوب به پیامبر اسلام (ص) و آیات قرآنی دلایل نقلی خود را مبنی بر رؤیت خداوند به وسیله مؤمنین در آخرت تبیین می‌نماید، و نیز با تبیین «دلیل وجود»، «دلیل رؤیت»، «دلیل پاداش و انعام مؤمنین» و «دلیل حدوث » دلایل عقلی خود را تبیین می‌کند. ابوحامد غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» دیدگاه کلامی و در دو کتاب «الاربعین» و «روضۀالطالبین» دیدگاه عرفانی خود را در بارۀ معنای رؤیت خدا آورده است. او با استناد به همان آیات قرآنی اشعری به معنای رؤیت خدای تعالی پرداخته، و با عرضۀ دلایل کلامی و عرفانی همانند: «دلیل جهت وحکم مقابل»، «دلیل علم و آگاهی»، «دلیل ادراک و کشف تام» و «دلیل لذت» از دیدگاه خود در مسأله رؤیت خدای تعالی دفاع می‌کند. فخر رازی در کتاب «تفسیر مفاتیح‌الغیب» بحث‌های نقلی و کلامی از رؤیت خداوند ارائه کرده‌است، دلایلی همچون «دلیل ادراک»، «دلیل نفی عموم»، «دلیل تحول»، «دلیل حس ششم»، «دلیل آیات خاص»، «دلیل مدح» و«دلیل وجود و نیازمندی به علت» از جملۀ آنهاست او در کتاب «المحصل» ضمن استناد به همان آیات مطرح شده اشعری مجدداً «دلیل مدح»، «دلیل وجود»، «دلیل حکم مقابل» و «دلیل ادراک» را تکرار می-کند. در فصل بررسی‌های تطبیقی با نگاهی شعاعی مشتمل بر روش، معناشناسی، ادله و گستره به بررسی تطبیقی مسأله رؤیت پرداخته شده است، و تفاوت آراء آنها در موارد چهارگانه مذکور مشهود است.
بررسی صنعت التفات درقرآن کریم براساس منابع تفسیری
نویسنده:
هادی باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
التفات از زیباترین صنایع بلاغی درحوزه علم معانی است که انواع متعدد آن به فراوانی درقرآن کریم به کار رفته و باعث زیبایی و حلاوت کلام وحی گردیده است، اکثر علمای بلاغت آن را تحت عنوان خروج کلام از مقتضای ظاهر و انتقال از یکی از صیغه‌های تکلّم، خطاب و غیبت به دیگری تعریف کرده‌اند.‌ بر این اساس برای آن شش وجه برشمرده‌اند، به نظر می‌رسد این شگرد ادبی منحصر به انتقال از ضمیری به ضمیر دیگر نباشد و گونه‌های دیگری نیز برای آن می‌توان پیدا کرد، در این پژوهش ضمن ارائه تقسیم بندی جدیدی از التفات، به پیگیری اغراض و نکته‌های لطیف آن از منظر زیبایی‌شناسی، در تفاسیر مختلف شیعه و سنّی پرداخته‌ شده‌است. پس در فصل اوّل؛ کلیّات و مفاهیم و در فصل دوّم و سوّم؛ التفات در ساختارهای اسمی و فعلی، التفات در ادوات والتفات در ساختار نحوی و لغوی، با تحلیل معانی ثانویه‌ی هر مورد بیان شده‌است
بررسی تأثیر کتاب عبقات الانوار در کلام شیعه امامیه معاصر
نویسنده:
محسن فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب عبقات الانوار تألیف علامه میر حامد حسین هندی، از مهمترین کتب کلامی شیعه در موضوع امامت خاصه می باشد که مع الأسف در عصر حاضر مهجور و متروک مانده است. این کتاب از اهمیت ویژه ای در بین کتب کلامی شیعه در دفاع از حقانیت امامت ائمه علیهم السلام برخوردار است. در این پایان نامه تأثیر این کتاب ارزشمند را بر کلام شیعه امامیه بررسی می نماییم، تا جایگاه کتاب مشخص و از مهجوریت اش کاسته شود. در ابتدا شرح حال مختصر از مولف و کتاب را بیان داشته و بعد از ذکر سبکها و روشهای میر حامد حسین در تدوین عبقات الانوار، تأثیر این روشها را در کلام شیعه بررسی می نماییم. چون ملاک بارز هر مکتب کلامی، کتب آن مکتب است، لذا در بررسی تأثیر عبقات الانوار از چند منبع مهم شیعه استفاده نموده ایم. این منابع شامل: الغدیر علامه امینی، المراجعات سید شرف الدین و آثار علامه عسکری است. علت انتخاب این منابع، شهرت و اهمیت آن، بعد از تألیف عبقات، در بین کتب کلامی شیعه در موضوع امامت خاصه است. نحوه کار بدین صورت است که روشهای عبقات الانوار را در این کتب بررسی و تأثیر عبقات را بر آن استخراج نموده ایم. و از هر کتاب برای این تأثیرات، نمونه ای در جهت اثبات تأثیر، ذکر نموده ایم. نتیجه کار بر این شد که روش جدید مولف عبقات الانوار، تأثیر بسیاری بر کتب کلامی شیعه در موضوع امامت خاصه داشته است. مولفان این سه منبع، بیشتر به روش عبقات الانوار توجه نموده و از آن اثر پذیرفته اند.
نگرش‌های شیعه‌پژوهی ویلفرد مادلونگ و تأثیر آن بر شیعه‌پژوهی سایر مستشرقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جهان هر روز مرحله‌ای تازه و فضایی جدید را تجربه می‌کند. این حال و هوای نو تنها خاص محیط‌های اجتماعی و علوم تجربی نیست، بلکه فضای دین و مذهب را نیز احاطه کرده است.در جریان این نو شدن، شیعه‌پژوهی نیز جایگاه ویژه‌ای یافته و توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده‌است. در این میان،آگاهی از دیدگاه پژوهشگران دنیای غرب در خصوص تشیع از آن‌جا که از بیرون به آن می‌نگرند جالب و در عین حال می‌تواند یاری‌گر شیعه‌پژوهان حقیقت-طلب باشد، چراکه به‌یقین بررسی عادلانه و منطقی آراء و نظرات گوناگون می‌تواند در نهایت حقیقت راستین را به مرحله ظهور و بروز برساند. باید گفت در قافله مستشرقان شیعه‌پژوه،ویلفرد مادلونگ به سبب سابقه کاری و آثارش، برجسته و موردتوجه است. لذا نگرش‌های شیعه‌پژوهی وی و تأثیر آن بر شیعه‌پژوهی سایر مستشرقان، محل توجه رساله حاضر واقع شده و این پژوهش در پی فهم چیستی دیدگاه وی درباره تشیع (با تکیه بر شیعه اثنی عشری) و چگونگی روش کار او در این حوزه است.از آن‌جا که پژوهش حاضر به روش اکتشافی عمل می‌کند؛ لذا فرضیه‌ای برای آن تعریف نشده است.گفتنی است برای دست‌یابی به خواسته‌ها و اهداف این رساله، مدخل‌های نوشته شده به‌وسیله مادلونگ در دائره-المعارف اسلام، و برخی دیگر ازآثار وی ترجمه و مورد بررسی و نقد واقع شد.آن‌چه در نهایت می‌توان گفت این است که وی درباره موضوعات مختلف مرتبط با تشیع اثنی‌عشری به شیوه‌ای علمی و غیرمتعصبانهبه بررسی و بحث پرداخته و اطلاعات ارزشمندی ارائه نموده؛ البته در برخی موارد با نادیده گرفتن مسائل مهم، دچار اشتباه شده و مطالبی نادرست را به رشته تحریر درآورده است.به هر حال ،علی‌رغم تحقیقات به نسبت گسترده مادلونگ درباره شیعه اثنی‌عشری، در نهایت نمی‌توان به چهارچوب مشخصی درباره دیدگاه وی در رابطه با تشیع دست یافت. ولی باید گفت که این دانشمند آلمانی تبار با تلاش‌ها و تحقیقات ارزنده خود درباره اسلام و تشیع نقش مهمی در شناساندن تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی ایفا کرده‌ است