جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336730
حقیقت علم امام از دیدگاه جوادی آملی
نویسنده:
فاطمه قنبری صفری کوچی؛ استاد راهنما: معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.
مطالعه تطبیقی خودشناسی در آموزه‌ های اسلامی و رویکرد معنویت‌های نوظهور
نویسنده:
اقدس آل نبی؛ استاد راهنما: زهرا اکبری؛ استاد مشاور: مجتبی شکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خود شناسی یکی از مهم‌ترین محورهای اندیشه و تعالیم ادیان و سنت‌های فکری گوناگون است. آنان باور دارند که زمانی که انسان به خود و جایگاه خویش در جهان پی ببرد، به حقایق ژرف آفرینش و اسرار هستی دسترسی خواهد یافت. این امر به خاطر پیوند ناگسستنی میان درک جهان و شناخت خود انسان است. پیامبران الهی در مأموریت رسالت خود، بشر را از محدودیت های ابزاری و توجه صرف به لذایذ مادی رهایی بخشیدند. آنان انسان را آگاه ساختند که او موجودی مختار، خلاق و دارای استعدادهای بی‌نهایت است و نباید در حد ابزار تنزل یابد. در نتیجه، خودشناسی و تحقق ظرفیت‌های درونی انسان، راهی است که ادیان و مکاتب معنوی برای رسیدن به کمال و تعالی انسان پیشنهاد می‌کنند. (مصباح یزدی، 1401، ص 125) معرفت نفس و خودشناسی برای بشر معاصر ضرورت مضاعفی دارد، چرا که آسایش و رفاهی که برای بشر معاصر به وجود آمده، غفلت او را بیشتر کرده و از هویت حقیقی خود دور کرده است. این بی‌هویتی، ناکامی‌هایی برای او رقم زده و او را به استثمار و بهره‌کشی، تخریب محیط زیست و افسردگی سوق داده است. به گفته یکی از محققان، بشر معاصر از آن رو در نسبت خود با جهان پیرامون ‌خود دچار بحران محیط زیست شده و در نسبت با دیگران به استثمار و بهره‌کشی روی‌آورده و در حوزه وجودی خود دچار افسردگی و استرس شده است که قبل از هر چیز تعریف صحیحی از خود و موقعیت خود در جهان به دست نیاورده‌ و در نتیجه ارتباطش با جهان و جامعه و حتی با خود دچار مشکل شده است. (شیرزاد، 1386، ص6) با این توصیف معنویت‌ها و عرفان‌های نوظهور خیلی زود در عرصه اجتماعی مورد توجه قرار گرفتند و با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و بازاریابی حرفه‌ای به‌سرعت گسترش یافته‌ و توانستند مخاطبان زیادی را جذب کنند. یکی از مشخصه‌های اصلی معنویت‌ها و عرفان‌های نوظهور توجه به خود و تأکید بر تجربه‌های فردی است. این جریان‌ها بر تجربه‌های فردی و شخصی افراد تأکید می‌کنند و به دنبال ارائه روش‌هایی برای دست‌یابی به آرامش و بهزیستی روانی‌اند، بدون آنکه به هیچ ساختار رسمی دینی تعهد داشته باشند. آنها سعادت را در درون‌گرایی و تمرکز بر خود و تجربه‌های فردی دنبال می‌کنند و در این مسیر هر آنچه برای کسب توجه لازم دارند، برمی‌دارند و بقیه را وامی‌گذارند، چرا که اصل در چنین جریان‌هایی، تمرکز و مدیتیشن است. نشانه‌های این رویکرد را می‌توان در مخالفت با ازدواج و دعوت به خلوت‌گزینی و دوری از جامعه و دغدغه‌های اجتماعی به خوبی مشاهده کرد. یوگا به عنوان نماد جریان تمرکز گرایی، جریانی است تَن محور که نگاه ویژه‌ای به جسم و غرایز جنسی دارد و تفسیرش از خود انسان، بدن انسان است که با اعمالی تلاش می‌کند آن را از رنج درآورده و به آرامش برساند. (واحد تحقیقات مرکز رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1391، ص35) جریان‌های مثبت اندیشی با متد قانون جذب، خودِ انسان را قوه ذهن و خیال دانسته که با انرژی ذهنی می‌تواند تمام خواسته‌های خود را از کائنات طلب کند و اصلاً کاری به تهذیب نفس و خدای واحد ندارد. تأکید این جریان‌ها بر لذت گرایی است و به گفته یکی از نمایندگان این جریان، هدف از زندگی، تجربه کامل لذت است. (لوسیر، 1382، ص57) برگزاری دوره‌های شکرگزاری و دوره‌های درمانی، توجه به خدای درون از مؤلفه‌ها و روش‌های این معنویت‌های کاذب و دروغین برای تمرکز بر خود و کسب سود و لذت است. در واقع، در این نگرش‌ها، فردگرایی و تمرکز بر لذات فردی، اهمیت اصلی را دارد. آنچه برای پیروان این مواضع اهمیت دارد، پیشرفت و موفقیت فردی است، حتی اگر این به بهای نادیده گرفتن ظلم و ستم بر دیگران تمام شود. (شریفی، 1392، صص 192-199) با توجه به اینکه در اسلام، نه فقط خود به معنای تَن، بلکه خودشناسی و معرفت نفس مورد توجه بوده و آن هم نه به عنوان یک هدف اصلی، بلکه یک هدف میانی برای رسیدن به هدف غایی یعنی توحید مورد تأکیده بوده، در این تحقیق سعی شده است ضمن بررسی جایگاه خودشناسی در اسلام، تفاوت‌ها و شباهت‌های ظاهری آن با دیدگاه‌های معنویت‌های نوظهور، از لحاظ هدف، مبانی، کارکرد و شیوه‌های خودشناسی مورد پژوهش قرار بگیرد.
بررسی گفتمان قرآن کریم در مواجهه با اهل کتاب با تأکید بر تفاسیر معاصر
نویسنده:
زینب پورحمزه؛ استاد راهنما: مهراب صادق نیا؛ استاد راهنما: محمدتقی انصاری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
مولفه های انسجام متنی سوره واقعه با تاکید بر مسأله اعجاز
نویسنده:
زهرا موسوی؛ استاد راهنما: جواد فرامرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره از سوره‌های مفصلات قرآن است که در جزء بیست و هفتم قرآن قرار دارد. سوره واقعه از سور مکی قرآن است ولی ابن عباس و طبرسی برخی آیات نظیر آیات 81 و 82 این سوره را مکی نمی‌دانند. این سوره 96 آیه دارد و بطور کلی به قیامت، رستاخیز و اتفاقات آن و شرح حال نیکوکاران و بدکاران می‌پردازد. موضوعاتی که این سوره با تفصیل بدان می‌پردازد شامل: ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک آن (1-6)، گروه بندی انسان‌ها به اصحاب یمین، شمال و مقربین، بیان شرح مقامات مقربین و انواع پاداش آن‌ها در بهشت (7-11)، شرح مواهب الهی اصحاب یمین (12-40)، شرح مجازارت‌های اصحاب شمال در دوزخ (41-56)، ذکر دلایل مختلفی برای مسئله معاد با اشاره به خلقت انسان، نزول باران و رشد گیاهان، ترسیم حالات احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر(57- 87) ، بیان اجمالی پاداش مومنان می‌باشد. از نکات ویژه این سوره آن است که با توجه به اهمیت موضوع قیامت، خداوند سوره را بدون مقدمه چینی با وقوع واقعه‌ای سهمگین آغاز می‌کند و از همان ابتدا با صلابت خاصی، قیامت و رخداد حتمی رستاخیز را به انسان‌ها یادآور می‌شود. بین جملات یک متن روابط معینی برقرار است که آن متن را از مجموعه جملاتی که بطور تصادفی کنار هم قرار می‌گیرند، متمایز می‌کند. مجموعه این روابط را انسجام متنی می‌نامند. از آنجایی که یکی از ویژگی‌های قرآن کریم این است که در هر سوره موضوعات گوناگونی را بیان می‌کند که در نگاه نخست ممکن است به زعم دشمنان اسلام و قرآن به پراکنده گویی تعبیر شود و آن را به عنوان عامل ضعف قرآن بدانند. از این رو برای دفاع از حقانیت قرآن لازم است تا کیفیت انسجام متنی قرآن بررسی و ارائه شود تا راه بر این دشمنان مسدود گردد. در پاسخ به این شبهات، اندیشمندان دینی نظریات متعددی برای اثبات انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه نموده‌اند که می‌تواند انسجام آیات سوره‌ها را تا حدودی نشان دهد. یکی از مباحث ارزشمند در تفسیر قرآن بررسی کیفیت تناسب و ارتباط آیات یک سوره با یکدیگر است که در علم متن شناسی از آن با اصطلاح انسجام متنی سوره‌های قرآن یاد می‌شود. بررسی کیفیت تناسب و همبستگی آیات قرآن در نحوه نگرش به محتوی قرآن و چگونگی برداشت از محتوی آن و درک بهتر و دقیق تر از قرآن منجر می‌شود. تاکنون حدود 15 نظریه مختلف برای تبیین کیفیت انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه شده است(خامه گر 1397). انسجام متنی بر سه مولفه انسجام واژگانی، انسجام دستوری و انسجام پیوندی استوار است. انسجام واژگانی، نوعی از انسجام است که واحدهای واژگانی زبان به لحاظ محتوی و معنی با یکدیگر ارتباط می یابند. در انسجام دستوری این ارتباط بین واحدها بر پایه روابط نحوی است و در انسجام پیوندی ارتباط معنایی و منطقی در میان جملات وجود دارد(مهدی زاده 1402). از آنجا که واژگان قرآنی می‌توانند در ساختارها و کاربردهای مختلف، معانی متفاوتی را بیان کنند، لازم است تا با درک درست معانی و مفاهیم واژگان به درک صحیح از منظور مورد نظر قرآن دست پیدا کرد تا در این میان از انحرافات تفسیری و برداشت‌های احکام و ترجمه‌های نادرست جلوگیری شود. سوره واقعه سیصدوهفتادوهشت کلمه دارد که در میان آن‌ها تعدادی کلمات کلیدی و با بار معنایی بالا همچون واقعه ، وقعت، بست، کاذبه ، السدر، المخضود، الحنث، الطلح وجود دارند که در کتبی همچون مجمع البیان ارائه شده‌اند و در کتب تفسیری برآن‌ها تاکید شده و مورد تفسیر و تاویل قرار گرفته اند.این واژگان به گونه‌ای هستند که در متن سوره قابل جایگزینی با کلمات مشابه دیگری نیستند به عنوان مثال در آیه " اذا وقعت الواقعه" کلمه "واقعه" که بیانگر قیامت است را نمی‌توان با واژه "قیامت" و یا واژه "ساعه" و یا هر واژه دیگری جایگزین کرد. این در واقع در حکم اعجاز است که حتی کلمه ای از قرآن را نمی توان تغییر و تعدیل نمود. در آیات "فَأَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ" وَأَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ وَآلسَّـٰبِقُونَ آلسَّـٰبِقُونَ " معرفی گروه-های سه گانه انسان‌ها در روز قیامت، برای هر یک توصیف و استفهام با استفاده از نام همان گروه بکار می‌برد که این سه توصیف و استفهام با یکدیگر تفاوت دارند. در مورد اصحاب یمین این استفهام در مقام بزرگداشت آنان است و به شگفت آوردن مخاطب از حال اصحاب یمین است ولی در مورد اصحاب شمال این استفهام از جهت شگفت انگیزی و هول انگیزی است. در مورد سابقون نیز تاکید بر سبقت گیرندگان از یکدیگر در انجام کارهای خیر است و توصیف بندگانی است که در برابر اصحاب یمین برترند و بلافاصله در آیه بعد از معرفی این دسته، آنان را مقربون می شمارد و سپس به بیان نعت‌های آنان در بهشت می‌پردازد این در حالی است که برای اصحاب یمین تنها از مواهب بهشتی بر ایشان را بر می‌شمارد. از اعجازهای کلامی خداوند در این سوره می‌توان به مجمل گویی و ایجاز سخن اشاره کرد که در نوع خود شگفت انگیز است. مثلا در آیه "خافضه رافعه" تنها دو کلمه پس از بیان رخداد واقعه و بیان عدم کذب آن است ولی درون خود مفاهیم زیادی را جای داده است و از این دو کلمه می‌توان چندین جمله بیان و استنباط نمود و در واقع بیان کننده این است که در روز قیامت، نظم عالم زیر و رو می شود و باطن قلب‌ها مشخص می-شود. در این سوره و در آیات مختلف آن از کلماتی موزون و هم آهنگ با یکدیگر استفاده شده است و سوره را در کمال انسجام و پیوستگی و هماهنگی نشان می‌دهد. به عنوان مثال در آیات بیان حالات اصحاب یمین در بهشت ا ز کلمات، مخضود، منضود ، ممدود و مسکوب بکار رفته است که زیبا و خوش آوا و آهنگین است و در همین حال مراتب منعم را می‌توان به صورت یک جریان پیوسته در نظر آورد. در سوره واقعه واژگانی یافت می‌شوند که تنها یک بار در قرآن بکار رفته‌اند (واژگان تکامد). از جمله این واژگان می‌توان به واژگانی همچون: اباریق، مخضود، مسکوب، طلح و المزن و موضونه اشاره کرد (کریمی نیا (1393)
خداشناسی زرتشتی در اوستای متقدم با تاکید بر آرای موله، نیبرگ، گرشویج و بویس
نویسنده:
عطیه یاسینی؛ استاد راهنما: مصطفی فرهودی؛ استاد مشاور: خلیل قنبری دوست کوهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از چالش‌های اصلی در مطالعات غربی درباره زرتشتی‌گری، تفاوت‌های روش‌شناختی است که منجر به برداشت‌های متفاوتی از مفاهیم الهیاتی دین زرتشتی( خداشناسی)، به‌ویژه در اوستای مقدم، شده است. این تفاوت‌ها باعث شده است که هر محقق از زاویه خاص خود به بررسی این متون پرداخته و بر جنبه‌های متفاوتی از خداشناسی زرتشتی تأکید کند. در نگاه کلی شاید سه مدل کلیدی خداشناسی زرتشتی از تحلیل زرتشت شناسان در حوزه خداشناسی قابل تصور باشد. -.1 مدل یکتاپرستانه (Monotheism): تحلیل مفاهیم توحیدی و تمرکز بر اهوره‌مزدا. -.2 مدل دوگانه‌گرایانه (Dualism): بررسی تقابل اهوره‌مزده و اهرمن در جهان‌بینی دوگانه‌گرایانه. -.3 مدل ترکیبی (Composite Theology): تحلیل ترکیب عناصر توحیدی و ثنوی در دین زرتشتی، که هر کدام از آنان تابع روش ها و رویکردهای متفاوت در حوزه خداشناسی زرتشتی میباشد. به‌عنوان مثال، ماریان موله، یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران در زمینه دین زرتشتی، به نقش اسطوره‌ای و نمادین مفاهیم خداشناسی زرتشتی پرداخته است. او معتقد است که بسیاری از مفاهیم موجود در اوستا، به‌ویژه در اوستای مقدم، ریشه در اسطوره‌ها و نمادهای باستانی دارند که برای بیان حقایق کیهانی و الهی به کار رفته‌اند. موله تأکید زیادی بر تحلیل این نمادها و اسطوره‌ها به‌عنوان ابزارهایی برای بیان رابطه میان خدا (اهوره‌مزده) و جهان (آفریده‌ها) دارد. از نظر موله، این مفاهیم نه‌تنها بازتاب‌دهنده باورهای مذهبی مردم دوران باستان هستند، بلکه برای فهم عمیق‌تر ارتباط میان خیر و شر در دین زرتشتی ضروری‌اند. هنریک نیبرگ، پایه‌گذار مکتب اسکاندیناوی در تفسیر الهیات زرتشتی، بر اساس فرضیات تاریخی و روش‌شناختی که پیش‌تر توسط پژوهشگرانی مانند میه و بنونیست مطرح شده بود، به تحلیل عمیق دین زرتشتی پرداخت. نیبرگ با رویکردی فلسفی تلاش می‌کند تا الهیات زرتشتی را در قالب جهان‌شناسی و نظام متافیزیکی گسترده‌تری قرار دهد. او به‌طور خاص به بررسی روابط میان اهوره‌مزده و اهرمن و تضاد میان خیر و شر می‌پردازد و این ساختار دوقطبی را به‌عنوان یکی از ویژگی‌های کلیدی دین زرتشتی معرفی می‌کند. نیبرگ معتقد است که این تقابل فلسفی میان نیروهای خیر و شر، ساختار جهان‌شناسی زرتشتی را شکل داده و بخش اصلی باورهای این دین را تشکیل می‌دهد. ایلیا گرشویچ، با نگاه تاریخی دست به تحلیل میزند و سعی کرده خداشناسی زرتشتی را در چارچوب تاریخ تکامل و تحول این دین در طول قرون مختلف بررسی کند. گرشویچ با تأکید بر تطور تاریخی مفاهیم دینی و الهیاتی، نشان می‌دهد که چگونه مفاهیم اصلی دین زرتشتی مانند اهوره‌مزده و اهرمن در طی زمان و تحت تأثیر تعاملات فرهنگی و تاریخی تغییر یافته‌اند. او همچنین به نقش تحولات سیاسی و اجتماعی در شکل‌گیری و تحول این مفاهیم توجه دارد و آن‌ها را در چارچوب تاریخی گسترده‌تری تحلیل می‌کند.در دیدگاه گرشویچ، زردشت خدای اهوره‌مزده را به عنوان خدای برتر معرفی می‌کند که هم نظم کیهانی و هم اخلاق را نگهبانی می‌کند. زردشت در دیدگاه او، نه تنها پیامبری بود که به اخلاقیات و معنویت توجه داشت، بلکه با معرفی دوگانگی میان خیر و شر، به جهان‌بینی یکتاپرستانه‌ای دست یافت که تا امروز در دین زرتشتی دیده می‌شود. مری بویس، از محققان برجسته در حوزه مطالعات زرتشتی، رویکردی تطبیقی را اتخاذ کرده است و با استفاده از منابع و شواهد تاریخی (همراه با بکار گیری باستان‌شناسی، متون دینی ، تاریخی دیگر ادیان باستانی) مفاهیم اوستایی تحلیل می نماید. او معتقد است که بررسی تطبیقی این متون با سایر متون باستانی می‌تواند به درک بهتری از جایگاه اهوره‌مزده به‌عنوان خدای یگانه و رهبر نیروهای خیر کمک کند. بویس تلاش کرده است که با بررسی آثار باقی‌مانده از دوران‌های مختلف، به‌ویژه کتیبه‌ها و سنگ‌نوشته‌های باستانی، به درک عمیق‌تری از چگونگی تحول مفاهیم الهیاتی زرتشتی در طول زمان دست یابد. او همچنین بر تحلیل نقش آیین‌ها و مراسم‌های مذهبی در حفظ و انتقال این مفاهیم الهیاتی تأکید می‌کند. در مجموع، از بررسی و تحلیل اختلافات آنان در روش‌ و رویکرد نسبت به جنبه‌های مختلف مفاهیم الهیاتی به چرایی تفاوت روشی آن در حوزه خداشناسی دست یابیم ، که در پی آن نیز میتوان به فهم جامع تری از جنبه‌های پیچیده موجود در خداشناسی زرتشتی دست یافت.
بررسی تطبیقی گفتمان حجاب در اسلام و یهودیت در عصر جدید
نویسنده:
زهرا ذاکررضوی؛ استاد راهنما: منصور معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حجاب در معنای کلی و عام خود در همه ادیان ابراهیمی حائز اهمیت است. مسأله حجاب به طور خاصبه معنای پوشش ظاهری بانوان از مباحث مشترک مطرح شده در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام است و شواهد متعددی در کتب مقدس اعم از عهد عتیق یا تنخ (شامل تورات، کتاب انبیاء و مکتوبات مقدس)، تلمود، عهد جدید، قرآن کریم و راه و روش پیروان اولیه برای آن وجود دارد. تنها تفاوتی که مسأله حجاب در همه ادیان ابراهیمی دارد حدود حجاب و گاهی فلسفه آن است. پژوهش حاضر ضمن بررسی اجمالی پیشینه تاریخی حجاب در ادیان یهودیت و اسلام در صدد بررسی تطبیقی آن به عنوان یک مسأله در دوران حاضر و همچنین مواجهه مسلمانان و یهودیان با جهان جدید و مدرنیته و چگونگی برخورد آن‌ها با مسأله حجاب می‌باشد که از آن به گفتمان حجاب تعبیر می‌‌شود. دین یهودیت از قدیمی‌ترین ادیان صاحب شریعت محسوب می‌شود و در تعالیم آن از موضوع حجاب یاد شده است. در تورات و نیز در کتب انبیاء عباراتی وجود دارد که رواج استفاده از حجاب سر و اندام و حتی صورت با روبند یا برقع را نشان می‌دهد. زنان طی سالیان طولانی در یهودیت از جایگاه خوبی برخوردار نبودند و اختیاری در زمینه تصمیم‌گیری درمورد بسیاری از مسائل از جمله پوشش خود را نداشتند و طبق نظر ویل دورانت، یهودیان وجود آنان را فقط به دلیل تأمین منبع تولید سربازان جنگ‌جو تحمل می‌کردند.(دورانت،1374،ص149) عصر روشنگری در تاریخ فلسفه غرب و همچنین یهودیت در میانه سده هفدهم آغاز شد و انقلاب‌های عظیمی در دانش و فلسفه به وجود آورد. اهداف روشنفکران در این دوره آزادی، پیشرفت و مدارا بود. در این میان زنان نیز برای رسیدن به حقوق خود و ارتقای جایگاهشان در جامعه تلاش‌هایی کردند. رعایت حجاب در اسلام نیز مورد تأکید قرار دارد و حجاب زن در برابر مردان بیگانه جزء ضروریات و واجبات دین است. آیات حجاب که در طول ده سال حکومت اسلامی پیامبر در مدینه نازل شد، در ابتدا خطاب به زنان پیامبر بود و سپس شامل همه مسلمانان گشت.حدود حجاب در اسلام در روایاتی برشمرده شده است و بنابر تعالیم قرآن، کلیه فرق اسلامی به ضروری بودن حجاب و در مورد حدود آن (پوشش همه بدن به جز دست‌ها تا مچ و صورت) هم‌نظراند. در دین اسلام فلسفه و چرایی آن با صراحت بیشتری مورد توجه قرار گرفته و مواردی مانند حفظ شخصیت زن از طمع بیماردلان به عنوان منشأ این حکم ذکر شده است. زنان تا صدها سال پیش از انقلاب مشروطه در وضعیت زیردستانه قرار داشتند؛ حالتی که نه می‌توانستند آن را تغییر دهند و نه امیدی داشتند که بتوانند حقوق خود را دریافت کنند. آن‌ها حتی اجازه نداشتند کنار همسر خود در ملأ عام قدم بزنند چه رسد به اینکه همسرشان را خود انتخاب کنند یا برای رسیدن به انتخاب‌های دیگر تصمیم بگیرند. در زمان انقلاب مشروطه و مواجهه با جهان جدید بود که زمینه بروز تغییرات گسترده در ایران رقم خورد و این انقلاب را می‌توان «آغاز» یک رنسانس تاریخی برای زنان ایرانی دانست. این پژوهش بعد از نگارش کلی پیشینه حجاب در یهودیت و اسلام، در پی بررسی عصر جدید و عوامل اجتماعی مرتبط با گفتمان حجاب در این زمان خواهد بود. عصر جدید به‌معنای برخورد با مدرنیته و تجدد که در اروپا حدوداً از نیمه قرن هفدهم و قرن هجدهم و همچنین در اسلام و ایران از حدود سال‌ 1280‌ و نزدیک به انقلاب مشروطه آغاز می‌شود. یهودیان که از جهان قرون وسطایی گتو به زندگی روشنفکرانه قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم وارد گشتند با این تحولات روبه‌رو شدند. همچنین ما در این پژوهش قصد داریم به بازنگری برخی آثار موزس مندلسون(1729-1786) و نحمان کروحمال(1785-1840) بپردازیم. دو الهی‌دان بزرگ عصر جدید که سنت‌گرایان، آن‌ها را بانی اصلی نهضت اصلاح‌گرایی می‌دانستند و دیگران را از خواندن آثارشان منع می‌کردند. مندلسون در سرآغاز این دوره انتقالی فرهنگی قرار داشت و زندگی و آثار وی برجهت‌گیری آن تأثیر بسیاری نهاد. او یک یهودی راست‌کیش بود که به جزئیات آداب آن جماعت اهمیت می‌داد. به طور مثال در ایام عزای عمومی در تقویم یهودی، موی سر و صورت خود را اصلاح نمی‌کرد و همسرش مانند زنان یهودی پس از ازدواج موی سر خود را می‌پوشاند؛ با این حال ایشان تغییر در آداب و شعائر یهودیت را برای بروز جنبش اصلاح‌گرایی لازم می‌دانست. در قرن نوزدهم طی جریاناتی در جامعه یهود اشورین، (Schwerin؛ شمال آلمان، شرق هامبورگ، کنار دریاچه اشورینر) دو تلقی مختلف از هلاخا به وجود آمد که مندلسون و حاخام‌های منتقد نماد آن بودند و آن یکی از اصلی‌ترین علل تقسیم جامعه یهود اروپا به دو گروه متفاوت بود. عده‌ای از یهودیان مانند اصلاح‌گرایان درپی تغییر سنت‌های گذشته و هماهنگ‌سازی با عصر جدید بودند و بیشتر رهبران راست‌کیشی موضع محافظه‌کارانه داشتند و از تقدس سنت دفاع می‌کردند. واضح است در چنین شرایطی مسائل و احکام مختلف از جمله حجاب مورد بازبینی قرار گیرد و موافقان و مخالفان خود را داشته باشد. کروحمال نیز به فلسفه تاریخ توجه داشت و اهمیت او در سودمندی اندیشه‌هایش و بُعد تاریخی‌ای بود که بخش زیادی از حیات فکری یهودیت قرن نوزدهم را تحت نفوذ خود گرفت. برخی از کسانی‌که از اندیشه‌های او تبعیت می‌کردند، سنت‌گرایانی بودند که بین تحقیقات سکولار و دیدگاه‌های تاریخی با مسائل تلمودی و قرون وسطایی ارتباط ایجاد می‌کردند. در سال‌های بعد نیز دیگرانی آمدند که مدافع اصلاحاتی معتدل، مطابق و هماهنگ با تحقیقاتی که در تاریخ و تحولات اندیشه و رفتار یهودیان داشتند، بودند.بعد از اروپا و تحولات آن در خصوص گفتمان حجاب، این مسأله در چهارچوب بحث دفاع از حقوق زن در کشورهای اسلامی نیز مطرح شد. سابقه این مباحث در کشور ما، به صورت محدود به سه چهار دهه پیش از مشروطه و بیشتر به پس از انقلاب مشروطه، به ویژه دوره سلطنت رضاخان پهلوی(1320-1305) برمی‌گردد. حجاب یک عمل اجتماعی، شرعی و عرفی است و ضروری است تا هر مبحث از هم تفکیک و بررسی شود.
تفسیر ساختاری سوره نساء، روش‌ها و دستاوردها
نویسنده:
مرضیه رئیسی؛ استاد راهنما: شادی نفیسی؛ استاد مشاور: عبدالهادی فقهی زاده، منصور پهلوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تفسیر ساختاری به‌عنوان یکی از گونه‌های روش تفسیر جامع اجتهادی که در آن بر ارتباط شبکه‌وار اجزای سوره اعم از آیات، مفاهیم و موضوعات تأکید می‌شود، در دهه‌های اخیر موردتوجه ویژه مفسران و قرآن‌پژوهان قرارگرفته است. علاوه بر تحولات یک صد سال اخیر در جریان روشنفکری دینی با شعار بازگشت به قرآن و کفایت آن در هدایت، اقبال نسبت بدان را می‌توان از یک سو تقابل با سنت تفسیرنگاری پیشین دانست که آیات غالباً در آن منفک از هم تحلیل می‌شدند و از سوی دیگر آن را پاسخی به شبهات مستشرقان دال بر تحریف و گسیختگی آیات در سور دانست. ازاین‌رو روش مذکور نیازمند واکاوی دقیق علمی از حیث مبانی، روش‌ها و دستاوردها است. از دیگر الزامات علمی پیش روی تئوری مذکور جهت اثبات صحت آن، تطبیق بر مصادیق عینی یعنی سوره‌های قرآن بالأخص سور بزرگ است که ارتباط یابی میان تمامی آیات و عناصر آن با سختی بیشتری همراه بوده و گاه فرد را به تکلف دچار می‌کند. به همین جهت پژوهش پیش‌رو از یک سو به مباحث مبنایی و روشی در تفسیر ساختاری پرداخته و از سوی دیگر مبنا و روش‌های پیشنهادی را بر سوره نساء تطبیق داده تا به تناسب خطی آیات و شبکه حجمی مفاهیم دست یابد و بر اساس شبکه موضوعات آن بتواند دستاوردهایی را در حوزه‌های مختلف تفسیری، لغوی، فقهی، علوم قرآنی، تاریخی، روایی و نیز ترجمه ارائه کند. روش انجام این پژوهش تحلیلی توصیفی برمبنای گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای است که طبیعتاً از ابزار ساختار سوره به‌عنوان معیار اصلی در تحلیل‌های قرآنی و روایی بهره گرفته‌شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مواردی چون «اصالت و هویت سوره»، «تناسب آیات در سور»، «انسجام ساختار در سور» و نیز اعتقاد به «لایه‌بندی فهم در شناسایی ساختار» و جواز «نقش‌آفرینی اطلاعات فرانص همچون روایات و تاریخ در تحلیل ساختار سوره» را می‌توان در زمره مبانی خاص تفسیر ساختاری به‌حسب آورد. همچنین سه روش اصلی تحت عناوین خوانش کل‌گرای سوره، سیاق بندی و محورهای موضوعی قابل ارائه هستند. در تکمیل یافته‌های حاصل از سه روش مذکور از قرائن ویژه درون سور، سایر سور قرآن و همچنین داده‌های برون‌متنی جهت تحلیل دقیق‌تر ساختار بهره گرفته می‌شود. کاربست موارد فوق در سوره نساء رأی را به وجود انسجام در این سوره می‌دهد؛ به‌نحوی‌که می‌توان تناسب آیات و شبکه بودن مفاهیم را در آن به اثبات رساند و سازه منسجم سوره را مبنایی برای حصول دستاوردهای مختلف قرار داد.
نقد مفهوم خدا از منظر یونگ بر مبنای خداشناسی استاد مطهری
نویسنده:
محسن قانعی؛ استاد راهنما: رضا رسولی شربیانی؛ استاد مشاور: زینب شکیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه‌های متفاوتی بدان پرداخته شده است. کارل گوستاو یونگ نیز در آثار متعدد خود با زمینه روان‌شناسی از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده‌ای از اندیشه‌هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می‌نمایانند. در این میان پرسش از مفهوم خدا از پرسش‌های انسان مدرن محسوب می‌شود و مانند بسیاری از بحث‌های نوپدید دیگر حاصل گذار انسان از سنت به مدرنیته است. تبیین یونگ با استفاده از مفهوم ناخودآگاه در روانکاوی و تبیین استاد مطهری با استفاده از مفهوم فطرت در فضای اندیشه اسلامی است. هدف این پژوهش بررسی و نقد چارچوب کلی نظریه یونگ بر مبنای نظریه شهید مطهری است، که به روش توصیفی تحلیلی و نقد بیرونی ایــن هـدف دنبال شده است. برخلاف نظریه یونگ، مطهری با بهره گیری از میراث قرآنی، فلسفی عرفانی و علوم و فلسفه‌های جدید، تقریر جامع‌تری از نظریه فطرت ارائه می‌دهد. با بررسی آرا و نظریات شهید مطهری می‌توان گفت که نقدهایی جدی بر نظریه کهن‌الگوی یونگ وارد می‌شود که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان درقرآن وروایات
نویسنده:
طیبه طاهری اسمعیل کندی؛ استاد راهنما: علیرضا رستمی هراتی؛ استاد مشاور: حمیدرضا سروریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شرح و بیان مسئله پژوهشی: در نظام هستی شناختی اسلام انسان و فرشتگان به عنوان دو موجود متمایز با ویژگی ها، وظایف و جایگاه های خاص خود همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و مفسران قرآن بوده اند. انسان به عنوان خلیفه الله روی زمین از موهبت عقل اراده و توانایی یادگیری برخوردار است، در حالی که فرشتگان به عنوان موجوداتی مطیع و فاقد اراده ،وظایفی خاص در نظام خلقت بر عهده دارند. یکی از جنبه های مهم در مطالعه این دو موجود ،بررسی ظرفیت تعلم و دانش اندوزی آن هاست. این موضوع نه تنها از منظر فلسفی و کلامی حائز اهمیت است ،بلکه در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام نیز به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است. قرآن کریم در آیات متعددی به موضوع دانش و تعلم اشاره کرده است برای مثال در سوره بقره، آیات 30 تا 33 به داستان خلقت آدم علیه السلام و تعلیم اسما به او اشاره می شود که نشان دهنده ظرفیت بالای انسان در یادگیری و دانش اندوزی است. از یک سو انسان به عنوان موجودی دارای عقل و اراده توانایی یادگیری تفکر و پیشرفت در زمینه های مختلف را دارد این ویژگی ها او را قادر می سازد تا به عنوان خلیفه الله مسئولیت های مهمی را در زمین بر عهده بگیرد. از سوی دیگر فرشتگان دانش محدود و خاصی دارند که از سوی خداوند به آن ها اعطا شده است این تفاوت ها نه تنها در جایگاه این دو موجود در نظام خلقت تاثیرگذار است بلکه نشان دهنده رویکرد متفاوت قرآن و روایات به مسئله دانش و تعلم است . روش شناسی :این پژوهش با استفاده از روش تفسیر موضوعی قرآن و تحلیل فلسفه اخلاق اسلامی به بررسی آیات و روایات مرتبط موضوع تعلم انسان و فرشتگان می پردازد. داده های تحقیق از طریق مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوای آیات قرآن و روایات معتبر جمع آوری شده اند. پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق : در خصوص عنوان ظرفیت تعلم در انسان و فرشتگان مقاله ،پایان نامه یا کتابی به طور جامع در منابع الکترونیکی و کتابخانه ای یافت نشد. اهمیت و ارزش تحقیق : این پژوهش از منظر تئوری انسان شناسی دینی و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به دو پرسش بنیادین پاسخ می دهد . اول :تمایز هستی شناختی انسان و فرشتگان درقرآن کریم با طرح مفهوم تعلیم اسما درسوره بقره آیه سی و یک ،انسان را موجودی با ظرفیت کشف اسرار هستی و تسخیر طبیعت معرفی می کند .در حالی که فرشتگان به دانش تکوینی و اطاعت محض مجهزند این تمایز نیازمند بازخوانی فلسفی مفاهیمی مانند( اراده ،اختیار و مسئولیت پذیری)در نظام معرفتی اسلام است. دوم :نوآوری و پژوهش : پر کردن خلا مطالعاتی تطبیقی. مطالعات پیشین اغلب بررسی انسان با فرشتگان به صورت مجزا و نسبتا محدود پرداخته اند اما این تحقیق با رویکرد تطبیقی ساختارمند، تفاوت ها و شباهت های این دو موجود در حیطه های منشا دانش ،محدودیت های ادراکی و نقش انهادر نظام خلقت را تحلیل می کند. سه :اهمیت کاربردی ترویج فرهنگ علم محوری با استخراج مبانی دینی. تاکید بر تعقل (افلاتعقلون در بقره آیه چهل و چهار) می تواند الگویی برای نهادهای آموزشی اسلامی طراحی کند که بر تربیت انسان های پرسشگر و خلاق مناسب باشد و در برابر مادی گرایانی که انسان را موجودی صرفا مادی می دانند این تحقیق با استناد به قرآن انسان را موجودی چند بعدی ترکیبی( از عقل، روح و جسم) معرفی می کند که با داشتن ظرفیت علمی بالا ،قادر به تعالی تا مرزهای اسما الله است . اهداف تحقیق: تحلیل ویژگی های فرشتگان: شناخت ظرفیت های یادگیری فرشتگان به ما کمک می کند تا نقش آن ها در زندگی را بهتر درک کنیم . تحلیل آیات و روایات: بررسی آیات و روایات مرتبط می تواند به ما در درک تفسیرهای مختلف کمک کند و ما را به غنای علمی و دینی برساند. فرضیه ها :سوال اصلی تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات از چه ظرفیت و ویژگی هایی برخوردار است؟ سؤال فرعی 1:ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات چه شباهت هایی دارند؟ 2:ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات چه تفاوت هایی دارند؟ روش تحقیق :به شیوه کتابخانه ای کاربرد نتایج تحقیق :در انتشارات علمی
فرشته‌شناسی از دیدگاه علاّمه طباطبایی با تأکید بر المیزان
نویسنده:
بهجت موسوی احمدی؛ استاد راهنما: ابوالفتح پرهامی، قدرت الله خیاطیان؛ استاد مشاور: عبدالکریم زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واژه ملک و مشتقات آن نزدیک به نود مرتبه در آیات قرآن کریم آمده است.« اصل مَلَک ، مألَک به تقدیم همزه از ألوک به معنای رسالت است ، سپس لام در آن مقدم است و مَلّاک خوانده می شود و سپس همزه به دلیل کثرت استعمال حذف و به مَلَک تغییر پیدا می کند و هنگام جمع ، همزه آن بر گردانده شده و گفته می شود ملائکه.» (قرشی ، 1354، قاموس قرآن ، ج6 ، ص275). علامه طباطبائی (1281-1360 ه ش) در ذیل آیه 1 سوره فاطر بحث فرشتگان را این چنین مطرح می کند« جاعل الملائکه رسلا اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » ، کلمه " ملائکه " جمع ملک ـ به فتحه لام ـ است ، که موجوداتی هستند مخلوق خدا ، و واسطه هایی بین او و بین عالم مشهود ، که آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است ، و بندگان محترمی هستند که هرگز خدا را در هر صورتی که به ایشان فرمان بدهد نافرمانی نمی کنند ، و به هر چه مأمور شوند انجام می دهند. بنابرآین ، جمله « جاعل الملائکه رسلا » اشعار بلکه دلالت دارد بر اینکه تمام ملائکه ، چون کلمه ملائکه جمع است و در آیه با الف و لام آمده افاده عموم می کند ـ رسولان و واسطه هایی بین خدا و بین خلق هستند ، تا اوامر تکوینی و تشریعی او را انجام دهند ، و دیگر وجهی ندارد که ما کلمه «رسل » را که در آیه است ، اختصاص دهیم به آن ملائکه ای که بر انبیاء نازل می شدند ، با اینکه قرآن کلمه «رسل » را بر ملائکه ای که واسطه وحی نبودند نیز اطلاق کرده ،از آن جمله در آیه 61 سوره انعام فرموده «حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا » و نیز در آیه21 سوره یونس فرموده:« انّ رسلنا یکتبون ما تمکرون » ونیز درآیه 31 سوره عنکبوت فرموده: « ولمّا جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا انّا مهلکوا اهل هذه القریه » و کلمه « أجنحه » جمع « جناح » است که در پرندگان به منزله دست انسان است ، وپرندگان به وسیله آن پرواز می کنند ، و به فضا می روند و بر می گردند ، واز جایی به جای دیگر نقل مکان می کنند. وجود فرشتگان نیز مجهز به چیزی است که می توانند با آن کاری را بکنند که پرندگان آن کار را با بال خود انجام می دهند ، یعنی ملائکه هم مجهز به چیزی هستند که با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان می روند ، و از جایی به جای دیگر که مأمور باشند می روند ، قرآن نام آن چیز را « جناح » (بال) گذاشته ، و این نامگذاری مستلزم آن نیست که بگوییم ملائکه دو بال نظیر پرندگان دارند ، که پوشیده از پَر است ، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح ، نیست ، همچنان که الفاظ دیگری نظیر جناح نیز مستلزم معانی معهود نمی باشد ؛ مثلاً ، وقتی کلمه عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن را در باره خدای تعالی اطلاق می کنیم ، نمی گوییم عرش آنها و کرسی و لوح و قلمش نظیر کرسی و لوح و قلم ماست ، بله این مقدار را از لفظ جناح می فهمیم که : نتیجه ای را که پرندگان از بالهای خود می گیرند ، ملائکه هم آن نتیجه را می گیرند ، و امّا اینکه چطور ان نتیجه را می گیرند از لفظ جناح نمی توان به دست آورد. جمله « اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » صفت ملائکه است ، و کلمه «مثنی » و « ثلاث » و کلمه « رباع » هر سه الفاظی هستند که بر تکرار عدد دلالت دارند ، یعنی کلمه «مثنی »به معنای دو تا دو تا است ، و کلمه « ثلاث » به معنای سه تا سه تا ، و کلمه « رباع » به معنای چهار تا چهار تا است. گویا خداوند بعضی از فرشتگان را ، دو بال داده و بعضی را سه بال ، و بعضی را چهار بال . و جمله « یزید فی الخلق ما یشاء » ـ بر حسب سیاق ، خالی از اشاره به این نکته نیست ، که بعضی از ملائکه بیش از چهار بال هم دارند . « انّ الله علی کلّ شیء قدیر » ـ این جمله تمامی مطالب قبلی را تعلیل می کند ، ممکن هم هست تنها تعلیل جمله اخیر باشد ، ولی ـ احتمال اول روشن تر به نظر می رسد (طباطبائی ، 1363 ، تفسر المیزان ، ج 17 ص 5 ـ10). در کتاب بحار الانوار از کتاب اختصاص نقل کرده است که وی به سند خود از معلی بن محمد ، و او با اسقاط نام راویان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود : « خدای عزّوجلّ ملائکه را از نور آفرید » (مجلسی ، بحار الانوار ، ج 59 ، ص191 ، حدیث 48). و نیز در تفسیر قمی آمده که امام صادق (علیه السلام ) فرمود : ملائکه آب و طعام نمی خورند ، و برای او فرشتگانی دیگر است که تا روز قیامت یکسره در سجده اند ( قمی ، تفسیر قمی ، ج 2 ، ص 206 ) و نیز در تفسیر نور الثقلین آمده که امام صادق (علیه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرموده :هیچ موجودی از مخلوقات خدا نیست که عددش بیشتر از ملائکه باشد (عروسی حویزی ، تفسیر نورالثقلین ، ج 4 ، ص 34 ،حدیث 20 ). و نیز در تفسیر قمی آمده که امیر المؤمنین ( علیه السلام ) در باره خلقت ملائکه فرموده : خدایا ملائکه را بیافریدی و در آسمانت جای دادی ، ملائکه ای که نه در آنان سستی هست و نه غفلت ، و نه در ایشان معصیتی مفهوم دارد. آری آنها داناترین خلق تو به تو هستند وترسنده ترین خلق تو از تواند ، و مقرب ترین خلق تو به تواند و عامل ترین خلق تو به فرمان تواند ، نه خواب بر دیدگان ایشان مسلط می شود ، و نه سهو عقول ، و نه خستگی بدن ها ، ایشان نه در پشت پدران جای می گیرند ، و نه در رحم مادران ؛ و نه خلقتشان از ماء مهین است ، بلکه تو ای خدا ایشان را به نوعی دیگر ایجاد کرده ای ، و در آسمانهایت منزل دادی ، و با جای دادنت در جوار خود اکرامشان کرده ای ، و بر وحی خود امین ساختی ، و آفات را از ایشان دور کردی ، و از بلاها محافظتشان فرمودی ، و از گناهان پاکشان ساختی ، اگر قوت تو نبود خود قوی نمی شدند ، و اگر تثبیت تو نبود خودشان ثابت قدم نمی گشتند و اگر رحمت تو نبود اطاعت تو نمی کردند ، و اگر تو نبودی آنها هم نبودند . لیکن اگر آنها که این همه نزد تو مقام دارند ، و تو را اطاعت می کنند و نزدت دارای منزلتند ، و غفلتشان از امر تو اندک است ، آنچه را که از تو بر ایشان پوشیده مانده ، مشاهده می کردند ، و آن عظمت را که تا کنون از تو پی نبرده ان
  • تعداد رکورد ها : 336730