جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336732
بررسی تحلیلی و تطبیقی موارد استعمال عرف درباب عبادات کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره)
نویسنده:
فاطمه نظام پرست؛ استاد راهنما: موسی حکیمی صدر؛ استاد مشاور: فاطمه رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع‌ عرف‌ و جایگاه‌ آن‌ در استنباط‌ احکام‌ شرعی، از مهم‌ترین‌ مباحث‌ عصر حاضر محسوب‌ می‌شود. این‌ اهمیت‌ از جهات‌ ذیل‌ است:عرف، از موضوعاتی‌ است‌ که‌ در رسانه‌های‌ عمومی‌ از قبیل‌ مطبوعات، مورد بحث‌ و مناقشه‌ بوده‌ و در مورد جایگاه‌ آن‌ در قانونگذاری، بعضی‌ از نظرات‌ افراطی‌ مطرح‌ شده‌ است. چنانکه‌ برخی‌ بر این‌ نظرند که‌ چون‌ عرف‌ بر حسب‌ گذشت‌ زمان‌ تغییر می‌یابد، پس‌ لازم‌ است‌ قوانین‌ اسلامی‌ هم‌ دستخوش‌ تغییر و دگرگونی‌ شود تا تناسب‌ و هماهنگی‌ آن‌ با عرفیات‌ زمان‌ حفظ‌ شده‌ و از متروک‌ شدن‌ و انزوای‌ آن‌ جلوگیری‌ شود. مرحوم‌ امام‌ خمینی(ره) نیز در این‌ زمینه‌ می‌فرماید:از جمله‌ شرایط‌ اجتهاد، اُنس‌ به‌ محاورات‌ عرفی‌ و فهم‌ موضوعات‌ عرفی‌ است؛ همان‌ عرفی‌ که‌ محاورات‌ قرآن‌ و سنت‌ بر طبق‌ آن‌ صورت‌ گرفته‌ است. شرط‌ اجتهاد، دوری‌ جستن‌ از خلط‌ دقایق‌ علوم‌ عقلی‌ با معانی‌ عرفی‌ عادی‌ است. چه‌ بسیار مواردی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ خطا صورت‌ می‌گیرد، چنانکه‌ برای‌ برخی‌ از مشغول‌ دلان‌ دقایق‌ علوم‌ - حتی‌ اصول‌ فقه‌ به‌ معنای‌ امروزی‌ آن‌ - این‌ مشکل‌ زیاد پیش‌ می‌آید که‌ معانی‌ عرفی‌ بازاری‌ و رایج‌ میان‌ اهل‌ لغت‌ را که‌ بنای‌ قرآن‌ و سنت‌ بر آن‌ است، با دقتهایی‌ که‌ خارج‌ از فهم‌ عرف‌ می‌باشد به‌ هم‌ می‌آمیزند. عرف‌ در لغت‌ در معانی‌ مختلفی‌ استعمال‌ شده‌ است:پیاپی‌ بودن‌ شی، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اجزای‌ آن‌ متصل‌ به‌ یکدیگر باشد، چیزی‌ که‌ مرتفع‌ باشد،ضد‌ نُکر و به‌ معنی‌ معروف، و معروف‌ به‌ معنای‌ شناخته‌ شده، و چهره‌ انسان‌ که‌ به‌ آن‌ شناخته‌ می‌شود. کاربرد عرف‌ در استنباط.درموردی‌ که‌ نص‌ شرعی‌ موجود نیست‌ و حکم‌ شرعی‌ از عرف، کشف‌ می‌شود. البته‌ این‌ کشف‌ در صورتی‌ معتبر است‌ که‌ ثابت‌ شود عرف‌ از عرف های‌ عامی‌ است‌ که‌ به‌ زمان‌ و مکان‌ خاصی‌ مربوط‌ نمی‌شود، تا با این‌ عدم‌ محدودیت‌ زمانی‌ و مکانی‌ بتوانیم‌ به‌ عصر معصوم‌ (ع) برسیم‌ و تقریر معصوم‌ (ع) را دارا باشیم‌ و عرف‌ مذکور، سنت‌ تقریری‌ شود. سیره‌ متشرعه‌ و نیز بنای عقلا از جمله‌ این‌ موارد است. صحت‌ بیع‌ معاطاتی: امام‌ خمینی‌ (ره) در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: روش‌ مستمر عقلا از ابتدای‌ پیدایش‌ تمدن‌ و نیاز به‌ مبادلات‌ تا زمان‌ حاضر، دلالت‌ بر صحت‌ بیع‌ معاطاتی‌ می‌کند، بلکه‌ ظاهراً‌ بیع‌ معاطاتی‌ زماناً‌ مقدم‌ بر بیع‌ عقدی‌ و از جهت‌ قلمرو، وسیع‌تر از آن‌ بوده‌ است. در زمان‌ پیامبر (ص) هم‌ این‌ نوع‌ معامله‌ رایج‌ بوده‌ و اگر این‌ روش‌ نزد شارع‌ صحیح‌ نمی‌بود و افاده‌ ملکیت‌ نمی‌کرد، از این‌ روش‌ منع‌ می‌نمود، و در این‌ صورت، در میان‌ مردم‌ شیوع‌ پیدا می‌کرد.جایز بودن‌ وضو و شرب‌ از نهرهای‌ بزرگ‌ و نماز خواندن‌ در اراضی‌ وسیع، ولو این که‌ انسان‌ علم‌ به‌ رضایت‌ مالکین‌ آن ها نداشته‌ باشد. مرحوم‌ آیت‌ا خویی‌ در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: عمده‌ دلیل‌ در این‌ مورد، روش‌ مستمر قطعی‌ عقلاست‌ که‌ در اراضی‌ وسیع، تصرفاتی‌ از قبیل‌ استراحت‌ و نمازخواندن‌ انجام‌ می‌دهند و شارع‌ هم‌ منعی‌ از این‌ روش‌ ننموده‌ است. شرح بحث در این قسمت به ذکر نمونه ای از موضوع اصلی پایان نامه و نحوه تحلیل و تطبیق آن می پردازیم: 1-پاک شدن آب نجس به وسیله آب کر دیدگاه امام خمینی (ره): آب نجس با زایل شدن تغییر آن پاک می شود، خواه زوال نجاست خود به خود باشد یا به واسطه تغییر خارجی باشد. به شرط این که آب جاری باشد یعنی از زمین با تمام اقسام آن بجوشد. طبق نظر مشهور آب چاه، حکم آب جاری را ندارد و شرط جاری بودن آب، دائمی بودن جریان آن است. حکم آب جاری مانند بقیه اقسام آب است که به محض برخورد با نجاست چنان چه آب کم باشد نجس می شود و روایت نیز این نظریه را تأیید می کند. آب جاری مانند آب غیرجاری است از این جهت که از بین رفتن تغییر آب مطلقاً موجب پاک شدن آن نمی شود. آب غیرجاری در صورتی پاک می شود که با آب کر برخورد کند و فرقی نمی کند که این برخورد پس از زوال تغییر آب نجس باشد یا هم زمان با برخورد این تغییر صورت گیرد. هرچند ممکن است اطلاق عبارت معنایی غیراز معنای مذکور را شامل شود یعنی منظور این باشد که آب نجس پاک می شود زمانی که تغییرآن زایل شود و با آب کر برخورد کند هرچند این برخورد قبل از زوال تغییر باشد. آن چه گفته شد درباره آب جاری هم صادق است چنان چه آب جاری قلیل را به محض برخورد با نجاست، نجس بدانیم. اگر صفات سه گانه مقداری از آب تغییر کند و بقیه آب کر باشد با زایل شدن تغییر، آب نجس شده هم پاک می شود. این صورت مانند صورتی است که با آب جاری برخورد کند. هم چنین در پاک شدن آب لازم نیست برخورد آب نجس با آب کر از منظر عرف یک دفعه صورت گیرد همان گونه که نظر مشهور فقهای متأخر نیز همین است. لذا صرف برخورد با آب کر کافی است و مهم نیست که به چه شکلی صورت گیرد زیرا به محض برخورد، این دو آب تبدیل به یک آب می شود. تحلیل دیدگاه امام خمینی (ره): عده ای از فقها معتقدند که برای پاک شدن آب نجس به وسیله آب کر، باید آب کر را به صورت یک دفعه بر روی آب نجس ریخت و منظور از یک دفعه این است که از نظر عرف، آب کر به روی آب نجس یک باره ریخته شود چون که اگر آب کر به صورت مقطعی و چندباره به روی آب نجس ریخته شود کفایت نمی کند و با هر دفعه برخورد دو آب با یکدیگر، آب ریخته شده نیز نجس می گردد. پس باید آب را از نظر عرف به صورت یک دفعه بر روی آب نجس بریزد یعنی وقتی که عرف مردم آن صحنه را می نگرند بگویند که آن شخص آب را به صورت یک دفعه بر روی آب نجس ریخت. (فاضل هندی، کشف اللثام، ج1، ص315). از نظر عقلی این که گفته شود آب کر به صورت یک دفعه به روی آب نجس ریخته شود امکان پذیر نیست چون که از نظر عقل این که تمام آن آب کر در یک زمان واحد به آن آب نجس برخورد کند ممکن نخواهد بود پس باید گفت که منظور از برخورد یک دفعه، برخورد عرفی است و آب نجس زمانی به واسطه ملاقات با آب کر پاک می شود که بعد از آن به هر دو اطلاق آب واحد شود نه آن
بررسی تطبیقی شعر عرفانی ابن عربی و امام خمینی
نویسنده:
فاضل رفیعی؛ استاد مشاور: ابوالفضل سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرهنگ‌ها و اندیشه‌های انسان‌ها بر روی یکدیگر تأثیرگذار هستند. ادبیّات فارسی جدای از آن‌که بر ادبیّات جهان تأثیر گذارده است و نقش پررنگی برای بشریّت ایفا نموده است، ولی خود نیز متأثر از زبان‌های و اندیشه‌های ملل دیگر قرار دارد. یکی از تأثیرگذارترین ادیبان در حوزه ادبیات عرفانی، ابن عربی است که با ترجمه آثارش به فارسی و زبان‌های دیگر نقش او نمایان‌تر می‌شود. ادبیات فارسی اگر یک مضمون بارز داشته باشد، درون‌مایه عرفانی است. در این پژوهش به روش کتابخانه‌ای و فیش برداری در ادبیات تطبیقی، سعی شد تا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از شعر ابن عربی در اشعار امام خمینی مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش، ده مضمون عرفانی که عبارتند از: عشق، وحدت وجود، حقیقت محمّدیّه یا انسان کامل، توبه و إنابه، تقوی و ورع، زهد، فقر، صبر، توکّل و رضا در اشعار ابن عربی و امام خمینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های ما در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه‌ای، این است که: مخاطب اشعار ابن عربی، بیشتر سالکان راه حق و مخاطب اشعار امام خمینی، بیشتر عامّه مردم به حساب آورده شده‌اند. در جمع بندی هر ده موضوع اختلاف نظری میان مضمون عرفانی مشاهده نشد، مگر در مضمون ولایت و حقیقت محمّدیّه .ابن عربی جایگاه ولایت را برای خودش بعد از پیامبر و حضرت عیسی قائل است در حالی که در شعر امام خمینی تنها امامان شیعه این جایگاه را دارند. تأثیر ابن عربی و اندیشه‌های او بر فکر تمامی شاعران عارف فارسی زبان، مشهود است. امام خمینی همانطور که گفته شد، در جوانی علاقه‌مند به ابن عربی بودند و آثارشان را مطالعه و مورد نقد قرار می‌دادند؛ به همین خاطر افکار صوفیانه ایشان بعدها در اشعار امام خمینی نمایان شد. در بررسی دواوین شعری ابن عربی و امام خمینی با توجه به فقیه بودن این دو ادیب، تأثیرپذیری‌شان از قرآن که سرچشمه عرفان است، مشهود نمود، بنابراین تأثیرپذیری ابن عربی و امام خمینی از قرآن هم در طول پژوهش با استناد به آیات قرآن ذکر شد.
حقیقت علم امام از دیدگاه جوادی آملی
نویسنده:
فاطمه قنبری صفری کوچی؛ استاد راهنما: معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.
بررسی گفتمان قرآن کریم در مواجهه با اهل کتاب با تأکید بر تفاسیر معاصر
نویسنده:
زینب پورحمزه؛ استاد راهنما: مهراب صادق نیا؛ استاد راهنما: محمدتقی انصاری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
مولفه های انسجام متنی سوره واقعه با تاکید بر مسأله اعجاز
نویسنده:
زهرا موسوی؛ استاد راهنما: جواد فرامرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره از سوره‌های مفصلات قرآن است که در جزء بیست و هفتم قرآن قرار دارد. سوره واقعه از سور مکی قرآن است ولی ابن عباس و طبرسی برخی آیات نظیر آیات 81 و 82 این سوره را مکی نمی‌دانند. این سوره 96 آیه دارد و بطور کلی به قیامت، رستاخیز و اتفاقات آن و شرح حال نیکوکاران و بدکاران می‌پردازد. موضوعاتی که این سوره با تفصیل بدان می‌پردازد شامل: ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک آن (1-6)، گروه بندی انسان‌ها به اصحاب یمین، شمال و مقربین، بیان شرح مقامات مقربین و انواع پاداش آن‌ها در بهشت (7-11)، شرح مواهب الهی اصحاب یمین (12-40)، شرح مجازارت‌های اصحاب شمال در دوزخ (41-56)، ذکر دلایل مختلفی برای مسئله معاد با اشاره به خلقت انسان، نزول باران و رشد گیاهان، ترسیم حالات احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر(57- 87) ، بیان اجمالی پاداش مومنان می‌باشد. از نکات ویژه این سوره آن است که با توجه به اهمیت موضوع قیامت، خداوند سوره را بدون مقدمه چینی با وقوع واقعه‌ای سهمگین آغاز می‌کند و از همان ابتدا با صلابت خاصی، قیامت و رخداد حتمی رستاخیز را به انسان‌ها یادآور می‌شود. بین جملات یک متن روابط معینی برقرار است که آن متن را از مجموعه جملاتی که بطور تصادفی کنار هم قرار می‌گیرند، متمایز می‌کند. مجموعه این روابط را انسجام متنی می‌نامند. از آنجایی که یکی از ویژگی‌های قرآن کریم این است که در هر سوره موضوعات گوناگونی را بیان می‌کند که در نگاه نخست ممکن است به زعم دشمنان اسلام و قرآن به پراکنده گویی تعبیر شود و آن را به عنوان عامل ضعف قرآن بدانند. از این رو برای دفاع از حقانیت قرآن لازم است تا کیفیت انسجام متنی قرآن بررسی و ارائه شود تا راه بر این دشمنان مسدود گردد. در پاسخ به این شبهات، اندیشمندان دینی نظریات متعددی برای اثبات انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه نموده‌اند که می‌تواند انسجام آیات سوره‌ها را تا حدودی نشان دهد. یکی از مباحث ارزشمند در تفسیر قرآن بررسی کیفیت تناسب و ارتباط آیات یک سوره با یکدیگر است که در علم متن شناسی از آن با اصطلاح انسجام متنی سوره‌های قرآن یاد می‌شود. بررسی کیفیت تناسب و همبستگی آیات قرآن در نحوه نگرش به محتوی قرآن و چگونگی برداشت از محتوی آن و درک بهتر و دقیق تر از قرآن منجر می‌شود. تاکنون حدود 15 نظریه مختلف برای تبیین کیفیت انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه شده است(خامه گر 1397). انسجام متنی بر سه مولفه انسجام واژگانی، انسجام دستوری و انسجام پیوندی استوار است. انسجام واژگانی، نوعی از انسجام است که واحدهای واژگانی زبان به لحاظ محتوی و معنی با یکدیگر ارتباط می یابند. در انسجام دستوری این ارتباط بین واحدها بر پایه روابط نحوی است و در انسجام پیوندی ارتباط معنایی و منطقی در میان جملات وجود دارد(مهدی زاده 1402). از آنجا که واژگان قرآنی می‌توانند در ساختارها و کاربردهای مختلف، معانی متفاوتی را بیان کنند، لازم است تا با درک درست معانی و مفاهیم واژگان به درک صحیح از منظور مورد نظر قرآن دست پیدا کرد تا در این میان از انحرافات تفسیری و برداشت‌های احکام و ترجمه‌های نادرست جلوگیری شود. سوره واقعه سیصدوهفتادوهشت کلمه دارد که در میان آن‌ها تعدادی کلمات کلیدی و با بار معنایی بالا همچون واقعه ، وقعت، بست، کاذبه ، السدر، المخضود، الحنث، الطلح وجود دارند که در کتبی همچون مجمع البیان ارائه شده‌اند و در کتب تفسیری برآن‌ها تاکید شده و مورد تفسیر و تاویل قرار گرفته اند.این واژگان به گونه‌ای هستند که در متن سوره قابل جایگزینی با کلمات مشابه دیگری نیستند به عنوان مثال در آیه " اذا وقعت الواقعه" کلمه "واقعه" که بیانگر قیامت است را نمی‌توان با واژه "قیامت" و یا واژه "ساعه" و یا هر واژه دیگری جایگزین کرد. این در واقع در حکم اعجاز است که حتی کلمه ای از قرآن را نمی توان تغییر و تعدیل نمود. در آیات "فَأَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ" وَأَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ وَآلسَّـٰبِقُونَ آلسَّـٰبِقُونَ " معرفی گروه-های سه گانه انسان‌ها در روز قیامت، برای هر یک توصیف و استفهام با استفاده از نام همان گروه بکار می‌برد که این سه توصیف و استفهام با یکدیگر تفاوت دارند. در مورد اصحاب یمین این استفهام در مقام بزرگداشت آنان است و به شگفت آوردن مخاطب از حال اصحاب یمین است ولی در مورد اصحاب شمال این استفهام از جهت شگفت انگیزی و هول انگیزی است. در مورد سابقون نیز تاکید بر سبقت گیرندگان از یکدیگر در انجام کارهای خیر است و توصیف بندگانی است که در برابر اصحاب یمین برترند و بلافاصله در آیه بعد از معرفی این دسته، آنان را مقربون می شمارد و سپس به بیان نعت‌های آنان در بهشت می‌پردازد این در حالی است که برای اصحاب یمین تنها از مواهب بهشتی بر ایشان را بر می‌شمارد. از اعجازهای کلامی خداوند در این سوره می‌توان به مجمل گویی و ایجاز سخن اشاره کرد که در نوع خود شگفت انگیز است. مثلا در آیه "خافضه رافعه" تنها دو کلمه پس از بیان رخداد واقعه و بیان عدم کذب آن است ولی درون خود مفاهیم زیادی را جای داده است و از این دو کلمه می‌توان چندین جمله بیان و استنباط نمود و در واقع بیان کننده این است که در روز قیامت، نظم عالم زیر و رو می شود و باطن قلب‌ها مشخص می-شود. در این سوره و در آیات مختلف آن از کلماتی موزون و هم آهنگ با یکدیگر استفاده شده است و سوره را در کمال انسجام و پیوستگی و هماهنگی نشان می‌دهد. به عنوان مثال در آیات بیان حالات اصحاب یمین در بهشت ا ز کلمات، مخضود، منضود ، ممدود و مسکوب بکار رفته است که زیبا و خوش آوا و آهنگین است و در همین حال مراتب منعم را می‌توان به صورت یک جریان پیوسته در نظر آورد. در سوره واقعه واژگانی یافت می‌شوند که تنها یک بار در قرآن بکار رفته‌اند (واژگان تکامد). از جمله این واژگان می‌توان به واژگانی همچون: اباریق، مخضود، مسکوب، طلح و المزن و موضونه اشاره کرد (کریمی نیا (1393)
خداشناسی زرتشتی در اوستای متقدم با تاکید بر آرای موله، نیبرگ، گرشویج و بویس
نویسنده:
عطیه یاسینی؛ استاد راهنما: مصطفی فرهودی؛ استاد مشاور: خلیل قنبری دوست کوهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از چالش‌های اصلی در مطالعات غربی درباره زرتشتی‌گری، تفاوت‌های روش‌شناختی است که منجر به برداشت‌های متفاوتی از مفاهیم الهیاتی دین زرتشتی( خداشناسی)، به‌ویژه در اوستای مقدم، شده است. این تفاوت‌ها باعث شده است که هر محقق از زاویه خاص خود به بررسی این متون پرداخته و بر جنبه‌های متفاوتی از خداشناسی زرتشتی تأکید کند. در نگاه کلی شاید سه مدل کلیدی خداشناسی زرتشتی از تحلیل زرتشت شناسان در حوزه خداشناسی قابل تصور باشد. -.1 مدل یکتاپرستانه (Monotheism): تحلیل مفاهیم توحیدی و تمرکز بر اهوره‌مزدا. -.2 مدل دوگانه‌گرایانه (Dualism): بررسی تقابل اهوره‌مزده و اهرمن در جهان‌بینی دوگانه‌گرایانه. -.3 مدل ترکیبی (Composite Theology): تحلیل ترکیب عناصر توحیدی و ثنوی در دین زرتشتی، که هر کدام از آنان تابع روش ها و رویکردهای متفاوت در حوزه خداشناسی زرتشتی میباشد. به‌عنوان مثال، ماریان موله، یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران در زمینه دین زرتشتی، به نقش اسطوره‌ای و نمادین مفاهیم خداشناسی زرتشتی پرداخته است. او معتقد است که بسیاری از مفاهیم موجود در اوستا، به‌ویژه در اوستای مقدم، ریشه در اسطوره‌ها و نمادهای باستانی دارند که برای بیان حقایق کیهانی و الهی به کار رفته‌اند. موله تأکید زیادی بر تحلیل این نمادها و اسطوره‌ها به‌عنوان ابزارهایی برای بیان رابطه میان خدا (اهوره‌مزده) و جهان (آفریده‌ها) دارد. از نظر موله، این مفاهیم نه‌تنها بازتاب‌دهنده باورهای مذهبی مردم دوران باستان هستند، بلکه برای فهم عمیق‌تر ارتباط میان خیر و شر در دین زرتشتی ضروری‌اند. هنریک نیبرگ، پایه‌گذار مکتب اسکاندیناوی در تفسیر الهیات زرتشتی، بر اساس فرضیات تاریخی و روش‌شناختی که پیش‌تر توسط پژوهشگرانی مانند میه و بنونیست مطرح شده بود، به تحلیل عمیق دین زرتشتی پرداخت. نیبرگ با رویکردی فلسفی تلاش می‌کند تا الهیات زرتشتی را در قالب جهان‌شناسی و نظام متافیزیکی گسترده‌تری قرار دهد. او به‌طور خاص به بررسی روابط میان اهوره‌مزده و اهرمن و تضاد میان خیر و شر می‌پردازد و این ساختار دوقطبی را به‌عنوان یکی از ویژگی‌های کلیدی دین زرتشتی معرفی می‌کند. نیبرگ معتقد است که این تقابل فلسفی میان نیروهای خیر و شر، ساختار جهان‌شناسی زرتشتی را شکل داده و بخش اصلی باورهای این دین را تشکیل می‌دهد. ایلیا گرشویچ، با نگاه تاریخی دست به تحلیل میزند و سعی کرده خداشناسی زرتشتی را در چارچوب تاریخ تکامل و تحول این دین در طول قرون مختلف بررسی کند. گرشویچ با تأکید بر تطور تاریخی مفاهیم دینی و الهیاتی، نشان می‌دهد که چگونه مفاهیم اصلی دین زرتشتی مانند اهوره‌مزده و اهرمن در طی زمان و تحت تأثیر تعاملات فرهنگی و تاریخی تغییر یافته‌اند. او همچنین به نقش تحولات سیاسی و اجتماعی در شکل‌گیری و تحول این مفاهیم توجه دارد و آن‌ها را در چارچوب تاریخی گسترده‌تری تحلیل می‌کند.در دیدگاه گرشویچ، زردشت خدای اهوره‌مزده را به عنوان خدای برتر معرفی می‌کند که هم نظم کیهانی و هم اخلاق را نگهبانی می‌کند. زردشت در دیدگاه او، نه تنها پیامبری بود که به اخلاقیات و معنویت توجه داشت، بلکه با معرفی دوگانگی میان خیر و شر، به جهان‌بینی یکتاپرستانه‌ای دست یافت که تا امروز در دین زرتشتی دیده می‌شود. مری بویس، از محققان برجسته در حوزه مطالعات زرتشتی، رویکردی تطبیقی را اتخاذ کرده است و با استفاده از منابع و شواهد تاریخی (همراه با بکار گیری باستان‌شناسی، متون دینی ، تاریخی دیگر ادیان باستانی) مفاهیم اوستایی تحلیل می نماید. او معتقد است که بررسی تطبیقی این متون با سایر متون باستانی می‌تواند به درک بهتری از جایگاه اهوره‌مزده به‌عنوان خدای یگانه و رهبر نیروهای خیر کمک کند. بویس تلاش کرده است که با بررسی آثار باقی‌مانده از دوران‌های مختلف، به‌ویژه کتیبه‌ها و سنگ‌نوشته‌های باستانی، به درک عمیق‌تری از چگونگی تحول مفاهیم الهیاتی زرتشتی در طول زمان دست یابد. او همچنین بر تحلیل نقش آیین‌ها و مراسم‌های مذهبی در حفظ و انتقال این مفاهیم الهیاتی تأکید می‌کند. در مجموع، از بررسی و تحلیل اختلافات آنان در روش‌ و رویکرد نسبت به جنبه‌های مختلف مفاهیم الهیاتی به چرایی تفاوت روشی آن در حوزه خداشناسی دست یابیم ، که در پی آن نیز میتوان به فهم جامع تری از جنبه‌های پیچیده موجود در خداشناسی زرتشتی دست یافت.
تفسیر ساختاری سوره نساء، روش‌ها و دستاوردها
نویسنده:
مرضیه رئیسی؛ استاد راهنما: شادی نفیسی؛ استاد مشاور: عبدالهادی فقهی زاده، منصور پهلوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تفسیر ساختاری به‌عنوان یکی از گونه‌های روش تفسیر جامع اجتهادی که در آن بر ارتباط شبکه‌وار اجزای سوره اعم از آیات، مفاهیم و موضوعات تأکید می‌شود، در دهه‌های اخیر موردتوجه ویژه مفسران و قرآن‌پژوهان قرارگرفته است. علاوه بر تحولات یک صد سال اخیر در جریان روشنفکری دینی با شعار بازگشت به قرآن و کفایت آن در هدایت، اقبال نسبت بدان را می‌توان از یک سو تقابل با سنت تفسیرنگاری پیشین دانست که آیات غالباً در آن منفک از هم تحلیل می‌شدند و از سوی دیگر آن را پاسخی به شبهات مستشرقان دال بر تحریف و گسیختگی آیات در سور دانست. ازاین‌رو روش مذکور نیازمند واکاوی دقیق علمی از حیث مبانی، روش‌ها و دستاوردها است. از دیگر الزامات علمی پیش روی تئوری مذکور جهت اثبات صحت آن، تطبیق بر مصادیق عینی یعنی سوره‌های قرآن بالأخص سور بزرگ است که ارتباط یابی میان تمامی آیات و عناصر آن با سختی بیشتری همراه بوده و گاه فرد را به تکلف دچار می‌کند. به همین جهت پژوهش پیش‌رو از یک سو به مباحث مبنایی و روشی در تفسیر ساختاری پرداخته و از سوی دیگر مبنا و روش‌های پیشنهادی را بر سوره نساء تطبیق داده تا به تناسب خطی آیات و شبکه حجمی مفاهیم دست یابد و بر اساس شبکه موضوعات آن بتواند دستاوردهایی را در حوزه‌های مختلف تفسیری، لغوی، فقهی، علوم قرآنی، تاریخی، روایی و نیز ترجمه ارائه کند. روش انجام این پژوهش تحلیلی توصیفی برمبنای گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای است که طبیعتاً از ابزار ساختار سوره به‌عنوان معیار اصلی در تحلیل‌های قرآنی و روایی بهره گرفته‌شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مواردی چون «اصالت و هویت سوره»، «تناسب آیات در سور»، «انسجام ساختار در سور» و نیز اعتقاد به «لایه‌بندی فهم در شناسایی ساختار» و جواز «نقش‌آفرینی اطلاعات فرانص همچون روایات و تاریخ در تحلیل ساختار سوره» را می‌توان در زمره مبانی خاص تفسیر ساختاری به‌حسب آورد. همچنین سه روش اصلی تحت عناوین خوانش کل‌گرای سوره، سیاق بندی و محورهای موضوعی قابل ارائه هستند. در تکمیل یافته‌های حاصل از سه روش مذکور از قرائن ویژه درون سور، سایر سور قرآن و همچنین داده‌های برون‌متنی جهت تحلیل دقیق‌تر ساختار بهره گرفته می‌شود. کاربست موارد فوق در سوره نساء رأی را به وجود انسجام در این سوره می‌دهد؛ به‌نحوی‌که می‌توان تناسب آیات و شبکه بودن مفاهیم را در آن به اثبات رساند و سازه منسجم سوره را مبنایی برای حصول دستاوردهای مختلف قرار داد.
نقد مفهوم خدا از منظر یونگ بر مبنای خداشناسی استاد مطهری
نویسنده:
محسن قانعی؛ استاد راهنما: رضا رسولی شربیانی؛ استاد مشاور: زینب شکیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه‌های متفاوتی بدان پرداخته شده است. کارل گوستاو یونگ نیز در آثار متعدد خود با زمینه روان‌شناسی از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده‌ای از اندیشه‌هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می‌نمایانند. در این میان پرسش از مفهوم خدا از پرسش‌های انسان مدرن محسوب می‌شود و مانند بسیاری از بحث‌های نوپدید دیگر حاصل گذار انسان از سنت به مدرنیته است. تبیین یونگ با استفاده از مفهوم ناخودآگاه در روانکاوی و تبیین استاد مطهری با استفاده از مفهوم فطرت در فضای اندیشه اسلامی است. هدف این پژوهش بررسی و نقد چارچوب کلی نظریه یونگ بر مبنای نظریه شهید مطهری است، که به روش توصیفی تحلیلی و نقد بیرونی ایــن هـدف دنبال شده است. برخلاف نظریه یونگ، مطهری با بهره گیری از میراث قرآنی، فلسفی عرفانی و علوم و فلسفه‌های جدید، تقریر جامع‌تری از نظریه فطرت ارائه می‌دهد. با بررسی آرا و نظریات شهید مطهری می‌توان گفت که نقدهایی جدی بر نظریه کهن‌الگوی یونگ وارد می‌شود که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
فرشته‌شناسی از دیدگاه علاّمه طباطبایی با تأکید بر المیزان
نویسنده:
بهجت موسوی احمدی؛ استاد راهنما: ابوالفتح پرهامی، قدرت الله خیاطیان؛ استاد مشاور: عبدالکریم زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واژه ملک و مشتقات آن نزدیک به نود مرتبه در آیات قرآن کریم آمده است.« اصل مَلَک ، مألَک به تقدیم همزه از ألوک به معنای رسالت است ، سپس لام در آن مقدم است و مَلّاک خوانده می شود و سپس همزه به دلیل کثرت استعمال حذف و به مَلَک تغییر پیدا می کند و هنگام جمع ، همزه آن بر گردانده شده و گفته می شود ملائکه.» (قرشی ، 1354، قاموس قرآن ، ج6 ، ص275). علامه طباطبائی (1281-1360 ه ش) در ذیل آیه 1 سوره فاطر بحث فرشتگان را این چنین مطرح می کند« جاعل الملائکه رسلا اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » ، کلمه " ملائکه " جمع ملک ـ به فتحه لام ـ است ، که موجوداتی هستند مخلوق خدا ، و واسطه هایی بین او و بین عالم مشهود ، که آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است ، و بندگان محترمی هستند که هرگز خدا را در هر صورتی که به ایشان فرمان بدهد نافرمانی نمی کنند ، و به هر چه مأمور شوند انجام می دهند. بنابرآین ، جمله « جاعل الملائکه رسلا » اشعار بلکه دلالت دارد بر اینکه تمام ملائکه ، چون کلمه ملائکه جمع است و در آیه با الف و لام آمده افاده عموم می کند ـ رسولان و واسطه هایی بین خدا و بین خلق هستند ، تا اوامر تکوینی و تشریعی او را انجام دهند ، و دیگر وجهی ندارد که ما کلمه «رسل » را که در آیه است ، اختصاص دهیم به آن ملائکه ای که بر انبیاء نازل می شدند ، با اینکه قرآن کلمه «رسل » را بر ملائکه ای که واسطه وحی نبودند نیز اطلاق کرده ،از آن جمله در آیه 61 سوره انعام فرموده «حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا » و نیز در آیه21 سوره یونس فرموده:« انّ رسلنا یکتبون ما تمکرون » ونیز درآیه 31 سوره عنکبوت فرموده: « ولمّا جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا انّا مهلکوا اهل هذه القریه » و کلمه « أجنحه » جمع « جناح » است که در پرندگان به منزله دست انسان است ، وپرندگان به وسیله آن پرواز می کنند ، و به فضا می روند و بر می گردند ، واز جایی به جای دیگر نقل مکان می کنند. وجود فرشتگان نیز مجهز به چیزی است که می توانند با آن کاری را بکنند که پرندگان آن کار را با بال خود انجام می دهند ، یعنی ملائکه هم مجهز به چیزی هستند که با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان می روند ، و از جایی به جای دیگر که مأمور باشند می روند ، قرآن نام آن چیز را « جناح » (بال) گذاشته ، و این نامگذاری مستلزم آن نیست که بگوییم ملائکه دو بال نظیر پرندگان دارند ، که پوشیده از پَر است ، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح ، نیست ، همچنان که الفاظ دیگری نظیر جناح نیز مستلزم معانی معهود نمی باشد ؛ مثلاً ، وقتی کلمه عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن را در باره خدای تعالی اطلاق می کنیم ، نمی گوییم عرش آنها و کرسی و لوح و قلمش نظیر کرسی و لوح و قلم ماست ، بله این مقدار را از لفظ جناح می فهمیم که : نتیجه ای را که پرندگان از بالهای خود می گیرند ، ملائکه هم آن نتیجه را می گیرند ، و امّا اینکه چطور ان نتیجه را می گیرند از لفظ جناح نمی توان به دست آورد. جمله « اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » صفت ملائکه است ، و کلمه «مثنی » و « ثلاث » و کلمه « رباع » هر سه الفاظی هستند که بر تکرار عدد دلالت دارند ، یعنی کلمه «مثنی »به معنای دو تا دو تا است ، و کلمه « ثلاث » به معنای سه تا سه تا ، و کلمه « رباع » به معنای چهار تا چهار تا است. گویا خداوند بعضی از فرشتگان را ، دو بال داده و بعضی را سه بال ، و بعضی را چهار بال . و جمله « یزید فی الخلق ما یشاء » ـ بر حسب سیاق ، خالی از اشاره به این نکته نیست ، که بعضی از ملائکه بیش از چهار بال هم دارند . « انّ الله علی کلّ شیء قدیر » ـ این جمله تمامی مطالب قبلی را تعلیل می کند ، ممکن هم هست تنها تعلیل جمله اخیر باشد ، ولی ـ احتمال اول روشن تر به نظر می رسد (طباطبائی ، 1363 ، تفسر المیزان ، ج 17 ص 5 ـ10). در کتاب بحار الانوار از کتاب اختصاص نقل کرده است که وی به سند خود از معلی بن محمد ، و او با اسقاط نام راویان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود : « خدای عزّوجلّ ملائکه را از نور آفرید » (مجلسی ، بحار الانوار ، ج 59 ، ص191 ، حدیث 48). و نیز در تفسیر قمی آمده که امام صادق (علیه السلام ) فرمود : ملائکه آب و طعام نمی خورند ، و برای او فرشتگانی دیگر است که تا روز قیامت یکسره در سجده اند ( قمی ، تفسیر قمی ، ج 2 ، ص 206 ) و نیز در تفسیر نور الثقلین آمده که امام صادق (علیه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرموده :هیچ موجودی از مخلوقات خدا نیست که عددش بیشتر از ملائکه باشد (عروسی حویزی ، تفسیر نورالثقلین ، ج 4 ، ص 34 ،حدیث 20 ). و نیز در تفسیر قمی آمده که امیر المؤمنین ( علیه السلام ) در باره خلقت ملائکه فرموده : خدایا ملائکه را بیافریدی و در آسمانت جای دادی ، ملائکه ای که نه در آنان سستی هست و نه غفلت ، و نه در ایشان معصیتی مفهوم دارد. آری آنها داناترین خلق تو به تو هستند وترسنده ترین خلق تو از تواند ، و مقرب ترین خلق تو به تواند و عامل ترین خلق تو به فرمان تواند ، نه خواب بر دیدگان ایشان مسلط می شود ، و نه سهو عقول ، و نه خستگی بدن ها ، ایشان نه در پشت پدران جای می گیرند ، و نه در رحم مادران ؛ و نه خلقتشان از ماء مهین است ، بلکه تو ای خدا ایشان را به نوعی دیگر ایجاد کرده ای ، و در آسمانهایت منزل دادی ، و با جای دادنت در جوار خود اکرامشان کرده ای ، و بر وحی خود امین ساختی ، و آفات را از ایشان دور کردی ، و از بلاها محافظتشان فرمودی ، و از گناهان پاکشان ساختی ، اگر قوت تو نبود خود قوی نمی شدند ، و اگر تثبیت تو نبود خودشان ثابت قدم نمی گشتند و اگر رحمت تو نبود اطاعت تو نمی کردند ، و اگر تو نبودی آنها هم نبودند . لیکن اگر آنها که این همه نزد تو مقام دارند ، و تو را اطاعت می کنند و نزدت دارای منزلتند ، و غفلتشان از امر تو اندک است ، آنچه را که از تو بر ایشان پوشیده مانده ، مشاهده می کردند ، و آن عظمت را که تا کنون از تو پی نبرده ان
نقد و بررسی دیدگاه شرق شناسانه‌ی کارن آرمسترانگ درباره‌ی رویدادهای زندگانی پیامبر اکرم (ص)
نویسنده:
مرسل نصری؛ استاد راهنما: جواد موسوی؛ استاد مشاور: محمدعلی رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرن‌هاست که جهان غرب با جهان اسلام چه در میادین جنگی و چه در میدان اندیشه در تقابل با هم قرار گرفته‌اند‌. با توجه به شکست غربی‌ها در جنگ‌های صلیبی - که سعی در تصرف سرزمین‌های اسلامی داشتند - این بار تهامات خود را به جانب پیامبر اسلام(ص) سوق دادند‌. آنها سعی کردند با تهمت و افترا و تخریب شخصیت ایشان برتری خود را در مقابله با مسلمانان و دین اسلام نشان دهند‌. چنین رویه‌ای برای مدت‌ها رو به فزونی رفت با این حال برخی از خاورشناسان نیز در این میان سعی کردند تا حدی منصفانه به زندگی پیامبر اسلام(ص) و تاریخ اسلام بپردازند‌. در سال‌های اخیر (به‌ویژه از نیمه دوم قرن بیستم) برخی از خاورشناسان به نشر آثار معتدل‌تر و نیز همسو با منابع تاریخ اسلام کرده‌اند. یکی از این خاورشناسان کارن آرمسترانگ است‌. اگرچه آرمسترانگ یک نویسنده غربی بود، لکن سعی می‌کرد زندگانی پیامبر(ص) را از منظری عینی مورد بررسی قرار دهد و در جاهایی که لازم بود، ذهنیت غربی را به دلیل عقاید غیرمستند و غیرمنصفانه‌اش در مورد آن حضرت را مورد انتقاد قرار داد‌. آرمسترانگ، تحت تأثیر جنبه انسانی و طبیعت صلح‌آمیز محمد(ص) قرار گرفت‌. حال این مسئله مطرح می‌شود که کارن آرمسترانگ تا چه حد توانسته است در معرفی پیامبر اسلام(ص) با تواریخ اسلامی همسو باشد و چه لغزش‌ها و اشتباهاتی در کتاب وی همچون سایر آثار غربیان وجود داشته است؟
  • تعداد رکورد ها : 336732