جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1064
سؤال الميتافيزيقا عند هايدغر
نویسنده:
حسن العمراني
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فلسفه و میراث انسانی در جهان پساغربی
نویسنده:
.Anthony F Shaker
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 51 تا 68
ادراک زیبایی‌شناسی آگاهی در پدیدارشناسی از نظرگاه هوسرل، هیدگر و سارتر
نویسنده:
عبدالرضا صفری ، امراله معین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر می‌کوشد نشان دهد در آموزۀ روان‌شناختی پدیدارشناسی به‌سببِ کاربست روش فروکاست آیدتیک، ادراک معرفت‌شناختی آگاهی به ادراک زیبایی‌شناختی آگاهی تبدیل می‌شود. دستاورد مهم این مقاله تمرکز بر این چرخش انقلاب‌گونه است که تمهیدات آن از هوسرل و آموزۀ فروکاست آید‌تیک او مایه می‌گیرد؛ زیرا براساسِ این روش، حیات استعلایی آگاهی از حالت شهود ذوات در ذهنیت محض به علمی عینی‌کننده تبدیل می‌شود تا سبب قوام‌بخشی (وجودبخشی) اشیا شود؛ اما سرانجام کاربست آموزۀ فروکاست آیدتیک نزد هیدگر قرارگرفتن وجود خاص آدمی به جای آگاهی است تا آگاهی‌ـ‌اگزیستانس پدیدار شود. نویسنده نتیجه می‌گیرد براساسِ کاربست این آموزه و یکی‌شدن آگاهی و آزادی که شاخصۀ مهم اگزیستانس است، در نزد سارتر هدف نهایی آموزۀ فروکاست آیدتیک، عدم‌سازی است؛ زیرا آگاهی محض، خالی از محتوا و عدم است. به این ترتیب، آگاهی در عین حال که خودانگیختگی است، آگاهی هم هست؛ لذا آگاهیْ صرافت محض و فاقد ماهیت شناخته می‌شود و می‌توان آن را به «طرح» تعریف کرد؛ زیرا می‌تواند خود را آزادانه بیافریند، انتخاب و ابداع کند. پس آگاهی همان اگزیستانس است. این گونه از ادراک حیات استعلایی آگاهی را می‌توان عمیق‌ترین ریشۀ ادراک زیبایی‌شناسی آگاهی دانست که سرانجام پدیدارشناسی را به «فلسفۀ عمل» تبدیل می‌کند؛ اما نمونه‌های مهم خودانگیختگی و نظرگاه زیبایی‌شناختی آگاهی که در اینجا طرح آگاهی خوانده می‌شود، در تخیل و عواطف به‌روشنی دیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 135 تا 150
دیباچه‌ای بر نقد هیدگر به سوبژکتیویسم دکارتی انسان تماشاگر هستی نیست
نویسنده:
حدیث منتظری
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
بررسی جایگاه فرد در اخلاق اگزیستانسیالیستی با محوریت هیدگر
نویسنده:
پدیدآور: توحید بخشنده گوده کهریز ؛ استاد راهنما: محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اگزیستانسیالیسم یک مکتب مهم فلسفی به شمار می رود در باب اگزیستانسیالیسم آثار متعددی وجود داردوفیلسوفان متعددی برای این مکتب نظریه پردازی کرده اند.دراین فلسفه تاکید ویژه ای بر "فرد" شده است و فرد محور اساسی این مکتب است.آثار متعددی در نقد واثبات اگزیستانسیالیسم به رشته تحریر آمده است ولی در کشور ما مولفه های اخلاقی فرددر اگزیستانسیالیسم شرح داده نشده است.فرد در فلسفه مفاهیم متعددی پیدا می‌کند. در برخی مکاتب فلسفی فرد صرفاً فاعل شناساست، اما در اگزیستانسیالیسم فرد علاوه بر اینکه فاعل شناساست، آغازگر کنش و مرکز احساسات نیز هست.کی‌یر کگور به عنوان اولین فیلسوف نظامند این مکتب مخالف سرسخت عینیت‌گرایی است و تفکر «سوبژکتیو» را برای فرد پیشنهاد می‌کرد. اما این دستیابی به امر سوبژکتیویته بسیار دشوار است زیرا معنایی ندارد که تقلا کنیم چیزی باشیم که هم اکنون هستیم؛ یعنی انسان فرید. از طرف دیگر هم «فرد» تمایل دارد که در دام یکی دانستن خود با چیزی دیگر گرفتار شود و فردیت خویش را در پذیرش حزب یا کیشی از دست بدهد و تباه شود. سارتر به رغم تمرکزش بر من هرگونه اصالت فرد را مهمل می‌شمارد. زیرا هر بخش از خودآگاهی‌ای که هر یک از ما از آن برخورداریم همراه با آگاهی ما از عالم، از دل آگاهی ما از دیگران حاصل می‌شود. «فرد» طرحی است که در درونگرایی خود می‌زید و برای این فرد لوح آسمانی مفاهیم اخلاقی وجود ندارد.هیدگر دازاین را در توضیح وجود انسان به کار می برد.وی معتقد است که ندای وجدان «فرد» را به پرسش از وضعیت خویش در چارچوب معمول زندگی اجتماعی رهنمون می‌شود. و در عین حال نباید اجازه دهیم که اوضاع و احوال اجتماعی موجود و نیز شیوه‌های معمول را که این اوضاع و احوال دربردارنده آنهاست تنها شیوه یا شیوه اجتناب ناپذیر زندگی به شمار آوریم.
پرسش هایدگر از معنای وجود و پیدایش مفهوم «دازاین»
نویسنده:
سیدمسعود زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از معنای وجود، از پرسش‌های اصلی و پردامنه در اندیشۀ هایدگر است. مقالۀ حاضر به سرآغاز این پرسش در درس‌گفتارهای اولیۀ هایدگر برمی‌گردد؛ تا نشان دهد که او گذشته از آنکه آن را به طور گسترده مطرح کرده است، اولاً از طریق پیوندزدن آن با پرسش از موجود من حیث هو، و نیز با مفهوم جوهر، آن را به سنت کهن مابعدالطبیعه برمی‌گرداند. ثانیاً او از همان آغاز، به ویژه در ضمن بحث از جوهر، به همان پاسخی به پرسش از معنای وجود می‌رسد که بعدها بارها تکرار می‌کند: در مابعدالطبیعۀ غربی وجود را همواره به حضور معنا می‌کرده‌اند. مقالۀ حاضر سپس با آوردن نمونه‌های زبانی زیادی، نشان می‌دهد هایدگر هنگام بحث از صورت‌های مختلف پرسش از معنای وجود، از لفظ «دازاین» (Dasein) نیز بسیار استفاده می‌کرده است؛ یعنی او در آغاز دازاین را هم‌کلام با عموم اهل فلسفه در آلمان، به معنای عام وجود به کار می‌برد و دازاین اصطلاح خاصی دال بر هویت و شخصیت انسانی نیست، آن ‌چنان‌که بعدها در وجود و زمان هست. این مقاله سرانجام در بخش سوم نشان می‌دهد که هایدگر چگونه از آن معنای عام دازاین، به معنای اصطلاحی‌اش می‌رسد و نیز چگونه در لفظ دازاین پرسش از وجود و معنای آن (حضور) نهفته است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 104
نگرشی تطبیقی بر مبانی انسان‌شناسی تعلیم و تربیت از دیدگاه هایدگر و صدرالمتألهین
نویسنده:
محسن ایمانی ، نجمه وکیلی ، سمیه مرحبا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تعلیم و تربیت انسان» از یک سلسله مبانی انسان‌شناسی برخوردار است که بیانگر پیوند مسئله تعلیم و تربیت با سلسله مباحث نفس‌شناسی فلسفی است و همواره مورد توجه اندیشوران حوزه تعلیم و تربیت ازیک‌سو و پژوهشگران حوزه انسان‌شناسی از سوی دیگر بوده است. در این میان، اندیشه‌های مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور و تأثیرگذار قرن بیستم در حوزه فلسفه غرب، و صدرالمتألهین، بنیان‌گذار حکمت متعالیه در حوزه فلسفه اسلامی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از رهگذر این جستار مشخص می‌شود که از سویی نقطه آغازین مباحث انسان‌شناسی در اندیشه هر دو شخصیت، سلسله مباحث هستی‌شناسی است؛ از سوی دیگر، هر دو اندیشمند با نگرش وجودی به نقد تعریف مشهور انسان به «حیوان ناطق» پرداخته‌اند. اندیشه‌های این دو فیلسوف در کنار اشتراکات، نقاط افتراقی نیز دارد که در نوشتار حاضر به آنها پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی سیالیت انسان در حرکت جوهری نفس ملاصدرا و اطوار دازاین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
حسن عبدی ، محمدتقی یوسفی ، منصور مهدوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مباحث حکمت صدرایی حرکت جوهری است. بر اساس تشکیک وجود، وقوع حرکت جوهری به نحو اشتدادی، امری ممکن، بلکه واقع‌شده است. تشریح این نظریه که انسان وجودی سیّال دارد، یکی از راهبردی‌ترین مباحث درباره نفس انسانی را روشن می‌سازد. از دیگر سو، دازاین به مثابۀ مسئله‌ای محوری در اندیشه هایدگر، حقیقتی ثابت نیست؛ بلکه دارای ابعاد و اطوار گوناگونی است. با توجه به جایگاه حکمت صدرایی و نیز اندیشۀ هایدگر، مقایسه میان سیالیت انسان در نظریۀ حرکت جوهری صدرایی و اطوار دازاین در نگرش هایدگر می‌تواند زوایای پنهان و ابعاد وجودی بیشتری از انسان را روشن سازد. بر این اساس، در نوشتار حاضر، برای فهم چگونگی سیالیت انسان، نخست ابعاد شش‌گانه حرکت جوهری نفس از منظر صدرا و سپس اطوار دازاین از منظر هایدگر توضیح داده شده است تا زمینه برای مقایسه این دو نظرگاه فراهم گردد. فضای فکری این دو فیلسوف، بیانگر مبانی متفاوت آنهاست. با این‌ همه، در برخی ابعاد حرکت مانند مسافت، میان دو فیلسوف اشتراک ‌نظرهایی را می‌توان یافت. البته نقاط اختلاف بین این دو متفکر دربارۀ انسان و مسیر‌های ممکن او در زندگی بسیار است
صفحات :
از صفحه 111 تا 140
نسبت میان نظر و عمل در ارسطو بنا بر تفسیر هیدگر
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو به نسبت نظر و عمل در دفتر ششم از کتاب اخلاق نیکوماخُس در طی تعریف دو مفهوم کیاست (phrónesis) و درایت (sophía) می‌پردازد. این دو مفهوم هر دو از فضایل عقلی‌اند و با مفهوم عقل (noûs) ارتباطی تنگاتنگ دارند. البته قرار گرفتن کیاست در کنار دیگر فضایل عقلی شامل درایت (sophía)، فن (techne) و معرفت (episteme) و بشمار آوردن آن چون یکی از انحاء ناپوشیده سازی (aletheuein) برای هیدگر این امکان را فراهم می‌آورد تا مانع از ورود این مفهوم به حوزة مباحث اخلاقی شود. او سه صفت برای مفهوم phrónesis قائل است: یکم دیدِ پیرامون‌نگر (umsichtig) داشتن؛ دوم مصمم (entschlossen) بودن و بالاخره وجدان یا شعورِ باطن (Gewissen) داشتن. بنا بر نظر هیدگر آنچه در نسبت میان phrónesis و sophía آشکار می‌شود، پیوند فلسفه با دانشی است که ما را در کارهای روزمره راهبر است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 84
نقدِ نقدهای هایدگر بر سوژة دکارتی
نویسنده:
منیره طلیعه بخش ، مهدی معین زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خوانش رایج سوژة دکارتی، آن را به­منزلة نقطة عطفی در«خودبنیادی» انسان درنظر گرفته است. بخش مهمی از فلسفة قرن بیستم به تأسی از هایدگر، بالاترین اهتمام خود را نقد سوژة دکارتی تعریف کرد؛ گویی سوژة دکارتی عامل اصلی انحراف مسیر فلسفه از لحاظ کردن وجود بماهو وجود بوده است. بسیاری منتقدان بحران­های مدرنیته را مولود خودبنیادی سوژة دکارتی می­دانند تا جایی که می­گویند سوژة دکارتی نه تنها فلسفه بلکه بشریت را نیز منحرف کرده است. این مقاله می­کوشد ضمن ارائة تقریری از نقد هایدگر و فیلسوفان متأثر از او، به نحوة تقویم سوژه دکارتی بازگردد و نسبت تأملات دکارتی را با بالقوگی، دوآلیته و خودبنیادی دریابد و نشان دهد با توجه به فقدان بنیادی سوژة دکارتی، نمی­توان چنین نقدی بر حقیقت سوژه نزد دکارت وارد کرد. در این میان متفکرینی بوده­اند که خوانشی متفاوت از سوژة دکارتی داشتند؛ خوانشی که این سوژه را به نسیان وجود و بحرانِ خودبنیادی بشریت و... رهنمون نمی­گردد. مقاله حاضر ضمن نقب زدن به مفهوم سوژه در یونان و تبار هلنی و عرفانی آن، خوانش­های مغایر با خوانش رایج سوژه دکارتی را مبنای کار قرار می­دهد و نشان می­دهد که سوژة دکارتی در حقیقت آن امرِ تهی است که امکان آزمودن حقایق را فراهم می­آورد.
  • تعداد رکورد ها : 1064