جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 155
زیبایی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی پرویزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی فلسفی نقش زیرساختی در علوم ایفاء می‌کنند، و آموزه‌های خاصِ هر مکتب فلسفی، مایه‌ی تشخص علوم، به هویتی خاص و ممتاز، نسبت به علومِ نشأت گرفته از اصول سایر مکاتب فلسفی، می‌گردد. زیبایی‌شناسی نیز از این امر مستثنی نبوده و (هرچند که تا کنون در فرهنگ اسلامی و مکاتب فلسفی آن، به صورت مدون، تالیف و به رشته‌ی تحریر در نیامده اما) می‌تواند در دستگاه فلسفی حکمت متعالیه به صورتی کاملا (متمایز، از آن‌چه اکنون با همین عنوان، در دیگر فرهنگ‌ها و مکاتب بشری رایج است) نظام‌مند، سامان یافته و سربرآرد. در همین راستا، تبیین چیستی زیبایی و حقیقتش، نیازمند تمسک به کلیدی‌ترین نظریه‌های حکمت متعالیه پیرامون وجود، هم‌چون اصالت، وحدت، تشکیک، بساطت و ... است. از این رهگذر واقعیت زیبایی تنزل هر حقیقت، وظهور و نمود عینی آن می‌گردد. این ظهور منحصر در عالم ماده و مجرد امور ذهنی (مانند خیالات) نیست بلکه هرآنچه عین هستی یا بهره‌مند از واقعیت یگانه‌ی آن باشد به دلیل موجودیت، بر ذات خویش و یا غیر، نمودی عینی که موجب ابتهاج است، دارد. دیدگاه خاص حکیم شیراز در توضیح کیفیت ادراک و مراتب این تجلی، باعث می‌شود (برخلاف ایده‌های رایج در توجیه ادراک زیبایی) ادراک زیبایی محدود به حس (استتیک) و صرفا در نتیجه‌ی رویارویی با امور مادی ظلمانی نبوده و به‌واسطه‌ی تمایز بین موجوداتِ مراتبِ مختلفِ وجود، و کیفیت برقراری ارتباط با آن‌ها و حضورشان نزد مدرِک، انحاء ادراک زیبایی؛ با کیفیات خاصه‌ای صورت گیرد که در تمام مراتب و نحوه‌های مختلف ادراک زیبایی، زیبایی؛ خود یا صورت‌ش نزد مدرِک حاضر و به درک حضوری، شهود می‌شود. از آن‌جا که برای هر واقعیت، تجلیات و آثاری به عنوان لوازم وجودی، رخ می‌نماید؛ زیبایی و ادراکش نیز (با توجه به قرائت جدیدی که از آنان ارائه می‌گردد) مصاحب با لوازمی از قبیل سعادت و ابتهاج، ادراک امر زیبا، حرکت جوهری در مدرِک و وصول و اتحادش با زیبایی و نهایتاً زیبا شدن مدرِک، خواهند بود.
بررسی تجربه‌ی هنری به عنوان امر معرفت شناسانه بر مبنای نظریات هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
امیرحسین فقیه دزفولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث ارائه شده در این پژوهش برای پاسخ دادن به این پرسش است که «تجربه‌ی هنری»، چه در مقام مخاطب اثر هنری و چه در جایگاه فاعل یا خالق آن، دارای چه کیفیتی از ارتباط با «کلیت جهان قابل تجربه که در آن امور، در حال وقوع یافتن هستند» و «تفکر» است؟ برای پاسخ‌گویی به این پرسش به نظریات زیبایی‌شناختی «هانس گئورگ گادامر» رجوع کرده‌ایم؛ و از طریق نظریات او، تجربه‌ی هنری را در نسبت با معرفت و حقیقت مورد بررسی قرار می‌‌دهیم. در این رویکرد هنر و تجربه‌ی زیبایی‌شناختی گشایشی به سوی افقی وسیع قلمداد می‌شود که اساس هستی شناسی فهم و بنیان تجربه‌ی هرمنوتیکی با تکیه بر آن‌ها شکل می‌گیرد.بدین ترتیب اثر هنری، صرفاً متعلق به لذت زیبایی‌شناسی سوژه نخواهد بود، چرا که رسالتی فراتر از آن دارد. به بیان دیگر بر مبنای این رویکرد، حقیقت و زیبایی را در تجربه‌ی اثر هنری نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد، چراکه این رویکرد مبنایی برای شناخت حقیقت به دست می‌دهد.آن‌چه که ما در تجربه‌ی هنری با آن مواجه می‌شویم زبان، کلام و گفتار است. « هستی راستین اثر هنری، در آن چیزهایی است که می‌تواند بگوید، و این توانایی فراسوی مرزهای تاریخی می‌رود.»(احمدی،۱۳۸۵، ص۵۸۳) از این منظر، «تجربه‌ی هنری» تجربه‌ی حقیقت است. اما نه حقیقتی که از طریق فرآیندی روشمند به دست آید؛ چرا که حقیقت هنری یک رویداد است. اگر تجربه‌ی هنر یک شکل منحصر به‌فرد از تجربه‌ی زبانی است، و تفکر نیز جز در زبان مقدور نیست و خود زبان ، انتزاعی از آن جهان کلی قابل تجربه است، پس ضرورتاً این سه در ارتباط با یکدیگرند. به واسطه‌ی آدمی، مفاهیم و معانی از طریق زبان ساخته می‌شوند تا در آن کلیت قابل تجربه وقوع یابند و تجربه شوند. هر شکلی از تجربه‌ی هنری، چه تاریخی و چه معاصر، با کیفیتی منحصر به زمانمندی وقوع خویش، در این ارتباط بوجود آمده است. از همین روست که هنر اساساً مستلزم تفسیر و تأویل است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که هنر، بی‌درنگ و در لحظه به فهم در نمی‌آید و خصلتی زمانمند دارد، و به گونه‌ای غیر زمانی برای خود و ما حاضر نمی‌شود.. گادامر تجربه و تفسیر هنر را نوعی روبرو شدن چیزی با چیز دیگر می‌داند. چنین تجربه‌ای به معنای روبرو شدن با نوعی رویداد و رخداد تاریخی است. رویدادی که در جریان رویارویی ما با زبان هنر روی می‌دهد، که در دیدگاه گادامر گشوده، خاتمه ناپذیر و فراگیر است. اثر هنری هربار تحت شرایط متفاوت، خود را به گونه‌ای دیگر عرضه می‌کند. تماشاگر امروزی نه تنها تصویر را به نحوی دیگری می‌بیند، بلکه چیز دیگری را نیز می‌بیند. یکی از ویژگی‌های اصلی هنر بازنمایی است. بازنمایانگری در هنر به معنای جلوه‌گر شدن محتوا و حقیقتی در اثر هنری است. به عقیده‌ی گادامر، حقیقت یک اثر هنری تنها از طریق محتوا و معنای آن است که می‌تواند خود را عیان کند. فهم ما ناظر بر محتوای اثر هنری است و نه مانند آنچه که زیبایی‌شناسی مدرن مطرح کرده است، معطوف به صورت ظاهری.اثر هنری همانند یک متن در برابر ما جلوه‌گر می‌شود و ما را دعوت به خواندن و فهمیدنش می‌کند. در چنین شرایطی مخاطب اثر هنری این امکان را پیدا می‌کند تا با تفسیر، باز سازی و باز آفرینی، هر متن تاریخی را در زمانه‌ی خود، بخواند و به فهم درآورد. بنابراین هر خواندنی که همراه با فهمیدن باشد، نوعی بازآفرینی و تفسیر است.
مقایسۀ زیبایی‌شناختی مراتب هستی در فلسفۀ فلوطین و سهروردی
نویسنده:
محمدعلی سلطان مرادی، یحیی بوذری نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زیبایی در فلسفۀ فلوطین و سهروردی، دارای جنبه‏ های تطابق و تفاوت است. از دیدگاه فلوطین، هستی سه اقنوم دارد: احد که تمام زیبایی‏ ها از او ناشی شده‌اند. پس از او عقل که اعظمِ موجودات است، پس‌ از آن نفس؛ که این سه اقنوم در نظامی سلسله‌ مراتبی از یکدیگر ناشی می‌شوند. نقس از عقل ناشی می‌شود و عقل به نوبۀ خود از احد. نظریۀ شهاب‌الدین یحیی سهروردی، مؤسس فلسفۀ اشراق، ریشه در اندیشۀ حکمای ایران باستا، فیلسوفان اسلامی و فلسفۀ نوافلاطونی دارد. وی مراتب هستی را از نورالانوار آغاز می‌کند، سپس از انوار قاهره صحبت می‌کند و سپس در پایان از انوار مدبرۀ افلاک و ابدان سخن می‏ گوید. در این مقاله، پس از گزارش خطوط اصلی تفکر این دو فیلسوف در تعریف، مراتب و ادراک زیبایی، به مقایسۀ مراتب زیبایی به مقایسۀ زیبایی‌‌شناختی مراتب نور در نظام سهروردی با وجود در فلسفۀ فلوطین می‌پردازیم. در پایان نقاط قوت و ضعف هر دو دستگاه را بررسی می‌کنیم و نشان می‌دهیم چه ارتباطی بین زیبایی و کمال بشری در فلسفۀ‏ اشراق و فلسفه نوافلاطونی فلوطین وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 138
تحلیل صفات زیباشناختی از دیدگاه فرانک سیبلی
نویسنده:
محمدصادق کاشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«فرانک سیبلی» یکی از زیبایی شناسان برجسته ی سنتِ فلسفه ی تحلیلی است. او در فضای فکری آکسفورد پس از جنگ جهانی دوم، زیر نظر متفکرانی مانند گیلبرت رایل و جان آستین، پرورش یافت و متدهای فلسفه ی زبان روزمره را در تبیین مسائل حوزه ی زیبایی شناسی، به کار بست. نتیجه ی هم آغوشی این متدها و خلاقیت و ابتکار ذهن وی، بیش از همه جا در مقاله ی «اصیل» و «بنیان برافکنِ» «مفاهیم زیباشناختی» متبلور شده است. وی در این مقاله، مقوله ی «صفات زیباشناختی» را برای نخستین بار مطرح و وارد ادبیات زیبایی شناسی تحلیلی می کند و در ادامه ی کار فکری خود سعی می کند در مقالاتی متعدد، به ارائه ی رهیافت اصیل و بدیع خود در خصوص مفاهیمی چون «ذوق»، «عینیت»، «احکام زیباشناختی» و «اثبات و استدلال در زیبایی شناسی» مبادرت ورزد. اهمیت رهیافت اصیل سیبلی را می توان در اصالت، دقتِ بسیار زیاد و نیز هجمه ای از دیدگاه های موافق و مخالفی دانست که مقالات وی و به طور خاص «مفاهیم زیباشناختی»، برانگیختند و هنوز بر می انگیزانند.دستاورد اصلی و بدیع سیبلی در زیبایی شناسی، معرفی و تحلیلِ مفاهیم و ویژگی های زیباشناختی است. در تحقیقِ پیشِ رو سعی شده است، تحلیل سیبلی از مفاهیم و ویژگی های زیباشناختی به خوانندگان فارسی زبان معرفی شود. روش به کار رفته در تحقیق حاضر، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تاکید بر ادبیات خاص سیبلی در طرح مسائل حوزه ی زیبایی شناسی است. تحقیق حاضر در پایان سعی داشته، تا به چالش ها و پویش های مسائل اصیل حوزه ی زیبایی شناسی تحلیلی چون «ذوق»، «عینیت»، و «جایگاه زیبایی شناسی در میان انواع علوم»، از منظر رهیافت بدیع سیبلی نگاه کند و نشان دهد که چگونه می توان با اهتمام به آرای سیبلی در باب مفاهیم مذکور، بار دیگر به بازاندیشی انتقادی تاریخ زیبایی شناسی پرداخت.
ملاک های زیبایی‌شناسی در فرم و محتوا، از نگاه صدرا
نویسنده:
مهدی امامی جمعه، جمال احمدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در جای جای متون فلسفی خود به بحث در مورد زیبایی پرداخته است. او برای شناخت زیبایی در اشیاء ملاک های متنوعی ارائه می کند. مسئله اصلی این پژوهش یافتن ملاک های زیبایی شناسی صدرایی است و بررسی اینکه این ملاک ها فرمی و ظاهری بوده و یا ناظر به محتوا و باطن اشیاء هستند. برای این منظور با استناد به متون مختلف ملاصدرا ملاک های زیبایی در دو دسته‌ی فرمی و محتوایی دسته بندی شده و ارتباطات این زیبایی های فرمی و محتوایی با یکدیگر و نسبت آن ها با ارکان اصلی حکمت صدرایی تحلیل و بررسی شده است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که از نظر صدرا مطابق با سلسله‌ی وجود، زیبایی همه‌ی موجودات نیز به جمال مطلق الهی ختم شده و اسماءالحسنی الهی علت همه‌ی زیبایی های عالم است. شناخت اسماءالحسنی موجب شناخت زیبایی اشیاء است و در نتیجه همه‌ی ملاک های زیبایی شناسی صدرایی در فرم و محتوا نیز به اسماءالحسنی الهی بازمیگردد. در حقیقت زیبایی از اسماءالحسنی آغاز شده و با طی مراتب تشکیکی وجود نازل می شود و ابتدا به محتوا و باطن و سپس از طریق باطن، به فرم و ظاهر اشیاء سریان پیدا می کند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 40
بررسی و تحلیل سیر تحولات علوم بلاغی (بیان و بدیع) در ایران؛ از آغاز تا قاجاریه
نویسنده:
مجاهد غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی برجسته ترین آثاری که به زبان فارسی در زمینه بلاغت(بیان و بدیع) تا دوره قاجاریه نوشته شده است، در جهت تبیین سیر تطوّرات مباحث بلاغی در ایران و سنجش میزان توانایی آن ها در تحلیل زیبایی شناختی شعر فارسی در دوره های مختلف سبکی، در این پایان نامه مدّ نظر بوده است. این پایان نامه، یک هدف اصلی دارد و به ضرورت موضوع و بر بنیان هدف اصلی، اهداف فرعی چندی نیز در آن دنبال می شود:هدف اصلی: 1- بررسی تاریخی – تحلیلی نوشته های بلاغی از ایران پیش از اسلام (احتمالاً) تا دوره قاجاریه، در جهت تبیین سیر تطوّر بلاغت در ایران.اهداف فرعی:1- بررسی تطبیقی نظریه های بلاغی مذکور در نوشته های بلاغی با شعر فارسی در دوره های مختلف سبکی آن.2- تأمّل بر این نکته که مبانی نظری بلاغت تا کجا و چگونه با هنجارهای زیبایی شناختی شعر فارسی و دید و داوری دوره‌های مختلف ادبیات فارسی درباره چیستی شعر سازگار است.3- یافتن پاسخی علمی برای این سؤال که تحوّل شعر فارسی و مختصّات سبکی آن چه قدر مدیون نوشته های بلاغی است و در مقابل، نوشته های بلاغی چه قدر شعر فارسی را مورد ارزیابی های زیبایی شناختی قرار داده و از آنتأثیر پذیرفته است.روش تحقیق در این رساله، کتابخانه ایست. بدینگونه که پس از پیش‌نوشت فصل های رساله و تبیین طرح اصلی آن، و مشخص کردن موضوعات و عناوین فرعی، با بهره گیری از آموزه های استادان راهنما و مشاور و با مراجعه به فهرست کتابخانه ها، نمایه های موضوعی، پایگاه های اطلاعاتی و... منابع و مآخذ مرتبط با هر جستار شناسایی گرديد. در مرحله بعد منابع و مآخذ شناسایی شده با توجه به میزان کمکی که می توانسته در تدوین جستارها داشته باشد و میزان سندیت آن ها ارزش گذاری و طبقه بندی شد. پس از این مرحله، مدارک به دست آمده و ارزش گذاری شده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و از آن ها فیش برداری شد. همزمان فیش های تهیه شده بر بنیان وحدت موضوع و هدف، تقسیم بندی گرديد. در مرحله نهایی اطلاعات خام این فیش ها بازخوانی و تحلیل شده و ضمن ارائه مطلب و نتیجه گیری، به جهت استدلال و استشهاد به آن ها ارجاع داده شده و یا به گونه های دیگر، البته با رعایت حقوق نویسندگان، از آن ها بهره برده شده است.پژوهش حاضر با بررسی پیشینه شعر و بلاغت در ایران پیش از اسلام آغاز می شود و پس از تحلیل آرا و اندیشه های مختلف در این باره و بازخوانی بلاغی چند اثر منظوم برجای مانده از آن روزگاران، بدین نتیجه می رسد که شعر فارسی در نخستین سده های رواج آن(سبک خراسانی)، ضمن تأثیر از بلاغت اسلامی، میراث دار مختصّات بلاغی شعر پیش از اسلام نیز هست. در ادامه، از آنجاییکه ویژگی های بلاغی، یکی از ملاک های تشخیص و تمایز سبک های مختلف شعر فارسی نسبت به یکدیگر است، کتاب های بلاغی فارسی در سه دوره، که تقریباً از نظر زمانی مطابق با دوره های سبکی شعر فارسی است، مورد بررسی قرار گرفته اند. توجّهی که در این پژوهش به ارایه نمایی از سیر تاریخی تألیفات بلاغی فارسی وجود داشته، باعث شده به حسب حال مؤلّفان این کتاب ها، انگیزه آن ها در تألیف، و ساختار آثار ایشان، یعنی اطّلاعات تاریخی و تذکره ای نیز پرداخته شود. تبیین تطوّرات مباحث بلاغی در کتاب های فارسی بلاغی و سنجش آنچه به صورت نظری در این آثار مطرح شده اند با شعر فارسی در دوره های مختلف، که به دنبال مطالب مذکور مورد توجّه بوده است، این نتیجه را در پی داشت که تحلیل زیبایی شناختی شعر فارسی بر مبنای کتاب های بلاغی سه ساحت مختلف دارد:دوره اوّل بلاغت فارسی که سده های پنجم تا هفتم هجری را در بر می‌گیرد، دوره تألیف ترجمان البلاغه، حدایق السّحر و المعجم است. این آثار با وجود صراحت لحن تقلید و تأثّر از بلاغت عربی، به دلیل خطوط مشترک میان شعر فارسی و شعر عرب در سده های نخست رواج آن ها، از عهده تحلیل زیبایی شناختی شعر سبک خراسانی برمی آیند. این دوره را می توان دوره سازگاری نامید. دوره دوّم بلاغت، که دوره واپس ماندگی نامیده شده است و سده های هفتم تا دهم هجــری را در بر می‌گیرد، دوره ای است که کتاب های بلاغی، به دلیل اتّکا به گفته ها و نوشته های پیشین و گسست از تحوّلات شعر در سبک عراقی و دوره انحطاط، از تحلیل زیبایی شنایی شعر روزگار خود عقب می مانند و جز آنکه بتوانند وجوه ادبیّت در آن اشعار را تا حدّ همان مباحث دست فرسود گذشته تفسیر کنند کاری نمی توانند کرد. تألیفات شاخص این دوره، معیار جمالی، حقایق الحدایق و بدایع الافکار است. رونویسی از کتاب های بلاغی نسل اوّل و برقرار نشدن گفتمانی با تحوّلات شعر فارسی در سده های یازدهم و دوازدهم هجری، و ناهمسانی محسوسی که میان وجوه زیبایی شناختی شعر سبک هندی با وجوه زیبایی شناختی سبک های پیشین به وجود آمد، باعث شد بلاغت فارسی، که جز به همان قاعده ها و قانون های دست فرسود گذشته مجهز نبود، نه تنها از عهده تحلیل زیبایی شناختی شعر سبک هندی برنیاید بلکه به دلیل هنجار گریزی های بلاغی ای که در اشعار این سبک بود، اساساً روبروی آن بایستد. این دوره را دوره ناسازگاری نامیده ام. تألیفات بلاغی این دوره این تمایز را نسبت به دوره های پیشین دارد که در دو جغرافیای فرهنگی نوشته شده اند: ایران عصر صفوی و هند دوره گورکانی. اهمّ این آثار عبارتند از: انوارالبلاغه، رساله بیان بدیع، غزلان الهند، و تحفه الهند. همچنین در کتاب های بلاغی، گاه پراکنده وار و گاه در فصلی جداگانه، همچنین گاه به تأثیر از نوشته های بلاغی اسلامی و گاه بر حسب تأمّلات شخصی بلاغیون در شعر پارسی، مواردی به عنوان عیوب شعر تعریف شده است. آنچه در کتاب های بلاغی دوره نخست در این باره آمده و نیز در کتاب هایی چون چهارمقاله و قابوسنامه، در واقع عیوب قصیده و مدیحه است و در واقع بیشتر سنجیدن شعر است از منظر کارکردهای آن؛ و نه حاصل نقد شعر از حیث شعر بودن. امّا به هر حال با مقتضیّات اجتماعی و ادبی روز همخوان است. در دوره بعد(دوره واپس ماندگی) با وجود تطوّرات شعر در عرصه اجتماعی و ادبی همین موارد به تقلید از کتاب های پیشین، تکرار می شود. در دوره سوّم، همچنانکه دو جریان بلاغی در ایران و هند داریم، دو جریان در حوزه عیوب شعر هم داریم. یکی، آنچه در تألیفات بلاغی در ایران دیده می شود و بازگویی عیوب فصاحت در «تلخیص» و «مطوّل» است و دیگر، آنچه در تألیفات بلاغی در هند دیده می شود و هم از حیث طرفگی و تازگی، هم از حیث شرایطی که برای تطبیق این موارد با عیوب شعر در دیگر نوشته های بلاغی پیش می آورد و هم از حیث راه بردن به نگرش های بلاغت هند نسبت به شعر و عیوب آن اهمّیت دارد.
بررسی زیبائی‌شناسی آثار نقاشی زنان معاصر ایران با تأکید بر شش دوره نمایشگاه تجلی احساس، پروژه عملی: «زن در فضای خانواده»
نویسنده:
فروغ مهدی‌پور علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نمایشگاه تجلی احساس به مناسبت گرامی داشت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه (س) از سال 1373 در 5 دوره متوالی سالانه برگزار شده است و دوره ششم آن با ده سال وقفه در سال 1388 برپاشد. در این تحقیق بررسی گسترده ای بر آثار این نمایشگاه صورت پذیرفت.آثار هنرمندان غیر حرفه ای و هنرمندان پیشکسوت کاملا مورد تحلیل قرار گرفت و برای غنی تر شدن تحلیل ها در این زمینه نظر سنجی های بسیاری از اساتید مختلف به عمل آمد.ابتدا به شرح چگونگی پیدایش پیشگامان نقاشی نوگرا پرداخته شد و جایگاه زنان در این حیطه نقد شد. سپس نقاشی هنرمندان بعد از انقلاب و در نهایت آثار هنر زنان تا سال های اخیرمورد ارزیابی قرار گرفت.با توجه به تحقیق انجام شده، مشخص شد زنان نقاش معاصر آنگونه که انتظار می رفت، نتوانسته اند موقعیت مناسبی درهنر ایران پیدا کنند. به همین دلیل در عرصه بین المللی نیز از جایگاه خوبی برخوردار نیستند .اگر تاریخ هنر ایران فضای مساعدی برای رشد و تعالی زنان نقاش فراهم می آورد این هنرمندان که بیش از 70 درصد جامعه هنری ایران را تشکیل می دهند، خواهند توانست جایگاه هنر ملی را به درجه بالاتری سوق دهند.
زیبایی شناسی محتوایی و ساختاری سیمای اهل بیت (ع) در شعر عبدالحسین الازری
نویسنده:
بهاره رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهشعر آیینی، آینه‌ی تمام‌نمای عقاید شاعران متعهّد شیعه است که در شکل و ظاهری ادبی بیان می‌شود. شاعران به عنوان مبلّغان فعّال، در عالم ادبیّات، با سرودن اشعاری که مضمون آن‌ها اعتقاد راسخ به ائمه‌ی اطهار (ع) و دفاع از عقاید شیعی، ایجاد حماسه و نفی ظلم و استبداد است، وظیفه‌ی خطیر خود را به منصه‌ی ظهور می‌رسانند و به آفرینش آثار ادبی می‌پردازند. یکی از شاعران متعهّد شیعی عراق، «عبدالحسین ازری» است؛ او به ‌سرودن اشعار وقصاید شیعی دل‌انگیز وسرشار از عاطفه‌ی صادق وپویا، تلاش نموده تا معارف والای قرآنی و حدیثی را در منقبت اهل بیت (ع) به تصویر بکشد، امّا اشعارش، با وجود داشتن معانی استوار وتأثیر گذار، از نظر پژوهشگران عرصه‌ی شعر شیعی، مهجور مانده است. و همین امر موجب شد تا ضمن مراجعه به اشعار گران‌مایه‌ی او، درون-مایه‌های شعرآیینی آن را استخراج وتحلیل نماییم تا زمینه‌ی معرّفی بیش از پیش این شاعر، به جامعه‌ی علمی فراهم گردد.در روزگار ازری تبلیغات گسترده علیه اسلام؛ بویژه مکتب تشیّع و استعمار عراق توسّط استعمارگران، اوضاع آشفته‌ی عراق، فقر فرهنگی، شیوع فساد در جامعه، روح آزاده‌طلب شاعر را به خشم آورد. و شاعر را بر آن داشت تا شعر خود را در راه دفاع از مکتب تشیّع و بیداری هموطنانش و شناساندن ظلم استعمارگران، در کشورش و دعوت به جهاد برای نجات جامعه‌ی خود از چنگال ظلم و فساد قرار دهد. مدح پیامبر (ص) و امام علی (ع) و مدح و رثای امام حسین (ع)، تنها موضوعاتی است که ازری در شعر آیینی خود به آن پرداخته است. او در مدح رسول اکرم (ص) تلاش نموده است تا با یادآوری مجد گذشته‌ی مسلمانان، ملّتش را به انقلاب و قیام علیه ظلم تشویق کند. ازری، با توسّل به پیامبر(ص)، نجات امّتش را آرزو می‌کند. وی امام علی (ع) را نماد حقّ دانسته و با ذکر دلاوری‌های امام حسین (ع)، آن حضرت (ع) را نماد آزادگی می‌داند و مخاطب را به راه امام (ع) دعوت می‌کند. از ویژگی‌های بارز سبک شعری او می‌توان به کاربرد عنصر نماد و آموزه‌های دینی، به کارگیری صور خیال، بویژه تشبیه و استعاره اشاره نمود. شایان ذکر است که وی از تشبیه، فراوان استفاده نموده و جانب اعتدال را رعایت نکرده است و از آرایه‌های ادبی نظیر: جناس، ردّالعجز علی الصدر، مراعات نظیر و ... به طور معتدل بهره گرفته است. کلید واژه‌ها: اهل بیت (ع)، شعر آیینی، زیبایی شناسی، عبدالحسین ازری، شعر معاصر عراق.
بررسی زیبایی‌شناسی نگاره‌های سلطان محمد با تاکید بر اندیشه‌های رمزی ابن‌سینا
نویسنده:
سیامک دریواس دستگیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه معلوم است این است که ابن سینا یکی از مهمترین متفکران جهان اسلام است که ضمن داشتن رهیافتی عقلی در دوره آخر تفکر خود به پاره ای از اندیشه های رمزی و عرفانی التفات کرده است از دیگر سو سلطان محمد یکی از هنرمندان برجسته سنت ایرانی- اسلامی که علی رغم ارزش های بصری در آثار او، بیان محتوایی را نیز در نگاره های خود به دقت گنجانده است. اما آنچه نامعلوم است، نسبت و قرابت اندیشه های رمزی ابن سینا و سلطان محمد است. از همین رو این پژوهش با تکیه بر اندیشه های رمزی ابن سینا از سویی و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی ارزش های بصری سلطان محمد می کوشد تا اندیشه رمزی و یک رهیافت هنری در سنّت ایرانی – اسلامی را تحلیل و نشان دهد.روش به کار رفته در این پژوهش کتابخانه ای وتکیه بر متون ، ادبیات موجود در این حوزه است. که در این روش محمل التفات به آثار ابن سینا و شرح آثار سلطان محمد مورد توجه قرار گرفته است. و از طریق مقایسه، تطبیق این دو کوشیده است به نتایج مطلوب خو دست یابد.
زیبایی شناسی طرح و نقش آثار سفالین خاندان ابی طاهر
نویسنده:
آزیتا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خاندان ابی‌طاهر کاشانی از سفالگران بنام قرن ششم تا هشتم هجری در ایران بودند. بیشترین آثار ثبت شده توسط این خاندان از محمد بن ابی‌طاهر تا یوسف بن علی بر روی محراب‌ها و لوح‌مزارهاو ازاره‌هاست. ساختار کلی آثار مذکور بیشتر تحت تأثیر محراب‌های سنگی، گچی و عناصر معماری قرار داشت و نقوش آن با الهام از نگاره‌های ظروف زرین فام به سبک کاشان، تذهیبکاران و عناصر معماری و نقوش پیش از اسلام بود. نقشمایه‌های تزیینی در تمامی آثار شامل نقوش گیاهی است که به صورت متراکم سطح کار را پوشانده، کتیبه نویسی که از خطوط ثلث،کوفی و نسخ استفاده شده و نقش قندیل جهت تمایز محراب‌ها از لوح‌مزارها بکار رفته است. در این میان مباحث عرفانی و اسلامی که پیرامون زیبایی‌‌شناسی مطرح گردیده در شکل‌گیری آثار اسلامی نقش موثری داشته است؛ در این پژوهش توصیفی – تحلیلی که با روش کتابخانه‌ای و اسنادی و میدانی به جمع‌آوری اطلاعات پرداخته، تمامی آثار بررسی شده بر اساس اصول زیبایی‌شناسی اسلامی واکاوی شده و به نوعی از این اصول پیروی کرده‌اند. آثاری چون محراب پیش‌روی مبارک که تراکم نقوش به وضوح دیده شده، نمودی از جهان خیالی و نمایش وحدت در کثرت است.رنگ طلاییزمینه و نقش قندیل در محراب‌ها، مفهوم تجلی نور الهی را القا کرده ، استفاده از حروف بلند حاشیه‌ها نشان توحید و رنگ آبی کتیبه‌ها نمایش آسمانی بودن کلمه‌ها است. در نهایت این ویژگی‌ها باعث شده تا آثار خاندان ابی‌طاهر از دیگر انواع محراب‌ها و لوح مزارها متمایز شوند.
  • تعداد رکورد ها : 155