جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336720
آموزه های تربیتی قصص انبیاء در سوره مبارکه هود با تأکید بر دیدگاه تفاسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن»
نویسنده:
محبوبه مستعلی زاده؛ استاد راهنما: علی محمد میرجلیلی؛ استاد مشاور: محمد مهدی خیبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اهداف دین اسلام به عنوان کاملترین، بالاترین و جامع‌ترین دین، هدایت و تزکیه و تربیت انسان و رساندن او به مقام والای انسانی (تقرب به درگاه الهی) است و قرآن کریم تربیت از نظر لغوی مصدر باب تفعیل از ریشه «ربی» و به معنای از قوه به فعل رساندن، رسیدگی وپرورش دادن و در شرایط رشد قرار دادن است و از نظر اصطلاح علوم تربیتی به معنای فراهم کردن زمینه برای از قوه به فعل رساندن افراد است و در واقع هنر تغییر رفتار انسان است. به عبارتی، تربیت برانگیختن استعدادها و قوای گوناگون و پرورش انسان است که طبعاً با تلاش و دلسوزی همراه با صبر و تحمل بسیار همراه است. کامل‌ترین کتاب تربیتی و اخلاقی است که در آن اهداف و روش‌های تربیتی در ابعاد فردی و اجتماعی بیان شده است. هدف انبیاء الهی از تربیت، رشد فضایل و دوری از رذایل در جامعه بشری و رساندن انسان‌ها به معرفت و خداشناسی کامل بوده و به تعبیر قرآن، انبیاء مأمور به تعلیم و تربیت انسان‌ بوده‌اند: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِکَ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یزَکِّیهِم‌» (بقره/ 129) و برای تربیت و رشد و تعالی بشر از جان و آبروی خود مایه گذاشتند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نکردند. تربیت از مهمترین وظایف انسان‌ها نسبت به خود: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنْفُسَکُم‌» (مائده/ 105): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید.» و اطرافیان است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَه» (تحریم/ 7): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید. قرآن کریم در سوره‌های مختلف از پیامبران الهی و تلاش آنان در راه تربیت افراد جامعه سخن به میان آورده است که از جمله آنها، سوره مبارکه هود است. در این سوره از آیات 71 تا آخر سوره از پیامبرانی چون حضرت نوح(ع)، حضرت هود(ع)، حضرت صالح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت لوط(ع)، حضرت شعیب(ع)، حضرت موسی(ع) و پیامبر اکرم (ص) و تلاش آنان در راه تربیت قوم خود سخن به میان آمده است. با توجه به آنکه انبیای الهی الگوی بشر هستند و تنها برای قوم و قبیله خود الگو نبوده‌اند، بلکه برای همه امت‌‌ها و برای همه زمان‌ها می‌توانند الگوی مناسب باشند، این پژوهش تلاش دارد تا با مطالعه و تدبر در آیات سوره مبارکه هود و با استفاده از تفسیر «الکاشف» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی شیعه و تفسیر «فی ظلال القرآن» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی اهل سنت، آموزه های تربیتی مطرح در قصص انبیاء در سوره هود (شامل اصول و روش های تربیتی) را به بحث بگذارد. به عبارتی، ضمن تبیین اصول تربیت از دیدگاه انبیای الهی، روش‌های تربیتی پیامبران و مراحل آن را مورد بحث قرار دهد. قابل ذکر است که انتخاب این دو تفسیر از آن جهت است که هر دو از کتب تفسیری تربیتی شیعه و اهل تسنن است که آیات نورانی قرآن را با تکیه بر ابعاد تربیتی آنها شرح داده‌اند. تفسیر الکاشف از جمله تفاسیر تحلیلی و اجتهادی در مکتب شیعه محسوب می‌شود. نویسنده در این تفسیر، سعی کرده قرآن را با زبان روز و برای نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی مردم معاصر تبیین کند و از تفسیر به رأی پرهیز کرده و کوشیده با استناد به روایات معتبر شیعی و با بهره‌گیری از عقل و اجتهاد، به تبیین مفاهیم قرآنی بپردازد و با نگاهی روزآمد، به مسائل دینی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی بشر معاصر می‌پردازد. این تفسیر از جایگاه مهمی در میان تفاسیر معاصر شیعه برخوردار است. تفسیر "فی ظلال القرآن" اثر سید قطب نیز از تأثیرگذارترین تفاسیر تربیتی و اجتماعی اهل سنت است که نگاهی عمیق به مفاهیم اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی قرآن دارد و با نثری ادبی و عاطفی، برای تربیت اسلامی در عصر معاصر نوشته شده است. قابل ذکر است که در این نوشتار به تشابه و تفاوت دیدگاه این دو مفسر نیز پرداخته خواهد شد. میان دو تفسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن» در تبیین آموزه‌های تربیتی قصص انبیاء اشتراک‌هایی مانند تأکید بر ایمان، مقاومت و دعوت الهی وجود دارد؛ اما تفاوت‌هایی در نوع تأکید بر مسائل سیاسی و اجتماعی دیده می‌شود. هر دو تفسیر از قصص انبیاء برای تبیین الگوهای تربیتی پیامبران بهره می‌گیرند، ولی دیدگاه مغنیه بیشتر بر تربیت فردی و اخلاق اجتماعی و دیدگاه سید قطب بیشتر بر تربیت حماسی و مبارزه با طاغوت متمرکز است. در تبیین شخصیت پیامبران، مفسر «الکاشف» بیشتر به ویژگی‌های اخلاقی و معرفتی آنان می‌پردازد، درحالی‌که نویسنده «فی ظلال»، بر پیامبران به‌عنوان رهبران انقلابی تأکید دارد.
فرشتگان در منداییت و یهودیت: پژوهشی مقایسه ای در ماهیت، عملکرد و کارکرد
نویسنده:
ریحانه قاسمی؛ استاد راهنما: مهراب صادق نیا، محمد شکری فومشی؛ استاد مشاور: مهرداد عربستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه‌ای ماهیت، عملکرد و کارکرد فرشتگان در منداییت و یهودیت انتخاب شده و می‌کوشد با بررسی متون مقدس، منابع تاریخی و پژوهش‌های بین‌رشته‌ای، ابعاد الهیاتی و آیینیِ فرشتگان یهودی و مندایی را روشن سازد. از طریق این پژوهش انتظار می‌رود که بتوان درک عمیق‌تری از ماجرای آغاز توجه به فرشتگان و نقش فرشتگان در رابطه با خدا و انسان و جهان به عنوان ابزارهایی جهت انتقال نور و معرفت الهی و متعاقباً نمود علنی در زندگی پیروان دو دین یهودی و مندایی به دست آورد. این تحقیق می‌تواند به کشف الگوهای جهان‌شمول و تفاوت‌های منحصربه‌فرد در درک فرشتگان کمک کند و نشان دهد چگونه بافت الهیاتی یهودیت و منداییت بر نقش این موجودات ماورایی تأثیر گذاشته است. در نظام‌های توحیدی، به‌ویژه یهودیت و مندائیت، تأکید بر تعالی مطلق خداوند، یعنی جدایی و برتری کامل او از جهان مخلوقات، اصلی بنیادین در الهیات است. این اصل، پرسشی اساسی در الهیات و دین‌پژوهی پدید می‌آورد: چگونه امر متعال می‌تواند با جهانی مادی و انسانی که در قلمرو کثرت، فساد و محدودیت گرفتار است، ارتباط برقرار کند؟ پاسخ این چالش در هر دو سنت از طریق موجودات واسطه‌ای، یعنی فرشتگان (??????) در یهودیت و اثراها (uthras) در مندائیت، صورت‌بندی شده است. این موجودات نه‌تنها نقشی نمادین، بلکه جایگاهی عمیق در سنت و کیهان‌شناسی دارند و رابطه میان خدا، عالم و انسان را معنا می‌بخشند. در یهودیت، فرشتگان موجوداتی آفریده‌شده، غیرفانی و غیرجسمانی‌اند که به‌عنوان مأموران اجرای اراده الهی در متونی چون تورات، تلمود و به‌ویژه آثار قبالایی مانند زوهر توصیف شده‌اند. این موجودات به‌تدریج ساختاری سلسله‌مراتبی و پیچیده یافته‌اند و برخی چون جبرئیل، میکائیل یا متاترون، نقش‌هایی فراتر از پیام‌رسانی، از جمله واسطه‌گری در وحی، شفاعت آسمانی یا تجلی صفات الهی بر عهده دارند. فرشتگان در نقش‌هایی چون بشارت‌دهنده (مانند مژده به ابراهیم)، محافظ (مانند فرشته نگهبان اسرائیل)، عامل مجازات (مانند فرشته مرگ در خروج) یا حتی تمثیل‌های عرفانی و کیهانی ظاهر می‌شوند و فاصله میان خدای متعالی و جهان فانی را پر می‌کنند. در مندائیت، اثراها موجوداتی نورانی و غیرمادی‌اند که با نور برتر یا «هیی ربی» (خدای اعلی) پیوندی متافیزیکی دارند. این موجودات، که در متونی چون گنزا ربّا، ادراشا اد یهیا و قلستا توصیف شده‌اند، اغلب به‌صورت جفت‌های مذکر و مونث با طبقه‌بندی دقیق و سلسله‌مراتبی تصویر می‌شوند و ماهیتی نزدیک به ایده‌های افلاطونی، فرشتگان زرتشتی و موجودات گنوسی دارند. اثراها به‌عنوان راهنمایان روح، مأموران حسابرسی نفس، محافظان پل‌های کیهانی و مجریان نورانی رازهای خلقت عمل می‌کنند و در آیین‌های نجات‌بخش مندایی، به‌ویژه در مسیر صعود روح به عالم نور، نقشی محوری ایفا می‌نمایند. از منظر الهیاتی، این موجودات واسطه‌ای، شکاف هستی‌شناختی میان خدای متعال و جهان فانی را پر می‌کنند. در یهودیت، این نقش در قالب ساختارهای عرفانی، نمادین و کیهانی، به‌ویژه در قبالا، به اوج خود می‌رسد، جایی که فرشتگان تجلی اراده الهی و واسطه حضور خدا در تاریخ و طبیعت‌اند. در مندائیت، اثراها نه‌تنها رابط میان انسان و عالم نور، بلکه تجسم نظام‌مند نور و اراده الهی برای بازگرداندن نفس به اصل نورانی خود هستند. این موجودات، بدون خدشه به قداست و تعالی الهی، امکان تعامل خدا با عالم و انسان را فراهم می‌سازند. تاکنون، بررسی‌های دقیقی درباره فرشتگان در یهودیت انجام شده و متون و پژوهش‌های گسترده‌ای در این زمینه وجود دارد. بااین‌حال، درباره مندائیت، به دلیل محدودیت منابع و دسترسی به متون اصلی، پژوهش‌های کمتری صورت گرفته است. مهم‌تر اینکه، مقایسه فرشته‌شناسی این دو سنت، یعنی فرشتگان یهودی و اثراهای مندایی، تاکنون موضوع پژوهش نبوده است. این پژوهش با هدف پر کردن این خلأ، می‌کوشد ماهیت، عملکرد و کارکرد الهیاتی فرشتگان و اثراها را در یهودیت و مندائیت به‌صورت مقایسه‌ای بررسی کند. این مطالعه با تکیه بر متون اصلی یهودی (تورات، تلمود، زوهر و متون هخالاتی) و مندایی (گنزا ربّا، ادراشا اد یهیا، قلستا، انیانی و ..) و بهره‌گیری از روش نظم‌دهی مفهومی و تحلیل تطبیقی-الهیاتی، به این پرسش پاسخ می‌دهد: فرشتگان و اثراها در یهودیت و مندائیت چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی در ماهیت، عملکرد و نقش الهیاتی دارند و چگونه این موجودات واسطه‌ای تنش میان تعالی خداوند و حضور او در جهان را رفع می‌کنند؟ این پژوهش نه‌تنها ساختارهای فرشته‌شناختی این دو سنت را روشن می‌سازد، بلکه به درک عمیق‌تری از نحوه مواجهه ادیان توحیدی با پرسش‌های بنیادین الهیاتی یاری می‌رساند. با تمرکز بر ماهیت و کارکرد این موجودات واسطه‌ای، این مطالعه الگویی مشترک در پاسخ ادیان توحیدی به مسئله ارتباط با امر متعالی را آشکار می‌سازد، درحالی‌که تفاوت‌ها در خاستگاه‌های متافیزیکی، زبان نمادین و بسترهای تاریخی و فرهنگی هر سنت، زمینه‌ای غنی برای تحلیل چندلایه فراهم می‌آورد.
مفهوم شناسی واژه « لقاء» و مشتقات آن در قرآن کریم
نویسنده:
تهمینه سیفی؛ استاد راهنما: عبدالرسول حسینی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از رویکردهای مهم در مطالعات قرآن برای کشف ورسیدن به لایه های عمیق تر معنایی، واکاوی و مفهوم شناسی واژگان است که در عمق بخشیدن به معناهای مستخرج ازآیات قرآن نقش مهمی دارد . واژه (لِقاء به کسر لام) از واژگانی است که خود و مشتقاتش در قران کریم زیاد به کار رفته است.این واژه به معنای روبرو شدن و مصادف شدن با شی‌ء است، مانند« وَ اِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا »(بقره/14) مشتقات این واژه بعضا در آیات قرآن با معانی متفاوت به کار رفته است، مانند «تَلْقیه» به معنای روبرو کردن و تفهیم و اعطا مانند « َ اِنَّکَ‌ لَتُلَقَّی‌ الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ‌؛ تو قرآن را از جانب خدای حکیم و دانا تفهیم می‌شوی»؛ « اِلْقاء»به معنای انداختن مانند فَاَلْقی‌ عَصاهُ فَاِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ‌ ؛ «تَلَقَّی» به معنای تفهّم و اخذ مانند « فَتَلَقَّی‌ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ‌»؛ اِلْتِقاء»به معنای ملاقات دو شی‌ء است همدیگر را مانند« مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ‌ یَلْتَقِیانِ‌ »؛ «تِلْقاء»به معنای جهت و طرفی که در مقابل است مانند« وَ لَمَّا تَوَجَّهَ‌ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ ...»؛ ترکیب اضافی «لِقاءُ الله» نیز در قران مکررا به کار رفته است که برخی آن را به معنای ملاقات نعمت و عذاب خداوند تفسیر کرده اند ؛ ترکیب « یَوْمُ التَّلاق » در قران که یکی از نام‌های روز قیامت است به کار فته است.موارد یاد شده برخی از کاربرد های این واژه در قران کریم است که در پژوهش پیش رو این موارد و دیگر کاربرهای این واژه بررسی خواهد شد. مترادف های این واژه نیز در قران استعمال شده است .شاید در نگاه بدوی واژگان (لَحَقَ-زارَ، لَزِمَ-لصق-صحبه و...) را بتوان به عنوان مترادفهای آن یاد کرد یا واژگان « اخذ ، نبذ و قذف» را متراف باب افعال این واژه یعنی القاء دانست. البته معانی و مصادیق این واژه در قران بیشتر از موارد پیش گفته است که طبیعتا در سیر پژوهش ، ما به تفصیل به این موارد می پردازیم
بررسی منشأ دین بر اساس نظریه فطرت و پاسخ به شبهات
نویسنده:
عاطفه زمانی باب گهری؛ استاد راهنما: عباس عباس زاده؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی منشأ دین بر اساس نظریه فطرت وپاسخ به شبهات آن پرداخته خواهد شد. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا خدا دین را از طریق وحی در اختیار انسان نهاده است، یا آیا گرایش انسان به دین صرفا محصول عوامل اجتماعی و فرهنگی است یا ریشه‌ای طبیعی در ساختار انسانی دارد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه‌ای است و داده‌ها از منابع علمی معتبر، کتاب‌ها و مقالات پژوهشی گردآوری شده‌اند. یافته‌ها حاکی از این است که گرایش به دین بخشی از طبیعت انسان است هرچند در جوامع و فرهنگ‌های مختلف به شیوه‌های متفاوت ظهور یافته است. علامه طباطبایی و شهید مطهری بر نقش فطرت در باور‌های دینی تاکید داشته اند. این پژوهش چارچوبی علمی برای درک ریشه‌های دین ارائه خواهد داد که شناخت دین محدود به عوامل محیطی و اجتماعی نیست و بعد فطری انسان نیز نقش اساسی دارد. مخالفین این نظریه الحاد و بی دینی برخی افراد و نیز کثرت و تنوع ادیان و نقش تعیین کننده تربیت در جوامع مختلف را دلیل فطری نبودن دین عنوان کرده‌اند. که طرفداران نظریه فطرت در پاسخ آن‌ها به موانع رشد فطرت و علل افول آن اشاره کرده‌اند.
کاربست عقل در تفسیر تسنیم
نویسنده:
وحیده حمامی؛ استاد راهنما: مهدی ارجمندفر؛ استاد راهنما: علیرضا موفق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مفسران قرآن کریم از زمان پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)، با توجه به علم وتوانایی خویش، کتب تفسیری متنوعی با روش های مختلف تفسیری تدوین نموده اند. مفسران برجسته شیعه همچون شیخ طوسی، ملا فتح الله کاشانی و علامه طباطبایی ازروش عقلی برای تفسیر آیات قرآن کریم بهره جسته اند . درقرن معاصر نیز، مفسر شاخص و برجسته ای همچون علامه جوادی تفسیر تسنیم را با روش عقلی تدوین نموده اند . تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی ویژگی منحصر به فردی دارد و آن اینکه فرایند تفسیر قرآن درآن با روش عقلی منسجم انجام شده است. عقل به عنوان ابزار اصلی درکنار نقل معتبر معصومین علیهم السلام، برای کشف مراد خداوند می باشد و نیز به عنوان منبع مهم برای تفسیر و فهم حقایق قرآن کریم شناخته می شود. بدیهی است تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی، جز مهمترین تفسیر شیعی به زبان فارسی و به سبک ترتیبی در قرن معاصر می باشد. آیت الله جوادی آملی تفسیر تسنیم را طی چهل سال و در هشتاد جلد در حوزه علمیه قم تدوین نمودند. روند تالیف این تفسیر با آغاز درس تفسیر ایشان درسال 1361 درمدرسه سعادت قم شروع شد. با افزایش جلسات تفسیری آیت الله جوادی آملی، گروه تفسیر درسال 1369 تشکیل شد تا محتوای درس های تفسیری را به صورت کتاب تفسیری با عنوان تفسیر تسنیم تدوین کنند. بعد از تاسیس مرکز تحقیقاتی اسرا درقم درسال 1372؛ نخستین جلد تفسیر تسنیم در سال 1375 منتشر شد و آخرین جلد آن درسال 1403 به چاپ رسید . با توجه به اینکه آیت الله جوادی آملی در زمینه های مختلف علوم اسلامی مثل فقه ، فلسفه ، عرفان ، کلام ، حدیث و علوم قرآنی تخصص داشته اند درکتاب تفسیر تسنیم شاهد این هستیم که از اصطلاحات مربوط به علم فلسفه ، منطق ، کلام ، حدیث ، فقه ، اخلاق ، و مباحث علوم قرآنی درحین تفسیر آیات قرآن کریم استفاده کرده اند. به همین دلیل تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی طولانی ترین و تخصصی ترین تفسیر قرآن کریم در قرن معاصر محسوب می شود که تاکنون بیش از پانصد پایان نامه و صد ها مقاله در موضوعات متنوع قرآنی وتفسیری با توجه به تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی نگاشته شده است .( سایت اسرا ) لازم به ذکر است عقل به عنوان یکی از منابع مهم تفسیر در کنار روایات معتبر شناخته می شود . آیت الله جوادی آملی در زمان تفسیر آیات قرآن کریم از عباراتی مثل عقل نظری ، عقل عملی ،عقل تجربی ، عقل ناب ، عقل تجریدی ، عقل برهانی ، عقل منبع، عقل مصباح استفاده نموده اند. از نظر آیت الله جوادی آملی عقل در بیان تفسیر آیات قرآن و فهم حقایق دینی از منزلت خاصی برخوردار است به گونه ای که عقل همتای روایات معتبر معصومین علیه السلام و ابزاری برای فهم مباحث تخصصی علوم فلسفی ، کلامی ، عرفانی ، حدیثی وعلوم قرآنی محسوب می شود. ( جوادی آملی، عبدالله ، منزلت عقل درهندسه معرفت دینی ، صص 35 -120 ) امتیاز ویژه تفسیر تسنیم جوادی آملی نسبت به تفاسیر ما قبل از آن این است که به روش عقلی در علوم مختلف ذیل آیات قرآن کریم توجه کرده است لذا با استفاده از روش عقلی آیات مرتبط با علوم اسلامی ( فلسفه و منطق ، فقه واصول ، کلام وعرفان ،حدیث وعلوم قرآنی ) را تفسیر و تبیین نموده اند . کارکرد عقل در علم فلسفه و منطق متفاوت از کارکرد عقل در علم فقه و کلام و عرفان بوده است. ایشان پس از بررسی سندی و متنی روایات منابع اسلامی و با استفاده از روش عقلی دیدگاه خداوند را تفسیر و تبیین نموده اند تا اثبات کنند عقل و نقل معتبر هماهنگی کامل دارد. مقصود از روش عقلی در تفسیر تسنیم آن است که آیت الله جوادی آملی با استفاده از روش عقلی در رفع تعارض بین آیات قرآن ، تفسیر آیات متشابه ، فهم مراد خداوند از آیات قرآن کریم، دست یابی به حقایق ومعارف قرآنی، همتایی و هماهنگی عقل و نقل معتبر معصومین علیه السلام را بیش از پیش اثبات کرده اند. ( جوادی آملی ، عبدالله ، ادب فنای مقربان ، ص 383) دراین تحقیق برآنیم تا پس از تعریف عقل، به اقسام و ارتباط انواع عقل و تمایز بین انواع عقل از نظر آیت اله جوادی آملی بپردازیم و روش عقلی را در آیات متشابه، رفع تعارض آیات ، فهم مراد خداوند ، استفاده از روش عقلی برای دست یابی به حقایق ومعارف قرآنی ، کاربست عقل درتفسیر آیات همچون (یدالله ، وجه الله ، الله نور السموات والارض ، الرحمن استوی علی العرش ) بررسی کنیم. ودر پی پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه آیت الله جوادی آملی درتفسیر تسنیم ازروش عقلی استفاده نموده است ؟ آیت الله جوادی آملی درتفسیر تسنیم خویش از روش عقلی به عنوان منبع تفسیر آیات قرآن کریم استفاده می کند که این روش تفسیرمصطلح عقلی نام دارد و زمانی که مفسر استدلال را بیاورد عقل برهانی نام دارد و زمانی که از عقل مصباح استفاده کند ، عقل بر بقیه مباحث آیات قرآن کریم پرتو می اندازد وعقل را تحت تاثیر قرار می دهد و سپس تفسیر آیات را ذکر می کند و نکات فقهی ، اجتماعی سیاسی آیه را تبیین می کند و این یک تفسیر عقلی برهانی نام دارد . سوال این تحقیق این است که چگونه آیت الله جوادی آملی درتفسیر تسنیم روش عقلی منبع ،عقل مصباح، عقل برهانی را استفاده کرده است ؟ بدیهی است آیت‌الله جوادی آملی به عنوان شاگرد علامه طباطبایی ازروش عقلی اجتهادی ایشان از تفسیر المیزان تاثیر پذیرفته اند وسوال در اینجا این است که آیا آیت الله جوادی آملی درتفسیر تسنیم موافق روش عقلی علامه طباطبایی است؟
بررسی نسبت مفهوم«دونادون» با مفهوم فرجام شناختی تناسخ و مفهوم خداشناختی«حلول» در آیین یارسان
نویسنده:
ساحل صفرشاهی؛ استاد راهنما: عباسعلی منصوری؛ استاد مشاور: محمد ابراهیم مالمیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دونادون یکی از تعالیم و عقاید آیین یارسان (اهل حق ) است که معمولا ناظر به مساله معاد و زندگی پس از مرگ و تعبیر دیگری از مفهوم تناسخ فهمیده می شود. البته خاندان های یارسان این همانی دونادون و تناسخ را نادرست می دانند. اما عموما ناظر بودن این مفهوم به مساله معاد و زندگی پس از مرگ را درست می دانند. اما در متون یارسان ( که در این آیین به عنوان دفتر کلام مشهور هستند) شواهدی که برای دونادون ذکر می شود به گونه ای است که خواننده را با این پرسش مواجه می کند که آیا واقعا این اصطلاح ناظر به مساله مرگ و معاد است. زیرا بسیاری از شواهدی که در این متون برای دونادون ذکر می شود بیشتر مصداقی برای حلول ( که یک بحث خداشناسی است) هستند. با این وصف متون یارسان این فرضیه را برای خواننده مطرح می کنند که دونادون بیشتر یک مفهوم خداشناسی یا ناظر به مراتب سالک است. اما به خطا دونادون به معنای گردش روح از بدنی به بدنی دیگر فهمیده شده است.در واقع هدف این تحقیق بررسی نسبت مفهوم دونادون با آموزه‌ی حلول در آیین یارسان است و مساله اصلی این پژوهش این است که دونادون مفهومی فرجام شناسی است یا خدا شناسی ؟ البته در کنار بررسی این پرسش و فرضیه،سعی خواهد شد که جزئیات دیدگاه خاندان های یارسان در مورد دونادون نیز بررسی شود. هر چند وجه اخیر در برخی از مطالعات مورد بررسی قرار گرفته است اما همچنان نیازمند بررسی بیشتر است و تحقیق و تأمل بیشتر در این مورد می تواند دست آوردهای تازه‌ ای داشته باشد
علم امام در نهج البلاغه با تأکید بر شرح نهج البلاغه علامه محمد تقی جعفری (ره)
نویسنده:
شیرین رحیمی؛ استاد راهنما: ناصر محمدی؛ استاد مشاور: محمدهادی امین ناجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تحلیل روایات رسول اکرم در رابطه با معاد
نویسنده:
علی ربیع نژاددیوکلائی؛ استاد راهنما: محمد مرادی؛ استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
نقد و بررسی آیات اعتقادی در تفسیر همیان الزاد
نویسنده:
علاء العبیدی؛ استاد راهنما: سیفعلی زاهدی فر؛ استاد مشاور: کریم علیمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
چکیده :
شناخت عقاید فرقه‌های اسلامی از منابع اصلی آن‌ها یک وظیفه‌ی ضروری برای امت اسلامی است، به‌ویژه فرقه‌هایی که خود را مسلمان می‌دانند اما به دلیل برخی رویدادهای تاریخی، مسلمانان پذیرش کاملی از اسلام آنان ندارند. یکی از مهم‌ترین این فرقه‌ها، خوارج هستند. آن‌ها دارای نشانه‌ها و آثار ویژه‌ای هستند که لازم است ما آن‌ها را به‌طور دقیق و واقعی بشناسیم، نه صرفاً از دیدگاه دیگران. بررسی کتاب «همیان الزاد إلی دار المعاد» و تحقیق در مورد آن نشان می‌دهد که دیدگاه‌های فرقه اباضیه تا حد زیادی بر اساس آموزه‌های قرآن کریم شکل گرفته است. محمد بن یوسف اطفیّش (1820 - 20 مارس 1914)، یکی از دانشمندان مسلمان الجزایری و از رهبران فرقه‌ی اباضیه و فعالان جنبش اصلاحات در الجزایر بود. وی در فقه، ادبیات، زبان‌شناسی و تفسیر قرآن تخصص داشت و به خاطر مخالفت شدید با استعمار فرانسه و علاقه‌ی فراوانش به جهان اسلام شناخته می‌شد. او تأثیر بسزایی در مسائل سیاسی کشورش و حرکت‌های اصلاح‌طلبانه داشت و تا پایان عمر خود در تدریس، نگارش و هدایت مردم فعال بود. وی در زادگاه خود در سن 96 سالگی درگذشت. این پژوهش با هدف بررسی عقاید فرقه‌ی اباضیه و مطالعه‌ی روش‌های تفسیری آن‌ها انجام شده است. همچنین، به‌طور خاص بر روش تفسیری کتاب «همیان الزاد» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تفاسیر اباضیه تمرکز دارد. این تحقیق مبتنی بر گردآوری مطالب مورد نیاز از منابع اصلی شامل کتاب‌ها، مقالات، پژوهش‌ها و نشریات است. همچنین، استخراج آیات مرتبط با عقاید و نحوه‌ی تفسیر آن‌ها از «تفسیر همیان الزاد» از روش‌های اصلی تحقیق بوده است. سپس، این تفاسیر مورد نقد و تحلیل قرار گرفته تا شیوه‌ی استدلال و روش‌های استخراج احکام بررسی شود. پژوهش به چندین نتیجه مهم دست یافته است، از جمله: - دیدگاه اباضیه در مورد صفت ",وجه", به دیدگاه اشاعره نزدیک‌تر است. - دیدگاه اباضیه در مورد صفت ",عین", مشابه دیدگاه امامیه و معتزله است. - نظر اباضیه درباره‌ی صفات ",عرش", و ",استواء", به دیدگاه معتزله نزدیک‌تر است. - شباهت‌هایی میان دیدگاه اباضیه و امامیه در رابطه با صفت ",دست", مشاهده می‌شود. - دیدگاه اباضیه درباره‌ی صفات ",آمدن", و ",نزدیک شدن", نیز به دیدگاه امامیه نزدیک است. پژوهش پیشنهاداتی را در این زمینه ارائه می دهد. یکی؛ مطالعه‌ی تفاسیر مختلف قرآن از مذاهب گوناگون و مقایسه‌ی آن‌ها برای انتخاب دیدگاه‌های صحیح‌تر و دیگری؛ بررسی دیدگاه‌های اباضیه در زمینه‌ی صفات الهی و آیات مربوط به معاد در هنگام مطالعه‌ی این مباحث.
تبیین مفهوم همدلی در روایات با تاکید بر شرح کافی ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه فلاح یخدانی؛ استاد راهنما: شهاب الدین وحیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همدلی در لغت به معنای وفاق، یکدلی، همراهی، یگانگی و هماهنگی است. این واژه در زبان فارسی مترادف‌هایی مانند اتحاد، اتفاق، سازگاری، وفاق، هم‌فکری و یکرنگی دارد. معنی اصطلاحی همدلی در اصطلاح، همدلی به توانایی درک احساسات و تجربه‌های دیگران و قرار دادن خود در جایگاه آن‌ها گفته می‌شود. این مفهوم در روان‌شناسی با واژه Empathy شناخته می‌شود و به معنای تشخیص یا تجربه غیرمستقیم وضعیت هیجانی یا حالت عاطفی فرد دیگر است. همدلی در این تحقیق به معنای (Empathy) است نه به معنای (Sympathy). همدلی (Empathy) یعنی توانایی درک و تجربه‌ی احساسات فرد دیگر، به گونه‌ای که انگار خودتان آن را تجربه می‌کنید. در این حالت، شما احساسات فرد مقابل را حس می‌کنید و از نگاه او به موضوع نگاه می‌کنید. دلسوزی (Sympathy) به معنای احساس نگرانی و تأسف برای شخص دیگر است، بدون اینکه احساسات او را به طور کامل تجربه کنید. در قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، همدلی با دیگران به عنوان راهی برای تقویت ارتباطات انسانی و افزایش محبت و برادری معرفی شده است. می توان مفهوم همدلی را در این متون از سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی مورد بررسی قرار داد. از نظر ملاصدرا، همدلی مفهومی است که به رابطه میان انسان‌ها و ظرفیت‌های درونی برای درک و فهم احساسات و افکار دیگران توجه دارد. این مفهوم در فلسفه‌ی او با حکمت متعالیه گره خورده است، چراکه فرد از طریق معرفت نفس و شناخت حقیقت هستی می‌تواند به درکی عمیق‌تر از دیگران برسد. از دیدگاه ملاصدرا، همدلی می‌تواند دو بُعد داشته باشد. همدلی به عنوان وضعیت روحی: در این حالت، همدلی یک حالت درونی و ادراکی است که ناشی از شناخت نفس و پیوند وجودی فرد با دیگران و هستی است. فرد از طریق شهود و درک حقیقت، به شناختی می‌رسد که نه فقط احساسات دیگران را فهم می‌کند، بلکه این فهم بخشی از مسیر تکامل روحی و معنوی او می‌شود. ملاصدرا با رویکردی فلسفی، همدلی را نه تنها یک فضیلت اخلاقی بلکه امری بنیادین در فهم حقیقت هستی می‌داند. اشاره‌ی او به فرایند دستیابی به غذا نمونه‌ای عالی از نگاه او به همدلی در عمل است .اینکه یک امر به‌ظاهر ساده همچون تغذیه، نتیجه‌ی یک زنجیره‌ی هماهنگی و تلاش مشترک است. از سوی دیگر، تأکید او بر همدلی شناختی در مقابل خصومت و جدال است. او همدلی را نه فقط در سطح عاطفی، بلکه به عنوان راهکاری برای درک متقابل و پرهیز از تفرقه معرفی می‌کند، که این نگاه به ویژه در بستر اجتماعی و دینی می‌تواند نقشی بسیار تأثیرگذار داشته باشد (ملاصدرا، 1366، ج3، 285). می‌توان همدلی را در اندیشه‌ی ملاصدرا به عنوان یکی از ابزارهای تعالی روحی، اجتماعی، و فلسفی در نظر گرفت (همان، ج4، 383). می‌توان روایات مرتبط با همدلی را به پنج دسته کلی تقسیم کرد: 1. روایات تبیین مفهومی همدلی: این دسته از روایات به تعریف و اهمیت همدلی در اسلام می‌پردازند. برای مثال، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:» مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ«؛ یعنی کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست. 2. روایات مربوط به زمینه‌های ایجاد همدلی: این دسته به عواملی اشاره دارند که موجب تقویت همدلی میان افراد می‌شوند. قرآن کریم نیز بر وحدت و همدلی میان مسلمانان تأکید دارد »وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا« یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. 3. روایات مربوط به همدلی به عنوان رفتار: این دسته از روایات به مصادیق عملی همدلی اشاره دارند. مانند کمک به نیازمندان، یاری مظلومان، و حسن معاشرت. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: »الناس صنفان: إمّا أخٌ لکَ فی الدّینِ أو نظیرٌ لکَ فی الخَلقِ«؛ یعنی مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش همانند تو. 4. روایات مربوط به آثار و نتایج همدلی: این دسته به تأثیرات مثبت همدلی در جامعه و فرد اشاره دارند. برای مثال، در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: »مَنْ لَمْ یَشْکُرِ النَّاسَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ«؛ یعنی کسی که از مردم سپاسگزاری نکند، از خدا نیز سپاسگزاری نکرده است. 5. روایات مربوط به پرهیز از رفتارهای ضد همدلی: این دسته شامل احادیثی است که به نکوهش رفتارهایی مانند تفرقه‌افکنی، خصومت، و بی‌توجهی به نیازهای دیگران می‌پردازند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:َ »لاتَحَاسَدُوا وَلَا تَبَاغَضُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا«؛ یعنی حسادت نورزید، دشمنی نکنید، و بندگان خدا باشید و با یکدیگر برادرانه رفتار کنید. این دسته‌بندی اولیه می‌تواند به درک بهتر مفهوم همدلی در اسلام کمک کند. در این تحقیق تلاش می شود ضمن ایضاح مفهومی همدلی و گستره آن در متون دینی، با نگاهی فلسفی و عقلانی به توضیح و تبیین اقسام و پیامدهای همدلی از دیدگاه ملاصدرا بپردازیم.
  • تعداد رکورد ها : 336720