جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
تأثیر زمان (دوره)، زبان و فرهنگ درشناخت صفات مشترک خدا و انسان
نویسنده:
راضیه نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث شناخت صفات مشترک خدا و انسان از دیرباز در بین متفکران دینی رایج بوده است و پیشینه آن به دوره افلاطون می رسد؛ اما اینکه سه مقوله زمان، زبان و فرهنگ را در شناخت این صفات دخیل بدانیم بحث ن و وجدیدی است و از آنجا که خداوند در سوره (بقره / 30) انسان را خلیفه خود بر روی زمین معرفی کرده، لازم است با توجه به گذر زمان، رشد زبان و فرهنگ به این سوالات پاسخ داده شود؛ چگونه انسان امروزی با خالق خویش ارتباط برقرار می کند؟ چگونه انسان می تواند خد را متخلق به خلق الهی کند؟ به همین منظور لازم است تا پژوهشی به عمل آید و در آن به نقش زمان، زبان و فرهنگ در شناخت اینگونه صفات پرداخته شود و راه برای شناخت عموم مردم عصر حاضر هموار گردد. بر همین اساس، پژوهش در پیش روی، به سه موضوع کلی پرداخته است؛ اول اینکه آیا قرآن بر فرهنگ و زبان مردم عرب تاثیر گذاشت؟ آیا مردم جوامع غیر عرب توانستند با قران ارتباط برقرار کنند؟ نهایت اینکه نقش زمان، زبان و فرهنگ در شناخت صفات مشترک خدا و انسان چیست؟ بررسی های به عمل آمده ما را به این نتیاج رهنمون کرد که: قرآن بر زبان و فرهنگ مردم عرب تاثیر گذاشته و آنها را اصلاح کرد، شناخت خدا و صفات مشترک خدا و انسان بر هر فرد عرب و غیر عرب توسط سه عامل شناخت عقل، دل و فطرت که عمومی هستند، مسیر است و نهایت اینکه زمان ظرف تغییر است و در کنار زبان و فرهنگ و به عنوان مکمل هم موجبات فهم بهتر جوامع امروزی را فراهم می آورند.
زمان در قرآن
نویسنده:
مرتضی براتی,داوود داداش نژاد,علی پریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زمان و زمانمندی از شئون و جلوه های موجودات ممکن است و هیچ گاه از آنها منفک نمی شود. اما ازآنجاکه وجود امری تشکیکی است، هر مرتبه ای شأن خود را دارد. زنجیرۀ زمان در مراتب ممکنات هیچ گاه پاره نمی شود بلکه در سیر صعودی هستی لطیف تر و رقیق می شود. در نتیجه، شئون آن هم دچار قبض و بسط می گردد. زمان در عالم رؤیا و طبیعت یکی نیست. سال هایی که در عالم رؤیا سپری می شود، نسبت به عالم طبیعت در یک لحظه جمع می شود. اما این حقیقت در جهان آخرت چنان رقیق و جمع می شود که براساس آیات الهی، یک روز آن مطابق هزار یا پنجاه هزار سال طول می کشد که با احوال کافران و مؤمنان متغیر است. آن زمان حقیقتی درونی، شخصی و کیفی است و این زمان حقیقتی کمّی و بیرونی است. در این مقاله، کوشش شده است با روش تحلیلی و توصیفی، این نظریه تبیین گردد.
بررسی زمان موهوم از دیدگاه متکلمان و فلاسفه و تطبیق آن بر قرآن و حدیث
نویسنده:
معصومه سادات ساری عارفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله حدوث و قدم عالمهمواره منشأ منازعات بسیاری بین متکلمین و فلاسفه اسلامی بودهاست. فلاسفه اسلامی متقدم در این میان رأی به قدم عالم داده‌اند. اما از آنجا که متکلمین با قدم عالم مخالف بودند و از طرف دیگر براساس مبانی خود به حدوث زمانی آن معتقد بودند، برخی از آنان در تبیین حدوث زمانی و تصحیح اشکالات وارد بر آن، زمانی را فرض کردند که ویژگی‌های زمان واقعی را نداشته ‌باشد و آن‌ را زمان موهوم نامیدند. آن‌‌ها تعاریف و ویژگی‌های متنوعی در تبیین این زمان بیان کرده‌اند. این نوشتار به بررسی، تعریف زمان موهوم، انگیزه‌های طرح، استدلال‌های این نظریه از سوی متکلمین و نقد فلاسفه می‌پردازد. در عین حال به تطبیق آراء با قرآن و حدیث پرداخته ‌می‌شود و در هر قسمت داوری آراء نیز گنجانده شده‌ است.و نهایتا حاصل فصول این است که زمان موهوم با ویژگی‌های ارائه شده از جانب متکلمین نمی‌تواند تبیین‌گر حدوث زمانی عالم باشد.
خدای درون سیستم- خدای بیرون از سیستم نسبت مکان و زمان با خدا در سیستم‌های شناختی نیوتن و کانت
نویسنده:
یوسف شاقول، مریم وظیفه‌دان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
مباحثات زمان و مکان عموماً حول محور مطلق‌گرایی و نسبی‌گرایی شکل گرفته است. براساس مطلق‌گرایی زمان و مکان هستی‌های واقعی و مستقل از اشیاء محسوب می‌شوند. در مقابل نسبی‌گرایان بر این باورند که زمان و مکان نسبت بین اشیاء و تعینات آن‌ها هستند. هرچند نیوتن و کانت هر دو، زمان و مکان را اموری مستقل از اشیاء می‌دانند، اما زمان و مکان نیوتنی وابسته به وجود خدا است و زمان و مکان کانتی وابسته به ذهن انسان ‌است. این نوشتار با بررسی نسبت خدا با زمان و مکان در دو سیستم شناختی نیوتن و کانت قصد پی‌گرفتن دیدگاهی را دارد که براساس آن، نظریه نیوتن در مورد زمان و مکان، مجال وجود خدا در سیستم شناختی او را فراهم می‌کند و نظریه کانت در این‌باره، راهی برای بیرون گذاشتن خدا از سیستم شناختی او، به وجود می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 118
بررسی آیات زمان در قرآن کریم
نویسنده:
هاجر اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«زمان» یکی از بحث انگیزترین مسایل در حوزه ی هستی شناسی است که غموض ابعاد آن موجبات ارائه‌ی اقوال گوناگون و در برخی موارد متعارض را سبب شده است.از جمله موضوعاتی که قرآن کریم متعرض آن شده، موضوع «زمان» است. افزون بر عنایت قرآن به این مسأله و نیزسوگند های مکرر قرآن به آن که حاکی از عظمت و اهمیت این موضوع میباشد، لازم است دیدگاه قرآن در خصوص این مهم، به تحقیق گذاشته شود. تفسیر موضوعی که از بهترین شیوه های تفسیر قرآن در جهت دستیابی به درک بهتر و جامع‌تر نسبت ب ه نگرش قرآن در خصوص موضوعی خاص می باشد، می‌تواند ما را در جهت نیل به این مقصود یاری نماید.آن چه به نظر می آید آن است که تاکنون در خصوص بررسی دیدگاه قرآن درباره‌ی زمان و ابعاد آن تحقیقات جامع، مستقل و دقیق علمی انجام نگرفته است لذا پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی، کتابخانه ای و منابع الکترونیکی، آیات زمان را استخراج، و با تقسیم بندی این دسته از آیات بر اساس عوالم سه گانه ی هستی (دنیا، برزخ و آخرت) مواضع قرآن را در خصوص زمان در هر یک از مراتب عالم، بیان نماید و سپس، به واکاوی آن بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زمان، در لسان قرآن، در دو معنا به کاررفته است. همچنین، زمان به معنای متعارف، تنها در عالم دنیا موضوعیت دارد نه عوالم فوق ماده.
نقد و بررسی زمان و مکان در فلسفه کانت با تاکیدبر دیدگاه بنت
نویسنده:
مهدی کهنوجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشته سعی و کوشش نگارنده بر آن بوده است مبحث زمان و مکان را که یکی از مسائل مبهم فلسفی است در آرا فیلسوف بزرگی چون کانت دنبال نماید و آن را مورد نقد و بررسی قرار دهد. در این راستا ایرادوانتقاد جاناتان بنت فیلسوف معاصر آمریکایی مورد تاکید و مداقه قرار گرفته است که بنا به گفته او جسورانه و بدون هیچ ملاحظه ای فلسفه کانت را نقد کرده است. به طور خلاصه کانت برای ضرورت و کلیت بخشیدن به قضایای علمی طرح احکام ماتقدم ترکیبی را پیشنهاد می کند . برای دستیابی به چنین احکامی وی معتقد است که تمام شهودات حسی ما از ماده و صورت تشکیل شده اند . زمان و مکانی که شهودات ماتقدم هستند صورت آنها را تشکیل می دهد و ماده آنها از عالم خارج اخذ می شود. بنابراین آنها هم ماتقدم و هم ترکیبی هستند و مفید کلیت و ضرورت می باشند.بنت انتقاد می کند که کانت در تبیینش از تمایز تحلیلی / ترکیبی از ابهام ناشی از ساختار جملات چشم پوشی می کند و این تمایز را با اصطلاحات روانشناسی تبیین می نماید و ظاهرا آگاهی مرادش از تحلیلی ، تحلیلی اولیه و صادق بر طبق تعریف می باشد. ایده آلیزم استعلایی کانت در مورد زمان نیز رضایت بخش نیست و فرض کانت که مکان بالضروره منفرد است ، غلط است.
حرکت و زمان از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در چهار بخش تنظیم شده است . بخش اول همانطور که گفتم به بیان اجمالی از آراء و عقاید شیخ‌الرئیس در باب حرکت و زمان اختصاص دارد. بخش دوم درباره نظریه حرکت جوهری است این نظریه از آراء اختصاصی صدرالمتالهین و از ابتکارات بی‌سابقه ایشان است که تمام مباحث مربوط به حرکت را تحت‌الشعاع خود قرار داده است . اکثر قریب به اتفاق اختلاف نظرهای صدرالمتالهین با شیخ‌الرئیس در باب حرکت و زمان به اختلاف آن دو درباره حرکت جوهری باز می‌گردد. لذا در بخش سوم این رساله سعی کرده‌ام نشان دهم که نظریه حرکت جوهری چه تاثیری بر مباحث دیگر مانند "تعریف حرکت "، "حرکت قطعیه و حرکت توسطیه"، "زمان"، "مکان" و ... گذاشته است . به عبارت دیگر در بخش سوم همان مطالب بخش اول با توجه به نظریه حرکت جوهری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است . مثلا در جای خود توضیح داده‌ام که شیخ‌الرئیس بدلیل مخالفت با حرکت جوهری است که وجود حرکت قطعیه را در خارج انکار می‌کند و اصرار صدرالمتالهین بر وجود حرکت قطعیه در خارج از اعتقاد راسخ ایشان، حرکت جوهری نشات می‌گیرد. و بالاخره در بخش آخر رساله یکی از نتایج و ثمرات نظریه حرکت جوهری یعنی "حدوث زمانی عالم" بیان شده است . اگرچه حدوث زمانی عالم ادعای متکلمین بوده است اما آنها نتوانسته‌اند از عهده این ادعا برآیند زیرا آنها تصور درستی از "زمان" نداشته‌اند و یک ابتدای زمانی برای عالم قائل شده‌اند لذا کلام آنها مستلزم فیض حق و انفکاک معلول از علت تامه است . اما صدرالمتالهین با استفاده از نظریه حرکت جوهری و اینکه "زمان" بعدی از ابعاد موجود مادی است ، حدوث زمانی عالم را به شیوه‌ای بیان می‌کند که نه انقطاع فیض حق لازم آید و نه انفکاک معلول از علت تامه. ایشان بدون اینکه یک ابتدای زمانی برای عالم قائل شود، معتقد است عالم همواره در حال حدوث و فنا بوده و حتی هم‌اکنون نیز در حال حدوث و فنا می‌باشد. پرواضح است که این ادعای کسی می‌تواند باشد که حدوث و تجدد را مقوم موجود مادی بداند نه وصفی زائد بر ذات آن و این یعنی قول به حرکت جوهری کل عالم، به عبارت دیگر حدوث زمانی عالم بگونه‌ای که صدرالمتالهین بیان می‌کند در واقع حرکت جوهری عالم است که با زبانی دیگر بیان شده است .
اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه سیدجمال، سید قطب و شهید مطهری
نویسنده:
محمد زکی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله بررسی دیدگاههای سید جمال، سید قطب و مرتضی مطهری در موضوع اسلام و مقتضیات زمان در قالب مقدمه، پنج فصل و خاتمه نگارش شده است و هدف اصلی تحقیق، سازگار نشان دادن اسلام با نیازها و اقتضائات زمان است.اسلام به معنا و مفهوم دینی که خداوند بر پیامبر خاتم نازل نموده و مقتضیات زمان هم به معنا و مفهوم مسایل و نیازهای برآمده از تحولات و رخدادها در شرایط گوناگون زمان و مکان در نظر گرفته شده است. در ضمن مباحث روشن خواهد شد که شخصیت‌های مزبور در پذیرش اصل فرضیه مبنی بر سازگاری اسلام با نیازهای زمان توافق و اجماع نظر دارند و به جامعیت، جاودانگی و نسخ‌ناپذیری اسلام نیز معتقدند، اما روشها و راههای رسیدنشان به فرضیه مذکور متفاوت است. سید جمال با اعتقادات و خصال دینی به دنبال آزادسازی قصر سعادت است و از طریق اعتقادات و خصال مذکور به چاره‌جویی و حل مشکلات و چالش‌های فرهنگی (داروینسم اجتماعی و علم‌زدگی و جبرگرایی) و سیاسی (استبداد، استعمار و تفرقه و نفاق) عصر خویش روی آورد و اسلام را از این جهت سازگار با زمانهای مختلف می‌دانست که عنصر عقل در آن برجسته است و توحید و پذیرش آن‌را که اساس اسلام است تنها بر اساس عقل قابل پذیرش تلقی کرد. روش دوم برجسته‌سازی امور نصی با الگوپذیری از اصحاب سلف و پرهیز از اسلام تاریخی و فلسفی است که با تکیه بر ویژگی ربانیت اسلام صورت می‌گیرد و چگونگی مواجهه با جاهلیت و حاکمیت طاغوت را تبیین می‌نماید و این در دیدگاه سید قطب متجلی شده است. روش سوم مربوط به دیدگاه شهید مطهری است که با تفکیک مباحث فلسفی، کلامی و فقهی همراه است، در این روش عقل و نقل هر کدام جایگاه ویژه خود را داشته و مطهری با تقسیم احکام به ثابت و متغیر و تأکید بر عناصر عقل و اجتهاد در اسلام در نهایت مسیر و روش عقلی را پیموده است. بنابراین در این تحقیق فرضیه‌های زیر به اثبات رسیده است: -اسلام با نیازهای زمان سازگار است و توان پاسخگویی به مقتضیات هر عصری را دارد. -سید جمال سازگاری اسلام با چالش‌ها و نیازهای زمان را از طریق عقل و اهمیت آن در اسلام می‌داند. -سید قطب سازگاری اسلام با نیازهای زمان را از طریق نصوص اسلامی و الگوپذیری از اصحاب سلف می‌داند. -شهید مطهری سازگاری اسلام با مقتضیات زمان را از طریق احکام ثابت و متغیر و تأکید بر اهمیت عقل در اسلام و از طریق اجتهاد می‌داند.
تحلیل هایدگر از معنای زمان در فلسفه هگل
نویسنده:
نیره میرموسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
چکیده :
زمان با سه آموزة کلیدی فلسفه هگل یعنی مکان، صیرورت و روح همبسته است؛ 1. مکان، زمان میشود؛ یعنی وجود مکان به مثابه زمان (توالی اکنونها) متعین میشود. 2. زمان به این معنا صیرورت به شهود درآمده است که حرکت دیالکتیکی روح در آن ر خ میدهد. 3. شباهت زمان- به مثابه اکنون های تهی و انتزاعی- و روح - به مثابه مفهوم- روح را قادر به نفی زمان میسازد. هایدگر این تحلیل هگل را مناسبِ فهم شایع از زمان (زمان – اکنون) میداند و نه معنای اصیل زمانمندی. درک معنای اصیل زمان نیازمند آن است که نه تنها وجود مکان بلکه وجود هر موجودی بر اساس زمان فهمیده شود. در عین حال هایدگر تبیین هگل از نحوة شکل گیری و تطور تاریخی معانی زمان را تلاشی ستایشبرانگیز برای برقراری نسبتی معقول میان معانی گوناگون زمان میداند.
صفحات :
از صفحه 79 تا 93
ازلیت خدا؛ نقد نظریه ویلیام کریگ بر اساس فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فلاسفه غربی، متفکرین قرون وسطی عمدتاً ازلیت خدا را به معنای بی‌زمانی دانسته‌اند، اما اندیشمندان معاصر، غالباً بر آن شده‌اند که ازلیت خدا به معنای زمانمندی و جاودانگی در زمان است. اخیراً «ویلیام کریگ» نظریه‌ی جدیدی درباره‌ی ازلیت خدا مطرح نموده که بر اساس آن خدا در وضعیت بدون خلقت، به نحو بی‌زمان ازلی است؛ اما پس از خلقت، به دلیل برقراری نسبت واقعی با جهان زمانمند و لزوم علم به حوادث زمانی، به نحو زمانمند وجود دارد. از طرفی در فلسفه اسلامی می‌بینیم ملاصدرا معتقد است خدا مطلقاً بی‌زمان است و این معنای ازلیت او تحت هیچ شرایطی نقض نمی‌شود. در پایان نامه‌ی حاضر ابتدا نظریه‌ی کریگ با تفکیک مبانی آن، تبیین می‌شود. در ادامه نشان داده می‌شود که ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفه‌ی خود نظریه‌ای درباره‌ معنای ازلیت خدا ارائه داده است که اشکالات مطرح شده به بی‌زمانی خدا را پاسخ می‌گوید. از این رو از نظر ملاصدرا، نظریه کریگ قابل قبول نیست. نخست از این جهت که برخی مبانی فکری او محل اشکالند. دوم، از آن‌جا که زمان، منتزع از نحوه‌ی وجود حوادث مادی است، زمانمندی به هیچ وجه قابل اطلاق به خدا نیست. در نهایت دیدگاه کریگ مبنی بر تغییر در نحوه‌ی ازلیت خدا پس از خلقت، مستلزم نوعی تغییر در خداست که پذیرفتنی نیست.
  • تعداد رکورد ها : 64