جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1814
زمینه‌ها، پیامدها و راه‌های درمان غفلت از دیدگاه امیرالمومنین علی علیه‌السلام
نویسنده:
قربانعلی محمدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اخلاق و تهذيب نفس عواملي وجود دارند که سالک را در طي مسير کمال کمک مي‌کنند موانعي وجود دارند که جلوي سلوک سالک را مي‌گيرند و خود اين موانع شدت و ضعف دارند. يکي از قوي‌ترين و مهلک‌ترين موانع براي طي مسير بندگي عبارتست از غفلت، عرفا در عرفان و سلوک عملي، اولين منزل را يقظه مي‌دانند و اين بدان معناست که اولين گام در حرکت و سلوک رهايي از دام غفلت است بررسي غفلت از منظر حضرت امير المؤمنين علي بسيار حائز اهميت است. در ديدگاه اميرالمؤمنين غفلت از موانع اساسي و يکي از عوامل بنيادين انحراف در طي مسير کمال به حساب مي‌آيد که مانع رشد انسان در مسير بندگي و قرب الهي مي‌گردد و با گذر از اين مانع اساسي بوسيله بيداري، مي‌توان راه کمال را با توکل بر حق تعالي پيمود و به هدف خلقت که قرب الهي است نايل گرديد و حضرت علي به همان نسبت که خطر غفلت و عواقب آن را هشدار مي‌دهد راه نجات از غفلت را نيز تبيين مي‌نمايد تا کساني که گرفتار غفلت شده‌اند از اين وادي ضلالت رهايي يابند. يعني هم درد را بيان مي‌کند و هم درمان را ارائه مي‌نمايد.
پژوهشی در شرح بدایات خواجه عبدالله انصاری
نویسنده:
فاطمه بوستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار به لطف خدا و عنایت خاصه معصومین علیهم السلام فراهم آمده است. که ابتدا به زندگینامه و دیدگاه و آثار خواجه عبدالله انصاری پرداخته آنگاه به بررسی عرفان و رابطه آن با اخلاق و سیروسلوک عرفانی از دیدگاه اسلام وسپس به شرح بدایات می پردازد.رساله با تمسک به چهارده معصوم علیهم السلام متشکل از چهارده فصل می باشد. که در فصل اول کلیات تحقیق تبیین شده و در فصل دوم زندگینامه خواجه عبدالله بررسی گردیده و در فصل سوم رابطه عرفان با اخلاق و در فصل چهارم سیروسلوک و آداب و مراحل آن در اسلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از فصل پنجم تا چهاردهم نیز بدایات را شرح می دهد. که شامل ده باب است از قبیل، یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع می باشد و در پایان فصول نتیجه گیری می شود. این نوشتار حاصل پژوهشی است که به روش کتابخانه ای با جمع آوری منابع و گرد آوری داده ها و با مطالعه به صورت فیش برداری پس از بررسی های منابع مرتبط با موضوع انجام گردیده است و هدف پژوهشگر رسیدن انسان به معرفه الله و نائل شدن او به مقام قرب الهی و لقاء الهگ می باشد.سالک در عرفان عملی در طی مراحل ومنازل محتاج انسان کامل است که او را مراقبت نماید و از راه و رسم منزل ها آگاهش کند و به معشوق حقیقی (الله) راهنمایی کند. با توجه به انحراف و انحطاطی که انسانها و جوامع بشری را در برگرفته تنها راه نجات و رستگاری صراط مستقیماست که پیروی از قرآن و عترت پیامبر علیهم السلام می‌باشد.
عناصر پایداری ارتباط میان فردی در قرآن و روایات
نویسنده:
زینب گلاب‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباطات میان فردی، از جمله گسترده‌ترین و اجتناب ناپذیرترین ارتباطات انسانی است و در این بین، آنچه از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار بوده و مورد تحقیق قرار گرفته است؛ عناصر پایداری ارتباطات میان فردی است که با توجه به آموزه‌های اصیل اسلامی، در قرآن و روایات بررسی شده است. روش تحقیق ما در این نوشتار، توصیفی تحلیلی بوده و از بین حجم گسترده روایات معصومین : پیرامون نحوه ارتباطات انسانی، عناصر پایداری ارتباط تحت مبنا و اصول پایداری ارتباط، بیان شده است. مبانی ارتباطی مانند فرآگرد بودن ارتباط، عملکردی بودن، نظام وارگی و هدفمندی و... و مبانی انسان‌شناسی مانند دلبستگی انسان، وابستگی ذاتی انسان، کرامت انسانی، ظرفیت‌های انسانی و ... از جمله مبانی پایداری ارتباط میان فردی در این تحقیق بیان شده است.بر اساس مبانی ذکرشده، اصول پایداری ارتباط بیان شد و تحت این اصول، عناصر پایداری ارتباط مانند گزینش دوست، آزمایش دوست، ادای حقوق متقابل، اهل حلم و صبر، کنترل کلام، رعایت انصاف، سودمند و مفید بودن، حفظ و رعایت حریم، محبت قلبی، اعلام محبت، درک محبت، اهل احسان بودن، حسن خلق، گذشت از لغزش‌ها، پوشاندن عیب، عذرتراشی و پذیرفتن عذر، حسن ظن، از دل آیات و روایات، استخراج شده است. این مبانی، اصول و عناصر پایداری، همه نتیجه نوع دیدگاه اصیل انسان الهی به جهان و انسان بوده و با دیدگاه انسان مادی، به جهت تفاوت در نگرش ها، متفاوت بوده است. تفاوت در جهان بینی انسان الهی و مادی؛ تفاوت در هدف، انگیزه، نیت و نوعو محور ارتباطات انسانی را به دنبال دارد و پایداری یا ناپایداری ارتباط میان فردی را موجب می‌شود.
نقد اخلاق تکاملی با تکیه بر آراء سیجویک
نویسنده:
راضیه کزازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله تکامل از جمله مسائل غامض دنیای علم است که بارقه های آن را می توان در آثار آناکسیمندر و متفکران بعد از او یافت . اما این مسئله به صورت علمی و مدون توسط ژان باتیست لامارک ، هربرت اسپنسر و چارلز داروین ارائهشد .فرضیه تکامل با نام داروین ، پیوند خورده و با عنوان داروینیسم شناخته شدهاست.داروین در کتاب تبار انسان مدعی است انسان تکامل یافته پست ترین ماهی ها است . وی پا را از این فراتر گذاشته و اخلاق و ملکات انسانی را نیز محصول تکامل می داند . بر اساس اصول تکاملی چارلز داروین ، اخلاق محصول تکامل غرایز اجتماعی است . همگام با تکامل زیستی ، عقل ، عواطف و اخلاق نیز شکل گرفته و بالیده است . انتخاب طبیعی در گزینش خود ، غرایز اجتماعی مفید را حفظ کرده و این غرایز همگام با رشد عقل و فرایندهای اجتماعی ، به شکل خلقیات و هنجارها درآمده و آدمی به دلیل فایده مندی ، خود را ملزم به حفظ آنها می کند . بدین سان آنچه امروزه اخلاق می نامیم ، برآیند تکامل زیستی ارگانیسم ها بوده و اموری چون نوع دوستی ، عدالت و غیره محصول انتخاب طبیعی در صحنه تنازع بقاست .دراین صحنه خوبی و بدی صرفا مفاهیمی زیستی خواهند بود. فرضیه تکامل چه در حوزه تکامل زیستی و چه در حوزه اخلاق ، هم از جانب متفکران دینی و هم از جانب فلاسفه اخلاق ، مورد نقدهای فراوان قرار گرفته است . بسیاری اخلاق تکاملی را ، ناتوان از توجیه غایات اخلاقی می دانند. ادوارد مور این نوع اخلاق را دچار مغالطه طبیعت گرایانه دانسته است . برخی نیز اخلاق تکاملی را از پاسخ به پرسش اساسی اخلاق ، یعنی چرایی ارجحیت خیر بر شر ، ناتوان می دانند.اما پاشنه آشیل اخلاق تکاملی نقدهای هنری سیجویک بر آن است. .هنری سیجویک متفکر سودگرای قرن نوزدهم نیز اخلاق تکاملی را بر مبنای اصول اخلاقی مورد باور خود به بوته نقد می کشاند . به نظر وی مغالطه موجود در این نوع اخلاق ، خالی بودن آن از هنجار ، تهی بودن از هر گونه شهود و اصل بدیهی و تهی بودن اخلاق تکاملی از غایت ، دلایلی است که آن را از اعتبار و اعتماد عقلی و فلسفی خالی می کند .
جایگاه عقل در فقه امامیه
نویسنده:
فاطمه کلبندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه مورد نظر به بررسی جایگاه عقل در فقه امامیه در طی چهار فصل همت گمارده است. فصل اول به بررسی معنای لغوی و اصطلاحی واژگان مرتبط با رساله پرداخته است و علاوه بر بررسی سیر تطور تاریخی استناد به دلیل عقل ، اقسام ادله عقلی را مورد کاوش قرار داده است.درفصل دوم اقسام ادله عقلی در دو بخش مستقلات عقلیه و غیرمستقلات عقلیه بیان شده است و سعی شده است حجیت و مشروعیت آن اثبات شود.فصل سوم به بررسی قاعده ملازمه میان حکم عقل و شرع پرداخته است . استناد به این قاعده نقش عمده ای در اثبات حجیت عقل در فقه امامیه ایفا می کند.عنوان فصل چهارم گستره کاربرد عقل در ارتباط با سایر مباحث اصولی است که در آن در طی چهار بخش کارکرد عقل در مباحث الفاظ،حجت و اصول عملیه مورد بررسی قرار گرفته است.
مصدر بودن عقل در استنباط احکام شرعی با تأکید بر آرای امام خمینی (ره)
نویسنده:
حسین خستو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان « مصدر بودن عقل در استنباط احکام شرعی با تاکید بر آرای امام خمینی (ره) » فراهم آمده است، ما به بررسی جایگاه عقل در بین منابع چهارگانه اصول استنباط احکام شرعی پرداخته ایم. ابتدا کوشش شده است که جایگاه عقل در قرآن و روایات تحلیل شود و اینکه عقل تا چه اندازه قدرت فهم و درک مسائل مختلف و امورات گوناگون زندگی انسان را دارد و اینکه شارع مقدس به چه میزان به یافته های عقلی بها می دهد. در ادامه به نحوهه ادراک عقل در دو حوزه عقل نظری و عملی پرداخته ایم و توضیح داده ایم که قضایای عقلی در حوزه فقه و احکام اسلامی به دو طریق مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه به نتیجه می رسند. نحوه دستیابی عقل به این قضایای استدلالی منطقی از طریق حسن و قبح ذاتی افعال و امور است که این حسن و قبح توسط عقل قابل ادراک می باشد. هر حکم شرعی نیز در درون خودش ضامن مصالح لازم الاستیفا و مفاسد واجب الاحترازی است که هدف شارع مقدس در صدور حکم شرعی رسیدن به آن مصالح و یا دوری از آن مفاسد می باشد. بنابراین عقل انسان که فطرتا خالی از هر گونه آلودگی وساوس شیطانی و هواهای نفسانی می باشد، می تواند با درک حسن و قبح و مصالح و مفاسد افعال، فتوا صادر نماید که این فتوا بنا بر اتفاق فقهای بزرگ شیعه حجیت شرعی دارد و حکم عقل را ملازم حکم شرع می دانند که به قاعده ملازمه معروف است: کل ما حکم به العقل حکم به الشرع.در پایان آرا و نظرات حضرت امام خمینی (ره) را در باب نقش عقل در استنباط احکام شرعی به طور مستقل، بیان کرده و گفته ایم که حضرت امام خمینی (ره) با استناد به مصلحت، عدالت، ضرورت عقلی و در نظر گرفتن مصالح و مفاسدی که در امور گوناگون نهفته است، با توجه به مقتضیاتی که در اماکن و ازمنه مختلف وجود دارد و باید لزوما مد نظر قرار گیرد که تنها راه درک این مسائل استفاده از استدلال و دلیل عقل می باشد، فتاوی گوناگونی از جمله در باب حکومت اسلامی، ولایت فقیه، فروش سلاح به کفار، بیمه، خرید و فروش خون و ... صادر نموده اند.
بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک
نویسنده:
بهناز طبیبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک می پردازد. سوال ازچرایی حوادث از آغاز زندگی بشر تا کنون ،همواره با او بوده است و کنجکاوی وی را بر می انگیخته است. مفهوم چرا همان سوال و استفهامی است که ذهن از علت اشیاء می کند و اگر ذهن ادراک کلی از قانون علیت نداشت یعنی این قانون را نپذیرفته بود که هر حادثه علتی دارد مفهوم چرا در ذهن وجود پیدا نمی کرد.اصل علیت یکی از اصول مسلم فلسفه ی اسلامی است و در مکتب صدرا نیز جایگاه خویش را تثبیت کرده است اما اصحاب تفکیک اصل علیت را نمی پذیرند و از منظر آنان پذیرفتناین اصل موجب سنخیت میان علت و معلول،ربط حادث به قدیم،منع قدرت حق تعالی بر ماسوای نظام موجود و... می شود بنابراین آن را انکار می نمایند و با جایگزین کردن عاده الله در صدد توجیه ادعاهای خویش بر می آیند.هدف از این تحقیق بررسی اصل علیت از دیدگاه این دو مکتب و بیان نقاط اختلاف و اشتراک آنهاست. از همان بدو ورود برجسته ترین اختلاف این دو مکتب در خط مشی و روش آنهاست. مکتب ملاصدرا،مکتب جامعی است که در بردارنده ی همه ی مبانی و روش ها از جمله عقل و نقل و عرفان و قرآن است؛ اما مکتب تفکیک اعتقاد به جدایی معارف فلسفی و عرفانی از معارف دینی به لحاظ محتوا و منبع دارد. در این مکتب با تأکید بر آموزه های قرآنی و احادیث معصومین بر بسیاری از اصول فلسفی ایراد وارد می کنند و آن را در تعارض با این آموزه ها می دانند.اگر چه دسترسی به کتب مکتب تفکیک،با توجه به محدود بودن منابع اصلی موجود آن، بسیار مشکل است؛ اما با بررسی کتب در دسترس پی بردیم که اصحاب تفکیک تحقیق و بررسی پیرامون وجود را سیر در ضلالت و گمراهی می دانند و معتقدند وجود نه تصور می شود نه قابل تعقل است نه به وهم می آید و وجودی که ظهور بذاته دارد با مفهوم داشتن تناقض دارد و در این مکتب بر مفهوم داشتن وجود خط بطلان کشیده شده است. آنان هم چنین اشتراک معنوی وجود را نمی پذیرند چون لازمه ی آنرا سنخیت میان خالق و مخلوق می دانند که در این دیدگاه مردود است. تفکیکیان معتقدند زمانی که وجود را بر اشیاء حمل می کنیم تنها برای خارج کردن آنها از حدنفی و بطلان است و این امر مستلزم سنخیت نیست. دیدگاه تفکیک بر مدار اصالت ماهیت می چرخد و یکی از نقاط اختلاف آنها با ملاصدرا در همین جاست زیرا مکتب صدرایی بر محور اصالت وجود است.تفکیکیان در مورد اصل علیت بر این باورند که واژه علت را در مورد خداوند نمی توان به کار برد و از او به فاعل تام تعبیر میکنند. آنها با واژه سازی هایی نظیر مالک و مملوک،فعل و انفعال و ... در صدد جبران این امر برآمده اند. آنها خداوند را جاعل بالرأی و المشیه می دانند که همه چیز به رأی و مشیت او صادر می شود و مجعول بالذات را ماهیت می دانند.در نقطه ی مقابل ،ملاصدرا قرار دارد که معتقد است وجود امری است دارای مراتب که بر همه ی موجودات به نحو اشتراک معنوی حمل می شود و مفهوم داشتن وجود در مکتب ملاصدرا امری بدیهی است.ملاصدرا در بحث سنخیت میان علت و معلول با استفاده از قاعده ی ?بسیطه الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها? و ?فاقد شی معطی شیء نیست? اصل سنخیت را اثبات کرده است و سنخیت میان علت و معلول را امری مسلم می داند در حالیکه در مکتب تفکیک پذیرفتنی نیست. در بحث علت و معلول او خداوند را علت تامه ی تمام موجودات می داند و مجعول بالذات از نظر او وجود است زیرا ماهیت را امری اعتباری می داتد که صلاحیت و شایستگی برای معلول شدن را ندارد.تنها نقطه ی اشتراک این دو دیدگاه این است که هردو ملاک نیازمعلول به علت را را فقر ذاتی می دانند.این بیانات شرح مختصری است از آنچه در این رساله بیان شده است. توضیح و تفصیل بیشتر این مطالب به صورت تطبیقی از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک بیان شده است.
نقش عقل در بینش اسلامی از نگاه مرحوم محمدامین استرآبادی
نویسنده:
مهدی قربانی سینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث عقل و ارزش مدرکات آن یکی از مسائلی است که در طول تاریخ اسلام علماء و دانشمندان به آن پرداخته اند و گروهی آن را انکار و برخی آن را اثبات نموده اند. در طول تاریخ اسلام در برخورد با عقلدو گروه وجود داشته است: 1- عقل گرایان ؛ 2- نص گرایان یا اخباریون ؛ عقل گرایی نظام یا مکتب فکری است که در برابر معارف وحیانی بر نقش قوه عقل نیز در کسب معرفت تأکید دارد و علاوه بر ارج و حرمتی که برای عقل قائل است ، آن را ابزار و وسیله ای برای کسب شناخت و معرفت می داند و در صدد است تا گزاره های کلامی را با استدلال عقلانی تبین نماید .اما نص گرایان یا اخباریون ، مکتب فکری استکه بر نصوص دینی تأ کید ورزیده و اندیشۀ بشری را از دستیابی به توجیه و تبین عقلانی بسیاری از معارف دینی ناتوان می پندارند ، این نظام فکری تنهامرجع دستیابی به معارف دینی راظواهر کتاب ، نصوص و سنت می داند . این نحلۀ فکری در قرن یازدهم هجری توسط ملا محمد امین إسترآبادی بازسازی و رشد ونمو نمود . ایشان با تدوین کتاب فوائد المدنیه حملۀ کوبندۀ خود را به مجتهدین و اصولیون آغاز نمود . إسترآبادی برای عقل و مدرکات عقلی به خاطر وجود خطا در آن ارزش و اعتباری قائل نمی باشد وتنها مدرک ومنبع دین را کلمات ائمۀ اطهار علیهم السلام معرفی می کند .
وحی از دیدگاه شهید مطهری و نصر حامد ابوزید
نویسنده:
مجید ابراهیمی سه گنبد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درباره‌‌ی ماهیت وحی دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: 1- دیدگاه گزاره‌ای که براساس آن وحی مجموعه‌ای از حقایق است که در احکام یا قضایا بیان گردیده است. 2- دیدگاه تجربه‌ی دینی که براساس آن، وحی آموزه‌ای الهی نیست، بلکه تفسیر تجلّی باطنی و ترجمان تجربه‌ی دینی پیامبر است. این دیدگاه بر مواجهه‌ی پیامبر با خدا تأکید می‌کند و سرشت وحی را همین مواجهه می‌داند. شهید مطهری معتقد است پیامبر(ص) در فرایند وحی دارای صعود و نزول می‌باشد. پیامبر در حالت صعود روح، حقایق و پیام‌هایی را از جانب خدا دریافت می‌کند، آنگاه این حقایق در مراتب وجود پیامبر تنزّل کرده و به شکل امری حسی درمی‌آیند و معنای نزول وحی همین است. وی الفاظ و معانی قرآن را الهی و وحیانی می‌داند. در مقابل ابوزید وحی را فاقد سرشت زبانی می‌داند، پیامبر معنا را از جبرئیل دریافت کرده، به آن صورت زبانی می‌بخشد. وی می‌گوید کلام‌الله به پیامبر وحی شده است؛ اما آنکه از کلام‌الله تعبیر می‌کند و به آن ساخت عربی می‌دهد پیامبر است. در این نوشتار سعی گردیده دیدگاه‌های شهید مطهری و نصرحامد ابوزید در مسائلی مانند ماهیت وحی، نقش پیامبر در فرایند وحی، رابطه‌ی وحی با واقعیت و فرهنگ زمانه، و شباهت‌ها و تفاوت‌های دیدگاه‌های ایشان، مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
بسترهای پیدایش بهائیت در ایران
نویسنده:
رحمان زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بسترهای پیدایشبهائیت همان عللی است کهموجبات بروز و ظهور جریان بهائیت را ایجاد کرده است، این عوامل، بسترهای دینی همچون درک نادرست از آموزه مهدویت، انتظار منجی و ظهور فرقه شیخیه و بسترهای فرهنگی و اجتماعی نظیر فقر ، جهل، بی‌سوادی و خرافه پرستی، و بسترهای سیاسی که از سوییضعف حکومت و تسلط همه‌جانبه اجانب بر دربار و منابع ملیو از سوی دگر، حمایت بیگانگان از هر حرکت ساختار شکن در راستای تضعیف اقتدار حکومت و علما، را در بر می‌گیرد. جهت‌گیری نوشتار حاضر بازشناسی علل و عواملی است که در شکل‌گیری، پیدایش و گسترش بهائیت به عنوان فرقه نوظهور تأثیر داشته است. این پژوهش فراتر از آثاری که تا کنون به تحلیل بسترهای پیدایشبهائیت همت گماشته‌اند به بررسی پرداخته است و کوشیده است همه عوامل و زمینه‌های عینی و ذهنی پیدایش این فرقه را بازیابی کند و نشان دهد که بهائیت نه یک فرقه دینی یا جنبش اجتماعی است، بلکه جریانی است سیاسی که برآمده از نابسامانی‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در ایران است.پژوهش و موشکافی حوادث و تشخیص بسترهای پیدایش بهائیت از آن رو حائز اهمیت است که می‌تواند راه را بر فرقه سازان دشوار کرده و زمینه انحراف از دین مبین اسلام را ریشه‌یابی و در نتیجه ریشه‌کن سازد. این نوشتار در پی تبیین ماهیت حقیقی فرقه بهائیت و اثبات عاری بودن آن از هر گونه پیام وحیانی است.
  • تعداد رکورد ها : 1814