جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1639
بررسی انتقادی حقیقت عقل و دلالت های معرفتی آن از منظر ابن عربی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی بابائی المشیری ؛ استاد راهنما: محمدمهدی گرجیان ؛ استاد مشاور: حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
عقل (قوه‌ی عاقله) فصل ممیز انسان از سایر موجودات و به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع و ابزار معرفت بشری است و ادراکات آن از اساسی‌ترین ادراکات و معارف انسان محسوب می‌شود. حقیقت و جایگاه عقل و قلمرو آن در شناخت حقایق و معارف از موضوعات مشترک در فلسفه، کلام، معرفت‌شناسی و عرفان محسوب می‌گردد. بررسی دیدگاه ابن‌عربی به عنوان موسس عرفان نظری که آن را به عنوان یک نظام ویژه با مبادی و مقدمات و مسائل خاص خود تأسیس کرده است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. عقل به لحاظ قابلیت فهم و ادراک و دریافت، محدودیتی ندارد، عقل از این جهت ابزار فهم و ادراک معانی در مقابل صور حسی و خیالی است. کسی در اعتبار و کاربرد عقل از این جهت تردیدی ندارد. همچنین عقل یکی از مهم‌ترین منابع معرفتی انسان است اما دارای محدودیت است و عرصه‌هایی وجود دارد که از دسترس عقل به نحو استقلالی خارج است و بایستی به کمک وحی و شهود در آن عرصه‌ها وارد شود. نقدهای ابن‌عربی متوجه خود عقل انسانی نیست بلکه متوجه نحوه تعامل انسان با عقل و ادراکات آن است که بخواهد عقل را فراتر از حیطه خود بکار گیرد و با آن در همه زمینه‌ها ورود کند. به عقیده ابن عربی قواعد منطق مورد پذیرش عارفان است هرچند آنها الفاظ و اصطلاحاتی که صاحبان آن وضع کرده‌اند بکار نگیرند و مورد استفاده قرار ندهند. علوم شهودی از تجلیات حق تعالی بر قلب عارف ناشی می‌شود و بر علوم فکری برتری دارد. معرفت انسانی هر چند در ظاهر از طریق قوای حسی و عقل و توسط استدلال و نظر و تعقل بدست می‌آید اما در حقیقت به تجلی الهی است و خداوند نحوه حصول معرفت از ناحیه تجلی را بر انسان‌ها پوشیده و مخفی نگه داشته است و تنها عده‌ای از انسان‌ها با قدم نهادن در مسیر کمال به درجه‌ای می‌رسند که قادر به ادراک این تجلیات هستند. بیان نهایی و مطلوب نهایی در عرفان برای دستیابی به معرفت و احراز واقع‌نمایی ادراکات عقل و سایر قوای ادراکی این است که انسان به مقام قرب حق تعالی (قرب فرائض و نوافل) نائل و فانی در حق و باقی به بقاء حق گردد تا حق جمیع قوای او شود و بالحق معرفت به اشیاء پیدا کند و از منظر حق به اشیاء بنگرد در این صورت به حاق واقع دست می‌یابد و احساس و تخیل و تعقل و تفکر او همه حقانی و بالحق می‌گردد. به اعتقاد ابن‌عربی عقل برهانی به نحو استقلالی قادر است وجود حق تعالی و مرتبه الوهیت و یگانگی و توحید او را اثبات کند و شبهات مربوط به وجود حق و اله بودن و توحید او را پاسخ دهد و همچنین قادر است اسماء الهی و احکام و آثار آنها را در عالم اثبات کند و شبهات کسانی که احکام و آثار اسماء الهی را در عالم نفی می‌کنند پاسخ دهد. خداوند قوه فکر را منحصراً در انسان قرار داده و در سایر حیوانات و نفس کلی قرار نداده است، عقل به جهت خاصیت قبولی که در او هست، علوم نظری را از قوه فکر اخذ می‌کند و اخذ و پذیرش از مفکره به معنای تقلید از آن است. ابن‌عربی تبعیت و تقلید دائمی عقل انسانی از فکر و نظر در کسب معرفت به خصوص نسبت به خداوند را مورد نکوهش قرار می‌دهد.
تبیین و تحلیل رابطه تقوا و معرفت از دیدگاه عرفان ابن عربی و ارزیابی آن با قرآن
نویسنده:
پدیدآور: محمود خونمری ؛ استاد راهنما: عبدالحسین خسروپناه ؛ استاد مشاور: محمدتقی فعالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل درخور توجه در عرصه معرفت‌شناسی، بررسی تأثیر عوامل اخلاقی یا غیر معرفتی در معرفت است. در این تحقیق مسأله اصلی، بررسی رابطه تقوا با معرفت و تأثیر متقابل آن دو در یکدیگر و تبیین چرایی و چگونگی فرایند این تأثیرگذاری و حدود آن از منظر محی الدین ابن عربی و قرآن کریم است. برای بررسی این مسأله ابتدائاً مفاهیم کلیدی مندرج در آن به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. در بحث مفهوم تقوا معلوم گردید که تقوای قرآنی و عرفانی تقریباً یکسانند با این فرق که در عرفان ابن عربی علاوه بر توجه به معنای متعارف از تقوا در فرهنگ قرآن، به معانی عرفانی و خاص از تقوا هم که در لایه های پنهانی آیات قرآن موجود است توجه شده است. در مورد معرفت، معلوم گردید که در قرآن هم به طرق متعارف کسب علم توجه شده و هم به طرق غیر متعارف مانند طریق تقوا و تزکیه. اما در مسأْله اعتبار معرفتی علوم حصولی و شهودی، قرآن نظر جامع داشته و تمام علوم و ابزارهای معرفت را به اندازه خود معتبر می‌داند، لیکن قرآن در مسائل اعتقادی به کمتر از ایمان و یقین قانع نیست و البته یقین مطلوب را به نوع شهودی آن منحصر نمی‌کند. اما در عرفان ابن عربی، معرفت‌های حسی و عقلی ظاهراً مورد کم توجهی قرار گرفته، بلکه معرفت‌های عقلی در مسائل مربوط به خداشناسی به دلیل احتمال خطا به دیده منفی نگریسته می‌شود، از این رو معرفت مطلوب در نزد ابن عربی همان معرفت ذوقی و شهودی است. اما در بحث از مسآله اصلی تحقیق و تبیین رابطه متقابل میان تقوا و معرفت از دیدگاه قرآن و عرفان ابن عربی ناچار هر یک از دو سوی رابطه مستقلاً مورد بررسی قرار گرفت. از یک سو تأثیر تقوا در معرفت در دو مقام ثبوت و اثبات مورد بررسی و تبیین واقع شد و با توجه به شواهد قرآنی و روایی و نیز بیانات ابن عربی معلوم گردید که این تأثیر اولاً از نوع علّی و حقیقی وجودی است نه اعتباری و قراردادی، و ثانیاً تقوا می‌تواند با سطوح مختلفی که دارد، در مقدمات و مراتب متعدد معرفت، اعم از حصولی و شهودی،‌ و حکمت نظری و عملی تأثیرگذار باشد. ثالثاً در خصوص تأثیر تقوا در معرفت و توجیه و تبیین علّیِ معرفت بخشی تقوا، از طرح الگوهای هفتگانه، که مبتنی بر اصول و قواعد حکمت متعالیه و عرفان اسلامی و نیز مؤید به آیات و روایات می‌باشد بهره گرفته شد. در این الگوها، با تمسک به مفاهیمی چون تجرد و سنخیت، جوشش و اشتداد وجودی، فنا و قرب نوافل، ولایت و خلافت و مظهریت اسماء الهی، وحدت جمعی قوای نفس، حصول یا ظهور معرفت در پرتو تقوا، توجیه گردید. نتایج این بررسی در مجموع نشان داد، هر قدر تقوا از عمق و قوّت و خلوص بیشتری برخوردار باشد، نتایج معرفتی آن هم عمیق‌تر و گسترده‌تر خواهد بود. اما در خصوص تأثیر معرفت بر تقوا باید ابتدائاً به تفکیک معرفت به دو نوع حصولی و شهودی پرداخت و نتایج متفاوت حاصله را معلول قوت و ضعف اثر بخشی این دو نوع از معرفت دانست. نتیجه آن که اگر معرفت از نوع حصولی باشد، رعایت تقوای بیشتر ضرورت نخواهد یافت. اما اگر معرفت از نوع شهودی باشد، رعایت تقوا و عمل به مقتضای معرفت از دیدگاه ابن عربی ضروری است. در پایان معلوم گردید که معرفت با فرض تأثیرگذاری و تلازمش با عمل، هم در مقدمات عمل نقش دارد هم در نفس عمل در ابعاد کمّی و کیفی آن. اما در فرض عدم تلازم، گاهی دلایل انفعالی و حاکی از نقص و قصور مانند غلبه نفس برعقل، باعث این امر بوده و گاهی دلایل فاعلی و حاکی از کمال معرفت، مقتضی ترک عمل می‌باشد و این ترک در واقع همان عمل مطلوب و موافق معرفت است.
جمع نقیضین در اندیشه خرّاز و ابن‌عربی و تبیین آن بر اساس هرمنوتیک کُربن
نویسنده:
پدیدآور: علیرضا سمنانی ؛ استاد راهنما: عبدالرضا مظاهری ؛ استاد مشاور: انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هانری کربن در گسست یا انتقال از هرمنوتیکِ هایدگر به تاویل در جهانِ معنویِ ایرانی، هم زمان، امکانِ برون‌شدن از تفکّرِ فلسفیِ غربی و بازگشت به معنویت، از طریقِ سنّت ایرانی - اسلامی، که از آن به اسلامِ ایرانی تعبیر می‌کند، در بسترِ یک مطالعه‌یِ تطبیقی، که به مقارنه میانِ هرمنوتیکِ وجودی و تاویلِ باطنی می‌انجامد را، نشان می‌دهد. بدین‌سان کربن در پی روزآمد‌سازی اندیشه‌یِ باطنیِ ایران و به فعلیّت درآوردن است. او که قویّا پاسدارِ وجهِ معنویِ اندیشه‌یِ اسلامِ ایرانی است و آن را پادزهری در برابر عرفی‌شدنِ معنویّت در کلیسایِ کاتولیک و اسطوره‌زدایی از معرفت در فلسفه غربی می‌بیند، منابع و امکاناتِ این سنّتِ فکری را از فرشته‌شناسی سینوی و تمثیل عرفانیِ ابن‌سینا در زمینه‌یِ فلسفه‌یِ اسلامی، عقلِ سرخ در حکمتِ اشراقیِ سهروردی تا تاویل و کشف‌المحجوب در جریانهای معنوی و باطنی در اسلام ایرانی، هم‌زمان در شیعه، اعمّ از دوازده امامی، اسماعیلیه تا شیخیه و همچنین در تصوّف، خصوصا در عرفانِ نظریِ ابن‌عربی می‌جوید. تاویل برای کربن روش و عملی است برایِ کشفِ حقیقت امور و جهان، و هم‌زمان نگاهبانی است از حقیقت و باطنِ آن. از این رو کربن درصدد است تا با روزآمد کردن، به فعلیّت درآوردن و معرفیِ آن به فلسفه‌یِ غربی، راه، روش و رویکردی برایِ فراتر رفتن از تفکّرِ فلسفیِ محض، بر چیرگیِ تفکّرِ مدرن، فائق آید. در این رساله رویکردِ تاویلیِ کربن و نتایج آن برای تبیین محوری‌ترین وجِه تفکّر و الهیاتِ صوفیانه ابوسعید خرّاز و ابن‌عربی یعنی جمعِ ضدّین و نقیضین، یا همان هولاهو نزد ابن عربی بکار بسته شده است، تا با تبیینِ آن امکانِ طرحِ فلسفی و روزآمد ساختن و فعلیّت آن مهیا شود. نظریه خاص خرّاز مبنی بر جمع اضداد در شناخت خداوند، و جمعِ نقیضین در اندیشه ابن‌عربی در حیطه‌های گوناگون فکری اعم از وجودشناسی ابن‌عربی؛ وحدت وجود، جهان‌شناسیِ وی در اعتبارات، مراتب و ویژگیهایِ خیال و تمثیلهایِ عرفانی او با ساختِ دوگانه در توصیفِ عالم ، و در خداشناسی، جمعِ میانِ تنزیه و تشبیه و فرآگردِ خیال در شناختِ تشبیهی خداوند، بسط یافته و بیان گشته است. عارف، مظهر و صورتِ متحقّقِ متناقض از اسماءِ متناقض حق تعالی است، چنان که ابن‌عربی به تحقّقِ خرّاز در این مقام تصریح کرده است. همچنین شناخت، دیدار و یافت خداوند بر مبنای جمع نقیضین؛ هولاهو است و کربن از طریقِ تاویل، امکانِ تبیین آن را فراهم می‌سازد. رویکردِ تاویلیِ کربن پرتوی است، برایِ فهمِ جمع نقیضین در اندیشه ابن‌عربی، و روشی است که بدونِ تحمیلِ هرگونه مفهومی بر اندیشه‌‌یِ وی، و برقراریِ بیشترین تناسبِ اندیشگیِ میانِ این دو، همان‌گونه که تبارِ این اندیشه در تفسیرِ عرفانی خرّاز ریشه دارد، آن را تبیین می‌کند، و فهمِ آن را در مرتبه‌ای نهایی در تحقّقِ این اجتماع نقیضان در وجودِ آدمی یعنی وجود فردِ تاویل‌کننده از طریقِ تاویلِ نفس، می‌جوید، نشان می‌دهد و آشکار می‌سازد.
تانیث و تناکح در هستی شناسی ابن عربی
نویسنده:
آلی لا عطار ، عبدالرضا مظاهری ، محمدرضا عدلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تناکح اسماء در نظام فکری ابن عربی در کنار تقابل اسماء تعریف شده است که چگونگی فیض هستی از واحد به کثیر را به تصویر می کشد. وی با بیان تناکح به چگونگی کثرت اسماء و بی نهایت بودن جهان هستی پرداخته و راز خلقت را در حرکت حبی که منجر به تناکح می­شود دانسته و اشاره دارد که تناکح ساری در جمیع ذراری صورت می پذیرد. منتها با توجه به گستره بحث و همچنین وضوح بخشی به آن موضوع نوشتار حاضر به جزء نخستین پرداخته و جهت مدخل بحث لازم میداند ابتدا به بیان معنای اسم از دیدگاه حکما و عرفا پرداخت و سپس با توضیح تکثر اسماء از ذات باری به روش سازی ضمیر مخاطب جهت فهم موثر نکاح اسماء و رویش خلقت کثیر از واحد بپردازد. به همین خاطر در این مقاله ابتدا به معانی تناکح در عالم انسانی و اسماء الهی پرداخته شده و رمز و سنبل بودن آن نیز از دیدگاه ابن عربی مورد نظر قرار گرفته است و آنگاه به بحث اسماء الهی و تقابل و تناکح اسماء پرداخته شده و تقسیمات مختلفی که از اسماء و امهات اسماء صورت پذیرفته روشن شده، و این­که حب الهی باعث آفرینش از طریق اسماء شده، مورد بررسی قرار گرفته و فاعل و قابل بودن در امر الهی و نظام طبیعی که علت ایجاد آفرینش و پذیرش این امر الهی از طرف عالم طبیعت مورد بررسی قرار گرفته و به همین دلیل به بحث زوجیت و قابلیت در اسماء و عوالم مختلف و در نهایت عالم انسانی پرداخته شده است.
درسگفتار شرح فصوص الحکم
مدرس:
آیت الله عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
بررسی تطبیقی تشبیه و تنزیه از دیدگاه اشعری و ابن‌عربی و تابعان او
نویسنده:
پدیدآور: امین آصفی ؛ استاد راهنما: علی اکبر نصیری ؛ استاد مشاور: محبعلی آبسالان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله تشبیه و تنزیه یکی از مسائل پیچیده ی خداشناسی است که هم متکلمان و هم عرفا و متصوفه درباره ی آن به تفصیل سخن گفته اند. تشبیه و تنزیه دو وضع و حالت عقلی و روحی است که انسان در شناخت حق تعالی ممکن است پیدا کند. در تشبیه، انسان صفاتی را به خداوند نسبت می دهد که معمولا به خلق نسبت داده می شود. دست و پا داشتن و زبان و تکلم داشتن و شنوایی و بینایی و علم داشتن، صفاتی است که ما به مخلوقات و در رأس آنها به انسان نسبت می دهیم. ولی عموم مسلمانان این صفات را به نوعی به حق نیز نسبت داده اند و اساس این انتساب نیز آیات قرآن و روایاتی است که از پیامبر اکرم و ائمه ی معصومین نقل شده است. در قرآن کریم صفاتی به خداوند نسبت داده شده است که عیناَ در مورد مخلوقات نیز کاربرد دارد. بحث در مورد معانی این صفات و حقیقت آنها زمانی که در مورد خداوند به کار می رود، از دیرباز در بین دانشمندان اسلامی رواج داشته است. أخذ معانی ظاهری آیات، ذهن انسان را به سوی تصویری انسان گونه و جسمانی از خداوند و تشبیه مطلق سوق می دهد و عطف نظر به جنبه های نقص و امکانی این صفات، زمانی که در مورد موجودات انسانی به کار می رود، انسان را به تنزیه مطلق ذات واجب تعالی از این صفات متمایل می سازد. در کنار این شیوه ی تنزیهی و تشبیهی صرف، طریق دیگری نیز در عرفان نظری مطرح است که ابتناء بر نظریه ی وحدت شخصیه ی وجود و تمایز احاطی حق از مخلوقات، هم تمایز غیریت حق تعالی و مخلوقات در این صفات را می-پذیرد و هم عینیت آن دو در برخی مراتب تجلیات ذات حق را اثبات می کند. ابن عربی و پیروان مکتبش نه اهل تشبیه محضند و نه اهل تنزیه محضند بلکه آنها قائل به جمع تشبیه و تنزیه هستند، درحالی که اشعری سعی کرده که حد وسط را نگه دارد و تشبیه را رد کرد و در تنزیه تنها به همان میزانی که پیشینیان آن را محصور کرده بودند اکتفا کرد.
تأثیر مبانی وجودشناسی ابن عربی در شکل‌گیری آموزه‌ تجسم اعمال
نویسنده:
مهدی صفایی اصل ، صدرالدین طاهری موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تجسم اعمال» یا همان رابطه تکوینی اعمال و اعتقادات انسان با لذات و آلام اخروی، یکی از مهمترین و پیچیده‌ترین مسائل مطرح شده در معاد است. عرفا پیش از فلاسفه به این مساله اشاره کرده و زوایای آنرا بر اساس شهود و نقل، تبیین کرده‌اند. در این مقاله سعی شده مبانی وجودشناختی ابن عربی که در تجسم اعمال نقش مستقیم یا حتی غیر مستقیم دارند، مورد بررسی قرار گرفته و رابطه آنها با تجسم اعمال روشن گردد. مبانی بررسی شده در این مقاله عبارتند از: وحدت وجود، تجلی، تطابق عوالم هستی و تجدد امثال. در بین مبانی مذکور، وحدت وجود و تجلی تاثیر غیر مستقیم در ایده تجسم اعمال داشته‌ و از سوی دیگر مبانی تجدد امثال و تطابق عوالم هستی، تاثیر مستقیم در شکل‌گیری این دیدگاه داشته‌اند. بر اساس این مبانی، چیزی در عالم هستی معدوم نشده و با توجه به ظهور و بطون تجلیات، مرگ عبارت است از انتقال عالم ظهور به عالم بطون و تجسم اعمال چیزی جز اظهار همان باطن نخواهد بود. لذا اعمال انسان از بین نرفته و در عوالم دیگر عینیت و ظهور خواهند یافت.
صفحات :
از صفحه 131 تا 143
مقام زن در عرفان ابن عربی در حدود شریعت
نویسنده:
محسن جهانگیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زن و مرد در اصل انسانیت با هم برابرند که انسانیت حقیقی جامع و مشترک میان مرد و زن است و ذکورت و انوثت امری عارضی است بنابراین هر کمالی که ممکن است مردان بدان برسند زنان هم می توانند بدان نایل آیند و زنان از هیچ کمالی و مرتبه ای محجور نیستند حتی مرتبه والای ولایت و قطبیت پیامبر (ص) به کمال برخی از زنان همچون مریم دختر عمران وک آسیه زن فرعون شهادت داد بالاخره در شرافت و کمال زن همیمن بس که خداوند آنها را محجوب پیامبرش گردانید مهر زنی (دختر حضرت شعیب) را ده سال مزدوری پیامبر بزرگی همچون حضرت موسی و نیز عمل زنی (هاجر) را اصلی در تشریع یعنی سعی میان مروه و صفا قرار داد. و اما از نظر گا ه ابن عربی زن را بر مرد برتری و کمال است زیرا در حالیکه مرد فقط مظهر فاعلیت حق تعالی است زن هم مظهر فاعلیت اوست و هم مظهر قابلیت او و گذشته از این بوی امومت و مادری که الذ روایج و خوشترین بویهاست از زنان استشمام می شود نتیجه اینکه باید بانوان را دوست داشت و احترام گذاشت که حب آنها میراث نبوی و حب الهی است.
بررسي تطبيقي فناي في الله در عرفان اسلامي و مكشه در مكتب ادويته ودانته با تأكيد بر آراي ابن‌عربي و شَنكَره
نویسنده:
حسن عبدي ، رضا الهي‌منش
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در عرفان اسلامي، «فناي في الله» مقصد نهايي است و در مکتب ادويته ودانته «مُکشه». با توجه به شباهت‌هاي ميان عرفان اسلامي و مکتب مذکور، مقايسة اين دو آموزه مي‌تواند به درک عميق‌تر «فناي في الله» کمک کند. پرسش اين است: چه وجوه اشتراک و تفاوتي ميان مقام «فناي في الله» در عرفان اسلامي با تأکيد بر آراي ابن‌عربي و مقام «مُکشه» در مکتب ادويته ودانته با تأکيد بر آراي شَنکَره مي‌توان يافت؟ براي پاسخ، در مرحلة جمع‌آوري اطلاعات، روش توصيفي، و براي تجزيه و تحليل اطلاعات، روش تحليلي ـ مقايسه‌اي به‌کار رفته است. بر اساس يافته‌هاي تحقيق، وحدت‌گرايي، معرفت‌محوري، و نقش ابزاري عمل، وجوه شباهت اين دو آموزه است و تفاوت‌هاي آن دو عبارت است از: وجودي ـ معرفتي بودن فنا به‌رغم شهودي بودن مُکشه؛ مبدأ بودن حرکت حبي براي فنا به‌رغم مبدأ بودن سَمساره براي مُکشه؛ نقش انسان کامل در فنا به‌رغم عدم توجه به انسان کامل در مُکشه؛ تأکيد بر وجه خاص در آموزة فنا به‌رغم عدم توجه به آن در مُکشه؛ توجه به مرحلة بقاي بعد الفنا در آموزة فنا و عدم توجه به آن در مُکشه.
  • تعداد رکورد ها : 1639