جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336210
تأثیر عاطفه‌ی «حبّ» در «معرفت اخلاقی» از نگاه قرآن
نویسنده:
محمدمهدی ولی زاده؛ استاد راهنما: رحیم دهقان، محسن جاهد؛ استاد مشاور: ابراهیم نوئی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحلیل‌های موجود در سنت اسلامی یا غربی که عاطفه در آنها جایی ندارد یا اثر چندانی به جز انگیزش بر آن بار نمی‌شود یا حکم یک دسته به همه عواطف تسری داده می شود یا انسان را موجودی تک‌بعدی و معرفت او را جدابافته از عاطفه تلقی می کنند، محل تأمل‌اند و تاکنون پژوهش درخوری در زمینه اخلاق نقلیِ اسلامی برای کشف نظر متون دینی انجام نشده است. ازاین‌رو، قرآن کریم به عنوان مأخذی وحیانی و خطاناپذیر و منبع نخست و اصیلِ اخلاق اسلامی، نیازمند خوانش جدّیِ مسئله‌محور است و جای این پرسش باقی است که «از دیدگاه قرآن، عاطفه چه نقشی در معرفت اخلاقی دارد؟». این مسئله برای محدودشدن و عمق یافتنِ پژوهش، با تمرکز بر عاطفه «حبّ» به عنوان یکی از بنیادی ترین عواطف در نظام انسان‌شناختی و یکی از پربسامدترین عواطف قرآنی دنبال می شود. طی این پژوهش تلاش می شود تا ادبیات دانشیِ غنایافته حولِ عواطف بر قرآن کریم عرضه شود و طی خوانش آیات مرتبط، البته بدون ملاک قراردادنِ مفسر و دیدگاه خاص، نقش حبّ در معرفت اخلاقی از نظرگاه قرآن کریم به صورت روشمندی استخراج و تحلیل گردند. در این پژوهش، بر اساس ظرفیت شواهد زبانی آیات قرآن، طیف های مختلف «اثرگذار» (حبّ)، انواع و مراتب مختلف «اثرپذیر» (معرفت اخلاقی) و گونه های «اثرگذاری» شناسایی می شوند و پیوند میان این سه با تطبیق آیات، برقرار می گردد تا مکانیزم معرفتیِ انسان در ارتباط با ساحت عاطفی به دست آید. علاوه بر آن قطعات پازل قرآنی ناظر به چگونگیِ اثرگذاریِ حبّ بر معرفت اخلاقی (شاملِ کیفیت اثرگذاری بر اجزا و ارکان معرفت و مراحل تکوّن معرفت، شرایط و زمینه های اثرگذاری، ویژگی های معرفتِ حاصل از حبّ)، با کشف روابط میان یافته های قرآنی، استخراج می شود و با استفاده از مبانی انسان‌شناختی و معرفت‌شناختیِ مستخرج تکمیل می گردد.
بررسی منشأ دین بر اساس نظریه فطرت و پاسخ به شبهات
نویسنده:
عاطفه زمانی باب گهری؛ استاد راهنما: عباس عباس زاده؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی منشأ دین بر اساس نظریه فطرت وپاسخ به شبهات آن پرداخته خواهد شد. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا خدا دین را از طریق وحی در اختیار انسان نهاده است، یا آیا گرایش انسان به دین صرفا محصول عوامل اجتماعی و فرهنگی است یا ریشه‌ای طبیعی در ساختار انسانی دارد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه‌ای است و داده‌ها از منابع علمی معتبر، کتاب‌ها و مقالات پژوهشی گردآوری شده‌اند. یافته‌ها حاکی از این است که گرایش به دین بخشی از طبیعت انسان است هرچند در جوامع و فرهنگ‌های مختلف به شیوه‌های متفاوت ظهور یافته است. علامه طباطبایی و شهید مطهری بر نقش فطرت در باور‌های دینی تاکید داشته اند. این پژوهش چارچوبی علمی برای درک ریشه‌های دین ارائه خواهد داد که شناخت دین محدود به عوامل محیطی و اجتماعی نیست و بعد فطری انسان نیز نقش اساسی دارد. مخالفین این نظریه الحاد و بی دینی برخی افراد و نیز کثرت و تنوع ادیان و نقش تعیین کننده تربیت در جوامع مختلف را دلیل فطری نبودن دین عنوان کرده‌اند. که طرفداران نظریه فطرت در پاسخ آن‌ها به موانع رشد فطرت و علل افول آن اشاره کرده‌اند.
تحلیل نظریه اخلاق فراطبقاتی قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات
نویسنده:
عبدالحسین شورچه؛ استاد راهنما: محمدعلی رضایی؛ اصفهانی استاد راهنما: علی اصغر شعاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مهم‌ترین چالش‌های معرفتی و اجتماعی در عصر حاضر اخلاق است. قرآن کریم، به ‌عنوان منبع اصلی هدایت و رشد انسان در اسلام، نظام اخلاقی فراتر از بُعد اجتماعی، نژادی، دینی و اقتصادی ارائه می‌دهد. این رساله با عنوان تحلیل نظریه اخلاق فراطبقاتی قرآن با پاسخ به شبهات، ساختار اخلاقی قرآن را با مؤلفه‌های قرآنی تبیین کرده و بر فراگیر بودن آن نسبت به همه انسان‌ها بدون در نظر گرفتن تمایزات اشعار دارد و با استفاده از روش توصیفی‌تحلیلی و میان‌رشته‌های قرآن و اخلاق و بررسی نظام اخلاقی قرآن به دست می‌آید که اصل استقرار اخلاق قرآن نه بر اساس تعاریف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نژادی و طبقاتی، بلکه بر پایه فطرت، عقلانیت و تقوا استوار است و با اصولی مانند خدامحوری، توحیدمحوری، عدالت‌طلبی، و حرمت ذاتی انسان هستند که از آموزه‌های بنیادین قرآن کریم استخراج شده‌اند، قوام یافته‌است. از سوی دیگر ضمن بررسی انتقادی کتاب نقد قرآن دکتر سها که اخلاق قرآن را طبقاتی معرفی کرده‌است، شبهات مطرح شده در زمینه‌هایی چون عدالت، حرمت جان، راستگویی، احترام به والدین و ... تحلیل و بررسی دقیق شده و پاسخ مناسب داده شده‌اند و یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که عمده این شبهات غالباً ناشی از گزینشی، جزیره‌ای، و بی‌توجه به سیاق و اصول تفسیری قرآن بوده و بعضاً مدعای بدون دلیل و برداشت شخصی و تفسیر به رأی نسبت به آیات قرآن بوده‌است و با تحلیل دقیق، مراد و مدلول آیات قرآن و توجه به قرائن و مضامین آیات در پهنه کل قرآن، عدم انطباق آنها با حقیقت روشن شده‌است. قابل ذکر است که اخلاق قرآن ماهیتی جهان شمول، عقلانی و فطری دارد که از تعلّق طبقات، قوم‌گرایی، مسلمان و غیرمسلمان پنداشتن منزّه‌ است و بر خلاف نظریه‌های اخلاقی مشروط در مکاتب جامع نسبی‌گرا، واجد شاخص‌های پایداری، و سازگاری با سرشت و فطرت انسان است که با تکیه بر مبانی معرفتی و روش‌شناسی قرآنی، می‌توان پاسخ‌های مستدل و روشمند به شبهات موجود در کتاب نقد قرآن سها پیرامون اخلاق طبقاتی اسلام، ارائه داد.
معنا شناسی واژه‌ «خیر» در قرآن کریم با تأکید بر روابط هم‌ نشینی و جانشینی
نویسنده:
کمال شمشادی توماج؛ استاد راهنما: محمد مهدی شاهمرادی فریدونی؛ استاد مشاور: محسن نورائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درک عمیق مفاهیم قرآنی از جمله ضروریات پژوهش‌های معاصر در حوزه مطالعات اسلامی است. این پژوهش به بررسی معناشناختی واژه «خیر» به عنوان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم قرآنی می‌پردازد که علی‌رغم کاربرد فراوان در آیات، تاکنون مطالعه نظام‌مندی درباره روابط معنایی آن انجام نشده است. اهمیت این تحقیق از آنجا ناشی می‌شود که تحلیل دقیق این مفهوم می‌تواند به درک بهتر نظام ارزشی قرآن و ارتباط آن با دیگر مفاهیم اخلاقی و اعتقادی کمک نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزارهای معناشناسی ساخت‌گرا به بررسی آیات قرآن کریم پرداخته است. ضرورت این مطالعه در کاربردهای عملی آن نهفته است؛ از جمله کاربرد در تفسیر موضوعی قرآن، توسعه مطالعات میان‌رشته‌ای در حوزه اخلاق اسلامی، و تقویت گفتمان قرآنی در مباحث تربیتی و اجتماعی. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که واژه «خیر» در قرآن کریم دارای شبکه معنایی پیچیده‌ای است که از طریق روابط هم‌نشینی با مفاهیمی چون «ایمان»، «تقوا» و «عمل صالح»، و روابط جانشینی با واژگانی مانند «برّ»، «احسان» و «فضل» شکل گرفته است. این مطالعه همچنین به کشف این نکته مهم نائل آمده که «خیر» در قرآن نه به عنوان مفهومی ایستا، بلکه به عنوان محوری پویا در نظام ارزشی قرآن عمل می‌کند که با دیگر مفاهیم قرآنی در تعامل است. نتایج این پژوهش می‌تواند پایه‌ای برای مطالعات بعدی در حوزه معناشناسی قرآنی باشد و در حوزه‌های مختلفی از جمله تفسیر قرآن، فلسفه اخلاق اسلامی و مطالعات تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر اندیشه‌های عرفانی امام خمینی ره در سبک زندگی
نویسنده:
مهدی عیدی؛ استاد راهنما: جواد اکبری مطلق؛ استاد مشاور: احمد اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رابطه علمای شیعه با حاکمان در طول تاریخ، یکی از موضوعات بنیادین در حوزه فقه سیاسی شیعه بوده است. این رابطه گاه بر اساس تقیه و کناره‌گیری از قدرت سیاسی، و گاه بر اساس دخالت مستقیم در امور حکومت شکل گرفته است (سبحانی، 1381). تحلیل این مواجهه‌ها، به ویژه در دوره معاصر و با تأکید بر دیدگاه‌های امام خمینی (ره)، که خود بنیان‌گذار نظامی بر پایه نظریه ولایت فقیه بود، از اهمیت مضاعفی برخوردار است (امام خمینی، 1385). دیدگاه امام خمینی (ره) در خصوص «ولایت فقیه» نه صرفاً یک نظریه فقهی، بلکه طرحی سیاسی-اجتماعی برای برپایی حکومت اسلامی است. این نظریه، مشارکت فعال و مشروعیت‌بخش علمای دین در عرصه قدرت را ضروری می‌داند و نقطه عطفی در تاریخ مواجهه علمای شیعه با حکومت محسوب می‌شود (بجنوردی، 1391). بر همین اساس، بررسی علمی این موضوع، گامی اساسی در تبیین مبانی فقه سیاسی معاصر و فهم بهتر نقش علما در تحولات اجتماعی و سیاسی خواهد بود. علاوه بر اهمیت نظری و علمی، ضرورت عملی این تحقیق نیز قابل توجه است. در شرایط کنونی جهان اسلام، که با بحران مشروعیت، گسترش جریان‌های افراطی، سکولاریسم و فشارهای بین‌المللی مواجه است، بازخوانی نقش علما در برابر حاکمان، به‌ویژه با الگوگیری از اندیشه‌های امام خمینی (ره)، می‌تواند راهگشا باشد (مطهری، 1379).
نقد و ارزیابی انگاره فراطبیعی گرایی در اخلاق با تکیه بر حکمت مطهر
نویسنده:
تهمینه بورونی؛ استاد راهنما: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع محوری فلسفه اخلاق بحث درباره نظریات، مکاتب، دیدگاه‌ها و حتی گزاره‌های اخلاقی است. از مسائل مهم فلسفه اخلاق رابطه اخلاق با دین است که با روشن شدن این مسئله یکی دیگر از مسائل مهم یعنی بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق نیز روشن می‌شود. قبل از رنسانس در اروپا مفاهیم اخلاقی با دین همراه بود و مذهب مسیحیت که مذهب رایج بوده روی جنبه‌های اخلاقی تکیه می‌کرد و دستورات اخلاقی را از کتب مقدس استخراج می‌کردند. اما بعد از رنسانس این مسئله به میان آمد که اخلاق را جدا از دین بررسی کنند (یحیایی، 1383: 202). رابطه اخلاق با دین در دو معنی بررسی می‌شود: 1- اخلاق بدون اعتقادات دینی و حداقل بدون اعتقاد به خدا معنی ندارد؛ چون اعتقاد به خدا در همه ادیان مشترک است 2- دستورات اخلاقی را باید از دین گرفت و در واقع در تعیین قواعد اخلاق به وحی روی آورد (یحیایی، 1383: 203-202). البته مکتب‌های اخلاقی هستند که برای خیر و شر و باید و نباید اخلاقی معیارهایی دارند که آن را در طبیعت جستجو می‌کنند. این‌ها رابطه‌ای بین اخلاق و دین قائل نیستند. البته در برخی از مکاتب اخلاق را کاملاً از دین جدا می‌کنند؛ اما در مقابل بعضی مکاتب به یک معنا در ارتباط با دین به مبانی اخلاقی برمی‌گردند. (یحیایی، 1383: 203-202). در مکتب اخلاقی کانت منشأ اخلاق عقل عملی است. البته از لوازم حکم عقل عملی در اخلاق اعتقاد به خدا و خلود نفس است. پس در نتیجه مکتب اخلاقی کانت نمی‌تواند رابطه‌اش را با دین قطع کند (یحیایی، 1383: 204-203). در واقع به‌طور مطلق نمی‌توانیم بگوییم که اخلاق با دین پیوند دارد یا نه و مبنای اخلاقی مهم است. مسئله قابل‌توجه آن است که برخی مفاهیم کلی به‌وسیله عقل به دست می‌آیند ولی برای تعیین مصادیق اخلاقی کاربرد ندارند. مثلاً در رابطه با عدل در برخی موارد نمی‌تواند کشف کند و تنها وقتی احاطه کامل بر افعالمان باشد می‌تواند. پس برای برخی مصادیق اخلاقی نیازمند دین هستیم و در پی آن اخلاق و دین از هم جدا نیستند و ما هیچ‌گاه بی‌نیاز از دین نیستیم. (یحیایی، 1383: 207-206). در افکار عموم مردم اخلاق و دین ملازم یکدیگر هستند و اخلاق را تنها در سایه دین می‌توان بررسی کرد. (ریچلز، 1383: 73). به عقیده برخی محققین فقط از راه خداشناسی می‌توان برای اخلاق منطق مستدل پیدا کرد و اعتبار این مفاهیم اخلاقی به خداشناسی است و در واقع اخلاق به پشتوانه ایمان در حرکت است. همان‌طور که در آیه قرآن اشاره شده است: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (و از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‌گیرند ولی این در حالی است که آنان سرسخت‌ترین دشمنان‌اند). در این مورد خیلی هم تأکید می‌کنند و خدا را گواه می‌گیرند ولی به جایی که برسند تمام اخلاقیات را زیر پا می‌گذارند و روی دنده لجاجت می‌افتند. این در حالی است که برای فضائل اخلاقی مرزی وجود ندارد و در واقع اخلاق دیندار و غیر دیندار نمی‌شناسد. (مطهری، 1367: 238). تجربه نشان داده که هرگاه دین ار اخلاق جداشده اخلاق خیلی عقب مانده است و نوعی پشتوانه برای اخلاق است. در مورد رابطه دین و اخلاق لازم به ذکر است که مبنای فضایل اخلاقی خداوند است و ما باید به خاطر خدا پایبند اخلاقیات باشیم و در واقع مؤمن کسی است که در فضائل اخلاقی دیگر کسی را نشناسد و حتی خود دین را مرز قرار ندهد. (مطهری، 1367: 238). تولستوی که یکی از متفکرین و نویسندگان بزرگ است و شهرت جهانی دارد می‌گوید: «ایمان آن است که آدمی با آن زندگی می‌کند» و از نظر او ایمان بهترین سرمایه برای زندگی انسان است و نباید آن را از کف دهد و حتی خدا در قرآن از ایمان به‌عنوان سرمایه یاد می‌کند و از طرفی اخلاق نیز از سرمایه‌های مهم بشر است.انسان زیرک ارزش و اهمیت اخلاق را متوجه می‌شود.اولین اثر ایمان آن است که پشتوانه اخلاق است و بدون ایمان پایه درستی ندارد و زیربنای همه اصول اخلاقی ایمان است.درواقع کسی که تکیه‌گاه اخلاق و رفتارش غیر خدا باشد مانند این است که بر پرتگاه مشرف به سقوطی گام برمی‌دارد و هرلحظه احتمال سقوط دارد.با نظر به آیه 41 سوره عنکبوت غیر خدا را نمی‌توان تکیه‌‌گاه عمل قرارداد و غیر خدا تکیه‌گاه قرار می‌گیرد ولی بی‌پایه است.(مطهری، 1335 : 15-159) حال نظر به بحران معرفتی موجود و رخنه‌های فکری و فلسفی در خصوص مسئولیت‌های اخلاقی و ماهیت احکام و اصول ارزشی لازم می‌آید بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق روشن شود. حرف اصلی این مکتب آن است که خوب یعنی آنچه را که خدا می‌خواهد و می‌پسندد و در واقع x خوب است چون خدا x را می‌خواهد و توصیه‌ای که می‌کند آن است که اصول اخلاقی‌تان را با تبعیت از اراده خدا برگزینید. طبق این تئوری اخلاق ریشه در دین دارد و در واقع احکام اخلاقی بیانگر اراده خدا هستند. (گنسلر، 1399: 77). سقراط از نخستین فیلسوفانی بود که از اراده خدا پیروی می‌کرد، اما فراطبیعی گرایی را نپذیرفت. او با این فرض که خدایی وجود دارد که طالب هر کار خیری است این پرسش را مطرح کرد که آیا کار خوب، خوب است، چون خدا آن را می‌خواهد یا خدا آن را می‌خواهد، چون خوب است؟ این معروف‌ترین پرسش سقراط در تاریخ فلسفه است. سقراط می‌پرسد آیا به نظر تو یک عمل درست است چون‌که خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند یا اینکه خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند چون‌که درست است؟ مثلاً مهرورزی خوب است چون مطلوب خداست یا مهرورزی مطلوب خداست چون پیشاپیش خوب بوده است. سقراط و اکثر فیلسوفان گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. یعنی مهرورزی مطلوب خداست چون می‌داند مهرورزی خوب است و اگر بد بود قطعاً خدا آن را نمی‌خواست. پس مهرورزی به نحو پیشین و مستقل از اراده خدا خوب است. یعنی همواره خوب خواهد بود ولو آنکه خدایی در کار نباشد. این عقیده که به نظریه حسن و قبح ذاتی افعال شهرت دارد، به معنای دست برد
مقایسه ایده حکومت دینی در عصر غیبت در اندیشه شهید محمد باقر صدر و علی صفایی حائری
نویسنده:
سعید بابائی؛ استاد راهنما: پرویز امینی؛ استاد مشاور: جواد حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با رویکردی تطبیقی به واکاوی آراء دو اندیشمند شیعه، شهید سید محمدباقر صدر و استاد علی صفائی حائری، در باب چیستی و چگونگی حکومت دینی در عصر غیبت می‌پردازد. یافته‌های تحقیق حکایت از آن دارد که این دو متفکر، با وجود اشتراک در غایت نهایی یعنی استقرار حکومت اسلامی مبتنی بر ارزش‌های دینی، در مبانی نظری، مسیر تحقق و سازوکارهای عملیاتی دارای تمایزات ساختاری هستند. شهید صدر با تکیه بر منظومه فقهی-اصولی و با محوریت نظریه «ولایت فقیه»، الگویی نهادی و ساختارمند را طرح می‌کند که در آن مشروعیت الهی از طریق نصب عام فقیه جامع‌الشرایط تأمین شده و مقبولیت مردمی تجلی می‌یابد. در مقابل، صفائی حائری با رویکردی تربیتی-انقلابی و تأکید بر «دولت آموزگار»، اولویت را به خودسازی و تحول فرهنگی-اخلاقی جامعه می‌دهد و حکومت را نه به مثابه سازه‌ای صرفاً حقوقی، بلکه به عنوان تجلی عینی بلوغ فکری و عملی امت و زمینه‌ساز حکومت معصوم می‌داند. این مطالعه با مقایسه این دو الگو در مؤلفه‌های کلیدی چون مشروعیت، غایت، ساختار، نقش مردم و جایگاه ارزش‌ها، در نهایت نشان می‌دهد که این دو دیدگاه نه تنها در تقابل نیستند، بلکه در ترسیم افق حکومت دینی می‌توانند به عنوان دو حلقه مکمل در سطوح «ساختارسازی» و «بسترسازی» تلقی گردند.
بررسی تطبیقی گفتمان حجاب در اسلام و یهودیت در عصر جدید
نویسنده:
زهرا ذاکررضوی؛ استاد راهنما: منصور معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حجاب در معنای کلی و عام خود در همه ادیان ابراهیمی حائز اهمیت است. مسأله حجاب به طور خاصبه معنای پوشش ظاهری بانوان از مباحث مشترک مطرح شده در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام است و شواهد متعددی در کتب مقدس اعم از عهد عتیق یا تنخ (شامل تورات، کتاب انبیاء و مکتوبات مقدس)، تلمود، عهد جدید، قرآن کریم و راه و روش پیروان اولیه برای آن وجود دارد. تنها تفاوتی که مسأله حجاب در همه ادیان ابراهیمی دارد حدود حجاب و گاهی فلسفه آن است. پژوهش حاضر ضمن بررسی اجمالی پیشینه تاریخی حجاب در ادیان یهودیت و اسلام در صدد بررسی تطبیقی آن به عنوان یک مسأله در دوران حاضر و همچنین مواجهه مسلمانان و یهودیان با جهان جدید و مدرنیته و چگونگی برخورد آن‌ها با مسأله حجاب می‌باشد که از آن به گفتمان حجاب تعبیر می‌‌شود. دین یهودیت از قدیمی‌ترین ادیان صاحب شریعت محسوب می‌شود و در تعالیم آن از موضوع حجاب یاد شده است. در تورات و نیز در کتب انبیاء عباراتی وجود دارد که رواج استفاده از حجاب سر و اندام و حتی صورت با روبند یا برقع را نشان می‌دهد. زنان طی سالیان طولانی در یهودیت از جایگاه خوبی برخوردار نبودند و اختیاری در زمینه تصمیم‌گیری درمورد بسیاری از مسائل از جمله پوشش خود را نداشتند و طبق نظر ویل دورانت، یهودیان وجود آنان را فقط به دلیل تأمین منبع تولید سربازان جنگ‌جو تحمل می‌کردند.(دورانت،1374،ص149) عصر روشنگری در تاریخ فلسفه غرب و همچنین یهودیت در میانه سده هفدهم آغاز شد و انقلاب‌های عظیمی در دانش و فلسفه به وجود آورد. اهداف روشنفکران در این دوره آزادی، پیشرفت و مدارا بود. در این میان زنان نیز برای رسیدن به حقوق خود و ارتقای جایگاهشان در جامعه تلاش‌هایی کردند. رعایت حجاب در اسلام نیز مورد تأکید قرار دارد و حجاب زن در برابر مردان بیگانه جزء ضروریات و واجبات دین است. آیات حجاب که در طول ده سال حکومت اسلامی پیامبر در مدینه نازل شد، در ابتدا خطاب به زنان پیامبر بود و سپس شامل همه مسلمانان گشت.حدود حجاب در اسلام در روایاتی برشمرده شده است و بنابر تعالیم قرآن، کلیه فرق اسلامی به ضروری بودن حجاب و در مورد حدود آن (پوشش همه بدن به جز دست‌ها تا مچ و صورت) هم‌نظراند. در دین اسلام فلسفه و چرایی آن با صراحت بیشتری مورد توجه قرار گرفته و مواردی مانند حفظ شخصیت زن از طمع بیماردلان به عنوان منشأ این حکم ذکر شده است. زنان تا صدها سال پیش از انقلاب مشروطه در وضعیت زیردستانه قرار داشتند؛ حالتی که نه می‌توانستند آن را تغییر دهند و نه امیدی داشتند که بتوانند حقوق خود را دریافت کنند. آن‌ها حتی اجازه نداشتند کنار همسر خود در ملأ عام قدم بزنند چه رسد به اینکه همسرشان را خود انتخاب کنند یا برای رسیدن به انتخاب‌های دیگر تصمیم بگیرند. در زمان انقلاب مشروطه و مواجهه با جهان جدید بود که زمینه بروز تغییرات گسترده در ایران رقم خورد و این انقلاب را می‌توان «آغاز» یک رنسانس تاریخی برای زنان ایرانی دانست. این پژوهش بعد از نگارش کلی پیشینه حجاب در یهودیت و اسلام، در پی بررسی عصر جدید و عوامل اجتماعی مرتبط با گفتمان حجاب در این زمان خواهد بود. عصر جدید به‌معنای برخورد با مدرنیته و تجدد که در اروپا حدوداً از نیمه قرن هفدهم و قرن هجدهم و همچنین در اسلام و ایران از حدود سال‌ 1280‌ و نزدیک به انقلاب مشروطه آغاز می‌شود. یهودیان که از جهان قرون وسطایی گتو به زندگی روشنفکرانه قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم وارد گشتند با این تحولات روبه‌رو شدند. همچنین ما در این پژوهش قصد داریم به بازنگری برخی آثار موزس مندلسون(1729-1786) و نحمان کروحمال(1785-1840) بپردازیم. دو الهی‌دان بزرگ عصر جدید که سنت‌گرایان، آن‌ها را بانی اصلی نهضت اصلاح‌گرایی می‌دانستند و دیگران را از خواندن آثارشان منع می‌کردند. مندلسون در سرآغاز این دوره انتقالی فرهنگی قرار داشت و زندگی و آثار وی برجهت‌گیری آن تأثیر بسیاری نهاد. او یک یهودی راست‌کیش بود که به جزئیات آداب آن جماعت اهمیت می‌داد. به طور مثال در ایام عزای عمومی در تقویم یهودی، موی سر و صورت خود را اصلاح نمی‌کرد و همسرش مانند زنان یهودی پس از ازدواج موی سر خود را می‌پوشاند؛ با این حال ایشان تغییر در آداب و شعائر یهودیت را برای بروز جنبش اصلاح‌گرایی لازم می‌دانست. در قرن نوزدهم طی جریاناتی در جامعه یهود اشورین، (Schwerin؛ شمال آلمان، شرق هامبورگ، کنار دریاچه اشورینر) دو تلقی مختلف از هلاخا به وجود آمد که مندلسون و حاخام‌های منتقد نماد آن بودند و آن یکی از اصلی‌ترین علل تقسیم جامعه یهود اروپا به دو گروه متفاوت بود. عده‌ای از یهودیان مانند اصلاح‌گرایان درپی تغییر سنت‌های گذشته و هماهنگ‌سازی با عصر جدید بودند و بیشتر رهبران راست‌کیشی موضع محافظه‌کارانه داشتند و از تقدس سنت دفاع می‌کردند. واضح است در چنین شرایطی مسائل و احکام مختلف از جمله حجاب مورد بازبینی قرار گیرد و موافقان و مخالفان خود را داشته باشد. کروحمال نیز به فلسفه تاریخ توجه داشت و اهمیت او در سودمندی اندیشه‌هایش و بُعد تاریخی‌ای بود که بخش زیادی از حیات فکری یهودیت قرن نوزدهم را تحت نفوذ خود گرفت. برخی از کسانی‌که از اندیشه‌های او تبعیت می‌کردند، سنت‌گرایانی بودند که بین تحقیقات سکولار و دیدگاه‌های تاریخی با مسائل تلمودی و قرون وسطایی ارتباط ایجاد می‌کردند. در سال‌های بعد نیز دیگرانی آمدند که مدافع اصلاحاتی معتدل، مطابق و هماهنگ با تحقیقاتی که در تاریخ و تحولات اندیشه و رفتار یهودیان داشتند، بودند.بعد از اروپا و تحولات آن در خصوص گفتمان حجاب، این مسأله در چهارچوب بحث دفاع از حقوق زن در کشورهای اسلامی نیز مطرح شد. سابقه این مباحث در کشور ما، به صورت محدود به سه چهار دهه پیش از مشروطه و بیشتر به پس از انقلاب مشروطه، به ویژه دوره سلطنت رضاخان پهلوی(1320-1305) برمی‌گردد. حجاب یک عمل اجتماعی، شرعی و عرفی است و ضروری است تا هر مبحث از هم تفکیک و بررسی شود.
مولفه های گفتگوی ادیان و پیامدهای آن از دیدگاهی هانس کونگ
نویسنده:
خلیل رحیمی زاده؛ استاد راهنما: قدرت الله قربانی؛ استاد مشاور: رسول رسولی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
جهان دچار جنگ ها و خشونتهای پراکنده است. در عصر انفجار اطالعات و ارتباطات و دهکده جهانی، مایه تعجب و جای پرسش است که به جای کین و نفرین و ستیز و آویز، چرا گفتگو در آفاق جهان طنین انداز نیست؟ هانس کونگ یکی از متفکران و الهیدانان کاتولیک است که به صلح جهان از رهگذر صلح ادیان اندیشیده است. صلح ملت ها بدون صلح ادیان آنها ممکن نیست. صلح ادیان بدون گفتگو و تفاهم ممکن نیست و گفتگو بدون اخالق جهانی پا نمی گیرد. بنابراین، صلح جهانی و بقای بشر به اخالق جهانی گره خورده است. در این زمینه، تنها اخالق نیست که می تواند پایه و پایگاهی برای گفتگوهای ادیان قرار گیرد. عالوه بر اخالق، اصولی مشترک در خود ادیان وجود دارد که می تواند مبنای گفتگوی ادیان واقع شود. پرسش از مؤلفه های گفتگوی ادیان درواقع جستجوی اصولی در خود دین را پی می جوید. این جستار طبق روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است. اصول یافته شده شامل دو دسته کلیاند: اصول فکری مشترک و اصول عملی مشترک. مهم- ترین اصول فکری مشترک در ادیان جهان عبارتند از: اصل آغاز )خدا(، اصل انجام )معاد(، مسأله جهان )آفرینش(، مسأله پیشوایان دینی )نبوت(، فرشتگان )موجودات روحانی عالم(، متون مقدس. اصول عملی عبارتند از: یکی اینکه شرایع شامل سه بخش می شوند: احکام و قوانین، آیین ها و مناسک، و دعاها و نیایش ها. و دیگری اخالق جهانی. اخالق جهانی وسیع ترین بنیاد برای گفتگوی ادیان است که حتی شامل غیردینداران هم می شود و آنان را به مشارکت در ساختن صلح و آینده نوین فرامی خواند. گفتگوی ادیان امر بی سابقه نیست. تمدن اسالم در گذشته تجربههایی از این سنخ داشته است، مانند ابوریحان و محمد داراشکوه، که به گفتگوی اسالم و هند نظر داشته و اقدام کرده اند. گفتگوی ادیان برای مشارکت در تحقق صلح جهانی و بقای نوع بشر ضروری است. ادیان به لحاظ اصول فکری و اخالقی خود ظرفیت مناسب برای آن را دارد. بازنگری و برخی اصالحات الزم است که این ظرفیتها کامل فعلیت و گسترش پیدا کنند.
بررسی رویکرد انسان شناختی آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیات بهشت و جهنم
نویسنده:
فتح الله صدوقی؛ استاد راهنما: روح الله نادعلی؛ استاد مشاور: حسین رحمانی تیر کلائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر زیست‌شناسان انسان جانداری دارای نطق و بیان است و به همین علت او را به عنوان حیوان ناطق می‌شناسند. از نظر استاد جوادی آملی قرآن کریم این تعریف را لایق انسان ندانسته و از وی به «حیّ متألّه» تعبیر نموده است و تفاوتش را با حیوان در عدم نابودی آن می‌داند. یعنی جنس روح آدمی که جنبه اصلی وجود وی را تشکیل می‌دهد «حیّ» است که هرگز نابود نمی‌شود. گرچه جسم آدمی، که جنبه فرعی وجود اوست، به مرور زمان از بین می‌رود و فصل ممیّز او از حیوان ناشی از «تألّه» او یعنی خداخواهی مسبوق به خدا شناسی او است. انسان وجودی حرفی دارد و قرآن کریم به فقر ذاتی و وجود حرفی انسان از یک سو و وجود مستقل و بی‌نیاز خدا از طرفی دیگر اشاره کرده است. درهای دوزخ و بهشت و طبقات آن ریشه در اخلاق و ملکات انسان دارد، یعنی انسان هر قدر بیشتر به ارزش‌های الهی و معنوی پای‌‌بند باشد، در طبقه برتری از بهشت قرار خواهد گرفت و هر قدر بیشتر از ارزش‌های الهی و معنوی تهی شود در مرتبه سخت‌تری از عذاب قرار خواهد گرفت. نعمت‌هایی که تحت عنوان بهشت در اختیار انسان مؤمن قرار می‌گیرد ارتباطی مستقیم با ظرفیتی دارد که به واسطه ایمان و عمل صالح برای بهشتی شدن ایجاد گردیده است. جهنم تجسم محرومیت انسان از نعمت‌های الهی است که محصول از دست دادن کمالات است. بهشت و جهنّم تجلی و تجسم اعمال جوانحی و جوارحی انسان است و از آنجا که درجه و رتبه انسان‌ها در کمال و نقص یکسان نیست، بهشت و جهنم نیز مراتب متعدد و متفاوتی دارد.
  • تعداد رکورد ها : 336210