جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

ما به طور معمول کنترل اندکی بر افکار خود داریم ، اما اغلب با اقتدار زیادی روی آنها سرمایه گذاری می کنیم - حتی اگر آنها با آنچه که تجربیات ما به ما نشان داده اند مغایرت داشته باشند. کتاب «رهایی از زندان ذهن» مجموعه ای از روشهای ساده را می دهد که خوانندگان می توانند با استفاده از آنها یاد بگیرند که افکار منفی خود را بدون گرفتار شدن در آنها، رها کنند. هر تمرین مبتنی بر مولفه ای از درمان جدید پذیرش و تعهد (ACT) است که به آن انحراف شناختی می گویند: فرآیند ذوب کردن یا شناسایی نشدن یا یکی شدن با افکار خود. بعضی اوقات کاملا عجیب - خودتان را تصور کنید که با صدای هیولای واری ، فکر خود را می شنوید! - این فعالیت ها به دنبال جلوگیری یا کنترل تفکر مسئله دار نیستند. در عوض ، آنها تلاش می کنند تا به خوانندگان نشان دهند چگونه می توانند بدون قضاوت افکار را مشاهده کنند و یاد بگیرند که با دستگاه داستان سرایی گیج کننده و شگفت انگیز که ذهن انسان دارد زندگی کنند. متیو مک کی استاد انستیتوی رایت در برکلی ، کالیفرنیا است. او تألیف و نویسنده کتابهای زیادی بوده است ، از جمله کتاب کار مهارت های رفتار درمانی دیالکتیک ، کتاب کار آرامش و کاهش استرس ، عزت نفس ، افکار و احساسات ، و وقتی خشم آسیب می بیند. مک کی دکترای خود را در روانشناسی بالینی از دانشکده روانشناسی حرفه ای کالیفرنیا دریافت کرد و در زمینه درمان شناختی رفتاری اضطراب و افسردگی تخصص دارد.

در این مقاله به بررسی دیدگاه ویلیام لین کریگ در باب نسبت دین و اخلاق می‌پردازیم. از نظر کریگ، معرفت به ارزش‌ها و تکالیف اخلاقی ابتنائی بر خداباوری ندارد، زیرا خداوند وظایف اخلاقی را در قلب تمام آدمیان نگاشته است. با این حال، در ساحت هستی‌شناختی، بهترین تبیین برای واقع‌گرایی اخلاقی خداباوری است. واقع‌گرایان خداناباور، اگر بخواهند از مغالطۀ طبیعت‌گرایانه اجتناب بورزند، باید واقعیات اخلاقی را از سنخ هویات انتزاعی افلاطونی، مانند اعداد و گزاره‌ها، بدانند. در مقابل، خداباوری نیازی به تمسک به هویات افلاطونی ندارد؛ زیرا خداوند، به مثابه موجود انضمامی، خیر اعلی و منشأ هر گونه خیر اخلاقی است. در نقد دیدگاه کریگ بیان می‌شود که (1) ویژگی واقعی معادل با امر ماهوی نیست، و بنا بر یک خوانش از مور، محمولات اخلاقی جزء معقولات ثانیه فلسفی‌اند و به عین وجود موضوعات موجود هستند؛ (2) می‌توان، با تمرکز بر وجود «شر اخلاقی»، استدلال کریگ را معکوس نمود و استدلالی به نفع وجود شیطان نیز اقامه کرد؛ (3) لازمۀ استدلال کریگ نفی هر گونه تکلیف اخلاقی از خداناباوران است؛ (4) اطاعت از امر خدا، به خاطر امر خدا، نامعقول است و کریگ پاسخ مقنعی به اشکال دور نمی‌دهد.