جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 567
آثار تربیتی ولایت از منظر امیرالمؤمنین(ع)
نویسنده:
منیرالسادات مدرس رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله‌ی تربیت از دیدگاه اسلامی و ولایی، از مهم-ترین مسائل و مباحث اسلامی و قرآنی و محوری‌ترین مسأله در مکتب اهل بیت (ع)است. بر این اساس مسئله‌ی ولایت و جایگاه و اهمیت آن، نیز مفاهیم، مصادیق، ابعاد، اقسام و مباحث دیگر آن در متون دینی به طور مبسوط بحث و بررسی گردیده و زوایای آن تعیین شده است. ولایت و اثر تربیتی آن در همه‌ی رده‌های سنی و از هر جنس ،از جایگاه بلند اعتقادی و محتوای آن، از مسائل عمیق ارزشی برخوردار است و از ذخایر نهفته‌ی درون عالم و آدم حکایت می‌کند. ولایت در قرآن، حکایت حقیقت آدمی است که استعدادهایش در اثر پیوند با ولایت تامه‌ی الهیه و حقیقت ذات ربوبی‌اش ،از راه عبادت و بندگی به منصه‌ی ظهور و بروز رسیده، تا آن‌جا که به غایت قصوای منزلت و مقام انسانی یعنی «انسان کامل» نائل آمده است؛ در نتیجه به مقام‌ها و منصب های رفیع الهی نبوت، رسالت، امامت و مانند آن دست یازیده است. از آنجا که هدف انسان ساختن دنیا به بهترین شکل برای رسیدن به آخرت و بهشت موعود است ، بنابراین نظام سیاسی و ولایی کاملی ارائه کرده تا فرد و جامعه ، به درستی تربیت شوند و به کمال اخروی برسند. بیان آثار تربیتی ولایت گامی موثر در مسیراثبات کارآمدی نظام سیاسی اسلام است.در این پژوهش، به تبیین مفاهیمی چون تربیت از دیدگاه‌های مختلف و مباحث ولایت و ارتباط و تعامل این دو مقوله، از منظر امیر بیان امیرالمومنین علی (ع) و آثار این تربیت در زندگی انسان می‌پردازیم.
تصویر هنری انسان در قرآن کریم با رویکرد (ایمان و کفر)
نویسنده:
انسیه‌السادات میرصابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اساس اسلوب در قرآن بر پایه‌ی تصویرپردازی بنا شده است و معانی از طریق زبان تصویر بیان می‌شود، نه به زبان صریح و گزارشی مستقیم. هنر قرآن آن است که با قلم اعجازگر خود به معانی و مفاهیم، روح، می‌بخشد و بر اندام معانی کسوت حیات می‌پوشاند به گونه‌ای که معانی انتزاعی و موضوعات معنوی و ذهنی و حالات نفسانی، همه جان می‌گیرندو به حرکت در می‌آیند.پژوهش حاضر به تصویرپردازی که یکی از جلوه‌های زیبا وجذاب قرآن کریم است و کمتر مورد توجه قرار گرفته است، می‌پردازد.در این پژوهش تلاش شده است به جلوه‌هایی از هنر خارق العاده قرآن در صحنه پردازی و تجسم بخشیدن به برخی از صحنه‌های مربوط به مومنان و کافران در دنیا وآخرت و خلق تصاویری زنده و بدیع، اشاره شود و نمونه‌هایی از تابلو‌ها وچشم انداز زیبایی آن را در پیش روی مشتاقان و شیفتگان این کتاب آسمانی،قرار دهد.این اثر در فصل نخست،ضمن اشاره به تصویر از دیدگاه ناقدان مختلف و جایگاه و اهمیت آن در آشکار کردن معانی، به مشخص کردن عناصر تصویر می‌پردازد، و درفصل دوم با بیان نمونه‌هایی چند،،سعی بر روشن کردن تصاویری از صحنه‌های مومنان در دنیا ودر بخش دوم به صحنه‌هایی از کافران در دنیا و تفکیک عناصرتصویر، می‌پردازد. در آخرین فصل نیز به صحنه-های مومنان در آخرت و سپس به صحنه‌های کافران در آخرت، توجه می‌شود.از نکات مهم، توجه به تجسیم در صحنه‌های مربوط به کافران در دنیا است که به صورتی ملموس دیده می‌شود وعنصر حرکت نیز به تبع آن واضح ودر بیشتر صحنه‌ها به حواس اشاره‌ای مستقیم،شده است و تنوع و توجه به زمان در دنیا، سایه‌ی الفاظ و تناسب بین واژگان از اهمیت بسزایی برخوردار است و عناصر دیگر،عمدتا از سایه‌ی الفاظ بیرون کشیده می‌شود.اما عناصری چون: گفتگو،رنگ،توجه به حواس و زمان و مکان در آیات مربوط به آخرت نمایان‌تر است و عنصرگفتگو و رنگ در صحنه‌های مومنان وحواس، زمان و مکان در صحنه-های کافران پررنگ‌تر به نظر می‌رسد.این پژوهش بر مبنای روش توصیفی، تحلیلی انجام شده است.
امام علی(ع) در ادبیات مسیحیان عرب معاصر
نویسنده:
مریم حکمت‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ معاصر عربی علی رغم جوانب منفی و آسیب‌های فراوانی که برای جهان عرب و اسلام پدید آورد، جوانبی مثبت هم در بر داشت که باعث شد دایره جامعه عربی گسترده تر شود، و پنجره‌های جدیدی در برابر دیدگان آنان گشوده گردد، و ملت‌های عربی چشم به جهانی بدوزند که با مظاهر تمدنی جدید در برابر آنها قد علم کرده، هویت دینی و فرهنگی و سیاسی آنان را مورد هدف قرار داده بود. این امر که تهدیدی بسیار جدی از جانب مسلمانان و عرب‌ها تلقی می شد، آنها را به قیام و مبارزه‌ای اصولی و پی گیر علیه این حرکت‌ها فرا خواند، و سبب شد تا از خواب غفلت بیدار شوند و انرژی های نهفته آنها آزاد شود و به گذشته و میراث تمدن و فرهنگ پر افتخار خود که بیشتر آن را در سایه اسلام و تعلیمات آن به دست آورده بودند، باز گردند و برای غنی سازی و تقویت ملت اسلام و عرب در برابر دشمن جدید از ذخایر اسلامی کمک گیرند. از اینجا بود که مسلمانان و عرب ها به کاوش در فرهنگ و تمدن اصیل خویش همت گماشتند و در یافتن ریشه‌های آن سعی فراوان مبذول کردند؛ تا بتوانند ضمن باز یافتن هویت از دست رفته خود، دژی محکم در برابرتهدیدات و تحدّیات غرب بنا کنند. آنها در این راستا و به دنبال این حرکت، با چهره‌هایی در تاریخ آشنا شدند که نه تنها افتخار عرب و اسلام به شمار می‌آمدند؛ بلکه در پایه‌ریزی تمدن جهانی نیز سهیم بوده، نقش بسیار ارزنده و قابل توجهی را ایفا نموده اند. در رأس این چهره های ماندگار، چهره علی(ع) با درخشش بی‌نظیرش ذهن بسیاری از اندیشمندان عرب؛ اعم از مسلمان و مسیحی را به خود معطوف کرد و آنها را به پژوهشی عمیق در باره این شخصیت اسرار آمیز فرا خواند.در این پایان‌نامه به حول و قوه الهی به قسمتی از زندگی امام متقین و ابعاد شخصیت او نظری می‌افکنیم؛ البته نه از دیدگاه مسلمانان؛ بلکه از نقطه نظر مسیحیانی که از مرز شخصیت دینی خود گذشته و در شناخت علی(ع) با برون دینی و بدونتعصب فرقه ای گام‌های بلندی برداشته‌اند. ما با استفاده از روش کتابخانه‌ای در بیشتر موارد، و با بیان دیدگاه هایادبای مسیحی مورد نظر و مقایسه افکار آنان ، به این نتیجه رسیدیم که آنها با بررسی زندگی علی(ع) در وجود او الگویی از یک انسان کامل را مشاهده کرده، او را در درجه ای از کمال دانسته‌اند، که مرزهای نژادی و ملیتی و دینی را درنوردیده و از زمان و مکان فراتر رفته است؛ از این رو جهان امروز با پیشرفت روز افزونی که به سوی جهانی شدن دارد و در مسیر تحقق دهکده جهانی پیش می‌رود، شدیدا به او نیازمند است. آنان در شناخت علی(ع) گام‌های موثری برداشته و وظیفه انسانی خود دانسته‌اند که زندگی پر از رمز و راز او را به تحریر آورند و به عنوان الگویی از تمامفضایل و کمالات برای پیشرفته‌ترین انسانها، ودستورات و برنامه های او را به عنوان برنامه‌هایی برای گسترده‌ترین و پیشرفته‌ترین جامعه‌های بشری معرفی کنند.
نقد اخلاق راس در پرتو نقد اخلاق کانت
نویسنده:
امین خانم عمرانی نوش آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت از برجسته ترین فیلسوفان عصر روشنگری است که با آراء فلسفی خود تحول عظیمی را در فلسفه مغرب زمین رقم زد. نظریه وی در باب اخلاق یکی از مهمترین و بحث انگیزترین نظریات در قلمرو فلسفه اخلاق به شمار می رود که نقدهای بسیاری را هم از سوی فلاسفه هم مشرب خود و هم از سوی فلاسفه ای که دارای مشرب فکری متفاوتی با وی بوده اند بدنبال داشته است. از جمله فلاسفه ای که در زمره فلاسفه هم مشرب کانت به شمار می روند دیوید راس می باشد وی علی رغم پذیرش شاکله تنسیق های کانت معتقد به برخی از ناسازگاریهای درونی در دستگاه اخلاق کانتی است. این تحقیق درپی آن است با بررسی نظریه کانت و راس در باب اخلاق سئوالات زیر را مورد توجه قرار داده و پاسخ آنها را ارائه نماید: 1- نظریه کانت در فلسفه اخلاق چیست؟ 2- نظریه راس در فلسفه اخلاق چیست؟ 3- نقدهای وارده بر کانت از نظر راس کدام است؟ و 4- چه نقدهایی براخلاق راس با درنظر گرفتن اخلاق کانت وارد است؟در پاسخ به سئوال اول مشخص شد آنچه فلسفه کانت را برجسته می کند، نظریه معرفت اوست. او معرفت مستقل از تجربه را با دو معیار ضرورت و کلیت از معرفت تجربی جدا کرده و در موضوع اخلاق، تفکر خود را بر نوعی احکام و قضایای پیشین استوار می کند. او مفاهیمی چون اراده خیر و وظیفه را به طور مبسوط مورد تحلیل قرار داده و عملی را دارای ارزش اخلاقی می داند که از روی وظیفه و از سر احترام به قانون انجام شود. کانت همه امرها را به دو دسته اوامر مشروط و مطلق تقسیم بندی می نماید و بیان می کند که اوامر مشروط بیانگر ضرورت یک عمل است و اوامر مطلق علاوه بر ضرورت متضمن یک قانون است. از نظر او اوامر مطلق پایه و اساس اخلاق است. برهمین اساس سه صورت بندی با عناوین قانون عام، غایت بودن و قانون گذاری برای جامعه اخلاقی از امر مطلق بدست می دهد. در پاسخ به سئوال دوم بیان می شود که راس از جمله فلاسفه شهودگرایی است که معتقد بود برای تعیین روایی و ناروایی یک عمل نمی توان انتزاعی اندیشید. او ضمن اذعان به این مطلب که می توان تعدادی از قواعد اخلاقی را بدون استثناء صادق دانست، ولی براین باور بود که آنچه کنشگر اخلاقی را در رسیدن به داور اخلاقی موجه مدد می رساند وظایف واقعی است. او وظایف را به دو دسته «وظایف درنظر اول» و «وظایف واقعی» تقسیم می نماید. و بیان می کند در قلمرو وظایف درنظر اول بعضی تکالیف از بعضی دیگر الزام آورتر است و نمی توان یک قاعده کلی در اختیار داشت که مبین این باشد که اگر تعارض بین وظایف در نظر اول پدید آمد چه باید کرد. نهایتاً راس پیشنهاد می کند برای رسیدن به داوری اخلاقی موجه در صورت بروز تعارض باید از شهود بهره گرفت. در پاسخ به سئوال سوم مشخص می گردد که نقدهای وارد به کانت در دو دسته نقدهای مبنایی و بنایی قابل بازشناسی است. راس مطلق گرایی کانتی را نقد می کند و معتقد است که این مسئله موجب ناسازگاری هایی در دستگاه اخلاقی کانت شده است، راس براین باور است که هرچند کانت داوری های اخلاقی برمبنای تجربه را در دستگاه اخلاقی خود نفی می کند ولی در بحث اخلاق ناگزیر از رجوع به تجربه شده است. در پاسخ به سئوال چهارم این نتیجه حاصل شد که گرچه راس سعی بر آن داشت با بکارگیری عناصر تجربی و غیرتجربی ناسازگاری های درونی دستگاه اخلاقی کانت را برطرف نماید، ولی هنگام شرح و بسط نظرات خود، ناسازگاری های دستگاه اخلاق کانتی را به دستگاه اخلاقی خود منتقل نموده و نتوانسته است در این امر توفیقی حاصل نماید. از جمله مشکلاتی که در دستگاه اخلاقی راس بوجود آمد این بود که وی نتوانست وظایف اخلاقی را که تعین و جنس وجود شناسانه متفاوتی دارند با هم ترکیب نموده، نحوه ترکیب آنها را توضیح دهد.
نقش علم و ایمان در مسیر خودسازی از دیدگاه قرآن
نویسنده:
زینب محمدخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آدمي فطرتاً علاقه‌مند به نيكي‌هاست،‌ اما در مقام عمل غالباً‌ موفق نمي‌شود كه در مسير فضايل اخلاقي گام بردارد. يافتن راهكاري براي حلّ اين مشكل،‌ قرن‌هاست كه ذهن بشر را به خود مشغول كرده است و عدّه‌اي علم و گروهي،‌ ايمان را كليد حلّ این مشكل دانسته‌اند. گفتني است كه فلاسفه و مربّيان يونان باستان، همچنين فلاسفۀ حقوق و انديشمندان دورة‌ رنسانس و پس از آن،‌ بر نقش علم و در مقابل،‌ پيامبران و اولياي الهي،‌ بر نقش ايمان در اين باره تأكيد ورزيده‌اند. از اين رو،‌ اين مسئله در حوزه‌هايي چون فلسفة‌ اخلاق، فلسفة حقوق،‌ فلسفة تعليم و تربيت و تفسير آيات و روايات شريفه،‌ قابل بحث و بررسي است. از ديدگاه قرآن کریم،‌ علم ابزاري لازم،‌ اما ناكافي براي گام برداشتن در مسير خودسازي به شمار مي‌رود،‌ زيرا كه از اين ديدگاه انسان موجودي دوكانوني است؛‌ كانون عقل و كانون دل؛‌ از اين رو، او زماني به انجام عملي اقدام خواهد نمود كه عقل و دلش براي انجام آن همسو شده باشند و در واقع به معلومات و معقولاتش، دل داده و ايمان آورده باشد. بايد گفت كه در اصل عمل اختياري بر سه پاية بينش،‌ گرايش و قدرتِ بر انجام كار، استوار است. در رسالة پيش رو كه پژوهشي توسعه‌اي است و در هر دو حيطة نظر و عمل وارد شده و به روشي توصيفي،‌ تبييني و تحليلي،‌ در صدد پاسخ گفتن به مسئلة مذكور برآمده،‌ ابتدا بر نقش اختیار در نوع اعمال انسان تأکید شده است و سپس، سهم بينش و گرايش در شكل‌گيري عمل اختياري‌ مورد بررسي قرار گرفته است. همچنين اميال و گرايش‌هاي انسان،‌ ريشه‌يابي شده و بر نقش ويژه و محوري آنها در اعمال اختياري انسان و همچنین تأثیر گرایش‌ها بر بینش‌ها تأكيد گرديده است. در انتها نيز راهكارهايي جهت تقويت ايمان،‌ ارائه گرديده است كه يكي از موارد نوآوري اين رساله به شمار مي‌رود. ارائة اين پژوهش،‌ در واقع دلايل ناكامي انسان‌ها در صعود به قلّه‌هاي انسانيت را پيش رو مي‌گذارد و راهكارهايي مؤثر براي موفقّيت در مسير خودسازي به دست مي‌دهد.
حرمت داری با الهام از قرآن
نویسنده:
اعظم حجتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این رساله در ابتدا تبیین حرمت خداوند که ریشه همه حرمت‌هاست و همچنین کتاب خدا، ملائکه و مکان‌های مقدس می‌باشد و سپس به تبیین حرمت انسان‌ها از قبیل معصومین علیهم السّلام، اهل ایمان، معلم و شاگرد، خویشاوندان، همسایه، همنشین، مهمان، محرومان و اقلیت‌های مذهبی می‌پردازد.برای وصول به این هدف به ابعاد مختلف حرمت‌داری از جهات عملی در قالب تسلیم محض در برابر خداوند و پیامبر ص و... و نیز از جهات گفتاری در قالب سلام، درود خداوند بر پیامبر ص و اهل ایمان و... پرداخته شده است. ضمناً به راه کار قرآن هنگام تضاد حرمت ها مثلاً ترجیح حرمت الهی بر سایر انسان ها و نیز لزوم رعایت عدالت و انتخاب جانب حق و لو این که به ضرر فرد باشد، نیز اشاره شده است.
زمینه‌گرایی معرفتی و اظهار اسنادهای معرفتی
نویسنده:
احمدرضا همتی مقدم داورزن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زمینه‌گرایی معرفتی (epistemic contextualism) دیدگاهی جدید در معرفت‌شناسی است که انگیزه ظهور آن تلاش برای حل مسأله شک‌گرایی بوده است. این دیدگاه اگرچه در حوزه معرفت شناسی ظهور کرده و ادعای حل یکی از قدیمی‌ترین مسائل آن را دارد، در واقع آموزه‌ای سمانتیکی است. زمینه-گرایی معرفتی دیدگاهی درباره شروط صدق اسنادهای معرفتی است؛ جملاتی مانند "S می‌داند که p" و "S نمی‌داند که p". این دیدگاه به نوعی چرخش زبانی در معرفت شناسی است. زمینه‌گرا قصد دارد با استفاده از معنا و سمانتیک اسنادهای معرفتی، مسائل معرفت شناسی را حل کند. زمینه‌گرایی معرفتی را می‌توان ترکیبی از سه ادعای معرفتی، سمانتیکی و پراگماتیکی دانست:ادعای معرفتی: گوینده الف در زمینه C1 با گفتن جمله " Sمی‌داند که p" می‌تواند سخن صادقی گفته باشد. در عین حال گوینده ب نیز در زمینه C2 با گفتن جمله " Sنمی‌داند که p" می‌تواند سخن صادقی بگوید. گوینده الف در زمینه C1 معرفتی را به S نسبت می‌دهد. در حالی که گوینده ب در زمینه C2 نبود معرفت را به S نسبت می‌دهد. با این حال سخن گوینده الف و ب هر دو می‌توانند صادق باشند. صادق بودن سخن گوینده الف و ب با توضیح تفاوت میان زمینه C1 و C2 قابل تبیین است. در زمینه C1 و C2 استانداردهای لازم برای معرفت متفاوت‌اند. متفاوت بودن استانداردها در زمینه C1 و C2 موجب می‌شود محتوای سمانتیکی ادعای الف متفاوت از محتوای سمانتیکی ادعای ب باشد. درنتیجه تفاوت در محتوای سمانتیکی ادعای الف و ادعای ب موجب می‌شود این دو ادعا هر دو صادق شوند، بدون آن که تناقضی بوجود آید.ادعای سمانتیکی: استانداردهای معرفتی لازم در یک زمینه، محتوای سمانتیکی جمله معرفتی را تعیین می‌کنند. استاندارد معرفتی می‌تواند به عنوان مولفه‌ای مستقیم در تعیین محتوای سمانتیکی جمله معرفتی دخالت کند. هم‌چنین استاندارد معرفتی می‌تواند در تعیین محتوای سمانتیکی واژه «دانستن» دخالت داشته داشته باشد.ادعای پراگماتیکی: زمینه انتساب دهنده بوسیله پیش فرض‌ها، اهداف، نیات و انتظارات انتساب دهنده مشخص می‌شود. پیش‌فرض‌ها، نیات، مقاصد و انتظارات انتساب دهنده، استاندارد معرفتی لازم برای معرفت را در آن زمینه تعیین می‌کنند زمینه‌گرایان معتقدند رفتار جملاتی مانند " Sمی‌داند که p" و " Sنمی‌داند که p" مشابه با جملات «من خسته هستم» و «من خسته نیستم» است. همان‌گونه که زمینه، محتوای سمانتیکی جملات «من خسته هستم» و «من خسته نیستم» را تعیین می‌کند، محتوای سمانتیکی جملاتی مانند " Sمی‌داند که p" و "Sنمی‌داند که p" توسط زمینه تعیین می‌شود. در واقع زمینه انتساب دهنده معرفت است که محتوای سمانتیکی جمله " Sمی‌داند که p" را تعیین می‌کند. به طور خلاصه از نظر زمینه‌گرایان زمینه انتساب‌دهنده معرفت، استاندارهای لازم برای معرفت را تعیین می‌کند. تغییر در زمینه انتساب‌دهنده معرفت، ممکن است موجب تغییر در استانداردهای لازم برای معرفت بشود. تغییر در استاندارهای معرفتی، موجب تغییر در محتوای سمانتیکی اسنادهای معرفتی می‌شود. تغییر در محتوای سمانتیکی اسنادهای معرفتی، باعث می‌شود این جملات در زمینه‌های متفاوت یا ارزش صدق متفاوت پیدا کنند یا ارزش صدق آن‌ها یکسان باشد؛ بدون آن‌که تناقضی به وجود آید.به طورکلی دو استدلال اصلی به نفع زمینه‌گرایی می‌توان یافت که عبارتند از:1) حل مساله شک‌گرایی. زمینه‌گرا معتقد است زمینه‌گرایی می‌تواند راه حل مناسبی برای شک-گرایی ارائه دهد. بنابراین حل این مساله توسط زمینه‌گرایی تاییدی به نفع این آموزه است.2) استدلال تغییر زمینه (Context- shifting argument). در این نوع استدلال‌ها مثالی زبانی طراحی می‌شود و سپس سعی می‌شود تبیین مناسبی برای شهود‌های ایجاد شده در این مثال‌ها ارائه شود. زمینه‌گرا معتقد است آموزه زمینه‌گرایی تبیین مناسبی برای این مثال‌هاست.قصد من در این پایان‌نامه بررسی این دو استدلال است. ابتدا در فصل اول آموزه زمینه‌گرایی را معرفی می‌کنم و سپس در فصول بعدی استدلال‌های آنها را نقد و بررسی خواهم کرد. در فصل دوم این موضوع را بررسی می‌کنم که آیا پاسخ زمینه‌گرایی به مساله شک‌گرایی موفقیت‌آمیز است یا نه. بر این اساس ابتدا مسأله شک‌گرایی به طور مختصر معرفی می‌شود. سپس پاسخ جورج ادوار مور (Moore, 1939) را به مسأله شک‌گرایی توضیح می‌دهم. در پاسخ مور به مسأله شک‌گرایی می-توان بصیرت‌های اولیه در کار زمینه‌گرایان را یافت. سپس پاسخ زمینه‌گرایان به مسأله شک‌گرایی در یک روند تاریخی توضیح داده می‌شود. با بررسی پاسخ زمینه‌گرایان به مسأله شک‌گرایی، این موضوع نیز روشن می‌شود که چرا زمینه‌گرایان معتقدند شروط صدق (محتوای سمانتیکی) جملات معرفتی نسبت به زمینه انتساب دهنده یا همان گوینده اسنادهای معرفتی، تغییر می‌کند. به عبارت دیگر در این روند تاریخی مشخص می‌شود که چرا زمینه‌گرایان زمینه انتساب دهنده را به جای زمینه فاعل معرفت، در بررسی محتوای سمانتیکی جملات معرفی لازم می‌دانند. در این مسیر تاریخی ابتدا نظریه «آلترناتیوهای مربوطه» (relerant alternative) درتسکی (Deretske,1970,1981) در باب معرفت، معرفی می-شود. البته درتسکی یک زمینه‌گرا نیست اما او با ارائه نظریه «آلترناتیوهای مربوطه» چارچوبی را فراهم می‌کند که از درون آن زمینه‌گرایی ظهور می‌کند. سپس دیدگاه استاین (Stine, 1976)، کوهن (Cohen, 1988b) و لوییس (Lewis, 1996) را معرفی و بررسی خواهم کرد. این فیلسوفان چارچوب نظریه «آلترناتیوهای مربوطه» درتسکی را پذیرفته‌اند و در این چارچوب، زمینه‌گرایی معرفتی را ارائه می‌دهند. در ادامه بعد از معرفی نظریه نوزیک (Nozick, 1981) در باب معرفت، دیدگاه دی‌روز (Derose, 1995) بررسی و ارزیابی خواهد شد. دیدگاه دی‌روز الهام گرفته از نظریه معرفتی نوزیک است. او با الهام از نظریه معرفتی نوزیک و با توسل به آموزه زمینه‌گرایی قصد حل مسأله شک‌گرایی را دارد. در پایان دیدگاه جدید کوهن (Cohen, 1999) در پاسخ به شک‌گرایی معرفی و بررسی می‌شود. در این فصل من پاسخی برای مسأله شک‌گرایی ندارم، بلکه راه‌حل‌های زمینه‌گرایان را بررسی می‌کنم و استدلال خواهم کرد، هیچ‌کدام از این راه‌حل‌ها در پاسخ به شک‌گرا موفقیت‌آمیز نیستند.فصل سوم این پایان‌نامه به بررسی زبانی زمینه‌گرایی معرفتی اختصاص دارد. در این فصل ابتدا یکی از استدلالات زمینه‌گرایان را در توجیه ادعایشان معرفی و صورت‌بندی می‌کنم. این استدلال به استدلال «تغییر زمینه» (Context - shiffing) معروف است. مثال فرودگاه که توسط کوهن (Cohen, 1999) ارائه شده است، ساختار اصلی این نوع استدلال است. مثال فرودگاه چنین است:کاوه و همسرش در فرودگاه هلند نشسته‌اند و قصد دارند به تهران سفر کنند. آن‌ها کار مهمی در دبی دارند و قرار است رئیس شرکتی را که در آن کار می‌کنند در سالن انتظار فرودگاه دبی ملاقات کنند. آن‌ها می‌خواهند بدانند هواپیما در دبی توقف دارد یا نه. آن‌ها تصادفی می‌شنوند که مسافری از شخصی به نام مهدی سئوال می‌کند که آیا هواپیما در دبی توقف دارد؟ مهدی به برنامه پرواز خود که از آژانس مسافرتی گرفته است، نگاهی می‌کند و می‌گوید: «بله، من می‌دانم که هواپیما در دبی توقف دارد». مهدی تنها براساس برنامه پرواز چنین ادعایی می‌کند. توقف هواپیما در دبی برای کاوه و همسرش بسیار مهم است. کاوه به همسرش می‌گوید: «آیا می‌توان به برنامه پرواز مهدی اعتماد کرد؟ ممکن است این برنامه اشتباه باشد و یا در آخرین لحظات تغییر کند». کاوه و همسرش موافقند که «مهدی واقعاً نمی‌داند که هواپیما در دبی توقف دارد». بنابراین تصمیم می‌گیرند مسأله را بررسی کنند.در این مثالما با دو ادعا روبرو هستیم: مهدی ادعا می‌کند که می‌داند هواپیما در دبی توقف دارد و کاوه ادعا می‌کند که مهدی نمی‌داند که هواپیما در دبی توقف دارد. به نظر می‌رسد کاوه و همسرش در شرایطی هستند که استاندارد سخت‌گیرانه‌تری را برای معرفت ایجاب می‌کند. این دو ادعا را به صورت زیر مشخص می‌کنم:1)
معناشناسی علم در قرآن با تاکید بر حوزه‌های معنایی
نویسنده:
شعبان نصرتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معناشناسیِ همزمانی، بر اساس نسبت های بینامتنی، واژگان مرتبط را تحلیل می کند. نسبت های راهگشا در معناشناسی همزمانی علم عبارتند از: نسبت صرفی، نحوی، همنشینی، جانشینی و تقابل.نسبت های صرفی و نحوی مشخص کننده انواع عالمان ـ خدا، انسان، فرشته، جنّ، حیوانات، موجودات بی-جان ـ متعلق علم، رابطه تعلیمی بین عالمان، مواد و شیوه های تعلیم است.همنشین های علم، به همنشین های توصیفی، ابزاری، تأثیرپذیر و تأثیرگذار تقسیم می شود. همنشین های توصیفی ـ احاطه، وسعت ـ مولفه های لازم برای تحقق علم را بیان می کنند. قلب، فواد، سمع و بصر همنشین های ابزاری علمند. این ابزار در سه سطح ابزار حسی ـ عین، اذن ـ ، ابزار عقلی حسی ـ سمع، بصر ـ و ابزار روحانی ـ قلب، فواد ـنمود دارند. ایمان و واژگان مرتبط مهمترین همنشین تأثیرگذار و تأثیر پذیر علمند.جانشین های علم، هرکدام اشاره به لایه ای از معنایی علم دارند. عقل مهمترین جانشین علم است که علاوه بر معنای معرفتی، منبع علم نیز به حساب می آید. برای فهم درست معنای علم در نسبت مقابل ها، مقابل های علم و جانشینان آن بررسی می شود. جهل و ظن سهم ویژه ای به خود اختصاص می دهند. در تحلیل معناشناختی، جهل مقابل عقل و ظن لایه ای از علم است.
بررسی رویکرد فقهای امامیه به روایات اسباب نزول
نویسنده:
الهه شاه‌پسند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه، جست وجویی است در متون فقهی شیعه، برای دریافتن جایگاه سبب نزول در فرآیند استنباط فقهای امامیه؛ که با محور قرار دادن سه کتاب فقهیِ «الصلاۀ»، «الحج» و «الأطعمۀ و الأشربۀ»، این روند را ذیل آیات مربوط به این کتاب ها دنبال کرده و در پی استقرایی است که به واسطه ی آن، به چگونگی رویکرد فقیه امامیه به روایات سبب نزول رهنمون گردد. در مجموع این سه کتاب، بیست و چهار آیه مورد بررسی قرار گرفته و مطالب هر آیه، در سه بخشِ 1. اسباب نزول 2. برداشت های فقهی و 3. نتیجه؛ ارائه می شود. این پژوهش، به جز نتایج جزئی و فرعی ای که در بررسی هر آیه بر جای می گذارد، از نتایج کلی و اصلی نیز برخوردار است و در مجموع، نشانگر جایگاه شایسته ی سبب نزول نزد فقهای شیعه است؛ توجه آنان به این روایات، نشانگر اهمیتی است که به این روایات می دهند.
کیفیت ارتباط نفس با مبادی عالیه هستی و نحوه حصول صور عقلی از نظر ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حاجی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاظر درصدد است که چگونگی ارتباط نفس با مبادی عالیه هستی را به تصویر کشیده، به عبارت دیگر درپی این است که نفس با عقل فعال به چه صورت در ارتباط است، برای تبیین این مهم به تحلیل رابطه‌ی میان نفس و عقل فعال و توضیح نحوه‌ شهود مبادی عالیه پرداخته می-شود.برای روشن شدن رابطه‌ی نفس با مبادی عالیه هستی، ابتدا بیان مراتب وجود عقل و عقل انسان از نظر مشاء و اشراق ضروری به نظر می‌رسد.از نظر ملاصدرا نحوه‌ی ادراک به این طریق است که نفس انسان از این عالم به عوالم بالا سلوک می‌کند و در آن‌جا با عقل فعال متحد می‌شود و منظور از این اتحاد وحدت و یگانگی است.
  • تعداد رکورد ها : 567