جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1639
مبانی نظری تجربه دینی: مطالعه تطبیقی و انتقادی آرای ابن عربی و رودلف اتو
نویسنده:
علی شیروانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابشناسی(نمایه کتاب) , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
قم - ایران: بوستان کتاب قم,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مولف در این کتاب دو جریان فرهنگی دینی متفاوت را بررسی می‌کند که یکی به حوزه عرفان و تصوف اسلامی اختصاص یافته دیگری مربوط به الاهیات مدرن مسیحیت قرن بیستم است .وی بدین منظور آرا و دیدگاه‌های "ابن عربی "و "رودلف اتو "را درباره تجربه دینی، عناصر عقلانی و غیر عقلانی دین، تجربه مینوی، تجربه عرفانی، ولایت، نبوت و رسالت را مقایسه و ارزیابی می‌کند" .ویژگی‌های تجربه مینوی"، "پدیدارشناسی و تجربه دینی"، "عینیت تجربه دینی"، "هسته مشترک تجربه‌های دینی"، "چیستی و انواع تجربه‌های عرفانی"، "تجربه عرفانی و معرفت به حقیقت هستی "و "وحدت ادیان "از جمله مباحث این کتاب است .
مطالعه تطبیقی و انتقادی مبانی نظری تجربه دینی از دیدگاه ابن عربی و رودلف اتو (گرایش حکمت متعالیه)
نویسنده:
علی شیروانی هرندی
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
بررسی تأویل از دیدگاه آیت الله معرفت و ابن عربی
نویسنده:
طاهره حاجی علیخانی ، ابراهیم ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این مقاله بررسی ومقایسه تأویل از دیدگاه ابن عربی و آیت الله معرفت است. در رابطه با تأویل و معنای آن دیدگاه های مختلفی وجود دارد که با توجه به گوناگونی آن لازم دیدیم نظر ابن عربی و آیت الله معرفت را در این باره مورد مطالعه قرار دهیم. واژه تأویل هفده بار در قرآن بکار رفته است که در برخی موارد، به تأویل آیات قرآن اشاره دارد. این استفاده قرآن از تأویل سبب شد که بابی با عنوان تأویل آیات قرآن و تفاوت آن با تفسیر در میان علما گشوده شود. به طور کلی ابن عربی و آیت الله معرفت هردو بر این عقیده اند که تأویل با تفسیر متفاوت است و آیات قرآن علاوه بر تفسیر، تآویل پذیر نیز هستند اما در چگونگی تأویل قرآن، شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند. اصلی ترین شباهت آنها در این است که هردو تأویل را باطن کلام خدا می دانند نه مصداق آن،با این وجود تفاوت های آنها سبب شده که مصداق عملی آ نها در تأویل بسیار متفاوت با یکدیگر باشد که مهمترین آن ها این است که ابن عربی تأویل را علمی موهبتی می داند که از جانب خداوند به افراد خاصی الهام می شود اما آیت الله معرفت برای آن ملاک ها و ضوابطی را مشخص می کند که با رعایت آنها می توان به تأویل دست یافت واحتیاجی به الهام نیست.
صفحات :
از صفحه 81 تا 98
بررسي تطبيقي انسان‌شناسي از ديدگاه ملاصدرا و ابن‌عربي
نویسنده:
مهدي يارمحمدي
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پيش‌رو، به بررسي شناخت انسان از نگاه ابن‌عربي و ملاصدرا و مقايسه ديدگاه‌هاي اين دو انديشمند مي‌پردازد. ابن‌عربي، معرفت نفس را عين معرفت رب و ملاصدرا، آن را مثال حق مي‌داند. ابن‌عربي در شناخت انسان، گرچه روش شهودي را به‌کار گرفته است، ولي براي عقل سليم هم اعتبار قائل مي‌شود. ملاصدرا هم براي شهود ارزش قائل است و حتي آن را فراتر از عقل مي‌داند، ولي تنها آنچه را قابل اثبات با برهان قطعي ضروري است، در آثار خود بيان مي‌کند و شهود را ياور عقل مي‌داند. ابن‌عربي، فصل حقيقي انسان را صورت الهي و ملاصدرا انسان را حيوان ناطق تعريف مي‌کند. سرانجام، انسان بالفعل ملاصدرا همان است که ابن‌عربي آن را فصل حقيقي انسان مي‌داند. ايشان حقيقت انسان را واحد و ظل وحدت حقه حق و ساير قواي نفس را شئون او دانسته و نفس را «جسمانيهًْ‌الحدوث و روحانيهًْ‌البقا» و غايت انسان را انسان کامل مي‌دانند؛ همو که جهان هيچ‌گاه خالي از وجود او نخواهد بود و در هر زمان در شخصي ويژه ظهور مي‌يابد.
تبیین تطبیقی نگرش ابن سینا، سهروردی وابن عربی درباره علم و ادراک
نویسنده:
عزت الملوک قاسم قاضی ، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر درصدد تبیین علم و ادراک و انواع و مراتب آن از دیدگاه دو حکیم بزرگ،ابن سینا (370- 428هـ.ق) و شیخ شهاب الدین سهروردی (549-587 هـ.ق) وپدر عرفان نظری، محیی الدین عربی (560-638هـ . ق)، معروف به شیخ اکبر است. این بزرگواران هر کدام علم و اداراک را به گونه ای تعریف کرده اند.ابن سیناهمچون طبیعیون، قائل به انطباع صور مرتسمه نزد ذهن است و سهروردی در باب ابصار، نظریه انطباع ابن سینا و نظریه خروج شعاع (دیدگاه ریاضیون)را رد کرده و اشراق حضوری نفس را ملاک رؤیت، و اساس علم و ادراک را حضور و ظهور شیء می داند. به نظر ابن سینا، علم و ادراک شامل چهار نوع: حسی، خیالی، وهمی و عقلی است ولی سهروردی آن را سه نوع می داند و علم وهمی را در خیال مندرج می نماید. ابن سینا قائل به این است که نفس، اشیاء محسوس و متخیل را از طریق آلات، ادراک می کند و مجردات و کلیات را به ذات خود درک می کند. وی قائل به مادی بودن حواس ظاهری و قوای باطنی است و برای هر کدام در مغزجایگاه خاصی قائل است.(ابن سینا، 1364: ص159) ولی عقل راغیر مادی می داند و مدرک هم در هر صورت غیر مادی است ولی سهروردی ادراک خیالی را نیز مجرد می داند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست و از طریق آن عالم مثال را نیز ثابت می کند.ابن عربی نیز نظریه انطباع را رد می کند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست. وی بنا بر نظریه ی خلق مدام می گوید، علم، تجلی دائم خداوند بر دلهایی است که سرگرمی های دنیا آن ها را محجوب نکرده باشد. علم حقیقی همراه با عمل است و نتیجه آن بهشت معنوی است. وهیچ چیز نورانی تر از علم نیست که بر آن نوری بتاباند و جایگاه آن قلب آدمی است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 162
ارتباط میان خدا و انسان در مکتب ابن عربی
نویسنده:
امیرحسین عبدالّهی ، محمدعلی عباسیان چالشتری ، رضا رسولی شربیانی ، عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نگاه ابن عربی، ارتباط خدای تعالی با انسان، مبتنی بر ذات الهی(احدیت) نیست، چرا که ذات الهی اقتضای یگانگی دارد و با نسبت و ارتباط و دوگانگی قابل جمع نیست. از این رو ذات خدا برتر و منزّه از برقراری نسبت و ارتباط با انسان است. از طرف دیگر، انسان نیز نمی تواند با ذات خدا ارتباط برقرار کند؛ چرا که اوّلاً: ارتباط، فرع بر شناخت و معرفت است؛ ثانیاً: انسان، عاجز از معرفت حقیقت و ذات نفس خویش است؛ و ثالثاً : حقیقت و ذات نفس، بازگشت به حقیقت و ذات الهی دارد، لذا ارتباط ذاتی انسان با خدا نیز، محال است. این در حالی است که معرفت نفس به حسب اسماء الهی، امکان پذیر است، و همین امر، ایجاد ارتباط اسمایی با حق‌تعالی را ممکن می سازد.انسان بر اساس روح و صورت الهی-که همان صورت جمیع اسماء و صفات الهی است- آفریده شده؛ و حق تعالی جمیع این اسماء را به وی تعلیم داده و شناسانده است. به همین علّت تنها موجودی است که به حقیقت تمام اسماء الهی معرفت دارد و به موجب آن، خدا را با تمام آن اسماء عبادت می کند. ارتباط مماثلی برای عموم انسان‌ها، و ارتباط عینی برای اولیای الهی و انسان‌های کامل است، به طوری که این ارتباط عینیّتی به جایی می رسد که خدا از نفسِ خودِ انسان کامل، به خودش نزدیک‌تر گشته، در نهایت منجر به توحید اسمائی میان انسان کامل و خدا و این همانی اسمائی میان آنها می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
رمزگرایی و نماداندیشی در زبان دینی از دیدگاه ابن‌ عربی و پل تیلیش
نویسنده:
امیر عباس علیزمانی ، محمود قاسمی قلعه بهمن
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عالمان الهیات مسیحی و اسلامی در طول هزاران سال تلاش کرده­اند در برابر جریان‌های فکری و دینی، تبیینی قابل‌دفاع از آموزه­ها و گزاره­های دینی ارائه کنند. این پژوهش با بهره‌مندی از مقایسه دو سنت مسیحی و اسلامی در تحلیل زبان دینی و با بهره‌مندی از معنای صحیح روش نماداندیشانه پل تیلیش و رمز‌گرایانه ابن‌عربی، در صدد است سهم بسزایی در شناخت واقعیت دین و زبان دینی ایفا کند و پاسخی متناسب به این مسئله دهد که آیا در پرتو هر یک از این دو چارچوب فکری، دیگری را می‌توان بهتر فهمید و با برقراری مقایسه میان دو چارچوب فکری و نظام معرفتی، الگوی جامع و کلان دیگری ارائه کرد؟ در این زمینه با مفهوم‌کاوی معنای اصیل و حقیقی نماد، رمز و تأویل به ضرورت نمادگرایی و رمز­گرایی در زبان دین دست یافته و مرز و محدوده اصیل و حقیقی تأویل در آنها را به‌روشنی مشخص ساخت. ظرفیت تنسیق و صورت‌بندی نوین از عرفان ابن‌عربی و مواجهه عرفان ابن‌عربی با پرسش­های نوینی از سوی مکتب فکری الهیاتی ـ فلسفی پل تیلیش ، تمهیدی است از برای فحص از دستیابی به پاسخ ابن‌عربی در این زمینه معرفتی است؛ با دلالت‌پژوهی و علت‌کاوی به‌کار رفتن نمادها و رمزها در زبان دینی، مواجهه متن‌پژوهانه بهتری با متون مقدس صورت یافته و از پیدایش شبهات پیرامون آنها حذر ‌شود. برای پاسخ به این مسئله، روش پژوهش، مقایسه‌ متوازن مبتنی بر تحلیل منطقی مفاهیم است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 53
معادشناسی در مکتب ابن عربی و آرای امام خمینی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی فرحناکی مقدم ؛ استاد راهنما: سید محمود یوسف ثانی ؛ استاد مشاور: محمد جواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه پیرامون حیات و مرگ، محدود بودن هستی به ماده یا امتداد آن در عوالم غیر مادی، وجود جوهر پایدار در انسان، امکان حیات ابدی و ... همواره با آدمی همراه بوده و آرزوی جاودانگی و رهایی از حدود و دست یابی به آرامش و سعادت مطلق از خواسته های او بوده اند. در این راستا تبیین مساله معاد و هدایت در جهت مبانی آن از جمله رسالت های انبیا بوده و از اصول اساسی ادیان است. بحث معاد و کیفیت حیات اخروی از دو جهت دشواری خاص دارد: یکی این که به صورت حسی و تجربی قابل درک نبوده، و آگاهی از جزئیات و کیفیت آن از قلمرو عقل نیز خارج است. دیگر آن که به جهت تأخر موضوعی، بسیاری مباحث معرفتی در مقدمات آن دخیل بوده و لذا تبیین و درک حقایق آن متخذ از حوزه های معرفتی متنوع و گوناگونی است که بر آن مقدم اند.در عرفان نظری اگرچه مساله معاد به عنوان قوس صعودی هستی حائز اهمیت است اما در منظر عرفای مسلمان کمتر مورد توجه قرار گرفته و تبیینی منسجم نیافته است. به طوری که در تاریخ عرفان اسلامی و با رویکرد عرفانی اثری مستقل در این باب در دسترس نیست و به ندرت در ضمن سایر مباحث مجال طرح یافته است. از آنجا که مباحث وحدت وجود و نظام مظهریت، تکرار ناپذیری تجلی، چینش نظام هستی براساس نظام اسماء و حضرات خمس، ماهیت مظهری عالم و هویت سلوکی و استکمالی نفس انسانی مبانی مکتب ابن عربی و نیز آرای امام خمینی هستند، مطالعه و تبیین هر مساله ای از جمله معاد در نگاه ایشان بدون توجه به این مبانی پذیرفتنی نیست. در این نگاه، وجود، واحد است(حق) و ظهوری دارد که عالم است و بطونی که اسماء است و برزخی جامع که واسطه‌ی بین آن دو می باشد.(انسان کامل) نظام ظهوری عالم به دو قوس نزول و صعود تقسیم می شود که یکی متضمن سیر از وحدت به کثرت است که حضرات خمس را شامل می شود که طی آن حق از هویت مطلق خویش به عوالم مادون تنزل یافته و براساس همان درجات و عوالم، ارتقای مظاهر ناقص و سیر از کثرت به سوی وحدت واقع می شود. تعطیل فیض رحمانی غیرممکن است و مدارج و معارج فیض الهی دایره وجود را تشکیل می دهد. همان گونه که ظهور موجودات در قوس نزول و در مراتب کثرت با تجلیات اسمائی اتفاق می افتد، زوال آنها در قوس صعود با تجلیات جلالی در مراتب وحدت صورت می گیرد. اسمایی چون قهار، واحد، فرد، صمد، معید، ممیت و ماحی سبب این زوال اند. بر این اساس بحث معاد نیز به مراحلی از تطورات وجود می پردازد. سیر جهان و انسان تا قیامت و پس از آن، انعدام و ایجاد نیست، بلکه ظهور و اخفاست.بر این اساس مرگ امری وجودی و از مراحل مسیر کمال انسان و نتیجه‌ی استقلال تدریجی نفس از طبیعت است. مرگ انتقال از نقص به کمال، از قوه به فعل و انتقال از عالم ظهور به عالم بطون است. قیامت از میان رفتن تعین کثرات و رفع حجاب است همان طور که صفات جمالی حق مانند حی، رحمان و رحیم موجب افاضه فیض و استقرار تعینات خلقی است، همان طور نیز تجلی صفات جلالی و اسماء قهری موجب انهدام و بطلان تعینات می گردد. قیامت از هم پاشیدن نظام کیهانی نیست بلکه بازگشت به اصل است چراکه تعطیل فیض و انهدام کائنات امکان پذیر نیست. قیامت پلی بین دو نحوه بودن است که مستلزم بازگشت فرعی به اصل خود است یعنی به اعتباری بمیرد و به اعتبار دیگر احیا شود و هر قیامت مرگی دربردارد و مرگ، در مورد انسان رفع حجاب از تعینات جسمانی است. اصل تکرارناپذیری تجلی در این مکتب نیز علاوه بر این که اشکال اعاده‌ی معدوم را برطرف می سازد، به تبیین تبدل صور انسان متناسب با نشئات مختلف (با وجود بقای جوهر و حفظ هویت) کمک می کند، و نیز مبنایی برای بحث تکامل برزخی یا اخروی است.از سویی دیگر معادشناسی با انسان شناسی ارتباطی وثیق داشته و راه یافتن به حقیقت معاد بدون شناخت نفس به منزله هویت و جوهر انسان که تمام صفات و ملکات وجودی او را دربردارد، امکان پذیر نیست. ابن عربی و امام خمینی به تبع اعتقاد به دو نشئه جسمانی و معنوی به هر دو معاد روحانی و جسمانی معتقدند و جسم در تعریف ایشان مصادیقی بیش از جسم مادی و عنصری یافته و در اطوار مختلف سیر صعودی تنوع می پذیرد. از این نگاه، نفس، حقیقتی مجرد است که در هیچ نشئه ای از تدبیر بدن منصرف نمی شود و به تناسب هر نشئه بدنی انشا می کند و این انشا، منافاتی با وحدت هویت انسان ندارد. باطن انسان در دنیا صورت ظاهر او در آخرت است و ظاهرش در دنیا باطن او در نشئه آخرت خواهد بود.براساس اطوار وجودی، عالم نیز دارای مراتب طولی است. دنیا ظاهر آخرت و آخرت باطن دنیاست. عوالم پس از مرگ در امتداد زمانی و مکانی دنیا نبوده و جنسی متفاوت دارند. دنیا مظهر اسم الظاهر و آخرت مظهر اسم الباطن است. حیات اخروی، اصیل تر از این حیات دنیایی و مرتبه عالی تر آن است. در بحث سیر نفس، تجرد و بقای آن، رابطه نفس و بدن، تکامل نفس، حقیقت مرگ، تجسم اعمال و کیفیت حیات اخروی او مد نظر است و در سیر تکوینی عالم نیز، رابطه دنیا و آخرت، اقتضائات هر یک از آنها، جایگاه عالم قبر، قیامت، بهشت و جهنم، و... مطرح می شود. بهشت مظهر رحمت و جهنم مظهر غضب الهی است. در جهنم غضب غلبه دارد و اهل عذاب در حجاب هستند اما حتی آنها هم از رحمت الهی منقطع نیستند زیرا غضب محض امکان تحقق ندارد.با توجه به این نکات مساله این است که آیا معادشناسی مکتب ابن عربی یک نظام و سازمان منسجم و همه جانبه است یا خیر؟ اگر خیر، پس گزاره های متعدد معادشناسانه آن چگونه قابل تحلیل و بررسی است؟ و چه نسبتی با چارچوب مبانی عرفانی ایشان دارد؟ و اگر بلی که براساس شواهد فوق فرض اول این نوشتار است، به استخراج و بررسی منسجم مبانی این نظام معادشناسی پرداخته و در ادامه مولفه ها و نتایج آن را در فروعات حقیقت حشر، ثواب و عذاب و انواع آن تبیین نماید. جستجوی اولیه بیانگر این است که اگرچه گزاره های معادشناسانه در مکتب ابن عربی و آرای امام از سوی خود ایشان نظام‌مند نشده اما این زمینه و قابلیت را دارد که به چارچوب مبانی عرفانی ایشان کشیده شده و بر آن اساس تبیین و تحلیلی منسجم یابد.
ارزش و كارآمدي علوم اكتسابي و غيراكتسابي از نگاه ابن‌عربي
نویسنده:
نیره اسماعیلی ، فروغ السادات رحیم پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 51 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 1639