جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 364
سیمای حضرت رسول اکرم (ص) در آثار منثور عرفانی با تأکید بر اللمع، شرح تعرف، ترجمۀ رسالۀ قشیریه، کشف‌المحجوب، کیمیای سعادت، اسرارالتوحید، مرصادالعباد و مصباح‌الهدایه
نویسنده:
سمیه سلیم‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تحقیقی است در باب سیمای حضرت رسول اکرم (ص) در آثار منثور عرفانی، از قبیل اللمع، شرح تعرف، اسرار التوحید، ترجمۀ رسالۀ قشیریه، مرصاد العباد، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مصباح الهدایه. ما در این پژوهش برآنیم تا جایگاه خاص و شخصیت والا و گرانقدر خواجه و سرور دو عالم را لربذو هم چنین میزان تأثیر پذیری آثار منثور عرفانی را از پیامبر اکرم (ص) تبیین نماییم. هر چند توجه به مقام والای انبیای الهی و جنبه های گوناگون اخلاقی و تربیتی آنان همواره مورد عنایت ویژۀ عرفا و صوفیه قرار داشته و بخش عظیمی از ادبیات منظوم و منثور را به خود اختصـاص داده است ، اما از میان انبیـای الهی پیامبـر اکرم (ص) به عنوان دردانۀ عالم هستی که مظهر انسان کامل است تقریباً بر ذهن و فکر عرفا و صوفیه نقش پررنگ و قابل توجهی داشته است. هدف ما در این پژوهش ، بررسی نحوه و میزان تأثیرپذیری این عرفا و صوفیه از شخصیت حضرت محمد (ص) است. با وجود آن که کلام و گفتار پیامبر اکرم (ص) یکی از موضوعات مهم مورد استناد عرفا در تبیین آرا و عقایدشان است، تقریباً می توان گفت که در بیشتر این آثار ، احادیث و اقوال آن حضرت مطرح شده است و کمتر به دیگر جنبه های زندگی او از قبیل تولد و ازدواج و ... پرداخته شده است. ضرورت آشنایی هر چه بیشتر نسبت به پیامبر اکرم (ص) ، با توجه به این نکته که آن حضرت بهترین الگویی است که همگان به تبعیت از او می توانند به بالاترین قله های صفات و سجایای نیک اخلاقی و در حقیقت به سعادت دنیوی و اخروی دست یابند ، لزوم اهمیت این پژوهش را بر همگان، آشکار می کند.این پایان نامه دربرگیرندۀ مواردی از سیرت و مکارم اخلاق پیامبر اکرم (ص) و تبیین جایگاه پیامبر (ص) در نظام آفرینش و کمالات وجودی آن حضرت و هم چنین ارتباط معنوی که پیامبر (ص) با خالق هستی برقرار می کرده است، می باشد. علاوه بر این از بعضی یاران و نزدیکان پیامبر (ص) که ارتباط نزدیک با آن حضرت داشته اند، نیز سخن به میان آمده است.
ترجمه، شرح و تحلیل وجدانیات ابن‌الفارض
نویسنده:
حسین رضایی شاهیوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن فارض ، بزرگترین سراینده شعر عرفانی ادبیات عربی است که مضامین عالی عرفانی در شعر او موج ، می زند.می توان گفت تنها عارف شاعری است که مضمون تمام اشعارش- بجز الغاز که کمتر از شصت بیت است – شراب روحانی و عشق الهی است.در نگاه او ، تمام پدیده های هستی ، تجلیگاه اسماء و صفات الهی است.شعر او ، بیان یافته های درونی و وجدانیات عارفی روشن ضمیر است که با پایبندی کامل به شریعت ، طی طریقت نموده است.در این پژوهش با توجه به مفاهیم عالی معرفتی و لطایف بیان شعری ، ترجمه ، شرح و تحلیل وجدانیات این عارف بزرگ ، که مشتمل بر سی قصیده و سی ویک دو بیتی می باشد ، مورد بررسی قرار گرفته و برای اولین بار ، به زبان فارسی ترجمه شده است .
بررسی تطبیقی اصطلاحات عرفانی نهج‌البلاغه با کشف‌المحجوب، رساله قشیریه و مصباح‌الهدایه
نویسنده:
فاطمه نوریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان به معنای شناخت و رسیدن به حقیقت است. به بیان دیگر، موضوع اصلی آن شناخت خدا است که عارفان با مکاشفه های الهی به آن دست می یابند. عرفان می تواند تصوف را نیز شامل شود که در این صورت نسبت بین عرفان و تصوف از نظر منطقی عموم و خصوص من وجه است. از جمله عارفان عالم حضرت علی علیه السلام است که می فرماید: هیچ شئ را ندیدم مگر این که خدا را قبل از آن، با آن و پس از آن دیدم. گنجینه نفیس نهج البلاغه در بر گیرنده جلوه های عرفان است که برای بررسی عمیق آن، نیاز است پژوهش های گسترده ای انجام شود.تاکنون پژوهش هایی در زمینه بررسی تطبیقی نگرش های عارفانه و صوفیانه در مفاهیم و اصطلاحات عرفانی مختلف انجام گرفته است. اما در این پژوهش بررسی تطبیقی اصطلاحات عرفانی نهج البلاغه با کتاب های کشف المحجوب، رساله قشیریه و مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه انجام شده است. در این بررسی با بهره گیری از کتاب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه که شامل ده باب است، به طور نسبی از هر باب یک واژه شامل توبه، زهد، توکل، قناعت، توحید معرفت، محبت، ولایت، آداب صحبت و علم بر گزیده شد. این مطالعات نشان داد که عرفان از دید نهج البلاغه همراه با کسب علم و معرفت است، از طرفی تلاش برای رفع نیازهای مادی و دنیوی البته بارعایت قناعت منافاتی با عرفان ندارد. این درحالی است که در سه اثر عرفانی دیگر تاکید بر سرکوب نیازهای مادی برای دستیابی به جلوه های عرفانی است.
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
بررسی مقایسه‌ای عنصر نور در مثنوی و مهم‌ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی (از آغاز تا قرن نهم هجری قمری)
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه، به بررسی جایگاه عنصر نور در جهان‌بینی عرفانی مولوی و مقایسه آن با مهم‌ترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی پرداخته‌ایم. رویکرد اصلی ما در این رساله رویکرد الگومدار بوده‌است و با این رویکرد جایگاه و نقش الگوهای بصری و نورمدار را در شکل‌گیری جهان‌بینی عرفانی مولوی و صوفیان بزرگ تبیین کرده‌ایم. این رساله به دو فصل تقسیم می‌شود. در فصل اوّل، به بررسی عنصر نور در مثنوی و آثار مولوی پرداخته‌ایم و در دوّمین فصل، جایگاه عنصر نور را در مهمّترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی برکاویده‌ایم. در بخش اوّل از فصل نخست، به بررسی عنصر نور از دیدگاه هستی‌شناسی و در بخشِ دوّم، به بررسی کارکردهای مهمّ آن و در بخشِ سوّم به بررسی جایگاه و نقش این عنصر از منظر معرفت‌شناسی پرداخته‌ایم. در بخشِ هستی‌شناسی نور، به مباحثی مثلِ وحدت نور، پاکی نور، پارادوکسیکال‌بودنِ نور ، بساطت نور، پنهان‌بودن نور، بازگشت نور به اصل خود و جایگاه نور در نظام تبدیل و تکامل معنوی انسان پرداخته‌ایم. دربخشِ کارکردهای نور، مهم‌ترین کارکردهای هستی‌شناختی و معرفت-شناختی عنصر نور را تبیین و تشریح کرده‌ایم. در بخشِ معرفت‌شناسی نور، به بررسی وابسته‌ها و همبسته‌های عنصر نور مثل ِ آیینه، روزن، انعکاس، صیقلی‌کردن آیینه وجود برای انعکاس نقشهای غیبی و حصول معرفت عرفانی و سرشت تابشی- انعکاسی معرفت عرفانی و عناصر مهمّی چون فراست ایمانی، معرفت حسّی عرفانی با حواسِّ باطنی و تمییز و مراتب و درجات آن پرداخته‌ایم. در فصل دوّم، این عنصر را در آثاری چون کشف‌المحجوب علی هجویری، تمهیدات عین‌القضات همدانی، گلشن راز شیخ محمود شبستری، کتاب الانسان الکامل عزیزالدّین نسفی، مرصادالعباد نجم‌الدّین رازی، حدیقه‌الحقیقه سنایی، اسرارنامه عطّار نیشابوری ، کشف‌الاسرار و عُدّه‌الابرار رشیدالدّین میبدی و مشکاه لانوار امام محمّد غزّالی بررسی کرده و وجوه تشابه و تفاوت آرای این عرفا را با مولوی تبیین کرده‌ایم.نتیجه کار نشان می‌دهد که مولوی بیشتر به جنبه‌های معرفت‌شناختی نورتوجّه می‌کند. او نورِ خدا را ذاتِ بصیرت و معرفتِ عرفانی و عامل اصلی تبدیل و تکاملِ معنوی انسان می‌شمارد. تکرار بیش از هفتصد بار کلمه نور و مشتقّات آن در مثنوی نشان می‌دهد که جایگاه نور در عرفان او در مقایسه با صوفیان دیگر محوری‌تر است. عنصر نور در کانون توجّه مولوی بوده-است و علاوه بر بهره‌گیری از این عنصر در تشریح چگونگی فنای صوفیانه، همچنین از آن در توصیفِ ماهیّت و درجات بصیرت و معرفت عرفانی و مباحثِ مربوط به آن بهره‌برده‌است. مولوی در اشعار و جملات متعدّدی در مثنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه ما فیه و مکتوباتش به جایگاه و نقشهای عنصر نور در خداشناسی، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی معنوی پرداخته‌است.
بررسی تطبیقی مفاهیم دینی و عرفانی بگودگیتا با مثنوی مولوی
نویسنده:
جمیله پورحسن حدادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید «بگودگیتا» و «مثنوی معنوی» نه تنها یکی از مهم ترین آثار عرفانی و ادبی آیین برهمنی و عرفان اسلامی بلکه جهان بشری به شمار می روند. آن دو علیرغم اینکه هر کدام به حوزه ی دینی، فکری، فرهنگی، قومی و جغرافیایی خاصی تعلق دارند، از آنجا که از حقیقتی واحد سخن می‌گویند از بسیاری شباهتها و موازنه‌های مفهومی یکسان و شگفت‌انگیزی برخوردارند، هرچند اختلافها و تفاوتهای قابل توجهی هم به چشم می خورد. نظر به اهمیت هر دو اثر و تأثیرگذاری غیرقابل انکار آن دو بر تفکرات دینی و عرفانی بشری به ویژه سرزمین پهناور هند و ایران، این رساله بحث و بررسی و در نهایت مقارنه و تطبیق مباحث مطرح شده در این دو میراث عظیم جهانی را بر اساس کارکرد و شباهتهای قابل قیاس، موضوع پژوهش خود قرار می‌دهد. بر این اساس این رساله در سه فصل تنظیم و تدوین گردیده است: بدین معنی که در فصل اول بعد از مقدّمه‌ای بر هندوئیسم و عرفان هندی و معرّفی اجمالی بگودگیتا، مفاهیم و موضوعات مندرج در گیتا در سه بخش مستقل خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی با زیربخشهای خاص خود مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوّم تحقیقی از همین نوع در باب عرفان اسلامی و عرفان مولانا در مثنوی معنوی صورت پذیرفته و همچون گیتا آراء و دیدگاههای مولانا در سه بخش مستقل خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی با زیربخشهای خود به تفصیل مورد بحث و بررسی و امعان نظر واقع می‌شود.در نهایت فصل سوم به مقارنه و مقایسه‌ی مفاهیم مورد اشاره در دو فصل پیشین اختصاص می‌یابد بدینگونه که در بخش اول به مقایسه‌ی کلی دو منظومه‌ی موضوع پژوهش می‌پردازد و بخش دوم بر اساس دو فصل نخستِ رساله در سه زیربخش خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی به مقایسه و تطبیق و بیان موارد تشابه و احیاناً موارد اختلاف این دو اثر عظیم و ارزشمند انسانی دست می‌یازد و زمینه‌های درک دقیق و فهم عمیق مطالب و مفاهیم مندرج در آنها را فراهم می‌آورد.
سیر تکاملی انسان در مصیبت‌نامه عطار
نویسنده:
سبیکه اسفندیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی مصیبت نامه، به عنوان اثری معناگرا با ساختاری داستانی، در پس آموزه های عرفانی و اخلاقی و با زبان بی تقیّد و انتقاد گونه ی عطار که در سخن پیران، کاملان و مجنونان مصیبت نامه جلوه می کند، در پی آن است که آدمی را که به نسیان حقیقت مبتلا است؛ به معرفت دردمندی آشنایی دهد و طالب حقیقت را با شگردهای سلوک، به سرمنزل مقصود برساند. سالک مصیبت نامه، تحت عنایت خداوند و ولایت پیر تا ولایت پیامبر خاتم، توأم با جهدی مداوم و با طی کردن عوالم آفاق و انفس، به معرفت جان خویش به عنوان نخستین گام در معرفت حق و کمال معنوی آدمی در کسوت بندگی می رسد؛ تا به قول عطار در پایان مصیبت نامه، قدم های بعدی تکامل معنوی را در حق بردارد که شرح آن منوط به اذن پروردگاراست.این پایان نامه بر آن است که با بررسی همه ی نکات و دقایق عرفانی، در پس حکایات، آموزه ها، شخصیت ها و ... به بررسی سیر کمالی سالک طریقت و در نگاهی گسترده تر، طریق رسیدن آدمی از پس حجاب جسم و جهان به حقیقت و کمال انسانی بپردازد و نشان دهد که همه ی تضادهای طریقت؛ چون خوف و رجا، قهر و لطف، سختی و راحتی و... ظرفیت وجودی سالک را برای درک مقام فنا و رسیدن به مقام کاملان بالامی برد و جان سالک را آشنای نسیمی از حقیقت الهی می سازد. در این زمینه، در پرتو حکایات، از برترین و فروترین افراد که عطار مسائل عرفانی را از زبان آنان تبیین می نماید، سود جسته شده ودر پرتو سخنان عرفانی در آغاز مقالات، صفات و مقامات طریقتاثبات گشته است؛ صفاتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم، توشه و دلیل رسیدن سالک به مقصد حقیقت و مقام انسان کامل است. در این پایان نامه سعی می شود، نظریات معرفتی عطار راجع به کمال هر یک از موجودات عالم، یک اصل دانستن جنون دیوانه و عشق مردان کامل، دردمندی حق، راهبران طریقت و ...نیز تبیینگردد تا سرانجام، انسان کامل در آینه ی صفات آشکار شود.
شهود و شیدایی
نویسنده:
علی اکبر رشاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اشعار عرفانی حضرت امام(س) از گرانبهاترین مواریث معنوی آن بزرگوار است، نسخۀ دوم دیوان آن حضرت با اهتمام مجدد نویسنده با تصحیح و تکیمل متن اشعار و فهارس به ضمیمه تعلیقات و ملحقات، فراهم آمده که عنقریب در دسترس شیفتگان عرفان علوی و شیدایان اندیشه روح اللهی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 58 تا 76
تأثیر شخصیت و آرای بایزید بسطامی در ادبیات عرفانی
نویسنده:
حسین علینقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بایزید بسطامی یکی از مشهورترین و برجسته‌ترین عارفان ایرانی است که رد پای سخنان و مقامات او در جای جای متـون عـرفانی و ادبی ما آشـکار است. این مسئله نشان‌دهنده تـأثیر عمیق شخصیت، آرا و اندیشه‌های او بر عرفان و نیز ادبیات عرفانی است. این پژوهش به بررسی و بازشناسی شخصیت و آرای بایزید بسطامی می‌پردازد و به دنبال بررسی تأثیر شخصیت و آرای او در عرفان و خصوصاً ادبیات عرفانی است. از آنجا که بایزید بسطامی از برجسته‌ترین عرفای ایرانی است، باید نقش او در زمینه عرفان مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛ تأثیر او در ادبیات عرفانی یکی از این نقش‌هاست. عرفا و شعرای قرون مختلف از سخنان و مقامات بایزید در بیان اندیشه‌های گوناگون خود، استفاده‌های فراوان کرده و از کلام و روایات او در آثارشان، بهره‌ها برده‌اند. در این پژوهش ابتدا شخصیت و اندیشه‌های بایزید بسطامی با استفاده از آثار مختلف در این زمینه، مورد بحث قرار گرفت و سپس آثار مختلف عارفان و شاعران گوناگون بازنگری شد و در آخر، نوع تأثیر سخنان و آرای بایزید بر این شاعران و عارفان، به ترتیب بیان گردید. می‌توان گفت برخی از آنان برای آوردن مطلبی علمی در زمینه عرفان، از سخن و یا اندیشه بایزید استفاده کرده و حتی دست به تفسیر و شرح سخنان او زده‌اند و برخی دیگر، در زمینه عرفان عملی و شیوه سیر و سلوک از سخنان و مقامات او بهره برده و در آثار علمی و ادبی خود، نام و سخن او را درج نموده‌اند. تأثیر شخصیت و اندیشه‌های بایزید بر عارفان و شاعران مختلف، گوناگون است؛ او بر برخی عرفا تأثیر بیشتری و بر برخی دیگر تأثیر کمتری گذاشته است. برخی از یک اندیشه بایزید بهره برده و برخی دیگر از اندیشه‌ها و سخنان مختلف او استفاده کرده‌اند؛ برخی او را به شدت ستایش کرده و برخی سخنان و اندیشه‌های او را مورد انتقاد قرار داده‌اند. در این پژوهش سعی شده است تمامی این نکات بررسی شود و تأثیرات مختلف شخصیت و آرای بایزید، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
تأویلات عارفانه از داستان‌های پیامبران در مثنوی‌های برجسته‌ی نظم عرفانی (حدیقه الحقیقه، منطق‌الطیر، مثنوی معنوی)
نویسنده:
مریم سلیمانی فاضل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تأویل در مفهوم اصطلاحی، بازگرداندن کلام از ظاهر، به آن معنایی است که تأویل گر در جهت هدف های اندیشه ای خود برداشت می کند. چون مشی و زیر بنای اصلی تفکرات و آرای صوفیه بر پایه‌ی ذوق و کشفیات باطنی استوار است، از این رو آنان همواره در پی عبور از ظاهر و قائل به اصالت باطن بوده اند. همین اصل سبب می شود که گفته ها و آثار ایشان مشحون از دیدگاه‌های تأویلی متناسب با اصول عرفانیشان باشد.از سویی احوال و وقایع زندگی پیامبران، همواره مورد توجه عرفا و صوفیه بوده و ضمن استفاده و استناد به آن ها، برداشت های برخاسته از دیدگاه عارفانه‌شان را در آن سرشته‌اند؛ به شکلی که در مقایسه با قرآن و تفاسیر اختلاف زیادی دارند. ظهور این موضوع در شعر عرفانی بیشتر از نثر نمایان شده است.بررسی تأویلات داستان‌ها‌ی پیامبران در سه مثنوی حدیقه الحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی، نشان از انواع تغییرات و برداشت‌های متفاوت داشت؛ این تأویلات در مثنوی به حد اعلای خود می‌رسد و در حدیقه کمرنگ تر است. در بخش اول این رساله به طور مختصر به پیشینه‌ای از هرمنوتیک و تأویل در غرب و سپس در ایران و اسلام پرداخته شده است. بخش دوم رساله، به بررسی تأویلات و برداشت‌های گوناگون صوفیه از داستان‌های پیامبران، با مقایسه‌ی آن‌ها با مأخذشان(قرآن و تفاسیر کهن) اختصاص دارد.
  • تعداد رکورد ها : 364