جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 128
بررسی تطبیقی مراتب عقل انسانی و نحوه ارتباط عقل فعال با آن در آراء سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سید یونس دهقانی الوار؛ استاد راهنما:عین‌الله خادمی؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل انسانی مدرک معقولات و مدخل معرفت است لذا بدون شک مهم ترین مولفه و مشخصه نوع انسان است. در این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته است، بررسی تطبیقی مراتب عقل انسانی و نحوه ارتباط آن با عقل فعال از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی مورد مداقه قرار گرفته و به تبع آن به پرسش‌های فرعی نظیر ماهیت، جایگاه، ادله و مبانی عقل انسانی و عقل فعال پرداخته شده است. وجه اشتراک سهروردی و علامه در این است که هر دو عقل فعال را یکی از عقول مفارق می دانند که دارای فعلیت تام و فاقد ماده است و همچنین علت موجده و مدبره عقل انسانی بوده که آن را پس از ایجاد به واسطه افاضه صور عقلی، از مرتبه هیولانی به مرتب بالمستفاد یعنی اتصال و اتحاد با عقل فعال می رساند. در این مرتبه عقل انسانی به سبب همان اتصال و اتحاد، مانند عقل فعال جامع جمیع حقایق می شود. اما وجوه افتراق دیدگاه سهروردی و علامه عموماً ناظر بر مصداق عقل فعال، ماهیت و ویژگی های آن است. توضیح اینکه سهروردی عقل فعال را یک عقل عرضی می داند که در نتیجه اشراقات و مشاهدات عقول طولی پدید آمده و فقط یک نوع مادی را ایجاد کرده و تحت تدبیر دارد. لذا هر نوع مادی یک عقل فعال اختصاصی دارد. اما تعریف علامه از عقل فعال فقط به یکی از عقول مفارق تعلق می گیرد که در انتهای سلسله بی شمار عقول طولی قرار دارد و همان یک عقل فعال تمام عالم ماده از جمله عقل انسانی را ایجاد و تدبیر می کند. بنابراین جنبه های فعلیت و تکثر در عقل فعال مد نظر نظر سهروردی بسیار کمتر از عقل فعال مد نظر علامه است. و تفاوت بعدی در نوع ارتباط عقل انسانی با عقل فعال است که بر اساس دیدگاه سهروردی نوعی اتصال حاصل می شود که به سبب شدت علاقع است نه یکی شدن با عقل فعال. در صورتی که علامه به واسطه اینکه عقل انسانی را معلول و عین الربط عقل فعال می داند، لذا معتقد است به هر میزان که عقل انسانی تکامل و شدت وجودی پیدا کند به همان میزان با عقل فعال متحد و یکی می شود.
بررسی مقایساتی رابطه عقل وایمان از دیدگاه کیرکگور وعلامه طباطبائی.‏
نویسنده:
نویسنده:إبراهیم باه؛ استاد راهنما:محمدباقر قیومی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش در مفاهیم عقل و ایمان یکی از پژوهش های خطرناک در عرصه فکری و فرهنگی معاصر ‏است که تا زمانی که ذهن عقل باقی بماند، ایمان باور و انسان متفکر باشد، پیان نخواهد یافت. نمای ‏صورت رابطه بین آنها بسته به محل توجه و زمینه فکری که بیننده از آن شروع می کند متفاوت است. ‏در این رساله دیدگاه سورن کرکگور و علامه طباطبایی را درباره رابطه عقل و ایمان با هم مقایسه می ‏کنیم. در فصل اول، پس از تبیین واژگان تحقیق به دلیل اهمیت آن، به مبانی نظری و مبانی تحقیق برای ‏هر یک از دو دانشمند پرداختیم. دیدیم که از نظر مبانی معرفتی بین آنها تفاوت آشکاری وجود دارد که ‏علامه طباطبایی معتقد به نظام عقلانی و شناختی موزون است، در حالی که کرکگور بر علیه نظام حاکم ‏قیام کرده و آن را از برآوردن نیازهای انسان ناتوان می داند.‏ از نظر مبانی و اصول انسانی، گرچه بین این دو فیلسوف نقاط تقارب و سازگاری وجود دارد، مانند ‏مسئله اختیار و کمال که در ایمان اتفاق می‌افتد، اما بین این دو علم نیز سرچشمه‌های بسیاری وجود دارد ‏که مهم‌ترین آنها که نقش عقل در سعادت انسان است; زیرا کی یرکگور شادی را از طریق سخت شدن ‏ذهن می بیند در حالی که نشانه آن را تحت اطاعت عقل می بیند.‏ در مبانی و مبانی وجودی، این شباهت وجود دارد که می‌گویند وجود قابل تعریف نیست، اما تفاوت‌ها ‏بسیار است; کرکگور به وجود مطلق اعتقاد ندارد، بلکه به وجود انسان تحت عنوان فرد منفرد معتقد ‏است. بنابراین، وجود برای او وجود انسان است، در حالی که علامه معتقد به وجود مطلق دارای مراتب ‏شدت و ضعف هستند.‏ با استناد به این مبانی و مبانی نظری، دیدگاه هر یک از دو دانشمند در رابطه عقل و ایمان با دیگری ‏متفاوت بود و هر یک به نتایجی کاملاً متفاوت از نتایج دیگری رسید.‏ کرکگور برهین متعددی را ارزیابی می کند تا نشان دهد که شواهد افقی با ایمان بیگانه و حتی برای آن ‏مضر است و حقیقت امری انفسی شناختی است که از پیوند وجودی فرد و خدا سرچشمه می گیرد و ‏ویژگی اصلی ایمان، شور و شوق ناشی از ریسک کردن است. بنابراین نمی بیند که عقل در ایمان نقشی ‏دارد مگر اعتراف به عجز و ناتوانی در دخالت در عرصه ایمان. کمال ایمان در مخالفت آن با عقل ‏است.‏ علامه طباطبایی به حجیت عقل می رود; آنجا که ملاحظات و حجیت ایمان، علم دینی، ادله و ادله شرعی ‏را بر مبنای عقل بنا کرد و بر ذاتی بودن برهان عقل متمرکز شد. وی همچنین به عدم امکان هر گونه ‏تعارض عقل و ایمان پرداخت، زیرا هر دو پیامبر و منبع تشریع هستند، بنابراین می بیند که رابطه و ‏تأثیر و تأثیر متقابلی بین آنها وجود دارد.‏ در نهایت، چندین نتیجه مهم از این دو نظریه به دست آمد که مهمترین آنها عبارتند از; انزوای دین از ‏زندگی عمومی، از دست دادن توانایی آن برای تأثیرگذاری اجتماعی، و از دست دادن یک معیار کلی ‏برای ارزیابی مکاشفات شهودی، که عقل است نزد کرکگور.‏ به گفته علامه طباطبایی، عقلانی شدن ایمان مستقیماً به حفظ معارف ایمانی و گوارا و قابل هضم آن ‏برای فردی که دارای غریزه تفکر فلسفی، عقلانیت و تعقل است کمک می کند.‏ امیدواریم خداوند متعال با سخاوت خود این اندک را از ما بپذیرد و این رساله آغاز خوبی باشد برای ‏بحث گسترده و دقیق تر این موضوع باشد. ‏
انگاره معنایی عقل از دیدگاه علامه طباطبایی و الجابری و نقش آن در معرفت دینی
نویسنده:
نویسنده:محمد رستمی؛ استاد راهنما:محمد حسین مهدوی نژاد؛ استاد مشاور :افلاطون صادقی,محمد عرب صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی گمان عقل در ایجاد و توسعه معرفت و بتبع آن در معرفت دینی نقش اساسی دارد اما اندیشمندان در چگونگی، حدود و ارتباط آن با معرفت وحیانی اختلاف نظر دارند. در این تحقیق، دیدگاه محمدعابد الجابری که از جمله جریانات فکری نوین معاصر است با دیدگاه علامه طباطبایی به صورت تطبیقی در این زمینه‌ها مد نظر بوده تا ظرفیت‌های هر کدام برای پاسخگویی به مسائل اجتماعی و سیاسی در حوزه دین سنجیده شود. براین اساس، موضوع پژوهش این چنین سامان‌ یافت؛ «انگاره معنایی عقل از دیدگاه علامه طباطبایی و الجابری و نقش آن در معرفت‌دینی» و با روش توصیفی- ‌تحلیلی در آثار هر دو اندیشمند پیش‌رفته و شاخصه‌های موثر در عقلانیت هر کدام را احصاء نموده و نقش عقلانیت هر کدام در معرفت دینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که شاخصه‌های موثر در عقلانیت عبارتند از: حرکت، تقوی، توحید، عدل توحیدی، فطرت، وحی، الهام الهی و الهام ذهنی و.... محمد عابد الجابری قدرت عقل از زمان جاهلیت عرب تاکنون را نامحدود، بلامنازع می شمرد. هندسه معرفتی الجابری را چهار بعد در بر می‌گیرد؛ پارادایم ساختاری، تاریخمندی، تفکر انتقادی و تفکیک معرفت از ایدئولوژی. علامه طباطبایی قدرت عقل از هنگام آفرینش تا نهایت را تحت هدایت الهی دانسته و بر آن است که قدرتش را از خداوند دریافت می‌کند. هندسه معرفتی علامه را سه بعد در بر می‌گیرد: طرح و نقشه الهی، آفرینش موجودات و فطرت توحیدی. در اندیشه الجابری، فرهنگ، جامعه، تاریخ در تکون عقل اصالت داشته ومنحصر در آن هاست ولی در نگاه علامه طباطبایی، دین، وحی و فطرت توحیدی اصالت داشته و نقش فرهنگ، جامعه و تاریخ در تکون عقل در چارچوب دستگاه آفرینش و تحت هدایت الهی نقش ایفا می‌نمایند.
جایگاه عقل در نظام اخلاقی علامه طباطبایی و کانت
نویسنده:
نویسنده:مریم قلاسی؛ استاد راهنما:محمد کاظم علمی سولا؛ استاد مشاور :مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل عملی و کارکرد آن یکی از کهن‌ترین مسائل تاریخ تفکر بشری است که تا عصر حاضر همواره مورد توجه و چالش اندیشمندان غربی، شرقی و اسلامی بوده است. این رساله، رسالت عقل در اخلاق را از جنبه‎های مختلف ازجمله تکون مفاهیم اخلاقی ، تأثیر انگیزشی آن و بررسی کفایت آن برای اخلاقمند شدن را از دیدگاه دو فیلسوف اسلامی و غربی، علامه طباطبایی و کانت، مورد بررسی و تحلیل و نقادی قرار می‌دهد. و مدعی است که علامه طباطبایی در حوزه اخلاق، چه در مقام شناسایی احکام و فضائل اخلاقی و چه در مقام عمل کردن بدان‌ها، علاوه بر عقل عملی، بر نقش دین تأکید می ورزد در نتیجه عقل بشر را برای اخلاقمند شدن کافی ندانسته و علاوه بر عقل، دین را در این زمینه راه گشا می‌داند. در حالیکه کانت در اخلاق چه در حوزه شناسایی و چه در حوزه انگیزشی قائل به خودبسندگی عقل عملی است و در نتیجه قائل به کفایت عقل در اخلاقمند شدن است و به این ترتیب به استقلال اخلاق از دین اذعان می‌کند. این رساله درصدد است با توصیف مستند و جامع وجوه تفارق و تشابه نظریات علامه طباطبایی و کانت درباره جایگاه عقل در اخلاق، به تحلیل و نقادی نظرآن‌ها پرداخته و معلوم دارد که ادعای کدام فیلسوف درباره چنین رسالتی برای عقل از استحکام بیشتری برخوردار است.
مقایسۀ رابطۀ عقل جزوی و کلّی از دیدگاه مولانا با تفکّر اوّلیه و ثانویه از دیدگاه گابریل مارسل
نویسنده:
طناز رشیدی نسب ، عظیم حمزئیان ، رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
توجه به انواع و مراتب عقل، به‌عنوان ابزار شناخت در فلسفه و عرفان از قرن‌ها پیش مطرح بوده است. در این میان مولانا نیز بر جایگاه و اهمّیت عقل و تمایز انواع آن تأکید داشته است. با دقت در مثنوی می‌توان دریافت که عقل جزوی و کلّی، شباهت های قابل تأمّلی با تفکّر اوّلیه و ثانویه‌،که گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی مطرح کرده است، دارند. مارسل دو سنخ تفکّر را از هم متمایز می‌کند؛ یکی تفکّر اوّلیه که ناظر به مسائل است و دیگری تفکّر ثانویه که ناظر به رازهاست. پژوهش حاضر به شیوۀ تحلیلی-مقایسه‌ای انجام شده و نتایج به‌دست آمده حاکی از آن است که مولانا و مارسل از دو دریچۀ متفاوت یعنی اولی عرفانی و دومی فلسفی، دریافته‌اند که حقایق ماورائی را از طریق تجربه و شهود واز طریق مواجهه می‌توان دریافت که در نهایت با معرفتی حیرت‌زا کشف می‌شوند. همچنین تقسیمات دو سنخی برای معرفت، آثار و نتایج اخلاقی دارد که البته هدف مارسل،کارکردهای اخلاقی و معنوی آنها مورد نظر بوده، ولی هدف مولانا رسیدن و پیوستن به حقیقت و اصل وجود است و عمل اخلاقی در مسیر معرفت به امور ماورائی، وسیله‌ای برای نیل به این حقیقت است. مولانا و مارسل در این تقسیم‌بندی‌ها، فلاسفه را به جهت استفاده از ابزار مادی درفهم امور ماورائی، مورد نقد قرار داده‌اند؛ با این حال در مورد امور ماورائی مولانا معتقد است، مسیر طریقت باید به مدد یک پیر واصل طی شود اما چنین مسئله‌ای در تفکر مارسل که فیلسوف است، مشاهده نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
چرخش عمل‌گرایانه در فلسفه: تعاملات معاصر بین اندیشه تحلیلی و قاره‌‌ای [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
William Egginton, Mike Sandbothe
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: نشان می دهد که تقسیم بندی بین فلسفه تحلیلی و فلسفی قاره ای با میل فرا قاره ای برای پرداختن به مشکلات رایج در یک اصطلاح رایج جایگزین شده است.
بررسی‌های میان‌رشته ای در مدرسه لووف-ورشو [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Anna Drabarek, Jan Woleński, Mateusz M. Radzki
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Springer International Publishing;Palgrave Macmillan,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب میراث مکتب لووف-ورشو را هم از منظر تاریخی و هم از منظر فلسفی ارائه می‌کند. دیدگاه تاریخی بر آغاز و پایان دراماتیک مدرسه که با وقوع جنگ جهانی دوم به وجود آمد، متمرکز است. از سوی دیگر، دیدگاه فلسفی طیف وسیعی از مسائل از جمله مسائل منطقی، معرفت‌شناختی، ارزش‌شناختی و روان‌شناختی را در بر می‌گیرد و ماهیت بین‌رشته‌ای مطالعات انجام‌شده توسط کازیمیرز تواردوفسکی و شاگردانش را آشکار می‌کند. این جلد با سیزده مقاله متنوع و بدیع به سه بخش تقسیم شده است: تاریخ، فرهنگ و ارزش شناسی. روانشناسی؛ و منطق و روش. این کتاب نه تنها با بررسی تاریخ فلسفه که توسط مکتب لووف-ورشو ارائه شده است، وضعیت فلسفه معاصر را از منظر مفاهیم توسعه یافته توسط نمایندگان آن نیز بازتاب می دهد. علاوه بر این، مطالعات ارائه شده در این کتاب به مشکلات علم معاصر و ویژگی بین رشته ای متمایز آن می پردازد. بنابراین، این جلد نه تنها مجموعه‌ای از تحلیل‌های فلسفه مکتب لووف-ورشو است، بلکه تحقیقی در مورد بین رشته‌ای بودن علم و خود فلسفه است.
مشارکت سازنده رویکردهای تحلیلی و قاره‌ای در فلسفه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Mou, Bo
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Brill,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از نقطه نظر فلسفه تطبیقی، این گلچین به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه رویکردهای تحلیلی و «قاره‌ای» در سنت‌های فلسفی غربی و سایر سنت‌های فلسفی می‌توانند به طور سازنده یکدیگر را درگیر کنند و مشترکاً به توسعه معاصر فلسفه کمک کنند.
فلسفه تحلیلی و تاریخ فلسفه آکسفورد [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Tom Sorell, G. A. J. Rogers
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press, USA,
چکیده :
ترجمه ماشینی: فلسفه نوشته شده به زبان انگلیسی عمدتاً فلسفه تحلیلی است و فنون و تمایلات فلسفه تحلیلی نه تنها غیر تاریخی، بلکه ضد تاریخی هستند و با تفسیر متنی دشمنی دارند. تحلیلی معمولاً به درجه بالایی از وضوح و دقت فرمول‌بندی و استدلال می‌خواهد، و اغلب به دنبال آگاهی و سازگاری با علم طبیعی فعلی است. در دوران قبل، فلسفه تحلیلی با شهودهای زبانی معمولی یا باورهای عقل سلیم یا هر دو موافقت می کرد. همه این جنبه های موضوع با استفاده از متون تاریخی برای اشراق فلسفی ناآرام است. در این کتاب، ده فیلسوف برجسته به بررسی تنش‌های بین، و امکانات آشتی، فلسفه تحلیلی و تاریخ فلسفه می‌پردازند. مشارکت کنندگان: M. R. Ayers، John Cottingham، Daniel Garber، Gary Hatfield، Anthony Kenny، Steven Nadler، G. A. J. Rogers، Tom Sorell، Catherine Wilson، Yves Charles Zarka
  • تعداد رکورد ها : 128