جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 68
بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی عطار نیشابوری و افلوطین
نویسنده:
فاطمه‌صغری باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق حاضر بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی عطار نیشابوری و افلوطين مي باشد.عطار، از بزرگان عرفان و تصوف اسلامی و افلوطین، از فیلسوفان عارف مسلک نو افلاطونی می باشد. برای این منظور به شیوهتوصیفی - تحلیلی دیدگاه های فلسفی عطار و افلوطین در زمینه جهان شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی مطرح و دلالت های تربیتی آن استنباط و استخراج گردید و سپس شباهت ها و تفاوت هاي دو ديدگاهدر زمينه هاي فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه در هر دو دیدگاه جهان ، فرع و خداوند اصل مي باشد و انسان بايد برايرسیدن به اين اصل تلاش كند.از نظر هر دو انديشمند كمالات و فضيلت روحي در انسان موجب برتري و امتياز او بر دیگر موجودات می باشد لذا تلاش عمده آدمی باید در جهت کسب فضایل روحی باشد. در زمینه ی معرفت شناسی عطار معرفت شهودی و علم حضوری را مقدم بر علوم دیگر می داند در حالي كه در دیدگاه افلوطین معرفت عقلانی و استدلالی جایگاه بالایی دارد اگرچه او نیز در نهایت برای وصول و یگانگی با احد به راه شهودی و حضور قلب متوسل می شود. هدف تربیت در دو دیدگاه ، رسیدن آدمی به قرب الهی و کمال نفس و متخلق شدن به اخلاق الهی مي باشد. مربی خودساخته و آراسته به فضائل اخلاقی بايد متربی را در طی مراحل تربیت جهت رسیدن به هدف غایی تربیت یاری رساند. اصل اعتدال به عنوان اصل مهم تربیتی مشترک و روش تزكيه ي نفس از روش های مشابه تربیتی در دو دیدگاه می باشد. تفاوت مهم دو ديدگاه در وابستگي و عدم وابستگي به دين و شريعت است از نظر عطار متربي بايد براي رسيدن به كمال نهايي با راهنمايي مربي و در جهت دين و شريعت مراحل سلوك را طي كند ولي در ديدگاه افلوطين اين سلوك بدون وابستگي به دين و با هدايت فيلسوف مي باشد.
بررسی تطبیقی مبانی خرد سیاسی در آیین مزدایی و اسلام شیعی
نویسنده:
سیدمحسن هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی مبانی خرد سیاسی در آیین مزدایی و اسلام شیعی را با ذکر کلیات و امهات تحقیق شروع نمودیم، سوال اصلی پیرامون وجود افتراقات و اشتراکات این دو آیین بوده و در جواب آن فرضیه ای را مطرح کردیم، که براین اساس اشتراکات بسیار بیشتر از افتراقات می باشد. برای سنجش فرضیه ابتدا سوالات سه گانه فرعیبر اساس سه مبنای هستی، انسان و معرفت شناسی بود را طرح نموده و در جواب آنها سه فرضیه بیان داشتیم: در مبانی هستی شناسی، فقط در استقلال خیر از شر که مورد اعتقاد مزدائیان است، با شیعیان اختلاف نظر وجود دارد، اما در دیگر مبانی اختلافی مشاهده نمی گردد. برای سنجش فرضیه های فرعی آنها را در سه فصل مجزا مورد بررسی قرار داده، اما قبل از اینکار به چارچوب مفهومی پرداخته و شاخصهایی را برای بررسی تطبیقی استخراج نمودیم.ابتدا تعاریفی از مفاهیم بحث بیان شد و سپس قالب اندیشه در معنای عام خود را برای نوع تفکر در آیین مزدایی و اسلام شیعی به علت عام بودن برگزیدیم. هر اندیشه دارای مبانی خاص خویش می باشد، لذا در ادامه فصل چارچوب مفهومی به تعاریف و توضیحاتی پیرامون این مبانی پرداختیم. اولین مبنا، هستی شناسی می باشد که در آن به مبدأ، نوع، کیفیت، اهداف و سرانجام هستی پرداخته می شود. در مبنای انسان شناسی، به آفرینش، خصوصیات و کیفیت وجود آدمی و رابطه او با همنوعانش پرداخته می شود، مسائلی مانند دوگانگی وجود انسان، انسان های شایسته رهبری، برابری میان آنها از این فصل به عنوان شاخص استخراج شده است. در باب معرفت شناسی نیز موضوع، امکان، راههای کسب معرفت توسط انسان و پیروی از انسان کامل مطالبی بصورت نظری آمده است؛ که از این مبانی سه گانه شاخصهایی برای تحقیق در ادامه کار استخراج گردیده است.در فصل دوم 7 شاخص هستی شناسی را مورد بررسی تطبیقی در آیین مزدایی و اسلام شیعی قرار دادیم، این دو آیین در شاخصهای اعتقاد به نبرد خیر وشر که به تقابل دوست و دشمن در سیاست می انجامد، دوگانگی مادی و غیرمادی بودن هستی که به مشروعیت آنجهانی منجر می گردد، نظم که حفظ آن وظیفه حاکم است، سلسله مراتب در هستی که نمودش در نظام طبقاتی می باشد و اعتقاد به سرانجام این و آن جهانی هستی که با ظهور منجیان همراه است، با یکدیگر دارای اشتراک کلی بودند. اما در اعتقاد مزدائیان به وجود دو آفریننده مستقل از یکدیگر در آفرینش خیر و شر، شیعه به راهی دیگر می رود و به یک خدای واحد می رسد که همه اعم از خیر و شر بدست او آفریده شده است و این افتراق باعث تأیید فرضیه فرعی این فصل می شود. در فصل انسان شناسی 8 شاخص مورد بررسی قرار گرفته است که در نزد هر دو آیین انسانها دارای سلسله مراتبی بر اساس عدالت هستند که حاکم در رأس آن قرار دارد، زیرا هر کس با توجه مسئولیتی که در هستی دارد، در جایگاهی مشخص قرار می گیرد و به انجام خویشکاری می پردازد. وجود انسانهایی نخبه و برگزیده از دیگر اشتراکات موجود است، که بر اساس آن عده ای به عنوان راهنمایان در بین مردم زندگی می کنند و به واسطه داشتن مقام دینی به اقتدار سیاسی و اجتماعی می رسند؛ حاکم خود انسانی برگزیده است که خداوند او را برای حکومت بر انسانها معین داشته است، در آیین مزدایی حاکم فقط شاه آرمانی است، اما در اسلام به پیامبر، امام، فقیه و پادشاه عادل به عنوان حاکم اشاره شده است. در آخر اعتقاد مشترکی به وجود یک منجی در آخرالزمان وجود دارد که او پایان دهنده همه شرور است و جامعه را به عدالت و رستگاری می رساند. بر این اساس فقط شاهد اشتراک در کلیات هستیم و فرضیه دوم فرعی هم تأیید می گردد.فصل آخر به معرفت شناسی اختصاص داده شده و در آن ضمن اشاره به سه قالب فلسفه، فقه و کلام؛ بیان گردیده که خداوند موضوع شناخت می باشد، شناختی که باید با عمل توأم و دارای واسطه هایی همچون امام به عنوان حاکم سیاسی در تشیع و ایزد فرمانروا در آیین مزدایی باشد. که وجود همین افراد باعث امکان پذیر بودن معرفت می شود. راههای کسب معرفت خرد، تجربه، ایمان و وحی که قابل گنجانده شدن در قالبهای سه گانه است، می باشد، که هر کس بیشتر از این راهها به معرفت دست یابد، در جامعه دارای قرب و مقام خاصی می گردد. چنانچه امام و علما به واسطه دارا بودن از معرفت به راهنمای جامعه و سرپرستی آن می رسند و در کنار دیگران چون پیامبر الهی که بر او وحی نازل می شود و به صورت متون مقدس در تاریخ ماندگار گردیده، انسان های کاملی محسوب شده که همگان باید از آنها تبعیت نمایند. با تأیید فرضیه این فصل، به تأیید فرضیه اصلی تحقیق می رسیم که طی آن اشتراکات بیش از افتراقات است و عمده عدم توافق هم در دو بن انگاری مزدایی می باشد، چیزی که در شیعه مورد قبول نیست.
استلزامات اسلامی سازی علوم سیاسی با تاکید بر آرا آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
همت بدرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم سیاسی موجود تحت تأثیر مبانی غربی خصلتی عرفی یافته که مغایر با مبانی اسلامی است. از جمله نظریه‌های تولید علم دینی با رویکردی اسلامی، نظریه‌‌ی آیت الله جوادی است. حال بر اساس این رویکرد، اسلامی سازی علوم چه استلزاماتی در علوم سیاسی دارد؟ جواب به این پرسش با روش تحلیلی - توصیفی از آثار علامه جوادی بدست می‌آید.مدل مطلوب اسلامی سازی آیت الله جوادی آملی را در مطالعات سیاسی می‌توان در سه حوزه اصلی مبانی دانشهای سیاسی، روش شناسی و غایت و کاربرد آنها دانست. مبانی دانشهای سیاسی در حوزه معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناختی و غایت شناختی قابل بررسی است. بر اساس چنین مبانی روشهای معتبر نیز شناسایی می-شوند.دانشهای سیاسی بر اساس این الگو، مبتنی بر معرفت شناسی عقل گرای سازگار و متلائم با وحی می‌باشد. عقل بشری به تنهایی بسنده نبوده و لازم است با شریعت و هدایت الهی تکمیل شود. در بعد هستی شناختی نیز مبدأ عالم هستی حق تعالی است که بر اساس توحید افعالی حضور فعال و برجسته ای در عرصه اجتماعی و سیاسی انسانها نیز دارد. از منظر انسان شناختی نیز انسان مومن و صالح شایستگی نیل به خلیفه الهی را دارد. در نتیجه تمامی امور می‌بایست زمینه ساز شکوفایی انسان و نیل وی به خلافت الهی در روی زمین باشد.طبق این رویکرد، براساس اصالت وجود نوعی وحدت در نظام سیاسی شکل می‌گیرد که علاوه بر انسجام بین حکومت و مردم، کثرت‏گرایی آن را نیز توجیه می‏کند. روش‌های شناخت دیگر منحصر در تجربه و حس نمی‌باشد، بلکه از وحی، شهود و عقل نیز کمک می‌گیرد. در این نگاه، انسان دارای دو بعد روح و بدن است که اصالت با روح اوست، لذا باید تعالی روح در کنار خط‌مشی‌های سیاسی جزو اهداف تربیتی علوم سیاسی باشد. غایت سیاست نیز پیروی از شریعت است و نظام سیاسی باید ارکان خود را براساس رهنمودهای شریعت استوار سازد. روش شناسی علوم سیاسی ترکیبی و طبق اجتهاد دینی است به گونه‌ای که از روش‌های تجربی در جامعه شناسی سیاسی، از روش عقلی در فلسفه سیاسی و کلام، از روش تاریخی در تاریخ اندیشه سیاسی، از روش نقلی در فقه سیاسی و از روش شهودی در عرفان سیاسی استفاده می‌شود.
معارف و عقاید جلد 2
نویسنده:
محمدتقی سبحانی، رضا برنجکار
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجلد دوم از مجموعه چهار جلدی عقاید و معارف دروس حوزه درباره امام شناسی می باشد که بررسی ابعاد مختلف امام شناسی مثل ضرورت، فوائد، نصب امام، فضایل امام و... می پردازد.
بازخوانی سنت و روش شناسی آن در اندیشه های محمد ارکون
نویسنده:
محمد مالکی؛ احمد بخشایش اردستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
http://ipsajournal.ir/?_action=articleInfo&article=292&vol=56,
چکیده :
موضوع سنت یکی از مسائل مهم و محوری در جهان اسلام می­باشد ، به ­طوری که هر گونه فهم و تفسیری درباره این موضوع ، می­ تواند تاثیرات سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری را به همراه داشته باشد. بازگشت به سنت و بازخوانی انتقادی آن، یک ضرورت تاریخی و اجتناب‌ناپذیر است؛ زیرا طی دهه ­های گذشته ثابت شد که پشت کردن به سنت، پروژه ­ای ناکام و شکست­ خورده می­ باشد. این امر مستلزم شناخت‌ بحث‌های روش‌شناختی و اتخاذ یک پروژه فکری روشمند از سوی هر اندیشمندی است که در این وادی گام می گذارد. در قرن بیستم، اندیشمندانی در جهان اسلام ظهور یافتند که با اتخاذ روش های پژوهشی نوین، دست به بازخوانی سنت زده اند. یکی از بارزترین این اندیشمندان که به جریان نومعتزله تعلق دارد، محمد ارکون(1928-2010) اسلام­ شناس برجسته الجزایری بود. در این تحقیق، با توجه به تلقی و تعریف وی از سنت، روش ­های پژوهشی وی، در بازخوانی سنت را مورد بررسی قرار می دهیم. در واقع،سوال اصلی این تحقیق این است که تعریف و تلقی ارکون از سنت چه تاثیری بر روش­ شناسی او در بازخوانی سنت داشته است؟ ما در اینجا، پروژه بازخوانی سنت محمد ارکون که به "نقد عقل اسلامی" معروف است، را با تمرکز بر روش­ شناسی وی بررسی نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که ارکون با توجه به تعریف، برداشت و تلقی خود از سنت،روش های پژوهشی متناسبی با این تعریف و تلقی به کار برده است. اتخاذ روش هایی مانند دیرینه شناسی،تبارشناسی و زبان شناختی،متناسب با تعریف و برداشت وی از سنت بود.
صفحات :
از صفحه 171 تا 196
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
خداشناسی و انسان‌شناسی در حکمت خالده با تکیه بر دیدگاه شوان و دکتر نصر
نویسنده:
زهرا طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سنت‌گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می‌گیرد معتقد به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی است که هرگز هم از بین نمی‌رود، واحد است و در قالب‌های گوناگون متجلی می‌شود. علاوه‌براین وسیله‌ی رسیدن انسان به خدا نیز هست. این معنای از سنت بسیار متفاوت است با سنت به معنای متعارف آن یعنی آداب، رسوم و عادت. سنت-گرایان بخصوص شوان معتقدند که در قلب تمام سنن حکمت خالده‌ وجود دارد. برخلاف نظر او که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقه‌الحقایقی می‌داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است نه از راه عقل جزیی، حکمت خالده از نظر نصر "حاوی" مابعدالطبیعه یا علم قدسی‌ است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می-ورزد.حکمت خالده شامل مبانی مابعدالطبیعی یا وجودشناسی، انسان‌شناسی، اخلاق و خداشناسی است. پیروان حکمت خالده را می‌توان منادیان خداشناسی توحیدی در جهان معاصر غرب دانست. دیدگاه آنان نقاط مشترک فراوانی با دیدگاه فیلسوفان و به‌ویژه عارفان مشرق زمین دارد چنان‌که می‌توان مدعی شد که مهم‌ترین مسائل حکمت خالده با رئوس مسائل عرفان اسلامی مشترک ‌است. مهمترین صفات الهی در نظر آنان عدم تناهی، اطلاق و خیریت است که راهگشای مسائل فراوانی است که انسان متجدد در زمینه‌ی خداشناسی با آنها روبروست مسائلی از قبیل خیر و شر و جبر و اختیار که بیش از هرچیز او را به خود مشغول کرده است. در این دیدگاه به تناسب مراتب مختلف وجودی می‌توان از انواع جبر واختیار سخن گفت،گاهی در مرتبه‌ی الهی و قلمرو امر مطلق و گاهی در مرتبه‌ی ‌بشری و قلمرو نسبیت و به اعتقاد نصر انسان تنها در اتصال با این مرتبه که قلمرو جبر و نیز اختیار محض است،کاملاً مختار و نیز مجبور خواهد بود. در بیان او، علاوه بر این جبر که وجه دیگر اختیار کامل است جبر دیگری نیز وجود دارد که به میزان فاصله‌ی انسان از امر مطلق برای او حاصل می‌شود، به معنای استقلال از اراده‌ی الهی است و آن جبر جسمی-روانی است. به اعتقاد سنت‌گرایان راه‌های مختلف وصول به ذات قدسی خداوند از خودشناسی شروع می‌شود. این مسأله به قدری دارای اهمیت است که شوان اصولاً مابعدالطبیعه را چیزی جز خودشناسی نمی‌داند و حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" را به‌عنوان شاهدی بر این مدعا بیان می‌کند و از انواع خودها در مسیر شناخت حق سخن می‌گوید.از این رو با شناخت خود می‌توانیم به شناخت خودِ مطلق نائل شویم. هرچند شوان و نصر هر دو این حدیث را بیان می‌کنند اما دیدگاهشان کمی متفاوت به‌نظر می‌رسدموضوع رساله‌ی حاضر،بررسی برخی از مهم‌ترین مبانی خداشناسی و انسان‌شناسی حکمت خالده است با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل‌کننده‌ی طریق سنت‌گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت‌ دیدگاه-های این دو فیلسوف معاصر، تا با بدست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان‌شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه‌های فلسفی معاصر روشن شود.
چیستی و هستی علوم انسانی
نویسنده:
محمدباقر حشمت زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان بالاترین رتبه را در بین مخلوقات داراست. او عامل اصلی علم و شناخت وهم پس از خالق، اصلی‌ترین موضوع شناخت و معرفت است. انسان با داشتن روح ملکوتی و جسم ناسوتی موجودی دوبعدی و منحصر به فرد است. او اگر برای علم و پژوهش موضوعیت و اولویت پیدا کند، مقدمات تاسیس علوم انسانی شکل می‌گیرد و نقطه آغاز و عزیمت این رشته طرح مجهولات اساسی درباره آدمی است . هنگامی‌که با کمک مفروضات و معلومات اثبات شده و متدها و روش‌های خاص علوم انسانی ، سؤالات مزبور پاسخ گفته شود، معارف انسان‌شناسی تولید و حاصل می‌گردد این معرفت پس از الاهیات مهم‌ترین و اولی‌ترین دانش بوده و برای دسترسی به آن باید از معلومات و اطلاعات مربوط به همه موجودات مطلع بود. از آنجا که این دانش دربارة انسان و جهت بهینه‌سازی حیات و سعادت اوست، فوق العاده مهم و ضروری است. لیکن علیرغم چنین ارزشی و اهمیت ذاتی، در عمل این دانش در جامعه و در بین آدمیان و در قیاس با سایر علوم و فنون ، چندان نقش و جایگاهی ندارد. در این رابطه می‌توان دور باطل و تسلسلی را دید که نمایانگر اوج آسیب‌ها و ناهنجاری‌های این معرفت بوده و راهبرد بهینه اعتلاء و ارتقاء علوم انسانی، شکستن این دور باطل است: سؤالات و دست‌اندرکاران چنین می‌نمایند که ضعف بنیادی و وضعیت موجود و ضعیف این معرفت،‌عامل اصلی انزوای آن است. در حالی که اصحاب این دانش بر این باورند که عدم توجه مسؤولین و عدم اعتنا به تولیدات و محصولات این علم، موجب ضعف و انزوای آن شده است.
سعادت انسان از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
زهراسادات مرتضوی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی انسان در برزخ از دیدگاه ملاصدرا و علامه محمد باقر مجلسی
نویسنده:
صفیه طلوع خراسانیان محبوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم مورد بحث فیلسوفان و عالمان دینی، عوالم پس از مرگ بویژه عالم برزخ است. مساله عالم برزخ به‌عنوان عالمی ورای ماده، همواره مورد توجه مردم بوده و به همین جهت در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) به آن زیاد پرداخته شده است. فیلسوفان اسلامی نیز در مباحث معاد، به بحث از عالمی واسطه میان دنیا و قیامت پرداخته‌اند.در این پژوهش به طرح دیدگاه‌های صدرالمتالهین و علامه مجلسی در رابطه با عالم برزخ و انسان برزخی پرداخته شده است. در ابتدا دیدگاه کلی هر کدام از این دو دانشمند درباره عالم برزخ طرح شده و در ادامه به بررسی و شناخت عالم برزخ و عالم قبر و اوصاف و ویژگی‌های آن و سپس به بررسی انسان برزخی و کیفیت وجود و زندگی او در این عالم از نظر صدرالمتالهین و علامه مجلسی پرداخته شده است. در نهایت نیز به مقایسه دیدگاه‌های فیلسوفانه صدرالمتالهین و روایات معصومین (علیهم السلام) که علامه مجلسی در کتب خود آورده پرداخته شده و میزان تطابق دیدگاه‌های این فیلسوف بزرگ با روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان دادند که دیدگاه صدرالمتالهین جز در موارد معدودی بسیار مطابق با روایات معصومین(علیهم السلام) می باشد. ملاصدرا زندگی برزخی و ثواب و عقاب آنرا، نتیجه اعمال فرد در طول حیات دنیوی می‌داند، عالم برزخ را در مرتبه بالاتر و مشرف بر عالم دنیا می‌داند و به تجسم اعمال در برزخ معتقدست، همانگونه که روایات نیز به این موارد اشاره دارند. اما جایگاه شکوفا شدن استعدادها و تکامل را فقط حیات دنیوی می داند در حالی که طبق روایات تکامل و تنزل برخی افراد در برزخ نیز ادامه پیدا می کند.
  • تعداد رکورد ها : 68