جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
بررسی آرای فلسفی و کلامی ابوالبرکات بغدادی
نویسنده:
حسن غفوری فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالبرکات بغدادی از فیلسوفان قرن ششم هـ-ق است وی در کتاب خود المعتبر انتقادات زیادی را به ارسطو و فیلسوفان مشائی خصوصا ابن سینا وارد می‌کند. از این رو وی بعنوان فیلسوف منتقد محسوب می شود.زمان نزد ابوالبرکات برخلاف مشائیان مقدار وجود است نه مقدار حرکت.وی همچنین زمان را قدیم و نامتناهی می داند. بغدادی نفس را قوه ی حالّ در بدن می داند که بوسیله آن، افعال خود را باشعور و معرفت انجام می دهد. از نظر او وجود نفس، بدیهی است. وی نفس را جوهری غیر جسمانی و حادث می داند. در بحث صفات خداوند، محوریت اصلی به صفت واجب الوجود بودن خداوند بر می گردد وی نورالانوار را شایسته خداوند می داند.ابوالبرکات خداوند را عالم به جزئیات و علم را از مقوله اضافه می داند.او همچنین خداوند را دارای اراده های متجدد و متعدد می داند. ابوالبرکات ثابت می‌کند که عدم زمانی هیچ تاثیری در خلق و ایجاد ندارد. و عالم مخلوق قدیم الهی است. وی قاعده الواحد را هر چند رد نمی کند ولی نظریه مشائیان را نمی پذیرد و خود در این باره نظری? جدیدی ارائه می دهد.در نظر ابوالبرکات قضا آن امر کلی است که در علم ازلی یا حرکت افلاک می باشد.و قدر تقدیر و تعین آن قضا برموجودات است.
بود و هست زمان در روایتهای  قرآنی
نویسنده:
نادره سادات سرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زمان از دیرباز یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه اندیشمندان بوده است خواه در حوزه ی فلسفه، خواه در حوزه ی هنر و خواه در حیطه ی علم. نگاهی اجمالی به هریک از حیطه های یاد شده، نه تنها بیانگر اهمیت موضوع زمان که نمایانگر مناقشات و اختلاف نظرهای گوناگون در این زمینه خواهد بود. همین گونه گونی در آراء حکما و متفکران ادیان و مذاهب مختلف نیز دیده می شود. برای نمونه حکمای مسلمان به رغم تأسی به یک کتاب مشخص- قرآن- پاسخ های متفاوتی به چیستی و ماهیت قرآن داده اند. از این رو برای فهم منظر دین اسلام نسبت به زمان باید به قرآن مجید مراجعه کرد و ماهیت و بود زمان را از چیستی و نمود آن در این کتاب الهی نتیجه گرفت. از مطالعه ی اشکال نمود زمان در قران مجید نظیر سنتهای الهی، سوگندها، عالم خلق و امر، شاخص های زمانی و روایت ها، چنین نتیجه می شود که زمان یکی از مخلوقات خداوند و مفهومی مستقل از حرکت است. درک انسان از زمان نیز تابع درجه ایمان و زیست- جهان اوست.در میان تمامی اشکال نمود زمان، روایتها به دلیل پیوند ناگسستنی شان با زمان- از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این رساله پایه ی زمانی شش روایت از قرآن کریم- روایت آفرینش، روایت اصحاب کهف، روایت عزیر، سوره ی تحریم، روایت اصحاب اعراف، و روایتی از بهشت و جهنم در سوره ی واقعه مورد تحلیل قرا گرفته اند. ویژگی خاص این روایت های وحیانی- همچون استفاده ی حداقلی از توصیف، کاربرد وسیع صنعت التفات در دو سطح گیرنده و فرستنده، و عدم تبعیت افعال از منطق دستوری، و انطباق زمان گفتمان بر زمان عمل روایت، بیانگر تمایز آنها از روایت های بشری است. از این رو نمی توان دستور و بوطیقای متعارف را در مورد روایتهای وحیانی به کار بست.
عنصر زمان در فلسفه‌ی کانت و هایدگر
نویسنده:
حسین آزاد منجیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این جستار در پی آن است که نقش زمان را در معرفت‌شناسی و وجود‌شناسی فلسفه‌ی کانت و هایدگر مورد بررسی قرار دهد. بههمین منظور پایان‌نامه‌ی حاضر در سه بخش تدوین شده است. بخش نخست در پی دست‌یابی به معانی کلی و عام زمان نزد دو فیلسوف است. در بخش دوم، با اشاره به فلسفه‌ی هر دو فیلسوف سعی شده است تا نقش زمان در مباحث وجودشناسی آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. در این‌جا، سعی شده تا با توجه به تفسیری که هایدگر از فلسفه‌ی کانت داشته است به تقریب آراء آنان در باب نقش زمان در وجودشناسی نیل شود. به این منظور برای تبیین زمان‌مندی دازاین، ابتدا به سه ساحت بنیادین دازاین یعنی قیام ظهوری، درافتادگی و پرتاب‌شدگی پرداخته و پس از آن، پروا که این سه ساحت را متحد می‌سازد تبیین شده‌ است و نشان داده شده که چگونه هایدگر از پروا به زمان-مندی می‌رسد. در ادامه آراء کانت در باب حسّیات استعلایی و شاکله‌ی وجود مورد بررسی قرار گرفته و قوه‌ی خیال در کانت با زمان‌مندی نزد هایدگر همسان دانسته شده است. در بخش سوم، با تأکید بر معرفت‌شناسی دو فیلسوف مسأله ی زمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش حسّیات استعلایی، شاکله‌ها و مقولات کانت به تفصیل بررسی شده وبا نگاه خاصی به پدیدارشناسی هایدگر، سعی شده است تا اندیشه های این دو فیلسوف به یکدیگر نزدیک شود. در پایان نشان داده شده است که هایدگر نتوانسته است مسأله‌ی فاصله ی بین پدیدار و شیء فی نفسه را که در فلسفه ی کانت ایجاد شده بود، حل نماید.
فلسفه ی طبیعتِ هگل
نویسنده:
مجید اکبری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده طبیعیات بخش مهمی از اندیش ه ی فلسفی است . کوشش شده است با درآمدی کوتاه به دوران باستان، نوزایی، روشنگری و ایده باوری به فلسفه ی طبیعت هگل پرداخته شود . راه ورود به فلسف ه ی طبیعتِ هگل بازخوانی و بررسی ایده باوران بزرگ آ لمان همچون کانت، فیشته و، به ویژه، شلینگ است؛ نزدِ هگل، بخش های فلسفه ی طبیعت عبارت اند از : ( 1) مکانیک: طبیعت در شکلِ انتزاعی، ساده و مبه م ترین صورتِ ”ایده“ لحاظ می شود . بنابراین مکانیک با ماده، اما ماده ی بی شکل، سروکار دارد . ( 2) فیزیک : در قلمروهای طبیعت مکانیکی تنها و تنها کمیت وجود دارد و همه ی نسبت ها و مشخصه ها کمّی هستند . ماده ای که فیزیک با آن سروکار دارد تک یا کیفی است . ( 3) اُرگانیک: طبیعت ویژگیِ موضوع را به دست می آورد، همراه با آن قدرتی را نیز کسب م ی کند که به واسطه ی آن همه ی جزءهای ناهمگونش را زیر کنترلِ خود گرد می آورد و نگه می دارد
صفحات :
از صفحه 29 تا 54
زمان از نگاه ملاصدرا و هایدگر
نویسنده:
مجید شجاعی قادیکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا مبدع حکمت متعالیه در فلسفه اسلامی است . او معتقد به اصالت وجود است و وجود را مشکک می داند . او بر خلاف پیشینیان از جمله ارسطو و ابن سینا ، حرکت را نه فقط در اعراض بلکه در جوهر نیز می داند . از نظر او وقتی اصالت جوهر را به جای اصالت ماهیت انتخاب کنیم مشکل حرکت جوهری حلمی شود او معتقد است زمان وابسته به حرکت است و امری پیوسته می باشد و برای اثبات زمان از دو دلیل طبیعی و الهی استفاده می کند . در فلسفه ملاصدرا حرکت جوهری و زمان رابطه نزدیکی با هم دارند . بدون حرکت جوهری زمان را هم نمی توان تصور کرد . زمان در نزد او مانند وجود ،خلق مدام و آفرینش جهان را توجیه می کند . و هایدگر یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است که تلاش نمود انسان را به خانه اصلی خود یعنی جهان بر گرداند . و همچنین مشکل نیهیلیسم که قبل از او نیچه مطرح کرده بود را حل کند .او در کتاب مهم خود « هستی و زمان » ریشه بحران انسان معاصر غربی را در هردو مورد بی خانمانی و نیهیلیسم در غفلت از وجود می داند . او تعریف جدیدی از انسان ارائه می دهد و آن را « دازاین » می نامد . دازاین تنها موجودی است که هستی خود را می فهمد .پس او می تواند وجودی اصیل یابد و همه موجودات دیگر نسبت با انسان هستی می یابند . هایدگر در بخش دوم کتاب هستی و زمان در مورد زمانمندی صحبتمی کند او به نقد نگرش سنتی از زمان می پردازد . در قسمت زمانمندی ، هایدگر تلاش می کند تا راه رسیدن به اصالت را نشان دهد . انسان با آگاهی از مرگ و آزادی انتخاب می تواند بطور صحیح از امکانات محدود خود استفاده کند و بطور صحیح زندگی کند . او در زندگی روزمره خود ممکن است دچار داسمن و زندگی غیر اصیل شود و به سخن بیهوده و هرزگی دست زند اما در ضمن او می تواند به گذشته نظر کند و به سوی آینده حرکت کند . دازاین یک موجود تاریخمند است .او میان سنت و نو آوری است . هستی او در میان دو سرحد تولد و مرگ می زید .هایدگر و ملاصدرا درعین حال که دربسیاری از اندیشه ها تفاوتهای جدی دارند مانند تلقی این دو فیلسوف از اصالت وجود ،ولی نقاط اشتراکی نیزدردیدگاه این دو فیلسوف نسبت به هستی و زمان وجود دارد
بررسی و مقایسه دیدگاه‌های حکمت متعالیه و فیزیک نوین درباره حرکت و زمان
نویسنده:
مسعود ابوالحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مباحث مربوط به زمان، ملاصدرا به عنوان بزرگترین و مهمترین چهره فلسفه اسلامی، الفاظی به کار می‌گیرید که ظاهراً با الفاظ آینشتین به عنوان بزرگترین شخصیت در فیزیک مدرن مشابه است. آنچه صدرالمتألهین در این مبحث بدان می‌پردازد، از مهمترین و جالب‌ترین دستاوردهای فلسفه اسلامی بشمار می‌رود و در عین غنا از انسجامی درونی با بقیه ابتکارات و نظریات وی بالاخص نظریه «حرکت جوهری» برخوردار است. ایشان در عین حالی که بر اساس مبنای اسلاف خویش زمان را مقدار حرکت می‌داند، آنرا «بُعد چهارم» اشیاء معرفی کرده و همانند ابعاد سه‌گانه، زمان را از ذاتیات جسم می‌داند. آینیشتن نیز در نظریاتی انقلابی با نام «نسبیت عام» و «نسبیت خاص»، که مبنای فیزیک مدرن و تحولات بعدی آن قرار گرفت، زمان را در کنار مختصات سه‌گانه، «بعد چهارم» و متحد با آنان معرفی نمود. هر یک از این دو تفکر در حوزه خود سبب‌ساز تحولات اساسی و دستاوردهای شگرفی شد. این رساله بر آن است که سیر تاریخی هر یک از این دو نظریه در باب زمان را در بستر حوزه خویش بررسی نموده و سپس به مقایسه و تطبیق بین آنان بپردازد.
زمان در فلسفه ارسطو، ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مرضیه سپهوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زمان از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی است به‌گونه‌ای که فیلسوفان، هرکدام تعریفی متفاوت از آن ارائه کرده‌اند. در این نوشتار سعی شده است «زمان» از دیدگاه سه فیلسوف بزرگ مشاء ارسطو، ابن‌سینا و خواجه‌نصیرالدین طوسی تبیین و بین نظریه‌های ایشان مقایسه شود. به رغم این‌که گروهی از معاصران ارسطو منکر وجود زمان بوده‌اند، وی زمان را به‌عنوان یک امر حقیقی، عینی، دارای ارتباط ناگسستنی با حرکت و درعین‌حال متمایز از حرکت پذیرفته است. معلم اول زمان را مربوط به امور طبیعی و مادی می‌داند؛ و امور نامتحرک را خارج از زمان تلقی می‌کند. وی زمان را «مقدار حرکت از حیث تقدّم و تأخر» تعریف کرده است. زمان از نظر وی یک امر عرضی غیر قار است که به‌تدریج موجود می‌شود. ارسطو «آن» را مرز مشترک و مای? وحدت هر دو قسم زمان یعنی گذشته و آینده می‌داند و «آن» را از بخش‌های زمان به‌حساب نمی‌آورد. شیخ‌الرئیس، به پیروی از معلم اول، زمان را مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخر می‌داند که اجزای آن در وجود قابل اجتماع نیست. وی براهین متعددی برای اثبات وجود زمان اقامه کرده است. ابن سینا در کتاب شفاء بحث زمان را در قسمت طبیعیات و مبتنی بر «حرکت» و «تقدم و تأخر» بیان کرده، اما در اشارات این بحث را در قسمت الهیات و از راه «حدوث و قدم» اثبات می‌کند. ابن‌سینا دلایل منکرین زمان را بیان کرده و به آن‌ها پاسخ داده و وجود زمان را از طریق ماهیت آن مستدل ساخته است. شیخ، مانند ارسطو، زمان را عین تجددمی‌داند که بدون حرکت موجود نبوده و قائم به آن است. خواجه نصیر، در شرح بر اشارات، مانند شیخ، وجود زمان را از راه «حدوث» اثبات کرده، زمان از نظر وی مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخری است که ذاتی زمان بوده و به‌صورت متصل و به تدریج حادث می‌شود. پس دیدگاه طوسی در بحث زمان به‌طور کامل شبیه نظریه شیخ است. آرای هر سه فیلسوف موردتحقیق دربحث زمان نزدیک به هم و در بسیاری موارد مشابه است، اختلاف بین آن‌ها بیشتر در نحو? استدلال و استفاده از تقریرهای متفاوت است. هر سه فیلسوف زمان را در طبیعیات و در رابطه با حرکت تعریف کرده‌اند. گردآوری مطالب این تحقیق به روش کتابخانه‌ای و روش پژوهش آن توصیفی تحلیلی است.
نتایج فلسفی نظریه حرکت جوهریه "ملاصدرا"
نویسنده:
سبحان دانش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حرکت جوهری به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مباحث فلسفه اسلامی، با نام صدرالمتألهین شیرازی گره خورده است. ملاصدرا با کشف این نظریه، تفسیر نوینی از حرکت ارایه کرد که نتایج مهمی را به ارمغان آورد. او ثابت کرد که وجودات مادی در اثر تحول درونی، هر لحظه هویت جدیدی یافته، و صورت قبلی دگرگون می‌شود. از نظر وی، ثبات و قرار در ذات موجودات مادی و اعراض آن‌ها راه ندارد، و همه عالم طبیعت یک هویت اتصالی و متصرم دارد. بنابر این، میان طبیعت و تجدد، دوگانگی وجود ندارد. جاعل به جعل بسیط، وجودی را جعل می‌کند که عین حرکت است؛ نه این که جعل جاعل به نحو مرکب باشد که یک وجود ثابت را خلق نموده و سپس حرکت را به او ملحق نماید. پس وجود طبیعت متحرک، عین همان وجود تدریجی، و بقایش عین حدوث آن می‌باشد. سنخیت میان علت و معلول، تبعیت حرکات عارضی از جوهر، انقلاب ماهیت عرض به جوهر، و تشخص شیء به وجود آن، دلایل و براهین ملاصدرا برای اثبات حرکت جوهری است. صدرالمتألهین با تفسیری که از حرکت جوهری ارایه کرد، نتایج مهمی از قبیل غایت‌مندی عالم طبیعت، معاد جسمانی، جسمانیت حدوث نفس و روحانیت بقای آن، ربط حادث به قدیم، ربط متغیر با ثابت، حدوث زمانی عالم، و اثبات بعد چهارم زمانی را برای ماده به‌دست آورد. این نتایج، برای انسان موحد افق‌های نوینی را می‌گشاید؛ زیرا درمی‌یابد که قافله موجودات همگی به‌سوی ملکوت و کمال مطلق رهسپار هستند، و هر یک، حامل امکان استعدادی است که هر لحظه در حال تحول است، و همه آن‌ها با وجود کثرتی که دارند نماینده یک حقیقت، و جلوه‌های یک وجود هستند. انسان نیز در این مجموعه، با حرکت جوهری می‌تواند به مرتبه عقل بالملکه، و سپس به مرتبه عقل بالفعل، و در نهایت به عقل مستفاد برسد، و بدین ترتیب به مقام خلیفه الهی نایل شود.
بررسی تطبیقی در باب زمان در فلسفه هایدگر و ملاصدرا؛ با تأکید بر هستی و زمان و اسفار اربعه
نویسنده:
رضا دهقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه تطبیقی الگوی تاکنونی رایج در جامعه فلسفی ایران بوده است و ذیل آن روشهای مختلفی ارائه شده است. این رساله سعی در گذر از این روشها می کند و به جای آن الگوی پژوهشی پولی ل.پ را ارائه می کند. پولی لوگ استانداردهایی دارد که در مطالعه موضوعات مختلف بایستی رعایت شود. با رعایت این استانداردها امکان فهم متفکران به دور از هرگونه داعیه مطلق انگاری به وجود می آید. هایدگر و ملاصدرا از جمله مهمترین متفکران دو سنت اسلامی و غربی هستند که برای تعامل و گفتگوی میان فرهنگی باید به همزبانی این دو در مسائل اصلی اندیشه ایشان رسید که از جمله این مسائل، مسئله زمان است. مسئله زمان در اندیشه هایدگر اهمیت محوری دارد. برای هایدگر زمان در نسبت با دازاین طرح می شود. معنای هستی دازاین پروا است و زمان مندی عین هستی دازاین است و متفکران در تاریخ مابعدالطبیعه فهمی مبتذل از زمان داشته اند. بنابر تعریف هایدگر از زمان مبتذل هرچند فهم ملاصدرا از زمان در نسبت با انسان است اما همچنان فهمی مبتذل است. اما اگر الگوی پژوهشی پولی لوگ را جایگزین الگوهای رایج کنیم، نتیجه ای دیگر حاصل می شود و امکان گفتگوی دو متفکر با شأن برابر در مسئله ای مهم فراهم می شود که در آن از هر گونه مقایسه شتابزده جلوگیری شده و به جای اراده معطوف به تفوق یا غیره، اراده معطوف به فهمیدن جایگزین می شود و می توان به فهمی مناسب رسید.
چالش مفهوم زمان در آیین هندو
نویسنده:
هدیه دلگیر,طاهره توکلی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان همواره با پرسش از چیستی زمان و تاریخ مواجه بوده است؛ از خود می پرسد زمان و تاریخ چیست؟ و ما چه رابطه ای با آنها داریم. این پژوهش با رویکرد تحلیلی نظری به پاسخ به چنین پرسشی، در آیین دین هندو می پردازد. در این آیین، دو الگوی خطی و دوری به چالش کشیده می شود و در نهایت طرح دوری زمان(کاله)، بازنمایی بیشتری دارد. در زمان دوری، زمان چرخه ای است که درون آن حوادث الف، ب، ج و... وجود دارند. یک الگو از زمان دوری، الگوی تناسخ است که چرخه زندگی و مرگ است. در زروان نیز زمان دوری است، ولی همانند آیین هندو، به صورت بازگشت ابدی نیست، بلکه رجعت به مبدایی ابدی است. دوره کامل زمان کرانمند، که دوازده هزار سال است، پس از سه هزاره آخر رستاخیز تن روی می دهد و رجعت به اصل است. نوع دوم به زمان، خطی یا آفاقی است. نکته مهم انگاره خطی، نگاه رشته ای است، که همه چیز یک آغاز و یک پایانی دارند و این دو نمی توانند شبیه هم باشند و امکان جابه جایی آنها هم وجود ندارد. پژوهش حاضر به بررسی مفهوم زمان در ودا، اتهرودا و اوپه نیشد و تقسیمات آن و همچنین مکاتب فلسفی هند پرداخته، نشان می دهد که در نهایت تاریخ (ایتی هاسا)، معنای عام و متعارف و تعریفش در ادیان خطی را از دست داده است؛ زیرا هندوها به دنبال تجربیات تاریخی و حوادث گذشته نیستند، بلکه به دنبال معنا در متون و آموزه های دینی خود هستند.
  • تعداد رکورد ها : 64