جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
حاشية الشهاب المسماة عناية القاضي و كفاية الراضي على تفسير البيضاوي المجلد 6
نویسنده:
عبدالله بن عمر بیضاوی؛ حاشیه نویس: احمد بن محمد خفاجي
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تقريب القرآن الى الاذهان المجلد 3
نویسنده:
محمد حسيني شيرازي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار العلوم,
چکیده :
تقريب القرآن إلى الأذهان، اثر سيد محمد شيرازى، به زبان عربى است. اين تفسير، شامل توضيح مختصر و قابل فهم عموم، درباره همه آيات قرآن مى‌باشد. اين تفسير، در 5 مجلد ارائه شده است. تفسير آيات، با شماره مخصوص هركدام از آنها از آيه قبل جدا گرديده و به شكل مزجى ترتيب داده شده است؛ به همين جهت، اين تفسير از عناوين بحث‌ها خالى است. مفسر، در هر سوره، بعد از بيان نام سوره، مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات، جملگى يا به‌تناوب نازل شدن و وجه تسميه آن، به تفسير و شرح آيات سوره مى‌پردازد. روش اين تفسير، تدبرى، اجتهادى و از جهتى نيز روايى مى‌باشد. مؤلف در توضيح و تبيين آيات، بر معانى لغوى تكيه كرده است. اين تفسير از اطناب و تعقيد و پيچيدگى در عبارات و مفاهيم و تفصيل‌هاى معمول در برخى از تفاسير، به‌دور است. درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، مطالب زير قابل توجه است: * مفسر از ذكر مصادر خود در لابه‌لاى تفسير دورى جسته است و از قصص اسرائيلى و مطالب تاريخى كه ارتباط مستقيمى به تفسير ندارد، اجتناب نموده است. * با تكيه بر شيوه اهل‌بيت(ع) در تفسير، از اخبار و روايات منقول از آنها كه در صدد تفسير آيه باشد، استفاده نموده است؛ افزون بر اين، روايات اسباب النزول را مطرح كرده و در تبيين آيه از آنها بهره برده است. * در مسائل فقهى، احكام را با تعليل و توضيح بيشترى، به شكل وسيع‌تر بيان مى‌كند و طبق معمول مفسرين شيعه، عقايد فقهاى اماميه را بيان مى‌دارد (مثلا ر.ک: ج2، ص11). * برخى مطالب را به شكل سؤال و پاسخ مطرح مى‌نمايد و در اين قالب، هم به توضيح آيه مى‌پردازد و هم شبهه‌اى از شبهات مختلف نسبت به مسائل قرآنى و اسلامى را، پاسخگويى مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج2، ص25). * مسائل اعتقادى و كلامى را به‌تناسب آيه، بدون بسط و تعرض به ساير اقوال (اما با اشاره به آنها) مطرح مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج2، ص45). * دفاع از مبانى اسلامى و رد شبهات و ادعاهاى باطل را وظيفه خود مى‌داند و در لابه‌لاى تفسير آيات به آن مى‌پردازد، از جمله در ذيل آيه 28 سوره توبه بحث نجاست كفار و حكمت آن را مطرح مى‌كند. * مفسر سعى نموده است بين قرآن و زندگى انسان در بخش‌هاى مختلف سياسى، اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى، تربيتى، خانوادگى و... ارتباط برقرار نمايد و بدين وسيله قرآن را كتاب زندگى معرفى نموده و تلاش كرده تأثيرات آن را در زندگى انسان به‌گونه‌اى ملموس نشان دهد. * مفسر عنايت خاصى به ذكر ارتباط بين سور دارد و سعى نموده انتهاى سوره قبل را با ابتداى سوره بعد از جهت موضوع مرتبط نمايد (مثلا ر.ک: ج2، ص43). * در تفسير آيات، معمولا (در صورت وجود سبب نزول)، ابتدا به نقل شأن نزول و سپس به بيان مفردات مشكل آيه و تفسير دقيق آيات به شكل مزجى و مختصر و با بيانى برگرفته از تدبر در آنها، مى‌پردازد و در مواردى، از توضيح و تفسير فراتر رفته، مخاطبان آيه را نام برده و كلماتى افزون بر توضيح آيه مطرح كرده است كه اين مسائل گاه جنبه اعتقادى و هدايتى داشته و گاه جنبه تاريخى. هر از چند گاهى نيز به مسائل ادبى و اعرابى اشاره دارد (مثلا ر.ک: ج2، ص29). * وى سعى دارد قرآن را به‌صورت يك مجموعه به‌هم‌پيوسته نشان دهد؛ به همين جهت، علاوه بر ربط موضوعى بين سور، به ربط بين معانى آيات نيز مى‌پردازد؛ براى نمونه، آيات 205 تا 254 سوره بقره را كه مسائل مختلفى از قبيل حج، جاهلين و تعصب آنها، منافقين، مجاهدين، حركت انبيا، وعده‌هاى خداوند به مؤمنين، مشركين و سؤال‌هاى آنها، احكام خانواده، بانوان، ولادت، بحث انفاق، موت، قتال و جهاد و... در آنها مطرح است، در سياق واحدى به هم ربط مى‌دهد. * با توجه به جايگاه «بسم الله» در هر سوره، حدود 120 معنا براى آن به‌تناسب سور بيان كرده‌اند و در هر سوره مطلبى اضافه بر معناى معمول ابراز داشته‌اند. * درباره حروف مقطعه، معتقدند برخى از اسرار آن را در آينده، علما، كشف خواهند نمود؛ همچنان‌كه برخى اسرار و علل طبيعت و قوانين حاكم بر آن، رفته‌رفته كشف شد. * در بحث‌هاى اجتماعى، نقشى اساسى براى شورا قائلند و آن را در مقاطع مختلف زندگى اجتماعى از خانواده، محله، روستا، شهر، استان و تا اداره كل جامعه، جارى مى‌دانند و حتى در سطح فقها نيز قائل به شوراى فقها مى‌باشند؛ به همين جهت، در ذيل آيه 39 سوره شورى، به اين بحث مى‌پردازند و ضمن آن، نقدى هم بر شيوه دمكراسى حاكم بر غرب مطرح مى‌كنند. * اين كتاب داراى دو مقدمه طولانى مى‌باشد: مقدمه اول، حدود 70 صفحه از محقق محترم، فاضل الصفار به سال 1423ق، مى‌باشد. در اين مقدمه، در باب اعجاز قرآن و كيفيت اعجاز آن سخن به ميان آمده است. نويسنده، معتقد است قرآن، موسوعه‌اى از اعجازهاست؛ اعجاز در بحث‌هاى اجتماعى، در بحث‌هاى سياسى، در بحث‌هاى اخلاقى، در بحث‌هاى نظامى، در بحث‌هاى اقتصادى، در بحث‌هاى تربيتى، در بحث‌هاى ادبى، اعجاز در بخش تلاوت، در بحث‌هاى معنوى و بركاتى كه براى نفوس انسان‌ها دارد، اعجاز در بيان اخبار گذشتگان و آيندگان، اعجاز در اخبار از ضمائر انسان‌هاى منافق، كافر و مشرك، اعجاز از جهت اشتمال آن بر احسن الآداب، اعجاز از جهت سعه مضامين و كثرت آيات و سوره‌ها، اعجاز از جهت فصاحت و بلاغت، اعجاز از جهت اسلوب و... بلكه قرآن به‌تناسب اولويت‌هاى هر انسان و به عدد افراد بشر اعجاز خاص خود را دارد؛ همان‌گونه كه طرق الهى براى قرب به پروردگار، به عدد نفوس خلايق است. پس از آن به بحث‌هايى مانند، اهتمام شيعه به قرآن، قرآن و اهل‌بيت(ع)، اشاره‌اى به علوم قرآن، مفسرين شيعه، علم تفسير، انواع تفسير، روش‌هاى جديد در تفسير و بحث «القرآن يفسره الزمان» مى‌پردازد. بعد از آن، روش و ويژگى‌هاى تفسير «تقريب الأذهان» و مفسر آن را بيان مى‌دارد. مقدمه دوم، با عنوان «المدخل»، به بحث‌هايى از قبيل قرآن كتاب هر عصر و سرزمين، قابل تطبيق بودن دستورهاى قرآن در هر عصر و زمان، لزوم تطبيق فكر و عمل با قرآن و توضيحى در باب عظمت و والايى قرآن، پرداخته است. اين مقدمه، از كتاب ديگر مفسر، به نام «حول القرآن الكريم»، برگرفته شده است. مفسر خود مقدمه‌اى كوتاه در نيم صفحه، به تاريخ 1383ق بر تفسير خود، نگاشته‌اند و اتمام نگارش تفسير نيز در همين تاريخ در شهر مقدس كربلا مى‌باشد. جلد سوم به تفسیر سوره‌های رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور و فرقان می‌پردازد.
نفحات الرحمن في تفسير القرآن المجلد 4
نویسنده:
محمد بن عبدالرحيم نهاوندي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة البعثة,
چکیده :
نفحات الرحمن في تفسير القرآن تأليف محمد نهاوندى، شامل تفسير تمام سوره‌هاى قرآن است. تأليف كتاب در چهار جلد در سال 1369ق به پايان رسيده و در سال 1370ق چاپ آن كامل گرديده است. اين تفسير به دو زبان فارسى و عربى نگاشته شده است تا از اين رهگذر استفاده و بهره‌گيرى از آن براى همگان ميسر گردد. مفسر محترم پس از نقل آيات، ابتدا به تفسير فارسى مى‌پردازد و آنگاه مطالب را به‌گونه مفصل به زبان عربى بيان مى‌كند. تقريباً يك چهارم مجموعه كتاب را بخش فارسى آن به خود اختصاص داده است كه مى‌تواند به‌صورت مستقل چاپ و براى فارسى‌زبانان مورد استفاده قرار گيرد. مؤلف گرانمايه، قبل از ورود به تفسير، مباحثى از علوم قرآن را به عنوان مقدمه و با نام «طرفه» بيان كرده است كه مجموع آن به چهل بحث مى‌رسد. اهم آن مباحث عبارتند از: اعجاز قرآن، نزول قرآن، جمع‌آورى قرآن، نام‌هاى قرآن، صيانت قرآن از تحريف، ترتيب و تقسيم‌بندى و نام‌هاى سور، محكم و متشابه و تفسير و تأويل، حروف مقطعه، نسخ در قرآن، ظهر و بطن قرآن، رفع تناقض در آيات، برترى قرآن بر ساير كتب آسمانى، تعليم و تعلّم، تلاوت و حفظ قرآن، برترى برخى سور و.... مفسّر گرانقدر همانند تفسير صافى، آيات را با بيانات تفسيرى پيوند داده و در هر يك از قسمت‌هاى آيه، به تناسب از بحث‌هاى ديگر استفاده كرده است؛ به عنوان نمونه در ذيل آيه 4 سوره بقره چنين آورده است: و الذين يؤمنون و يصدقون تصديقاً حقيقياً لسانياً و جنانياً بما أنزل من السماء متدرجاً إليك من القرآن و جميع احكام شريعتك...و ما أنزل من الكتب على ساير الانبياء من قبلك . و بدين‌شكل تفسير قرآن كريم را با بيانات تفسيرى، شأن نزول‌ها، روايات و به تناسب با ذكر مباحث فقهى و كلامى به پايان مى‌برد و در ضمن بيان اين مباحث، نظرات خود را نيز بيان مى‌دارد. استفاده گسترده مرحوم نهاوندى از روايات گوناگون، جلوه‌اى خاص به تفسير بخشيده است. وى در پيشگفتار كتاب مى‌گويد: من كوشش فراوانى را براى نقل روايات وارده از طريق عامه و خاصه نموده‌ام «بالغت في الجد بنقل ما وصل الىّ بطرق الخاصة و العامة من الروايات». بهره‌گيرى فراوان مؤلف محترم از روايات به‌گونه‌اى است كه اين تفسير را مى‌توان تفسير روايى دانست. روايات نقل شده در اين كتاب تنها روايات تفسيرى نيست بلكه به هر مناسبتى از روايات بهره برده است؛ مثلاً ذيل آيه امر به معروف و نهى از منكر روايات متعددى نقل مى‌كند كه قطعاً جنبه تفسيرى نداشته و صرفاً تأكيدى بر مفهوم آيه و اهميت و فضيلت اين فريضه الهى است. هچنين از اين نمونه است، رواياتى كه در بيان تاريخ امم گذشته آورده است. در نقل روايات از منابع فراوانى سود جسته است كه خود در خاتمه مقدمه از آنها نام برده است: 1.جوامع الجامع 2.بحار الانوار، 3.حاشيه كتاب اسرار التنزيل، 4.تفسير صافى، 5.مفاتيح الغيب، 6.الاتقان، 7.اسرار التنزيل، 9.روح البيان و 10.وسائل الشيعة. مرحوم نهاوندى در ارتباط با روايات و اخبار اسرائيلى به شدت موضع‌گيرى مى‌نمايد و آنها را با معيار عقل و كتاب سنجيده و مردود مى‌شمارد؛ به عنوان نمونه ذيل آيه «و اتّبعو ما تتلوا الشّياطين على ملك سليمان و ما كفر سليمان و لكنّ الشياطين كفروا يعلّمون النّاس السحر...» پس از نقل برخى از روايات در اين زمينه مى‌گويد: «لا يخفى انّ الروايات التي تكون موافقة لما اشتهر بين العامه لا بدّ من حملها على التقيّه لمخالفتها للكتاب و العقل و قال بعض العامة إنّ مدارها ماروته اليهود و أما توجيهها بالذى تكلّفه الفيض و بعض العامة ففى غاية البعد و حملها على كونها أسرارا لا يناسب رواتها كعطاء و ابن الكوّاء لبداهة عدم كونهما من أهل السر و الفهم. و الحاصل أنّ الروايات الدالة على عصيان الملكين بالشرك و الزنا و شرب الخمر و قتل النفس و مسخ الزهرة مما يجب ردها او رد علمها إليهم عليهم‌السلام». يكى از مواردى را كه مفسر مورد توجه قرار داده است ذكر شأن نزول‌هاى وارده است و چون شأن نزول‌ها به‌صورت روايت مى‌باشند لذا اين خود بخشى از مسأله بهره‌گيرى از روايات به‌حساب مى‌آيد. آنچه لازم به ذكر است، اين‌كه اصولاً مؤلف پس از نقل روايات در هر قسمت در صورتى‌كه بين آنها تعارض و اختلافى باشد درصدد جمع بين آنها برمى‌آيد و به‌گونه‌اى تخالف و تضاد بين آنها را برطرف مى‌سازد. يكى ديگر از برجستگى‌هاى اين تفسير تلاش گسترده مفسّر، در بيان ارتباط سور و آيات است امّا اين‌كه تا چه اندازه در اين جهت موفق بوده است، مجال ديگرى مى‌طلبد.اين امر ناشى از انديشه مفسّر در اين بحث است، چه اين‌كه در مسأله جمع‌آورى قرآن و اين‌كه آيا قرآن به‌صورت موجود و با همين ترتيب در زمان شخص پيامبر اكرم(ص) شكل گرفته يا اين ترتيب پس از آن‌حضرت توسط اصحاب صورت پذيرفته، دو ديدگاه وجود دارد: برخى بر اين باورند كه ترتيب سور و آيات در زمان پيامبر اكرم(ص) و با نظارت حضرتش صورت نپذيرفته و اصحاب قرآن را بدين‌شكل جمع‌آورى كرده‌اند. در مقابل برخى اعتقادى جز اين دارند و اصرار مى‌ورزند همان‌گونه كه اصل قرآن وحى الهى است و در مطالب آن هيچ‌گونه تصرّفى صورت نگرفته است، در چينش آيات و سور نيز امر الهى دخالت داشته و نظارت پيامبر اكرم(ص) بر اين امر مانع هرگونه تصرّف در نظم و ترتيب آيات و سور شده است و به اصطلاح معتقدند كه ترتيب آيات و سور توقيفى است (گر چه همگان بر اين واقعيت اذعان دارند كه شكل موجود قرآن طبق نزول آن نيست) و مرحوم نهاوندى(ره) از دسته دوّم به‌شمار مى‌رود و بحثى را در مقدمه كتاب در همين جهت به ميان آورده و در فرازهايى از آن چنين مى‌گويد: «لا ريب أنّ لآيات الكتاب العزيز و سوره ترتيباً مرضياً عندالله ثابتاً في اللوح المحفوظ منزّلاً على النبي صلي اللّه عليه و اله بواسطة جبرئيل عليه‌السلام لأنّ حسن الترتيب و النظم ممّاله مدخل تام في حسن الكتاب و في القرآن المجيد الذي هو أحسن الكتب و مطالبه أحسن الحديث و على هذا لابدّ أن يكون نظمه و ترتيبه من قبل الله و لا يكون من البشر...». و تا آنجا پيش مى‌رود كه به نقل از برخى بزرگان مى‌گويد: «اكثر لطائف القرآن مودعة في الترتيبات و الروابط و قال آخر من تأمل في لطائف نظم السور و في بدايع ترتيبها علم أنّ القرآن كما أنّه معجز بحسب فصاحته و شرف معاينه فهو ايضاً معجز بسبب ترتيبه و نظم آياته». بديهى است كه چنين انديشه‌اى در عمل تأثير به‌سزايى گذاشته و مفسر را بر اين داشته است كه كوشش فراوانى در جهت ارتباط سور و آيات بنمايد. به عنوان نمونه در پايان سوره نساء و قبل از شروع در تفسير سوره مائده مى‌گويد: «و من لطائف هذه السورة المباركة...» خداوند اين سوره را با بيان قدرت كامل خويش آغاز نمود، آنجا كه مى‌فرمايد: «خلقكم من نفس واحدة» و در پايان سوره، علم كامل خويش را بيان كرد «و هو بكل شي عليم» و اين دو صفت، مرجع تمامى صفات خداوند و ثابت كننده الوهيت و ربوبيّت است و از آنجا كه اين دو (الوهيت و ربوبيت) اطاعت و انقياد كامل عبدرا موجب مى‌شود، لذا به دنبال آن، سوره مائده را آورده كه در آن امر به اطاعت جميع احكام شده است، چرا كه احكام خود عقد و عهد الهى است». و بدين‌شكل در هر سوره‌اى، سعى در ايجاد ارتباط با سوره قبلى دارد و همين ارتباط را در آيات نيز دنبال مى‌كند مثلاً: در ارتباط آيه: «و آتوا اليتامى اموالهم...» با آيه بعد از آن كه مى‌فرمايد: «و إن خفتم أن لا تقسطوا في اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء...» سخنان گوناگون و مختلفى گفته شده است امّا مرحوم نهاوندى چنين مى‌گويد: «لمّا كان تولي امر اليتيم و حفظ ماله في الأغلب لازماً لكفالته و عشرته... فانكحوا و تزوّجوا ما طاب لكم و من يوافق ميل قلوبكم من النساء فا شأنهنّ حضانة الاطفال...» يعنى از آنجا كه سرپرستى يتيم و حفظ اموال وى غالباً ملازم با معاشرت اوست و اين روشن است كه بچه كوچك نوعاً پيشنهادات و خواسته‌هايى دارد كه در بسيارى از موارد موافقت با آنها امكان ندارد و مردان نمى‌توانند او را از خواسته‌هايش منصرف نمايند، به‌ويژه اگر بچه لجباز و بد اخلاق باشد. اينجا است كه مرد به ستوه آمده و چه بسا يتيم را بزند، دشنام دهد و بالاخره بر او تعدى روا دارد لذا خداوند راه فرار از اين مشكله را نشان داده و فرموده است اگر ترس از اين داريد درباره ايتام عدالت را رعايت نكنيد پس با هر زنى كه مايليد و مورد رضايت شما است ازدواج كنيد كه شأن و كار زن نگهدارى بچه‌ها و مدارا با آنان و نيز تدبير و به كارگيرى روشهاى گوناگون در راضى نگه داشتن بچه‌ها و منصرف نمودن آنان از خواسته‌هايشان است...». و در پايان مى‌گويد: «اعلم أنّ ما ذكرته من وجه النظم هو الذي سنح بخاطري و قوى في نظري». آنجا كه سخن از بحث‌هاى كلامى به ميان مى‌آيد، مفسر از اين فرصت بهره جسته و به تفصيل وارد اين‌گونه بحث‌ها مى‌شود و در اين بين سخنان فخر رازى را نقل و سپس درصدد ردّ آنها برمى‌آيد؛ براى نمونه مى‌توان به بحث عصمت انبيا ذيل آيه: «فتلقّى آدم...» و بحث جبر و اختيار ذيل آيه «ختم الله على قلوبهم...» و مسأله امامت و ولايت ذيل آيه «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولوالامر منكم...» اشاره كرد كه همت مؤلف مصروف بيان نظرات و ديدگاه‌هاى مذهب شيعه گرديده است. نظر به اينكه بخش عمده‌اى از قرآن كريم را آيات احكام تشكيل مى‌دهد، طبيعى است كه بسيارى از مفسران به تناسب به مباحث فقهى بپردازند و در اين بين برخى به تفصيل و پردامنه اين مباحث را دنبال كرده‌اند تا آنجا كه تفسيرشان چهره تفسيرى فقهى به خود گرفته است.امّا مفسر گرانقدر تفسير نفحات الرحمن در بحثهاى فقهى، ابتدا چند روايات را ذكر و سپس به استناد آنها نظر خود را بيان مى‌كند.مثلا ذيل آيه «و للّه على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا» [۶]پس از نقل برخى از روايات درباره استطاعت، مى‌گويد:در صورتى كه انسان خرج رفت و برگشت به حج را داشته باشد ولى پس از بازگشت زندگى‌اش با مشقت بگذرد مستطيع نيست؛ و برخى رواياتى را كه به ظاهر مخالف با اين حكم است، حمل به استحباب مى‌نمايد. به هر صورت، گرچه در اين تفسير بحثهاى ادبى بچشم نمى‌خورد ولى بهره‌گيرى مفسر از پاره‌اى نكات و كلمات ديگر مفسران و با توجه به ویژگی‌هاى بر شمرده شده مى‌توان تفسير مذكور را تفسيرى كاملا قابل استفاده براى علاقه‌مندان به پژوهش در قرآن مجيد و بحثهاى تفسيرى دانست. جلد چهارم کتاب به تفسیر سوره‌های اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء و نمل می‌پردازد.
عقود المرجان في تفسير القرآن المجلد 3
نویسنده:
نعمت الله جزائري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نور وحی,
چکیده :
عقود المرجان في تفسير القرآن اثر سيد نعمة الله جزايرى (متوفى 1112ق)، تفسيرى در حواشى قرآن كريم و برگرفته از تفاسير معتبر خاصه و عامه مى‌باشد، كه نگارش آن به زبان عربى در سال 1102ق به اتمام رسيده است. اين كتاب «العقود المرجان لحواشي القرآن» نيز خوانده شده و شيخ آقابزرگ تهرانى در «الذريعة»، با عنوان «العقود و المرجان» از آن ياد كرده است. در نسخه خطى «الكواكب المنتثرة» به عنوان «تفسير القرآن» نوشته شده، اما در نسخه چاپى (ص788) به «الحواشي على القرآن- العقود و المرجان» تبديل شده است. عنوان صحيح كتاب «عقود المرجان» است كه خود مؤلف نوشته و در نسخه‌هاى متعدد، به آن تصريح شده است. كتاب با دو مقدمه از محققين و مؤلف آغاز و مطالب دربردارنده تفسير تمام سوره‌هاى قرآن كريم مى‌باشد كه در پنج جلد، تنظيم شده است. مؤلف در اين كتاب، تفسير و تأويل، قرآن را از سخنان اهل بيت(ع) و اقوال مفسران گردآورده و در كنار اينها، به اختلاف قرائات و نكات ادبى و مواردى ديگر، اشاراتى كرده است. اين اثر به دست محققان مؤسسه فرهنگى «شمس الضحى» تصحيح و مدرك‌يابى شده است. اين محققان در تصحيح اين اثر نفيس، به نسخه منحصر به فرد علامه سيد محمدتقى بن احمد موسوى حكيم [از نوادگان مؤلف] اعتماد و مصادرى را كه مرحوم مؤلف از آن‌ها نقل كرده، كاملاً مشخص و تصحيفات و دگرگونى‌ها و افتادگى‌ها را تصحيح و موارد ناخوانا در نسخه را با «...» معلوم كرده و عباراتى كه افزودن آن‌ها را لازم ديده‌اند، ميان دو قلاب آورده‌اند. در مقدمه محققين، ضمن اشاره به اقداماتى كه در راستاى تحقيق و تحصيح كتاب صورت گرفته، گزارشى از زندگى نويسنده و آثار وى، ارائه گرديده است. در مقدمه نويسنده، به موضوع كتاب اشاره و توضيح مختصرى پيرامون شيوه كار، داده شده است. در شرح محتواى كتاب، نخست به آنچه مصححان اين اثر به اجمال ياده كرده‌اند، اشاره و سپس مواردى را كه از مطالعه اين كتاب به دست مى‌آيد، همراه با شواهد مربوطه، بيان مى‌كنيم: از قرائن پرشمار آشكار مى‌شود كه بيشتر آنچه در اين كتاب گردآمده، به دست مؤلف آن بوده است. مطالبى نيز يافت مى‌شود كه گردآورندگان آن‌ها، كسانى جز مؤلف‌اند كه ممكن است به دستور مؤلف يا پس از درگذشت او، بدين كار دست يازيده باشند. نام اين كسان چنين است: حسن الموسوى، عصام، سعدالدين، محمدعلى و... مطالب و رواياتى كه در اين اثر آمده، گاه تلخيص و گاه، عباراتى بر آن‌ها افزوده و گاه مضمون آنها نگاشته شده و گاه، مطالب پراكنده در عبارتى واحد، آمده است. از همين روست كه مطالب بسيارى از اين تفسير و روايات منقول در آن، با مصادر آنها مطابق و سازگار نيست. تلخيصات و زيادات در مواردى، ايهام و غلط و افتادگى در مطالب پديد آورده‌اند كه توسط مصححان تصحيح شده است. مؤلف در نقل روايات، فراوان از تفسير «نورالثقلين» اثر عبدعلى حويزى بهره برده و در تفسير آيات الاحكام، از كتاب «مسالك الأفهام إلى آيات الأحكام» اثر فاضل جواد استفاده كرده و در برخى موارد، جملات اين كتاب را عيناً نقل كرده است. مؤلف در اين اثر، در همه سوره‌ها، نخست درباره فضيلت آن سوره و خواص و ثواب تلاوت آن، احاديثى را از معصومان(ع) نقل كرده و سپس به بررسى تك‌تك آيات آن سوره پرداخته و گاه، آيات هم موضوع را به شكل پشت سرهم، تفسير كرده است. وى تا جاى ممكن، در تبيين آيات، از روايات بهره برده و در موارد لزوم، به نكات لغوى و صرفى و نحوى پرداخته است. وى در بيان نكات ادبى، از تفاسيرى چون «مجمع البيان» شيخ طوسى، «الكشاف» زمخشرى، «أنوار التنزيل» بيضاوى و «غرائب القرآن» و «رغائب الفرقان» نيشابورى استفاده نموده است. او همچنين از يادكرد اختلاف قرائات، شأن نزول‌ها و قضاياى تاريخى پيرامون آيات، غفلت نكرده و در بررسى آيات الاحكام، ديدگاه‌هاى فقهى شيعه و اهل سنت را يادآور شده است. ايشان همچنين فوائد و فرائدى را كه زاييده ذهن و انديشه خود اوست، به خوانندگان تقديم كرده است؛ براى نمونه، وى در تفسير آيه «مالك يوم‌الدين» ، پس از يادكرد اختلاف قرائت در آيه مذكور، وجه مرجح را بر اساس لغت و احاديث، ذكر كرده است. وى همچنين در تعيين وجه كاربرد «ذلك» در آيه «ذلك الكتاب لا ريب فيه» به درستى از احاديث استفاده كرده است. وى همچنين از يادكرد لطائف و ظرائف موجود در آيات نيز غفلت نكرده است. جلد سوم به تفسیر سوره‌های نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص و عنکبوت می‌پردازد.
تفسير الكاشف المجلد 5
نویسنده:
محمدجواد مغنيه
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الانوار,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
التفسیر الکاشف، تفسیر کامل قرآن به زبان عربی، اثر عالم شیعه محمد جواد مغنیه، در ۷ جلد. این تفسیر با رویکرد تربیتی و با گرایش تقریب‌گرایانه تألیف شده است. روش مفسر اینگونه است که در آغاز، واژه‌های مشکل را معنا می‌کند، سپس اِعراب و نکات ادبی را توضیح می‌دهد، آنگاه به آیه و معنا و پیام آن می‌پردازد. همچنین مفسر، اهتمام فراوان به کمک گرفتن ازآیات دیگر و تفسیر قرآن به قرآن و احادیث مورد اطمینان دارد. بحث‌های موضوعی (تاریخی، اعتقادی، اخلاقی) درباره آیه هم مطرح شده است. شیخ مغنیه در تفسیر آیات قرآن تا اندازه بسیاری تحت تأثیر مسائل سیاسی و اجتماعی است و از دسیسه‌ها و جنایات دشمنان اسلام در تحریف قرآن و اسلام سخن می‌گوید. وی در تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی کوشیده و خطر تعصب مذهبی برای وحدت اسلامی را بیان می‌کند. دیگر ویژگی‌های ساختاری و محتوایی تفسیر الکاشف: * ساده‌نویسی و روان‌نگاری * حذف تفاسیر برگرفته از روایات جعلی * حذف تفاسیر غیرعلمی و مستند * حذف تفاسیر غیرمرتبط با موضوع و ناکارآمد * پرهیز از پُرگویی در مباحث تخصصی * معتبر بودن اسباب نزول یقین‌آور * قائل بودن به نزول تدریجی قرآن و باور نداشتن به نزول دفعی * بهره‌گیری از پرسش و پاسخ میان خود و مخاطبان * بیان قصص قرآنی * بررسی آیات الاحکام محمد جواد مغنیه به اقوال دیگر مفسران شیعه و سنی، تنها در صورتی اشاره کرده که نظر آنها را قبول داشته. گاهی اقوال آنان را در تایید قول خویش می‌آورد. برخی تفاسیر مورد استفاده وی عبارتند از مجمع البیان طبرسی، تفسیر فخر رازی، المنار، البحر المحیط، تفسیر طبری، آلاء الرحمن شیخ محمد جواد بلاغی، الدرّ المنثور سیوطی، روح البیان بروسوی، بیان السعاده، تفسیر مراغی، فی ظلال القرآن، و الکشاف. مغنیه در تفسیر آیات الاحکام از منابع فقهی مهمی بهره برده است: * مسالک الافهام شهید ثانی * احکام القرآن جصاص * تذکره علامه حلی * الروضة البهیة شهید ثانی * المغنی ابن قدامه * بدایة المجتهد ابن رشد * الفقه الاسلامی فی ثوبة الجدید، اثر شیخ مصطفی زرقا جلد پنجم کتاب به تفسیر سوره‌های اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان و شعراء می پردازد.
مختصر مجمع البيان في تفسير القرآن المجلد 2
نویسنده:
فضل بن حسن طبرسي؛ خلاصه کننده: محمدباقر ناصری
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة النشر الاسلامی,
چکیده :
مختصر مجمع البيان في تفسير القرآن خلاصه‌ای از كتاب مجمع البيان طبرسى است كه توسط شيخ محمدباقرناصرى انجام و منتشر شده است. ناصرى در مقدمۀ خود مى‌نويسد: در حوزۀ علميۀ شهر ناصريه به تدريس تفسير قرآن مشغول بودم، احساس كردم به تفسيرى نياز است كه شامل آيات الاحكام، اسباب نزول، بيان مفردات و مطرح كردن برخى مطالب قرآنى بر اساس ديدگاه شيعه و روايات اهل‌بيت(ع) باشد، بعد از مشورت فراوان به اين نتيجه رسيدم كه تفسير مجمع البيان را خلاصه نمايم. ناصرى در مقدمه مى‌نويسد: «سعى كردم از چارچوب تفسير مجمع البيان خارج نشوم، بدين جهت اغلب از تعابير، جملات و كلمات آن استفاده كردم. قصص، احكام و آراء مختصر و كوتاه برگزيدم و بخش‌هاى بيان آيات، احكام و اسباب نزول را بيشتر مورد توجه قرار دادم. از خوض در ادبيات و لغت پرهيز نموده، مطالب اين بخش را كنار گذاشتم. از اخبار و روايات و آراء به آنچه غرض را مى‌رساند اكتفا نمودم.» بنابر اين سير ورود و خروج ايشان به بحث به اين ترتيب است كه، در هر سوره ابتدا كلياتى دربارۀ سوره از قبيل نام، مكى مدنى بودن و تعداد آيات مطرح مى‌كند سپس به بيان معنا و توضيح آيه مى‌پردازد، در اين ميان، اشاره‌اى نيز به معناى برخى لغات و وجوه و احتمالات در معناى آن خواهد داشت، به همين جهت مطالعه كننده اثرى از عناوين النزول، فضلها (سوره)، التوضيح، اللغة، الاعراب، القراءة، الحجة، و المعنى و عنوانهاى موضوعى مانند: فصل فى التقوى و المتقى، كه براى تفكيك مطالب و نظم بيشتر از طرف مرحوم طبرسى انتخاب شده بود نخواهيد ديد لذا اين مختصر بيشتر، مختصر بخش «توضيح» و «المعنى» خواهد بود، با اين وصف رويكردى اجتهادى، روايى به خود گرفته است كه جنبۀ تربيتى و هدايتى نيز خواهد داشت. چينش فعلى مختصر مجمع بنا به گفتۀ ناصرى، 8 سال زمان به خود اختصاص داد و در سال 1400ق پايان يافت. مقدمه‌اى كوتاه از ناصرى در ابتداى تفسير به چشم مى‌خورد كه شامل مطالبى در فضل قرآن و عظمت آن، علم تفسير و جايگاه آن، جايگاه قرآن، اهل‌بيت(ع) و قرآن، جايگاه تفسير مجمع البيان و مؤلف آن، انگيزۀ خود از تلخيص مجمع البيان و شيوۀ آن مى‌باشد. جلد دوم به تفسیر سوره‌های یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص و عنکبوت می‌پردازد.
وجيز في تفسير القرآن العزيز المجلد 2
نویسنده:
علي بن حسين بن ابي جامع عاملي؛ محقق: مالک محمودی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار القرآن الکریم,
چکیده :
الوجيز فی تفسیر القرآن اثر على بن حسين بن محى‌الدين بن ابى‌جامع عاملى مى‌باشد. عنوان تفسير، الوجيز في تفسير القرآن العزيز و روش تفسيرى آن، روشى مزجى است كه مؤلف در نگارش آن گزيده‌گويى را پيشه ساخته و به بسيارى از وجوه تفسير و نكات بلاغى و ادبى اشاره نموده است؛ درعين‌حال از وجوه اعراب و قرائات صرف نظر نكرده است. مفسر در مقدمه كوتاه خود مى‌نويسد: «در اين تأليف بنا را بر ايجاز در تعبير نهاده، درعين‌حال به اكثر اقوال و وجوه تفسيرى اشاره داشته و برخى نكات را كه فهم معنا بر آن متوقف بوده، متعرض گشته، در قرائت به ذكر قرائات سبعه اكتفا، نموده (در برخى موارد جزئى به ديگر قرائت‌ها اشاره كرده‌ام). در عدد آيات بنا را بر مشهور (كه از بسم الله الرحمن الرحيم غفلت مى‌نمايند)، نهادم؛ گرچه در اعتقاد بنا بر روايات متواتر صحيحه، آن را جزء هر سوره (جز سوره توبه) مى‌دانم». برخى از ويژگى‌هاى اين تفسير را مرحوم دكتر عبدالرّزّاق محى‌الدين در مقدمه خود، چنين بيان كرده است: * برداشت مفسر از آيات قرآن، برداشتى است اديبانه كه باعث گرديده، اثر او از بسيارى تفسيرهاى ديگر متمايز باشد؛ چراكه بيشتر مفسران، آيات را چنان با فرهنگ خويش درآميخته‌اند كه نوعى تكلف و ساختگى در آن به چشم مى‌خورد؛ در نتيجه، شگفتى‌هايى را كه نشانه اعجاز قرآنند، از بين برده‌اند. * مفسر، نظريه‌هاى گوناگون مفسران را با دقت و امانت و بدون تعصب و پايمال كردن انديشه‌اى يا برترى دادن بر انديشه ديگر، بيان نموده و سپس با آرامش خاطر، نظريه خويش را ابراز كرده است. * مؤلف، بحث را نه‌چندان گسترده و وسيع مطرح كرده و نه آن را كوتاه و نارسا، رها ساخته، بلكه كوشيده است، مطالب را با فشردگى مناسبى بيان نمايد و بر اين اساس، قرائات، شأن نزول، لغت، قواعد نحوى، بلاغت، احكام فقهى، مسائل كلامى، حوادث تاريخى، همه و همه را يكسان مورد توجه قرار داده است و بى‌گمان در هنر نگارش، همگان از اين ويژگى برخوردار نيستند. اين شيوه بيان، گوياى اين حقيقت است كه مفسّر به علوم عربى و مباحث اسلامى، تسلط كامل داشته است؛ تسلّطى كه وى را در چيرگى بر قلم خويش توانا ساخته است. * اختصار از ديدگاه مؤلف، اختصار در انديشه‌ها و مطالب نيست، بلكه اختصار در رساندن مفاهيم و مطالب است؛ يعنى اختصار به‌گونه‌اى است كه اگر توضيح مطالب را در كتاب‌هاى مفصل جستجو كنيد، به بيش از آنچه در اين اثر به آن اشاره رفته، دست نخواهيد يافت. آقاى مالك محمودى كار تحقيق اين اثر را به عهده گرفته است. وى مأخذ روايات و اقوال و آراء نقل‌شده مفسران را رديابى كرده و به‌دقت نشان داده است. در نشان دادن اختلاف نسخه‌ها، آنچه در ارائه معنى و مفهوم متن نقشى داشته است، ثبت كرده و با پاورقى‌هاى مناسب خود اثرى خواندنى و شايسته، سامان داده است. جلد دوم به تفسیر سوره‌های توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص، عنکبوت، روم، لقمان و سجده می‌پردازد.
زبدة التفاسير المجلد 4
نویسنده:
فتح الله بن شكرالله شريف كاشاني
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زبدة التفاسير تأليف ملا فتح‌اللّه كاشانى دوره‌ى كامل تفسير قرآن به زبان عربى است، و در حقيقت تفسير متوسط ملا فتح‌اللّه است. بعد از دو تفسير منهج الصادقين و مختصرش، آن را نگاشته و بنابراین حاصل تبحر و تجربه‌ى اوست. در سال 977ق از نگارش آن فارغ شده است و يك سال بعد رحلت نموده است. مقدمه‌ى تحقيق در اين تفسير شامل مباحثى در معناى تفسير از جهت لغت و اصطلاح از ديدگاه، راغب، سيوطى، آيت‌اللّه خويى، شهيد صدر، شيخ طوسى و.... تفاوت تفسير و تأويل، بيان روشهاى تفسيرى، شرايط مفسر و ديدگاه شيعه در تفسيرپذيرى قرآن، زندگی‌نامه و تأليفات مفسر و روش تحقيق مى‌باشد. مقدمه‌ى مفسر نيز در پنج محور تنظيم شده است: 1-عدد آيات قرآن و فايده‌ى شناخت آنها (بيان اعداد كوفى، بصرى، شامى، مكى و انتساب آنها.) مبناى مفسر عدد كوفى آيات است كه منتسب به حضرت على(ع) مى‌باشد؛ 2-اسامى قراء مشهور و راويان آنها؛ 3-جمع و تأليف قرآن در زمان پيامبر اكرم(ص)؛ 4-مصونيت قرآن از تحريف؛ 5-اخبارى در فضل قرآن و اهل آن. مفسر در مقدمه‌ى خود مى‌نويسد: «بعد از تأليف دو تفسير به زبان فارسى، تصميم گرفتم به زبان عربى نيز تفسيرى بنويسم تا اهل اين لغت نيز از آن بهره ببرند، بعد از استخاره تصميم به تأليف آن گرفتم و از چهار كتاب، تفسير كشاف، مجمع البيان، انوار التنزيل بيضاوى و جامع الجوامع، استفاده كردم. در اين تأليف كوشيدم كه لغات و نكات و تركيبات آيات را روشن نمايم، اسباب النزول و ارتباط آنها را ذكر كنم، و به فضائل السور و خواص آيات، قراءات دهگانه متواتر، و توضيح معانى قرآنى بر مبناى مذهب اهل‌بيت(ع)، بپردازم. اشاره‌اى نيز به بطلان عقايد و مذاهب مخالفين و گمراهان، داشته‌ام، مختصرى از قصص و مقدارى از احاديث نبوى و روايات مأثور از ائمه(ع) را نيز يادآور شده‌ام.» تفسير زبده را نمى‌توان در نوع خاصى از شيوه‌هاى تفسيرى محصور كرد، زيرا هم به روش اجتهادى بحث نموده، هم روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) را نقل مى‌نمايد، هم به مسائل ادبى (به معناى عام) پرداخته است، قصص قرآن را بيان مى‌كند، اشاره‌اى نيز به مسائل كلامى دارد، اما به‌طور كلى مى‌توان گفت، وجهه‌ى ادبى آن كاملاً نمايان است و استفاده‌ى مفسر از تفاسير كشاف، بيضاوى، مجمع البيان و جوامع الجامع نيز مؤيد آن است. روش كلى مفسر در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا اطلاعات كلى درباره‌ى سوره را ارائه مى‌دهد، نام سوره، تعداد آيات آن، مكى مدنى بودن با بررسى اقوال مختلف و ذكر قائلين آن سپس به وجه تسميه‌ى سوره و فضل آن از طريق ذكر روايات، مى‌پردازد. ترتيب مباحث در آيات به اين شكل است كه آنها را قسمت به قسمت مطرح مى‌كند، ابتدا دسته آيات را مى‌آورد، سپس فراز آيات را به ترتيب مطرح مى‌كند، در بحث ادبى به صرف، نحو، معانى و بيان اهتمام دارد، در اين مقطع نيز به تبيين لغات و واژه شناسى (در آنجا كه نياز به توضيح است) مى‌پردازد. در اين زمينه از اشعار عرب نيز گاهى استفاده مى‌نمايد. در ذكر اقوال گاهى به نقد آنها تمايل پيدا مى‌كند مانند: ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». استفاده از روش تفسير قرآن به قرآن را در جاى جاى تفسير زبده مى‌توان مشاهده كرد. در تفسير و با تكميل معانى آيات از اين روش بهره مى‌برد. مانند: ج 1 ص 30 و 32 ذيل آيات 6 و 7 سوره‌ى حمد. در تفسير آيات، علاوه بر روش فوق به روايات نيز مى‌پردازد، در اين ميان گاهى به شرح احاديث، اقدام مى‌كند، مانند: ج 1 ص 25 ذيل تفسير الحمدللّه سوره‌ى حمد. توجه به قرائت كلمات و محور قرار دادن قرائت عاصم، ضمن مطرح كردن قرائت‌هاى دهگانه از بخش‌هاى ديگر تفسير زبده است. به شأن نزول آيات نيز توجه دارد و با نقل‌هاى متفاوت اين بخش را نيز پى‌گيرى نموده از اسباب النزول واحدى كمك فراوان مى‌گيرد. مفسر سعى در بيان ارتباط بين دسته آيات دارد، بهمين جهت در موارد فوق بعد از هر دسته آيات، با تعبيراتى كه نشانه‌ى ارتباط مقاطع كلام است مانند «ثم»، «ف»، «لمّا كذا فكذا»، كلام بعدى را آغاز مى‌كند. با اين مبنا بطور طبيعى به ارتباط سور نيز مى‌پردازد و غالباً ابتداى هر سوره به ارتباط آن با سوره‌ى قبل، اشاره دارد. مانند: ج 5 ص 6 ابتداى سوره‌ى شعرا. از نكات قابل توجه تفسير «زبده» اين است كه ضمن پرهيز از نكات موهن در قصه‌هاى قرآن، (كه معمولاً اسرائيليات مملو از آن است.) به جزئيات آنها هم همت مى‌ورزد. مانند: ج 6 ذيل سوره‌ى نمل آيات 15 تا 19 ص 80 به بعد، قصه‌ى نطق پرندگان و جزئيات لشكر سليمان(ع)، جزئيات «نمله»، جزئيات پيام‌رسانى هدهد و هديه بلقيس. در بحث‌هاى فقهى در حد اعتدال و با توجه به فضاى تفسير، متعرض آن مى‌شود و بطور طبيعى در مسائل خلافى، ديدگاه شيعى خود را بيان مى‌دارد. علاوه بر بحث‌هاى فقهى، ديدگاه شيعى او را در مواردى نظير آيه‌ى 33 احزاب و تفسير اهل‌بيت(ع) ج 5 ص 370 به بعد، نيز مى‌توان ديد. مباحث كلامى را نيز به تناسب و لابلاى بحث‌هاى تفسيرى، از ياد نمى‌برد و اشاره‌اى به آنها دارد، مانند: بيان اختلاف معانى صفات خداوند و انسان در مواردى كه نام مشترك دارند، بطور نمونه، تفاوت صفت غضب در خداوند و انسان ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». در بررسى كلى تفسير «زبده» و «منهج الصادقين» مى‌توان گفت، كه زبده خلاصه‌اى از منهج الصادقين است. به كلام عربى با توجه بيشتر به مباحث لغوى، ادبى، معانى و بيانى كه براى مخاطبان آشنا به زبان عربى ملموس‌تر است. در مقدمات دو كتاب نيز با اينكه مقدمات منهج بيشتر است امّا مباحثى مانند، جمع قرآن در زمان پيامبر(ص)، قراء مشهور سبعه و عشره، هر دو كتاب يك گونه‌اند. چاپ اول، كتاب به سال 1423ق در شهر مقدس قم، ارائه گرديد و آن را از كنج كتابخانه‌ها به بازار كتاب، كشاند. چاپ فعلى اين تفسير در هفت جلد به قطع وزيرى، انجام گرفته است. در اين چاپ فهرستى آيات به تفكيك سوره، در آخر هر جلد، ذكر شده، متأسفانه به فهرست اعلام، منابع و... پرداخته نشده است. جلد چهارم کتاب به تفسیر سوره‌های اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور و فرقان می‌‎پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 60