جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

‫اين پژوهش يك مطالعه نيمهتجربى است تحت عنوان بررسى تأثير آواى قرآن كريم بر ميزان سطح هوشيارى بيماران كمايى ناشى از ضربه مغزى كه در سال 1377 در بخش مراقبتهاى ويژه بيمارستان امام حسين(ع) تهران انجام گرفته و هدف آن تعيين تأثير آواى قرآن كريم بر سطح هوشيارى بيماران كمايى ناشى از ضربه مغزىمىباشد. اين مطالعه به روش كور يك طرفه بين دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت كه در طى پژوهش 40 بيمار كمايى ناشى از ضربه مغزى با توجه به مشخصات نمونه (سطح هوشيارى، سن و...) مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه آزمون دوبار در روز در ساعت 9ــ8 صبح و 11ـ10 صبح براى مدت شش روز از آواى قرآن كريم (سوره دهر با صداى استاد عبدالباسط) استفاده شد و در گروه شاهد مداخلهاى انجام نگرفت. وضعيت هوشيارى بيماران در دو گروه توسط معيار اغماى گلاسكو (GCS)و وضعيت عصبىبالينى (CNA)كه تغييرات جزئى سطح هوشيارى را مشخص مىكند، هر روز مورد بررسى قرار گرفت. آزمون آمارى كاى دو با P>0/05نشان داد كه دو گروه آزمون و شاهد از نظر عوامل مؤثر بر بهبودى مثل سن، جنس و. يكسان هستند. همچنين آزمون آمارى من ويتنى نشان داد كه ميانگين ميزان سطح هوشيارى در روز اول در دو گروه قبل از مداخله اختلاف معنىدارى ندارند .(P>0/05)انجام آزمون آمارى ويلكاكسون نشان داد كه ميزان سطح هوشيارى در روز اول و روز ششم در گروه آزمون با P0/05اختلاف معنىدارى داشته است؛ در حالى كه همين آزمون آمارى با P0/5اختلاف معنىدارى را در گروه شاهد نشان نمىدهد؛ لذا فرض اول پژوهش تحت عنوان «ميزان سطح هوشيارىدر بيماران كمايى كه از آواى قرآن كريم استفاده مىكنند نسبت به گروه شاهد افزايش مىيابد» تاييد مىگردد. علاوه بر آن انجام آزمون آمارى ويلكاكسون نشان داد كه وضعيت عصبى بالينى در روز اول و روز ششم در گروه آزمون باP0/001 اختلاف معنىدارى داشته است؛ اما در گروه شاهد با P>0/05اختلاف معنىدارى نداشته است؛ لذا فرضيه دوم پژوهش نيز تحت عنوان «ميزان وضعيت عصبى بالينى در بيماران كمايى كه از آواى قرآن كريم استفاده مىشود نسبت به گروه شاهد افزايش مىيابد»، تاييد مىگردد. آزمونهاى آمارى همچنين نشان دادند كه بين متغيرهايى چون (علاقه به قرآن، سن، جنس و. . ) و وضعيت هوشيارى ارتباط معنىدارى وجود ندارد."