جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

‫ابوالحسن ماوردي از فقهاي برجسته اهل سنت است که در خصوص خلافت و حکومت آراي تأثير گذاري داشته است. اين تحقيق نيز سعي مي‌کند ديدگاه‌هاي سياسي ابوالحسن ماوردي در زمينه قدرت و حکومت و نسبت بين آن‌ها را شرح و بررسي نمايد. نويسنده، بحث را در هشت فصل ساماندهي کرده است و در آن به تبيين ديدگاه‌هاي ماوردي و ابعاد فکري سياسي او در مورد مشروعيت قدرت، سياست و حکومت پرداخته است. وي فصل اول را به معرفي ابوالحسن ماوردي و حيات فکري و سياسي اختصاص داده و سپس روش وي را در تبيين مسايل سياسي و اجتماعي بيان کرده است. در پايان اين فصل، آثار سياسي او را معرفي نموده است. تبيين مفهوم لغوي و اصطلاحي سلطه يا قدرت، مبحث نخست فصل دوم است که نويسنده در ادامه آن، نظرگاه ماوردي را تبيين نموده و ضرورت نياز به سلطان و حاکم، اخلاق حکومت‌داري، نظريه حق الهي، نظريه قدرت، مشروعيت سلطنت و ضرورت وجود حکومت براي احقاق حقوق الهي و حقوق مردم از نظر او را بيان داشته است. نگارنده در فصل سوم، رابطه بين قدرت و مردم و قواعد حکومت‌داري را از منظر ابوالحسن ماوردي مورد بحث و بررسي قرار داده است. سپس مسائل مختلف مرتبط با حکومت‌داري، مانند طبقات مردم، حراست از حقوق مردم به عنوان مهم‌ترين وظيفه دولت، اعمال سياست‌هاي خاص به عنوان مديريت جامعه، تنظيم ارتش براي حفظ امنيت، رسيدگي به امر تعليم و تربيت و مواظبت کردن اموال مملکت توسط دولت را از ديدگاه ماوردي شرح داده است. مباحث ديگر اين تحقيق شرح، وظايف علما در زمينه مسايل سياسي و موضع آنان در قبال حکومت و قدرت است که در فصل چهارم بيان شده است. نويسنده موضوعات متنوعي را که ماوردي درباره آن‌ها بحث کرده را در فصل‌هاي پنجم تا هشتم سامان داده و سعي کرده توضيحي مناسب از آن‌ها ارائه کند؛ اين مباحث عبارت است از: مسأله امامت، معرفت امام، حقوق امام، بيعت با او و نقش اهل حل و عقد در تشکيل نظام امامت و خلفا، نحوه تنفيذ قدرت به حاکم و وزراي تحت امر او، نحوه عزل و نصب وزرا و حاکم، ولايت قضايي، نحوه تعيين قضاوت اجتهاد قاضي و شروط اجتهاد وي و آداب قضاوت، ولايت در حسبه و شروط والي حسبه و شروط ناظر بر مظالم و فرق آن با قضاوت و حسبه از مباحث فصول پنجم تا هشتم از اين نوشتار است.

آز آنجا که موضوع علل و عوامل ظهور سکولاریسم در مغرب زمین و اروپا، یکى از مباحث بسیار مهم در عرصه علم به شمار مى‏آید، جا دارد ابعاد مختلف و متفاوت آن مورد بررسى و پژوهش قرار بگیرد. در این نوشتار، تلاش شده درباره زوایاى روشن و غیر روشن آن از نظر دینى و مذهبى مطالعه و تتبع صورت بگیرد. از این رو، به عللى مانند الهیات جزمى، سوء استفاده از عقاید مردم، فقدان شریعت و... اشاره گردیده و در نهایت نتیجه گرفته شده که سکولاریسم معلول رخ دادن عوامل مذکور است و از هر گونه جنبه علمى و واقع‏گرایى خالى است.