جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 455
مقایسه نظرات ابن سینا و غزالی در باب تبیین نبوت و اوصاف نبی
نویسنده:
ژیلا مقدمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده‏ابن سینا به عنوان یک فیلسوف موثر در سنت فلسفی و حتی کلامی پس از خود، و غزالی به عنوان ‏یک متکلم اشعری تأثیر گذار در جهان اسلام، به بحث در نبوت پرداخته‌اند. غزالی– که از مهمترین ‏ناقدین فلسفه در جهان اسلام است - با نوشتن کتاب تهافت الفلاسفه، و تکفیر فلاسفه در چند مسأله‌ی ‏فلسفی، مخالفت خود را با فلسفه به اوج رساند. اما خود وی در بیشتر آثارش، از استدلال‌هایعقلی و ‏فلسفی استفاده کرده است.‏در این پایان نامه ابتدا به اثبات نبوت از نگاه این دو شخصیت پرداخته‌ایم و سعی کرده‌ایم نقاط قوت و ‏ضعف نظرات آن‌ها را بررسی کنیم و به بیان شباهت های میان نظرات ایشان در این باب بپردازیم. بعد از ‏آن به بحث اوصاف نبی از نگاه ابن سینا و غزالی پرداختیم و به نقد و بررسی نظراتشان و میزان تأثیر ‏پذیری غزالی از ابن سینا و مقایسه‌ی نظراتشان پرداختیم. در آخر بحثی را با عنوان تبیین نبوت آورده‌ایم ‏و به بررسی آراء این دو اندیشمند در این باب پرداختیم. ‏کلید واژگان:‏ابن سینا، غزالی، اثبات نبوت، اوصاف نبی، تبیین نبوت، عقل فعال، عقل قدسی، قوه‌ی خیال.‏
تأثیر ابن سینا بر فلاسفه قرون وسطی در مسأله کلیّات
نویسنده:
فرزاد کوکب پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از غامض ترین و پیچیده ترین مسائل فلسفی که قدمت آن به یونان باستان می رسد، مسأله کلیّات و خصوصاً هستی شناسی کلیّات است. ما عمدتاً در زندگی روزمره خود با امور جزئی ومشخّص سرو کار داریم اما اگر بخواهیم درباره آنها بیندیشیم یا حکمی را صادر نماییم، ناگزیر به استفاده از مفاهیم کلی هستیم. حال سوال اینجاست که این مفاهیم کلی دارای چه نحوه ای از هستی هستند؟ برخی برآن بودند که کلیّات درخارج وجود واقعی دارند. عدّه ای هم وجود ذهنی آنها را پذیرفتند و در نهایت عدّه ای هم گفتند که کلیات نه در خارج وجود دارند و نه در عقل بلکه آنها آواهای ملفوظند که به هنگام ادای لفظ کلی به وجودمی آیند. اما در قرن دوازدهم میلادی در عالم اسلام دیدگاهی در باب کلیّات ارائه شد که راه را برای حل مسأله کلیّات در عالم مسیحیت هموار ساخت و آن دیدگاه کسی جز ابن سینا نبود. وی برای کلیّات سه جنبه وجودی در نظر گرفت: کلیّات قبل از کثرت، کلیّات در کثرت و کلیّات پس از کثرت. این دیدگاه ابن سینا تاثیری ژرف بر کلام و فلسفه مسیحیت گذاشت و مورد پذیرش طیف وسیعی از متفکران مدرسی به ویژه قدیس آلبرت کبیر، قدیس توماس آکویناس و قدیس یوهانس دانس اسکوتوس قرار گرفت. در این نوشتار برآنیم تا تاثیر ابن سینا بر سه متفکر مدرسی مذکور را در مسأله کلیّات مورد واکاوی قراردهیم.
شک و یقین از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
فرشته رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله‌ی معرفت و مباحث مربوط به آن، از جمله شک و یقین از دیرباز یکی از دغدغه‌های اصلی انسان‌ها و به خصوص فلاسفه بوده است؛ زیرا انسان همواره جویای حقیقت و کسب معرفت در مورد خود و جهان پیرامون خود است. فلاسفه برای این امر نیازمند نقطه اتکایی هستند تا معرفت را برآن بنا کنند. هدف این پژوهش یافتن چنین تکیه‌گاهی از منظر ابن‌سیناست. ما در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی سعی کرده‌ایم دیدگاه ابن‌سینا درباره‌ی چگونگی خروج از شکاکیت و راه حصول معرفت یقینی را بیان کنیم. شکاکیت دیدگاهی است که منکر حصول معرفت در همه یا بخشی از قلمرو معرفت بشری می‌شود و بر حسب اینکه در چه قلمرویی رخ می‌دهد، شامل اقسام گوناگونی از قبیل شکاکیت مطلق، محدود، عملی، نظری و غیره است. شکاکان برای اثبات مدعای خود براهینی مانند استدلال از طریق خطا، تجربه و استدلال معروف به مغز در خمره اقامه کرده‌اند. ابن‌سینا عوامل بروز شکاکیت را در اختلاف آراء دانشمندان، شنیدن سخنانی از طرف آنان که مطابق عقل نیست و دیدن قیاس‌هایی که نتایج متقابل دارند می‌داند. او تلاش می‌کند به وسیله‌ی اصل امتناع تناقض شکاک را از شکاکیت خارج کند. به‌علاوه سعی شده است به اقسام جدید شکاکیت از دیدگاه ابن‌سینا پاسخ داده شود. معرفت یا ادراک که حصول صورت مدرِک نزد مدرَک است، انواعی دارد شامل حسی، خیالی، وهمی و عقلی. هرکدام از این اقسام بخشی از معرفت ما را به جهان خارج تشکیل می‌دهند. اما در این میان فقط ادراک عقلی به علت خطاناپذیری، معرفت یقینی تولید می‌کند. علم نیز به دو قسم حضوری و حصولی تقسیم می‌شود که علم حضوری به علت بی‌واسطه بودن، خطا در آن راه ندارد و معرفت یقینی تولید می‌کند. اما علم حصولی شامل دو قسم تصور و تصدیق است و فقط قسم اخیر در صورت دارا بودن شرایطی خاص می‌تواند معرفت یقینی تولید کند. ابن‌سینا یقین را دارای دو نوعِ روان‌شناختی و منطقی می‌داند و منظور از معرفت یقینی همان یقین منطقی است که حاصل آن باوری صادق و زوال‌ناپذیر است. او کسب معرفت یقینی را به وسیله‌ی قیاس برهانی ممکن می‌داند؛ زیرا برهان از مبادی‌ بدیهی تشکیل شده است و این قیاس نیز بر اصل امتناع تناقض استوار است.
ابن سینا و شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی
نویسنده:
مریم تقوائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی یکی از مهم‌ترین مباحثیاست که از گذشته تا به امروز مورد توجه اندیشمندان و فیلسوفان واقع شده است و تاثیر بسزایی در امر تعلیم و تربیت دارد. این بحث در آثار ابن سینا نیز مطرح شده است. ابن‌سینافیلسوفی مسلمان است و دیدگاه مختص به خود را دارد. بنابراین تبیین این مساله از دیدگاه او در دو بعد عقلی و نقلی قابل بررسی است
رابطه و تمایز وجود ذهنی با علم از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا ثابتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«علم» یکی از موضوعات دیرینه فلسفی است که ابن سینا و ملاصدرا نیز در آثار مختلف خود بدان پرداخته اند. لکن نظرات ایشان درباره چیستی ادراک، کیفیت حصول و مراتب آن در مواردی با یکدیگر متفاوت است. همچنین «وجود ذهنی» اگرچه در زمان شیخ الرئیس به عنوان بحث مستقل فلسفی مطرح نبوده، مورد توجه وی قرار داشته و در ضمن طرح مسئله علم بدان اشاراتی دارد. صدرالمتالهین نیز بابی از کتب مختلف فلسفی خود را بدان اختصاص داده است.به این ترتیب می توان بررسی رابطه و تمایز این دو مسئله را در آثار این دو حکیم که پرچمداران دو مکتب مهم فلسفه اسلامی هستند به عنوان موضوع تحقیقی مستقل مورد توجه قرار دارد. ابن سینا علم را کیف نفسانی می داند و آن را به حصول صورت مدرَک نزد مدرِک تعریف می کند. وی متعلق ادراک را نفس می داند که محلی است برای حلول صورت های علمیه.لذا توجه و التفات نشفس در حصول ادراک را ضروری می داند. در علم حضوری، خود معلوم نزد عالم حاضر می شود ولی در علم حصولی، صورت معلوم که بیانگر حقیقت مدرک خارجی است برای عالم حاصل می گردد. صورت ذهنیی که شیخ در موارد متعدد بدان اشاره نموده همان مدرک بالذات است که نفس آن را به نحو مستقیم و بدون واسطه ی صورت دیگر درک می کند.صدرالمتالهین علم را بدیهی و بی نیاز از تعریف می داند. با این حال عباراتی در تعریف آن می آورد که در تمام آن ها علم را وجود مجرد می داند.همچنین معتقد است در ادراک حسّی و خیالی، نفس تنها منفعل نبوده و فعال است؛ لذا قیام این صور نسبت به نفس، صدوری است، نه حلولی.وی نفس را مثال خداوند و خلاق می داند ولذا نفس می تواند صورت علمیه ی معلوم را در خود ایجاد نماید. لکن با توجه به اختلاف مرتبه ی وجودی معلوم ذهنی و خارجی، ماهیت معلوم ذهنی و خارجی نیز به تبع وجودشان با یکدیگر متفاوت است. این صورت با نطر فی نفسه، خودش موجودی خارجی بوده؛ و با نظر آلی بدان، حکایتگر معلوم بالعرض می باشد. وی صورت ذهنی را ظلّ علم و وجود تبعی آن می داند. آنچه اصیل است وجود خارجی علم است که معلوم بالذات نفس و ممتحد با عالم می باشد و وجود ذهنی، اثر ماهیت علم را دارا بوده و معلوم بالعرض نفس است.
شهود عقلی در اندیشه فلسفی ابن سینا (نظریه اتصال عقل به عقل فعال)
نویسنده:
فاطمه شریف فخر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه فلسفه و فیلسوف با شهود (این که نظر فیلسوف در باره شهود چیست؟ در تفکر خود چه استفاده ای از شهود می کند؟ و چه تبیینی از آن دارد؟)، موضوعی جذاب و مسئله برانگیز است. این موضوع عام، در این پژوهش، به "بررسی شهود عقلی در نظریه اتصال به عقل فعال ابن سینا (این که آیا عقل در مرحله اتصال به عقل فعال، به شناخت شهودی (شهود عقلی) می رسد یا نه؟)" تحویل رفته و مقدمات رسیدن به این هدف، مفهوم شناسی شهود و شهود عقلی، تحلیل نظریه اتصال ابن‌سینا و نیز نظریه اشراق بوده است.این مفهوم شناسی نشان می دهد: شهود عبارت از "شناخت بی واسطه و مشاهده معلوم در اثر رابطه بی واسطه با آن" است؛ رابطه بی واسطه، دارای انواعی چون تماس و اتصال، وحدت، اتحاد و فنا است؛ انواع شهود- از یک سو و دست کم- شهود حسی، عقلی و قلبی است و از سوی دیگر، شهود صوری و وجودی که شناخت بی واسطه محسوسات، مفاهیم و گزاره ها، نیز علم بدیهی، علم حضوری و شهود عرفانی را شامل می‌شود و شهود عقلی، "شناخت بی واسطه معقولات (صورت عقلی یا همان مفاهیم و گزاره های اشیا) در اثر رابطه بی واسطه صوری با آن ها" است. در تحلیل نظریه اتصال به عقل فعال ابن سینا هم روشن می‌شود، "اتصال" این است که: عقل با فعالیتِ شناختی- که نتیجه آن، پیدایش صورت عقلی بالقوه و نیز شایستگی نفس برای برقراری اتصال است- به عقل فعال رو می آورد و مرتبط می شود. آن گاه عقل فعال بر آن، اشراق و افاضه می کند تا صورت عقلی بالقوه، بالفعل گردد یا به عبارتی، صورت بالفعل افاضه می نماید. عقل، این اشراق و افاضه را دریافت و مرتسم به صورت عقلی بالفعل می شود و درک عقلی تحقق می یابد. بر اساس این تحلیل، تجرد نفس نیز از عناصر کلیدی اتصال و تعقل است و میزان آن با درجه اتصال و ادراک عقلی رابطه دارد. هم چنین بررسی"اشراق"- دیگر عنصر کلیدی نظریه اتصال- و در قالب "نظریه اشراق"، نکات مهمی دارد از جمله این که: اشراقِ شناختی همانند اشراقِ وجودی، از سوی مبادی است و شناختِ حاصل از این اشراق، شهودی است. درجات مختلف تجرد نفس هم در شناخت‌ اشراقی دخالت دارد. اما دستاورد نهایی این نوشتار این است که بین عناصر شهود و شهود عقلی و اشراق، با نظریه اتصال ابن سینا چنان تناظری وجود دارد که می توان شناخت عقل در مرحله اتصال و در اثر اشراق و افاضه عقل فعال را شهودی دانست. بنابراین، عقل با اتصال (نوعی رابطه بی واسطه صوری) به عقل فعال و صورت عقلی، به شناخت بی واسطه صور افاضه شده از سوی عقل فعال یا صورت عقل فعال و صور موجود در آن می رسد که اولی مربوط به شناخت عادی و دومی شناخت کمالی است.کلید واژه ها: ابن سینا، عقل، عقل فعال، اتصال به عقل فعال، شهود عقلی.
بررسی مبانی متفاوت دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در مسئله جوهریت، تجرد و بقای نفس.
نویسنده:
سکینه ابوعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزیابی و بررسی موضوع جوهریت، تجرد، و بقای نفس انسانی توسط دو فیلسوف به نام‌های ابن‌سینا (370-428 ه. ق) و ابن‌رشد (520-595 ه. ق)، مسئل? این رساله را تشکیل می‌دهد.تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو دیده می‌شود، منشأ اختلاف نظرهای شارحان وی دراین‌باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن‌های دوم و سوم قبل از میلاد) و ابن‌رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن‌سینا و توماس آکوئیناس تجرد و بقای نفس را به ارسطو نسبت داده‌اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب نفس مبنی بر تجرد و بقای نفس و همچنین تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئیناس است نه دیدگاه ابن‌رشد. ابن‌سینا با تکیه بر عدم انقسام محل صور معقول و نیز همچنین بر پای? علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس شخصی را اثبات می‌نماید درحالی‌که ابن‌رشد بر مبنای آموز? وحدت عقل و رابط? عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست و آن‌ها را ابدی نمی‌داند.
ترجمه شرح ابن سینا بر اثولوجیای منسوب به ارسطو و شرح  نقد ان
نویسنده:
رحیمه ملک پور پیرجل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , شرح اثر , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از شناخت انسان بدون شناخت ابعاد قوه ناطقه وی معنی ندارد و شناخت اندیشه‌های انسان‌های تأثیرگذار بر حیات معقول، می‌تواند زمینه شکوفایی اندیشه باشد.این پژوهش با ترجمه تفسیر ابن سینا بر اثولوجیای منسوب به ارسطو و پس از آن شرح و نقد آن سعی در شناخت اندیشه‌های اندیشمندانی چون ابن سینا و فلوطین دارد. اثولوجیا، علم الهی به معنی اخص بوده که در تاریخ فلسفه اسلامی به ارسطو نسبت داده شده ولی بخشی از تاسوعات افلوطین می‌باشد.این تفسیر درکتاب انصاف ابن سینا ذکر شده و متفکران اسلامی در آثار مختلف خود به اثولوجیا مراجعه و از آن بهره برده اند ولی تفسیر ابن سینا تاکنون ترجمه نشده و ترجمه و شرح این تفسیر امری ضروری می‌نماید.در این گزارش پس از فصل کلیات، ترجمه تفسیر آمده است که ابتدا عبارات مربوط به اثولوجیا و سپس تفسیر ابن سینا بر آن ترجمه شده است.باید روشن شود که این تفسیر با کدام روش فلسفی ابن سینا مطابقت دارد؛ و وی در تفسیر به چه مسائلی عنایت داشته ، و هدف اصلی او چیست ؟ مطالب اثولوجیا را می توان در سه مسئله خداوند، عقل و نفس خلاصه کرد و آنچه تفسیر ابن سینا دنبال می کند همین سه مسئله است که بیشتر به نفس می‌پردازد‌.در آن زمان اختلاف نظر درباره ماهیت، پیدایش، تکامل و بقای نفس ناطقه ابن سینا را بر آن داشت که رساله های متعددی بنویسد و در تفسیر اثولوجیا نیز مسائل مربوط به نفس محور اصلی قرار می‌گیرند.اثولوجیا مشتمل بر ده میمر می‌باشد و ابن سینا از هشت میمر آن مطالبی را انتخاب و تفسیر کرده است وی در برخی مسائل با فلوطین هم سخن بوده، برخی مطالب را تأویل،برخی دیگر را رد نموده و نظرخود را بیان کرده است؛ در مواضعی درک مطلب یا شرح بیشتر آن را به حکمت مشرقی محول نموده است.برای تحلیل، اندیشه های ابن سینا از شفا ، نجات ، اشاراتو عده ای از رسائل او؛ و اندیشه های افلوطین از مجموعه آثارش اخذ گردیده‌است ؛ ومطالب بطور دقیق، مستند سازی شده‌اند.پایان نامه حاصل برای رسیدن به اهداف مورد نظر به سه فصل تقسیم شده‌است. فصـل اول کلیات، فصل دوم ترجمه تفسیر و فصل سـوم شـرح و نقد تفسیر و سرانجام جمع بندی و نتیجه گیری مطالب آورده شده‌است.در مجموع می‌توان گفت به همه اهداف مورد نظر در طرح تحقیق رسیده‌است.کلمات کلیدی: ابن سینا، اثولوجیا، ارسطو، انصاف،بقای نفس، حدوث نفس ، شرح ابن سینا، ، فلوطین.والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله و جمیع الانبیاء و
صدورکثرت از وحدت از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
سعیده تینای طهرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسئله خلقت و آفرینش و چگونگی صدور کثیر از واحد، مساله ای دیرین در فلسفه و تفکرات فلسفی است. اینکه چگونه خداوند واحد بسیط منشاء خلقت عالم طبیعت و مادی و مرکب شده است، همیشه ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است. این پرسش موجب طرح موضوع عوالم مختلف و واسطه های خلقت در میان آنها شده است و هر کدام تلاش کرده با اتکا به قواعد فلسفی معین و بر اساس واسطه هایی خاص به تبیین دیدگاه خود بپردازد.ابن سینا در مساله صدور کثرت از وحدت ذات حق را عقل می داند و چون وی از ذات حق به عقل تعبیر می نماید. خلقت را نیز با فرایند تعقل (‌علم به ذات خود و اشیاء)‌تبیین می نماید.و ایشان در تبیین مساله صدور کثرت از وحدت تنها به عقول طولیه و منحصرا ده عقل معتقد می باشد. و نیز ایشان مدیر و مدبر عالم کون و فساد را عقل فعال می داندابن سینا در مسئله صدور کثرت از وحدت به سه اصل توجه خاص داشته است. اول قاعده الواحد و معتقد است که از واحد من جمیع جهات تنها یک شی صادر می شود. ولذا صدور کثرات بخصوص عالم ماده را بدون واسطه به خدا نسبت نمی دهد. دوم تمایز میان واجب و ممکن تا آشکار شود که چگونه از واجب تنها یک شی صادر می شود ولی از ممکن می تواند بیش از یکی هم صادر گردد. و ایشان این تمایز را ملاک ماهوی می داند. و سومین اصل، بحث خلقت و صدور است یعنی اینکه چه فرآیندی را خلقت نام نهاده اند از نظر ابن سینا مفهوم صدور و آفرینش عبارتست از ابداع و افاضه چیزی بدون واسطه ماده و زمان که همان خلقت لا من شی می باشد.ابن سینا جهات موجود در عقول را جهات اعتباری می داند و بوسیله ی این جهات صدور کثرت از وحدت را تبیین می نماید. ایشان صدور افلاک را به عقول طولیه نسبت می دهد و معتقد است از هر عقلی، یک فلک و یک نفس فلکی صادر می شود و نیز ابن سینا معتقد است که از عقل فعال با استمداد از اجرام فلکی صورت نوعیه صورت جسمیه و ماده اولی افاضه می گردد..
عقل عملی از دیدگاه ارسطو، ابن سینا و آکویناس
نویسنده:
فاطمه اصلی بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه به بررسی عقل عملی در آراء ارسطو، ابن سینا و آکویناس می پردازد. از دیدگاه ارسطو عقل نظری و عقل عملیدو قوه ی متمایز از هم نیستند، بلکه دو وجه از یک قوه هستند. عقل عملی از عقل نظری با توجه به متعلقات ادراک متمایز می شود. عقل عملی صرف ابزار نیست، بلکه مرتبط با غایت می باشد. عقل عملی ، عقلی فضیلت مند است و مهمترین فضیلت آن حکمت عملی است، که نقش محوری در اخلاق ارسطو ایفاء می کند و معیار و میزان ما برای فعل اخلاقی می باشد و مهمترین مشخصه ی آن انتخاب است. ارسطو حکمت عملی و فضایل اخلاقی را لازم و ملزوم هم می داند. به زعم ابن سینا عقل نظری و عقل عملی، ماهیتاً متمایز هستند، و تفاوت آنها به اختلاف در مُدرَک‌ها یا نحوه علم و درک محدود نمی‌شود؛ بلکه یکی از سنخ ادراک، و دیگری از سنخ فعل است. عقل عملی منشا اخلاق بوده و فضیلت و رذیلت در ارتباط عقل عملی با قوای بدنی معنا پیدا می کند، به نحوی که اگر قوای بدنی مقهور عقل شود، فضیلت و در غیر این صورت رذیلت خواهد بود. از دیدگاه آکویناس عقل نظری و عملی دو قوه ی متمایز نیستند و تمایز میان این دو عقل در غایت نهایی آنهاست. عقل عملی دارای دو زمینه است، زمینه ی اکتشافی و زمینه ی توجیهی. زمینه ی اکتشافی یا سیندرسیس احکام کلی اخلاقی را ادراک می کند. از نظر آکویناس سیندرسیس ملکه ای طبیعی می باشد که به موجب آن همه ما قادر هستیم احکام کلی اخلاقی را درک کنیم. زمینه ی توجیهی همان عاقبت اندیشی می باشد. او به سه نوع فضیلت قائل است، فضایل اخلاقی، فضایل عقلانی و فضایل الهیاتی. در باره ی ارتباط عاقبت اندیشی و فضایل اخلاقی آکویناس به ارتباط ذاتی بین آنها قائل است، به گونه ای که فضایل اخلاقی غایات درست را تضمین می کنند و عاقبت اندیشی ابزار درست را برای غایات تضمین می کند. در وجه تمایز و شباهت دیدگاه این فیلسوفان باید گفت که ارسطو و آکویناس عقل نظری و عملی را دو قوه جداگانه نمی دانند، اما ابن سینا دو قوه جداگانه می داند. هر سه برای عقل عملی علاوه بر شأن ادراکی شأن انگیزشی نیز قائل هستند. هم چنین به باور هر سه فیلسوف عقل عملی، عقلی فضیلت مند هست، هر چند که در این باره اختلافاتی با هم دارند.
  • تعداد رکورد ها : 455