جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 315340
 بررسی و تبیین دیدگاه معرفت شناسی اسلام و پراگماتیسم و تعیین و تحلیل مقایسه ای روش های آموزشی مبتنی بر آنها در تعلیم و تربیت
نویسنده:
سعیدجمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش از یک سو با توجه به رابطه فلسفه با تعلیم و تربیت به بررسی ارتباط معرفت شناسی و روش های آموزشی در تعلیم و تربیت می پردازد، از سوی دیگر با در نظر داشتن نظام فلسفی حاکم بر تعلیم و تربیت کشور، روش های آموزشی دو نظام تربیتی اسلام و پراگماتیسم را مورد بررسی و تحلیل مقایسه ای قرار می دهد. در فصل اول به عنوان کلیات؛ موارد طرح تحقیق، تعریف و تبیین مفاهیم تحقیق، تبیین معرفت شناسی و مؤلفه های آن، ارتباط معرفت شناسی با روش های آموزشی، مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش ادبیات تحقیق، معرفت شناسی دو نظام فلسفی تربیتی اسلام و پراگماتیسم با توجه به ابزار شناخت، شناخت حقیقی و منطق شناخت توضیح داده شده است. در فصل سوم جهت تعیین روش های آموزشی مبتنی بر معرفت شناسی هر یک از دو نظام تربیتی، ابتدا مؤلفه های معرفت شناسی هر نظام همچون حقیقت، ماهیت دانش و منطق، مورد تبیین قرار گرفته و سپس با توجه به این مؤلفه ها، الگوها و روش های اساسی شناخت هر مکتب مشخص گردیده است. سرانجام براساس الگوها و روش های اساسی شناخت و همچنین ویژگی های هر مکتب در امر آموزش، روش های آموزش تعیین و بررسی گردیده است. فصل چهارم به تحلیل و مقایسه روش های آموزشی مکاتب اسلام و پراگماتیسم با بررسی نکات مثبت و محدودیت های هرکدام از روش های آموزشی، تحلیل فرایند یاد دهی یادگیری و عناصر اصلی آن (هدف، محتوا، فرایند) و همچنین تشریح روش های آموزش مشترک پرداخته است. در پایان نیز نتیجه گیری کلی و پیشنهادات تحقیق ذکر شده است.
بررسی و تحلیل مبدا صدور افعال انسان
نویسنده:
مهدی افچنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطالب این رساله در بررسی و شناخت مبدأ صدور افعال انسان که در واقع فاعل حقیقی افعال اوست، به دو قسمت کلی تقسیم می شود: در قسمت نخست، این مسأله بیشتر در فلسفه اسلامی مورد تحقیق قرار گرفته است که از این منظر فاعلیت افعال انسان میان نفس و بدن مطرح است؛ به همین خاطر در فصول اولیه رساله پس از بحث واژه شناسی به بیان ماهیت نفس که آیا امری جسمانی یا مجرد است پرداخته شده است و بعد از آن وجود و تجرد آن از نظر فلسفی اثبات شده است و رابطه آن با بدن نیز مورد تحلیل قرار گرفته است. بعد از این مطالب که تقریبا" بعنوان مقدمه بخش نخست- قسمت فلسفی- می باشند، فاعلیت جسم و عوامل مؤثر بر آن مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین چگونگی و کیفیت فاعلیت نفس و شرح قوای آن که نفس از طریق آنها افعال خود را انجام می دهد نیز طرح و بحث شده است و در انتهای این قسمت هم ما ضمن تجزیه و تحلیل بین فاعلیت نفس و فاعلیت جسم و داوری بین آنها به این نتیجه رسیده ایم که جسم یا همان بدن انسان به هیچ عنوان نمی تواند فاعل افعال انسان باشد، بلکه تنها می تواند نقش اعدادی و تهیأ داشته باشد؛ هر چند که نفس افعال جزئی و جسمانی را بدون بدن نمی تواند انجام دهد. بنابراین این نفس است که فاعل حقیقی افعال است نه جسم و بدن انسان. در قسمت دوم، بحث بیشتر جنبه کلامی دارد که فاعلیت در این قسمت بین انسان و خدا مطرح است. آیا انسان فاعل افعال خودش است؟ یا خداوند است که فاعل است و انسان نقشی ندارد؟ در این قسمت سه دیدگاه عمده در کلام اسلامی طرح شده است. اول، اشاعره اند که معتقد به فاعلیت خداوند و در نهایت جبر می باشند. دوم، معتزله اند که قائل به اختیار و فاعلیت مطلق انسان اند و به تفویص گراییده اند و دسته سوم، اما میه اند که نه جبر و نه تفویض را قبول ندارند. ما هم پس از تجزیه و تحلیل این سه دیدگاه و داوری بین آنها دیدگاه امامیه را به عنوان دیدگاه برتر و معقول تر در این مسأله برگزیده و از آن دفاع کرده ایم.
بررسی و مقایسه اعتباریات (بی مطابق خارجی) در فلسفه و اصول فقه
نویسنده:
برات محمداسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رساله پیش رو مشتمل بر هشت فصل، به شرح ذیل است: فصل اول (کلیات): در این فصل به طرح مسئله و اهمیت آن و بیان روش تحقیق و محدودیتها می پردازیم. فصل دوم ( اعتباریات و تعریف): نظریه رایج می گوید: اعتباریات، بر خلاف حقایق فاقد حدند، برخی معتقدند اعتباریات حد دارند. نگارنده بر این گمان است که هر دو نظر به گونه ای قابل تأمل هستند، چون اساسا’’ حد ناممکن است. طریقه مقبول برای تعریف ، تعریف مبتنی بر اصالت وجود است. فصل سوم ( معنای اعتباری و نوع اعتبار آن): « اعتباری» دارای معانی متعددی است. در نظریه رایج استعمال اعتباری در این معانی به اشتراک لفظ است. اما دقت در معانی اعتباری اشتراک معنا را تقویت می کند. اعتبار یک معنا بیش ندارد. « الف»،«ب»،«ت» و... اعتباریند، معنایش این است که آنها اموری هستند «غیرخارجی که به وسیله فعالیت ذهن ساخته شده اند.» در معانی به ظاهر متعدد اعتباری، مشترک است؛ البته این اشتراک به گونه ای تشکیکی است. فصل چهارم ( تاریخچه نظریه تفکیک): برخی از اندیشمندان معتقدند: ریشه های نظریه تفکیک امور اعتباری از امور حقیقی، در کلمات ابن سینا به چشم می خورد و خاستگاه ارائه این نظریه، تضاد و برخورد میان آراء متکلمان و فیلسوفان است. به گمان ما، این سخن ناصواب است، آنچه بررسی تاریخی در این باره پیش می نهد این است که جایگاه تولد نظریه تفکیک علم اصول فقه است و خاستگاه ارائه آن مشکلاتی است که عالمان اصولی در مباحثی چون شراط متاخر و... با آن مواجه بوده اند. فصل پنجم ( نظریه تفکیک): عده ای متقدند: تحلیل علامه طباطبائی (ره)در باره فرایند پیدایش ادراکات اعتباری، موجب می شود همه ادراکات اعتباری، حتی مفاهیم اخلاقی، نسبی و جزئی شوند. برای برون رفت از اشکال نسبیت پنج توجیه و راه حل از سوی اندیشمندان معاصر ارائه شده است. به گمان ما این پنج توجیه در رسیدن به مقصود خود، ناکامند. تو هم تلازم نظریه تفکیک و نسبیت، از اینجا ناشی می شود که برخی خواسته اند با تطبیق ناگفته های علامه (ره) (اعتباریات کلی)، بر گفته های ایشان (اعتباریات جزئی)، حکم خاص گفته ها ( نسبیت و شخص مداری) را به ناگفته های تسری دهند. فصل ششم ( رابطه تولیدی در ادراکات اعتباری): آیا میان «باید» ها و «هست» ها رابطه منطقی - تولید وجود دارد؟ برخی معتقدند: می توان باید را از هست استنتاج کرد.
بررسی و نقد نظریه پلورالیزم دینی وتبیین تلقی اسلام از پلورالیزم در دین
نویسنده:
سید حسن حسینی سروری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع تکثرگرایی دینی از جمله مسائل جدید است که در حوزه معارفی از قبیل کلام جدید، فلسفه دین و دین پژوهی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این رساله سعی بر آن است که این موضوع به صورت تطبیقی ، تحلیلی، توصیفی، علّی و پدیدارشناسانه در دو حوزه بررسی و تحلیل گردد. ابتدا نظریه موسوم به پلورالیزم دینی درغرب و با تأکید بر نظرات یکی از مدافعان آن، جان هیک بررسی شده است و در ادامه با استناد به برخی آیات قرآنی به نگرش و تلقی اسلام از موضوع تکثرگرایی در دین توجه شده است. آنچه ذیلاً آمده است، اجمال برخی مطالبی است که در رساله به تفصیل و مستدل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. 1- در نظریه پلورالیزم دینی، تکثر ادیان معلول تکثر تجارب دینی انسان و به تبع آن تکثر تصورات و پدیدارهای مختلف از خدا و در نهایت تکثر در حقایق و باورهای دینی است، در حالی که در نظریه مختار پلورالیزم در دین، تکثر ادیان معلوم و نتیجه تجلی و ظهور وحدت حقه دینی برای انسان است. در حقیقت تکثرات دینی از دیدگاه نظریه اول انسانی و بشری، و از دیدگاه نظریه دوم الهی و وحیانی است. به همین دلیل حقانیت و صدق تعالیم و باورهای ادیان از دیدگاه تکثر گرایی مطرح در غرب،معلول اعتبار معرفت شناختی تجربه دینی، به مثابه تجارب انسانی و همسو با تجارب حسی است، در حالی که حقانیت دینی از دیدگاه نظریه پلورالیزم در دین معلول انتساب آن به تکثر در تجلی وحدت حقه دینی است. 2- در نظریه پلورالیزم دینی علاوه بر این که به اقسام چندگانه‎ای از پلورالیزم توجه شده است، اما ارتباط بین دو نوع اصلی آن، یعنی پلورالیزم نجات و رستگاری و پلورالیزم حقایق دینی از وضوح و تبیین کاملی برخوردار نیست، در حالی که در نظر پلورالیزم در دین، ارتباط و تلازم بین این دو نوع پلورالیزم مشخص و بین است. بر این اساس، پلورالیزم نجات و رستگاری لازمة اصالت تعدد ادیان و پلورالیزم حقایق دینی تلقی شده است. 3- نظریه پلورالیزم دینی اساساً و ماهیتاً مسیحی مآبانه است، به این دلیل که خاستگاه‎ها، ریشه‎ها، علل و عوامل بروز و ظهور این نظریه بر مبانی و مبادی معرفت شناسی مسیحیت استوار گردیده است، در حالی که نگرش اسلامی درباره پلورالیزم، واکنش و عکس العمل سلسله‎ای از حوادث تاریخی و معرفتی نیست، بلکه مبانی و ماهیت مختص به خود را دارا است. 4- نظریه تجربه دینی که همسو با ساختار معرفت شناسی کانت و نظریه ویتگنشتاین ارائه شده است، نه اثبات کننده پلورالیزم در حقایق دینی است و نه پلورالیزم در نجات و رستگاری. حداکثر نتیجه‎ای که از فرض تجارب دینی مختلف قابل استنباط است، پذیرش تصورات مختلف از امور غیر مادی است که هیک آنها را پدیدارهای واقعیت مطلق نامیده است. به همین ترتیب آنچه وی ازواقعیت مطلق ارائه کرده است، اولاً و بالذات به پلورالیزم در تصورات متعلق است، و به تبع آن به پلورالیزم در حقایق دینی قابل تسرّی است. قابل ذکر است که لازمة پذیرش مطلق تجارب دینی آنگونه، نسبیت در فهم و لازمة پذیرش حقایق متکثر دینی نسبیّت درحقیقت است. نسبیت در حقانیت‎های دینی هم چنین موجب بی معنا انگاری و اثبات ناپذیری گزاره‎های دینی و تنزل دین از امری الهی به امری بشری وانسانی می‎گردد. 5- ادله‎ای چون «هدایت عام الهی»، «برهان تکافو» و «نقض برخی اصول مسیحیت» که مورد استناد هیک در اثبات پلورالیزم قرار گرفته است، مقدمات و مقومات لازم برای اثبات نتیجه مورد نظر را ندارد و از این حیث قابلیت اثبات نظریه مورد ادعا را ندارد.
بررسی  تطبیقی مساله شر از دیدگاه حکمت متعالیه و فلسفه دین معاصر( هیوم - مکی)
نویسنده:
محمد جوادطالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائلی که فیلسوفان اسلامی به کاوش آن پرداخته اند مساله شر است. هدف آن بوده که با نگاهی عقلی و مستدل شرورو و رنجهای مطرح شده در هستی برای بشر تبیین حقیقت و ماهیت آنها به نحوی کلی روشن گردد. پس از جمع بندی موارد مطرح شده مهمترین نظریه در فلسفه اسلامی آن است که شرور ماهیتی عدمی داشته و فاقد هر گونه هستی مستقل مجعول و مقضی بالذات هستند.. با تفکیک وجوه مختلف قابل شناسایی در شرور تلاش شده حیثیت شر بودن به امر عدمی ارجاع یافته و هر آن چه وجهه وجودی دارد به عنوان خیر و مطلوب مدلل گردد. از طرف دیگر به لحاظ آن که خداوند واجب الوجود از تمام جهات از جمله کمالات و افعال است لازمه این ویژگی آن است که هستی در تمام مراتبش از جمله در مرتبه جسمانی و مادی نیز کاملترین و احسن بوده باشد. بر این اساس شرور نمی توانند در نظام احسن جایگاهی داشته باشند. با این نگرش تحلیل برخی فیلسوفان مثل هیوم و مکی از مساله شر غیر معقول جلوه می نماید بدان جهت که وجوه و حیثیات را از یکدیگر تفکیک نکرده و ابعاد مختلف پدیده ای را که شر جلوه می کند در ویژگی شر بودن آن منحصر نموده اند. در حالی که یکی از ارکان تحلیل فلسفی بازشناسی و در نیامیختن حیثیات با یکدیگر است.
بررسی تطبیقی برخورد حکومت اسلامی با معارضین در فقه امامیه و شافعیه
نویسنده:
طه حسن نژاد،
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
هدف پژوهش : بررسی برخورد حکومت اسلامی با معارضین ، مطابقت و تطبیق آن در فقه امامیه و شافعیه است . روش نمونه گیری : نظریات فقهی علمای اسلام و دیدگاه حقوق دانان پیرامون معارضین و تجزیه و تحلیل آنهاست . روش پژوهش : تطبیقی و تحلیلی و ابزار اندازه گیری : استفاده از کتب تفسیری ، فقهی و حقوقی است که دو موضوع بغات (جرم سیاسی ) و مفسد فی الارض را مورد بررسی قرار داده و از حدود ۱۲۰ منبع استفاده گردیده است . نتیجه کلی : معارضین با حکومت اسلامی می توان براساس انگیزه ای که از ارتکاب عمل مجرمانه که دارند به دو گروه کلی با احکام کاملا جدا از هم تقسیم نمود. و بر این اساس آنها را در دو مکتب فقهی امامیه و شافعیه مورد بررسی و تطبیق قرار دادیم که بطور بسیار مختصر می توان چنین اشاره نمود الف - گروهی که با انگیزه دفاع از حریم شریعت که می توان تعبیر به تاوئل و شهبه نمود از اطاعت امام خروج می نمایند که به اینان بغات می گویند که در اصطلاح حقوقدانان به آنان جرم سیاسی می نامند و همانگونه که فقها به دلیل نداشتن وجود عینی ثابت و مشخص در مصادیق بغی اختلاف نظر داشته اند حقوقدانان نیز در جرم سیاسی به همان دلیل دارای اختلاف نظر می باشند ب - گروهی دیگر بدون داشتن هیچ گونه تاوئل یا شهبه ای از اطاعت امام خروج نموده و یا به عبارت دیگر سبب و انگیزه خروج آنان تنها منافع شخصی و یا گروهی است که در اصطلاح فقه تحت عنوان افساد فی الارض از آن بحث شده است بطور کلی بغات در پی نابودی امام و واژگون کردن نظام سیاسی می باشند ولی افسادالارض در پی نابودی اجتماع (شریعت مقدس ) هستند.
بعث اجساء وحشر ارواح از دیدگاه صدر المتألهین
نویسنده:
محمد باقر بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
تحقیق حاضر، بعث اجساء و حشر ارواح از دیدگاه صدر المتألهین را بررسی می کند. رسائل مستدل مورد استفاده در این تحقیق به نحو ذیل می باشد: اصول کافی (کلینی)، اسرار الحکم(حاج ملاهادی سبزواری)، بحارالانوار علامه مجلسی، رساله الحشر(ملاصدرا) مفاتیح الجنان. آنچه نگارنده در این رساله آورده است بیان عقیده و نظر فیلسوف جهان اسلام و احیاء کننده فلسفه اسلامی، صدر المتألهین شیرازی در بحث اجساء وحشر ارواح می باشد. در سیزده فصل به شرح ذیل توضیح داده داشته است، فصل اول بعث اجساد و حشر ارواح، فصل دوم اصول و مقدمات جسمانی و روحانی. فصل سوم شبهات معاد جسمانی، فصل چهارم حقیقت دنیا و آخرت و ارتباط این دو فصل پنجم نفس اخروی فصل ششم موت و حقیقت آن. فصل هفتم قبر. فصل هشتم سعادت و شقاوت اخروی. فصل نهم بعث و حقیقت آن. فصل دهم حشر موجودات و کیفیت آن. فصل یازدهم اموالی که در قیامت هویدا می گردد، فصل دوازدهم جنت و حقیقت آن و فصل سیزدهم حجیم و حقیقت آن.
بررسی جنبه های فلسفی تراژدی های یونان بوستان
نویسنده:
علیرضامحمدی بارچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
تراژدی در زبان یونانی یه معنی آواز بز است و به گونه ای از شعر و درام اطلاق می شود که از قرن ششم ق .م در یونان باستان جهت اجرای نمایشی سروده شده هر چند در قرن - پنجم ق .م با ظهور آیسخولوس ، سوفوکلس و اوریپیدس بود که عصر طلایی تراژدی در یونان باستان رقم خورد . اهمیت تراژدی در فرهنگ غرب تا آنجاست که توجه فیلسوفان بزرگی چون افلاطون ، ارسطو ،سنکا ، هگل ، هیوم، نیچه ، شوپهناور ، برک ، هیدگر، سارتر و کامو و منتقدین و زیبایی شناسان برجسته ای همچون هوراس، کاستلووترو ، هردر ، شلگل ، گوته ، لوکاچ و … را به خود جلب کرده است.در این پژوهش با هدف شناخت تراژدی ، تبیین امر تراژیک بعنوان شاخصه و محتوایی فلسفی تراژدی های یونان باستان، تبیین رابطه قهرمان تراژیک با خدایان یونانی و تقدیر و همچنین تبیین وحدتهای سه گانه کنش ، زمان و مکان با روش کتابخانه ای بصورت تحلیل محتوا و نقد و تفسیر تراژدی های یونان و باستان وآراء منتقدین و پژوهشگران این عرصه، گام خواهیم برداشت .براین اساس درخواهیم یافت اگر چه به باور افلاطون تراژدی روایتی است تقلیدی اما ارسطو تراژدی را تقلید عملی جدی وکامل به صورت نمایشی و نه روایتی می داند که شامل تغییرات ناگهانی است که به موقعیتی چنان ناگوار منتهی می شود که درتماشاگران دو احساسِ ترحم و ترس را ایجاد می کند. درباره خاستگاه و ویژگی های کمی و کیفی تراژدی درفصل اول سخن خواهیم گفت .درفصل دوم هم بر اساس وجود عنصر «واقعه درد انگیز» ( catastrophe ) بعنوان یکی از اجزاء پیرنگ تراژدی درصدد تبیین امر تراژیک بعنوان مهمترین شاخصه محتوایی فلسفی تراژدی برخواهیم آمد و نشان می دهیم امر تراژیک به عنوان هسته و جوهر اصلی تراژدی از نظر آیسخولوس راهی است برای رسیدن قهرمان تراژیک به شناخت تراژیک ؛ «پاثین ماثین» یعنی «رنج بردن [ برای] آموختن». سپس به تحلیل فلسفی امر تراژیک و اینکه درنگرش فلسفی «امر تراژیک »، به محدودیت ، فرجام ناگوار زجر و رنج قهرمان ، دستیابی قهرمان به شناخت رنج آور، احساس ناگوار و فقدان معنا می شود؛ خواهیم پرداخت. در فصل سوم با تکیه برمتن پنج تراژدی «پرومته در زنجیر» آیسخولوس و «الکترا» ، «زنان تراخیس» ، «آژاکس» و «اودیپوس شاه» سوفوکلس پس از شناخت قهرمان تراژیک به تبیین رابطه وی با خدایان یونانی و تقدیر خواهیم پرداخت و طی آن نشان می دهیم هرچند درجهان شناسی یونان باستان خدایان قانون هستی اند و برانسان و زندگی او مسلط اند اما تراژدی عرصه تقابل خواستِ قهرمان تراژیک با خواست خدایان نیز هست که به دو صورت کنشی و واکنشی رقم می خورد.درتقابل قهرمان تراژیک با تقدیر هم نشان می دهیم یونانیان به تقدیر همچون نیرویی اسرار آمیز و مقتدر اعتقاد داشتند که حتی خدایان مطیع آن بودند از اینرو اساس امر تراژیک مبارزه قهرمانانه اما منجر به شکست قهرمان تراژیک دربرابر تقدیر است.در فصل چهارم نیز با اتکاء به آرای ارسطو درصدد تبیین وحدتهای سه گانه «کنش»، «زمان» و «مکان» درتراژدی برخواهیم آمد و نشان خواهیم داد وحدتِ میتوس (پیرنگ) درتراژدی از نظر ارسطو مبتنی بر وحدت کنش است ؛ وحدت کنش که در تراژدی چیزی جز این نیست که کنش واحد و تمام باشد و برداشتن هرجزء از آن باعث از دست رفتن کل آن بشود.همچنین نشان می دهیم وحدت زمان بیانگر مقید بودن تراژدی نویس به محدود ماندن رخدادهای هر تراژدی درمدت یک دوره زمانی آفتاب (طلوع یا غروب) می باشد. اگرچه ارسطو به صراحت به «وحدت مکان» در تراژدی اشاره نکرده اما براساس تفسیرسخنان وی درخواهیم یافت چون تراژدی تقلیدِ کار و کردار است و این تقلید هم بوسیله کردار اشخاص صورت می گیرد لذا چارچوب و عرصه این تقلید هم صحنه نمایش به عنوان مکانی است که بازیگران تراژدی در آن به تقلید این کردارها می پردازند.توجه به هدف غایی تراژدی یعنی کاتارسیسِ (تزکیه و تطهیر) تماشاگر و اینکه کاتارسیس ناشی از کایروس یعنی موقعیت و لحظه بحرانی تراژدی است که روی صحنه نمایش به وقوع می پیوندد، دلیل دیگر ما بر «وحدت مکان» در تراژدی خواهد بود ودرپایان این رساله نیز با ارائه گزارشی توصیفی ازمنازعات ادبی قرن هیجدهم و نوزدهم درخصوص وحدتهای سه گانه تاثیر و اهمیت شگرف جزء ناچیزی از قوانین حاکم در تراژدی را بر ادبیات ، تئاتر ،نقد ادبی فلسفی و زیبایی شناسی عصر مدرن را نشان خواهیم داد.
تحلیل تطبیقی عصمت از دیدگاه شیعه و اهل سنت:(شیعه ی اثنی عشری ، معتزله ، اشاعره)
نویسنده:
اکرم باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتاری که پیش روی دارید ، پژوهشی است برای رسیدن به یک تکیه گاه مطمئن در دریافت حصول مسایل اعتباری ، اخلاقی وعرفی از بیانات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ودوازده امام علیهم السلام اجمعین . موضوع این تحقیق ، تحلیل تطبیقی عصمت از دیدگاه ( شیعه اثنی عشری – معتزله – اشاعره ) است، از آنجایی که اعتقاد به عصمت ، عقیده ای مشترک بین ادیان آسمانی است . فرق مختلف کلامی با اصول مکتب خود برداشت خاصی از مقام عصمت دارند . لذا هدف از ارائه این موضوع ، آشنایی با فرق ومذاهب دیگر ورسیدن به یک قدر مشترک بین آنها واینکه اسلام کامل ترین وجامع ترین دین در میان ادیان آسمانی ، فرق ومذاهب دیگر می باشد . دامنه این تحقیق دربارة عصمت فرشتگان ، عصمت انبیاء علیهم السلام وعصمت ائمه اطهار علیهم السلام می باشد که به عنوان مصادیق واسوه های عصمت می باشند وبیان عقاید وادله ای که درباب عصمت درفرق( شیعه – معتزله - اشاعره ) آورده شده ، چرا که این مذاهب از بین مذاهب دیگر نظرات ومباحث بیشتری دربارة اعتقاد به عصمت انبیاء وائمه اطهار ( علیهم السلام)از جمله علی ? درمسأله خلافت وجانشینی بعد از پیامبر ذکر کرده اند . دراین تحقیق علاوه بر استفاده از منابع معتبر وقدیمی ودست اول چون کتاب « الفین فی معرفة امیرالمومنین » اثرعلامه حلی « علل الشرایع » اثر ابن بابویه ، « شرح المقاصد » سعد بن عمرتفتازانی و از منابع تفسیری ، روایی وحدیثی معتبری چون « المیزان » ازمحمد حسین طباطبایی، « بحار الانوار » و« میزان الحکمة » محمد محمدی ری شهری واز آیات الهی نیز استفاده شده است . بنابراین این تحقیق کتابخانه ای می باشد . ونتیجة این طرح ، معرفی دوفرقه از فرق اهل سنت وشیعه اثنی عشری ، معرفی مصادیق عصمت ، پاسخگویی به شبهات ارائه شده دربارة این موضوع ، پاسخ به سوالاتی در زمینه شناخت اشاعره ، معتزله ، شیعه اثنی عشری، بیان عقاید وادله این فرق دربحث عصمت می باشد . در بخش اول بعد از بیان کلیات به بررسی معنا وحقیقت عصمت پرداخته شده که شامل چند فصل می باشد . دربخش دوم با فرق( شیعه ،معتزله ، اشاعره) آشنا شده تابا آشنایی ازاین فرق واعلام وبزرگان آن بتوانیم بهتر عقایدشان را بررسی کنیم . دربخش سوم ابتدا عصمت از گناه ومنشاء وریشه گناه را بررسی نموده سپس ادله عصمت از گناه از دیدگاه هرسه فرقه ارائه گردیده وادله شیعه برعصمت از سهوونسیان ، عصمت ازمطلق گناه، وعصمت ازهرگونه خطا به طورگسترده تری به بحث گذاشته شده . دربخش چهارم به معرفی مصادیق عصمت از جمله عصمت ملائکه،پیامبر،انبیاء علیه السلام،ائمه ( علیهم السلام)که بارزترین نمونه های عصمت می باشند پرداخته شده . دربخش پنجم به بررسی شبهات پیرامون مبدأ اندیشه عصمت وشبهات مصادیق عصمت پرداخته وجواب هراشکال داده شده . کلید واژه ها : تحلیل،تطبیق ،عصمت ،انبیاء،امامت،شیعه،معتزله ،اشاعره،اهل سنت،ملائک ،معصوم،گناه، فرق.
بررسی نقش صحیفه سجادیه در تفسیر قرآن
نویسنده:
امیدصبوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ادعیه ی مأثور از معصومین بخشی از احادیث ایشان را تشکیل می دهد. علما و بزرگان سلف تحقیقات گران بهائی بر روی ادعیه انجام داده و میراث علمی ارزشمندی به یادگار گذاشته اند؛ زمینه ی عمده ی این گونه مطالعات بر اساس دقت های ادبی، شرح و توضیح واژه گان در عرصه های مختلف صورت گرفته و به شکل ترجمه ی تفسیری، شرح از لحاظ ادبی یا توضیح عبارات ارائه گردیده است. اما این تحقیقات از زاویای خاص، نظیر مسائل تربیتی، رفتارهای اجتماعی و اخلاقی... به موضوع پرداخته اند. لیکن ادعیه ی مأثور بنا به دلالتهای ضمنی و التزامی آشکار، همبستگی عمیقی با قرآن دارند. این ادعیه ی مأثور به عنوان بخشی از احادیث ائمه می توانند مفسر قرآن که به تمامی جوانب زندگی انسان پرداخته است قرار گیرد. به عبارت دیگر می توان در تفسیر بر خی از آیات قرآن از ادعیه ی مأثور کمک گرفت. بر این اساس در این پایان نامه طی سه فصل به بررسی نقش کتاب صحیفه سجادیه در تفسیر قرآن پرداخته شده است. در فصل اول به همبستگی و ارتباط تنگاتنگ لفظی و معنوی قرآن و صحیفه ی سجادیه پرداخته، فصل دوم به بررسی اقتباسهای قرآنی صحیفه سجادیه است و بیان می دارد که آن حضرت با اقتباس از آیات قرآن به شرح و تفسیرپاره ای ازآیات پرداخته است. در فصل سوم به بررسی آیاتی پرداخته که در صحیفه سجادیه پیرامون آن آیات، مطالبی به عنوان تفسیر بیان شده است.چینش مطالب این فصل بدین گونه است که ابتدا آیه ی مورد نظر ذکر شده سپس تفسیر مفسران پیرامون آن آیه بیان گردیده و پس از آن قسمتی از بیانات حضرت سید الساجدین که تفسیر آن آیه می باشد. در پایان، این نتایج به دست می آید که: - صحیفه سجادیه به عنوان مجموعه دعاهای امام سجاد، مفسر بخشهائی از قرآن است. - دیگر دعاهای ائمه ی معصومین نیز می توانند به عنوان مفسر قرآن قرار گیرند. - به نظر می رسد در تفسیر قرآن می توان و باید از ادعیه ی مأثور از ائمه استفاده شود.
  • تعداد رکورد ها : 315340