جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 798
سه نظریه فردگرایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Philip Schuyler Bishop
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه نسخه‌هایی از نظریه فردگرایی را توسط سه نظریه‌پرداز بزرگ، جان لاک، جان استوارت میل و جان دیویی دنبال می‌کند، زیرا آنها شرایط موجود اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، قانونی و نظامی زمان خود را مورد انتقاد قرار می‌دهند. من استدلال می کنم که هر نظریه پردازی نظریه فردگرایی را اصلاح می کند تا به بهترین وجه با درک خود از ماهیت انسانی مطابقت داشته باشد، آن را در جایی که می تواند تطبیق می دهد و جنبه هایی را که نمی تواند کاملاً حذف می کند. بر اساس تصور هر متفکری از ماهیت انسان، نظریه فردگرایی متناظر آنها با آن طبیعت عدالت می کند. هر متفکری با نگاهی که به فردگرایی دارد، فعالیت های روزگار خود را به دلیل عدم رعایت عدالت نسبت به طبیعت انسان برای بخش عمده ای از بشریت مورد انتقاد قرار می دهد. من شرایط ملموس هر متفکر، نظریه او درباره طبیعت انسانی، نظریه عدالت و نظریه فردگرایی متناظر آنها را بررسی می کنم. در سه فصل اول، ابتدا نظریه لاک، سپس میل و سپس دیویی در مورد طبیعت انسان، عدالت و فردگرایی را بررسی می کنم. در فصل آخرم، من به طور انتقادی نظریه فردگرایی هر متفکری را بررسی می‌کنم و دریافتم که نظریه جان دیویی برای شرایط اجتماعی کنونی ما مناسب‌تر است. فردگرایی لاک انتقادی بود بر حاکمیت مطلق مالکان اشرافی و تلاشی برای تضعیف مبنای مفهومی برای تداوم قدرت آنها. فردگرایی جان استوارت میل انتقادی بود بر فردگرایی جان لاک تا آنجا که اکثریت گرایی در انگلستان ریشه دوانده بود و به «استبداد اکثریت» منجر شد. بنابراین، میل حتی در مخالفت با اکثریت قاطع، برای قداست فرد ارزش بالایی قائل بود. نظریه فردگرایی دیویی عمدتاً انتقادی از فقر گسترده و سوء استفاده از قدرت سیاسی در آمریکا در طول رکود بزرگ بود. اقتصاد لایسز فر، همراه با رقابت شدید و فردگرایی اتمیستی منجر به بی عدالتی فراگیر شده بود و دیویی به جای جدایی ما، به رسمیت شناختن پیوستگی و پیوستگی ما را توصیه کرد. در حالی که من معتقدم نظریه فردگرایی دیویی برای محیط اجتماعی کنونی ما مناسب است، حتی نظریه او نیز از مشکلاتی رنج می‌برد که هنوز کار نشده است. من این مشکلات را در فصل آخر بیان می کنم و با نکاتی در مورد آنچه هنوز باید انجام شود به پایان می رسم.
لیبرالیسم سنتی اسلامی: جایگزینی جهانی برای نظریه سیاسی رالز [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Diaa Karaali
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تغییر به سوی سکولاریسم در میراث سیاسی اروپا ناشی از سنتی بود که در آن نسخه‌های مختلف مسیحیت برای وجود و نفوذ سیاسی به رقابت پرداختند. این سنت منجر به تولد مدرنیته اروپایی شد. امانوئل کانت، سلف جان رالز، نقشی در روند سکولاریزاسیون آزادی مدرن غرب ایفا کرد. اسلام سنتی، با برداشت متافیزیکی خود، اصلاحات را تشویق می کند، به عنوان ضد تز مدرنیته و سیاست پس از روشنگری عمل می کند. این پایه و اساس اسلام سیاسی معاصر است که مبتنی بر روش شناسی جهانی است و جایگزینی برای نظریه سیاسی رالزی ارائه می دهد. روش شناسي اسلام سياسي شامل مفاهيم ليبرالي است و آنها را از طريق حقيقت متافیزیکي قرآن و سنت نبوي توسعه مي دهد. این از طریق تجزیه و تحلیل تمرین "روزمره" و نتایج آن نشان داده می شود. اسلام سیاسی معاصر از تجارب اسلام سنتی و مفاهیم آزادی آن از طریق وجود و تعامل با کشورهای لیبرال غربی شکل گرفته است. چشمه های عربی معاصر بخشی از این روند هستند. در تاریخ اسلام، امپراتوری های مسلمان، مانند اندلس در اسپانیا و عثمانی در قسطنطنیه، با انقلاب علمی و مفاهیم لیبرال دست در دست عمل و نتیجه متافیزیک تلاش کردند. این تز از تبیین اسلام به عنوان موضوع نظریه سیاسی رالزی خودداری می کند. فصل اول سنت اسلامی را تعریف می کند. فصل دوم نقص های نظریه سیاسی لیبرال راولزی را نشان می دهد که آن را بدون توجیه برای شهروندان مسلمان اجباری می کند. سپس فصل سوم پیشنهاد رالزیان النعیم و دیگر نویسندگان معاصر را در پرتو این مقایسه تعریف می کند. به فیلسوفانی اشاره می شود که مدعی برهان اسلامی بودند، اما برخی از اصول اولیه آن از جمله متن قرآن و سنت نبوی را کنار گذاشتند تا دوباره با لیبرالیسم سیاسی رالزی آشتی کنند. فصل چهارم بدیل معاصر لیبرال برای نظریه سیاسی لیبرال رالزی را تشریح می کند. در آن فصل آخر توضیح می‌دهیم که چگونه قرارداد بین عوامل مفاهیم متفاوت بخشی از یک رویه جهانی است. این سازه انگاری اسلامی است، جایگزینی لیبرال برای برداشت اجباری نظری رالزی و ساخت گرایی محدود کانتی.
توجیه‌پذیری نظریة عدالت جان رولز، بررسی انتقاد هابرماس و جست‌و‌جوی پاسخ بر مبنای نقش واقعیات کلی
نویسنده:
مرضیه فروزنده ، سعید زیباکلام مفرد ، حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریة عدالت رولز، یکی از مشهورترین نظریات در فلسفة سیاسی قرن بیستم است. هابرماس، فیلسوف آلمانی معاصر بر این باور است که رولز از عهدة توجیه این نظریه برنمی‌آید؛ زیرا توجیه این نظریه مبتنی بر مقدماتی است که با سایر دیدگاه‌های رولز قابل جمع نیست. این مقاله با بازخوانی دقیق نظریة عدالت رولز، انتقاد هابرماس را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد که انتقاد هابرماس را به دو صورت می‌توان پاسخ داد؛ پاسخ اول مبنای توجیه را در آنچه رولز، «عقل عمومی» یک جامعه می‌نامد، جست‌وجو می‌کند. این پاسخ با ظاهر سخن رولز هماهنگی بیشتری دارد، اما هابرماس آن را تقریری زمینه‌گرایانه از رولز می‌داند و آن را نمی‌پذیرد. پاسخ دوم با تمرکز بر مفهوم «واقعیت‌های کلی» در نظریة رولز، سعی دارد مبنایی برای توجیه جهان‌شمول و غیرزمینه‌گرایانة نظریة رولز ارائه دهد؛ مبنایی که هابرماس مدعی بود رولز فاقد آن است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 112
ایده اسلام اروپایی؛ دین، اخلاق، سیاست و مدرنیته‌ی پایدار [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Mohammed Hashas (محمد حصحاص)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
چکیده :
ترجمه ماشینی: سوء ظن در مورد ادغام اسلام در فرهنگ های اروپایی به طور پیوسته در حال افزایش است و از 11 سپتامبر به طور چشمگیری افزایش یافته است. یکی از دلایل این است که گفتمان‌های اسلامی ضدغربی با منشأ سلفی دیده می‌شوند، که بحث اسلام واقعی را نه تنها در میان مسلمانان بلکه در چشم عموم مردم در سراسر اروپا در انحصار خود قرار داده است. این گفتمان ها همراه با گفتمان های اسلام هراسی، به اصطلاح ناسازگاری غرب و اسلام را تقویت می کند. این کتاب با این استدلال که اسلام اروپایی ممکن است، از این تقابل بین اسلام و غرب جدا می شود. این مقاله سهمی را که اسلام اروپایی در شکل‌گیری یک الهیات اسلامی بدیع که عمیقاً اخلاق‌گرا و مدرن است، تحلیل می‌کند و روشن می‌کند که چگونه این الهیات اسلامی ساخته‌شده اروپایی می‌تواند به بحث‌های مختلف مرتبط با دموکراسی‌های سکولار-لیبرال کمک کند. اروپای غربی. بخش اول چهار پروژه اصلی را معرفی می کند که از ایده اسلام اروپایی از رشته ها و دیدگاه های مختلف دفاع می کند: سیاست، الهیات سیاسی، فقه و فلسفه. بخش دوم از چارچوب‌های سه فیلسوف و محقق اصلی برای رویکرد به ایده اسلام اروپایی در چارچوب جوامع سکولار-لیبرال استفاده می‌کند: جورج حورانی محقق بریتانیایی، طاها عبدالرحمن فیلسوف مراکشی و جان رالز فیلسوف آمریکایی. این کتاب نشان می‌دهد که تلاش‌های مستمر متفکران مسلمان اروپایی برای بازنگری مفهوم شهروندی و جامعه سیاسی را می‌توان به‌عنوان نوع جدیدی از الهیات سیاسی در تقابل با اشکال افراطی تفکر اسلامی در برخی از کشورهای دارای اکثریت مسلمان در نظر گرفت. این کتاب که مسیر جدیدی را برای بررسی اندیشه اسلامی «در داخل و خارج» اروپا باز می‌کند، برای دانشجویان و پژوهشگران علوم اسلامی، اسلام در غرب و الهیات سیاسی جذاب خواهد بود.
بازخوانی نظریه مراقبت از منظر نظریه عدالت رالز
نویسنده:
علی عبدی ، محمد مهدی علیمردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله پس از توصیف ماهیت اخلاقِ مراقبت و تحلیل کارایی ممتازش در مقایسه با نظریه‌های پیشین در حوزه اخلاق، بحث انتقادی خود را درباره دشواری‌های پیش‌ روی این نوع از اخلاق مطرح می‌کند. نتیجه حاصل از این بحث و ملاحظه انتقادی این است که اخلاق مراقبت ابتدائاً بر اساس دیدگاه موقعیت‌محور و در برابر نظریه‌های مبتنی بر عدالت طرح‌ریزی شده است، بدین معنا که در نظریه مراقبت نوعی خصوصی‌سازی اخلاق در مقایسه با عدالت عمومی وجود دارد. البته نقطه بحث‌انگیز اخلاق مراقبت در توسعه بی‌رویه حوزه رفتار (از اخلاق‌مداری شخصی، ارفاقی، و شفقت‌محور) به حوزه عدالت اجتماعی، مبادلاتی و محاسبه‌محور است. بنابراین، با بهره‌گیری از تلاش‌های رالز در نظریه عدالت، و نیز امتداد آن در لیبرالیسم سیاسی، به نظر می‌رسد می‌توان نظریه مراقبت را متمّم نظریه‌های عدالت‌محور، متأخر از این نظریات و در واقع برای تفکیک و تمایز حداکثری میان‌ حقوق و اخلاق دانست.
صفحات :
از صفحه 41 تا 59
رویکرد پدیدارشناختی به تجربه دینی در الهیات پل تیلیش [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Carolyn J Sweers
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه، همانطور که از عنوان مشخص است، بررسی مفهوم تیلیش از تجربه دینی در پرتو روش پدیدارشناسی است. تیلیش در رویکردش به مسئله معرفت خدا از سنت آگوستین پیروی می کند و معتقد است که سرنخ هایی از ماهیت اساسی تجربه دینی را در خود انسان می یابد تا در طبیعت یا با استنتاج عقلانی. برای تیلیش سوال کلیدی این نیست که "آیا خدا وجود دارد؟" اما تجربه خدا از نظر تجربه محدود انسانی به چه معناست. برای انجام تحلیل خود از ماهیت هستی‌شناختی وجود انسان به عنوان متناهی و به‌عنوان مطرح‌کننده پرسش خدا (چیزی که می‌تواند دلیل این واقعیت باشد که با وجود همه تهدیدهایی که برای نظم اقتضایی وجود دارد، این نظم پابرجاست و بنابراین باید بر چیزی غیرقابل استوار باشد. تیلیش روش پدیدارشناسی را ابزاری ارزشمند می‌داند. او این روش را بدون انتقاد نمی پذیرد، هر چند بسیار مدیون هوسرل و هایدگر است. تیلیش احساس می‌کند که اگر قرار است پدیدارشناسی ابزار کافی برای الهیات باشد، باید با ارجاع به مکاشفه نهایی (وجود جدید در مسیح) به عنوان معیار نوع تجربه‌ای که باید تحت تحلیل پدیدارشناختی قرار گیرد، «اصلاح» شود. چیزی که تیلیش در رویکرد هوسرل گم می‌کند، هرگونه شناخت اهمیت تجربه انتخاب شده به عنوان هنجاری است. پدیدارشناسی نه تنها باید معانی را توصیف کند، بلکه باید نشان دهد که این تجربه کجا و برای چه کسی اتفاق افتاده است. با این وجود، قبل از اینکه بتوانیم رویکرد خاصی را که تیلیش اتخاذ می کند درک کنیم، باید دانش کلی از چیستی جنبش پدیدارشناختی داشته باشیم، به ویژه همانطور که در نوشته های دو پدیدارشناس که مستقیماً بر تیلیخ تأثیر گذاشتند: ادموند هوسرل و مارتین هایدگر یافت می شود. بر این اساس، بدنه اصلی پایان نامه با فصلی با عنوان «جنبش پدیدارشناختی» آغاز می شود. این فصل با بحث کلی درباره اصول و فنون روش پدیدارشناسی آغاز می شود. در اینجا به این نکته اشاره می شود که یکی از اصول اساسی روش پدیدارشناسی، پرهیز از پیشداوری های پیش فرضی است که رویکرد فرد به موضوع را مخدوش می کند. رایج ترین تعصبی که پدیدارشناسان به آن اشاره می کنند، دیدگاه طبیعی است. این موضوع توسط هوسرل در ایده‌ها به‌طور مفصل مورد بحث قرار می‌گیرد، زیرا او می‌خواهد به این نکته اشاره کند که ما اساساً و اساساً جهان را مستقل و «آنجا» تجربه نمی‌کنیم، به نحوی که تأثیراتی بر یک آگاهی عمدتاً منفعل ایجاد می‌کنیم. در عوض، جهان ما همیشه توسط ارزش‌گذاری‌ها و تغییرات چشم‌انداز خاصی نفوذ می‌کند. این ما را به این فکر می‌کند که آگاهی نقش فعال‌تر و سازنده‌تری در فرآیند شناخت نسبت به آنچه عقل سلیم فرض می‌کند دارد. بنابراین، برای مطالعه عینی جهان و در نتیجه امکان پذیر ساختن فلسفه «علم سختگیرانه» (هوسرل)، باید نگاه خود را از اشیاء طبیعی به سوی ساختارهای آگاهی معطوف کنیم و بر آنچه این امکان را می دهد تمرکز کنیم. برای اینکه ما تجربیاتی را داشته باشیم که به روشی که انجام می دهیم. برای انجام این کار باید «پرانتز»…
سرمایه گذاری در الهیات وجودی: چهارضلعی وسلی و عدسی هایدگری جان مک کواری، رودولف بولتمان، پل تیلیش و کارل رهنر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hubert Woodson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سرمایه گذاری ها؟ که مک کواری، بولتمن، تیلیش و رهنر در الاهیات اگزیستانسیال اتخاذ می کنند، از رهگذرهای هایدگری به سمت ازلی بودن در راه پنهان ماندن پیروی می کند، یا ???????. از طریق هر سرمایه گذاری،؟ هر متکلم وجودی موضع الهیاتی خاصی را اتخاذ می کند؟ که از یک لنز وجودی استفاده می کند؟ در حالی که اولی مطمئناً آنها را اساساً پایه گذاری می کند، دومی از طریق تأثیرات هایدگری به آنها اجازه می دهد که سرمایه گذاری کنند؟ فراتر از چارچوب کلامی سنتی با استفاده از گزاره های فلسفی. در تلاش برای تبیین رابطه انسانیت و خدا، هر یک از متکلمان وجودی به بررسی معنای انسان بودن می پردازد، نه به لحاظ الهیات، بلکه به گونه ای که به طور جدایی ناپذیری با درکی از فلسفه هستی گره خورده است: مفهوم چیستی وجود. است
برنامه اسطوره زدایی بولتمن: الهیات دیالکتیکی در مقابل اگزیستانسیالیسم فلسفی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Shuiying Jennie Huang
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه عمدتاً به ادعای بازیابی ماهیت کریگماتیک عهد جدید در برنامه اسطوره زدایی بولتمن می پردازد. استدلال می شود که از سه عنصر برنامه ترکیبی بولتمن برای اسطوره زدایی از عهد جدید (نقد تاریخی، الهیات دیالکتیکی و فلسفه اگزیستانسیالیستی)، این الهیات دیالکتیکی است که نقش تعیین کننده و غالب در بازگرداندن آن به عهد جدید ایفا می کند. ماهیت اساساً کریگماتیک در اعلان عمل وحیانی رستگاری توسط خدا به واسطه عیسی مسیح. فصل اول به بررسی انتقادی مفهوم اسطوره شناسی در برنامه بولتمن می پردازد تا دغدغه اصلی او را در مورد عینیت زدایی نشان دهد. فصل دوم بر تعهد بولتمن به الهیات دیالکتیکی در نقطه شروع، محدودیت و مرکز برنامه اسطوره زدایی متمرکز است تا نشان دهد که فلسفه اگزیستانسیالیستی تحت سلطه اعتقادات الهیات او قرار گرفته است. فصل 3 تلاش می‌کند تا درک عمیق‌تری از کریگما به‌عنوان یک رویداد عینیت‌زدایی کند که فیض خدای کاملاً پنهان، دیگری را آشکار می‌کند. در پایان پایان نامه به این نتیجه می رسد که به دلیل غلبه الهیات دیالکتیکی، فلسفه اگزیستانسیالیستی باید در برنامه اسطوره زدایی غیر ضروری شود.
هیچ چیز مهم نیست: انواع فلسفی و کلامی نیستی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jason Lowry Blakeburn
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من مفهوم نیستی را در الهیات فلسفی قرن بیستم از اثر پل تیلیش تا مارتین هایدگر و کیجی نیشیتانی تا رابرت نویل و ری ال. هارت دنبال می‌کنم که همگی چالش نیستی را پذیرفته‌اند. به عنوان یک مفهوم یا مقوله متافیزیکی خاص، این فیلسوفان و متکلمان بدون شک بر سر تعریف خاصی از نیستی اختلاف نظر دارند. با این حال، من استدلال می کنم که آنها در مورد کارکرد مبهم نیستی، که تسکین یا تضاد با هستی است، توافق دارند. گره خورده با وجود ضد نیستی، امکان وجود یا نیستی معنایی است. در مواجهه با نیستی یا قرار گرفتن در معرض نیستی، توانایی بازپرداخت یا بازخرید بیشترین پتانسیل و امکانات خود است. این که چگونه فرد به شبح نیستی پاسخ می دهد، هیچ چیز را مهم نمی کند (یا نه) در روشی که فرد از نیستی به هستی برمی گردد. به عبارت دیگر، مخاطرات صرفاً وضعیت (غیر) متافیزیکی نیستی نیست، بلکه میل به یافتن معنا و ارزش در انسان، وجود محدود در مواجهه با احتمال رادیکال و شبح نیهیلیسم است.
مشارکت و معنای غایی در دیالکتیک پل تیلیش
نویسنده:
نویسنده:حسین خدادادی؛ استاد راهنما:محمد ایلخانی؛ استاد مشاور :بهمن پازوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش تدوین و صورت‌بندی نظریه معنای تیلیش است. تیلیش در سراسر آثار خود مکرراً به اصطلاح معنای غایی ارجاع می‌دهد و هدف خود از طرح مباحث کلامی را غلبه بر بحران بی‌معنایی ذکر می‌کند. به همین دلیل پروژه تیلیش را باید حول محور مفهوم معنا ملاحظه کرد و باقی مباحثی که در آثار او طرح می‌شوند می‌بایست در امتداد این نقطه مرکزی فهمیده شوند. بر اساس این دریافت اولیه، در این رساله تلاش شد تا برای نخستین بار نظریه معنای تیلیش صورت‌بندی شود و عناصر فکری دخیل در معنای غایی هر یک در رابطه با پروژه کلی معنا در یک ساختار کنار هم قرار گیرند تا نقش هر کدام از آنها و رابطه فیمابین‌شان در طرح کلی معنا مشخص شود. اصلی‌ترین مفاهیم مورد استفاده تیلیش، همانطور که در رساله آمده همبستگی، بنیاد و مشارکت است. در این رساله سعی بر این است که این مفاهیم در چارچوب نظریه معنا قرار گرفته و به یک روایت منسجم از نظریه معنای تیلیش برسیم. در ابتدا نظریه همبستگی را به‌عنوان چارچوب اصلی تفکر تیلیش توضیح داده و در ادامه نظریه معنای تیلیش در قالب رابطه صورت و محتوا در پدیدارشناسی تبیین می‌گردد. این تصور از معنای غایی، یک نگاه انتزاعی به معنای غایی است که بیشتر به جنبه شناختی آن توجه دارد (زیرا در آن ابژه به نوئما تقلیل داده می‌شود). اما این رابطه انتزاعی برای اهداف کلامی تیلیش قانع‌کننده نیست. برای رسیدن به رابطه‌ای انضمامی بین انسان و الوهیت باید عناصری از تفکر تیلیش پررنگ شوند که به او اجازه می‌دهند انسان و امر الوهی را به‌عنوان دو عنصر هستی‌شناختی به ‌هم پیوند داده و در رابطه همبستگی قرار دهد، این امر به کمک نظریه بنیاد میسر می‌شود. در امتداد بررسی نظریه بنیاد به ایده مهمی در تفکر او اشاره می‌شود که بر اساس آن بنیاد با وحی یا مسیح یکی است. مسیح همان روح الوهی است که در جهان حضور دارد و با مشارکت در آن می‌توان به معنا رسید. وحی به‌عنوان بنیاد معنا برای اینکه بتواند منجی اگزیستانس باشد، باید در تاریخ حضور داشته و به جریان کلی تاریخ معنا دهد. تاریخی‌بودن معنا جنبه‌ای از مفهوم همبستگی است زیرا وحی (یا روح الهی) با حضور در تاریخ قادر می‌شود که به پرسشهای اگزیستانسیال مختص هر دوره از تاریخ پاسخ دهد و معنای هر دوره از تاریخ را به مقتضای شرایط زمانه اعطا کند. وحی هم تاریخی است و هم تاریخی نیست و بدین ترتیب بنیاد معنای تاریخ است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که مشارکت تاریخی-انضمامی در بنیاد معنا یا همان معنای غایی چگونه میسر می‌شود. در این قسمت جنبه هرمنوتیکی تفکر تیلیش راهگشاست. حضور مسیح در اجتماع ایمانی کلیسا، که بدن مسیح است، مؤمنین را به معنای غایی می‌رساند. این مشارکت در اجتماع کلیسا که حامل حضور تاریخی مسیح است، از راه آیین‌ها ممکن می‌شود. در این جا برای اینکه سازوکار رسیدن به معنا از طریق مشارکت در آیین را توضیح دهیم از مفهوم بازی کمک گرفته شده است. مشارکت بازی‌گون در آیین انسان را به فهم معنای غایی آیین می‌رساند. بازی در هرمنوتیک شاهت‌های بسیاری با دیدگاه تیلیش درباره مشارکت دارد زیرا در هر دو انسان از خود برون شده و در آیین مجذوب شده و نهایتاً با حقیقت یکی می‌شود. در پایان سعی شده تا رهیافت‌های فصول قبلی در قالب نظریه معنای تیلیش با هم جمع شوند. در این بخش مفهوم نماد که یکی از مضامین تعیین‌کننده معنای غایی است مطرح می‌شود. ابتدا نشان داده می‌شود که در سیر فکری تیلیش معنای پدیدارشناختی که جنبه هستی‌شناختی را فرومی‌کاهد کنار رفته و معنای انضمامی که انسان را درگیر کرده و او را در یک جریان تاریخی و عینی به معنای غایی می‌رساند، جای آن را می‌گیرد. اما قضاوت نهایی درباره نسبت انسان با معنای غایی باید در پرتو مفهوم نماد انجام شود که بر اساس آن جنبه اگزیستانسی-بشری باید از معنای غایی نفی شود تا این معنا بر حقیقتی همواره فرارونده دلالت کند. این حرکت، موجب ضعیف‌شدن جایگاه انسان در همبستگی انسان-خدا می‌شود و آن را از رابطه‌ای دوطرفه خارج کرده و تبدیل به فرآیند یکطرفه‌ای می‌کند که در آن معنا از بالا به پایین نازل می‌شود و فهم اگزیستانسیال انسان را به لرزه می‌اندازد، بی‌آنکه خود را با چارچوب اگزیستانسیال وفق دهد. بنابراین در نظام تیلیش، نه تنها همبستگی متعادل و دوطرفه‌ نیست بلکه به نظر می‌رسد یک‌طرفه شدن رابطه انسان و خدا با مقصود او که خدا باید پاسخی به پرسش‌های اگزیستانسیال باشد، منافات دارد.
  • تعداد رکورد ها : 798