جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
اتحاد عاقل و معقول و عقل از دیدگاه فلاسفه اسلامی
نویسنده:
حسینعلی کیخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارکان مساله عبارتند از: عقل، عاقل، معقول و اتحاد مشخص شد که اولا منظور ااز عقل در اینجا عقل به معنی معقول و معلوم که همان علم باشد هست چون وجود صورت معقول بالذات که در نزد نقس حاضر است معلوم نفس و معقول نفس هم هست و به همان معقول و معلوم علم هم گفته می‌شود به عبارت دیگر عقل و معقول عین هم هستند یعنی همان معقول بالذات عقل هم هست چون عقل و معقول در نفس دو وجود ندارند بلکه در صحنه نقس علم عین معلوم و عقل عین معقول است پس عقل و معقول یقینا دو واحد و دو موجود متمایز از هم در نزد نفس ندارند بلکه همان معقول را به اعتباری معقول و به اعتباری دیگر عقل گویند. ثانیا اقسام معقول بیان گردید و مشخص شد که هر گاه ما سخن از معقول به میان می‌آوریم منظور معقول و معلوم بالذات است که بلاواسطه در پیش نفس حاضر است و نفس به علم حضوری آن را می‌یابد و بواسطه آن شی خارجی متعلق علم قرار می‌گیرد و اگر به شی خارجی معقول و معلوم گفته می‌شود منظور معقول و معلوم بالعرض است والاشی خارجی از حیطه بحث ما خارج است ثالثا مشخص شد که هر موجودی مجرد قائم به ذاتی هر گاه ذات خود را تعقل کند در اینجا عقل و عاقل و معقول یک چیز است یعنی آن موجود مجرد از این نظر که در نزد خود حاضر است علم به خود دارد که همان حضور ذات باشد و از آن جهت که معقول آن هم خود ذاتش هست به آن معقول گویند و چون فرض این است که خود ذات است که خود را تعقل کرده است بنابراین عاقل خود هم خودش هست . رابعا: منظور از اتحاد روشن شد که اتحاد در اینجا یعنی اتحاد بین وجود لامتحصل با وجود متحصل و اتحاد مرتبه ناقص با مرتبه کامل و اتحاد قوه بافعلیتش هست . خامسا مبانی و اصولی که باید از آنها اعراض شود و در مقابل آن روی آوردن به اصول و مبانی‌ای که با توج به قبول آنها می‌توان این مساله را به اثبات رساند بیان گردید و نسبتا روشن شد. اکنون مساله عمده این است که اتحاد وجود آن معقول بالذات با وجود نفس ناطقه هم به اثبات رسد یعنی مدعای قائلین به اتحاد این است که معقول بالذات و عقل که عین هم هستند عین نفس ناطقه هم هستند چون معقولات فغلیتهای متوارده‌ای هستند که عاید نفس شده و نفس به واسطه آنها سعه وجودی یافته است و از حد ناقص به حد کامل رسیده است برای بیان این مطلب ابتدا دلایل منکرین را همراه با پاسخ آنها تحت یک فصل آورده آنگاه نظریات و ادله قائلین به اتحاد را تحت فصل دیگری بیان خواهیم کرد.
تبیین و نقد آرا السدیر مک اینتایر در فلسفه اخلاق
نویسنده:
حمید شهریاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
السدیر مک اینتایر در سال 1929 در یک خانواده اسکاتلندی به دنیا آمد و بیشتر تحصیلات خود را در انگلستان گذراند. او ابتدا در انگلستان و اینک در آمریکا تدریس دارد. اهمیت وی در رویکرد انتقادیش به فرهنگ رایج در غرب است. از این میان بیش از همه به نقد عاطفه گروی، سودگروی، لیبرالیسم و مدرنیسم در اخلاق و سیاست توجه نموده است، به طوریکه او را یکی از بزرگترین منتقدان لیبرالیسم غربی می دانند.وی را یکی از مدافعان جدی ارسطوگروی که یکی از ریشه های تفکر اخلاق دینی است محسوب می دارند. از این جهت به دید متدینان به ویژه اندیشمندان مسیحی ، یهودی و مسلمان جایگاه مک اینتایر در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست معاصر در خور توجه خاص است.
سعادت و شقاوت و عوامل آن در نهج‌البلاغه
نویسنده:
هادی هاشمی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
رئالیسم و فیزیک کوانتومی
نویسنده:
سعید شاهرخ وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
بعث اجساد و حشر ارواح از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
محمدباقر بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه نگارنده در این رساله آورده است ، بیان عقیده و نظر فیلسوف جهان اسلام و احیاء کننده فلسفه اسلامی، صدرالمتالهین شیرازی در بحث اجساد و حشر ارواح است .
الاشارات و التنبیهات ، اثر حجه‌الحق ابن‌سینا، شرح خواجه نصیرالدین‌طوسی
نویسنده:
محمدعلی جوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مشتمل است بر ترجمه و تفسیر متن و شرح خواجه نصیرالدین طوسی بر کتاب اشارات و تنبیهات شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا که هر دو از استوانه‌های حکمت مشا و از نوابغ روزگار خود بوده‌اند ابن‌سینا شارح بزرگ سخنان و آرا ارسطو و رئیس حکمای مشا است او موسس بسیاری از اصول و قوانین محکم و متقن فلسفه و مرجع مطلق علم طب و فلسفه و حکمت است خواجه‌نصیر را نیز استاد بشر و عقل حادی عشر نام نهاده‌اند او در تمام علوم و بخصوص فلسفه، کلام، ریاضیات ، هیات و نجوم ملجا و مرجع علما و دانشمندان معاصر خود بوده است .
الهیات بالمعنی الاخص در نهج‌البلاغه
نویسنده:
رضا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خلاصه آنچه که این پایان‌نامه به دنبال آن است بدین قرار است : در بخش اول آن سعی شده است که گوشه‌ای از شخصیت والا و بلند مرتبه سرباز گمنام اسلام، مولی‌الموحدین و نیز کتاب ارجمند و مقدس نهج‌البلاغه از زبان صاحبنظران مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان برشته تحریر کشیده شود، هرچند که شناخت و معرفت شخصیت آن ابرمرد تاریخ به جهت اتصال به عالم قدس‌الهی غیرممکن و محال می‌نماید. در بخش دوم به اثبات صانع مقدس از طرق گوناگون (فطرت ، حدوث و خلق عالم، قصد و عنایت ، فسخ عزائم و نقص همم) پرداخته شده است . اگرچه کتاب نهج‌البلاغه کتاب جامعی است و در راستای موضوع خاصی نیست و همانطور که از عنوان آن پیداست مولف و گردآورنده آن سعی نموده که تنها خطب و رسائل و کلمات قصار آن حضرت را که از جنبه ادبی و بلاغی نظر وی را جلب کرده گردآورد، لذا مسائل و موضوعات نهج‌البلاغه متفاوت بوده و مطلب خاصی را دنبال نمی‌کند. بنابراین در این قسمت برهان‌هایی را که در رابطه با اثبات باریتعالی بکار رفته، به آن اشاره شده و پیرامون آنها توضیحات مختصر داده شده است . در بخش سوم به این مطلب اشاره شد که اگرچه بر وجود اقدس خداوند، دلایل مختلف اقامه شده و چنانچه گفته‌اند الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق اما عقول را بر ذات و کنه او راهی نیست و عقل و فهم بشری عاجز و قاصر از آن است که وجود حضرتش را تحدید نماید و از آنجا که وجود مقدس او از هر جهت وجودی بی‌حد و نهایت و از هر نظر علی‌الاطلاق است ، موجود مقید و محدودی همچون انسان و یا ملائکه مقرب را به ذات او راهی نبوده و هرگز کنه وجود او را درک نخواهد کرد. در بخش دیگر به توحید و وحدانیت حضرت حق پرداخته و ضمن بیان یکتایی خداوند صفات ثبوتیه و سلبیه‌ای را که در کتاب نهج‌البلاغه به آنها اشاره شد و نیز قرآن کریم در مواردی به آنها پرداخته، مورد بحث قرار گرفته است . ابتدا با بیان این مطلب که صفت غیر از موصوف است به بیان غیریت و دوگانگی آنها اشاره شده و سپس در مورد خداوند بحث شده و با نفی صفات از او به توحید صفاتی خداوند و اینکه ذات او با صفات ، عینیت داشته، اشاره شده و در مورد بعضی از صفات زیر بطور مختصر توضیحاتی داده شده است . در قسمت نبوات و ولایات ، به نبوت عامه و خاصه اشاره شده و ویژگی و اختصاصات نبی و نیز وضع اجتماعی زمان ظهور، ذکر شده و به بیان فلسفه و فایده نبوت پرداخته و اینکه رسالت تنها وظیفه پیامبران است و تنها پیامبران هستند که می‌توانند واسطه میان خداوند و انسانها باشند. در بخش پایانی به اهمیت و ضرورت معاد و بازگشت به آخرت اشاره و آنگاه به خصوصیات بهشت و جهنم پرداخته و مقایسه‌ای اجمالی میان دنیا و آخرت صورت گرفته است و در آخر مراتب و درجات بهشت و رضوان الهی گفته شده و اینکه جایگاه و سرانجام اهل طاعت و معصیت بهشت و جهنم خواهد بود.
فلسفه نقادی کانت رابطه قوا ژیل دولوز
نویسنده:
اصغر واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این بحث برآنیم تا ضمن طرح تفسیر دولوز از مساله رابطه قوا در کانت ، این تفسیر را با تفسیر برخی از شارحین کانت ، یعنی کورنر، کاسیررویاسپرس مقایسه کنیم. دولوز ابتدا میان دو معنای واژه "قوه" فرق می‌گذارد. قوه در معنای نخست خود بر روابط مختلف "تصور به طور کلی" دلالت می‌کند و بر این اساس سه قوه تشخیص داده می‌شود: (1) قوه شناخت ، (2) قوه میل، (3) قوه احساس لذت و الم. از طرفی هر یک از سه قوه فوق دارای دو صورت است : 1 - صورت برتر، 2 - صورت دانی، صورت برتر هر قوه هنگامی پدید می‌آید که آن قوه عملکرد خود را در خودش بیابد، یعنی "خودآئین" باشد، یعنی اگر قانون عملکرد خود را از بیرون کسب کند، آن قوه در صورت دانی خود قرار داد. به عنوان مثال، قوه شناخت تا زمانی که قانون عملکرد خود را از تجزیه کسب کند در صورتی دانی خود قرار داد، زیرا وابسته به تجربه است . اما وقتی قانون عملکرد خود را در خودش و به طور پیشین، یعنی مستقل از هر گونه تجربه، بیابد در صورت برتر خود قرار دارد. نقد عقل محض با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه شناخت وجود دارد؟ نقد عقل عملی با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه میل وجود دارد؟ نقد عقل حکم با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر احساس لذت و الم وجود دارد؟ اما قوه، در معنای دوم خود، بر منشاء خاص تصورات دلالت دارد. بنابراین اگر تصور را به لحاظ منشاء پدید آمدنش مورد بررسی قرار دهیم. در می‌یابیم که در ایجاد تصور یک قوه منفعل یعنی شهود حسی یا حساسیت و سه قوه فعال یعنی فاهمه، تخیل و عقل مشارکت دارند. رابطه میان دو معنای واژه قوه را می‌توان این گونه تبیین کرد که همانطور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، قوه (به معنای نخست) در صورت برترش "خودآئین" و قانونگذار است و بدیهی است که قانونگذاری مستلزم وجود مرجعی به عنوان قانونگذار است و همچنین آشکار است که وظیفه قانونگذاری را صرفا یکی از سه قوه (به معنای دوم) فعال آدمی یعنی فاهمه، تخیل یا عقل، به عهده خواهد داشت . از این رو، به محض آنکه صورت برتر هر قوه (به معنای نخست) را در نظر می‌گیریم، می‌بایست به دنبال قوه‌ای (به معنای دوم) که نقش قانونگذاری را دارد، بگردیم. پس هر نقد بر آن است تا به دو سوال اساسی پاسخ دهد:1 - در صورت برتر هر قوه به معنای نخست (قوه شناخت ، قوه میل، قوه احساس لذت و الم) کدامیک از قوای فعال به معنای دوم آن (فاهمه، تخیل، عقل) نقش قانونگذاری را به عهده دارد؟ 2 - در هر قوه به معنای نخست چه رابطه‌ای میان قوا به معنای دوم آن وجود دارد؟ بدین معنا که در هر نقد، فاهمه، تخیل و عقل، تحت ریاست یکی از این قوا، در روابطی گوناگون با یکدیگر داخل می‌شوند و قوه قانونگذار وظایف دیگر قوا را نیز تعیین می‌نماید. نقد اول وظیفه پاسخگوئی به این دو سوال اساسی را در قوه شناخت ، نقد دوم در قوه میل، و نقد سوم در قوه احساس لذت و الم، دارد. پس صورت برتر هر قوه از هماهنگی میان قوای فعال تحت ریاست یکی از آنها به وجود می‌آید. این هماهنگی منشاء حس مشترک در هر سه قوه شناخت ، میل، و احساس لذت و الم است . پس در هر یک از این سه قوه، قوای فعال ما در چارچوب یکی از علائق عقل (علاقه نظری در قوه شناخت ، علاقه عملی در قوه میل و علاقه زیباشناختی در قوه احساس لذت و الم) و برای فعلیت بخشیدن به آن، در روابطی خاص داخل می‌شوند، به گونه‌ای که از هماهنگی پیشین این قوا در قوه شناخت حس مشترک نظری، در قوه میل حس مشترک اخلاقی و در قوه احساس لذت و الم، حس مشترک زیباشناختی پدید می‌آید.
نقد و تحلیل نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت از نظر فلاسفه اسلامی و اگوستین
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت چگونه است؟ تدبیر و ربوبیت الهی در عالم طبیعت از چه طریقی و چگونه انجام می پذیرد؟ نحوه ارتباط طبیعت با ماورا طبیعت چگونه است؟ بنابر ترفع وجودی و تنزه خداوند از عالم ماده، که عالم حدوث و صیرورت، کثرت و تفرقه وجودی است حکمای اسلامی به وسایطی در امر خلق و تدیبر عالم طبیعت قائل شده اند: 1-افلاک - عقل فعال، 2- ارباب انواع، 3- نفس کلیه این وسایط پس از تبیین با توجه به مفروضات و مبانی، سازواری درونی، لوازم و تبعات نظری قدرت تبیین، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این نقد و بررسی، مدل نفس کلیه، بر پایه اصول و مبانی حکمت متعالیه در خصوص نسبت نفس و بدن و مدل تشکیکی هستی، مورد تبیین و تقویت قرار گرفته است و نسبت به دو مدل رقیب خود، توانمندترین و جامعترین مدل شناخته شده است. از آنجائیکه در تبیین ربط طبیعت و ماورا طبیعت، اساس راه حل های ارائه شده، به مدلی مربوط می شود که بیانگر ساختار هستی است، مبحث جدیدی در رساله تحت عنوان ؛مدلهای هستی؛ مطرح شده است. پس از تبیین انواع مدلهای عام و خاص، سه مدل هستی شناختی زیر در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. 1- مدل طبقه ای (مشائین)، 2- مدل تشکیکی (اشرافیین و حکمت متعالیه) 3- مدل باطنی (عرفا) پس از نقد و بررسی مدلهای ارائه شده توسط حکمای مشائی و اشراقی و صدرایی، مدل ؛تشکیکی اتصالی؛ هستی بعنوان تنها مدل سازگار با حکمت متعالیه، مورد بررسی ویژه قرار گرفته است و تبعات و لوازم و نتایج منطقی و فلسفی آن بر شمرده شده اند. بر پایه این نتایج و لوازم، چهره جدیدی از نظام هستی ترسیم می شود که با آرا متعارف فلسفی تفاوت بسیار دارد. در مرحله بعد، مدل تشکیکی -اتصالی در یک تحلیل عقلی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، به مدل باطنی (ظهور و بطون) عرفا تحویل برده می شود. پس از تبیین تمایزات بارز مدل باطنی با اندیشه متعارف فلسفی، این مدل نیز مورد نقد قرار می گیرد و مدل کاملتر و جامعتر و توانمندتر دیگری -بر پایه اصول حکمت متعالیه و مبانی عرفان نظری به نام مدل (باطنی-التفاتی) هستی پیشنهاد می شود. در این مدل، تجلی اسمی و اعیانی (اعیان ثابته) و وجودی، از یک سنخ معرفی شده و همه هستی و موجودات آن، وعا حق تعالی و اسما ذات مقدس حق اند. توابع و نتایج این مدل هستی شناختی در کثیری از آرا فلسفی و عرفانی تحول ایجاد نموده و بویژه در بحث معرفت شناسی منشا نگرش نوینی می شود. در بخش پایانی رساله، نظریه ؛علل بذری؛ اگوستین و دو تلقی مهم از این نظریه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و جهات ضعف و ناسازواری این نظریه تبیین می شود.
وجود جهان مادی از دیدگاه برکلی و فلاسفه اسلامی
نویسنده:
لطف‌الله عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به نظر لاکما در ادراکحسی مستقیما به اشیاء مادی آگاهی پیدا نمی‌کنیم بلکه فقط به تصوراتی که این اشیاء در اذهان ایجاد می‌کنند آگاهی داریم، اما در عین حال می‌توانیم نتیجه بگیریم که این اشیاء موجودند زیرا آنها علتتصوراتما محسوبمی‌شوند. همچنین به نظر لاکبعضی از تصوراتشبیه به کیفیاتی هستند که در خود اجسام وجود دارند ولی بعضی از آنها به این دلیل که نسبی هستند فقط در ذهن وجود دارند. او دسته اول را کیفیاتاولیه و دسته دوم را کیفیاتثانویه می‌نامد. اما به نظر بر کلی چنین عقیده‌ای هم به شکاکیتمنجر می‌شود و هم به الحاد. اگر ما فقط به تصوراتحسی آگاهی داریم چگونه می‌توانیم نتیجه بگیریم که این تصوراتمطابق بااشیاء مادی‌اند. برکلی برای رهایی از چنین شکایتی جوهر مادی را انکار نموده و تصوراترا شیء واقعی دانسته و آنها را بازنمای چیزی غیر از خودشان نمی‌داند. بعلاوه برکلی همان دلایلی را که لاکبرای ذهنی بودن کیفیاتثانویه اقامه کرده بود برای ذهنی بودن کیفیاتاولیه بکار گفتو همه کیفیاتمحسوسرا تصوراتدانسته و تصوراتنیز نمی‌توانند قائم به یکشیء غیر مدرکباشند. بدین ترتیببرکلی جهان مادی را به مجموعه‌ای از تصوراتتقلیل داده و ایده‌الیسم وی شکل می‌گیرد. برکلی علیرغم انکار ماده از پیروان اصالتحسمحسوبمی‌شود، زیرا وی برای توجیه ادراکاتحسی خدا را جایگزین ماده می‌کند. فلاسفه اسلامی بر خلافبرکلی وجود جهان مادی مستقل از ذخن را یکامری بدیهی پنداشته‌اند. به نظر آنها متعلق بی‌واسطه آگاهی همان تصوراتذهنی استو به واسطه این تصوراتبه اشیاء خارجی مستقل از ذهن علم پیدا می‌کنیم و آنها تطابق این دو نحوه وجود را نیز یکامر بدیهی می‌دانند. بعلاوه فلاسفه اسلامی بر خلافبرکلی اعتقاد به وجود ماده را نه تنها دست‌آویزی برای انکار خدا نمی‌دانند بلکه به این جهتکه خصوصیتذاتی آن امکان ماهوی استو امکان ماهوی نیز ملاکنیازمندی شیء به علتاست ، آن را یکی از دلایل اثباتوجود خداوند قرار داده‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 153