جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 26
بررسی جایگاه ایلخانان درگسترش اسلام درایران
نویسنده:
بیژن نصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دوران ایلخانان هر چند با نظم و انضباط حساب شده آغاز شد، اما در بی نظمی و هرج و مرج مقاومت ناپذیری پایان یافت. به طوری که تجربه حکومت ایلخانان در ایران یک تحول جالب اجتماعی را در تاریخ به معرض آزمون آورد. این که در فاصله دو نسل، ایلخانان اسلام آوردند، تجربه انحلال قوم فاتح را در فرهنگ قوم مغلوب یک بار دیگر در تاریخ ایران به صورت یک واقعیت تسلی بخش و قابل اعتماد به منصه ظهور رساند. سلاله یک قوم مهاجم که از آغاز با طرح اتحاد با صلیبی‌ها که به انهدام اسلام بسته بودند، سرانجام در طی دو نسل، مدافع قلمرو اسلام شدند که از آن در برابر تهاجمات دیگران و هجوم بیگانگان جانانه دفاع کردند. حتی ارتباط آنها با صلیبی‌ها، که پس از اسلام آوردنشان نیز به کلی قطع نشد، دست کم شروع جالبی برای روابط بازرگانی شرق و غرب شد. پایان قدزت مغولان وتهاجم مغولان و سپس حاکم شدن ایلخانان، در هم ریختن مبانی حیات جامعه مغلوب، راه یافتن انحطاط و زبونی در قوم مغلوب و پدیداری بسیاری از مفاسد اجتماعی بود. یکی از بارزترین علل انحطاط جبری ایرانیان در این دوره، غلبه قوم بیابانگرد وحشی بود که به هیچ یک از آداب و سنن و اصول اجتماعی و سیاسی خو نگرفته بودند و پابندی نشان نمی‏دادند. از این رو، بنیان قدرت و حکومت جابرانه خود را تنها در سایه تهاجم، قتل و غارت و ریشه کنی مبانی و مناسبات اجتماعی می‏یافتنداماباظهوراسلام درهمین دنیای متوحش واسلام آوردن این اقوام سبب تغییرات بسیاری شد وهمین قوم ایلخان خود باعث پیشرفت اسلام درکشورایران گردید که مابرآنیم تا تاثیرات این قوم رادرپیشرفت دین انسانیت اسلام درکشورعزیزمان رامورد بررسی قراردهیم.
نقش دین در جنبش‏های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی
نویسنده:
ابراهیم عدیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از گذشته های دور ودرگذر تاریخ کهن ایران شاهد حضور دین درجامعه ایران بودیم. همانند سایر جوامع هیچ دوره ای نبود که ایران از وجود دین ونقش آن برخوردار نباشد. همواره دین به منزله یکی از مقوله های قدرتمند و با نفوذ اجتماعی درجامعه ایرانی حضور داشته که از کارکردهای متفاوتی اعم از اثرگذاری یا اثرپذیری برخوردار بوده است. حضور دین به گونه ای بود که از جامعه ایرانی به عنوان یک جامعه ای دینی یاد می گردد که دین درآن نقش کلیدی داشته و از خصیصه های این جامعه دین محوری می باشد. درکنار حضور دین، در تاریخ این سرزمین همواره تغییر وتحولات زیادی رخ داده است وجنبش های سیاسی- اجتماعی متعددی با علل وزمینه های متفاوت در شکل گیری، به وقوع پیوستند.بررسی چگونگی نقش دین درجنبش های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی ایران هدف تدوین این پایان نامه بود. در این راستا سوالات مختلفی مطرح شد اینکه نقش دین درجنبش های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه بوده است؟دین چگونه نقش محرک و پیش برنده در جنبش های اجتماعی ایران در این دورهداشته است؟ و اماکن وکارگزاران دینی از چه نقشی درجنبش های اجتماعی این دوره زمانی برخوردار بودند؟ با توجه به هدف ومسئله ایجاد شده و به جهت اینکه مطالعه برپایه یک اصول علمی قابل قبول بنا نهاده شود چارچوب نظری از تلفیق رویکرد ساختی – کارکردی (نظریات پارسونز، اسملسر، دورکیم، گیدنز) و دیدگاه بسیج منابع چارلز تیلی تهیه شد که براساس آن مدل نظری وفرضیه های تحقیق بدست آمدند. به شیوه تحقیقات کیفی و با مطالعات اسنادی وکتابخانه ای داده هایی در رابطه با جنبش تنباکو، جنبش مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت وقیام پانزده خرداد جمع آوری شدند و با روش تاریخی، موردتحلیل و بررسی قرارگرفتند. از بحث وتحلیل و بررسی یافته ها و نتایجی که به دست آمده فرضیات این مطالعه مورد تایید قرار گرفتند. مشخص گردید که بین دین وجنبش های اجتماعی ایران دراین دوره زمانی رابطه مستقیم وجود دارد. روحانیت به عنوان کارگزاران دینی با بهره گیری از اماکن مذهبی وضمن استفاده از ایدئولوژی دینی و منابع مادی، معنوی وسمبلیک موجود توانستند با آگاهی بخشی به توده نسبت به شرایط اجتماعی روز، آنها را در یک اجتماع واحد منسجم نمایند. این روشنگری و انسجام بخشی توده و برجسته سازی اقدامات مخالف دین وضد ارزشی دولتها از سوی کارگزاران دینی، زیرسوال رفتن مشروعیت نظام، ایجاد بی اعتمادی مردم به نظام، از بین بردن پیوستگی مردم و نظام، پایین آوردن سطح مشارکت مردم وقطع همکاری آنها با نظام را به همراه داشت. موارد ایجاد شده موجب مختل سازی نظام فرهنگی گشته و هم افزایی کل وانسجامی که بین نظام ومردم وجود داشت را از بین برد که در نهایت منجر به شکل گیری جنبش های اجتماعی مختلف در این برهه زمانی از تاریخ ایران گردید.
بررسی مبانی جامعه‌شناختی رادیکالیسم سیاسی در ایران معاصر: مطالعه موردی گروه های اسلام گرا. (1357-1340)
نویسنده:
حسین خادم پیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رادیکال از واژهRadixبه معنای ریشه است و نظر کسانی را که خواستار تغییر اساسی و سریع در جامعه هستند می‌رساند. این اصطلاح هر عمل و نظر سیاسی و اجتماعی را که خواهان تغییرات فوری و قاطع در نهادهای اجتماعی است، در بر می‌گیرد. همچنین اصطلاح رادیکالیسم در باب کسانی اطلاق می‌گردد که از موسسات سیاسی و اجتماعی موجود ناراضی باشند. آن‌ها عموماً طالب تغییرات اجتماعی و در هم پاشیدن اوضاع حاضر و تأسیس موسسات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شایسته‌تری هستند. با بررسی جامعه ایران از دهه 1340 به بعد شرایط خاصی از نظر سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی (مدرنیزاسیون) بر کشور حکمفرما شد که تغییرات گسترده‌ای را در سطح جامعه به وجود آورد و موجی از مخالفت‌های گسترده‌ای را از سال 1340 به وجود آورد که همگی سبب نوعی رادیکالیسم سیاسی شد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد، اجرای سیاست‌-هایی چون؛ بی‌اعتنایی به مذهب و روحانیت، ترویج و تبلیغ فرهنگ غربی و موارد دیگر سبب نوعی رادیکالیسم سیاسی شد. لذا ظهور جنبش‌های اسلامی ویژگی عمده این مقطع از تاریخ معاصر ایران است. سوال اصلی ما در این تحقیق این است که چرا رادیکالیسم سیاسی در میان نیروهای اسلامی در دهه‌های 40 و 50 شیوع پیدا کرده است؟ به نظر می‌رسد فرضیه ما در این تحقیق می‌تواند این باشد: ماهیّت، ساختار و عملکرد (نوسازی ناموزون) نظام سیاسی پهلوی دوم موجب به وجود آمدن رادیکالیسم سیاسی میان گروه‌های سیاسی اسلامی در دهه‌های 40 و 50 شده است بنابراین تلاش می‌گردد از منظر جامعه شناسی سیاسی و تاریخی این موضوع مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
پایگاه اجتماعی زنان در خانواده (مقایسه اسلام و فمینیسم)
نویسنده:
نفیسه‌السادات کریمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش «پایگاه اجتماعی زن در خانواده» با عنایت به مقایسه رویکرد اسلام و فمینیسم، به بررسی و تحلیل جایگاهی که به لحاظ اجتماعی زنان در خانواده و به دنبال آن در جامعه اشغال می‌کنند می‌پردازد و با توصیفی از وضعیت گذشته و کنونی آنان و ظلم‌ها و ستم‌هایی که در طول تاریخ بر آن‌ها روا شده، در صدد بررسی علل ظهور جنبش‌های جدید در زمینه دفاع از حقوق زنان می‌باشد، این‌که این جنبش‌های نوظهور و فعالیت‌های آن‌ها در چه زمینه‌هایی صورت گرفته و چه دستاوردها و پیامدهایی را برای زنان، خانواده و جامعه در پی داشته است. پژوهش حاضر با روش کیفی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی که حاصل مطالعات کتابخانه‌ای و فیش برداری از منابع موجود بوده است، به مقایسه پایگاه اجتماعی زن در خانواده، از دو منظر اسلام و فمینیسم پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که گرچه فمینیسم در خاستگاه‌های اولیه خود، بعضاً نظریه‌ها و خواسته‌های قابل تأمل و قابل دفاعی داشته امّا به مرور زمان با ابزار انتقام از جنس مذکر با شیوه‌های ناکارآمد، تحقیر ویژگی‌ها و خصوصیات طبیعی زنان، انکار تفاوت‌های میان زن و مرد و در نظر گرفتن خانواده و نهاد ازدواج به عنوان عوامل بدبختی و ستم بر زنان در طول تاریخ، بیشتر تلاش خود را در جهت متزلزل ساختن بنیان‌های خانواده و نابودی کامل آن به کار بسته است. دین اسلام، با توجه به تفاوت‌ها و خصوصیات زن و مرد به حمایت از نهاد خانواده پرداخته و با تبیین جایگاه والا و انسانی برای زن در نقش‌های منحصر به فرد مادری و همسری، به تحکیم پایه‌های خانواده و به تبع آن جامعه می‌پردازد. اسلام، به عنوان مجموعه‌ای پیوسته و سیستماتیک که تمامی اجزا و قوانین موجود در آن با یکدیگر پیوستگی دارد در نظر گرفته می‌شود. سیستمی که هر یک از اجزای آن در ارتباط منطقی با سایر اجزا قابل تحلیل و بررسی می‌باشد. بررسی و تحلیل هر یک از اجزاء در خلاء و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با سایر اجزا ممکن است به نتایجی متفاوت از تحلیل نقش آن در ارتباط با کل سیستم منجر شود. براساس نگرش سیستمی، تمامی اجزای یک سیستم برای رسیدن به هدفی واحد، عمل می‌کنند و از آنجا که بنا بر جهان بینی اسلام، انسان جزئی از یک نظام هماهنگ و حکیمانه است لذا تفاوت‌های میان زن و مرد نیز که ناشی از این نظام هماهنگ است، نه تنها ستم آمیز نیست بلکه کاملاً حکیمانه است. بنابراین عناصر گوناگون در نظام حقوقی زن در اسلام مانند مهریه، نفقه، دیه، ارث و... که مورد انتقاد طرفداران حقوق زن می‌باشد، در درجه اول باید در نگرشی سیستمی در ارتباط با سایر اجزا تفسیر گردد و سپس در ارتباط با اهداف نظام خانواده، جامعه و غایت خلقت مورد بازبینی و بررسی و تحلیل قرار گیرد.
استفاده از روش ترمولومینسانس در سالیابی نمونه‌های سفالین بدست آمده از کاوش‌های باستان‌شناسی در ایران
نویسنده:
حمیده قیام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق سالیابیِ ترمولومینسانس نمونه‌های سفالین کشف شده در شهرستان آق قلا، واقع در 15 کیلومتری گرگان مربوط به قطعه‌ای ازیک کاسه و لبه‌ییک کوزه، و نمونه‌ای از منطقه ویگل در نزدیکی شهرستان آران ‌و ‌بیدگل متعلق به قطعه‌ای از بدنه‌ی یک ظرف به روش ریز‌دانه انجام شد. بازه‌ی دمایی که منحنی‌های درخشش ترمولومینسانس پس از گذشت سال‌ها همچنان در آن ناحیه پایدارند، برای هر سه نمونه مشخص شد که این بازه برای نمونه‌ی بدست آمده از منطقه‌ی ویگل240 تا 400 درجه سانتیگراد، برای نمونه‌ی کاسه‌ای شکل310 تا400 درجه سانتیگراد و برای لبه‌ی کوزه 270 تا 400 درجه سانتیگراد بدست آمد. همچنین مقدار دز معادل برای نمونه‌ی حاصل از حفاری منطقه‌ی ویگل 10/17 گری، برای قطعه‌ی کاسه 18/41 گری و برای لبه‌ی کوزه 14/83 گری تخمین زده شد. با استفاده از چیپ‌های 200GR، دز محیطی در منطقه‌ی ویگل 5- 10×498/831 گری و مقدار این دز برای منطقه‌ی آق‌قلا 5- 10×644/992 گری اندازه‌گیری شد. نهایتاً با محاسبه‌ی دز سالانه و با استفاده از مقادیر بدست آمده در مراحل مختلف، سالانه‌ی نمونه‌های مورد نظر بدست آمد و سن نمونه‌ها مقادیر 85 ± 1634 سال برای نمونه‌ی ویگل با خطای 5/2 درصد، 111± 2268 سال برای قطعه‌ی کاسه با خطای 4/9 درصد و 84 ± 1817 سال برای لبه‌ی کوزه با خطای4/7 درصد محاسبه شد، که با نظر کارشناسان باستان شناسی مبنی بر متعلق بودن نمونه‌ی ویگل به دوره‌ی قبل از اسلام، نمونه‌ی شماره 1 آق‌قلا به دوره‌ی اشکانیان و نمونه‌ی شماره 2 آق‌قلا به دوره‌ی ساسانیان مطابقت کامل دارد .
تدوین و پیشنهاد مبنای معرفت‌شناختی برای مدارس هوشمند در ایران با تأکید بر دلالتهای آن برای روشهای یاددهی-یادگیری
نویسنده:
طیبه خانی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عصر کنونی، ماندگاری و پایایی نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای به میزان بهره مندی آن از فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز بستگی دارد. در جامعه دانش بنیان انتظار می رود ، با توسعه مهارتهای دانشی و کارآفرینی دانش آموزان ، همسو با روندهای جهانی ، امکان دستیابی به اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم آید. رویکرد مطرح حاضر ، در ایجاد مدارس هوشمند ، ایجاد یک تحول اساسی در نظام آموزشی نبوده است و بعبارت دیگر هوشمند سازی مدارس در این مقطع به دنبال تحولات گسترده و بنیادین در نظام آموزشی نیست. تحقیق حاضر مبانی فلسفی مدارس هوشمند را در بعد معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار داده و با تحقیق پیرامون مولفه های کلیدی و مطرح در نظام تعلیم و تربیت امروز از جمله دانش ، خلاقیت ، تفکر ، حل مسئله ، فراگیر محوری و یادگیری مهارتهای پیچیده و بازیابی اطلاعات و جایگاه آنها در مدارس هوشمند و سپس یافتن دیدگاه فلسفی مناسب ،دیدگاه سازنده گرایی را به علت تأکید این دیدگاه بر مولفه های مطرح شده در نظام آموزشی مدارس هوشمند ،بعنوان پشتوانه ای مناسب در رویکردهای یاددهی و یادگیری برای مدارس هوشمند معرفی ، تبیین و پیشنهاد می نماید. چراکه مبانی معرفت شناختی سازنده گرایی سبب ایجاد تغییرات اساسی در بنیادهای آموزش و یادگیری و به طبع آن فناوری آموزشی شده است. بنابراین یادگیری که پیشتر به اندوختن دانش بوسیله یادگیرنده و پردازش اطلاعات خاص معطوف بود ، جای خود را به خلق دانش نوین از سوی یادگیرنده داده است. مربی و معلم نیز بجای آنکه مرجع و منبع اطلاعات باشند ، راهنما و ناظر بر فعالیتهای یادگیرندگان شده اند ، آنها نه تنها جایگاه خود را از دست نداده اند بلکه به دلیل دارا بودن ویژگیها و تواناییهای خاصی که سبب سهولت فرایند یادگیری می شود بایستی به تفکر و تعمق بپردازند و با دانش و توانایی خود زمینه های مناسب برای یادگیری خلاق و تولید دانش توسط دانش آموزان را فراهم آورند.
تجلی ارزش‌های زیبایی‌شناسی رنگ و نقش در آثار سفال و سرامیک دوره سلجوقی با تاکید بر آثار مینایی
نویسنده:
رویا جمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر به بررسی و معرفی ارزش‌ها و اصول زیبایی‌شناسی اسلامی و تطبیق این اصول با نگاره‌های سفالینه‌های مینایی یا هفت‌رنگ دوره‌ای از تاریخ هنر ایران اسلامی که با حکومت ترکان سلجوقی (سلجوقیان و خوارزمشاهیان) در ایران مقارن است، می‌پردازد و در این گستره با توجه به اینکه دستیابی به مبانی فکری و فلسفی از ماهیت هنر اسلامی یکی از مباحث مهم در حوزه مطالعات هنر اسلامی می‌باشد، ضمن معرفی رویکردها و تبیین‌های مختلف در این زمینه و اشاره به وجود مشکلاتی که در باب فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی هنر اسلامی وجود دارد، با انتخاب رویکرد عرفانی و فلسفی- حکمی به تعریف و بررسی منشا هنر اسلامی و مقوله زیبایی و شناخت اصول و مبانی زیبایی‌شناسی اسلامی در این دیدگاه پرداخته‌ایم.در این راستا با اشاره به مبحث مهم تجویز یا تحریم شمایل‌نگاری در اسلام و علل برخورد تجریدی و انتزاعی با نقوش در آثار و نگاره‌ها اعم از نقوش انسانی، حیوانی و گیاهی و... به تحلیل حکمت نقش از این دیدگاه و معرفی عالم خیال و خصوصیات آن پرداخته‌ایم. همچنین شناخت حکمت رنگ و نور به عنوان دو مفهوم جدایی ناپذیر در اندیشه ایرانی،با دیدگاه شهود و اشراق مورد بررسی قرار گرفته است.در ادامه نیز ضمن معرفی ویژگی‌های تاریخی، اجتماعی و هنری این دوره به عنوان یکی از دوره‌های بسیار مهم هنری که بستر و زمینه ساز رشد ادبیات و هنر می‌باشد، نگاره‌هایمینایی را ازلحاظ موضوع و محتواو ویژگی‌های زیبا‌شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده، تا ضمن تطبیق اصول زیبایی‌شناسیبا نمونه آثار موجود، در این رویکردمراتب و موضوع تحقیق در معرض سنجش و داوری قرار گیرد.
بررسی الگوی تعامل دین و دولت در ایران عهد آل‌بویه
نویسنده:
محمد بشردوست اطاقور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی الگوی تعامل دین و دولت در ایران عهد آل بویهمحمد بشردوست اطاقوردر سال های اخیر بواسطه تلاش هایی که بمنظور درک مناسب تر جایگاه دین در ارتباط با دولت و نیز گستره حضور و یا عدم حضور آن در ساخت سیاسی دولت صورت گرفته است، طیف های مختلفی از متفکرین این دو حوزه وارد عرصه مجادلات و مباحث نظری و غالباً چالش برانگیز گردیده اند. از این رهگذر، مطالعه سوابق و نحوه ارتباط این دو حوزه با هدف رهگیری مناسب تر سیر تحولات مطرح در روابط دین و دولت بمنظور دستیابی به یک ساخت منطقی نظری برای دنیای امروز، جایگاه و اهمیت خاصی می یابد. تحقیق حاضر نیز کوششی است در بررسی الگو های رابطه دین و دولت در ایران عهد آل بویه. این پژوهش بر این فرضیه استوار می باشد که الگوی تعامل دین و دولت در ایران عهد آل بویه حالت اراستیانیستی (دولت سالاری) داشته است. در این پروژه روش تحقیق موردی- تاریخیِ مبتنی بر مطالعه اسنادی منابع دست اول و دوم و تحلیل روایت آنها بکار گرفته شده و چهارچوب نظری این پژوهش نیز بر گرفته از الگوی پنجگانه دین و دولت شجاعی زند می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تعامل دین و دولت تابع پاره ای متغیرها نظیر؛ لزوم درک الزامات عمومی سیاست، ثبات یا بی ثباتی دستگاه سیاسی، وجود رقبای سیاسی در عرصه قدرت و تردید حوزه دین در همکاری یا عدم همکاری با حکومت و از طرفی درک امکانات و امتناعات دین در ارتباط با سیاست بر اساس آموزه های درونی هر مذهب می باشد. این یافته ها نشان می دهند که با درک همه این عوامل، ارتباطی معنا دار بین ثبات و صلابت دستگاه سیاسی و فراهم شدن بستر همکاری نهاد دین با آن وجود دارد. بدین معنی که در هر جا شاهان آل بویه از اقتدار و ثبات بیشتری برخوردار بوده اند، به مدیریت نهاد دین و بهره گیری از توان سامان بخش آن در اداره حکومت و جامعه بهره برده اند و در مواقع ضعف و وجود رقبای سیاسی، نهاد دین یا دچار آشوب و درگیری های مذهبی گشته و یا در همکاری با دولت دچار تردید و بگونه ای عافیت طلبی گشته و انزوایی ناخواسته در پیش گرفته است. نیز می بایست بین باور به آموزه های مذهبی در نزد شخص حاکم و ملزومات ایجابی و سلبی عمومی سیاست در اداره جامعه تفاوت قائل شد. در این مطالعه با تقسیم حکومت آل بویه به سه دوره برادران مؤسس، جانشینان عضدالدوله و شاهان دوره پایانی، فرض وجود الگوی حکومتی دولت سالاری در دوره مؤسسین تأیید، در دوره جانشینان عضدالدوله دارای سیر نزولی از حالت دولت سالاری به استبدادی فردی و در دوره شاهان پایانی این سلسله، حکومت ها کم دوام و متزلزل و حاکمیت فرض مورد نظر رد گردیده است.کلید واژها: دین، دولت، آل بویه، پاپ- قیصریسم، اراستیانیسم، روحانی سالاری، دین سالاری
روند شکل‌گیری مساجد در ایران (از آغاز تا پایان قرن چهارم هجری)
نویسنده:
مریم محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معماری یکی از شاخه‌های مهم فنون و هنر تمدن بشری است که هزاره‌های متمادی تا به امروز مورد توجه بسیار جوامع انسانی قرار گرفته و سعی وافر در تکامل و گسترش آن شده است . در میان شاخه‌های معماری ساخت بناهای مذهبی از جایگاه ویژه‌ای برخودار است بطوریکه در طول تاریخ باشکوهترین، زبیاترین و ارزشمندترین هنرها و فنون در خدمت آنها قرار گرفته‌اند. معماری در ایران از سابقه 10 هزار ساله برخودار است ، که در طول زمان تحت تاثیر عوامل مختلف جغرافیایی و فرهنگی شگل گرفته و تکامل یافته است بطوریکه معماری ایران در جهان باستان از مقام شاخصی برخوردار بوده (معماری ایلامی، هخامنشی، اشکانی، ساسانی) که امروزه آثار متعدد آنرا در ایران و بناهای متاثر از آنرا در کشورهای مختلف می‌توان دید. ایران با چنین تجارب و معماری پیشرفته‌ای در قرن 1 هجری مغلوب اعراب تازه مسلمان شد که در نتیجه آن ایرانیان به اسلام گرویده و ساخت مساجد متعدد جانشین آتشکده‌ها شد. اسلام هر چند در شبه جزیره عربستان شکل گرفت و اولین مساجد نیز در آنجا ساخته شدند اما به جهت فقدان فن معماری پیشرفته معماری صدراسلام از یک طرف تحت تاثیر معماری بیزانس و از طرف دیگر معماری ایران قرار گرفت . با ساخت بناها و مساجد در بین‌النهرین، مخصوصا با انتقال مقر خلافت به این سرزمین که بمدت 1000 سال مرکز ثقل فرهنگی و هنری ایران باستان بود تاثیر هنر و معماری ایران در معماری اسلامی بشدت گسترش و تداوم یافت . از آنجا که هیچ نقطه از سرزمین اسلامی بدون مسجد نمی‌توانست باشد از همان ابتدای فتح ایران مساجد بیشماری در گوشه کنار ایران ساخته شدند که امروزه تنها آثار تعداد اندکی بر جای مانده است (مسجد شوش ، مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان، مسجد جامع اصفهان دوره آل‌بویه، مسجد جامع عتیق شیراز، مسجد جامع نیریز، مسجد جامع نایین، اصل مسجد اردستان، اصل طاق هارونیه قزوین، ...) با مطالعه معماری این دسته از مساجد می‌توان به نتایج زیر دست یافت : 1 - مساجد فوق اکثرا با پلان شبستانی ستوندار و گاه ایوانی یا چهار طاقی با مصالح و شیوه ساده ساخته شده‌اند. 2 - معماری فوق در طی چهار قرن اول اسلامی چه از نظر پلان، شیوه‌های معماری، مصالح، تزئینات ... تداوم مشخصی را نشان می‌دهد که می‌توان شروع آنرا در دوره پیش از اسلام پی‌گیری نمود. 3 - با تکامل طرحهای معماری عناصر جدیدی به معماری ساده مساجد افزوده شدند (ایوان، مناره، گنبد ...) که آنها نیز بنوبه خود متاثر از معماری ایران پیش از اسلام بودند. 4 - معماری مساجد چهار قرن اول هجری تداوم و استمرار مشخص معماری دوره ساسانی با تصرفاتی در جهت انطباق با مذهب جدید می‌باشند.
آداب غذایی ایرانیان و تاثیر اسلام بر آن (قرن دوم تا هفتم هجری)
نویسنده:
کبری نودهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خوراک وآداب مربوط به آن یکی از مهمترین وجوه فرهنگی هر سرزمین را تشکیل می دهد که خود به دو بخش مواد غذایی وآداب غذایی تقسیم می شود .دین از مولفه های موثر بر این بخش بوده است.در ایران باستان آئین زرتشتی ودر ایران دوره اسلامی ،دین اسلام تاثیر بسیاری بر آداب غذایی ایرانیان به جاگذاشته اند.با ورود اسلام هم در نوع مواد غذایی وهم آداب غذایی تغییراتی بوجود آمد.با توجه به اینکه ایرانیان به گواهی تاریخ انسان هایی دین مدار بوده اند،این تغییرات وتعالیم اسلام در این باره در زندگی آنان نمود بارزی پیدا کرد.برخوردهایی که اسلام با این مولفه ی حیات اجتماعی- فرهنگی ایران انجام داد به یک گونه نبود؛گاه برخورد سلبی،گاه ایجابی وگاهی هم به صورت سومی یعنی عدم مداخله برخورد داشته است. در این پایان نامه تلاش خواهد شد به بررسی موارد ذکر شده پرداخته شود.
  • تعداد رکورد ها : 26