جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
تحلیل و نقد آراء ملاصدرا در باب ادراک حسی (با تکیه بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
نرگس شهامت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهادراک حسی که از راههای مهم شناخت می باشد از دیرباز مورد توجه فلاسفه مسلمان و غیر مسلمان بوده است.سهروردی در این رابطه معتقد است ابصار عبارت از این است که شیئ نورانی و یا روشنی‌گرفته ، با عضو بینایی که درآن رطوبتی صیقلی و عکس‌نما هست مقابل شود و هرگاه این شرایط پیدا گردد و موانع برطرف باشد ، برای نفس ، علم اشراقی حضوری به مبصَر واقع می‌شود و در آن‌حال نفس آن را آشکارا و هویدا ادراک می‌کند . ابن‌سینا دراین باره با رأی طبیعیون و نظریه انطباع موافقت می‌‌کند و معتقد است به هنگام رویت، انطباعی حسی از جسم به چشم می‌رسد و باعث دیدن شیئ می‌شود. اما ملاصدرا اولین فیلسوفی است که تجرد قوای حسی و خیالی را ثابت می کند. و از این طریق ادراک حسی و خیالی را مجرد می داند.ملاصدرا قائل به قیام صدوری صور خیالی و صور حسی به نفس است. او معتقد است نفس در پیدایش ادراک حسی، خیالی و عقلی مانند جهان خارج نقش ایفا می کند و منفعل نمی باشد. نفس به دلیل حرکت جوهری ، سعه وجودی پیدا میکند و دارای قدرت خلاقیت می شود و می تواند به هنگام مواجهه با اشیاء پیرامون صور همه اشیا را در خود ایجاد کند و از این طریق آنها را مشاهده نماید. علامه طباطبایی نیز به پیروی از ملاصدرا قوای حس و خیال را مجرد می داند و در نتیجه حقیقت ادراک را رخدادی غیر مادی تلقی می‌کند و فعل و انفعالات مادی را صرفاً اموری اعدادی و آماده کننده شرایط ادراک می‌دانند. اما دیدگاه علامه در زمینه کیفیت ادراک حسی با ملاصدرا متفاوت است.او معتقد است هنگامی که مدرِک با یک شیئ محسوس روبرو می شود، نفس، با صورت آن اشیاء در عالم مثال ارتباط پیدا می کند و بدین طریق آنها را مشاهده می نماید. در این تحقیق به بررسی حقیقت ادراک حسی از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی می پردازیم و بیان می کنیم که چرا علامه در این باب، راه نوینی را برمی گزیند.
حقیقت ادراک حسی از منظر شیخ اشراق و ملا صدرا
نویسنده:
بهرام جهان دیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث علم به محسوسات یکی از مباحث مهمی است که می‌توان آن را از دو جنبه مورد بررسی قرار داد: 1ـ جنبه هستی شناسانه 2ـ جنبه معرفت شناسانه.جنبه هستی‌شناختی قضیه شامل بحثهائی از این قبیل است که آیا ادراک حسّی امری مجرّد است یا مادّی و یا بحث از اینکه آیا ادراک حسّی تغییرپذیر است یا تغییرپذیر نیست؟ و بحثهائی از این قبیل.جنبه معرفت‌شناختی هم شامل بحثهائی است که یکی از مهمترین مسائل آن، این سوال است که آیا ادراک حسّی، معرفتی حضوری است یا معرفتی حصولی؟ در صورت حصولی بودن آیا مفید تصدیق است یا مفید تصوّر؟ ارزش معرفتی ادراکات حسّی چقدر است؟ و بحثهائی از این قبیل.در نوشتار حاضر حقیقت ادراک حسی از بعد هستی شناسانه و آن هم تنها از جهت حضوری یا حصولی بودن و با رویکرد دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مقدمه این پژوهش طرح کلّی رساله ترسیم شده است.سپس مطالبی عنوان میشود که از جمله آنها می‌توان به این نکات اشاره کرد: تاریخچه بحث «علم و ادراک حسّی»، تعریف علم، کاربردهای مختلف علم، نسبتبین علم و ادراک، مراحل ادراک، تقسیم علم به حصولی و حضوری، خطاناپذیری علم حضوری، اشکالات نقضی بر خطاناپذیری علم حضوری و اقسام علم حضوری.در فصل دوم حقیقت ادراک حسی از منظر شیخ اشراق مورد توجه و بررسی قرار می گیرد و بیان میشود که قبل از شیخ اشراق، دو نظریه عمده در باب کیفیت ابصار وجود داشت. گروهی قائل به انطباع صور اشیاء در چشم و سپس رسیدن آن به حسّ مشترک و بعد از آن مشاهده بوسیله نفس ناطقه بودند و گروهی دیگر قائل به خروج نور از چشم به شکل مخروطی که رأس آن در چشم و قاعده آن در روی شیء مرئی است. شیخ اشراق هر دو نظریه را باطل دانسته، و نظریه ثالثی را ارائه کرده است. به نظر او، مدرِک واقعی در ابصار، ذات نوری نفس انسانی است که چون نور است دارای هویت ادراکی می‌باشد و مقابله شرط ابصار است، نه اینکه خود چشم، مدرک باشد. و در لحظه ابصار، نفس، ذات موجود مادّی خارجی را به علم حضوری ادراک می‌کند.شیخ برای اثبات مدعای خود دلیل مستقیم نیاورده است، بلکه تنها با مردود دانستن دو نظری? خروج شعاع و انطباع، نتیجه می‌گیرد که ابصار به اشراق حضوری می‌باشد. همچنان که بیان خواهد شد حصر عقلی‌ای بین این سه نظریه وجود ندارد. لذا این روش استدلال برای اثبات مدعای او کافی نیست، و از طرفی نیز، غیر از این، استدلالِ دیگری هم ارائه نداده، پس می-توان گفت مدّعای او بدون دلیل است.جناب آقای عسکری سلیمانی با ذکر دو دلیل تلاش نموده اند که حرف شیخ اشراق را به کرسی نشانده و حضوری بودن ادراکات حسّی را نتیجه بگیرند. لکن ما هر دو دلیل ایشان را مخدوش دانسته ایم.فصل سوم به بررسی حقیقت ادراک حسی از منظر ملاصدرا اختصاص خواهد داشت. در این فصل بیان می شود که صدرالمتألهین معتقد است تأثیر اشیاء خارجی در حواس ما فقط سرآغاز ادراک است نه خود ادراک، اگرچه حواس ما در ادراک دخالت دارد، ولی پس از حصول صورتهای محسوس در مغز، نفس، با به کار گرفتن توجه و التفات، از آن پدیده‌ی مادی پدیده-ای غیر مادّی به نام ادراک و شناخت می‌سازد. یعنی پس از توجه به داده حواس، با خلاقیت خود از روی آن، ماهیت عین خارجی را بازسازی می‌کند.نفس مُظهِر صور جزئیه محسوسه است و این صور علمیّه وجودات مثالیه انشائیه هستند که نفس آنها را در عالم مثال اصغر صقع ذات خویش که خیال متصل است انشاء می‌کند و به واسطه آن به محسوسات خارجی علم پیدا می‌کند.ملاصدرا اشکالات متعددی را بر نظریه سهروردی وارد می‌کند از جمله اینکه: صورت خارجی منطبع در ماده نمی‌تواند معلوم بالذات نفس قرار گیرد، زیرا حقیقت علم، به معنی حضور معلوم نزد عالم می‌باشد که تنها به امور مجرد تعلق می‌گیرد، خواه مجرد تامعقلی باشد یا مجرّد مثالی. و اجسام مادّی اصلاً شأنیت حضور ادراکی ندارند.به عقیده وی آنچه در خارج موجود است پیش نفس حاضر نیست بلکه نفس با صورت آن موجود و با مفهوم و ماهیت آن ارتباط دارد نه با واقعیت آن، و جسم مادی خارجی، «معلوم بالعرض» می‌باشد.
بررسی تطبیقی امکان و چگونگی شناخت خداوند از دیدگاه ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی سخنگو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهانسان در طول تاریخ ناگزیر از پرسش‌های هستی‌شناسانه از خود و جهان بوده است. در رأس این سوالات پرسش از خالق خویش می‌باشد که هیچگاه از انسان جدایی ندارد و انسان را در ساحت تذکر، به تفکر در خویش و خالق خویشتن دعوت می‌کند. پرسش از وجود خداوند و چگونگی شناخت او، کانون مسائل فلسفی در عالم اسلام است و در این میان بنیان‌گذاران سه مکتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در نسبت با نظام معرفتی خویش نظریات مختلفی درباره شناخت خداوند ارائه داده‌اند. ابن‌سینا فیلسوفی است که بین فلسفه، عرفان، مقام کشف یک شئ و مقام داوری یک شئ تمایز قائل می‌شود و آنها را با یکدیگر خلط نمی‌کند لذا در حوزه علم حصولی و در نسبت با تعریف علم، شناخت خداوند را محدود به شناخت آثار و لوازم واجب تعالی می‌داند و از نظر وی شناخت حقیقت واجب‌تعالی ممکن نیست. ابن‌سینا در مقام عرفان و کشف، شهود و معرفت خداوند را ممکن می‌داند و سرّ و باطن عارف را محل اشراقات حق بیان می‌کند. شیخ اشراق حقیقت علم را از سنخ مشاهده می‌داند و در نسبت با این تعریف و نظام نوری خویش، قائل به شهود قلبی خداوند و شناخت او است. از نظر وی، اگر چه شهود خداوند دارای مراتب است اما شهود اکتناهی خداوند ممکن نیست. در این میان ملاصدرا معتقد است که خداوند را تمام موجودات به نحو بسیط درک می‌کنند اما انسان علاوه بر علم بسیط، دارای علم مرکب به خداوند نیز می‌باشد. از نظر صدرالمتالهین علم مرکب به خداوند از طریق شهود یا تعقل به دست می‌آید و تنها علم مرکب به خداوند ملاک تکلیف است. ملاصدرا هم‌چنین شهود اکتناهی واجب تعالی را برای انسان ممکن نمی‌داند. روش این پژوهش به صورت کتابخانه‌ای و از نوع تحلیلی و توصیفی است.
خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مباحث وجود و نور
نویسنده:
علی بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی که ملاصدرا آثار و فلسفه‌اش را موردِ مطالعه قرار داده و از آن تاثیر پذیرفته شیخ اشراق سهروردی است؛ ملاصدرا در خلالِ این مطالعه نوعِ خوانشِ خاصی از آرای شیخ اشراق ارائه می‌دهد که متناسب با ساختار، مبانی و آموزه‌های فلسفی خود ملاصدراست؛ وی پایه‌ای‌ترین آموزه‌ی شیخ اشراق را که نورمحوری است به وجود تفسیر می‌کند و در این زمینه معتقد است نور همان وجود است و در اقسام و احکام با وجود یکسان می‌باشد. در حالی که چندین دلیل از جمله تفاوت در اقسام، تفاوت در نحوه‌ی دلالتِ احکام، تفاوت در نحوه‌ی تشکیک، تفاوت در تقابل، تفاوت در ملاکِ امرِ اصیل و اعتباری و نیز اعتراف خودِ ملاصدرا در برخی مباحث به سعه‌ی وجود نسبت به نور ثابت می‌کند نور مورد نظر شیخ اشراق غیر از وجود است. از آن‌جا که از یکی بودنِ نور و وجود در نهایت یکی بودنِ حکمت اشراق و حکمت متعالیه لازم می‌آید نشان‌دادنِ تفاوتِ ساختاری حکمت اشراق و حکمت متعالیه نیز ادعای ملاصدرا در یکی دانستنِ نور و وجود را نقد خواهد کرد؛ در این‌مبحث نشان داده می‌شود: حکمت اشراق در چندین مورد از جمله شروعِ فلسفه با حکمتِ متعالیه تفاوت دارد؛ بنا به دلایلِ چندی شروعِ فلسفه‌ی اشراقی از نفس است و شروعِ حکمت متعالیه از عالم؛ شیخ اشراق از نظر در نفس یا «من» به درکِ حقیقتِ عینی نور و لفظ و تعبیرِ نور می‌رسد و آن‌را پایه‌ای برای طرحِ نظامِ نوری خود می‌سازد؛ اصولا پرداختن به بحثِ نفس در دو حکمت تفاوتِ بنیادین دارد زیرا شروعِ حکمت از نفس ویژگی منحصر به فرد حکمت اشراق است در حالی که ملاصدرا نفس را به عنوانِ مبحثی از مباحثِ حکمت مورد بررسی قرار می‌دهد؛ به عبارتی دیگر در راهِ طرح نظامِ نوری، نفس در حکمتِ اشراق کلید مباحث و در حکمتِ متعالیه از مباحثِ کلیدی است.یکی دانستنِ وجود با نور باعث و مبنایی می‌شود تا ملاصدرا قریب به اتفاق و بلکه همه‌ی آرای نوری شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند که ما در جایگاه خود به آن‌ها پرداخته‌ایم.
نوآوری های فیلسوفان اسلامی در پاسخ به شبهه شر
نویسنده:
نفیسه فیاض بخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود شرور در عالم خلقت، معمايی است كه آغاز طرح آن به نخـستين روزهـای حيـات انـسان در كره خاكی زمين بازمی گردد؛ بنابراين در تمام اديان و مكتب هـای فلـسفی بـه طر يقـی مطـرح شـده است وهر يك براساس جهان بينی خاص خود در صدد پاسخ برآمده اند. حكيمان الاهی نيز از يونان گرفته تا اسلام، هريك با نگاهی خاص و از زاويه ای جديد، اين موضـوع را مـورد تحليـل و تـدقيق قرار داده اند. نكته مهم دراين بحث، بالندگی آن پس از ورود به عالم اسلام است. حكيمان مـسلمان به ويژه ابن سينا، سهروردی و ميرداماد سهم عظيمی دراين پويش فلسفی داشته اند. در نوشتار حاضر با ذكر عبارت های هر يك از حكيمان، ابتكارهای حكيمان الاهی در پاسخ به اين شبهه و برای دريافت حقيقت هستی ترسيم می شود. از ابتكارهای ابن سينا در تحليل عقلانی خير و شر گرفته تا بيان قاعده تضاد در حكمت الاهی و بيان فلسفه خلقت عالم ناسـوت بـه وسـيله شيخ اشراق و تحليلهـای دقيـق ميردامـاد در چگـونگی دخـول شـرور در عـالم قـضای الاهـی از فرازهای مهم بحث در مقاله حاضراست.
صفحات :
از صفحه 147 تا 166
فرجام نفس از نظرگاه سهروردی
نویسنده:
مجید صادقی حسن آبادی,منصوره السادات وداد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
در اين مقاله سعی گرديده تا ديـدگاه كلـی سـهروردی دربـاره فرجـام و سـرانجام نفـس بررسـی گردد. لذا در آغاز به اولين مسئله، يعنی بقای نفس پس از فنای بدن پرداخته شـده و چهـار دليـل شيخ اشراق مبتنی بر پذيرش اين مسئله تبيين گرديده است. سـپس بـه بيـان ديـدگاه وی در مـورد سعادت و شقاوت نفـوس و حقيقـت عـذاب و پـاداش اخـروی پرداختـه شـده اسـت. پـس از آن ديدگاه اشراقی وی درباره احوال نفوس انسانی و طبقات آنان پس از مـرگ تبيـين گرديـده و در پايان، مسئله تناسخ از ديدگاه سهروردی به اجمال بيان شده است و نتيجه گرفته می شـود كـه وی نيز در ابتدا بر مبنای مشايين تناسخ را باطل می داند، اما در اواخر عمر در نظریه خود ترديـد دارد؛ لذا درآخرين كتاب خود ـ حكمهالاشراق ـ با ترديد به ابطال تناسخ سخن می راند.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
بررسی و نقد دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا دربارة جایگاه مثل در نظام هستی
نویسنده:
محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مثل افلاطونی از دو منظر هستی و شناخت آن مجادلات پردامن های را بین موافقان ومخالفان آن بر انگیخته است، سه فیلسوف بزرگ جهان اسلام، ابن سینا، شیخ اشراق وملاصدرا نه تنها در مسأله مثل یکسان نمی اندیشند، بلکه دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرادر تقابل جدی با نظر ابن سینا است، ملاصدرا که مدعی است تاکنون کسی را ندیدم کههمانند به این امر پرداخته باشد و این فضل و تأیید الهی بر من است کوشیده است با طرحدلایل سه گانه، کاستیهای دلایل اشراقی را جبران نماید . پژوهش پیش رو همراه باگزارش، نقد وبررسی دلایل شیخ اشراق و ملاصدرا دربارة مثل افلاطونی درپی بیان اینادعا است که دلایل اشراقی و صدرایی هردو ناتوان از پاسخی روشن برای این پرسشاست که جایگاه مثل، نقش و کارکرد آن در نظام هستی چیست؟
وجود نفس و سیر و غایت استکمال آن با تأکید بر آثار رمزی سهروردی
نویسنده:
قاسم پورحسن,ملیحه آقایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نفس در نگاه سهروردی نوری از انوار اسفهبدیه است که در شرق هستی ریشه داشته، لیکن به بدن مادی تعلق گرفته و به تدبیر و تصرف در او مشغول شده است، از عالم قدسی به ظلمت کدۀ ناسوت هبوط کرده و در آن اسیر گشته است. پس از معرفت خویشتن، جایگاه حقیقی خویش را می یابد و در پی رسیدن به آن به جستجو می پردازد. راه بازگشت به سرای حقیقی، موانع پیش رو و مراحلی را که نفس می بایست طی نماید با راهنمایی پیرِ راه، موضوع غالب رساله های رمزی شیخ اشراق است که به زبان رمزی نگاشته شده است. وی کسب معرفت نسبت به خویشتن خویش، قوای نفسانی و جهان ظلمت را به عنوان مقدمة حرکت لازم و ضروری شمرده و راه رهایی از بند قوا و بندهای جسمانی را کسب معرفت کسبی و بحثی همراه با ترک تعلقات دنیوی می داند. در سیر استکمالی، نفس قابلیت آن را داراست که نه تنها از خود و مقام حقیقی خویش فراتر رفته، بلکه خود عقلی از عقول مفارق شود که صفیر او خفتگان را بیدار کرده و نفوس و ماده از او منفعل گردند. نظریة نفس در سهروردی با رویکرد هستی شناسانۀ نوری او در پیوند است. بدون فهم دقیق آرای نظام نوری او نمی توان به درستی مسألة نفس و سیر کمالی آن و نیز چگونگی کسب معرفت را دریافت.
اصالت وجود از دیدگاه حکیمان پیش از ملاصدرا
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تردیدی نیست که مسئله اصالت وجود بصورتی که در آثار ملاصدرا مطرح و بر آن اقامه دلیل گردیده و شکوک وارد بر آن دفع شده است، در هیچ کتاب فلسفی (وعرفانی) پیش از وی نشده است و از این نظر ملاصدرا منحصر بفرد و مبتکر است، اما سخن در اینست که آیا در مطاوی کلمات فیلسوفان (و عارفان) پیش از وی، عباراتی در رد یا تأیید قول به اصالت وجود دیده می‏شود؟ و اگر پاسخ این پرسش آری است، آن عبارات کدامند؟ و آیا بر اساس آنها می‏توان گفت که کدامیک از ایشان قائل به اصالت وجود بوده‏اند وکدامیک قائل به اصالت ماهیت؟
حرکت استکمالی انسان نزد شیخ اشراق
نویسنده:
نادیا مفتونی,محمود نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
شیخ اشراق حرکت استکمالی انسان را هم به زبان علم، هم به زبان نماد، مورد توجه قرار داده و در قالب داستان های متعدد روایت کرده یا بدون قالب داستانی، به نمادسازی در این مسئله پرداخته است. تحلیل و رمزگشایی از نمادهایی که سهروردی در رساله های خویش برای تصویرسازی سیر نفس به سوی سعادت به کار برده، نشان دهنده عوامل و اسباب کمال و سعادت انسان، در دیدگاه او است. اساسی ترین مراحل سیر استکمالی نفس عبارت اند از: یک؛ چیرگی بر قوای نفسانی، به ویژه حواس ده گانه ظاهری و باطنی؛ دو؛ اتصال به نفوس ناطقه فلکی؛ سه؛ اتصال به عقل فعال و دیگر عقول ده گانه.
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
  • تعداد رکورد ها : 33