جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 47
شاخصه هاى کلان مکتب فلسفى با تأکید بر مکتب مشاء و اشراق
نویسنده:
مجید احسن، یداللّه یزدان‏ پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه فلسفه اسلامى با سه مکتب معروف فلسفى یعنى مشاء، اشراق و متعالیه روبه روییم. نگاه درونى به مسائل گوناگون مطرح در این مکاتب و تحلیل و بررسى آنها، بخش عمده کتب و مقالات را به خود اختصاص داده است؛ ولى نگاه بیرونى و کل نگرانه به این مکاتب و بررسى شاخصه ها و مؤلفه هاى تشکیل یک مکتب فلسفى و فرایند تحقق آن در گذر زمان نیز بسیار مهم است. بدین سان پرسش اصلى این است که مختصات یک مکتب فلسفى که موجب تمایز آن از مکاتب دیگر مى شود چیست؟ و به راستى چرا در فلسفه اسلامى، تنها با سه مکتب مواجهیم؟ در مقاله پیش رو، کوشیده ایم ضمن تبیین و تحلیل این شاخصه ها، آنها را بر دو نظام مشائى و اشراقى تطبیق کنیم. مدعا این است که مکتب مشاء و اشراق داراى نقطه آغاز، روش خاص فلسفى، ابزارهاى لازم براى وصول به مقصود و دستگاه سازوار هستى شناختى هستند که با دقت در مجموعه تعالیم آنها هم مى توان این عناصر را یافت و هم مى توان تحلیل کرد که چرا به آنها مکتب فلسفى گفته مى شود و وجه تمایز آنها از یکدیگر چیست. نتیجه اى که از این تحلیل به دست مى آید دو مطلب است، اولاً، مبانى کلان لازم براى تأسیس یک مکتب فلسفى تبیین مى شود؛ ثانیا، روشن مى شود که صرف اتحاد روش فلسفى دو حکیم و یا اتفاق آنها در یک یا چند مسئله به معناى یکى بودن نظام فلسفى ایشان نیست؛ به گونه اى که حتى وجود یک مشخصه جدید، هویت ساز مکتب جدیدى کاملا متمایز از مکاتب پیشین مى شود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 24
قوه خیال و ادراک خیالى از دیدگاه ابن سینا و سهروردى
نویسنده:
میثم رزمگیر، محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه خیال در بین سایر قواى ادراکى چه نقش و وظیفه اى بر عهده دارد؟ آیا ادراک خیالى امرى مادى و مربوط به عالم محسوسات است یا امرى است مجرد؟ ابن سینا و سهروردى قوه خیال را به منزله یکى از قواى باطنى معرفى مى کنند و نیز خیال را یکى از مراحل ادراک مى دانند. در این مقاله نخست مبانى جهان شناسانه و سپس مبانى نفس شناسانه ابن سینا را بیان مى کنیم. ابن سینا با مشرب مشائى به بحث قوه خیال مى پردازد. وى قوه خیال را قوه اى مى داند که صورت هاى موجود در حس مشترک را در خود نگاه مى دارد و در جریان ادراک خیالى، خیال را به عالم حس محدود مى کند. سپس مبانى جهان شناسانه و نفس شناسانه شیخ اشراق را بیان مى کنیم. سهروردى نیز با مشرب اشراقى به بحث قوه خیال مى پردازد. وى همانند ابن‌سینا قوه خیال را مادى مى داند، اما در جریان ادراک خیالى، نظریه ابن سینا را نمى پذیرد و صورت هاى مشاهده شده در قوه خیال را صورى مى داند که در قوه خیال ظهور یافته اند. به نظر او یک عالم داریم غیر از عالم ماده که اصل همه چیز آنجاست و در جریان ادراک خیالى صور موجود در آن عالم در قوه خیال ظهور مى یابند. او این عالم را عالم مثال (صور معلقه) مى نامد. در قسمت پایانى مقاله نیز به اشتراک ها و اختلاف هاى دو فیلسوف مى پردازیم.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
آموزه بازگشت جاودانه در فلسفه سهروردی و فيزيك پوانكاره
نویسنده:
مهدی عظيمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«بازگشت جاودانه» آموزه‌يي ديرينه در تاريخ فلسفه است که ميگويد هر رخدادي در جهانْ درست به همان شيوه‌‌يي که در گذشته بينهايت بار به وقوع پيوسته، در آينده نيز با همه جزئياتش بينهايت بار تکرار خواهد شد. سهروردي اين آموزه را در حکمةالاشراق و نيز در المشارع و المطارحات بميان مي‌آورد و براي اثبات آن برهانهايي را پيش مينهد. ملاصدرا در تعليقات خود بر شرح حکمه الاشراق قطب‌الدين شيرازي به سنجش برهانهاي سهروردي پرداخته و آنها را نافرجام ميشمارد، ولي بطلان دليل، دليل بطلانِ مدّعا نيست؛ بويژه که ما «قضيه‌ تکرارِ» پوانکاره را در دست داريم که اثبات ميکند در هر نظام (مجموعه يا سيستم)ي، موقعيت نخستين همه‌ اجزاء پس ‌از گذشت زماني به اندازه کافي طولاني تکرار خواهد شد و اين مستلزم اثبات آموزه «بازگشت جاودانه» است. با اينهمه، بايد پرسيد که اين «زمان به اندازه کافي طولاني» چقدر است؟ برپايه‌ محاسبات چاندراسِکار، اين زمان براي يک حجم کروي از هوا با شعاع يک سانتيمتر که دما و فشار استاندارد و يک‌ درصد نوسانْ حول مقدار ميانگين چگالي داشته باشد، چيزي نزديک به سه تريليون هزاره است! بنابرين، زمان تکرار براي کل کيهان چندان طولاني است که عمر اجزاء آن، بسي پيش‌ از فرارسيدن آن زمان، به پايان خواهد رسيد و اين امر تکرار کيهاني را وقوعاً محال ميسازد. بدينسان، برآيند جستار فرارو اين است که آموزة «بازگشت جاودانه» که سهروردي نيز بدان باور دارد، ممکن ذاتي و محال وقوعي است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
پدیدارشناسی در نظر ادموند هوسرل و نسبت آن با حکمه‌الاشراق سهروردی
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نتایج حاصل از تحقیق در تفکر ادموند هوسرل و بررسی چگونگی نسبت آن با آراء سهروردی عبارتند از: -1 در تفکر هوسرل و سهروردی تناظرات و تشابهاتی به چشم می‌خورد. اما این تناظرات و تشابهات ، که صرفا ظاهری و صوری است ، بدان جهت است که هر دو فیلسوف به افلاطون اعتناء جدی دارند. لیکن سهروردی در ذیل شان دیگری از عقل به مداقه و غور در تفکر افلاطون پرداخته است و در این امر به فلسفه ایران باستان - فلسفهء خسروانیان - نیز توجه داشته است . اما تفکر هوسرل در ذیل شان جدید عقل (راتیو) است . او نیز به افلاطون - منتهی به تفسیر ارسطوئی افلاطون توجه دارد و در فلسفهء خود به آراء افلاطون صورت جدیدی مطابق به شان جدید عقل می‌دهد. -2 صنع وجود در نظر هوسرل، صنع آگاهی محض است و بحث هستی‌شناسی (Ontology) در نظر ا و، بحث در متعلقات بیواسطه آگاهی محض است . در حالیکه صنع وجود در نظر سهروردی، صنع ربویی یا دعاء دهر، یا عالم انوار مینوی، یا ملکوت و غیب (باعتبارات و تعابیر مختلف) است که ذوات (ماهیات) بصورت حقایق وجودی و نوری در آن تقرر دارند و نفس ، پس از اعراض از عالم غراسقی و پیمودن سیر استکمالی، متلقی آن حقایق می‌شود. اما در نظر هوسرل، ذوات ، متعلقات التفاتی و بیواسطهء آگاهی محض است و قیامشان به نفس و قوای آن قیام صدوری است و با قطع تعلق نفس و قوای آن وجودی و ماهیتی ندارند. -3 از جهت بحث المعرفه نیز تناظرات و تشابهات بین این دو فیلسوف ، صرفا ظاهری و صوری است . در نظر هر یک از آنها، صورت ذهنیهء حاصل در نفس (صورت معقول)، بنفسه علم نیست . در نظر سهروردی، پس از اینکه آن صورت ذهنیه محاط به احاطهء نوری شهودی نفس شد، علم حاصل می‌شود و در نظر هوسرل نیز تنها پس از اینکه نفس از طریق "کون التفاتی" خود به آن صورت ذهنیه التفات حاصل کرد، خود نفس بدان افادهء معنی و افادهء وجود می‌کند. لهذا، "اصالت ماهیت " سهروردی با "اصالت ذوات و ماهیات " (اسانسیالیزم) جدید تفاوت ذاتی داشته و رجوع هر یک از آنها به اصل و مبداء کاملا متفاوتی است .
قطب‌الدین شیرازی و علم‌الانوار در فلسفه اسلامی، نوشته: جان والبریج، ترجمه جواد قاسمی
نویسنده:
جواد قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پی بردن به عمق معنا و جان کلام بسادگی ممکن نیست و بدون داشتن قریحتی ذاتی و رحمتی ربوبی میسر نمی‌شود. ظاهر گفتار حکما از مفاهیم عمیق و ژرف آن حکایت نمی‌کند، علی‌الخصوص وقتی با رمز و تمثیل همراه باشد. گاه افسون کلام و آرایه‌های سخن بعضی را مفتون ظاهر می‌سازد و از درک معانی باطنی بازشان می‌دارد. خام‌اندیشی آفتی است که در اذهان بعضی رسوخ کرده و آنان را گرفتار جهل مرکب ساخته است . اینان با هر گفتار در ظاهر آراسته‌ای به وجد می‌آیند، با هر نشانی از تشخص و روشنفکری ساده‌لوحانه مجذوب می‌شوند و هویت و اصالت خود را از یاد می‌برند و در این پندار باقی می‌مانند که با خواندن ورقی معانی دانسته‌اند. آنگاه به خود اجازه می‌دهند در ژرفترین مسائل فلسفی و غامضترین مضامین عرفانی که حاصل عمر حکیم یا عارفی بزرگ بوده است وارد شوند و اظهارنظر کنند. دقت‌نظر و تلاش مولف این کتاب در بیان اندیشه‌های فلسفی حکمای اسلامی قابل تقدیر است ، اما قضاوت در این موضووع را که وی تا چه حد در فهم و استنباط فلسفهء قطب‌الدین شیرازی و شیخ اشراق بر صواب رفته به اهل فن می‌سپارم. شرح زندگانی و آثار قطب‌الدین شیرازی از آنچه تاکنون درباره او نوشته‌اند کاملتر و محققانه‌تر است . مولف ، بیشتر منابع مربوط به شرح حال او را از نظر گذرانده و گاه به تحلیل اخبار و گزارشهای رسیده و مقایسه آنها با یکدیگر می‌پردازد. سیر تحول زندگی قطب‌الدین، مسافرتها و ویژگیهای اخلاقی او با استناد به منابع موجود بیان می‌شود. نوشته‌ها و افکار قطب‌الدین با بررسی مهمترین آثارش : شرح حکمه‌الاشراق و دره‌التاج آغاز می‌شود. مولف با تامل در متن عبارات و گفته‌های قطب‌الدین و آگاهی از مشرب فیلسوفان پیش از او به شرح و تحلیل افکار وی می‌پردازد. از آنجا که قطب‌الدین در اصل فیلسوفی اشراقی است ، باز نمودن نکات اساسی فلسفهء اشراق و تحلیل فلسفهء سهروردی در این کتاب هدف اصلی آن را تشکیل می‌دهد. افکار و اندیشه‌های سهروردی در حکمه‌الاشراق ابتدا از طریق ذوق برای او حاصل می‌شود، سپس برای اثبات آنها به اقامهء براهین فلسفی توسل می‌جوید. شیخ اشراق در کتاب خود روی سخن با کسانی دارد که هم در جستجوی حکمت ذوقی هستند و هم در جستجوی حکمت بحثی، حکمت بحثی صرف را باید در کتابهای دیگر او مثل تلویحات جستجو کرد. مقایسهء فلسفه اشراق با فلسفهء مشاء - البته به گونه‌ای که سهروردی آن را تفسیر می‌کند - و نگاهی انتقادی به آن - که اساس حکمه‌الاشراق را تشکیل می‌دهد از جمله مسائل دیگر مورد بحث در این کتاب است .
معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبائی(ره)
نویسنده:
علی اله بداشتی، محمد رضا رضایی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی (ره),
چکیده :
آنچه نظرهای علاّمه طباطبائی(ره) را از خطّ مشی فلاسفه و حکمای دیگر در باب اتّحاد روح و بدن در قیامت متمایز می‌‌سازد، این است که او معاد جسمانی را برگرفته از تکامل و صعود بدن در اثر حرکت جوهری و رسیدن به مقام و مرتبه نفس می‌‌داند. او نظرهای فلاسفه دیگر مبنی بر عود و نزول نفس و اتّحاد با بدن دنیوی را رد می‌‌کند، چراکه به حُکم عقل محال است موجودی که فعّال و کمال یافته است، مجدّداً به مرتبه قوّه و انفعال نزول یابد. از بحث‌های او این نتیجه حاصل می‌‌شود که بدن جسمانی پس از مفارقت و جدایی از نفس، برخلاف نظر دیگران، فانی نمی‌‌شود و در اثر حرکتی که ناشی از حرکت جوهری است، کمال و فعلیّتی خاص با نفس پیدا می‌‌کند و این اتّحاد نفس و بدن در آخرت را می‌‌توان نتیجه اتّحاد یا حدوث جسمانی نفس با بدن دنیوی دانست که از مهم‌ترین مسائل در حکمت متعالیّه است. از نظر علاّمه طباطبائی(ره)، انسان محشور در قیامت از یک سو عینیّت و وحدت با انسان دنیوی دارد که آن به لحاظ نفس اوست و از سویی، مثلیّتی با انسان دنیوی دارد که آن به واسطه بدن اوست. بنابراین، از نظر او، عینیّت بدن دنیوی و اخروی به نحوی باطل است. نتیجه معاد جسمانی می‌‌شود که در جهان آخرت، انسان با وجودی جسمانی از پاداش و یا عذاب جسمانی برخوردار شود.
صفحات :
از صفحه 61 تا 73
جغرافیای عرفانی
نویسنده:
محمد رضا یوسفی , الهه حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
در جغرافیای عرفانی با سه نوع اصطلاح جغرافیایی روبرو هستیم. یکسری مقولاتی که در جغرافیای طبیعی ما بإزای خارجی دارند مثل جهات چهارگانه، نام شهرها، اقالیم و ممالک که البته در جغرافیای عرفانی تأویل‌پذیرند و نقش نمادین و رمزگونه به خود گرفته‌اند. دستۀ دوم مقولاتی جغرافیایی که منشأ قرآنی دارند همانند قاف، عرش، کعبه، طور و مجمع البحرین که آن­ها نیز بر مشرب عرفا تفسیر و تأویل می‌شوند. دستۀ سوم که فقط در جغرافیای انتزاعی سخن از آن­ها رفته، نه در طبیعت و نه در قرآن یافت می‌شود، بلکه سخن از مکان‌هایی است که ساختۀ ذهن خلّاق عارفان است. برخی از این مکان‌ها ریشه در آموزه‌های اسلامی دارد و برخی از حکمت خسروانی ایرانی سرچشمه گرفته است. در این جغرافیا عالم بالا، جهانی سراسر نور و لطیف‌تر از جهان ماده است. عالم مثال فضایی است میانۀ عالم روح و عالم ماده بین ملکوت و ناسوت که روح و جسم پدیده‌ها و موجودات در این برزخ به هم متصل می‌شود. از این رو عالم مثال مظهر تمامیت، کلیت و جمع اضداد است. در این مقاله با تکیه بر تحقیقات عرفان پژوهان، جغرافیای عرفانی در سه محور جغرافیای عرفانی طبیعی، جغرافیای عرفانی قرآنی و جغرافیای عرفانی انتزاعی در آثار و اندیشۀ­ عرفای بزرگ ایرانی و اسلامی بررسی گردیده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 138
وجود نفس و سیر و غایت استکمال آن با تأکید بر آثار رمزی سهروردی
نویسنده:
قاسم پورحسن , ملیحه آقائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
نفس در نگاه سهروردی نوری از انوار اسفهبدیه است که در شرق هستی ریشه داشته، لیکن به بدن مادی تعلق گرفته و به تدبیر و تصرف در او مشغول شده است، از عالم قدسی به ظلمت‌کدۀ ناسوت هبوط کرده و در آن اسیر گشته است. پس از معرفت خویشتن، جایگاه حقیقی خویش را می‌یابد و در پی رسیدن به آن به جستجو می‌پردازد. راه بازگشت به سرای حقیقی، موانع پیش­ رو و مراحلی را که نفس می‌بایست طی نماید با راهنمایی پیرِ راه، موضوع غالب رساله‌های رمزی شیخ اشراق است که به زبان رمزی نگاشته شده است. وی کسب معرفت نسبت به خویشتن خویش، قوای نفسانی و جهان ظلمت را به عنوان مقدمه حرکت لازم و ضروری شمرده و راه رهایی از بند قوا و بندهای جسمانی را کسب معرفت کسبی و بحثی همراه با ترک تعلقات دنیوی می‌داند. در سیر استکمالی، نفس قابلیت آن را داراست که نه تنها از خود و مقام حقیقی خویش فراتر رفته، بلکه خود عقلی از عقول مفارق شود که صفیر او خفتگان را بیدار کرده و نفوس و ماده از او منفعل گردند. نظریه نفس در سهروردی با رویکرد هستی­ شناسانۀ نوری او در پیوند است. بدون فهم دقیق آرای نظام نوری او نمی­توان به ­درستی مسأله نفس و سیر کمالی آن و نیز چگونگی کسب معرفت را دریافت.
صفحات :
از صفحه 23 تا 47
بررسی بسامد مدل‌های وحدت و کثرت نوعی انسان در نگرش وجودی فیض کاشانی
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با پذیرش مبانی و اصولی چون وحدت تشکیکی و حرکت وجودی ارادی در نگرش وجودی حکمت متعالیه، گشودگی و گستردگ ی­ای در انسان رخ می­ دهد که در آن، انسان از وحدت نوعی متواطی فاصله گرفته و در قلمرو وحدت نوعی مشکک و کثرت نوعی قرار می­ گیرد. فیض کاشانی در مواضعی بر پایه وحدت نوعی انسان مباحثی را مطرح کرده و از افراد انسانی سخن گفته است. اما همو براساس نگرش وجودی و با استمداد از مبانی یاد شده، مباحثی مطرح نموده است که با توجه به امکانات درونی آن می­ توان مدل­هایی از وحدت و کثرت نوعی انسان را از آنها استنباط کرد که از آن جمله ­اند: وحدت نوعی مشکک، کثرت نوعی ماهوی ملازم با وحدت نوعی مشکک، کثرت نوعی اسمایی. گفتنی است: در این جستار این مدل­ها نه بطور پراکنده و فارغ از مؤلفه زمان، بلکه بسامد مدل­ها بر حسب مقاطع مختلف سنی فیض در آثار او بررسی می­ شود.
صفحات :
از صفحه 127 تا 145
زیبایی و شأن وجودی آن نزد سهروردی
نویسنده:
فاطمه شفیعی، علیرضا فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
سهروردی برای حُسن که معادل زیبایی است، شأنی وجودی، یعنی مکانتی در نظام جهان شناسی خویش در نظر می ­­گیرد. این موضع او می ­تواند مدخلی برای ورود به مباحث زیبایی شناسی گردد. نوشتاری که در پی می ­آید، جستجویی است برای یافتن معنای زیبایی و ویژگی­های آن، چنان که از سخنان سهروردی می­ توان استفاده کرد. در این راه ابتدا مفهوم زیبایی و سپس شأن وجودی حسن و عشق مورد تدقیق قرار می­ گیرد که از این تأمل خصایص عینیت، تشکیک و همبستگی با معرفت به دست می­ آید. این ویژگی­ها می ­تواند مفهومی به نام هنر اشراقی را پدید آورد که نتیجه پیوند روح هنرمند با عوالم بالاتر و عشق و شوق او به مبدأ اعلی است و دستاوردهای آن روگرفت و تقلید جهان برین است. چنین هنری که زاییده عشق هنرمند به حسن و زیبایی است، والاترین هنرمندان را عاشقان خیر اعلی معرفی می­کند و نفس هنرمند و مخاطبش را از رکود باز می ­دارد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 122
  • تعداد رکورد ها : 47