جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 67
بررسی تطبیقی دیدگاههای آیت الله جوادی آملی وآیت الله مصباح یزدی درباب علم وعقل
نویسنده:
زهرا دهباشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از نعمت بزرگی به نام نیروی عقل و اندیشه برخوردار است که این موهبت، او را از سایر موجودات، ممتاز نموده است. در مقایسه با سایر ادیان، اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای عقل و اندیشه قائل شده است و عقل و شرع را مکمل هم و رابطه ی آنها را دوسویه و هماهنگ می‌داند.فراخوانی قرآن مجید به تعقل و اندیشیدنِ استدلالی و منطقی از موضوعاتی است که در بسیاری از آیات الهی با گونه‌های متفاوتی به صراحت بیان شده است، به شکلی که هیچ تأویلی را نمی‌پذیرد؛ از این‌رو در احادیث معصومین علیهم السّلام توجه خاصی به این مسئله شده است؛بنابراین در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه،از جمله ایشان آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی اندیشه ی عقلانی و برهانی جایگاه بسیار والایی دارد آثار ایشاندر این زمینه، گویای جایگاه ویژه ی عقل در مبانی تفکری آنان است.یکی از مباحث مرتبط با عقل ،‌ مسئله حجیت و اعتبار عقل است بر اساس مهم‌ترین یافته‌های این تحقیق می‌توان گفت که در اندیشه آیت الله جوادی آملی، عقل همتای قرآن و سنت یکی از منابع اثباتی دین به شمار آمده نه آنکه در مقابل قرآن و سنت باشد، افزون بر آن، عقل جایگاهی رفیع در نظر آیت الله مصباح داردو بر اعتبار و حجیت آن تأکیدکرده اند.با بررسی احادیثی که در باب عقل سخن به میان آورده است میتوان کارکردهای عقل را به دو دسته کلی تقسیم نمود. یک دسته از آیات و روایات به نقش معرفتی و نظری عقل اشاره دارند و انسان عاقل را دارای آگاهی‌های خاصی میدانند (مانند معرفت به خویشتن) و دسته‌ی دیگری از آن‌ها انسان عاقل را فردی متخلِّق به آداب ظاهری خاص می‌دانند و به تأثیر عقل در حیطه‌ی عملی و رفتاری فرد تأکید دارند (مانند پرستش خداوند). بنابراین، انسان عاقل از نظر آیات و روایات اسلامی (علی الخصوص شیعی)، فردی است که هم در بعد شناختی (تعلیم) و هم در بعد رفتاری (تربیت) به کمال مطلوب رسیده باشد. در مورد علم هم همین‌طور است و در روایات، علاوه بر نقش شناختی آن به نقش کاربردی و عملی آن نیز اشاره گردیده است؛ حضرت امیر مومنان علی علیه السلام می‌فرمایند « أیُّها النّاسُ اعلَموا أنِّ کَمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ و العَمَلُ بِهِ ... » (کلینی: 1365 ص 35).در آثار حکماء و دانشمندان اسلامی، عقل به دو قسم نظری و عملی تقسیم شده و به هریک نوع خاصی از ادراکات نسبت داده شده است. ایشان عموماً عقل نظری را مدرک قضایای نظری و هست و نیست‌ها و عقل عملی را مدرک قواعد و قوانین مربوط به عمل و رفتار دانسته‌اند. با بررسی مفهوم و کارکرد عقل نظری و عقل عملیاز دیدگاه حضرت آیت‌الله جوادی آملی متوجه می شویمایشان با استناد به برخی روایات( کارکرد‌های متفاوتی برای عقل عملی نسبت به آنچه قول مشهور برای آن قائل است، نسبت می‌دهند.آیت الله مصباح یزدی نیز در این باره معتقدند . قوه مدرک انسان، همان عقل اوست که بیش از یکی نیست. کار این عقل، هم ادراک هست‌ها و نیست‌ها و هم ادراک بایدها و نبایدهاست علامه مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملیعلم را یک امر وجودی می‌داند و در این جهت با صدرالمتألهین موافق است و علامه مصباح یزدی می‌گوید: علم عبارت است از« حضورخودشئ یا صورت جزئی یا مفهوم کلی آن نزد موجود مجرد » ، وآیت الله جوادی آملی نیز علم را این گونه تعریف کرده اند :«علم وجودی است که حقیقت و صورت عاری از ماده دارد.»صورت‌های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است. اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد این دو بزرگوار همان دید گاه ملاصدرااست در این باب ، به این معنا است که اول صورت معقوله پیدا می‌شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است.اما تعریف علم در دین اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام، با تعریفی که در بین مکاتب مختلف و عموم مردم رایج است، متفاوت است. درمکتب اهل بیت ، حقیقت علم نورى است که در پرتو آن، انسان جهان را آنگونه که هست مى‏بیند و جایگاه خود را در هستى مى‏یابد. نور علم مراتبى دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا مى‏کند بلکه او را در این مسیر حرکت مى‏دهد.و به مقصد اعلاى انسانیّت مى‏رساند . قرآن کریم با صراحت از این نور سخن مى‏گوید: «آیا کسى که مرده دل بود و زنده‏اش کردیم و براى او نورى پدید آوردیم، تا در پرتو آن در میان مردم برود، چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون آمدنى نیست؟»
نظریه اگوست کنت در باب دین و نقد آن در جهان مسیحی
نویسنده:
حمیده امیریزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده بنابر نظر اگوست کنت، جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم، ذهن بشر دارای مراحل تکوینی سه گانه است: الهیاتی(مرحله کودکی بشر)، فلسفی(مرحله جوانی) و تحصّلی(مرحله بلوغ و پختگی بشر). در عصری که بشر به مرحله آخر تکوین ذهن، یعنی علم می رسد، باید از دیگر مراحل بگذرد. پیامد این تفکَر این است که در عصر خرد محوری، دین به حاشیه می رود. بر خلاف کنت، در جهان مسیحی بسیاری از متألهان و جامعه شناسانی که دغدغه دین را داشتند به لزوم تداوم دین برای بقای جامعه تأکید کرده اند. برای نمونه دورکیم دین را عامل انسجام و همبستگی افراد جامعه می دانست. وی منشأ دین را همانند مارکس خود جامعه به شمار می آورد و می گفت خدایان چیزی نیستند مگر جامعه، امّا در دوران مدرن و پس از آن نه تنها قائل به حذف دین نبود، بلکه در تمام طول عمر خود کوشید نقش آن را در حفظ و تداوم جامعه روشن کند. از دیگر سو ماکس وبر، کوشید تا با نشان دادن تفاوت پیامبر و جادوگر، کارکرد دین را از جادو متمایز کند و سپس از آن جهت به تعریف عقلانیت و انواع آن پرداخت که نسبت آن را در عصر حاضر با دین مشخص نماید. کار برجسته وی اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری به این می پردازد که دین نه تنها مخالف خرد نبوده، بلکه در جهان مسیحی، خود سبب ظهورو پیدایش سرمایه داری شده که یکی از عناصر خردمحوری است. در این رساله ضمن بیان اجمالی آرای ناقدان کنت ودیدگاه تحقق گرایی(پوزیتیویسم) ، به بیان چالش های دین و مدرنیته، شیوه های زیستن در دوران مدرن، پسامدرن و نیز آینده دین از منظر جامعه شناسان دین پرداخته می شود.
مناسبات دین و علوم انسانی از منظر شهید مطهری
نویسنده:
محمود موسوی درچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله مناسبات دین و علوم انسانی از دیدگاه استاد مطهری می‌باشد . اکنون در جامعه علمی ما، تفاسیر و تلقی‌های گوناگونی از «هویت» علوم انسانی اسلامی وجود دارند که حتی گاه، با یکدیگر متعارض هستند. بنابراین، می‌باید به عنوان یک گام بنیادی در مسیر طراحی و ترسیم «مناسبات دین و علوم انسانی »، بتوانیم به طور دقیق به این مسأله بپردازیم. در این زمینه استاد مطهری از جمله کسانی هستند که با مجهز ساختن خویش به علوم روز و نیز تحقیق درباره اسلام و تعالیم حیات بخش آن و فهم دقیق آن، در برابر انبوه تهاجمات و شبهات مختلف ایستادگی کرد و با منطق و استدلال به مبارزه با افکار الحادی، التقاطی و متحجرانه پرداخت و اسلام را بدور از هرگونه تحریف و بدعت و کژاندیشی معرفی کرد.این رساله در سه فصل سامان یافته است. در فصل اول از این رساله بعد از بیان سوالات اصلی و فرعی و ضرورت و پیشینه موضوع، به تعریف انسان و دین و علم و علوم انسانی می‌پردازیم. زیرا نگاه ما به علوم انسانی و مناسبات آن با دین بستگی به نگاه ما و تعریف ما از این موضوعات دارد. در ادامه در بخشی از این فصل به جایگاه ویژه استاد مطهری در اندیشه معاصر و مناسبات مکتب استاد با علوم انسانی اشاره خواهد شد.در فصل دوم به صورت کلی از رابطه علم و دین و رابطه انسان و ایمان دینی و همچنین مسأله فطرت انسان و تکامل انسان و قلمرو دین و پویایی دین از دیدگاه استاد مطهری بحث می‌کنیم.اما در فصل سوم به صورت جزئی وارد بحث اصلی مناسبات دین و علوم انسانی می‌شویم و رابطه دین و علوم انسانی فردی (اخلاق، تعلیم و تربیت، روانشناسی) و رابطه دین و علوم انسانی اجتماعی (تاریخ، جامعه شناسی، سیاست، مدیریت، اقتصاد، حقوق) را از دیدگاه استاد مطهری به بحث می‌گذاریم. رساله حاضر در صدد است تا از دیدگاه استاد مطهری به نزاع و کشمکش دین و علوم انسانی که بعضیها به آن قائلند، پایان دهد.
امامت و خلافت از منظر نهج البلاغه با تاکید بر نقد شبهات
نویسنده:
معصومه دولت ابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جایگاه ویژه امامت و خلافت به لحاظ اهمیت آن در راهبری اجتماعی، هدایت‌گری معنوی و وحدت جامعه و نیز نقش محوری آن- به لحاظ تئوریک- در مسایل تفسیری و روایی، کلامی و تحلیلی، فقهی، عرفانی، تاریخی و سیاسی بر کسی پوشیده نیست. این آموزه از دیرباز مورد توجه دانشمندان با مشرب‌های گوناگون همراه با نقد و نظر بوده است.هدف از این تحقیق، اولا کشف رابطه معنایی امامت و خلافت در نهج البلاغه، ثانیا ارائه جایگاه امامت ائمه شیعه علیهم السلام در نهج البلاغه با رویکرد روایی همراه تحلیل‌های عقلی و نقلی است. ثالثا تحقق بخشی اصالت امامت در ضرورت وجود امام، نص بر آن، علم و عصمت امام ازنهج البلاغه و سایر منابع اصیل می‌باشد. رابعا گردآوری شبهات، ناظر به نهج البلاغه از منابع قدیم و جدید، و سپس نقد و ارزیابی و ارائه پاسخ‌های مستدل و منطقی به آنهاست. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات بر اساس فیش‌‌برداری کتابخانه‌ای و جمع‌آوری اطلاعات از منابع و اسناد دست اول، و همچنین استفاده از لوح‌های فشرده و نرم‌افزارهای تخصصی در این زمینه و نیز مراجعه به پایگاه‌ها و سایت‌های موافق و مخالف در موضوع بحث بود. امامت و خلافت هرچند در لغت متفاوتند اما هر دو بر یک واقعیت دلالت دارند. و دو عنوان منطبق بر یک مصداق‌اند. در متن برآمده از نهج‌البلاغه، امامت رکن رکین دین و از اصول و ضروری مذهب تشیع به شمار آمده است. و با توحید و معاد پیوند معنادار و منطقی دارد. ضرورت هدایت تکوینی و مرجعیت دینی و احیا و پاسداری از سنت نبوی ایجاب می‌کند زمین هیچگاه از وجود حجت خدا و خلیفه الهی بر مردم خالی نباشد که واسطه فیوضات ربوبی بر بندگان فراهم آورد. در اندیشه علوی، امامت و خلافت مقام وراثت، وصایت و اصطفای الهی است که امام را به سلسله انبیا و اوصیا متصل می‌کند و برخاسته از انتصاب الهی و حق امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت است. این احقیت از حکمت حق تعالی و سپس از کمالات ذاتی نشات می‌گیرد که مهمترین آنها علم خاص و ملکه عصمت امام است. امام‌علی(ع) در اثبات حقانیت خود به جانشینی پس از رسول‌خدا(ص) به نص و نصب، شایستگی‌ها و فضائل خود استناد فرمودند. از سوی دیگر انتقادها از همان ظهور اولیه یعنی رحلت پیامبر اعظم(ص) و نادیده انگاشتن اصل جانشینی امام علی(ع) در جریان سقیفه از طرف مخالفان مطرح شد که امروزه در بعضی سایت‌ها و در آثار نوشتاری و گفتاری، بعضی روشنفکران شبهات در شکلی جدید احیا و تبلیغ می‌شود. حال آن که امامت بر سه پایه اصلی نصب ونص، علم خاص و ملکه عصمت مبتنی است و شبهات تردیدها در هر سه حوزه قابل ابطال است.
علم معنویت مدار از دیدگاه قرآن
نویسنده:
روح‌الله ابراهیم نجف‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم معنويت مدار با روش اسنادي و کتابخانه اي در پي يافتن اهداف، روشها، موضوعات، قلمرو و به طور کلي همه‏ي ابعاد و ارکان علمي است که بر پايه‏ي نگرش وحياني و جهانبيني الهي فراچنگ مي آيد. دانشمندان دين مداري چون علامه طباطبايي(ره) گرچه در تبيين معارف قرآن کريم ازعلم تجربي استفاده نموده اند، از سوي ديگر علم در قرآن را عبارت از معرفت خداوند متعال مي دانند. حقيقت اين است که قرآن گرچه به نظر در عالم طبيعت با ابزار حس دعوت نموده اما حس را تنها يکي از ابزار نظر به عالم مي داند که اين نظر به عالم طبيعت در لفافه‏ي کلماتي چون‌ »فانظروا» هدفمند گرديده و به سوي معرفت به خداوند متعال گسيل مي گردد، که «اولوا الالباب» در آن وادي قدم مي نهند.قرآن به ابعاد و ارکانِ ژرف و عميقي از علم پرداخته که پژوهشگراني ژرف انديش را به سوي خود مي طلبد.در نگاه «علم معنويت مدار»، «علم» و «دين» نه تنها در تعارض نيستند، بلکه به جاي سازگاري که معمولاً در نظرات برخي دانشمندان مطرح است، داراي «وحدت» هستند. اصلاً ميان علم و دين در عالم حقيقت جدايي وجود ندارد تا نوبت به بررسي نظراتي چون تعارض، تکامل، جدايي و تداخل برسد.رويکردهاي فرد محور، هدف محور، مسئله محور، موضوع محور و مبنا گرا نيز در همين مسير قابل نقد است چرا که مبناي همه مبتني بر پذيرش اصل اوليه‏ي جدايي است که البته با حوادث تاريخي چون رنسانس و اشتباهات و خبط و خطاهاي آن دوران به منصه‏ي ظهور رسيد و در طول تاريخ و پس از طرح اين نظرات توسط برخي انديشمندان تثبيت گرديد.اسلام دانشمندان و علم را ستايش مي کند و آيات قرآن و روايات و نيز تمدن اسلامي در طول تاريخ اثباتي عملي بر اين مدعاست.اين رساله پس از تلاشي مختصر و فشرده مبني بر نقد مباني تفکر و سير تاريخي تفکر فلسفي غرب معتقد است که در سطور تاريخ تمدني که اکنون به طور ناقص ارائه گرديده، بايد به دنبال تمدن ديني يعني تمدني که برخاسته از آموزه هاي انبياء و اولياء الهي در آموزش مبادي و مباني علمي به مردم است بود.
امکان و چگونگی علم دینی
نویسنده:
احمد دهقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله اصلی،تعارض یا عدم تعارض میان علم ودین است که بعد از رنسانس با پیدایش نظریات و کشفیات جدید علمی ایجاد شد ودر حل این مسئله عده ای به نفی واقع نمایی علم نظر دادند و عده ای هم دین را افیون توده ها نامیدندوعده ای هم سعی در اشتی دادن میان این دونمودند.در جهان اسلام برخی تلاش درایجاد علوم بر پایه دین کرده وعلم دینی را مطرح کردند،لذا در این پژوهش این مسئله باعنوان امکان وچگونگی علم دینی به صورت مقایسه ای وبا استفاده از منابع مکتوب در کتابخانه ها و مراکز پژوهشی مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفت.شروع بحث با علم بود ومشخص شد که از علم دومعنا مستفاد میگردد:معنای اول که مطابق با دانش بوده و هر نوع معرفتی را شامل می شود ودر مقابل جهل است و دیگر معنای اصطلاحی خاص بوده که برابر با علوم تجربی است.حال باید دید علم دینی در صورت وجود ایا میتواند جزئ این دسته از علم محسوب شود یا خیر؟ودر خصوص دین ، درادیان ابراهیمی دین به مجموعه بایدها ونبایدها وگزاره های هستی شناسانه ای که ازطرف خداوندجهت هدایت بشراز طریق پیامبرنازل گردیده اطلاق میگرددوخواستگاه دین فطرت خداجوی بشراست.ازانجا که علم به معنای عام هرنوع معرفتی را شامل میشود پس وجود علم دینی در این معنا هیچ جای مناقشه ای نیست ضمنا معرفت دینی مو ضوعی معرفت شناختی نیست بلکه مقوله ای عمل شناختی است که ایمان نام دارد.صحیحترین تعریف علم دینی ان است که بتوان با استفاده از متون مقدس دینی علومی را تاسیس و جایگزین علوم غیر دینی نمود. لذا عده ای با رویکرد های ا)استنباطی که دین حاوی کلیه معارف بشری است ب)تا سیسی که درفرضیه های علمی دین ملهم است ج)رویکرد تهذیب وتکمیل علوم موجود ،موافق علم دینی بودند.ولی با امعان نظر به هرکدام ازاین رویکردها مشخص میگرددکه پذیرش علم دینی با هرکدام از این رویکردها منتفی است وبا توجه به نظرات مخالفان علم دینی مشخص میگردد علم دینی که مدعی دریافت اطلاعات علمی درباره جهان از وحی الهی باشد ممکن نیست.لذا دین ،زبان ،هدف و برنامه مخصوص به خودرا دارد که همان به سعادت رساندن انسان است وعلم در حوزه معرفتی خود وظیفه اش کشف وکاوش است ،پس علم ومذهب به دو قلمرومتعلق می باشند با دو زبان متفاوتلذا با این اوصاف علم دینی امکان تاسیس وجود ندارد.
منشأ و قلمرو علم امام (ع) و پاسخ به شبهات آن
نویسنده:
عسکری امام خان (هندی)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر قرآن امام اولی الامر و واجب الاطاعه است. و پیروی از امام جاهل قبیح است و انجام کار قبیح از مبدأ حکیم محال است. بنابراین امام باید در تمام زمینه ها اعم از امور دین و دنیا کلی و جزئی و بالاخره نسبت به همه آن چه مردم به آن نیازمنداند علم داشته باشد. آیات و روایات بیان های گوناگونی دارند از آنجا که ظاهر بعضی از آیات و روایات علم به غیب را منحصر در ذات اقدس الهی می دانند در بین علماء و دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد و همچنین موجب شده که بحث گسترده ای در مورد علم غیب امام ع انجام بگیرد. پس در مورد علم غیبت وقتی به قرآن یا کتب روایی و حدیثی مراجعه می کنیم به بخشی از آیات و روایات بر می خوریم که یا صریحا علم غیب را از غیر خدا سلب می کنند یا نشان دهنده عدم علم غیبت پیامبران و امامان ع هستند اما در مقابل بخش بزرگی از آیات و روایات داریم که اولا امکان علم غیب برای غیر خدا از آن به اثبات می رسد. و ثانیا نشانه هایی از علم غیب پیامبران و مخصوصا پیغمبر اسلام و به تبع آن ائمه هدی ع به نحو گسترده ای در آن وجود دارد. تحاشی از نسبت دادن علم غیب به غیر خدا مورد ندارد زیرا همانظور که گفتیم علم خدا ذاتی است وعلم سوای او عنایتی است که از سوی خود او به آنها ارزانی شده است لذا احتمال شرک مردود است و بی مورد پس می توانیم بگوییم که خدا عالم به غیب است و ائمه ع هم عالم به غیب هستند اما به افاضه رحمان و با تعلیم الهی.
بررسی تطبیقی رابطه علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زینب شفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه علم و دین از مسائل کلامی جدید است و همواره از سوی دانشمندان و علماء مورد بحث بوده است اینکه آیا بین علم ودین رابطه ای هست یا خیر و اگر باشد چه نوع رابطه ایست؟آیا این دو مقوله باهم متعارضند یا نسبت بین آنها تباین یا تعاضد است؟و یا با یکدیگر در تعامل هستند؟نزدشهیدمطهری علم و دین نه تنها با یکدیگر تضادی ندارند بلکه مکمل و متمم یکدیگرند بدیهی است که هیچکدام نمی توانندجانشین یکدیگرشوند تجربه های تاریخی نشان داده جدائی علم از دین خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده است دین را باید در پرتو علم شناخت و دین در روشنائی علم از خرافات دور می ماند با دور افتادن علم از دین,دین به جمود,تعصب کور و راه به جائی نبردن تبدیل میشود.و علم بدون دین نیز مانند چراغی است در نیمه شب در دست دزد برای گزیده تر بردن کالا.نزدآیت الله جوادی آملی:نزاع علم و دین محصول تصوری ناصواب از نسبت علم و دین است و بر این اندیشه استوار است که علم نقطه مقابل دین است و می تواند آنچه را که دین می گوید نفی نماید,یا اموری وجود دارد که علم آن را اثبات و دین آن را انکار می کند اما باید دانست علم یا عقل در برابر نقل است و نه در برابر دین و خارج از قلمرو معرفت دینی بنابراین سخن از علم و دین و ترجیح یکی بر دیگری به میان نخواهد آمد.. استاد جوادی آملی با رد ادعای سکولار بودن دانش، تمام علوم را از حیث اینکه یا نقل خداوند و یا فعل خداوند را بررسی می کنند دینی می‏دانند واین شبهه‌ که اگر علم، دینی باشد وقتی خطایی پیدا شد این خطا به دین برمی‌گردد، پاسخ می‎دهند که علم خطا نمی‌کند بلکه این عالم است که خطا می‌کند.
زمین از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
زهرا لازری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، معجزه جاویدان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، کتاب انسان سازی است که تمامی مطالب آن در جهت رشد، تعالی، تربیت و تکامل اوست. در تعقیب هدف های هدایتی و به منظور نشان دادن آثار قدرت پروردگار متعال، یک سلسله آیات قرآنی اشاراتی گذرا به مسایل علمی و اسرار وجود و کائنات و هستی دارد که نشان از اعجاز علمی قرآن است؛ مسائل علمی که قرآن به آن ها اشاره نموده، اموری هستند که مردم جهان معاصر نزول، و قرن های پس از آن، از تفسیر آن ها اطلاعی نداشتند، بنابراین به نحوی آن ها را تأویل و توجیه می کردند. ولی امروزه با پیشرفت علم و دانش بشری، اعجاز قرآن از نظر آیات مربوط به علوم تجربی همانند سایر ابعاد اعجاز این کتاب الهی، از قبیل فصاحت، بلاغت، محتوا، اخبار غیبی و ... محرز شده است.به این ترتیب عظمت قرآن برای دانشمندان بیشتر آشکار گردیده که چگونه در 1400 سال پیش، قرآن از این امور یاد نموده که هنوز هم بشر امروزی در مواردی، درکی از مسایل علمی قرآن ندارد و شاید هزاران سال لازم است بگذرد تا نکات دقیق علمی قرآن شناسایی شود.معجزه قرآن در اینجا دقیقاً این است که برای هر عقلی، به اندازه حجم آن یعنی به همان مقدار که وی را ارضاء نماید، می بخشد. به همین جهت می بینیم که مردم کم سواد فاقد دانش، در قرآن گم شده ی خود را می یابند، انسان های متوسط و اندک مایه نیز مفاهیمی را در قرآن توانند یافت که ارضایشان نماید، افراد متبحر و متخصص در علوم مختلف نیز اعجاز قرآن را آن گونه در می یابند که با حیرت و اعجاب تمام در برابر آن درنگ می کنند. آنچه اعجاز علمی قرآن را از دیگر انواع اعجازی آن متمایز می سازد، اهمیت بیشتر این مبحث نسبت به دیگر وجوه اعجازی قرآن نیست بلکه اهمیت و جاذبه ی پیام و اعجاز روحی و انسانی قرآن که در طول قرن ها امت اسلامی را به سوی خود کشانده است پیوسته بیشتر از دیگر ابعاد آن بوده و خواهد بود. پس در واقع تمایز اعجاز علمی قرآن با دیگر ابعاد اعجازی آن در مصداقیت علوم تجربی است؛ مصداقیتی که نزد بعضی در مقایسه با دیگر میادین معرفت بشری تا مرز مطلقیت جلو رفته است. این مصداقیت بر این پایه استوار است که علم تجربی توانسته است در قله ی هرم معرفتی عصر ما قرار گرفته و در هر آنچه صحیح یا در نهایت خطا آلوده می باشد، جامعه مرجعیت را بر تن کند.پرداختن قرآن به علوم تجربی و طبیعی می تواند بهترین مشوّق و انگیزه برای مسلمانان باشد تا مسیر پژوهش های علمی را پی گرفته و به پیشرفت معرفتی و علمی دست یابند و بزرگترین چالش دنیای اسلام را که همانا عقب ماندگی در عرصه‌ی علوم است درمان کنند. چنانکه این عامل نقش خود را در عصر اولیه طلایی اسلام که مسمانان هم از فهم و هم در عمل به قرآن نزدیک‌تر بودند به درستی ایفا کرد.توجه به اسرار آفرینش و قوانین جاذبه های فضایی و کیهانی زمینه آن است که بشر از تردید و غفلت نسبت به امکان و تحقق رستاخیز و پاسخگویی در برابر پروردگار بیرون آید و به مرحله یقین دست یابد. بنابراین انسان برای رسیدن به یقین و معرفت راسخ دینی، باید از گذرگاه کیهان‌شناسی عبور کند.آنچه که باعث شد این موضوع را انتخاب کنم علاقه به موضوع و سوالاتی بود که در مورد اعجاز علمی برایم مطرح بود. وقتی وارد حیطه اعجاز علمی قرآن شدم با دیدگاه های متفاوتی روبرو شدم و اینکه هر کدام از صاحب‌نظران به بیان ادله ای مبنی بر صحت دیدگاه خود پرداخته اند.لذا با توجه به اینکه قرآن کتاب جامع هدایت است تصمیم گرفتم برای مشخص شدن وجود و یا عدم اعجاز علمی در قرآن به پژوهش در این مورد بپردازم.
نقد و بررسی نظریه علم دینی در فرهنگستان علوم اسلامی
نویسنده:
حمید بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث علم دینی از مباحث مهم عصر ماست. از عمر این بحث چند دهه بیشتر نمی‌گذرد، اما در کشورهای اسلامی به بحث روز تبدیل شده است. بزرگانی همچون شهید صدر و شهید مطهری مباحثی در این‌باره مطرح کرده بودند، ولی در دهه‌ی اخیر به صورت جدی در میان اندیشمندان اسلامی و مراکز علمی به صورت یک مسئله حیاتی ظهور کرده است. از جمله این مراکز فرهنگستان علوم اسلامی است. این آکادمی توسط مرحوم سید منیر الدین حسینی هاشمی تأسیس گردید و با همت برخی از شاگردانش، همچون حجت الاسلام و المسلمین میرباقری توسعه یافت.رساله حاضر در پی آن است تا با تبیین مبانی علم دینی از منظر فرهنگستان، ارزیابی منصفانه‌ای از آن ارائه دهد. این تبیین و ارزیابی در سه فصل صورت گرفته است. در فصل اول، ابتدا، ضرورت و مراحل دست‌یابی به علم دینی از منظر فرهنگستان بیان شده و سپس مبانی فلسفی، کلامی و فقهیِ علم دینی تبیین گشته است. در فصل دوم، علم دینی از منظر جامعه شناسی، روش شناسی و معرفت شناسی تقریر شده و در فصل سوم به این دیدگاه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. در این رساله با تأکید بر نقاط قوت این دیدگاه، دو نکته مورد دقت قرار می‌گیرد، اول اینکه، این دیدگاه باید تکمیل گردد و بیشتر و بهتر در معرض مجامع علمی قرار گیرد و دوم، اظها نظر نهایی در مورد آن زمانی صورت می‌گیرد که در عمل موفق باشد.
  • تعداد رکورد ها : 67