جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
بررسی آراء ویلیام جیمز در عرصه معرفت شناسی دینی و نقد آن بر مبنای علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عباس حاج زین العابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله رهیافت جیمز برای توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور ابتدا تحلیل وی نسبت به چگونگی تکون باور به طور عام و باور دینی بطور خاص ارائه میگردد، آنگاه آموزه اراده معطوف به باور او و نیز آموزه تجربه دینی وی در جهت توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. در آخرین فصل آراء جیمز در این حوزه براساس آراء علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی و نقد قرار میگیرد
مطالعه و مقایسه تربیت دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و امام محمد غزالی
نویسنده:
چنور سعیدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدههدف: بررسی شباهتها و تفاوتهای اندیشه های تربیتی امام محمد غزالی و ویلیام جیمز هدف اصلی تحقیق بوده است .برای این مقایسه چهار مولفه ماهیت تربیت دینی ، اهداف تربیت دینی، اصول تربیت دینی، روشهای تربیت دینی مورد مقایسه قرار گرفته است.بیان مساله:تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت به معنای افزودن و رشد نمو کردن آمده است. و در اصطلاح تربیت عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردی دیگری بر اساس اهداف از پیش معین انجام می دهد(اخلاقی،1387).روش تحقیق:‌روش اسنادی– تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است برای این منظور به کتابها، مدارک ، اسناد ، پایگاهها و مقالات و پژوهشهایی که به دیدگاه امام محمد غزالی و ویلیام جیمز پرداخته اند مراجعه شده است. مهمترین یافته های تحقیق عبارتنداز:الف) امام محمد غزالی و جیمز هر دودر زمینه مولفه های تربیتی (ماهیت ،اهداف، اصول، روشها ) دارای شباهتهای زیر هستند:ماهیت تربیت دینی:گرایش به سوی حقایق و واقعیات مقدس در وجود همه افراد بشر وجود دارد و تعلیم و تربیت حق هر انسانی است، وجود انسان دارای استعدادهای مادی و غیر مادی و معنوی است اگر امیال ماوراء الطبیعه درست پرورش نیابد زیانهای غیر قابل تصور به جا می گذارد. مسائل تربیتی ماهیت عینی و ذهنی دارند.اهداف تربیت دینی :هر دو برای انسان سعادت دنیوی واخروی را به عنوان اهداف تربیت دینی مطرح می سازند، هر دو تهذیب اخلاق و تبدیل حقیقت به امر اخلاقی را مورد توجه قرار می دهند و تعالی دانش و تجربه را به عنوان هدف تربیت دینی در نظر می گیرند، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی و وحدت با عالم برتر از اهداف مشترک دیگر این دو اندیشمند در تربیت دینی است.اصول تربیت دینی:رعایت اصل تفرد و رعایت تفاوتهای زیر در اصل فعالیت در تربیت ، توجه به همه ابعاد وجودی تربیت یا اصل تکامل،‌همراهی علم و عمل توجه به آزادی و اختیار و اراده و نقش عادت در تربیت ازاصول مشترک این دو دانشمند است.روشهای تربیتی :روش کشف وشهود یا روش تجربی و آزمایشی، روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست و روش مشاهده و تفکر یا استقراییب) غزالی و ویلیام جیمز در زمینه ماهیت ، اهداف،‌اصول و روشهای تربیتی دارای اختلافاتی هستند .ماهیت تربیت دینی: جیمز تربیت، فلسفه و روانشناسی را مرتبط با هم و همگی را برای کشف کامل تجربه لازم می دانند اما غزالی اینگونه دیدگاهی ندارد و در برخی موارد فلسفه را در مقابل دین می داند و ... اهداف تربیتی: غزالی سیر روح و باطن انسان به سوی حق و وصول به انس و قرب الهی و پرواز روح را به عنوان هدف برتر تربیت دینی مطرح می سازد در حالی که جیمز اهداف درونی انسان را نسبت به اهداف بیرونی که جنبه شخصی دارند مورد توجه و حائز اهمیت می داند و آنها را برگرفته از متن تجربه شخصی می داند و....اصول تربیت دینی: غزالی به اصل کرامت ذاتی انسان و اصل تدریج و وجود مراحل متعدد در تربیت ماهیت سلبی و ایجابی تربیت اعتقاد دارد در حالی که جیمز این اصول را در تربیت دینی مطرح نمی سازد و به اصول رضایت بخشی باورها برتری احساس به عنوان طبقه ژرف تر دین و مبدا و بدوی کودک در محور تربیت معتقد است.روشهای تربیت دینی: غزالی روش تعقل‌گرایی، تحریک انگیزه، تکرار و تمرین، آموزش فعال، روش عمل به ضد یا تحصیل به نفس و داستان گویی را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که جیمز توجهی به این روشها ندارد و در عوض به روشهای پراگماتیستی، پرسش و پاسخ و روش پروژه توجه دارد.کلید واژه: امام محمد غزالی،ویلیام جیمز،تربیت دینی ،اهداف تربیتی،اصول،روشهای تربیتی
عقلانیت باورهای دینی از دیدگاه پراگماتیسم
نویسنده:
معصومه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقلانیت باور دینی از دیرباز یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین بوده است؛ اما پرسش اصلی این است که عقلانیت به چه معنا است؟ ملاک و معیار عقلانیت باورهای دینی چیست؟ معیار پراگماتیسمبرای سنجش عقلانیت باورهای دینی چه می‌باشد؟ چه نقدهای جدی بر دیدگاه پراگماتیسم در مورد عقلانیت باورهای دینی وارد شده است؟ در بین دیدگاه‌های مختلف در مورد عقلانیت باورهای دینی، برخی به نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌معقول بودن گزاره‌های دینی و کنار گذاشتن آن‌‌‌‌‌ها حکم کرده‌اند‌ و برخی دیگر به معقول بودن آن‌ها معتقد هستند. مکتب پراگماتیسم یکی از دیدگاه‌هایی است که به معقول بودن باورهای دینی حکم داده است. محور اصلی تفکر پراگماتیسم سودمندی در عمل است و از طرفی معتقد است در انتخاب باورهای دینی سودمندی فراوانی برای افراد وجود دارد و همین باعث می‌شود با وجود نبودن دلایل متقن برای آن‌ها، انتخاب آن‌ها، انتخابی عقلانی محسوب شود و هم‌چنین کنار گذاشتن آن‌ها و موضع لا‌‌ادری گرفتن نسبت به آن‌ها را نا‌‌‌معقول می‌دانند. بلیز پاسکالو ویلیام جیمزاز جمله فیلسوفانی هستند که با تفکر پراگماتیستی خود در این زمینه، حکم به عقلانی بودن باورهای دینی داده‌اند. البته علاوه بر جیمز و پاسکال در اینجا تفکر پیرسرا به عنوان موسس این مکتب و کسی که بنیان‌گذار تفکر پراگماتیستی است بررسی خواهیم کرد، هرچند که او طریق درست شناخت خداوند، را توجه به درون می‌داند و تفکر او در این زمینه فارغ از تمامی اندیشه‌های پراگماتیستی است. اما مهم‌ترین نقدی که بر تفکر جیمز وارد شده آن است که وی در نظریه‌ی خود دلیل انتخاب باورهای دینی را ناب بودن گزاره‌های دینی می‌داند، اما معیاری که وی بیان می‌کند، معیاری نسبی است؛ بدین معنا که یک گزاره ممکن است برای برخی ناب باشد و برای برخی دیگر ناب نباشد و بنابر‌این این معیار، معیاری نسبی است و علاوه‌ بر این وقتی که این معیار نسبی باشد، سبب می‌شود هرکس امر دلخواه خود را عاقلانه تلقی کند و آن را جزء گزاره‌‌‌های ناب بشمارد. در صورتی که ایمان دست‌یابی به حقیقت است نه هر آن‌چه که می‌خواهیم. نقدهایی نیز بر نظریه‌ی پاسکال وارد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها این است که، شرطی پاسکال دلیل مساعدی برای حمایت از عقلانیت باور دینی مطرح نمی‌کند و سعی بر این دارد که این مطلب را به فرد القاء کند که، باور دینی نمی‌تواند توسط دلایل متقن حمایت شوند در صورتی که این‌طور نیست و فرد را وادار می‌سازد به امری ایمان آورد و چیزی را عمل کند که در اصل به آن هیچاطمینانی ندارد و دلیلی برای انتخاب آن نیافته است. اما به طور کل می‌توان این‌گونهنتیجه گرفت که پراگماتیسم‌ها سعی بر این دارند که ایمان را عقلانی جلوه دهند و از عقل برای ایمان تایید بگیرند، در واقع می‌توانیم پراگماتیسم را تلاشی در جهت صدور مجوز برای تغییر معیار عقلانیت در زمینه‌ی باورهای دینی دانست، به این معنا که آن‌ها معتقدند که اگر عقل استدلال‌گر نمی‌تواند حکم به عقلانیت باورهای دینی بدهد، می‌توانیم با توجه به ویژگی‌های باور دینی از جمله این‌که آن‌ها گزاره‌ها‌ی ناب هستند، تغییر معیار دهیم و توسط معیار عقلانیت پراگماتیستی آن‌ها را عقلانی محسوب کنیم. در صورتی که همان‌طور که بیان خواهد شد لزومی ندارد که عقل همیشه ایمان و یا باور دینی فرد را تایید کند.
نقد و بررسی تجربه دینی از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
محبوبه شمسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه « تجربه دینی»، فصل مهمی از مباحث فلسفی و دین شناختی است. از مفاهیم نسبتاً نوینی است که همزمان با پیشرفت الهیات جدید، در کانون مباحث فلسفه دین، پدیدارشناختی دین، روانشناسی دین، و دین پژوهی تطبیقی مطرح شد. اما عقل گرایی و توسل سنتی به استدلال و متافیزیک در توجیه عقیده و باور دینی، با انتقادات عده ای از متفکران از جمله دکارت،کانت، و هیوم، با چالش های جدی مواجه شد. تمایل به رها سازی عقیده و عمل دینی از قید عقاید متافیزیکی و نظام های کلیسایی و اتکاء به تجربه انسانی سبب شد که مفهوم تجربه دینی نمود یابد.مباحث متنوع بسیاری در قلمرو تجربه دینی مطرح شده است. از جمله، تعریف تجربه دینی، ماهیت و حقیقت آن، و حجیت معرفت شناختی تجربه دینی از مسائل مهمی است که در فلسفه دین مورد توجه واقع شدهو موجب شکل گیری نظریات مختلفی در این عرصه شده است. پس از تبیین بحث و زمینه های ظهور تجربه گرایی دینی، به بررسی نظریات مهم در باب سرشت تجربه دینی پرداختیم: 1.نظریه حسی بودن تجربه دینی 2. همانندی تجربه دینی با ادراک حسی 3. تبیین مافوق طبیعی تجربه دینی.به رغم تفاوت زمینه های تاریخی و شکل گیری اندیشه ها و مفاهیم مربوط به تجربه دینی در عالم غرب، آراء جیمز در این باب، به دلیل ابعاد و وجوه مختلف که مبتنی بر تعدد رهیافت های او بر این مسئله است، از سه منظر: تجربه گرایی اساسی، پراگماتیستی و خداگروانه قابل ارزیابی است. از منظر اول، دخالت دادن نظریات فلسفی مربوط به تجربه گرایی اساسی، معرف ویژگی خردگریزی تجربه دینی ناب در آراء اوست. از سوی دیگر با تأکید بر ویژگی پویایی و غایت مندی تجربه دینی، بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به این مسئله است. و ایده های خداگروانه او با داوری معنوی در ارزیابی تجربه دینی و پویایی تجربه دینی مرتبط است. یکی از نقد های مهم که در نگاه پراگماتیستی اش به تجربه دینی محسوس است، رویکرد نسبی گرایی در ارزیابی امور دینی است که لازمه اش حقانیت همه ادیانی است که از تجربه تجربه دینی برخوردارند.
دین از منظر پراگماتیسم، باتأکید بر آرای ویلیام جیمز
نویسنده:
فرشته ذاکر عنبرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پراگماتیسم جیمز که تلاشی است برای دفاع از رویکرد تجربه‌گرایانه در مقابله با نظام‌های مطلق‌گرای ایده‌آلیستی و ماتریالیستی، ارزش حقیقی دین را از روی آثار و نتایجی که دین در زندگی شخصی افراد به بار می‌آورد، ارزیابی می‌کند. «تجربه دینی» در دیدگاه دینی جیمز از اهمیتی ویژه برخوردار است. این پژوهش رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین را مورد بررسی قرار می‌دهد. کل مباحث این تحقیق حول دو محور شکل گرفته است؛ یکی معرفی ابعاد پراگماتیسمِ مورد نظر جیمز و دیگری، معرفی دین از دیدگاه جیمز. فصل اول به عنوان کلیات؛ به تعریف پراگماتیسم، مبانی فکری و نظری ویلیام جیمز، روش‌شناسی او، و معضل روشی تعریف دین اختصاص دارد. فصل دوم، آرای منطقی جیمز را در خصوص رد نظریه مطابقت و قبول نظریه پراگماتیستی صدق و همچنین انتقاداتی را که بر او وارد شده است مورد بررسی قرار می‌دهد. در فصل سوم، طی دو بخش مختصات رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین معرفی شده است. بخش اول نظرات جیمز درباره تبیین‌های تاریخی، عقلانی و مادی‌گرایانه، ضمیر نیمه‌هشیار، احساسات و عواطف انسانی، دوبارزادگی، و شخصی بودن دین شرح داده شده است. در بخش دوم، دیدگاه جیمز راجع به امر متعالی آمده است. فصل چهارم، عقاید و کردار دینیِ از نظر جیمز را بررسی می‌نماید. در پایان این فصل سازگاری یا ناسازگاری آرای جیمز با اخلاق باور و همچنین سازگاری درونی آرای جیمز مورد بررسی قرار گرفته است. بخش پایانی به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از بحث‌های ارائه شده اختصاص دارد. در ضمیمه، بحث کوتاهی درباره قابلیت یا عدم قابلیت اطلاق رأی جیمز بر خصوص دین اسلام شده است.
تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باور دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری
نویسنده:
نجم السادات الحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورهیکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورها به طور کلی وباورهای دینی به طور خاص است. در این زمینه معرفت شناسان به دو گروه تقسیم شده اند که گروه اول، تاثیر عوامل غیر معرفتی را نادیده می گیرند و گروه دوم، قائل به تاثیر عوامل غیر معرفتی در کنار عوامل معرفتی هستند. در این زمینه ویلیام جیمز تاثیر هر سه ساحت وجودی را بر انسان می پذیرد و برای اولین بار هفت عامل غیر معرفتی را که دارای تاثیرات مثبت و منفی بر باورهای انسان هستند، ذکر می کند. استاد مطهری نیز یکی از معدود متفکران اسلامی است که این مطلب در آثارشان _هرچند به طور پراکنده_ ذکر شده است. ما در تحقیق حاضر کوشیده ایم تا با ذکر ساحت های وجودی انسان، به ذکر عوامل غیر معرفتی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری بپردازیم و نظرات ایشان را درباره تعداد این عوامل و نقش مثبت و منفی آن ها بر باور دینی بررسی کنیم.
تجربۀ دینی و گوهر‌انگاریِ آن از منظر غزالی و ویلیام جیمز
نویسنده:
احمد عبادی، الهام کریمی دورکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
تجربه دینی، یکی از مهم‌ترین مسائل دین‌پژوهی در سدّه‌های اخیر است. در باب این مسئله، ویلیام جیمز دین را تأثیرات، احساسات و رویداد‌هایی می‌داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می‌‌دهد و احساسات را مقوّم ذاتیِ دین می‌داند. از دیدگاه او، تجربه دینی گوهر دین است؛ به این معنا که حقیقت دین، احساسات و عواطفی است که در انسان، هنگام رویارویی با حقیقت غایی پدید می‌آید و امور دیگر مانند عقاید، اعمال و مناسک، مؤخّر از این تجربه‌اند. «گوهر‌انگاریِ تجربه دینی» یکی از رویکرد‌های تجربه دینی است که ابعاد مختلف دین را به یک بعد فرو کاسته است و تجربه دینی را به‌عنوان گوهر دین معرفی کرده است. از سوی‌دیگر، در جهان اسلام، غزالی نیز معتقد است: هدف نهایی دین، ادراک و تجربه حقیقت غاییِ مقدّس است که با اعمال صالح، عبادت، زهد و پارسایی به دست می‌آید. از نظر او، یگانه راه رسیدن به این حقیقت مقدّس، شریعت است. این دو دیدگاه را می‌توان ‌از جهت‌های مختلف مطالعه تطبیقی کرد: وصف‌ناپذیریِ تجربه دینی، تفاوت در منشأ اکتساب، مشکل دور در نظریه ویلیام جیمز و گوهر‌انگاری که جیمز قائل به آن است و می‌توان با تفسیری دیگر، غزالی را نیز به آن معتقد دانست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 126
نهان گرایی (Mysticism)
نویسنده:
ویلیام جیمز
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
من بارها و بارها در سخنرانیهای خود به نکاتی توجه داده و آنها را ناتمام گذاشته ام تا وقتی که بتوانیم به موضوع نهان گرایی یا میستی سیزم دست پیدا کنیم. شاید بعضی به این تعویق ها و ناتمام گذاشتن مکرر این مطلب بخندند. اما اکنون وقت آن رسیده است که ما به طور کاملا جدی با این مسئله روبرو شویم و این طناب را با همدیگر پاره کنیم. یکی ممکن است واقعا بگوید: من فکر می کنم که تجربه دینی شخصی ریشه در حالات و کیفیات نهانی شعور ما دارد. بنابر این برای ما که در این مباحث و سخنرانیها تجربه شخصی را موضوع اصلی مطالعات خود قرار داده ایم، این حالات و کیفیات شعوری، یک فصل اساسی و حیاتی را تشکیل می دهد که دیگر فصول بحث از پرتوی آن کسب نور می کنند. حال نمی دانم که آیا پرداختن به حالات غیبی و نانی، مطلب را روشن تر خواهد کرد یا تاریک تر.
صفحات :
از صفحه 74 تا 89
بررسی انتقادی تقریر ویلیام جیمز از شرطیه پاسکال
نویسنده:
رضا اکبری، عباس خسروی فارسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
يكی از استدلا لهای ارائه شده درباره اثبات وجود خدا و معقوليت باورهای دينی، به شرطیه پاسکال یا « شرطبندی پاسكال » مشهور است. ويليام جيمز استدلال شرطيه پاسكال را بازنگری و تقريری جديد از آن ارائه كرده است. از نظر او، هميشه اينگونه نيست كه ما باورهايمان را صرفاً بر اساس دلايل عقلی محض شكل داده و می پذيريم، بلكه در بسياری موارد، اراده، احساسات و عواطف جهت باور ما را تعيين می كند. از نظر او، باور دينی نيز در حیطه چنين باورهايی می گنجد. جيمز در نقد موضع شكاكيت و تعليق حكم به باورهای دينی، معتقد است پرسش ها و مسائل مربوط به پذيرش يا وازنش باورهای دينی، گرچه شايد به لحاظ عقلی، پرسش هايی گشوده و بدون پاسخِ نهايی و فيصله بخش باشند كه نتوان در مورد آنها موضع عقلانی قطعی در پيش گرفت، اما به لحاظ عملی و با توجه به نيازهای عاطفی و خواهشهای سرشت اراده گر و احساسی ما، در زمره انتخاب های اصيل و حقيقی می گنجند كه زنده، اجتناب ناپذير و سرنوشت سازند و نمی توان در مورد آنها بی تفاوت بود، بلكه بايد با توجه به نيازهای سرشت احساسی و اراده گر خويش، به بررسی آنها بپردازيم و اگر متناسب با اميال و خواسته های ما هستند، آنها را بپذیريم و در غير اینصورت، آنها را رد و طرد كنیم. ديدگاه جيمز در معرض انتقادهايی قرار گرفته است. تلقی ابزارانگارانه از صدق، پذيرش اراده گروی شناختاری، تعارض در عينیت گروی اخلاقی، عطف توجه به سود اين جهانی، ابهام در مفاهيمی همچون عاطفه و احساسات از جمله مهمترين اشكالات طرح شده بر تقریر جيمز از شرطيه پاسكال محسوب می شوند
صفحات :
از صفحه 95 تا 120
مقایسة دیدگاه ویلیام جیمز و جان بیشاپ در زمینة توجیه باور دینی
نویسنده:
شیما شهرستانی، حمیدرضا آیت اللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویلیام جیمز در مقابل دیدگاه قرینه گرایان و به خصوص کلیفورد دیدگاه خود را دربارة تأثیر اراده بر باور مطرح کرده است. بر اساس دیدگاه کلیفورد برای همه، همیشه و همه جا خطاست که باوری را بدون شواهد کافی بپذیرند. ویلیام جیمز درمقابل، معتقد است که به جای ترسیدن از خطا، که شیوة مورد نظر کلیفورد برای اعمال اخلاق بر باور است، بهتر است به رسیدن به حقیقت بیندیشیم. او می کوشد تا همین دیدگاه را توجیه کنندة باور بداند، به نحوی که افراد در داشتن باور دینی بتوانند فارغ از قرینه گرایی خود را محق بدانند. دیدگاه جیمز در مقالة «ارادة باور» بر سه دیدگاه پراگماتیستی، اخلاقی و روان شناسی او بنا شده است. او تأثیر اراده بر باور را هم از جهت ایجاد باور بررسی می کند، و هم از جهت کنترل باور. دیدگاه روان شناختی جیمز به ایجاد باور می پردازد و دیدگاه اخلاقی او به کنترل باور. البته نقدهایی به دیدگاه جیمز وارد می شود. یکی از نقدهایی که دیدگاه جیمز باید به آن پاسخ گوید، نسبی شدن ارزش ایمان است. بیشاپ تلاش می کند تا با افزودن دو شرط به دیدگاه جیمز و تبدیل دیدگاه جیمز به توجیه برون گرایانة باور دینی، این مشکل را حل کند. این مقاله درصدد است ضمن ارزیابی دیدگاه جیمز، راه حل بیشاپ برای برون رفت از مشکلات دیدگاه جیمز را بررسی کند و کفایت آن را بکاود.
  • تعداد رکورد ها : 25