جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
نحوی اکبر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظامی عروضی نخستین نویسنده ای است که شرح حال بالنسبه مفصلی از فردوسی در چهار مقاله به دست داده است. وی پس از آن که شنیده ها و یافته های خود را از زندگانی فردوسی بیان می کند، به نقل روایتی می پردازد که در سال 514 در نیشابور از امیر معزی و او سابقا از شخصی به نام امیر عبدالرزاق شنیده بوده است. این روایت بسیار مهم که متضمن حوادثی از آخرین سال های زندگی فردوسی است، هرچند در پژوهش های جدید بسیار مورد توجه و استناد قرار گرفته، اما هیچ گاه جزئیات آن به نحو شایسته نقد نشده است. موضوع این مقاله بررسی این روایت است و بدین منظور گزارش مزبور به قطعاتی تقسیم و مطالب هر قطعه با مآخذ معتبر تاریخی سنجیده و نتیجه گیری شده است.
صفحات :
از صفحه 185 تا 220
نویسنده:
مولایی چنگیز
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در شاهنامه فردوسی، بیت زیر در توصیف زیبایی های رودابه، دختر مهراب آمده است:دو نرگس دژم و دو ابرو به خم ستون دو ابرو چو سیمین قلمتعدادی از دستنویس های شاهنامه به جای «سیمین قلم» در این بیت «تیغ دژم» یا «تیغ درم» آورده اند. برخی از محققان ضبط «تیغ درم» را بر گونه های «تیغ دژم» و «سیمین قلم» (ضبط مختار خالقی مطلق) ترجیح می دهند و معتقد هستند که «تیغ درم» ابتدا به «تیغ قلم» (قلمتراش؟) گشتگی یافته و بعدها گروهی از کتاب «تیغ قلم» را به کلی مسخ و ساده کرده، به «سیمین قلم» گردانده اند؛ گذشته از این، احتمال داده شده است که لفظ «درم» در این ترکیب ربطی به واژه معروف درم (مسکوک سیمین) ندارد، بلکه در این مورد واژه را باید به فتح اول و دوم، یعنی «درم» خواند و «کارد، چاقو» و یا ابزاری از این دست معنی کرد. از یک سو، قراین زبانی نشان می دهد که وجود واژه ای به صورت «درم» در زبان فارسی غیرمحتمل است و واژه «درم» در ترکیب «تیغ درم» در همان معنی معروف خود، یعنی «مسکوک سیمین» استعمال شده است و استبعادی ندارد که فردوسی به علاقه جنسیت از «درم» معنی «نقره» اراده کرده و «تیغ درم» را در معنی «تیغی از نقره» به کار برده باشد؛ از سوی دیگر شواهد موجود در خود شاهنامه و متن های دیگر فارسی به خوبی حاکی از آن است که ترکیب «سیمین قلم» در بیت مورد بحث و همچنین در بیت دو یاقوت خندان دو نرگس دژم ستون دو ابرو چو سیمین قلمکه در شاهنامه در توصیف سودابه آمده است، همانند ترکیب «تیغ درم» ترکیبی اصیل و یقینا از خود فردوسی است.
صفحات :
از صفحه 167 تا 183
نویسنده:
اکبری مفاخر آرش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واژه «کریمان» ظاهرا در هیچ یک از داستان های مربوط به گرشاسپ در اوستا، متون پهلوی و متون فارسی زردشتی نیامده است. این واژه در دو بیت از داستان های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» شاهنامه آمده است. فرهنگ نویسان و شاهنامه شناسان دو برداشت متفاوت از این ابیات داشته اند؛ گروهی کریمان را نام پدر نریمان و گروهی دیگر آن را واژه ای عربی و به معنای بخشنده و جوانمرد پنداشته اند. از آن جا که متون حماسی به دیگر زبان های ایرانی نیز یکی از سرچشمه های شاهنامه شناسی است، دستنویس هفت لشکر به زبان گورانی و دیگر متون زبان و فرهنگ گورانی برای پی بردن به کاربرد واژه کریمان راه گشاست. واژه کریمان و گشته آن یعنی «قهرمان»، بارها در این دستنویس و دیگر دستنویس ها و متون گورانی به عنوان دو شخصیت، پدر نریمان و پهلوان دوران هوشنگ و تهمورث، آمده است؛ بنابراین با توجه به این متون می توان گفت که در شاهنامه کریمان نام دو شخصیت است: 1- نام پدر نریمان در داستان رستم و سهراب؛ 2- نام فرزند هوشنگ در داستان رستم و اسفندیار و فردوسی در یادکرد واژه کریمان به سرچشمه دیگری غیر از گزارش های خدای نامه و شاهنامه ابومنصوری نظر داشته است.
صفحات :
از صفحه 15 تا 37
نویسنده:
مظفری علیرضا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در بررسی اساطیر اقوام و ملل مختلف می توان به یک عده اساطیر پایه باورمند بود. این اساطیر، نمونه و منشا پیدایش اساطیر متاخرترند. معمولا خود اساطیر پایه یا بخشی از عناصر سازنده آن بنا به انگیزه های مختلف در معرض فراموشی قرار می گیرند؛ اما این اساطیر هرگز به طور کامل محو و نابود نمی گردند، بلکه در طول تاریخ و در فرایند غبار زدایی از حافظه ناخودآگاه جمعی در ضمن روایت های دیگر اساطیری مورد بازآفرینی و احیا قرار می گیرند؛ مانند احیای «جام جم» در اسطوره کیخسرو. با بررسی اساطیر متاخر می توان بخش های فراموش شده اساطیر پایه را مانند تکه های پراکنده کنار هم چید و به چند و چون آن اساطیر دست یافت. در این مقاله روایت اساطیری جمشید به عنوان اسطوره ای پایه برای زایش اسطوره های ترمیمی مورد مطالعه قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 149 تا 166
نویسنده:
قائمی فرزاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فر در شاهنامه، یکی از مهم ترین و پربسامدترین مفاهیم این متن حماسی است. مفهوم مینوی فر با نشانه هایی چون هاله نور، توانایی خرق عادت، تسلط بر طبیعت، ارتباط با بخت و شناسه های مادی ای چون جانوران و ابزار های مقدس بر شخصیت فرهمند نمایان می شود. این اسطوره، با شکل گیری اجتماع، مفهوم طبقه و دو نوع مشروعیت فرهمندانه و خونی در ارتباط است و انواعی دارد که مهم ترین آن فر کیانی است؛ فری که مشروعیت شاه را در راستای تفویض حق الهی حکومت به او توجیه می کند و از منظر انسان شناختی، می توان آن را از جلوه های نیای مقدس بشر یا قهرمان فرهنگی مدنیت دانست که به شکل گیری الگوی شاه- موبد که در شاهنامه الگویی بنیادین است می انجامد. در این الگو، فر کیانی، مستلزم داشتن گوهر نژادی و نمادی از حمایت الهی مشروطی است که در صورت عدم پایبندی به خویشکاری از شاه می گسلد. در این جستار، ضمن بررسی خویشکاری ها و کارکرد های فر در شاهنامه، با رویکرد انسان شناختی، علت اهمیت دینی- سیاسی این مفهوم را بررسی و آن را با نمونه های هم ارز خود در اساطیر ملل چون مانا، کاریزما و توپو مقایسه کرده ایم. از منظر روان شناسی تحلیلی، شکل گیری الگوی شاه- موبد بر مبنای شبیه سازی فرد با کهن الگوی مانا و تجسم شخصیت مانایی یا فرهمند و لغزش و گسستن فره از او، با نظریات جنون شیدایی، تورم روانی و قانون وحدت روحی توده بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 148
نویسنده:
خطیبی ابوالفضل
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیت: «همه تا در آز رفته فراز/ به کس بر نشد این در راز باز» در مقدمه داستان رستم و سهراب یکی از ابیات دشوار و بحث انگیز شاهنامه است. درباره معنای این بیت و ترکیب «در آز» در آن تاکنون چند پیشنهاد مختلف مطرح شده است؛ از جمله: آز به معنای مرگ، آز در معنی افزون خواهی، در آز به معنی بالاترین حد زیاده جویی انسان برای آگاهی از راز مرگ و چیرگی بر آن. نگارنده به استناد قراینی، معنای «نیاز، احتیاج، آرزو و به طور کلی خواست طبیعی آدمی» را برای «آز» پیشنهاد و بیت مورد بحث را این گونه معنا کرده است: همه آدمیان نیازهای طبیعی چون خوردن و آشامیدن و آمیزش جنسی و آرزوهای مختلف دارند که لازمه زندگی این جهانی است. چون زندگی طبیعی آدمی با ویژگی های خاص خود با مرگ- که آن نیز قواعد ویژه خود را دارد- در تضاد است، در راز مرگ بر انسان گشوده نخواهد شد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 111
نویسنده:
آیدنلو سجاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فردوسی در پایان پادشاهی شاپور ذوالاکتاف چند بیتی درباره احوال شخصی خویش آورده است که با این بیت آغاز می شود:چو آدینه هرمزد بهمن بود بر این کار فرخ نشیمن بودپژوهشگران درباره این چند بیت نظریات گوناگونی اظهار کرده و آنها را ناظر بر آرزوی دیدار فردوسی با پیامبر اسلام (ص) پس از مرگ، شادمانی از اتمام نظم این بخش از شاهنامه و جشن شصت و سومین زاد سال فردوسی دانسته اند، اما با دقت در ساختار، ترتیب و نوع بیان این بیت ها آشکار می شود که تاکید فردوسی بر تقارن جمعه با روز نخست بهمن ماه است و او به این مناسبت در پی بزم آرایی و شادخواری برآمده است. علت فرخندگی و سرورانگیزی هم زمانی آدینه با روز هرمزد بهمن برای فردوسی این بوده که جمعه در معتقدات اسلامی گرامی و عیدگونه است و در عین حال در پندارهای نجومی کهن روز ویژه سیاره خنیا و طرب، زهره، شمرده می شود، از همین روی هنگام تن آسانی و فرحناکی است. از سوی دیگر روز نخست (هرمزد/اورمزد) هر ماه در فرهنگ ایرانی و محتملا به تاثیر از آن، در سنت اسلامی روزی است مبارک و مخصوص بزم و رامش. برخی شواهد نیز نشان می دهد که ظاهرا روز نخست ماه بهمن هم خجسته و جشن مانند تلقی می شده است و با این وصف طبیعی است که انطباق دو یا سه روز این چنین (آدینه، هرمزد و هرمزد بهمن) فرخ دانسته شود. از میان سال های مرتبط با ادوار زندگانی فردوسی فقط در سال 387 ه.ق. جمعه مطابق با یکم بهمن بوده و چون فردوسی در دنباله این بیت ها خود را شصت و سه ساله نامیده است، سال تولد او 324 ه.ق. خواهد بود و این با اشارات و قراین دیگر متن شاهنامه که بر پایه آنها زادسال شاعر سال 329 یا 330 ه.ق. و در میان شاهنامه شناسان پذیرفته تر است، در تناقض قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
  • تعداد رکورد ها : 7