جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه غرب > 1404- دوره 4- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
صنوبر علی حسینی ، رضا رسولی شربیانی ، مرضیه اخلاقی ، غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربه آگاهانه و چگونگی صدور آن از مغز مادی، همواره یکی از سؤال‌های اساسی فلسفه ذهن و چالش‌های جدی علوم شناختی بوده است. این علوم، متشکل از فیلسوفان، روان‌شناسان، دانشمندان علوم تجربی و عصب‌شناسی، در پی تبیین ارتباط بین ذهن و بدن و سؤال بنیادی اینکه چگونه نورون‌های فیزیکی مغز موجب تولید تجربه آگاهانه غیرفیزیکی می‌شوند، هستند. یکی از نظریات مطرح در این زمینه، «همه‌روان‌دارانگاری» است که به‌عنوان یک رویکرد فکری به این چالش پاسخ می‌دهد. این سؤال تاریخی از دیدگاه فیلسوفان اسلامی و منطقدانان نیز مغفول نمانده و به‌طور متنوعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در زمینه وجدانیات، دریافت مستقیم نفس و حالات خود می‌تواند به مقایسه میان نظریات مختلف منجر شود. هدف این تحقیق، طرح سؤال اساسی «همه‌روان‌دارانگاری» و مقایسه آن با یافته‌های متفکران اسلامی، به‌ویژه صدرالمتألهین است. این مطالعه با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی به بررسی نقاط قوت و ضعف، و وجوه اشتراک و اختلاف دیدگاه‌های مذکور می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 122
نویسنده:
حمیده افلاطونی ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طبیعت‌گرایی از مهم‌ترین مباحث فلسفه تحلیلی است که فیلسوفان اخلاق هم با آن مواجه‌اند. مطابق این نوع طبیعت‌گرایی، ادراکات اخلاقی ما منشأ طبیعی دارند و حقایق و ارزش‌های اخلاقی، ریشه در طبیعتِ انسان دارند؛ بنابراین، واقعی هستند. فیلیپا فوت و جان مک‌داول، هر دو از فیلسوفان اخلاقی محسوب می‌شوند که دیدگاهی طبیعت‌گرایانه و واقع‌گرایانه نسبت به احکام و ارزش‌های اخلاقی دارند. با این حال و به‌رغم این ایده مشترک، دیدگاه‌های آنها اختلافاتی نیز با هم دارد. فوت معتقد است همانطور که طبیعتِ حیوانات راهنمای عمل آنهاست وآنها به‌واسطه عمل مطابق ذات و طبیعت‌شان، درست عمل می‌کنند، انسان هم اگر بر اساس طبیعت عقلانی خود عمل کند، همواره عمل صحیح انجام خواهد داد. مک‌داول با نقد فوت، معتقد است انسان‌ها بر خلاف سایر موجودات، طبیعت یکسان ندارند. انسان‌ها علاوه بر طبیعت اولیه عقلانی یکسان، دارای یک طبیعتِ ثانویه نیز هستند که اتفاقاً نقشی مهم‌تر در ادراکات اخلاقی وی دارد و مبنای قضاوت وعمل اخلاقی در انسان است. در این مقاله به مقایسه دیدگاه این‌دو فیلسوف و اختلاف‌نظر آنها پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 42
نویسنده:
علیرضا آرام ، عاطفه سادات میرفاطمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله با تحلیل مبانی اخلاقی جان رالز، آن‌را با «اخلاق موقت» دکارت مقایسه می‌کند. مبنا و پیامدی که این دو نظریه اخلاقی بدان متمایل‌اند ـ‌در مورد رالز به‌تدریج و در مورد دکارت از آغاز‌ـ از مفروضات فلسفی مطوّل پرهیز کرده و به شهودات یا تجویزات حداقلی در حوزه اخلاق قناعت می‌ورزد. اگر عدالت لیبرال رالزی در کلیت این مفهوم، جزء مشترک میان حقوق و اخلاق تلقی شود و فارغ از مسلک فکری خاص، قابل تصدیق باشد، وجه خصوصی‌تر آن، ضمن پیرایش خُلقیات فردی، در قامت اخلاق شهروندی به عرصه عمومی بازمی‌گردد و تعاملات افراد را صرف‌نظر از گرایش فکری و تمایل رفتاری‌شان، سامان می‌بخشد. با این وصف، نظریه رالز به‌پشتوانه موضع دکارت، اخلاق را حق و تکلیفی توأمان برای شهروندان جامعه لیبرال می‌شمارد؛ حقی که قید «موقت»ش مانع تعمیم آن نیست، اما در حوزه تکلیف، مراقبت از خصلت «کمینه» آن ضروری است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نویسنده:
ندا محجل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که دموکراسی و تعلیم و تربیت در اندیشه نل نادینگز دو روی یک سکه‌اند و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. برای نشان دادن پیوند تنگاتنگ بین این دو مفهوم باید به‌سراغ مفاهیمی مثل اخلاق مراقبت، مدرسه، برابری در برنامه درسی و... در فلسفه تربیتی نادینگز رفت و نقش آنها را از طریق مسیر تعلیم و تربیت در ایجاد یک جامعه دموکراتیک نشان داد. از نظر این فیلسوف، تعلیم و تربیت به‌مثابه شیوه زیستی است که در آن همکاری بر رقابت تقدم می‌یابد و ازاین‌رو دموکراسی مبتنی بر همکاری و مراقبت و مشارکت، از بستر تعلیم و تربیت برمی‌خیزد. برای نشان دادن پیوند دموکراسی و تعلیم و تربیت در اندیشه نادینگز از آثار اصلی او، از جمله کتاب تعلیم و تربیت و دموکراسی در قرن 21 بهره برده‌ایم. در انتها نشان می‌دهیم که ترکیب آموزش اخلاق مراقبت در مدارس با نظریه دموکراسی در اندیشه‌ نل نادینگز، بر روابط، پاسخ‌پذیری و وابستگی اخلاقی متقابل به‌عنوان ارکان حیاتی جوامع دموکراتیک تأکید دارد. نادینگز به ما یادآور می‌شود که سلامت دموکراسی، نه‌فقط به ساختارهای حقوقی، بلکه به کیفیت روابط انسانی‌ای وابسته است که زندگی جمعی ما را ممکن می‌سازند و این از مسیر تعلیم و تربیت می‌گذرد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 140
نویسنده:
وحید رئــوف مقدم ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به‌رغم اینکه صدرالمتألهین نفس باور و دانیل دنت فیزیکالیست است، اما در ایجاد سازگاری بین رفتار اختیاری و ضرورت علمی یا عینی، از جهاتی تحلیل‌هایی با نتایج نزدیک ارائه می‌نمایند. در تاریخ سازگارگرایی میان آزادی اراده و ضرورت عینی، اندیشمندان یا از طریق تحلیل طبیعی محض، یا از طریق ایجاد تفکیک میان دوگانه نفس و بدن، یا نظیر ملاصدرا، با تحلیل وحدت‌گرایانه به اثبات سازگاری پرداخته‌اند. صدرالمتألهین با پذیرش علم به‌عنوان صفت حقیقی نفسانی و نحوه فاعلیت تابشی نفس نسبت به صدور خود اراده، به حل مسئله می‌پردازد. اختیار از منظر وی یک وصف وجودی برآمده از حاقّ خودآگاهی است. دانیل دنت عصب‌شناس و فیزیکالیست تکاملی، آزادی اراده و دیگر موارد مشابه درونی را به‌عنوان یک هویت فیزیکالی محض معرفی می‌نماید. او بر خلاف صدرالمتألهین، در راستای اندیشه تکاملی خود، وصف علم را به‌عنوان صفت ضروری فاعل اخلاقی نفی می‌نماید و سپس با طرح قانون نظریه تکاملی، یعنی قاعده «انتخاب طبیعی»، علم را به‌عنوان یک ارمغان ارزشمند انتخاب طبیعی و وصف عارضی برای انسان تبیین نموده و آن را شرط صدور اراده ـ‌که از نظر او، از دیگر محصولات انتخاب طبیعی است‌ـ معرفی می‌نماید. به نظر می‌رسد اگر رهیافت تلفیقی مادی‌ـ‌فرامادی صدرالمتألهین که ضرورتاً با پیدایش مادی شروع می‌گردد، از تفصیل‌های تحلیل فیزیکالیستی دنت آغاز گردد و با تحلیل نفسانی و فرامادی تکمیل شود، به پاسخ بهتر و همه‌جانبه‌ای برای اثبات سازگاری خواهد انجامید.
صفحات :
از صفحه 43 تا 60
نویسنده:
هادی سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کوشش ما در این مقاله نشان دادن این امر است که نیچه چگونه از نخستین کار خود در مقام هستی‌شناس است و ازاین‌رو کار او درباره تراژدی، صرفاً پژوهشی در باب تراژدی یونان نیست، بلکه یک هستی‌شناسی است؛ و اینکه او از همان ابتدای کار خود، به‌نحو بنیادی تمام تاریخ متافیزیک در باب هستی را چونان ثبات حضور، نقد می‌کند. در این مقاله نخست به زمینه‌های اندیشه او و نیز فراروی او از آنها می‌پردازیم و سپس با مطرح کردن عناصر اندیشه او در زایش تراژدی، اندکی مسیر این هستی‌شناسی از طریق مواجهه موسیقایی مورد نظر او را آشکار می‌نماییم. قصد او از چنین هستی‌شناسی‌ای، اندیشیدن به امکان زیست دوباره انسان چونان زیست تراژیک است که در آن انسان در نسبت مغاک هولناک و هراسناک هستی ایستاده است و هنر همچون امری نجات‌بخش و شفادهنده (تسکین‌دهنده)، او را به خواست زندگی فرامی‌خواند؛ نسبتی که در تراژدی یونان به‌مثابه زیستی هستی‌شناختی وجود داشت و با ظهور انسان سقراطی، پوشیده گشت.
صفحات :
از صفحه 81 تا 100
نویسنده:
حسین زهدی صحت ، سید مسعود سیف ، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دلوز در خوانش خود از اسپینوزا، با مفهوم کلیدی «بیان» برخورد می‌کند و آن را به‌منزله‌ «تا شدن» و «باز شدن‌های مکرر» می‌یابد؛ اما برای درک کامل این مفهوم، خود را نیازمند فلسفه زمان برگسون می‌بیند. در ساختار فلسفی دلوز‌ـ‌برگسون، دوگانه‌های گذشته‌ـ‌حال، ویرچوال‌ـ‌اکچوال، همبود و همزاد‌ند؛ هر دو واقعی هستند اما با واقعیت‌هایی «متفاوت» که در جریانی همیشگی، پیوسته، بی‌هدف و کاملاً تصادفی، صیرورت می‌پذیرند. در این میان، امر ویرچوال واقعیت ویژه‌ای است که همیشه حاضر است اما واقعیتی فعال نیست؛ ویرچوالیتی واقعیت مربوط به زمان گذشته است، یعنی گذشته به‌معنای ویرچوال، واقعی است. ویرچوال تصویر اکچوال نیست، اصلاً تصویر هیچ چیزی نیست، و مانند تصویر هم نیست، حتی اکچوال منهای ویژگی اکچوالیتی هم نیست؛ ویرچوال نه روح اکچوال است و نه نوعی تعالی بر بالای آن؛ تنها بخشی از واقعیت است؛ همانطور که اکچوالیتی بخشی از واقعیت است، نه بیشتر و نه کمتر. اما ویرچوال به‌همان نحوی که اکچوال، واقعی است، واقعی نیست.
صفحات :
از صفحه 61 تا 80
نویسنده:
حمزه موسوی ، مریم اردشیر لاریجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سمینار یا مجلس اخلاق روانکاوی ژاک لکان دربردارنده بینش‌ها و دستاوردهای سنت روانکاوی در زمینه اخلاق است. بنا بر شرح مارک دی کزل، ایده اصلی لکان این است که اخلاق از میل به خیر برمی‌خیزد. بنابراین، تأکید اصلی لکان در اخلاق بر مقوله میل است. اساساً لکان معتقد است محور نظریه و عمل روانکاوی، امری سراپا اخلاقی است. اخلاقیات از دو جهت در مرکز کار روانکاوی است: هم از سمت روانکاو و هم از سمت بیمار یا روانکاوی شونده. بیمار با مسئله احساس گناه و سرشت ناخرسند کننده اخلاق برآمده از تمدن، آن طور که فروید در تمدن و ملالت‌های آن صورت‌بندی کرده، دست به گریبان است. از دیگر سو، روانکاو نیز با مسئله چگونه برخورد کردن با احساس گناه ناخودآگاه بیمار و جدی گرفتن این احساس مواجه است. ما در این پژوهش، به گزارش مواجهه مارک دی کزل با سمینار اخلاق روانکاوی لکان پرداخته‌ایم. پژوهش ما به‌طور ویژه بر فصل نخست کتاب مارک دی کزل متمرکز بوده است، چراکه معتقدیم دی کزل در این بخش از کتاب به‌شیوه‌ای روشن و منسجم، خطوط کلی اخلاق روانکاوی را به‌خوبی صورت‌بندی و ترسیم کرده است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 162
  • تعداد رکورد ها : 8