جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش های هستی شناختی > 1402- دوره 12- شماره 23
  • تعداد رکورد ها : 13
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شهود به مثابۀ یک روش، مبنای بسیاری از استدلال‌های فلسفی در حوزۀ علم النفس و آگاهی است. آگاهی و ادراک در عین حال که از ساده‌ترین و بدیهی‌ترین پدیدارهای جهان ما است، اما در عین حال پیچیده‌ترین مسائل فلسفی درخصوص آن پدید آمده است. مکاتب مختلف فلسفی بسته به نظام فکری خود پاسخ‌های متعددی به پرسش چیستیِ آگاهی و ادراک داده‌اند. برخی استدلال‌ها از داده‌های حسی و دانش تجربی برای پاسخ ÷به این پرسش بهره گرفته‌اند و برخی دیگر مبانی نظری و عقلی را بن‌مایۀ براهین خود قرار داده‌اند. در این میان برخی فیلسوفان از یافته‌های شهودی برای تبیین آگاهی و ادراک بهره جسته‌اند. با وجود آنکه استفاده از داده‌های شهودی شیوع بسیاری به‌ویژه در میان اندیشمندان مسلمان دارد اما شهود به مثابۀ یک روش در استدلال‌های علم النفسی سامان نیافته است. در این پژوهش سعی می‌گردد، چگونگی استفاده از شهود و کارایی آن در نظام‌های مختلف فلسفی و به ویژه در سه مکتب محوری مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، در خصوص مسائل علم النفس مورد بحث قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد، روش شهودی، روشی نظام‌مند و کارا برای حلّ مسائل حوزۀ آگاهی و ادراک است.
صفحات :
از صفحه 301 تا 324
نویسنده:
فاطمه سادات کتابچی ، احد فرامرز قراملکی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اساسیِ این پژوهش بررسیِ «تبیینِ علّیِ عمل» و هدفِ آن کشفِ الگوی عامّ قیاسی- قانونی به روشِ تحلیلی-توصیفی در فلسفه‌ی صدرالمتألّهین و نقدِ این الگو از طریقِ بررسیِ لوازمِ منطقیِ آن ‌است. از نظرِ ملاصدرا، عمل، فعلِ ارادیِ آدمی است که وی به آن آگاهی مرتبه‌ی دوم دارد؛ از این‌رو تبیینِ علّیِ عمل نیازمندِ کشفِ مبادیِ این دو عنصر یعنی فعلِ ارادی و آگاهیِ مرتبه‌ی دوم است. مبدأ اصلیِ صدورِ فعلِ ارادی در حکمتِ متعالیه تصدیق به‌فایدۀ آن توسّطِ قوّۀ متصرّفه‌است و مبادیِ دیگر، همچون قوّۀ شوق، اراده و قوّۀ فاعله به‌طورِ مکانیکی نقشِ خود را در صدورِ فعلِ ارادی ایفا می‌کنند. سلطنتِ متصرّفه در پیدایشِ فعلِ ارادی با دخالتِ عقلِ عملی به‌عنوانِ مبدأ آگاهی‌ساز، تعدیل می‌شود به‌طوری که عمل فعلِ ارادی است که از کانالِ عقلِ عملی عبور کند. از نظرِ صدرالمتألّهین، علّتِ حصولِ یک عمل در نهایت یا تصدیقِ یکی از دو قوّۀ متصرّفه یا عاقله به انجامِ آن عمل بدونِ وجودِ تصدیقِ مُعارض است و یا تصدیقِ یکی از این دو قوّۀ ادراکی به انجامِ یک عمل و غلبه برشوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض قوّۀ دیگر است؛ بنابراین «تصدیق به سودمندیِ یک عمل» در صورت «نبودِ تصدیقِ معارض» یا «غلبه بر شوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض» الگوی عامّ قیاسی-قانونی را در بابِ عمل، در حکمت متعالیه می‌سازد. اشکالِ هنجارمندی، عدمِ تبیینِ علّی در هنگامِ تعارض شوق‌ها و جبرگرایی سه اشکالِ وارد بر نظریۀ صدرالمتألّهین در بابِ تبیینِ علّی است.همچنین تفسیرِ قُوای نفس به مراتب یا شئونِ نفس، دخالتی در الگوی تبیینِ علّی ندارد بلکه صرفاً منجر به تغییر در ادبیّاتِ بحث می‌شود وهمان اشکالاتِ مذکور پابرجا خواهد ماند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
نویسنده:
محمد علی عبداللهی ، فاطمه نورایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه اسپینوزا درباره ی نفس و بدن ­در حقیقت راه حلی است برای معضلی که دکارت ­­ در باب نفس و بدن با آن مواجه بود.در نظر اسپینوزا جسم جوهر نیست بلکه حالتی از صفت بعد است مجموعه­ای از اشیاء جزئی است که از کنار هم قرار گرفتن اجسام بسیط بوجود آمده است . نفس انسان نیز جوهر نیست بلکه حالتی از صفت فکر است، اما از آنجا که فکر چیزی جز «تصور داشتن» نیست بنابراین نفس چیزی جز مجموعه تصورات نیست. تصور نقش اساسی در نظریۀ نفس و بدن اسپینوزا دارد. اسپینوزا از تصور جنبه فعال ذهن را قصد کرده است و­ آن را مقوم نفس انسانی می داند.­ دو سلسله­ ی طولی نامتناهی از تصورات (نفوس) و اشیاء ممتد (بدن ها) وجود دارد. هم تصورات و هم اشیاء ممتد معلول خداوندند و از آنجا که قدرت فعل خداوند با قدرت فکر او برابر است، نظم و اتصالی که در اشیاء ممتد (حالات) وجود دارد عیناً در تصورات نیز وجود دارد و بالطبع مطابق با هر حالتی از بدن، تصوری از آن حالت در نفس وجود دارد، بنابراین نفس چیزی جز تصور بدن نیست. این نکته به نظر اسپنوزا این امکان را به ما می­دهد تا نفس و بدن را دو جنبه از یک جوهر واحد تلقی کنیم. تبیین اسپینوزا از مسئلۀ نفس و بدن که از آن در این مقاله به نظریه­ی دو جنبه­ای نفس و بدن تعبیر می شود مبتنی بر نظریۀ خاص اسپینوزا در باب رابطه­ی جوهر و صفات است. حقایق جسمانی حالتی از صفت بعدند و حقایق نفسانی حالاتی از صفت فکرند و هر دو حقیقت جنبه­­های متفاوت یک جوهر واحدند.
صفحات :
از صفحه 219 تا 244
نویسنده:
فریده آفرین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونه تکوین باعث می‌شود فراتر از زیباشناسی تأملی کانت، چرخشی به استتیک کنشگرانه دلوز صورت گیرد. چگونه مسیر انسان‌شناسی زیباشناسی کانت به سمت هستی‌شناسی هنرمند و اثر هنری در استتیک دلوزی جهت می‌گیرد.برای پاسخ به این پرسش‌ها باید بررسی کرد که ایده تکوین دلوز با تأکید بر کدام قسمت‌ها و چه نسبت‌های نامتناهی از فحوای نقد سوم کانت شکل می‌گیرد و چه ایده‌هایی به وجود می‌آورد. تکوین چه تأثیری در گسترش معانی بیلدونگ در نقد سوم کانت دارد.شاکله بحث در نقد سوم کانت در باب امر زیبا، امر والا و هنر نبوغ بر محور ایده‌ها شکل می‌گیرد.برای بحث دلوز هم به همین ترتیب از طرح شکل‌گیری نسبت‌های تفاوت‌محور بر اساس ریتم به عنوان مبنای شکل‌گیری ایده‌ها سخن به میان می‌آید.این پژوهش به روش تحلیل محتوا توضیح می‌دهد روابط تفاوت‌محور و ایده‌های حاصل که از خوانش دلوز در برنگاه گشودن تناهی به نامتناهی در کنش هنرمند سر برمی‌آورند، چگونه به واسطه تکوین یعنی هماهنگی عمیق در دورترین فاصله، معانی بیلدونگ در نقد سوم کانت را افزایش و شدت می‌دهد.هماهنگی عمیق در دورترین فاصله یعنی به یاری دلوز می‌توان از مضاعف‌شدن توان قوای عملکردا متفاوت موقع به هم‌ریختگی سلسله مراتب قوا و هماهنگی دوباره آنها بر اساس درجه توانشان دفاع کرد؛ از داده‌های حسی به ایده‌ها رسید؛ براین مبنا که بُعد اشتدادی ماده حس بر اساس ریتم، سازنده ایده‌ها می‌شود، قاعده کنش هنرمند حین رویداد والا تا رسیدن به هماهنگی و زیبایی در اثر هنری بر اساس بعد ریتمیک و اشتدادی به‌کار می‌افتد. اصطلاح بیلدونگ آلمانی با این معانی شدت بخشیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 273 تا 300
نویسنده:
الهه عبداللهی ، علی مرادخانی ، فاطمه احمدبیگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله مقصود تبیین دیدگاه جان دیویی (John Dewey) پیرامون پیوند میان دو حوزه نظر و عمل در جامعۀ دموکراتیک است که از نظر او از طریق آموزش (education) محقق می‌شود. دیویی ضمن انتقاد از ثنویت‌های موجود در تاریخ فلسفه، رسالت فلسفه را نه در کشف روابط موجود در جهان و راز جهان بلکه در نحوۀ مهار و اصلاح آن می‌داند. وظیفۀ فلسفه، بررسی تعارض‌های اجتماعی به واسطه تفکر و حل این تعارض‌ها است. او در صدد تنظیم فلسفه‌ای همسو با مفاد زندگی دموکراتیک است و بنا دارد ضمن جمع بین نظر و عمل، شهروندان را برای حضور در جامعۀ دموکراتیک آماده کند. مفهوم دموکراسی از نظر دیویی به عنوان یک پراگماتیست، صرفا مفهومی سیاسی نیست. از نظر یک پراگماتیست،‌ طراحی مجدد شکل (form) کلی جامعه‌ای که افراد مختلف در آن زندگی می‌کنند، از ضروریات جامعۀ دموکراتیک به شمار می‌آید. در این شکل، تعامل فراگیر اعضای جامعه با یکدیگر به نحوی که موجب پیوستگی اجتماعی(social continuity) شود، مورد تاکید قرار می‌گیرد. از نظر دیویی تحقق این معنا از مجرای آموزش میسر می‌شود و در این مسیر، امکان رشد تمامی افراد جامعه فراهم شده و اعضای جامعه به مدد دستیابی به مهارت حل مسئله (problem solving) و روش تفکر انتقادی (critical thinking) به سطح مطلوبی از بلوغ فکری می‌رسند. بنابراین دیویی که از سویی در پی حل مسائل زندگی و ناسازگاری‌های اجتماعی به واسطه فلسفه است و از سویی دیگر دموکراسی را بهترین شیوه زندگی می‌داند؛ در تلاش است با رویکردی پراگماتیستی، جامعۀ دموکراتیک مورد نظر خویش را به نحوی ترسیم کند که عنصر آموزش در فرد فرد جامعه، توانایی حل مسئله را در اعضای جامعه ایجاد کرده و امکان مشارکت ‌آنها را در سازوکار جامعه، حل مشکلات جاری و تعارض‌های اجتماعی فراهم کند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 139
نویسنده:
نرجس رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف از این مقاله عرضۀ مسألۀ جنسیت به قواعد و مسائل فلسفه سینوی در بحث عقل عملی و استنطاق آنان در خصوص این مسأله است. تعاریف و محورهای مختلف عقل عملی در کنار تعاریف جنسیت و عرضۀ آن‌ها به قواعد و مسائل حکمت سینوی در مورد عقل عملی، می‌تواند امتداد حکمت سینوی در مسألۀ جنسیت را درپی داشته باشد. در این مقاله این هدف با روش تحلیلی بررسی و در محورهای زیر قضاوت شده است: 1. استنط‌اق مسألۀ جنسیت در قواعد حکمت عملی ناظر به مدبر فعل اختیاری 2. حالات مشارکتی نفس و بدن و مسألۀ جنسیت و عقل عملی 3. رابطۀ نفس و قوا و نقش جنسیت در آن 4. فرایند شکل‌گیری رفتار و نقش جنسیت 5. جنسیت و عوامل استکمال عقل عملی 6. استنطاق مسألۀ جنسیت در عقل عملی به عنوان قوۀ مدرکه 7. جنسیت و دانش‌های مربوط به عقل عملی از جمله اخلاق. بررسی‌ها نشان دهندۀ تأثیر جنسیت نه به نحو عام و مطلق، بلکه به نحو جزئی و مشروط در ساحت‌های مختلف عقل عملی است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 164
نویسنده:
حمید احمدی هدایت ، کمال نصرتی هشی ،مسلم قبادیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین نسبت‌های مبتنی بر فناوری در پساپدیدارشناسی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت می‌باشد. برای دستیابی به این هدف از روش های تحلیلی و استنتاجی بهره گرفته شده است. پساپدیدارشناسی از رویکردهای فلسفی جدید در حوزه فناوری است. این رویکرد از طرفی با گفتمان انتقادی از پدیدارشناسی کلاسیک و از طرف دیگر با تحقیق در زمینه تجربی مطالعات علم و فناوری توسعه یافته است. پدیدارشناسی فناوری‌ها را به عنوان اشیاء صرفأ عملکردی و ابزاری مورد بررسی قرار نمی دهند، بلکه به عنوان واسطه‌هایی به آن‌ها می‌نگرد که بین تجارب انسانی و فعالیت‌های آن‌ها قرار دارند و به فناوری‌های خاص و تفاوت‌های وجودی و معرفت‌شناختی آن‌ها در زیست جهان می‌پردازد. پساپدیدارشناسی در کاربست فناوری‌ آموزشی نیز می‌تواند نوع پرسش از فناوری را دگرگون نموده و به نوع و چگونگی دخالت فناوری‌ آموزشی در ارائه واقعیت برای فراگیران و نحوه تغییر ادراک آن‌ها از واقعیت توجه کند. بدنمندی، هرمنوتیک، غیریت، زمینه‌ای، آمیختگی(سایبورگ)، غوطه وری، و افزودگی از نسبت های مبتنی بر فناوری است که می تواند پیامدهای مهمی برای تعلیم و تربیت از قبیل؛ توجه به وجوه افزایش و کاهش فناوری، تاکید بر توصیف و تفسیر نسبت‌های فناورانه، عدم غفلت از تاثیرِ سطح کلان فناوری آموزشی ، دقت در نسبت‌های نو و خارج از توصیف در فناوری آموزشی داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 192
نویسنده:
عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میراث عرفانی بطور عام بیشتر به هویت و کارکرد شناختی و سلوکی قلب توجه می­شود و منزلت قلب فراتر از عقل و فروتر از روح و زمانی پایین دست فؤاد معرفی می­شود و قلب در لطائف سته یا سبعه یا ثمانیه، در کنار لطائف دیگر قرار می­گیرد. اما ابن عربی از خصیصة وجودی قلب با عنوان تقلب در صور و تجلیات یاد می­کند و این پژوهش با تأکید بر این خصیصه در پی ترسیم ظرفیت­های درونی قلب برای نگاه پدیدارشناسانه است و سعی دارد با استفاده از پدیدارشناسی به روایت ون منن و افزودن نگرش وجودی بدان به این پرسش­ اساسی پاسخ دهد؛ چگونه می­توان از ظرفیت درونی قلب در عرفان ابن عربی برای تأملات پدیدارشناختی وجودی بهره برد؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: یکم. قلب همان لب و عصارة وجود آدمی است و به دلیل اطلاق و تقلبش پذیرای صور و تجلیات گوناگون است و مراد از این تقلب، تقلب وجودی شهودی است. به این اعتبار، قلب، ظرفیت خوبی برای تقویت نگاه پدیدارشناسانه با مؤلفه­هایی چون حیرت، تعلیق، التفات و نما دارد و کمک می­کند تا پروندة تأمل دربارة حقیقت و شناخت آن همچنان مفتوح باشد؛ دوم. قلب با مواجهة حضوری­اش با اسما و صفات، و به تعبیری مواجهة پیشاتأملی­اش، ظرفیت قدرتمندی را برای تأملات پدیدارشناسانة وجودی فراروی عقل، به عنوان یکی از شئون قلب، قرار می­دهد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 109
نویسنده:
یحیی نورمحمدی نجف آبادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تبیین نحوۀ فاعلیت الهی و غیرالهی، قاعده «لامؤثر فی الوجود الا الله» مورد پذیرش و تأکید اشاعره و ملاصدرا است. لکن هر کدام، تفسیری متفاوت از این قاعده ارائه کرده­اند. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی – انتقادی، با بررسی تطبیقی میان این دو دیدگاه درپی­فهم پاسخ به ­این سؤال هستیم که تبیین، مبانی و لوازم دو دیدگاه از فاعلیت الهی و غیرالهی برپایه قاعده مزبور چیست؟ اشاعره بر اساس این قاعده، هرگونه علیت و تأثیر و تأثُّر را در میان فاعل­های غیر الهی انکار کرده­اند و فقط فاعلیت مستقیم الهی را برای همه افعال می­پذیرند. اما ملاصدرا بر اساس مبانی­ فلسفی خود در حکمت متعالیه، ضمن اثبات فاعلیَّت قریب الهی برای تمامی افعال، نقشی را نیز برای فاعل­های غیرالهی در افعال می­پذیرد و گونه­ای از تأثیر و تأثُّر در میان مخلوقات را اثبات می­کند. هر دو دیدگاه دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند و هیچ­یک از آن دو خالی از اشکال به­نظر نرسید. با این­حال به­نظر می­رسد از میان تبیین­های متعدد و مختلفی که از دیدگاه ملاصدرا ارائه شده است، تبیینی که ملاعلی مدرس از آن ارائه کرده، تا حد زیادی پیراسته از اشکالات می­گردد.
صفحات :
از صفحه 245 تا 271
نویسنده:
شیما فتورچیان ، ابوالفضل محمودی ، مسعود احمدی افزادی ، محسن فهیم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسالۀ اصل‌زنانگی و‌‌‌‌جایگاه آن در ادیان مختلف همواره مورد توجه بوده‌است. اما در چند دهۀ اخیر بواسطه جنبش‌های فمینیستی این مساله، به جوامع شدیداً سنت‌باوری مانند جوامع یهودی هم رسیده‌است. موضوع این مقاله، اصل انوثیت و نقش عنصر زنانه در عرفان یهود است که با رویکرد توصیفی تحلیلی و با تکیه برکتاب زُهر به آن پرداخته شده‌است. این مساله در مکتب قباله و در کتاب زُهر که مهم‌ترین کتاب عرفانی قبالاییان است؛ گسترده‌تر مطرح میشود و اصل زنانگی را بطور خاص با دو سفیرای «بینا» و «مِلخوت» (شِخینا) بیان می‌ کند. سفیرابانوان بینا و شِخینا، دو عنصر زنانه‌ای هستند که با کارکرد زنانه خود در عالم باعث سریان وجود در عالم هستی شده‌اند و عالم مادون به سبب اسما و صفاتی که سفیرامادر عِلوی؛ از ان‌سوف گرفته، ایجاد شده‌است. در عالم، اتحاد و‌ زوجیت عناصر زنانه و مردانه سبب حرکت و هماهنگی بین اجزای هستی می‌شود. شخینا نیز که حضور خداوند و تجلی مونث اوست بواسطه گناه آدم از ان‌سوف جدا شده و به عالم ماده تبعید شده‌است. این مساله در قباله آنچنان مهم است که عارف قبالایی یهودیان را سفارش می‌کند؛ با عمل به تورات و میصواها بار دیگر این وحدت و یگانگی «ان‌سوف» و «شخینا» را بازگردانند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
  • تعداد رکورد ها : 13