جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > تأملات فلسفی > 1400- دوره 11- شماره 27
  • تعداد رکورد ها : 14
نویسنده:
سامان مهدور ، محمد رضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یورگن مولتمان، الهی­دان پروتستان، تحت تأثیر جنگ‌های جهانی و دیگر حوادث سیاسی و اجتماعی قرن بیستم، به این نتیجه رسید که خوانش سنتی از آموزة فرجام جهان نمی‌تواند بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی به این امر باشد، زیرا نسبت به سازوکار موجود حاکم بر جهان بی‌تفاوت است. بر اساس دیدگاه مولتمان، خدای پدر، فرزند خویش را برای اصلاح این سازوکار فرستاد ولی قدرتمندان جهان وی را به ‌صلیب کشیدند. با وجود این، خداوند با رستاخیز مسیح، آنان را ناکام گذاشت. به باور مولتمان، با تکیه بر عهد جدید می‌توان سازوکاری برای جهان (سازوکار موعود) در نظر گرفت که بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی برای فرجام جهان باشد. این سازوکار دارای مؤلفه‌هایی است که با تکیه بر آن­ها می‌توان به نیاز انسان معاصر پاسخ گفت. لذا فرجام‌شناسی مولتمان زمان‌مند، زمینه‌مند و شمول‌گراست. این فرجام‌شناسی در رویکرد خویش نسبت به نقد فرجام‌شناسی سنّتی، جامعیت متعلّق امید، شمولیت امید، صورت‌بندی اجتماعی پراکسیس امید و جایگاه مفهوم آینده در امید تاریخی، نوآوری‌های منحصربه­فردی در الهیات مسیحی قرن بیستم داشته است. با وجود این نکات، تردید در ایجاد امید روان­شناختی، ناسازگاری میان آموزة روح‌القدس و خصلت شگفتی امید مسیحی، تردید در توفیق روش‌شناختی تخیل الهیاتی، ابهام در سازوکار درهم کنش زمان خطی و زمان ابدی و ابهام در چگونگی تأثیر این امید در رفتار مؤمنان، این تفسیر از امید مسیحی را در محل تردید قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 283 تا 313
نویسنده:
امین قائمی ، میثم سفیدخوش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همان­گونه که کی­یرکگور می­گوید، رنج آدمی یادآور فردیت آن است؛ ولی این رنجِ متفرد در هنگام ظهور یک بلای فراگیر چگونه می­شود و چه تحولاتی را از سر می­گذراند؟ آیا عمومیت بلا همیشه زمینه­ای است که فرد به یُمن آن رنجِ بلا را بیشتر تاب می­آورد؟ مگر عمومیت بلا مجالی برای یاری­رسانی به دیگرانی که درگیر رنجند باقی می­گذارد؟ آیا میان انواع بلایای فراگیر از حیث اقتضائات آن­ها برای تاب­آوری یا غلبه بر رنجِ متفرد تفاوتی نیست؟ پرسش­هایی از این دست، ما را به بازخوانی نسبت فردیت رنج و عمومیت بلا وا می­دارد؛ زیرا خود کی­یرکگور به تحلیل رنج آدمی در وضعیت عمومیت بلا نپرداخته است. وی در کتاب بیماری تا سرحد مرگ از زبان شخصیتی به نام آنتی­کلیماکوس، به­عنوان نماینده­ای از یک وضعیت اگزیستانسیل آدمی، نظرگاهی دربارۀ­ مفهوم رنج پیش­ می­اندازد که نسبت تنگاتنگی با مفهوم نومیدی دارد و دست­مایۀ­ تحلیل ما برای بررسی مسألۀ فردیت رنج در عمومیت بلاست. ما در این تحلیل از رویکردی که آن را آنتی­کلیماکوسی می­نامیم یاری می­گیریم تا به پرسش­های مربوط به نسبت مذکور پاسخی دهیم. در این نوشتار به­طورمختصر خواهیم گفت که فردیت رنج در شرایط عمومیت بلا شاید انسانِ تنهاشده را از پیگیری هم­نهاد در یک دیالکتیک سه­سطحی برای رهایی از نومیدی باز دارد، ولی حضور امرابدی الهی در بستر امورزمان­مند می­تواند در این زمینه راه­گشا باشد.
صفحات :
از صفحه 247 تا 276
نویسنده:
سیدامیررضا مزاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی که همیشه همراه انسان بوده، مواجهۀ انسان با مرگ است. سنت‌های مهم فلسفی، همواره به‌طور جدی به این موضوع مهم پرداخته‌اند و تلاش کرده­اند تا مرگ را به‌عنوان جدی‌ترین دغدغۀ انسان، مورد تحلیل قرار دهند. اپیکوریان، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سنت‌های فلسفی باستان، در صددند تا آموزه‌های خود در مسألۀ مرگ را با اتکا به خرد انسانی حل کنند. در عین حال مرگ از دوران سنگ تا عصر مدرن، دچار دگردیسی در بافت اجتماعی شده است؛ به‌طوری که در عصر مدرن، ترس از مرگ به‌عنوان جدی‌ترین مسألۀ مورد توجه فیلسوفان و روان­شناسان قرار گرفته است. به‌ویژه تغییر مفهوم مرگ که به‌نوعی در عصر مدرن کاملاً شرم‌آور تلقی می‌شود. در حالی که پیش از دوران مدرن، مرگ به‌عنوان یک سفر این­جهانی یا آن­جهانی تلقی می‌شد اما اکنون به یک معضل اجتماعی با عارضه‌های بی‌شمار تبدیل شده است. در مقالۀ حاضر، سعی شده است که نشان داده شود چگونه آموزه‌های اپیکوریان را می‌توان در عصر مدرن بازخوانی کرد. این بازخوانی، بر این فرض استوار است که استدلال‌درمانی توان مواجهۀ مناسب با مرگ را در عصر مدرن دارا است.
صفحات :
از صفحه 387 تا 409
نویسنده:
مریم سالم ، سیده فاطمه نورانی خطیبانی ، میترا (زهرا) پورسینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین رابطۀ فلسفه و دین در مسیح­شناسی بوئثیوس است. بدین منظور در رسائل کلامی به­عنوان نمایندۀ دیدگاه­های کلامی بوئثیوس سه کار صورت می­پذیرد: 1- تعیین و تبیین مسألۀ کلامی­ بوئثیوس در مسیح­شناسی. 2- تبیین مؤلفه­هایی همچون: تبیین عقلانی «تثلیث» به کمک مقولۀ «رابطه»، تعریف دقیق «شخص» و «طبیعت» در مسألۀ «تثلیث»، تأکید بر تمایز بین طبیعت و شخص و نشان دادن ضعف آرای اوتیکس و نسطوریوس. 3- پاسخ نهایی بوئثیوس به این مسألۀ کلامی. در تسلّای فلسفه به عنوان نمایندۀ فلسفۀ بوئثیوس به دنبال واکاوی دو مسأله هستیم: 1.آیا این رساله چنانکه برخی ادّعا کرده­اند، فاقد هرگونه نشان و تعلیم مسیحی است؟ 2. آیا بوئثیوس در این رساله به صراحت تعالیم مسیحی را زیر سؤال می­برد یا اینکه تنها آشکارا به مسیحیّت اشاره نمی­کند؟ بررسی این موارد مودّی به این نتیجه شد که در رسائل کلامی، بوئثیوس به دنبال تبیین عقلانی اینکه تثلیث، به معنای سه خدایی نیست و توحید است، کمّ و کیف مشترک در سه شخص الهی، یعنی مقولۀ جوهر را عامل وحدت تثلیث و تمایز بین پدر، پسر و روح­ا­­لقدس را از نوع مقولۀ رابطه می­داند که البته این رابطه، مایۀ تغیّر در جوهر و ذات نمی­شود. او که در رسائل کلامی، ایمان مسیحی را با تبیین عقلانی در توافق با عقل می­دید، در تسلّای فلسفه، ­نیازی به اشارۀ مستقیم به تعالیم مسیحی نمی­دید؛ وی به دنبال نجات­بخشی عقل است و این هیچ تعارضی با ایمان مسیحی او ندارد. او ابتدا با رسائل کلامی ایمان را می­فهمد و بعد به واسطۀ تسلّای فلسفه به نجات­بخشی ایمان می­رسد، بدین­صورت تسلّای فلسفه می­تواند تکملۀ رسائل کلامی و ایمان مسیحی او محسوب شود.
صفحات :
از صفحه 53 تا 75
نویسنده:
محسن کرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت میان فیلم و فلسفه به آن سادگی‌ها که در بدو امر به نظر می‌رسد نیست. از سویی، فیلسوفان به بحث در باب ماهیّت فیلم می‌پردازند و مثلاً می‌پرسند که چه چیزی یک فیلم ضبط‌شده را به اثری هنری تبدیل می‌کند؟ و، از سوی دیگر، پاره‌ای از فیلم‌سازان می‌کوشند تا از مضامین فلسفی در آثارشان استفاده کنند و، به تعبیری، فیلم فلسفی بسازند. امّا ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و دعوی سومی نیز در دهه‌های اخیر طرح شده است: این که فیلم‌ها می‌توانند فلسفه‌ورزی کنند. این رهیافت تازه را معمولاً «فیلم به مثابه‌ی فلسفه«، «فیلم‌ـ‌فلسفه«، یا «فیلمسفه» می‌خوانند. استدلال‌های چندی در دفاع از این فرضیّه اقامه شده است و هر کدام از مدافعان این دعوی تازه، از طلایه‌دارانی چون کَوِل گرفته تا فیلسوفان حاضری چون وارتنبرگ و کرول، استدلال‌ها و تبیین‌های خاصّ خود را پیش نهاده‌اند. در جستار حاضر، از منظری دیگر، کوشیدیم تا نشان دهیم که فیلم‌ها از شش وجه می‌تواند در مقام فلسفه‌ورزی ایفای نقش کنند. یعنی هستند فیلم‌های که به شرح نکته‌ای فلسفی می‌پردازند، فیلم‌هایی که طرح‌مسأله می‌کنند، فیلم‌هایی که دفاعیّه یا ردّیّه‌ای بر موضعی فلسفی عرضه می‌دارند، فیلم‌هایی که برنهاد فلسفی اقامه می‌کنند، و فیلم‌هایی که در مقام استذکار و یادآوری عمل می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 353 تا 379
نویسنده:
علیرضا آل بویه ، مریم السادات رضوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جمعیت جهان به‌صورت چشمگیر و روزافزونی در حال افزایش است و مردم با مشکلات و معضلات مهمی چون گرسنگی و سوءتغذیۀ شدید روبرو هستند. به ادعای برخی، تولید غذاهای اصلاح‌شدۀ ژنتیکی می‌تواند راه‌حل مناسبی برای تأمین غذای سالم و کافی و در نتیجه، حل گرسنگی جهانی باشد. تولید غذاهای اصلاح‌شدۀ‌ ژنتیکی با مخالفت‌های بسیاری نیز روبرو شده است. گروهی از مخالفان، با ارائۀ دلایل الهیاتی، تولید غذاهای اصلاح‌شدۀ ژنتیکی را به‌خودی‌خود و بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن، غیراخلاقی و ناپسند می‌دانند. این مقاله در صدد بررسی و نقد مهم‌ترین دلایل الهیاتی مخالفت با تولید غذاهای اصلاح‌شدۀ ژنتیکی مانند بازی در نقش خدا، عبور از مرزهای گونه، نقض ارزش ذاتی گیاهان و حیوانات و تغییر در خلقت است. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که این دلایل از اتقان کافی برخوردار نیستند و نمی‌توانند غیراخلاقی­بودن تولید غذاهای اصلاح‌شدۀ ژنتیکی را اثبات کنند، البته لازمۀ این مطلب، اخلاقی­بودن چنین کاری نیست.
صفحات :
از صفحه 213 تا 239
نویسنده:
حمید عطائی نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان برهان‌های خداشناسیِ ارائه­شده در فلسفه و کلام اسلامی «برهان صدّیقین» به سبب ویژگی‌های خاصّ خود جایگاهی منحصر به فرد دارد. این برهان که نخستین‌بار از سوی ابن‌سینا مطرح شد، با اقبال فیلسوفان و متکلّمان پیرو او مواجه شد و شماری از آنان کوشیدند تقریرهایی تازه از آن ارائه کنند. از جمله، خواجه نصیرالدّین طوسی (د: 672 ه‍..ق.) در رسالۀ فصول تقریر تازه و مهمّی از برهان صدّیقین را مطرح کرد که به گواهی برخی از متکلّمان، ابداع وی به‌شمار می‌آید. تقریر تازۀ خواجه­نصیر از برهان صدّیقین و نیز تأثیرها و بازتاب‌های بعدی آن در مکتوبات فلسفی-کلامی تا کنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است و بدین‌سبب سهم قابل ملاحظۀ خواجه در تطوّر و تنوّع برهان صدّیقین در فلسفه و کلام اسلامی نادیده انگاشته شده. در پژوهش حاضر، پس از اشاره به تقریرهای متداول برهان صدّیقین در دورۀ محقق طوسی، از رهگذر مقایسۀ تقریر نوآورانۀ وی از برهان صدّیقین، با تقریرهای پیش­گفته، ابعاد ابتکاری تقریر خواجه نشان داده می‌شود. همچنین با تتبّع در نگاشته‌های کلامی امامیّه و اشاعره این نکته ثابت می‌شود که تقریر نوین خواجه با استقبال شایان توجه متکلّمان امامی و اشعری پس از وی روبرو شده است، به‌گونه‌ای که بسیاری از آنان به بازگفت یا ارائۀ تقریرهایی مشابه آن پرداخته‌اند.
صفحات :
از صفحه 321 تا 343
نویسنده:
مریم خسروی ، محمود یحیی زاده فر ، دیوید الستروم ، محسن علیزاده ثانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مروزه از سرمایۀ انسانی به­عنوان مهمترین دارایی برای پیشرفت نهادها، سازمان­ها و شرکت­ها یاد می­شود؛ محققان دریافته­اند توسعۀ اصالت فردی، زیربنای خودشکوفایی و نوآوری در اجتماع و بنیادگذار پیشرفت­های چشم­گیر فرهنگی و بالتبع مترقی­سازِ صنعت، کارآفرینی و اقتصاد است. مهمترین راه تقویت سرمایۀ انسانی، ارتقاءدهی معنوی به افراد است. در این میان، اخلاق فاضل و نیکوی فرد اصیل، مهمترین عامل بروز و ظهور ایده­های نوین افراد و به­کارگیری عملی این نیروهاست. با توجه به این حقیقت، در پژوهش حاضر، به­طور توصیفی و تحلیلی بیان می­شود که چگونه می­توان با تأکید بر فلسفۀ فردِ بااخلاق به­عنوان سرمایه­ای که اصالت از آن اوست، تحولات کلان اجتماعی، سیاستی و اقتصادی ایجاد کرد. توجه کاربردی به اصالت فردِ خلاق و اخلاق­مداری، مزیت­های رقابتی در نهادها ایجاد می­کند، زیرا موجب کم‌رنگ شدن رذایل اخلاقی می­شود و حتی قبل از قوانین، تضمین سلامت دستگاه اداری و زدودن فساد را حاصل می­کند. در این میان نهادها، بستری برای ظهور و بروز استعدادهای نوآورانه و نقش­آفرینی افراد اخلاق­مدارِ اصیل در اجرای خط مشی­های بالا به پایین و پایین به بالا هستند. نقش نهادهای رسمی در خدمت، ایجاد نظم و تهیۀ بستر سالم حمایتی برای فعالیت فرد اصیل و نهادهای غیررسمی به­عنوان تسهیل­گر تمرین اخلاق فاضله و­ اکرام و مشارکت بازیگران سطوح پایین­تر بیان شده است که چگونه منجر به بروز نوآوری، فرهنگ شایسته­سالاری، رفاه معیشتی و اقتصاد عدالت­گرایانه خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 48
نویسنده:
محبوبه اکبری ناصری ، شمس الملوک مصطفوی ، شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در «پدیدارشناسیِ روح»، شواهدی دال بر این‌همانیِ مطلق و امر الهی وجود دارد. امر الهی در نزد هگل ذاتِ عقلانی دارد؛ بنابراین امر الهی بی‌کرانه، می‌بایست در موجودِ کران‌مند حضور یابد تا روح، خود را در جهان محقق سازد. این پویش و عزیمتِ روح در «دین طبیعی» و به موازاتِ آن در هنر نمادین پدیدار می‌شود. «پیکره‌های گیاهی» نخستین ریختِ تن‌یافتۀ امر الهی‌اند. این ریختِ بدوی ابتدا به صورت ستون­های ساده نشان داده می‌شود که کمترین «کار» بر روی آن‌ها انجام شده است. این ستون‌ها عمدتاً از ملحقات معماری هستند. پیکره‌های گیاهیِ مستقل به ندرت یافت می‌شوند، زیرا در این مرحله روح آزاد نیست و شناخت او از خویشتن در حدّ شناختِ گیاهان است. در «دین گیاهان» معصومیتی وجود دارد که با آغاز زیستِ جانوری و پیکار و پویشِ ناشی از آن، از دست می‌رود. با پایان دین طبیعی و هنر نمادین، پیکره‌های گیاهی به­صورتِ «رفع­شده» در ادیان و هنر ادوارِ بعدی تداوم می‌یابد. دین گیاهی، سرآغاز بیان امرِ الهیِ تن‌یافته در ادیان است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
نویسنده:
مهرداد صفری آبکسری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این پژوهش در وهلۀ اول در جستجوی نظریۀ معنای زندگی در ویتگنشتاین متقدم با تأکید بر رسالۀ منطقی- فلسفی هستیم. اما خوانش­هایی که تا کنون از رسالۀ منطقی- فلسفی بوده است، سخن ­گفتن از گزاره­های فلسفی را میسر و ممکن نمی­کند؛ چون همۀ آن­ها به ­شکلی ظاهر فقرات 6.54 و 7 را پذیرفته­اند که معنای ترک سخن­ گفتن از گزاره­های غیر علمی است. بنابراین، سخن­ گفتن از یک نظریۀ معنای زندگی در ویتگنشتاین متقدم با مانعی بزرگ روبرو می­شود. به­همین­ دلیل، بخش ابتدایی این نوشتار به بررسی و حل این مشکل و پیشنهاد خوانشی برای حل آن می­پردازد. این کار با اقتباس خوانش گرامری- استعلایی می­شود. در مرحلۀ بعد، پاسخ­های ممکن ویتگشنتاین به مسألۀ معنای زندگی را از رسالۀ منطقی-فلسفی عرضه می­کنیم. در پایان، بهترین پاسخ ممکن ویتگنشتاینی را به مسألۀ معنای زندگی متمرکز بر رسالۀ منطقی- فلسفی معرفی می­کنیم. در آخر، معلوم می­شود که ویتگنشتاین معنای زندگی را در گِروی نوعی جاودانگی می­داند که متضمن بی­زمانی است، نه نوعی جاودانگی متضمن زمانی بس دراز.
صفحات :
از صفحه 417 تا 439
  • تعداد رکورد ها : 14