جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 19
نویسنده:
مروه دولت آبادی ، عین الله خادمی ، امیرحسین منصوری نوری ، زینب درویشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین اهم ابعاد انسان‌‌شناختی دعا از نظر وینسنت برومر است. انسان مستقل یکی از مؤلفه­های اصلی دعا از نظر برومر است. اگرچه ایشان مباحث انسان‌‌شناختی دعا را از سایر مباحث متمایز نکرده است، با توجه به پیش فرض‌ها و مبانی معرفتی ایشان نسبت به انسان می‌توان گفت؛ ایمان، عشق، اختیار حداکثری انسان، آزادی و فردیت اهم ابعاد انسان‌‌شناختی دعا از نظر برومر هستند. ایشان در تبیین این مسائل انسان‌‌شناختی دعا متأثر از اگزیستانسیالیسم و الهیات گشوده است. از نظر برومر ایمان شرط لازم و مقدم دعا و ذاتی رابطه انسان با خداوند است. ایشان با رویکرد اعتدالی به مسأله ایمان، هر سه عنصر معرفت، عمل و عشق را در حقیقت ایمان مؤثر می­داند. در نگرش او غایت ایمان و دعا عشق به خداوند است. برومر در پرتو اعتقاد به اختیار حداکثری انسان و فردیت او، دعا را رابطه بیناشخصی انسان با خداوند تفسیر می‌نماید.
صفحات :
از صفحه 81 تا 96
نویسنده:
منیره نادری ، محمدجواد صافیان ، حسین اردلانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هنر سورئال، هنری است که بر اساس نظریه ناخودآگاه فروید، توسط آندره برتون و لویی آراگون پایه‌گذاری شد. هنرمندان این سبک هنری در پی آزادسازی ناخودآگاه فردی و خلق ‌کار هنری با توجه به ناخودآگاه و رویا و واپس­زدگی (سرکوب) می­باشند. آنها بر این عقیده­اند که منشاء خلق کار هنریشان، ناخودآگاه فردی آنهاست. این پژوهش در تلاش است تا با تکیه بر آراء هایدگر در زمینه ارتباط هنر با حقیقت دریابد که هنر سوررئال که هنرمندان آن مدعی ارتباط هنرشان با ناخودآگاه فردی بودند و از رویاها و جنون و خیالاتشان تصویر می­کشیدند چه نسبتی‌ با حقیقت دارد؟ آیا این ادعای هایدگر که «در کار هنری حقیقت در کار است» در مورد نقاشی‌های سوررئال نیز صادق است؟ هدف پژوهش دریافت نسبت هنر سوررئال با حقیقت است. لذا نگارنده به عنوان نمونه به سراغ یکی از نقاشی­های رنه مگریت هنرمند مشهور سبک سورئال می­رود تا با نگاهی پدیدارشناسانه به این کار هنری برجسته دریابد که چگونه می­توان فرض کرد که در این کار هنری چیزی از پنهانی به پیدایی درمی­آید. این تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس‌ مطالعه منابع مکتوب کتابخانه­ای صورت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 402 تا 420
نویسنده:
احسان صباغی نوش آبادی ، حسن رستگارپور ، مجید علی عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تعیین مؤلفه‌های نظریه ‌کوانتومی و با جستجو در داده‌های‌ اولیه منابع گزینش ‌شده بر اساس پاردایم ‌کوانتومی و با روش پژوهش هرمنوتیک‌‌ فلسفی، در پی این سوال بوده ‌است که از دیدگاه‌ کوانتومی، یادگیری چگونه اتفاق‌ می‌افتد؟ نظریه ‌‌کوانتمی در مقابل نظریه ‌‌سادگی شکل‌ گرفته ‌‌است. در حالی که نظریه ‌سادگی تحت تاثیر فرهنگ مدرنیته و دیدگاه‌های دکارت و نیوتن قرار ‌داشت که اعتقاد‌ داشتند می‌توان پدیده‌ها را به ساده‌ترین شکل‌ خود کاهش ‌داد، نظریه ‌کوانتومی بر کل‌گرایی تاکید دارد و معتقد ‌است که کل اجزای‌ هستی، پویا و در ارتباط ‌تعاملی با یکدیگر هستند. کاهش‌گرایی دکارتی باعث‌ شد به ارتباطات خطی بین پدیده‌ها توجه ‌شود و بر اساس آن معتقد بودند پدیده‌ها قابل پیش‌بینی و کنترل و در نتیجه دارای قطعیت ‌هستند اما دیدگاه‌ کوانتومی به جای سادگی و روابط خطی به پیچیدگی و درهم‌تنیدگی روابط توجه‌ دارد. مباحث مربوط به یادگیری ‌کوانتومی تحت تاثیر نظریه‌ کوانتومی شکل ‌گرفتند. و با تاکید بر کل‌گرایی، درهم‌تنیدگی و ارتباط ‌تعاملی و پیچیده بین پدیده‌ها هم به ظرفیت‌های عینی و بیرونی و هم به ظرفیت‌های ذهنی و درونی توجه ‌کردند و تحت تاثیر دیدگاه‌های روانشناختی شناختی به ظرفیت‌های نیمکره ‌چپ و راست مغز در یادگیری توجه‌ کردند. این دیدگاه به تفکر‌ کوانتمی، یادگیری در کلاس‌های پرشور و نشاط و مشارکتی، یادگیری از طریق حافظه خودآگاه و ناخودآگاه و پردازش‌ داده‌ها و مفهوم‌سازی آنها و چرخه مجدد پردازش مفهوم به عنوان داده ‌ورودی، یادگیری دیداری، شنیداری و حسی حرکتی، یادگیری با توجه به ذهنیت و ارزش‌های یادگیرنده، توجه به زمینه و بافت رویداد و یادگیری و به طور کلی به روش‌ها و فرآیند‌هایی که توجه به کل پدیده و درهم‌تنیدگی را در موضوع یادگیری مد نظر داشتند منجر ‌شد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 181
نویسنده:
محدثه مرجانی ، اصغر فهیمی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی اندیشه‌های راجر اسکروتن(1944-2020)، فیلسوف بریتانیایی، در قلمرو زیبایی‌شناسی تحلیلی است. اسکروتن به طور خاص از پروژه نقادی قوای عقلانی کانت، و بصیرت‌های ویتگنشتاین در قلمرو زبان و معانی تأثیر پذیرفته است. بدین‌منظور ضمن گزارشی مختصری از منظومه فکری وی، گام‌هایی که وی در بسط زیبایی‌شناسی تحلیلی(در دو بخش داوری زیبایی‌شناختی و دسته‌بندی زیبایی) برداشته، استخراج شده است. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه‌ای مرتبه اول، و با استفاده از روش تحلیل مفهومی صورت پذیرفته است. از منظر اسکروتن، زیبایی‌‌‌‌شناسی هسته فلسفه است و اهمیت آن امروزه از سایر شاخه‌های فلسفه بیشتر است، حتی اگر به خاطر این رشته مرکزی به سایر شاخه‌ها وابسته باشد. مهمترین نتایج این پژوهش عبارتند از بازسازی و به‌کارگیری دو مفهوم علقه فاقد علقه و دوگانه غایت-ابزار، تنقیح اقوال مشهور برای سنجش زیبایی (لذت، مرتبه، التفات، دلیل/داوری، توصیف ابژه و حکم دسته اول) و نظریه‌های زیبایی‌شناسی، رابطه امر مقدس، زیبایی و امیال در زیبایی انسانی، به‌کارگیری تمایز فهم و تبیین در زیبایی طبیعی، عقل عملی در زیبایی روزمره و تمایز فانتزی-خیال و الگوی تعلق/همخوانی در زیبایی هنری.
صفحات :
از صفحه 317 تا 339
نویسنده:
علی سلمانی ، سعید حاج رشیدیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شاید یکی از محوری‌ترین ایده‌های کانت که تمام دوره‌های کار پیگیر فکری او را به یکدیگر متصل می‌کند، ایده طبیعت به‌طور کل باشد. طبیعت به‌طور کل برای کانت معادل تمامیّت و کلیّت است. قاعده این ایده بنیادین چنین است: جزئیات سرانجام باید تحت امر کلی واقع شوند تا قابل تبیین باشند. اما جالب توجه این است که این قاعده کلی که در سه دوره کار فکری کانت بدون تغییر باقی می‌ماند، در هر دوره دلالت خاصی پیدا می‌کند. لذا ما در پی پاسخ به این سوال هستیم که کانت چگونه از طبیعت به عنوان امر عینی شروع می­کند و سپس به طبیعت همچون ایده‌آل عقل محض می­رسد یا آن را همچون تمامیّت ضروری برای قوّه حکم لحاظ می­کند و از آن‌جا به طبیعت همچون امری که دارای الزامات حقوقی است می­‌رسد اما چنین تبدلی به طبیعتِ حقوقی و تاریخی تنها در صورتی ممکن می‌شود که به قوّه حاکمه تأملی -زیبایی‌شناختی، غایت‌شناختی- توجه داشته باشیم. چرا که دقیقاً قوّه حاکمه تأملی است که ابزار لازم را در اختیار کانت می‌گذارد تا طبیعت را همچون تمامیّتی بنگرد که غایتش تحقق حقوق است. طبیعت در این معنا امری است که امیدواری را به نوع انسانی عرضه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 134 تا 158
نویسنده:
سارا مشاعی ، لیلا منتظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدرنیسم گرایشی است ذهنی و فکری از سوی انسان مدرن. ذهنی که در مواجه با بحران‌های زندگی به تغییری تازه مبدل شد و جنبه‌های مختلف زندگی را به‌واسطه اثر هنری تجلی بخشید. عصر مدرن شروع یک تغییر اساسی بود و هنرمند با تکیه بر افکار بی‌نهایت خویش معنای هنر را نیز دگرگون کرد. نویسنده، شاعر و نقاش مدرنیسم، هر یک با اندیشه‌ا‌ی خلاقانه، ایده خود از مسائل پیرامون را به شیوه‌ای متفاوت تجسم نمودند. رسیدن به تفاوت‌ها بود که همواره ذهن پویای هنرمند مدرن را مورد کنکاش قرار داد تا از پس نیروهای ذهن‌گرای خویش جهانی فارغ از هرگونه بازنمایی بیافریند. از سویی، صاحب‌نظران با نگرش‌هایی نوین، نظریات ساختارشکن خود در باب مفاهیم گریز از بازنمایی را در هنر مدرن مطرح نمودند. ژیل دلوز و نلسون گودمن از جمله متفکران قرن بیستم هستند که با طرح مفاهیمی سازنده، یک پارادایم خاص را در این دوره انسجام بخشیدند. نگارنده بر این باور است که شناخت و درک آثار هنری مدرن با تکیه بر آرای این دو نظریه‌پرداز، مفهومی تازه می‌یابد. آثار تصویری و ادبی مدرن با روی‌گردانی از سنت بازنمایی پیشین، به فرمی ضد بازنمایانه تغییر یافتند و مدل‌سازی بر اساس مفاهیم این متفکران، بستری از تفکرات جدید را فراهم آورد. این پژوهش با تمرکز بر نقاشی و ادبیات به‌عنوان دو عرصه هنری در تلاش است تا با پیوند میانشان، زبانی متفاوت از بازنمایی را نوسازی کند. آنچه مورد پرسش قرار می‌گیرد، این است که مفهوم بازنمایی در جهان‌بینی هنرمندان و نظریه‌پردازان عصر جدید مبتنی بر چه مفاهیمی بوده و چگونه تاثیر پذیرفته است؟
صفحات :
از صفحه 358 تا 378
نویسنده:
بیان کریمی ، مسعود بیننده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژیژک در نظرگرفتن فلسفة هگل را همچون اوج سیستم­سازی و ایده­آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می­کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه‌ او می­داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می­توان زنگارهای برداشت مطلق‌گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژة هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می­دهد. در این راستا سوژة هگلی چیزی ازپیش- داده‌شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام‌عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت‌خواهانة نظم جوهری را به چالش می‌کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می­کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفة روح هگل شناسایی می­کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می‌یابد و سوژه به صورت سوژة یک دال در نظم نمادین هضم می­شود به سطح منطق امر واقعی لکان‌ برمی‌کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی­گنجد و این درست همان نقطه­ای است که سوژه در آن شکل می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 248 تا 267
نویسنده:
سعید معصومی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برهان حفره، بعد از مقاله ارمن و نورتن(1987) به یکی از مباحث اصلی در فلسفه فضا-زمان تبدیل شده است که بر اساس آن نوع خاصی از جوهر‌‌گرایی (جوهرگرایی خمینه‌ای) قابل دفاع نخواهد بود؛ زیرا، به ناموجبیت رادیکال منجر می‌شود. در این مقاله، می‌کوشیم‌‌‌ نشان دهیم اولا، نامگذاری جوهرگرایی خمینه‌‌‌ای مناسب نیست؛ چون، همان‌طور که برخی از فلاسفه گفته‌‌‌‌اند، نقاط خمینه را نمی‌توان واجد این همانی مستقل دانست. ثانیا، می‌توان با تعهد واقع‌گرایی ساختاری وجودی تلقی مناسبی از جوهرگرایی خمینه‌‌‌ای ارائه کرد که بر اساس برهان حفره به ناموجبیت رادیکال منجر نمی‌شود؛ در نتیجه، برهان حفره در مورد آن کارگر نمی‌افتد.
صفحات :
از صفحه 379 تا 401
نویسنده:
حجت قلندری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی ارتباط اخلاق و جامعه، همواره یکی از مهم‌ترین پرسش‌های پیش‌رویِ اندیشمندان اجتماعی و فلاسفه بوده است. در آغاز دورۀ موسوم به روشنگری، اخلاقِ غایت‌مدار که دستاورد فلاسفۀ یونان باستان از جمله ارسطو بود، به حاشیه رانده شد و عقل خودبنیاد، در کانون همۀ داوری‌های اجتماعی قرار گرفت. در واکنش به چنین وضعیتی، جماعت‌گرایان با نقد ارزش‌زدایی از فلسفه در عصر مدرن، مکانیزمی برای ایجاد ساختار اخلاقی پیشنهاد دادند که با توسل به سنت ارسطوئی قابل تحقق است. مک‌اینتایر، به‌عنوان‌ یکی از مهمترین اندیشمندان در نحلۀ جماعت‌گرایان، با تاکید بر سنت اخلاقی ارسطوئی معتقد است فرد جدا از سنت، تاریخ و ظرف جامعه نمی‌تواند خردمند تعریف شود و تنها می‌بایست بستر لازم را برای سعادت جامعه از طریق گسترش "فن اخلاقی زیستن" فراهم نمود. برهمین اساس پرسش مدنظر این پژوهش، بر چیستی رابطه جامعه و اخلاق در سنت فلسفی اندیشه غربی ازنظر جماعت‌گرایان و همچنین چگونگیِ ارائۀ پاسخ مک‌اینتایر ساخت یافته است. به نظر می‌رسد مک‌اینتایر با نقد تفکر مدرن به مسئله عقل و ارزش‌های اخلاقی در جامعه از منظر رویکردهای فلسفی غرب پرداخته و مکانیزم ایجاد ساختار اخلاقی را با ایدۀ "گزینش بهترین معیارها " و "فن اخلاقی زیستن" موردتوجه قرار داده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-هنجاری با درنظرگرفتن انتقادهای مطرح‌شده از سوی جماعت‌گرایان در رابطه با گسست رابطۀ اخلاق و جامعه، می‌کوشد تا به پیشنهادهای مک‌اینتایر برای تحقق ساخت یک جامعۀ اخلاقی در درون فرهنگ غربی بپردازد.
صفحات :
از صفحه 226 تا 247
نویسنده:
رکسانا ریاحی ، علی مرادخانی ، محمد شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلینگ به‌منظور دست‌یابی به بنیان مشترک «من» و طبیعت، با ابطال دوگانگی میان آن دو و اثبات عدم امکان تقلیل طبیعت به سلسلۀ علل و معلول‌های مکانیکی، به رویکرد جدیدی در فلسفۀ طبیعت دست می‌یابد. او با تلفیق اصل هدف‌مندی درونی لایب‌نیتس، یگانه‌انگاری اسپینوزا و مفهوم کانتی غاییت به برداشت ارگانیک از طبیعت به‌مثابه یک کل می‌پردازد و «من» را بر بنیان این طبیعت ارگانیک بنا می‌نهد. شلینگ به اندیشۀ حیات‌گرایانۀ لایب‌نیتس روی‌ می‌آورد تا طرحی از طبیعت به‌عنوان امری خودسازمان‌دهنده ارائه دهد و برای غلبه بر دوگانگی‌های فلسفۀ مدرن از دیدگاه جوهر مشتد او بهره می‌برد. بر اساس این دیدگاه هر جزء باید در خود کل را داشته باشد و هر واحد باید مشتمل بر کثرتی نامتناهی باشد، لذا تمایز میان امر ذهنی و عینی در درجه است نه در نوع؛ طبیعت سراسر زنده است و هیچ شی واقعی کاملاً غیرارگانیک نیست بلکه تنها در مرتبۀ پایین‌تری از ارگانیک است. برای شلینگ والاترین درجۀ ساماندهی امر نامتناهی چیزی نیست جز خلاقیت هنرمند که اوج کل قوای ارگانیک طبیعت است. پرسش اصلی این مقاله پیرامون نقش بنیادینی است که برداشت ارگانیک شلینگ در ماهیت زیبایی‌شناسی او داشته است، در این راستا ضمن بررسی تأثیر رویکرد حیات‌گرایانۀ لایب‌نیتس به تبیین برجسته‌سازی فعالیت «من» در نظام اندیشۀ شلینگ پرداخته می‌شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
  • تعداد رکورد ها : 19