جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه تحلیلی > 1399- دوره 17- شماره 37
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
ناهیده ظهوری ، مهدی دهباشى ، سیدحسین واعظى
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی نظریه‌ی حدوث و قدم عالم از دیدگاه توماس آکویناس و محمد حسین طباطبایی با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کیفی نگاشته شده‌است. نتایج حاصله این است که هر دو فیلسوف دیدگاه الوهی داشته و تفکر در دین را جایز می­شمارند و بر اساس واقع­گرایی خود مهم­ترین بخش فلسفه را وجود مطلق و بحث از خداوند متعال می­دانند. اگرچه ازلی بودن عالم با کمک استدلالات فلسفی برای آکویناس، مانند سایر فلاسفه، اثبات شده بود، ولی به دلیل کاتولیک بودن و تأسی از وحی الهی، در بحث آفرینش، عالم را حادث زمانی می­داند، و به توجیه آن دلایل می‌پردازد به این صورت که خداوند ازلی و دارای اراده‌ی آزاد و مختار است؛ و جهان که معلول اوست حادث زمانی است. محمد حسین طباطبایی در این مقال دیدگاهی دوبعدی دارد، از طرفی، همانند صدرالمتألهین، بنابر اصل حرکت جوهری معتقد است عالم حدوث تجددی و در نتیجه حدوث زمانی دارد؛ از طرف دیگر به دلیل این­ که عالم معلول ضروری علت تامّه‌ی خود یعنی خداوند است، پس حادث علّی است. بنابراین، دو فیلسوف در حدوث زمانی عالم متفق­القول­اند اما مبنای اندیشه‌ی عقلانی طباطبایی نسبت به تعبد آکویناس برتر است و نظریّه‌ی حدوث علّی طباطبایی تا حدی به اصل بهره­مندی در آفرینش آکویناس شباهت دارد.
صفحات :
از صفحه 137 تا 160
نویسنده:
محمود مژده خشکنودهانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تلفیق تکاملی گسترش‌یافته نظریه‌ای است که برای افزایش قدرت تبیینی نظریه‌ی تلفیق تکاملی در مقابل پیچیده‌گی‌های تکاملی از یک سو و از دیگر سو توان ارائه‌ی تبیین درباره‌ی کشفیات جدید در زیست‌شناسی تکاملی پیشنهاد شده‌است. این نظریه در دو بخش مطرح شده که در بخش نخست نیاز به بازنگری و ضرورت گسترش در چارچوب‌های مفهومی حاکم بر این نظریه را داده‌است. بازنگری چارچوب‌های مفهومی شامل حذف اصل دگمای مرکزی و تعدیل در صورتبندی نظریه‌ی ژن‌محوری می‌شود. در بخش دوم ضرورت گسترش در دو نوع تفکر غالب در مبانی نظریه‌ی تلفیق تکاملی مطرح شده‌است: گسترش تفکر تکامل محور به تفکر تکامل-تکوین محور و پذیرش علیت متقابل بجای علیت یکطرفه. می‌توان با بررسی مهم‌ترین پیش‌فرض‌ها و ادعاهای این نظریه‌ی جدید، برخی از استعاره ها، تمثیل‌ها و تعابیر مهم آن را برای تبیین این نظریه معرفی کرد. این‌که این نظریه‌ی جدید تا چه حد می‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد بستگی به آن دارد که بنیان‌گذاران آن از «قابلیت گسترش‌پذیری» چه تعریفی در سر داشته و بیشتر آن را در کدام قسمت اجزای نظریه‌ی تلفیق تکاملی لازم می‌بینند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 199
نویسنده:
محسن جمالی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی‌تردید به بررسی هر موضوعی در علوم انسانی عصر حاضر که بپردازیم نمی‌توان اثر نظریه‌ی تکامل داروین بر آن موضوع را نادیده انگاشت. از زمانی که مبانی نظریه‌ی تکامل و انتخاب طبیعی بر تعمیم یک نظریه‌ی اقتصادی راستگرا سامان گرفت زمان بسیاری گذشته‌است اما هنوز چپ‌گرایانی مادی‌انگار هستند که برای یافتن خوانشی قابل سازش با نظریه‌ی تکامل در تلاش‌اند. امیدهای چنین چپ‌گرایانی شاید با نظریات متأخر تکاملی و به رسمیت شناختن نقش مهم همکاری میان هستومندها در فرآیند تکامل بی‌راه نباشد. کتاب یک داروینی چپ‌گرا نوشته‌ی پیتر سینگر یکی از این دست تلاش‌هاست. اگرچه نویسنده‌ی این کتاب همت خود را در پنج فصل کوتاه صرف ارائه‌ی یک خوانش بینابینی از مبانی تکامل و چپ‌گرایی کرده‌است لیکن به نظر می‌رسد که تحلیل‌های او حتی با دست کشیدن از برخی ضرورت‌های چپ‌گرایی سنتی نیز نمی‌تواند خواننده را مجاب به پذیرش چنین موضعی کند زیرا که اولاً هر نظریه‌ی تکاملِ مبتنی بر انتخاب طبیعی به‌ویژه قرائت داروینی آن و راست‌گرایی دو روی یک سکه‌اند و ثانیاً حتی در نظریات متأخر تکاملی که نقش همکاری را پر رنگ‌تر از سابق در نظر گرفته‌اند نیز رخدادِ یک رابطه‌ی رقابتی میان هستومندها هم‌چنان در اولویت شناخته می‌شود. بنابراین گویی جمع میان نظریه‌ی تکامل و ایده‌های چپ‌گرای مادی‌انگارانه از اساس ناسازگار و ممتنع است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 106
نویسنده:
مریم بختیاریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عقل برای حل یا مهار بحران فردی و اجتماعی، ابزاری مطمئن تصور می­شود و عقلانیت ایجاد شده در پرتو آن مجموعه­ای از اقدامات را به هم پیوند می­زند. برخی از اندیشمندان فقط عقلانیت علمی یا برتری آن را پذیرفته­اند و برخی دیگر دامنه­ی عقلانیت را تا حدی گسترانیده­اند که عملکرد انسان در ساحت زندگی روزمره و یا ارزش‌گذاری­های اخلاقی را نیز در برمی­گیرد. در عقلانیت سیستمی هیچ عقلانیت هژمونیک یا مسلطی که داعیه­ی برتری داشته باشد و بخواهد به تنهایی به زندگی شکل دهد، وجود ندارد. با عقلانیت سیستمی، هر خرده­سیستم اجتماعی بسته به درجه­ی حساسیت­ خود، که هم‌نوایی نام دارد و شبیه به حس هم‌دلی در انسان­هاست، به تغییرات و اختلالات محیطی برای سلامت و بقای خرده­سیستم و جامعه واکنش نشان می­دهد. برای مثال، در بحران ناشی از بیماری کرونا خرده­سیستم­ها در جهت یک هدف کلی هر یک از مسیر خاص خود باید حرکت ­کنند، زیرا عقلانیت هیچ خرده­سیستمی به تنهایی نمی­تواند بر تبعات آن غلبه کند. برخورد ضعیف برخی جوامع با بیماری کرونا با وجود بهره­مندی از اقتصاد قوی و عقلانیت علمی و تکنولوژیکی فعال و پیشرفته می­تواند به دلیل ابتنای بیش از حد بر عقلانیت اقتصادی و یا علمی باشد. برای نشان دادن توانایی عقلانیت سیستمی و ضعف­های عقلانیت علمی و تکنولوژیکی در نپذیرفتن محدودیت­های عقلانیت انسانی و در ترغیب مردم به تغییر سبک زندگی، با تحلیل داده­های گردآوری شده از طریق مطالعه­ی کتابخانه­ای و جست‌وجوی اینترنتی بعد از تعریف حوزه­های تأثیر عقلانیت و نقد یکه­تازیِ عقلانیت علمی به تبیین ضعف­های ساختاری در تحقق عقلانیت سیستمی می­پردازیم.
صفحات :
از صفحه 51 تا 57
نویسنده:
تورج الهوردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کارل پوپر در نسخه‌ی آلمانی منطق اکتشاف علمی اشاره می‌کند که در منطق علم به نوعی که وی آن‌را مطرح کرده‌است، کاملا ممکن خواهد بود که مفاهیم صدق و کذب به کار گرفته نشوند. اما دیدگاه وی در مورد صدق پس از آشنایی با نظریه‌ی سمانتیکی صدق تارسکی در 1935 به صورتی بنیادی تغییر کرد به گونه‌ای که گویی نظریه‌ی صدق تارسکی، و تفسیر خاصی که از آن ارائه می‌کرد، در توافق کامل با دیدگاه‌های او در حوزه‌های مختلف فلسفه است. اگر چه تفسیر خاص پوپر از نظریه‌ی صدق تارسکی توسط فیلسوفان دیگر به چالش کشیده شده و مورد نقدهای بسیاری قرار گرفته‌است اما بیشتر این نقدها، در پی نشان دادن ناسازگاری تفسیر خاص پوپر با نظریه‌ی سمانتیکی صدق تارسکی بوده‎اند. در این مقاله نشان داده می‌شود که حتی به فرض درستی برداشت وی از نظریه‌ی صدق تارسکی، مفهوم تطابقی، عینی و مطلقِ صدق چنان که مد نظر پوپر بود با توجه به ایده‌ی متافیزیکی وی در مورد ساختار واقعیت (واقعیت با بی‌نهایت یا تعداد نامعینی لایه)، کارآیی خود را از دست خواهد داد یا در بهترین حالت، کارآیی‌ای حداقلی خواهد داشت و بر خلاف رأی پوپر، نقشی محوری در فلسفه‌ی علم وی بر عهده نخواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
نویسنده:
مهناز انصاری ، نادر شایگان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از نقاط قوت رهیافت دیویی نسبت به هنر آن است که او نگاهی پویا به چیستی هنر دارد در نتیجه تقسیم‌بندی او از اشکال بیان هنری نیز امری است پویا و انعطاف‌پذیر. این پژوهش بر آن است با تبیین آفرینش اثر هنری مبتنی بر تجربه­ی زیباشناختی در آراء دیویی، به پاسخی درخور در باب چرایی تکثر اشکال بیان هنری در دوران معاصر دست­یابد. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مؤلفه‌های بنیادین تجربه­ی زیباشناختی ظهور در آراء دیویی و تبیین تکثر و دگرگونی‌های اشکال بیان هنری بر مبنای آن در دوران معاصر پرداخته شده­است. از جمله یافته­های پژوهش اثبات نقش عاطفه در آفرینش و ادراک اثر هنری است. آن‌چه معنای آثار را با این گستردگی برای مخاطب قابل فهم می­کند، بهره­گیری هنرمند از عنصری تاریخی و فرهنگی به نام عاطفه است. هنرمند با تبدیل عاطفه­ی اولیه و خام به عاطفه­ی پالوده، از نظام‌های نشانه­ای و معنادار بهره گرفته و مخاطب را به تجربه­ی زیست­جهان اثر فرا می­خواند. اثر هنری ابژه­ای فراواقعی در جهان است که معنای آن به جهان همگانی تعلق دارد. در تجربه­ی زیباشناختی گزینش و بهره­گیری از معانی گذشته و نمادها فرم را غنی­تر می­کند. فرم هنری وحدت‌بخش عاطفه، عمل بیان، رسانه، نظام نشانه­ای، شناخت و تعامل است. درجات تجمیع و پیوستگی این عوامل و هم‌چنین مؤلفه­های ارتباطی و بافتاری برسازنده­ی طیفی از فرم‌ها هستند و این­گونه است که فرم اثر هنری در دوران معاصر از فرم مادی­اش فراتر می­رود.
صفحات :
از صفحه 25 تا 50
نویسنده:
امیر حاجی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از دلایل قرائت‌های نسبی‌گرایانه در قبال علم، عدم امکان توجیه تصمیمِ دانشمندان در قبال نظریه‌های علمیِ متعارض یا بدیل است. نسبی‌‌گرا مدعی است موقعیتی وجود دارد که در آن دانشمندان هیچ‌گاه نمی‌توانند بین نظریات بدیل داوری کنند. از دید مقاله، یک نظریه بدیل تنها زمانی می‌تواند معقولیت علمی را به چالش بکشد که دو شرطِ «کاستی روش‌شناختی دانشمندان» و «وجود نظریات بدیل» در زمانِ مشخص تصمیم‌گیری برقرار باشند. یک گرایش عمده برای مقابله با نسبی‌گرایی تلاش در تکمیل و تجهیز روش‌شناسی دانشمندان در هنگام رویارویی با نظریات بدیل است. اما این مقاله معطوف به بررسی و ارزیابی «امکان وجود نظریه بدیل» است. برای این منظور، تلاش می‌شود با اشاره به تعاریف مختلف این مفهوم نشان دهیم برای توجیه «بدیل» بودن یک نظریه، باید شرط استقلال آن از نظریه فعلی برآورده شود. برای این منظور باید «صورت‌بندی کاملی» از نظریه‌های رقیب وجود داشته باشد. بنا به استدلال این مقاله، دست یافتن به این صورت‌بندی کامل جهت احصا تمام توانش‌های تبیینی و استلزام‌های تجربی نظریه، امری تاریخی و منوط به بروز نظریه موفق بعدی است. بنابراین تنها «پس از تصمیم‌گیری» و اتخاذ موضع می‌توان یک نظریه را به نحوی موجه بدیل دانست. بنابراین ادعای نسبی‌گرا دچار تهافت (ناسازگاری) است زیرا نخست باید اعتبار تصمیم دانشمندان را پذیرفته باشد تا بتواند بدیل بودن را به نظریه‌ای نسبت دهد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 7