جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > هستی و شناخت > 1396- دوره 4- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 5
نویسنده:
نبی الله سلیمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بن‌مایه‌های راهبرد هرمنوتیکی گادامر متأثر از فلسفه یونان و به‌ویژه دیالوگ و گفتگوهای افلاطونی است. اما درحالی‌که به عقیدۀ افلاطون، حقیقت از راه روش و آن هم از طریق دیالکتیک قابل حصول است، به عقیدۀ گادامر حقیقت با اینکه از راه دیالکتیک حاصل می‌شود از راه روش به‌دست نمی‌آید. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا از رهگذر اندیشه هرمنوتیکی گادامر به تأثیرپذیری وی از اندیشه افلاطون و نقاط اشتراک و افتراق وی با افلاطون بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 89 تا 109
نویسنده:
محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شیخ اشراق یکی از ناقدان جدی تعریف به ذاتیات ماهوی و به‌ویژه تعریف به حد است. او در آثار خود دو راه متفاوت را برای تعریف اشیاء معرفی می‌کند: در راه نخست، از تعریف موجودات نیازمند تعریف (مرکبات)، به اعراض و خواصشان(به تعبیر او به بسایط) و در راه دوم، از تعریف به ذاتیات مفهومی سخن گفته است. نظریۀ تعریف به بسایط، متشکل از هفت مؤلّفه است. در این مقاله، با تحلیل و بررسی این مؤلفه‌ها، این نظریه‌ را توضیح داده و برخی از ایرادات آن‌را بیان می‌کنیم. از نظر سهروردی تعریفی که به مفاهیم برگرفته از شهود (اعم از حسی و فراحسی) منتهی نشود، معرفت‌زا نیست. شیخ اشراق، ادراک حسی را که متعلق آن، اعراض و به تعبیر او بسایط حسی هستند، حضوری دانسته و موجودات فرامادی را نیز متعلق شهود فراحسی می‌داند. به عقیده او، تصورات بدیهی که تصورات دیگر باید به آنها منتهی شوند، تصوراتی هستند که به‌طور مستقیم از علم شهودی و حضوری به‌دست آمده باشند.
صفحات :
از صفحه 3 تا 22
نویسنده:
جهانگیر مسعودی، محمد عنبرسوز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون و فلوطین، به‌عنوان دو تن از تأثیرگذارترین فیلسوفان دورۀ کلاسیک، توجه ویژه‌ای به شهود داشته‌اند. تفاوت‌هایی که این دو در مباحث فلسفی مختلف دارند، موجب می‌شود که نگاه واحدشان به شهود را مورد تردید قرار دهیم. مسئلۀ جدی جستار حاضر این است که شهود در نظر هر یک از این دو فیلسوف به چه معناست، با چه روشی حاصل می‌شود، چه ویژگی‌هایی دارد و به کدام امور تعلق می‌گیرد؟ پاسخ این پرسش، که در پایان روشن خواهد شد، این است که شهود برای هر دوی ایشان آگاهی بی‌واسطه‌ای است که برای عقل انسان رخ می‌دهد؛ درحالی‌که هم افلاطون و هم فلوطین فعالیت‌هایی را برای حصول شهود عقلانی به سالکان توصیه می‌کنند که عمدتاً بر دو نوع فعالیت‌های ممارستی عقلی و فعالیت‌های مربوط به تزکیۀ نفس هستند. همچنین در پایان بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که، علی‌رغم تفاوت‌های چشمگیر این دو فیلسوف در مشی فلسفی و نحوۀ بیان مطالب، مراد هر دوی ایشان از شهود، امری واحد است که با رعایت دو جنبۀ نظری و عملی حاصل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
نویسنده:
محمدعلی نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل مطرح در بحث از ماهیت علم‌شناختی دانش‌ها و به گونه خاص در بحث از جایگاه و طبقه‌بندی دانش‌ها، نسبت دانش‌ها با دانش عامِ مشتمل بر آنها و یا به دیگر سخن چگونگی اطلاق دانش عام بر دانش‌های جزئی زیر مجموعه آن است. این بحث به ویژه درباره نسبت حکمت عملی با دانش‌های تحت آن در نگاه فارابی از اهمیت خاص برخوردار است؛ زیرا فارابی بر خلاف دیگر حکما، حکمت عملی را نه چند دانش، بلکه یک دانش می‌شمارد و در جایی هم که فلسفه عملی را به دو صنف تقسیم می‌کند مرادش از این دو صنف نه دو قسم از اقسام مشهور دانش‌های حکمت عملی یعنی اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن است. نوشتار حاضر با تمرکز بر این مسئله تلاش دارد تا پس از بیان سخنان فارابی درباره اقسام دانش و نوع رابطه دانش‌ها با یکدیگر از حیث وحدت و تعدد و چگونگی ارتباط دانش‌های متعدد با هم، به بررسی دیدگاه فارابی درباره ماهیت حکمت عملی و نوع ارتباطش با دانش‌های زیر مجموعه آن بپردازد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 36
نویسنده:
یاشار کریمی، حسین اردلانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرلو پونتی فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی به دنبال نظریات پدیدارشناسان پیش از خود در باب ادراک آدمی، زیست کردن و بودن در جهان را مهم‌ترین راه ادراک انسان دانست. مرلو پونتی با استفاده از اصطلاح «بدن- زیسته» از درهم‌تنیدگی بدن انسان و جهان پیرامون سخن گفت. یکی از نظریه‌های فلسفی که می‌تواند رگه‌هایی از نظریات مرلو پونتی را در آن جست‌و‌جو کرد، فلسفۀ «تَرا بشری» است. مقاله حاضر به بیان این موضوع می‌پردازد که فلسفۀ ترابشری از طریق شناخت انسان و ترکیب آن با تکنولوژی، تصویری از آینده انسان مطرح می‌کند که در علم، جامعه‌شناسی‌، روانشناسی، هنر و فلسفه تأثیرگذار است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نظریه‌های مرلو پونتی در باب التفات بدنی و بَدَنمند بودن معرفت انسان پرداخته می‌شود، و به این پرسش‌ها پاسخ داده می‌شود که بدن انسان، در فلسفۀ ترابشری چه جایگاهی دارد و آیندۀ بشری با وجود ترکیب انسان و ربات چگونه خواهد بود. در پایان، نتیجه مشخص می‌کند که وقتی هوش مصنوعی تجسدیافته (انسان-ربات) بتواند از طریق بدن به معرفتی - مشابه آنچه مرلو پونتی گفته است - دست یابد، تصویر جدیدی از انسان و آینده‌اش ارائه خواهد کرد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 88
  • تعداد رکورد ها : 5