جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > شناخت > 1396- دوره 10- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
علی اصغر مصلح، حامده راستایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در پهنه جهان اسلام، در ساحات گوناگون عرفان و علوم باطنی، حکمت و دانش­های عقلی، اخلاق نظری، کلام و معارف عقیدتی، قرآن، فقه و حدیث و علوم نقلی و حتی دانش تاریخ می‌توان از «دیگری» سخن گفت و موضع اندیشمندان مسلمان را در این موضوع در هر حیطه به طور جداگانه به نظاره نشست. آنچه در این مقاله مطرح است، بررسی مسئله «دیگری» در ساحت دیگر شرایع از نظرگاه محیی الدین ابن­عربی است. بدین منظور، پرسش از حقانیت یا عدم حقانیت ادیان به آثار ابن­عربی عرضه گردیده و مبنای فکری او در برابر مسئله دیگر شرایع مورد بررسی قرار گرفته است. پرسشی که هرچند برای خود او به عنوان مسئله مطرح نبوده است اما بررسی آن، رویکرد ابن­عربی را به عنوان یک عارف مسلمان در مواجهه با دیگر شرایع نشان می‌دهد و از جمله فروع دیدگاه او در برابر مقوله عام «دیگری» به شمار می­آید.
صفحات :
از صفحه 207 تا 221
نویسنده:
خسرو ظفرنوایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شیخ شهاب­الدین سهروردی در شکل دادن به حکمت اشر‌‌اقی خود، تحت تأثیر افکار یونیان و ایرانیان باستان پیش از اسلام و نیز اندیشه­های دوره­ اسلامی به ویژه آثار صوفیه و فلسفه­ مشائی بوده است. از منابع پیش از اسلام یونانی می‌توان مکتب‌های فیثاغورسی و افلاطونی را نام برد و از منابع ایرانی می‌توان به سلسلۀ حکمای باستانی اشاره کرد که برخی از ایشان حکیمان و شاه­کاهنان داستانی همچون کیخسرو، کیومرث، فریدون و جمشید بودند. سهروردی با دسترسی به منابع زرتشتی و تعمق در حکمت ایرانی و یونانی، حکمت ایرانیان را احیاء نموده و ضمن برقراری پیوند میان تعالیم بنیادی این دو گرایش شرقی و غربی و عرفان اسلامی، با به کار گیری برخی از اصطلاحات زرتشتی و ایران باستان، حکمت فهلویون را به تصویر کشیده و در بیان حکمت اشراقی خویش از آن‌ها بهره برده است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که به بازشناسی و بررسی برخی از این نمادها و اصطلاحات رمزآمیز و نقش و جایگاه آنها در فلسفه سهروردی پرداخته شود.
صفحات :
از صفحه 109 تا 125
نویسنده:
غلام عباس جمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چرخش زباني نقش محوري و بنيادي در ظهور منطق جديد و فلسفه تحليلي بازي كرد. اين چرخش به طور ساده در نگاه نخست بر پايه اين ايده استوار گشت كه تبيين چيستي يك انديشه از طريق جملۀ بيان كننده آن ساده‌تر و مطمئن‌تر است. اما در پيشرفت‌هاي بعدي، اين ديدگاه تصريح و تثبيت شد كه تبيين انديشه‌ها جز از طريق حكايت‌گري زبان ناممكن است. معناي اين سخن اين است كه انديشه يا معنا تنها به اعتبار نحو عبارت و نسبتش با ارجاع و صدق تحصيل مي‌شود. فرگه هنگام تأليف بنيادهاي حساب عملاً شيوه دوم را پيش برد، چنانكه مبادي و اصل‌هاي تئوريك اين ايده را در جلد اول آن كتاب ارايه كرد و در جلد دوم شيوه‌ها و روش‌هاي مختلف استدلال را بر اساس مباني نظري جلد اول ارائه كرد. در مقابل، ديدگاه هوسرل از منطق نه تنها نسبت زبان با انديشه در معناي مذكور را بر نمي‌تابد، بلكه زبان را تنها وسيلۀ انتقال معنا يا انديشه لحاظ مي‌كند. اين ديدگاه ناشي از اين ايده است كه معنا مقدم بر اعيان و زبان است. در بياني مختص ، هوسرل در پرولگومنا و در سطحي گسترده‌تر در پژوهش‌هاي منطقي، نخست نسبت ميان مقولات محض (به مثابه تئوري‌هاي محض معنا) را با يكديگر تبيين مي‌كند كه آن را تئوري صورت محض كثرات به مثابه صورت محض منيفلد ناميد و سپس به اعتبار چنين تئوري، تئوري ميداني از اعيان را تبيين مي‌كند. بنابراين، شيوۀ تبيين فرگه از منطق به طور بنيادي و ريشه‌اي از هوسرل متمايز مي‌شود. در نتيجه، بر خلاف ادعاي دامت اين دو جريان از همان آغاز مسيري کاملاً متفاوت در پيش گرفتند و بر خلاف ادعاي ودروف اسميت، تفسير فرگه‌اي از تئوري هوسرل از معنا ناممكن است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 85
نویسنده:
محمد حسن آیت اله زاده شیرازی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله بر استفادة آرمسترانگ از متافیزیک بکستر در تبیین تحقق کلیات در جزئیات متمرکز است. برای آرمسترانگ صادق‌ساز گزاره‌های ضروری این‌‌همانی‌های جزئی هستند. آرمسترانگ گمان می‌کند بر مبنای این‌همانی جزئی، آن‌طور که در متافیزیک بکستر بین کلیات و جزئیات رخ می‌دهد، نه‌تنها می‌توان تحقق کلیات در جزئیات را توضیح داد، بلکه حتی می‌توان از ضرورتِ تحقق کلیات در جزئیات صحبت کرد. به‌نظر نگارنده، این استفاده مختل است زیرا: 1) کلیات و جزئیات، آن‌چنان که در متافیزیک آرمسترانگ طرح می‌شود، دارای اجزاء (فورمال) نیستند و لذا نمی‌توانند این‌همانی جزئی را تقویم کنند و 2) این‌همانی جزئی، آن‌چنان که در متافیزیک بکستر طرح می‌شود، مفاد بین‌شمارشی دارد که اساساً با فهم آرمسترانگی از این‌همانی جزئی در تقابل است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 21
نویسنده:
علی کلانتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه اینهمانی نوعی، حالات ذهنی را با حالات مغزی اینهمان می‌داند. در مقابل نظریه کارکردگرایی ذهن حالات ذهنی را بر اساس کارکردهای مربوط به آن حالات در ساختار عصبی موجودات زنده تعریف می‌کند. نظریه اینهمانی نوعی، از زوایای مختلفی در ادبیات فلسفی مورد نقد قرار گرفته که یکی از مهمترینِ این نقدها ناظر به مسئله تحقق چندگانه است. مسئله تحقق چندگانه بیان می‌دارد که حالات مغزیِ متفاوت علیرغم تنوع در آرایشِ مادی می‌توانند محقق کنندۀ حالات ذهنی یکسانی باشند؛ این بدین معنا است که موجودات گوناگون، علی‌رغم تفاوت فاحش در ساختار مغزی می‌توانند دارای حالات ذهنی یکسانی باشند. انتقاد اصلی کارکردگرایان به نظریه اینهمانی نوعی آن است که این نظریه، بر خلاف نظریۀ کارکردگرایی، تبیین قانع کننده‌ای از مسئله تحقق چندگانه ارائه نمی‌دهد. مدعای کلیدی این مقاله آن است که نظریه کارکردگرایی نیز با اشکال و اتهام مشابهی روبرو است. برای بیان این مطلب ابتدا نسخه‌ای جدید از مسئلۀ تحقق چندگانه را تشریح کرده و سپس استدلال خواهیم کرد که نظریه کارکردگرایی، تبیین قانع کننده‌ای از مسئلۀ مذکور ارائه نمیدهد. در انتها نتیجه خواهیم گرفت که، بر خلاف نظر فلاسفۀ کارکردگرا، نظریۀ کارکردگرایی از حیث تبیین پدیدۀ تحقق چندگانه مزیتی نسبت به نظریۀ رقیب آن یعنی نظریۀ اینهمانی ندارد و لذا از این حیث دلیل موجهی برای ترجیح نظریه کارکردگرایی نسبت به نظریۀ اینهمانی وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 169 تا 188
نویسنده:
محمود مقدسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ادبیات فلسفی معاصر، عمل عامدانه و آزادانه فرد برخلاف داوری بهترش همزمان با عناوین آکراسیا و ضعف اراده شناخته می‌شود و بحث‌ها در این حوزه بر سر امکان و تبیین چنین عملی است. اما ریچارد هولتون مدّعی است فیلسوفان در یکی دانستن آکراسیا و ضعف اراده مرتکب خطا شده‌اند. به عقیده او کاربران معمول زبان، ضعف اراده را وصف تغییر ناموجّه تصمیم فرد می‌دانند و تعبیر «عمل خلاف داوری بهتر فرد» معنای مفهوم برساخته فیلسوفان یعنی آکراسیا است. به‌ همین‌دلیل او معتقد است پیش‌فرضی نادرست در بحث‌‌های دربارۀ ضعف اراده وجود دارد. آلفرد ملی کوشید با توسل به روش‌های فلسفه‌های تجربی نشان دهد عقل سلیم مدعای هولتون را تأیید نمی‌‌کند. نقد او با پاسخ هولتون و مِی‌ همراه بود. در این مقاله می‌کوشیم ضمن بازخوانی بحث‌های دامنه‌دار انجام شده دربارۀ این موضوع نشان دهیم چرا هولتون چنین مدّعایی را مطرح می‌کند، چرا این بحث به فلسفه تجربی کشیده شده است و لوازم طرح بحث در چنین فضایی کدام است؟ و در پایان پس از ارزیابی دیدگاه‌های معرفی شده، تعریفی از ضعف اراده ارائه می‌کنیم که اولاً تا حدّ امکان به درک عقل سلیم از این مفهوم نزدیک باشد و ثانیاً موضوعیت مسئله سنّتی ضعف اراده (تببین امکان آن) را از میان نبرد.
صفحات :
از صفحه 223 تا 250
نویسنده:
نفیسه مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بر اساس تصور رایج، تحولات در نظریه‌های علمی و فیزیکی در مواضع فلسفی تأثیر گذار بوده و اما در برخی مسائل، فلسفه پیشگام بوده است. یکی از موارد تقدم فلسفه بر علم، بحث حرکت جوهری و نتایج آن است. ملاصدرا (سده15م) حركت جوهري در درون اشیاء را در زمانی به اثبات رساند که هنوز آشکار سازها اتم و ذرات زیر اتم را آشکار نکرده و انواع اتم و تبدیل آن‌ها به یکدیگر در فیزیک کوانتوم به اثبات نرسيده بود. صدرا، با اثبات حركت جوهري نتيجه گرفت كه زمان، موجود مستقلي نيست، بلكه وجودش در حركت است و هريك از اشياء با حركت جوهري خود، زمان مخصوص به خود دارند. از آنجایی که هدف حکمت متعالیه و فلسفه بیان کمّی نبود در همین جا متوقف ماند. بیش از چهار سده گذشت تا ساختار فیزیک کلاسیک مبنی بر زمان و مکان مطلق فروپاشید و در فیزیک نسبیت، نسبت زمان و ابعاد با سرعت حرکت محاسبه شد. این پژوهش، از دستاوردهای فیزیک نسبیت در ادامه بحث زمان و ابعاد در عالم مثال استفاده کرده و از انبساط زمان و انقباض ابعاد (انقباض لورنتس) در متحرک‌های سریع، برای تبیین کندی زمان در عالم مثال و انبساط ابعاد زمینی برای موجودات مثالی بهره جسته است و نتایج آن را همسو با منابع نقلی و روایی یافته است.
صفحات :
از صفحه 189 تا 205
نویسنده:
مهدی جنگجو گورچین قلعه، حسن عرب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فرگه یکی از نخستین منتقدان جدی روان‌شناسی‌گرایی در منطق و سمانتیک محسوب می‌شود. در این مقاله، نخست به بررسی انتقادات وی به نظریۀ ایده‌انگارانۀ معنا می‌پردازیم. این انتقادات در چارچوب کلی پروژۀ فکری فرگه، یعنی لوجیسیزم، و اصل اول مبانی علم حساب یعنی تمایز امر ابژکتیو/منطقی و امر سوبژکتیو/روانشناختی صورت می‌گیرد. از دید فرگه، چنین نظریه‌ای نه تنها صدق را به خطر می‌اندازد، بلکه معنا و لذا امکان مفاهمه را نیز با چالش مواجه می‌کند. سپس برخی وجوه این انتقاد فرگه را با استدلال ویتگنشتاین متأخر علیه زبان خصوصی مقایسه می‌کنیم. کاوش در جزئیات تحلیل فرگه از مفهوم ایده نشان می‌دهد که وی فروضی در مورد رابطۀ واژه‌های زبان عمومی و جهان خصوصی اید‌ه‌های ذهنی دارد که مستعد نقد هستند؛ بررسی مفهوم زبان خصوصی و استدلال‌ ویتگنشتاین علیه آن (و طرح مباحثی چون تعریف خصوصی نشانه، پیروی از قاعده و معیار این‌همانی) واسطه‌ای خواهد بود تا به این فروض پی ببریم و آن‌ها را نقد کنیم.
صفحات :
از صفحه 87 تا 108
نویسنده:
مجتبی بنواری نژاد، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم ادغام تاریخ­گرایی هگلی و طبیعت­گرایی داروینی در تلقی دیویی از تجربه را نشان دهیم. جان دیویی با استفاده از رویکردی تاریخ­گرایانه به توصیفی طبیعت­گرایانه از تجربه می­رسد که در آن بر تعامل، پویایی و تحول و همچنین رویکرد علمی و عینی نسبت به تجربه تأکید می­کند. وی با بررسی نقش تجربه نزد فیلسوفان یونان باستان و تجربه­گرایان قرون هفدهم و هجدهم در یک زمینه فرهنگی و انتقاد از آن‌ها، بر تاریخی بودن این مفهوم تأکیده کرده و درصدد ارائه بدیل­هایی متناسب با روح زمانه خویش برمی­آید. به این منظور دیویی با گنجاندن زیست­شناسی داروینی در بطن برخی ایده­های هگل، سعی دارد تفسیری طبیعی­شده از هگل با تمرکز بر مفهوم تجربه ارائه دهد. در این مقاله هم­گرایی نگاه تاریخی­گرایانه و طبیعت‌گرایانه دیویی در تلقی وی از مفهوم تجربه نشان داده می­شود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 73
نویسنده:
عباس جمالی، حمیدرضا محبوبی آرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جورجو آگامبن فیلسوف معاصر ایتالیایی، بنابر گفته خودش در پی تکمیل پروژه «فلسفه آینده» والتر بنیامین از مسیر نوعی اندیشه دیرینه شناختیِ است. آگامبن معتقد است که کانت پیش از فوکو به «دیرینه­شناسی فلسفی» راه برده اما آن را به انجام نرسانده است. خود او نیز در همین مسیر گام برداشته است، اما به دلیل تأثیراتی که از فلسفه هایدگر پذیرفته به شیوه­ای طی طریق می­کند که از امثال فوکو فاصله گرفته و راه به برخوردی با کلمات و نفس زبان می­برد که آن را «دیرینه شناسی مفاهیم» می­نامیم. دیرینه­شناسی مفاهیم کاربرد دیرینه­شناسی فلسفی در نسبت با زبان و جایگاهی است که کلمات در مواجهه آدمی به مثابۀ موجودی گشوده به هستی با هستی دارند. مفهوم، آبستن فهمی خاص و زمان­مند و آبستن «آرخه­ای» است که تنها با دیرینه­شناسی می­توان بدان راه یافت. لیکن از نگاه ما فهم درست روش­شناسی فلسفی آگامبن نیازمند درکی روشن از مفهومی بسیار اساسی در کل فلسفه او است که آن را وامدار ارسطو است: «توانش». توانش گشاینده راهی به آرخه امور است. لذا دیرینه­شناسی در بنیاد خود بر توانش استوار است. این مفهوم برای آگامبن امکان مواجهه­ای متفاوت با مسائل دیرین و امروزین فلسفه و انسان را به طور کلی فراهم می­سازد؛ و در قلب این مسائل نیز مسئله هایدگریِ هستی و زبان قرار دارد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 59
  • تعداد رکورد ها : 12